شاخصهای پیشنگر در بازار سرمایه
یکی از مهمترین عواملی که سرمایهگذاران همواره مد نظر دارند؛ پیشبینی بازار سرمایه است. جهت بررسی شرایط بازارهای مالی، شاخصهای گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرند که مرسومترین آنها، شاخصهای پیشنگر میباشند. این شاخصها جنبههای متفاوتی را برای پیشبینی آینده بازار، نظیر انتظارات سرمایهگذاران، تغییرات ماهیانه قیمتها و حجم تولید، قدرت معاملات سهام و … مورد بررسی قرار میدهند. در این گزارش سعی داریم به معرفی برخی از شاخصهای پیشنگر پرکاربرد در دنیا بپردازیم.
شاخص مدیران خرید (PMI)، به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای پیشنگر، به انتشار عملکرد شرکتهای تولیدی و خدماتی به صورت ماهانه میپردازد. شاخص نوسان (VIX) و شاخص نوسان ضمنی FTSE 100، انتظارات سرمایهگذاران از آینده بازار سهام را نشان میدهند. در شاخص مهم ترس و طمع چندین عامل برای بررسی روند بازار نظیر حجم معاملات، شاخص نوسان، اسپرد اوراق قرضه و … ، محاسبه میشود. در ادامه به معرفی برخی شاخصهای مشابه نیز خواهیم پرداخت.
معرفی برخی شاخصهای پیشنگر مهم
1.شاخص مدیران خرید (PMI)
این شاخص برای نخستین بار در سال 1948، در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. PMI در اولین روز کاری هر ماه در ساعت 10صبح نیویورک (18:30 به وقت تهران)، توسط موسسه مدیریت عرضه (ISM) منتشر میشود. در شاخص منتشر شده توسط این موسسه، بیش از 400 شرکت در 20 صنعت مختلف در سرتاسر آمریکا مورد بررسی قرار میگیرند و ترکیبی از 5 شاخص مهم است. با توجه به گزارش شرکتهای آماری ناشر شاخص مدیران خرید، وزن هربخش در این شاخص طبق جدول زیر به دست میآید:
جدول 1– وزن هر معیار در شاخص PMI
وزن
زیرشاخص
تهیه و توزیع کنندهها
هر ماه صدها مدیر در مورد عملکرد فعلی شرکت خود نسبت به عملکرد دوره قبل، مورد سوال قرار میگیرند. شاخص بیش از 50، رشد و کمتر از 50، تنزل را نسبت به ماه قبل نشان میدهد. عدد بیان شده در شاخص مرتبط با ماه قبلی است. علاوه بر این گروه مارکیت، به منظور بررسی وضعیت جهانی، شاخص PMI را برای بیش از 40 کشور منتشر میکند. شاخص مدیران خرید برای دو بخش تولیدی و غیرتولیدی منتشر میشود. شاخص PMI تولیدی بسیار مهمتر از شاخص PMI غیر تولیدی است؛ زیرا عملکرد بخش تولیدی جامعه در سایر بخشها نیز بسیار تاثیرگذار است.
2. شاخص نوسانات (VIX / شاخص ترس سرمایهگذار)
شاخص نوسان یا VIX یک اندیکاتور برای مشخص نمودن میزان نوسان انتظاری بازار در آینده است. به این شاخص، شاخص ترس سرمایهگذار نیز گفته میشود. این شاخص، در واقع انتظارات معاملهگران در مورد شاخص سهام S&P500 برای آینده را نشان میدهد و بر اساس معاملات انجام شده بر روی اختیار خرید و فروش شاخص S&P500 برای 30 روز آینده در بورس اختیارات شیکاگو CBOE بنیان نهاده شده است و از هر دو اختیار خرید و فروش برای محاسبه استفاده مینماید. البته VIX صرفاً نشانگر ریسک و ترس نیست، بلکه عوامل بسیاری مانند نقدشوندگی، تعداد معاملات، تعداد معاملهگران و غیره، میتواند این شاخص را تحت تاثیر قرار دهد.
این شاخص نوعی محاسبه آماری موسوم به تخمینگر است که با استفاده از روش کرنل هموار شده، محاسبه شده و بر حسب درصد نشان داده میشود. دلیل استفاده از اختیار معامله در محاسبه این شاخص این است که در قیمتگذاری اختیارها، نوسانات لحاظ میگردند. لذا اختیارها میتوانند مبنای مناسبی جهت محاسبات باشند.
3. شاخص نوسان ضمنی (FTSE100 IVI) FTSE 100
این شاخص نوعی شاخص نوسان است که نوسان ضمنی 30،60،90،180 و360 روزه شاخص FTSE100 را اندازهگیری میکند. امید ریاضی نوسان با استفاده از قیمت بازاری اختیار در زیان محاسبه میشود. این شاخص نیز مانند شاخص VIX به محاسبه نوسنات ضمنی اختیار معامله میپردازد. زیرا قیمت اختیار، انتظار بازار از نوسان آینده را نشان میدهد. برای محاسبه این شاخص در فرمول بلک شولز قیمت اختیار به عنوان جزء معلوم معادله (قیمت بازار اختیار معامله) و نوسانپذیری دارایی پایه مجهول در نظر گرفته نحوه معامله VIX شده و محاسبه میگردد. پایین بودن مقدار این شاخص، نشاندهنده انتظار ثبات از بازار سرمایه و بالا بودن آن انتظارات سرمایهگذاران در خصوص افزایش نوسانات آینده قیمت دارایی پایه را نشان میدهد. بنابراین از آنجا که این شاخص انتظارات در خصوص آینده را نشان میدهد؛ نوعی شاخص پیشنگر محسوب میشود.
4 . شاخص ترس و طمع (FGI)
سرمایهگذاران همواره با دو احساس بر روی بازار تاثیر میگذارند: حس ترس و طمع. ترس سرمایهگذاران باعث پایین آمدن قیمت سهام زیر ارزش ذاتی آن میشود. برعکس این موضوع، طمع جهت به دست آوردن سود بیشتر، باعث افزایش قیمت داراییها به بالای ارزش ذاتی آنها میشود. این شاخص ترکیبی از 7 شاخص تکنیکال و بنیادی است. عوامل مورد نظر در محاسبه این شاخص عبارتند از:
- مومنتوم قیمت سهام: شاخص S&P500 در مقابل میانگین متحرک 125 روزه آن. (شاخص SPX)
- قدرت قیمت سهام: خالص تعداد برخوردهای سهامهای بورس نیویورک با سقف و کف دوره 52 هفتهای.
- حجم:حجم سهام مبادله شده در قیمتهای افزایشی نسبت به حجم آن در قیمتهای کاهشی.
- اختیارهای خرید و فروش: نسبت اختیارهای خرید و فروش، این نسبت حجم معاملات اختیارهای خرید صعودی و اختیارهای فروش نزولی را مقایسه میکند.
- تقاضای قرضهبنجل: اسپرد میان بازدهی قرضههای با رتبه عالی نسبت به اوراق بنجل.
- نوسانات بازار: برای بررسی نوسان، از معیار VIX استفاده میشود.
- تقاضایپناهگاه امن: تفاوت بازدهی قیمت سهام و اوراق خزانه
5 . شاخص ریسک شکست (Crash-risk index)
دادههای تاریخی، اطلاعات نسبتاً مناسبی در زمینه احتمال وقوع بحران و سقوط بازار سرمایه نشان میدهند. شاخصهای پیشرو میتوانند به منظور تخمین ریسکهای آینده مورد استفاده قرار گیرند. شاخص ریسک شکست نیز با استفاده از دادههای تاریخی، به منظور برآورد ریسک بازار سرمایه آمریکا از 10 عامل به منظور بررسی نوسان و بازدهی شاخص S&P500 استفاده مینماید. در ذیل خلاصهای از 10 عامل مذکور، بیان گردیده است.
- نوسان یک ساله بازدهی شاخص S&P500 با استفاده از محاسبه بازدهی دورهای غلتان یک ساله.
- شاخص VIX
- مومنتوم با خطای تعدیل شده: این فاکتور معیارهایی جهت مقایسه پیشبینی ساده نوسان با نتایج واقعی، ارائه میدهد.
- اسپردهای اعتباری: برمبنای گزارشات مریل لینچ.
- مقایسه میانگین متحرک 10 روزه شاخص S&P 500 با دادههای تاریخی. فرض بر این مبنا است که زمانیکه میانگین متحرک فعلی به کمتر از صدک پنجم در دوره 252 روزه میرسد، وقوع ریسک ارزیابی میشود.
- افتادن شاخص S&P500 تا زیر صدک 50 ام.
- آزمون کمی برای بررسی ریسک وجود حباب در شاخص.
- آزمون کمی برای بررسی وجود رژیم خرسی (نزولی) در بازار.
- نمایندهای بر مبنای ارزشگذاری بنیادی بازار بر مبنای بازدهی3، 4 و 5 سال اخیر. برخی تحلیلگران معتقدند یک سنجه بر مبنای بازدهی، که عملکرد میان مدت بازار نمایش دهد، راهنمای خوبی جهت ارزشگذاری بازار است.
- یک نماینده بر مبنای بازار جهت تخمین ریسک تجاری آمریکا.
مقدار این شاخص به عنوان احتمال شکست بازار بیان شده، در نتیجه بین صفر و یک مقدار میگیرد. هرچه این مقدار به یک نزدیکتر شود، احتمال شکست بازار بالاتر میرود. مقادیر کمتر از 0.5 حاکی از پایین بودن احتمال شکست بازار است.
6 . شاخص کالاهای اساسی در جهان: CRB
این شاخص در حال حاضر دربرگیرنده قردادهای آتی 19 کالای اساسی که نرخ آنها در بورسهای NYMEX، CBOT، LME، CME و COMEX موجود است، میباشد. CRB شاخصی پویا است؛ به این معنی که فعالیتها و ساختار بازار در هنگام تغییرات بازار، به طور پیوسته در این معیار قابل تشخیص است. هر چند این شاخص در حدود ۵۰ سال است جزو فاکتورهای مهم برای تصمیمگیری در کشورهای صنعتی به کار میرود، اما تاکنون در بین اقتصاددانانایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است و همچنین در میان فعالان اقتصادی شاخصی ناآشنا محسوب میشود. داراییهای استفاده شده در محاسبات این شاخص در 4 گروه دستهبندی میشوند که هر کدام وزن خاصی دارد.
7 . شاخص کامودیتی بلومبرگ (نحوه معامله VIX BCOM)
این شاخص، شاخص قیمتی ۲۲ مواد اولیه مختلف را مورد بازنگری قرار میدهد. کالاهای اساسی که در شاخص مورد محاسبه قرار میگیرند عبارتند از: گاز طبیعی، نفت خام WTI، نفت برنت، دیزلULS، بنزین بدون سرب، ذرت، سویا، گندم، روغن سویا، گندم قرمز زمستانی، مس، آلومینیوم، روی، نیکل، طلا، نقره، شکر، قهوه، پنبه، هویج و گاو زنده
8 . شاخص اعتماد به بازار سهام بارن
این شاخص بیانگر احساس سرمایهگذاران نسبت به شرایط مالی و اقتصادی و انتظار آنها از آینده است. این شاخص با تقسیم میانگین بازدهی اوراق قرضه با رتبه عالی در لیست رتبههای اعتباری بارن بر میانگین بازدهی اوراق قرضه با رتبه معمولی به دست میآید. افزایش اختلاف میان این بازدهیها بیانگر عدم اعتماد سرمایهگذار به بازار است. کاهش این اختلاف نشاندهنده بالا بودن اعتماد مصرف کنندگان به بازار است.
جمعبندی
طبق تحقیقات به عمل آمده، سیاستگذاران در کشورهای گوناگون، به استفاده از شاخصهای مختلفی نظیر PMI و VIX میپردازند و از آنجا که این شاخصها پیشنگر هستند؛ با استفاده از آن میتوان تغییرات قیمتی و روند متغیرهای اصلی در بازار سرمایه را پیشبینی نمود. شاخصهای پیشنگر در بازارهای مالی سراسر دنیا کاربرد فراوانی دارند. در این گزارش، به معرفی اجمالی برخی از پرکاربردترین شاخصهای بازار سرمایه، نحوه محاسبه آنها و تفسیر مقدار شاخصها پرداخته شد. مهمترین نکته در استفاده از این شاخصها آشنایی با نحوه تفسیر مقادیر شاخصها است.
احساسات بازار یا Market Sentiment
احساسات بازار در حقیقت رفتار و نگرش کلی سرمایه گذاران نسبت به بازار مالی یا یک سهم و اوراق بهادار خاص است. به طور کلی قیمت های صعودی اصطلاحا بازار گاوی را نشان می دهند در حالیکه قیمت های نزولی به عنوان بازار خرسی شناخته می شود.
احساسات بازار به تجمیع رفتار و احساسات معامله گران در مورد سهام یا بازار سهام مربوط است. به منظور اندازه گیری احساسات بازار عمدتا از اندیکاتورهای (Indicators) تحلیل تکنیکال استفاده می شود. در ادامه به بررسی دقیق تر این مفهوم و روش های شناسایی احساسات در بازار می پردازیم.
شناسایی احساسات بازار
احساسات بازار که به احساسات سرمایه گذاران هم شناخته می شود همیشه فارغ از معیارهای بنیادی سهام و شرکت ها است. معامله گران روزانه و تحلیلگران تکنیکال عمدتا از اندیکاتورهای تکنیکال برای اندازه گیری احساسات و کسب سود از نوسانات قیمتی در کوتاه مدت استفاده می کنند.
احساسات بازار همچنین برای سرمایه گذارانی که موقعیت های معاملاتی خلاف جهت بازار می گیرند حائز اهمیت است، به عنوان مثال این سرمایه گذاران اگر همه در حال فروش باشند آنها خرید انجام می دهند و بالعکس.
سرمایه گذاران عمدتا احساسات بازار را در در دو قالب بازار گاوی و خرسی می شناسند. باید دقت داشت که احساسات نقش مهمی در بازارهای مالی ایفا می کند، بنابراین توجه مطلق به پارامترهای بنیادی در سهام اشتباه است.
احساسات بازار در مورد ترس و طمع است و پارامترهای بنیادی در مورد عملکرد یک کسب و کار است.
برخی سرمایه گذاران با در نظر گرفتن احساسات بازار و از طریق یافتن سهامی که بیش ارزشگذاری شده اند (OverValue) هستند و یا سهامی که زیر قیمت (Under Value) هستند کسب سود می کنند. این افراد از اندیکاتورهای گوناگون برای تشخیص احساسات بازار و یافتن بهترین سهام استفاده می کنند. در بازارها اندیکاتورهایی همچون VIX و BPI و حتی میانگین متحرک (Moving Average) برای شناسایی ترس یا طمع سرمایه گذاران و احساسات کلی بازار مورد استفاده قرار می گیرد.
اندیکاتورهای اندازه گیری احساسات بازار
شاخص ترس (VIX)
در بازار های جهانی، این شاخص به شاخص ترس هم معروف است و توسط قیمت های اختیار معامله (Option) تعیین می شود. این شاخص کمتر در بازار ایران مورد استفاده قرار می گیرد. افزایش VIX به معنی نیاز به اطمینان و بیمه در بازارهاست.
اگر معامله گران احساس کنند که نیاز دارند تا دارایی های خود را در مقابل ریسک محافظت کنند این احساس در قالب افزایش این شاخص خود را نشان می دهد. استفاده از میانگین متحرک (Moving Average) در این شاخص به منظور تشخیص بالا یا پایین بودن آن مورد استفاده قرار می گیرد.
شاخص ترس (VIX)
شاخص BPI
Bullish Pervcent Index (BPI) تعداد سهامی که الگوی صعودی یا گاوی دارند را شناسایی می کند. در بازار رِنج یا خنثی این شاخص در حدود 50% نوسان میکند و زمانیکه حدود 80% یا بالاتر است نشان میدهد سرمایه گذاران به شدت نسبت به بازار خوشبین هستند و در این حالت معمولا سهام بیش خرید (Overbought) می شوند. همینطور اگر این شاخص زیر 20% باشد نشانگر احساس منفی نسبت به بازار و احتمال بیش فروش (Oversold) در سهام است.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین های متحرک در بازار ایران شناخته شده تر هستند. معامله گران معمولا از از میانگین متحرک ساده (SMA) 50 روزه و 200 روزه برای تشخیص احساسات بازار استفاده می کنند.
زمانیگه میانگین متحرک ساده 50 روزه، میانگین متحرک ساده 200 روزه را رو به بالا قطع می کند به آن تقاطع طلایی می گویند و نشان میدهد جهت بازار تغییر کرده و بازار گاوی شده است. بالعکس آن اگر میانگین محترک ساده 50 روزه، میانگین متحرک 200 روزه را رو به پایین قطع کنند به تقاطع مرگ شناخته می شود و احتمالا نشان از ترس از معامله گران و شروع بازار خرسی در بازار است.
اندیکاتور SMA 50 و 200
بررسی سهام و صندوق های سرمایه گذاری، ایجاد دیده بان سهام و آخرین اطلاعیه های عرضه اولیه در سهمیو
نحوه معامله VIX
با توجه به رشد حدود 27 درصدی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال تاکنون و نزدیک شدن شاخص به مرز روانی 100 هزار واحد بسیاری از سرمایه گذاران بورس نگران افت این شاخص و افزایش ریسک سرمایه گذاری هستند. بنابراین جای خالی شاخص (VIX (volatility index شاخص نوسانات بازار یا شاخص ترس و طمع در بورس ایران احساس می شود.در بورس های پیشرفته دنیا و به طور مثال در بورس آمریکا یکی از شاخص های مهم که محاسبه و در اختیار سرمایه گذاران قرار می گیرد شاخص VIX است. VIX یک شاخص مانند شاخص های دیگر نظیر داوجونز است و مقدار آن به صورت روزانه محاسبه می شود. تنها تفاوت VIX با سایر شاخص ها این است که به جای اینکه قیمت را بسنجد نوسانات ادراک شده سهامداران را می سنجد. VIX نوسانات مورد انتظار شاخص S&P500 را برای دوره 30 روزه آتی می سنجد.
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
بهترین معیار برای نوسان قیمت سهام چیست؟
نوسانات، نشان دهنده میزان حرکت قیمت هستند. سهامی که قیمت آن به اوج و کف های جدید می رسد یا به طور نامنظم حرکت می کند، پر نوسان تلقی می شود. سهامی که حرکت قیمت آن نسبتاً ثابت باشد دارای نوسانات پایینی است. یک سهام پر نوسان ذاتاً ریسک پذیرتر است، اما این ریسک هر دو طرف را کاهش می دهد.
در این مطلب به انتخاب بهترین معیار برای نوسان قیمت سهام می پردازیم.
هنگام انتخاب یک اوراق بهادار برای سرمایه گذاری، معامله گران سوابق نوسانات آن را مشاهده می کنند تا ریسک نسبی یک معامله احتمالی را تعیین کنند. معیارهای متعددی نوسانات را در زمینه های مختلف اندازه گیری می کند و هر معامله گر موارد دلخواه خود را دارد. درک دقیق از مفهوم نوسان و چگونگی تعیین آن برای سرمایه گذاری موفق ضروری است.
نوسانات، نشان دهنده میزان حرکت قیمت هستند. سهامی که قیمت آن به اوج و کف های جدید می رسد یا به طور نامنظم حرکت می کند، پر نوسان تلقی می شود. سهامی که حرکت قیمت آن نسبتاً ثابت باشد دارای نوسانات پایینی است. یک سهام پر نوسان ذاتاً ریسک پذیرتر است، اما این ریسک هر دو طرف را کاهش می دهد. هنگام سرمایه گذاری در یک اوراق بهادار نوسان دار، شانس موفقیت و خطر شکست به یک اندازه افزایش می یابد. به همین دلیل، بسیاری از معامله گران با تحمل ریسک بالا از چندین معیار نوسان برای تعیین استراتژی های تجاری خود استفاده می کنند.
نکات مهم درباره نوسان قیمت سهام
- نوسانات، به سرعت حرکت بازارها اشاره دارند و این معیار مهمی است که توسط معامله گران به دقت مشاهده می شود.
- سهام پرنوسان، نشان دهنده درجه بیشتری از ریسک و زیان های احتمالی هستند.
- انحراف معیار، رایج ترین روش اندازه گیری نوسانات بازار است و معامله گران می توانند از بولینگر باندها برای تحلیل انحراف معیار استفاده کنند.
- روش دیگر اندازه گیری نوسان قیمت سهام، حداکثر کاهش سرمایه است و توسط سفته بازان، تخصیص دهندگان دارایی و سرمایه گذاران رشد برای محدود کردن ضرر خود استفاده می شود.
- بتا نوسانات را نسبت به بازار سهام اندازهگیری میکند و میتوان از آن برای ارزیابی ریسکهای نسبی سهام یا تعیین مزایای متنوعسازی سایر طبقات دارایی استفاده کرد.
- شاخص نوسانات بورس اختیار معامله شیکاگو (The CBOE Volatility Index) یک معیار رایج است که برای اندازه گیری نوسانات مورد انتظار S&P 500 استفاده می شود.
- سرمایهگذاران میتوانند برای به حداقل رساندن تأثیر نوسان قیمت سهام بر پرتفوی خود، ریسک خود را پوشش دهند،و یا میتوانند از نوسانات استقبال کنند و به دنبال کسب سود از آنها باشند.
انحراف معیار
انحراف معیار (standard deviation)، معیار اصلی نوسانات مورد استفاده معامله گران و تحلیلگران است. این معیار نشان دهنده معدلی است که قیمت سهام با میانگین در یک دوره زمانی متفاوت بوده است. با تعیین میانگین قیمت برای دوره تعیین شده و سپس کسر این رقم از قیمت اصلی محاسبه می شود. سپس باقی مانده آن مجذور، جمع و میانگین می شوند تا واریانس ایجاد شود.
چون واریانس حاصل مجذور است، دیگر در واحد اندازه گیری اصلی موجود نیست. از آنجایی که قیمت با دلار اندازهگیری میشود، تدرک معیاری که از مجذور دلار استفاده میکند، چندان آسان نیست. بنابراین، انحراف معیار با گرفتن جذر واریانس محاسبه میشود که آن را به همان واحد اندازهگیری مجموعه دادههای اصلی برمیگرداند.
نکته: اگرچه سایر معیارهای نوسان در این مقاله مورد بحث قرار گرفته اند، اما انحراف معیار محبوب ترین آنها است. وقتی مردم می گویند نوسان، معمولاً منظورشان انحراف معیار است.
تحلیلگران تکنیکال از یک شاخص تکنیکال به نام باندهای بولینگر برای تحلیل انحراف معیار در طول زمان استفاده می کنند. باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: میانگین متحرک ساده (SMA) و دو باند که یک انحراف معیار در بالا و پایین میانگین متحرک ساده قرار میگیرند. میانگین متحرک ساده اساساً یک نسخه ساده شده از سابقه قیمت سهام است، اما در پاسخ به تغییرات کندتر است.
باندهای بیرونی آن تغییرات را نشان میدهد تا اصلاح مربوطه را به انحراف معیار منعکس کنند. انحراف معیار با عرض باندهای بولینگر نشان داده می شود. هرچه باندهای بولینگر گسترده تر باشد، قیمت سهام در دوره معین نوسان بیشتری دارد. سهام کم نوسان، باندهای بولینگر بسیار باریکی دارند و در نزدیکی میانگین متحرک ساده قرار دارند.
در مثال بالا، نموداری از Snap Inc. (SNAP) با باندهای بولینگر فعال نشان داده شده است. در بیشتر موارد، سهام در محدوده بالا و پایین باندها و در طول محدوده شش ماهه معامله می شوند. قیمت هر سهم بین 12 تا 18 دلار بود. باندهای بولینگر اغلب بهعنوان نشاندهنده محدوده معاملاتی بین اوراق بهادار استفاده میشوند. محدوده بالای باند نشاندهنده قیمت احتمالا بالا برای فروش، و محدوده پایین باند نشاندهنده قیمت پایین احتمالی برای خرید است.
نکته: از آنجایی که اکثر معامله گران بیشتر به ضرر و زیان علاقه مند هستند، اغلب از انحراف نزولی برای بررسی نیمه پایین انحراف معیار استفاده میشود.
حداکثر میزان سقوط سهم
یکی دیگر از راههای مقابله با نوسانات، یافتن حداکثر میزان اُفت آن است. حداکثر افت (maximum drawdown) یک دارایی معمولاً با بزرگترین زیان تاریخی آن در یک دوره زمانی خاص که از اوج به کف سقوط میکند، اندازهگیری میشود. در شرایط دیگر، می توان از قرارداد های اختیار معامله استفاده کرد تا اطمینان حاصل کرد که سرمایه گذاری بیشتر از مقدار معینی ضرر نخواهد کرد. برخی از سرمایه گذاران دارایی هایی با بالاترین بازده تاریخی را انتخاب می کنند تا حداکثر افت معینی داشته باشند.
اهمیت استفاده از حداکثر اُفت از این واقعیت ناشی می شود که همه نوسانات برای سرمایه گذاران بد نیستند. سودهای بزرگ بسیار مطلوب هستند، اما انحراف معیار سرمایه گذاری را نیز افزایش می دهند. مهمتر از همه، راه هایی برای دنبال کردن دستاوردهای بزرگ و در عین حال تلاش برای به حداقل رساندن کاهش سرمایه وجود دارد.
بسیاری از سرمایه گذاران رشدی موفق، مانند ویلیام جی اونیل، به دنبال سهامی هستند که بیشتر از بازار روند صعودی دارند اما در طول یک روند نزولی ثابت می مانند. ایده این است که این سهام پایدار می مانند، زیرا مردم علیرغم شکست های جزئی یا موقت، سهام برنده را نگه میدارند.
سفارش توقف ضرر (stop-loss order) ابزار دیگری است که معمولاً برای محدود کردن حداکثر افت استفاده می شود. در این حالت، سهام به طور خودکار در زمانی که قیمت به زیر سطح تعیین شده سقوط کند، فروخته می شود. با این حال، شکاف های قیمتی زمانی رخ دهند که قیمت خیلی سریع حرکت کند. شکافهای قیمتی ممکن است مانع از کارکرد بهموقع سفارش توقف ضرر شوند و سهام کمتر از قیمت سفارش توقف ضرر تعیینشده به فروش برسد.
بتا (Beta) نوسانات یک اوراق بهادار را نسبت به بازار گسترده تر اندازه گیری می کند. بتای 1 به این معنی است که اوراق بهادار دارای نوساناتی است که نشان دهنده درجه و مسیر بازار به عنوان یک کل است. اگر S&P 500 افت شدیدی داشته باشد، سهام مورد بحث احتمالاً همین روند را دنبال می کند و به میزان مشابهی سقوط می کند.
اوراق بهادار نسبتاً با ثبات، مانند شرکتهای آب و برق، دارای ارزش بتای کمتر از 1 هستند که نشاندهنده نوسانات کم آنها در مقایسه با بازار گسترده است. سهام در زمینه های به سرعت در حال تغییر، به ویژه در بخش فناوری، دارای ارزش بتای بیش از 1 است. این نوع اوراق بهادار دارای نوسانات بیشتری هستند.
بتای 0 نشان می دهد که اوراق بهادار اساسی هیچ نوسانی مرتبط با بازار ندارد. اگر تورمی در نظر گرفته نشود، نقدینگی مثال بسیار خوبی است. با این حال، داراییهایی با بتای کم یا حتی منفی هستند که دارای نوسانات قابل توجهی هستند و با بازار سهام ارتباطی ندارد.
نکته: بتای شاخص (S&P 500)، 1 است. بتای بالاتر نشان می دهد که وقتی شاخص بالا یا پایین می رود، آن سهم بیشتر از بازار گسترده حرکت می کند.
نوسانات زیاد یا کم برای سهام مناسب است؟
بسیاری از معامله گران روزانه، سهام پر نوسان را دوست دارند زیرا در دوره های نسبتاً کوتاه فرصت های بیشتری برای ورود و خروج وجود دارد. با این حال، سرمایهگذاران بلندمدت، اغلب نوسانات کم را ترجیح میدهند زیرا آنها در طول زمان سودهای افزایشی و ثابتی دارند. به طور کلی، افزایش نوسانات در بازار سهام، می تواند نشان دهنده افزایش ترس از رکود باشد.
چه چیزی به عنوان میانگین نوسان قیمت سهام در نظر گرفته می شود؟
وقتی به بازار سهام جامع نگاه می کنیم، روش های مختلفی برای اندازه گیری میانگین نوسان وجود دارد. وقتی به بتا نگاه می کنیم، از آنجایی که شاخص S&P 500 دارای بتای مرجع 1 است، پس 1 نیز میانگین نوسان بازار است.
به طور مطلق، سرمایه گذاران می توانند به شاخص نوسانات CBOE یا VIX نگاه کنند. این شاخص، میانگین نوسانات S&P 500 را به صورت متغیر سه ماهه اندازه گیری می کند. برخی از معامله گران مقدار VIX بزرگتر از 30 را نسبتاً بی ثبات و زیر 20 را محیطی با نوسان کم می دانند. میانگین بلند مدت VIX کمی بیش از 20 بوده است.
چگونه می توانم در تغییرات نوسان معامله کنم؟
برای کسانی که به دنبال معامله در تغییرات نوسان هستند، یا برای محافظت از موقعیت های موجود ابزارهای نوسان را معامله کنند، می توانند معاملات آتی VIX و صندوق های قابل معامله (ETF) را بررسی کنند. علاوه بر این، قراردادهای اختیار معامله بر اساس نوسانات ضمنی سهام (یا شاخص ها) قیمت گذاری می شوند و می توان از آنها برای شرط بندی یا پوشش تغییرات نوسانات استفاده کرد.
چرا نوسان قیمت سهام اهمیت دارند؟
نوسانات یک سهم (یا بازار سهام جامع) را می توان به عنوان شاخص ترس یا عدم اطمینان در نظر گرفت. زمانی که سرمایه گذاران نمی توانند اخبار اقتصادی یا داده های شرکتی را به خوبی درک کنند، قیمت ها به شدت نوسان می کنند (هم بالا و هم پایین). بنابراین افزایش در نوسانات کلی می تواند نشانه ای از رکود بازار باشد. نوسانات نیز یک جزء کلیدی برای قیمت گذاری قراردادهای اختیار معامله هستند.
چگونه نوسانات ضمنی سهام را پیدا کنید؟
نوسانات ضمنی با استفاده از مدل های محاسباتی مانند مدل بلک شولز (Black-Scholes Model) یا مدل دو جمله ای (Binomial نحوه معامله VIX Model) تعیین می شود. این مدلها عواملی را شناسایی میکنند که ممکن است بر قیمت آتی سهام تأثیر بگذارند، احتمال نتایج را تعیین میکنند و بر اساس یافتههای خود، محصولات مشتقه مانند قراردادهای اختیار معامله را قیمت گذاری میکنند.
حباب بازار سهام چیست و چگونه آن را تشخیص دهیم؟
حباب های بازار سهام معمولا ترس را به جامعه معامله گران می آورند. حباب بازار در طبقات مختلف دارایی به طور مکرر رخ می دهد. در حالیکه حباب بازار سهام می تواند برای برخی ها بسیار ترسناک باشد فرصتهای معاملاتی خوبی را برای سایرین فراهم می آورد.
جمله معروف سرمایه گذار بزرگ وارن بافت، اساس حباب بازار را بطور مناسبی تشریح می کند:
زمانیکه دیگران حریص هستند شما بترسید و زمانیکه دیگران می ترسند شما حریص باشید.
جمله بالا، این واقعیت غیر قابل انکار را بیان می کند که حرص و طمع سرمایه گذاران، آنها را به تصمیمات اشتباه وادار می کند. در این شرایط، سرمایه گذاران بسیاری را می یابید که در قله خرید می کنند و در کف قیمتی، سهام خود را می فروشند.
درک حباب بازار سهام و دلایل شکل گیری آن، به یک سرمایه گذار معمول کمک می کند تا در سرمایه گذاری و معاملات کوتاه مدت، تصمیمات بهتری بگیرد.
حباب بازار سهام چیست؟
یک حباب، زمانی در بازار شکل می گیرد که قیمت یک دارایی در طول زمان به بیش از ارزش واقعی آن برسد. زمانی این اتفاق رخ می دهد که سرمایه گذاران شروع به بی توجهی به مسائل بنیادی مالی می کنند. عامل دیگر، حرص و طمع سرمایه گذاران است که نقش مهمی در تشکیل حباب بازار دارد.
زمانیکه یک سهم یا یک بخش بخصوص، شروع به نشان دادن علائمی از رشد قیمت می کنند معمولا سرمایه گذاران بصورت توده ای به سمت این دارایی ها هجوم می آورند تا بتوانند در مدت زمان کوتاهی پول زیادی کسب کنند. گر چه در اغلب اوقات این موضوع، سرمایه گذاران را به یک شرایط پر ریسک هدایت می کند.
حباب بازار سهام می تواند به دو صورت شکل بگیرد:
- اولین نوع حباب بازار، زمانی شکل می گیرد که قیمت یک دارایی بطور سریعی رشد می کند. شما معمولا می توانید این افزایش را در نمودار سهام ببینید که تقریبا بصورت یک مخروط رشد می کند.
- نوع دوم حباب بازار، در بلند مدت شکل می گیرد. در این شرایط با ارزیابی های بازار، قیمت دارایی قابل توجیح نیست.
مطمئنا شناسایی حباب نوع اول ساده تر است. این نوع حباب در مدت کوتاهی که معمولا از چند ماه تا یک سال طول می کشد شکل می گیرد. تشخیص نوع دوم حباب مشکل تر خواهد بود. از نظر فنی، حباب نوع دوم را نمی توان حباب نامید و بیشتر شبیه به یک اصلاح حرکت بازار است.
گل لاله هلندی (The Dutch Tulip Mania)
زمانیکه صحبت از حباب بازار می شود داستان لاله هلندی به میان می آید. اولین حباب ثبت شده بازار در تاریخ، مربوط به لاله هلندی است. پیازچه های گل لاله قبل از اینکه در هلند معرفی شوند نقش مهمی در تاریخ داچ دارند. در میانه های قرن هفده، حباب قیمتی گل لاله ترکید چرا که قیمت پیازچه های لاله بشدت افزایش یافته بود. در آن زمان قیمتهای پیشنهادی در حال افزایش بودند زیرا سفته بازان شروع به خرید کردند. از آنجا که گل لاله در برابر سرمای سخت مقاوم است بعنوان یک منبع مهم تجارت برای آن منطقه محسوب می شد.
اندکی پس از آن گل های لاله محبوبیت پیدا کردند. سپس بازار ابزار مشتقه برای آن ایجاد شد و سفته بازان می توانستند در آن فعالیت داشته باشند. همه سرمایه گذاران جهت کسب سود فوری به سمت بازار گل لاله هجوم آوردند. زمانیکه خوشبینی ها به بازار بیشتر شد سرمایه گذاران خیلی زود تصمیم به فروش دارایی های خود گرفتند تا سود خود را شناسایی کنند. اگر بخواهیم بصورت تقریبی بیان کنیم قیمت گل لاله در عرض چند ماه 20 برابر شده بود.
این وقایع موجب ترکیدن حباب قیمت شد و خریداران قراردادهای مشتقه، تعهدات خود را نکول کردند. با انتشار اخبار نکول، سرمایه گذاران شروع به فروش موقعیت های خود کردند. این موضوع موجب شد فروشندگان در بازار، بسیار بیشتر از خریداران شوند و قیمت پیازچه های گل لاله سقوط کرد.
ساختار حباب در بازار سهام
حباب بازار دارای ویژگیهای منحصر به فرد است. البته این ویژگیها پس از وقوع حباب قابل تشخیص هستند. با این حال برخی الگوها دائما تکرار می شوند. جهت درک بهتر حباب بازار، نمودار بیت کوین را بعنوان نمونه ای از حباب قیمتی بررسی می کنیم.
نمودار بالا مراحل معمول حباب قیمتی در یک بازار را نشان می دهد. فازهای اصلی حباب به شرح زیر می باشند:
مرحله حرکت نهان (Stealth)
این مرحله آغاز تشکیل حباب یک دارایی است. در این مرحله، دارایی مورد نظر بعنوان یک گزینه سرمایه گذاری خوب محسوب می شود. همچنین، ارزشگذاری ها برای دارایی، غیرعادی نیست و دارایی توجه ها را به خود جلب نمی کند. در این فاز معمولا سرمایه گذاران حقوقی، بر روی دارایی سرمایه گذاری می کنند.
مرحله تیک آف (Take off)
در این مرحله، قیمت با سرعت بیشتری شروع به رشد می کند. با این حال هنوز دارایی توجه زیادی را به خود جلب نمی کند و اخبارها بیشتر منفی و انتقادی هستند.
مرحله حراج اول (Fist sell off)
در این مرحله فروش های سنگین رخ می دهد و یکبار دیگر توجه ها به بازار جلب می شود. ادعاهای منفی در مورد دارایی تایید می شوند و توجه به دارایی کمتر می شود. سرمایه گذارانی که پیش تر موقعیت معاملاتی ایجاد کرده بودند از تراس کاهش بیشتر قیمت تمایل به فروش دارند.
مرحله رشد بازار و طمع (Market hype and greed)
این مرحله زمانی شروع می شود که قیمتها پس از مرحله قبل، دوباره شروع به حرکت می کنند. این فاز نیز با برخی نگاه های انتقادی شروع می شود اما مدتی پس از آن توجه همه رسانه ها به آن جلب می شود. در این مرحله تعداد زیادی مقالات و اخبار درباره دارایی منتشر می شود. زمانیکه قیمت شروع به رشد بیشتر می کند تحلیلگران و صاحب نظران تمایل دارند که خود را لیدر معرفی کنند و این موضوع سرمایه گذاران بیشتر را به بازار جذب می کند.
مرحله تله گاو (Bull trap)
در این مرحله دومین حراج اتفاق می افتد. با این حال با توجه به رشد قیمت دارایی، خریداران در شیب صعودی وارد بازار می شوند. این موضوع کمک می کند تا قیمت دارایی اندکی رشد کند. موضوع قابل توجه در اینجا این است که قیمت به اوج قبلی خود نمی رسد و نمودار، قله کوچکتری تشکیل می دهد.
مرحله کاپیتولاسیون (Capitulation)
در این فاز، خریدارانی که در مرحله قبلی وارد بازار شده بودند اولین افرادی هستند که از معامله خود خارج می شوند. این مسئله موجب نزول مداوم قیمت می شود و به دنبال آن سرمایه گذاران بیشتری شروع به خروج از بازار می کنند. مرحله کاپیتولاسیون همان زمانی است که حباب می ترکد.
مرحله بازگشت به میانگین (Reversion to the mean)
پس از فروش های بسیار، دارایی از کف قیمت خارج می شود به خط میانگین می رسد. این مرحله بعنوان نقطه پایان حباب است و بازار به راه خود ادامه می دهد تا اینکه دوباره این چرخه شروع شود. روش های مختلفی برای شناسایی میانگین وجود دارد. ساده ترین روش، استفاده از میانگین متحرک 200 روزه است.
چگونه در بازار حبابی معامله و سود کنیم؟
حباب های بازار سهام رفتار غیرمنطقی زیادی دارند. یکی از اشتباهات رایج سرمایه گذاران زمانبندی در اوج روند است. در این شرایط به ندرت موفقیت حاصل می شود. در بسیاری از موارد، حباب های بازار سهام، تنها بعد از سقوط بازار مشخص می شوند. زمانیکه یک طبقه دارایی یا یک سهم برای مدت طولانی در شرایط حبابی قرار می گیرد فرصت مناسبی جهت کسب سود ایجاد می شود. سرمایه گذارانی که از ترس، موقعیتهای معاملاتی خود را می بندند متوجه خواهند شد که کمی زود از بازار خارج شده اند. از سوی دیگر سفته بازانی که خود را آماده فروش استقراضی کرده بودند متوجه زمانبندی نامناسب خود خواهند شد.
پس بهترین روش کسب سود از بازار حبابی چیست؟
برای تازه واردها نوسانگیری کوتاه مدت از سقوط بازار سهام می تواند روش کسب سود مناسبی باشد. سفته بازان می توانند بدنبال کسب سود از فروش استقراضی سهام یا ابزارهای مشتقه باشند. سفته بازان می توانند در سقوط بازار با استفاده از محصولات مالی متنوع در ابزار مشتقه مانند اختیار معامله و قراردادهای آتی کسب سود کنند.
اما قبل از اینکه حتی بخواهید به معامله در بازار حبابی فکر کنید ابتدا باید مراقب علائم باشید.
تمایلات بازار
مهمترین جنبه تشخیص صحیح حباب، جستجو برای پیدا کردن علائم حباب است. با این وجود تضمینی برای کسب سود نیست. یکی از اولین مواردی که جهت تشخیص تشکیل یک بازار حبابی باید جستجو کرد تمایلات و احساسات بازار است. این معمولا زمانی اتفاق می افتد که خریداران به فروشندگان غلبه می کنند.
همزمان با خوش بین شدن بازار، تحلیلگران بسیاری را می یابید که افراد را به سهم مورد نظر ترغیب می کنند. در اغلب موارد می توانید با رجوع به شبکه های خبری مالی این موضوع را تشخیص دهید. در بسیاری از موارد، شما می توانید در زمانی که تحلیلگران نظر کارشناسی خود را ارائه می کنند همراه با سایرین وارد بازار حبابی شوید. البته متکی شدن به چنین نظریه هایی با عواقب همراه است. زمانیکه با چنین الگویی پیش می روید همیشه باید مراقب باشید. سرمایه گذاران خرد و معامله گران کوتاه مدت به خرید در اوج قیمت مشهور هستند.
صبر
اگر می خواهید در بازار حبابی بدرستی عمل کنید داشتن صبر نقش مهمی را ایفا می کند. سفته بازانی که زودتر به دام افتاده اند متوجه خواهند شد که اشتباه کردن هزینه سنگینی دارد. زمانیکه تمایلات بازار دائما در بالا قرار دارد(خریداران زیاد هستند) پولهای بیشتری به بازار سرازیر می شود. این می تواند قیمت را اندکی بالاتر ببرد. بنابراین زمان نزول بازار فرا می رسد و این ممکن است فاجعه بار باشد.
اطمینان
همچنین اعتماد به نفس نقش مهمی در معامله بازار حبابی دارد. افرادی که به اصطلاح لیدر هستند تمایل دارند در تلویزیون ظاهر شوند و در رابطه با یک سهم یا یک طبقه دارایی با اطمینان اظهار نظر کنند. اگر شما به تحلیل های خود اعتماد نداشته باشید به راحتی قربانی توصیه های عمومی خرید و فروش در بازار می شوید. در بسیاری موارد دنباله روی کور کورانه چنین تحلیلگرانی موجب نا امیدی شما خواهد شد. ممکن است با مواردی مواجه شوید که تحلیل شما درست بوده ولی با مطالعه مقاله دیگران یا پیشنهاد یک دوست، تصمیم درست به اشتباه تبدیل شود.
اعتبار سنجی
اعتبار سنجی نظرتان درباره بازار می تواند یک روش خوب برای افزایش اعتماد به نفس شما باشد. برای مثال، شاخص نوسان بازار اختیار معامله شیکاگو(CEOB) یک روش عالی برای تایید موقعیت معاملاتی شما در زمانی است که بر روی شاخص S&P500 معامله می کنید. شاخص نوسان اختیار معامله(VIX)، یک نشانگر خوب از میزان ترس سرمایه گذاران است. برخی از بازگشت های اصلی بازار، همراه با بالا آمدن VIX رخ می دهد. نمودار زیر این واقعیت را نشان می دهد.
ابزار مشتقه
در بازار حبابی، ابزارهای مشتقه بهترین محل برای ورود هستند. البته در این بازار همه دارایی ها جهت معامله موجود نیستند و این بستگی به اهداف سرمایه گذاری و سفته بازی شما دارد. با توجه به اهرم موجود در اغلب ابزارهای مشتقه، سفته بازان می توانند در نزول بازارهای حبابی براحتی وارد معامله شوند.
حباب های بازار و تایید تکنیکالی
اگر نگاه دقیقی به بازار داشته باشید می توانید با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار حبابی کسب سود کنید. برای مثال، فازهای مختلف بازار حبابی شبیه به امواج الیوت می باشد. موج سوم که بزرگترین موج است بر اساس روانشناسی افراد می باشد. بازارها در طول زمان تمایل دارند بر اساس چرخه ها و الگوهای تکراری حرکت کنند.
روش دیگر بررسی بازار حبابی، بازگشت بازار به خط میانگین است. این یک تئوری مالی است که فرض می کند قیمت و ارزش یک دارایی در بلندمدت به میانگین باز می گردد. زمانیکه قیمت، فاصله زیادی از میانگین دارد می توان انتظار داشت که قیمت بالاخره به سمت میانگین باز گردد. البته جهت کسب سود بایستی زمان بازگشت به میانگین را تشخیص دهید.
در حالیکه حباب بازار ممکن است ترسناک به نظر برسد، سرمایه گذاران و سفته بازان می توانند با استفاده از ابزارهای مختلف، یک ایده واقع گرایانه برای خود شکل دهند. احساسات و روانشناسی انسان نقش مهمی در چرخه بازار حبابی دارد. حباب زمانی در بازار ایجاد می شود که احساسات، تصمیمات سرمایه گذاری را اتخاذ می کنند.
یک سرمایه گذار با نظاره دقیق تر بازارها و بررسی حبابهای قبلی بازار می تواند چشم انداز بهتری از این موضوع داشته باشد. این به شما کمک خواهد کرد تا در حباب بعدی بازار آماده تر باشید و بدانید که بایستی چه چیزی را جستجو کنید.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.8 / 5. تعداد آرا 5
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
مقایسه متاتریدر 4 و متاتریدر 5
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما