تنوع بخشی سبد سهام
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.
قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …
قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.
مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟
عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و تنوع بخشی سبد سهام استفاده از ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص میکند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، مدیریت باید فعالتر باشد.
برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام
در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.
در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
استراتژی منفعل، نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیده.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
- پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
- نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
- بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.
استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام
استراتژی فعال عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میان مدت بازار و سهم بکار میرود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.
سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را در بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید.
به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
مهمترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود
و اما مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:
توجه داشته باشید که یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.
در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به تناسب وجود شکافها، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
میزان و ظرفیت ریسکپذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
مدیران پرتفوی هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به سادگی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.
سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.
اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.
تنوع بخشی برای کاهش ریسک
تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.
برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
بعنوان مثال همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.
توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.
راه های تنوع بخشی
هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.
برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.
به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
ریسک چیست
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست.
ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است.
عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد.
هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم.
بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند.
همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند.
این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد.
در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
۱- ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
۲- ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.
مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
۴- ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر تنوع بخشی سبد سهام بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.
هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
۵- ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است.
در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
۸- ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند.
از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
۱۰- ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
۱۱- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.
به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد.
لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است.
در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.
استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.
درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
تنوع سبدهای داراییهای دیجیتال؛ چرا و چگونه؟
مکان شما: خانه 1 / وبلاگ ققنوس 2 / محصولات 3 / بازار غیر متمرکز 4 / تنوع سبدهای داراییهای دیجیتال؛ چرا و چگونه؟.
تنوع داراییها به معنی سرمایهگذاری در بخشهای مختلف برای محافظت از سبد سرمایه شما در برابر زیانهای حاصل از نوسانات طبیعی است که همه بازارها آن را تجربه میکنند.
تنوع سبدهای سرمایهگذاری داراییهای دیجیتال؛ چرا و چگونه؟
این روزها با توجه به شرایط پیچیده اقتصاد جهانی بهخصوص بعد از همهگیری کووید ۱۹، ایجاد تنوع در داراییها برای سرمایهگذاران بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد. اما از طرف دیگر، خوشبختانه، گزینههای انتخاب دارایی هم امروزه بیش از هر زمان دیگری در اختیار ما قرار دارد. اساساً تنوع دادن به سبدهای سرمایهگذاری، به عنوان یکی از اصول خدشهناپذیر در اقتصاد محسوب میشود و داراییهای دیجیتال هم از این امر استثنا نیست. با توجه به اتفاق نظرها در این مورد، در این مقاله به مرور نکات و راهکارهایی برای تنوع دادن به سبدهای سرمایهگذاری داراییهای دیجیتال میپردازیم.
تنوع در سبد سرمایهگذاری به چه معنی است؟
داراییهای دیجیتال در حال تبدیل شدن به بخشی رو به رشد از سبد سرمایهگذاریهای مدرن هستند. دارایی و ثروت دیگر مثل گذشته صرفاً با کیسههای طلا و هکتارها زمین مشخص نمیشود، بلکه ثروت مدرن امروز در یک فرصت سرمایهگذاری جدید و مبتنی بر فناوری یعنی داراییهای دیجیتال نهفته است.
تنوعبخشی داراییها به معنی سرمایهگذاری در بخشهای مختلف برای محافظت از سبد سرمایه شما در برابر زیانهای حاصل از نوسانات طبیعی است که همه بازارها آن را تجربه میکنند.
یک سبد سرمایهگذاری متنوع و متعادل شامل ترکیب منحصر به فردی از داراییهایی است که یک سرمایهگذار برای برآورده کردن میزان تحمل ریسک و همچنین اهداف رشد و درآمد در یک جدول زمانی خاص به آن نیاز دارد.
وبسایت AngelList پس از بررسی هزاران معامله، در گزارشی با عنوان “رشد استارتاپ و بازده سرمایهگذاری” به این نتیجه رسیده که سرمایهگذاران میتوانند انتظار داشته باشند که با سرمایهگذاری در انواع متنوعی از معاملات در مرحله اولیه، سود سرمایهگذاری خود را افزایش دهند.
داراییهای دیجیتال میتوانند به طور کامل در قلمرو دیجیتال وجود داشته باشند و یا شامل نشانههایی باشند که داراییهای فیزیکی را نشان میدهند.
لازم نیست یک سرمایهگذار بسیار ماهر باشید یا برای یک موسسه مالی کار کنید تا سبد سرمایهگذاری خود را به گونهای متنوع کنید که ریسک و سود یا پاداش را به بهترین نحو متعادل کند، بلکه برای این منظور فقط باید بدانید کجا را جستجو کنید.
چرا باید سبد سرمایهگذاری خود را متنوع کنیم؟
به طور کلی آنچه اقتصاد به ما آموخته این است که هیچ کدام از کلاسهای دارایی نمیتواند صد در صد از ضرر مصون بماند. داراییهای دیجیتال به عنوان ظرفیتهایی جدید در سرمایهگذاری، در مدتی کوتاه یک مسیر طولانی را طی کردهاند. این ظرفیتها در حال حاضر یک پیشنهاد قانع کننده برای اختصاص سرمایه در پورتفوی خاص ارائه میدهند، چرا که منحنی پذیرش آنها همچنان در حال افزایش است. سهولت دسترسی و افزایش سطح نقدینگی در کنار افزایش سود موجب شده تا اعتبار داراییهای دیجیتال در جامعه سرمایهگذاری به طور روزافزون بیشتر و بیشتر شود.
از آنجا که بسیار بعید است که بازارهای مختلف سرمایه از سهام گرفته تا اوراق قرضه، املاک، ارزها، اشیاء قیمتی و … در یک زمان دچار اختلال شوند، با افزایش تنوع سرمایهگذاریها، ریسک زیانهای چشمگیر را میتوان تا اندازه زیادی کاهش داد.
به طور کلی، پرتفویهای سرمایهگذاری که ترکیبی متعادل از داراییها هستند، نسبت به هر دارایی تنوع بخشی سبد سهام منفرد در پرتفوی، بازده بالاتری را ایجاد کرده و زیان کمتری را تجربه میکنند.
در حالی که توصیه به تنوع بخشی به طور گسترده در بین سرمایهگذاران به اشتراک گذاشته میشود، تحقیقات اخیر نشان داده است که سرمایه گذاران خطرپذیر (VC) زمانی موفقتر هستند که انتخاب استارتاپ هایی را که در آنها سرمایهگذاری میکنند متنوع کنند.
چگونه در سرمایهگذاریهایمان تنوع ایجاد کنیم؟
اگر بتوانیم نتیجه تنوع دادن به داراییها را در یک عبارت خلاصه کنیم، باید بگوییم با این عمل خواهید توانست ریسک خود در سرمایهگذاریها را به حداقل رسانده و بازدهی سرمایهتان را افزایش دهید. اما برای رسیدن به این هدف چه اقدامهایی را باید انجام بدهیم؟ در ادامه به بعضی از این راهکارها اشاره میکنیم.
در داراییهایی با الگوهای بازدهی متنوع سرمایهگذاری کنید
تنوع در سرمایهگذاری در بهترین شکل خود، سرمایهگذاری در انواع مختلف دارایی است که حتی مستقل و مخالف یکدیگر عمل میکنند.این بدان معناست که به زمینههایی که به آنها علاقه دارید توجه کنید و در فرصتهای مناسب میان نوسانات بازار روی آنها سرمایهگذاری کنید. یک راه عالی برای رسیدن به این تعادل، بررسی ترکیبی از سهام و اوراق قرضه در صنایع مختلف است.
سبد خود را به طور منظم متعادل کنید
برای اینکه واقعاً از تلاشهای متنوعسازی خود نهایت استفاده را ببرید، باید آنها را بیش از یک بار انجام دهید. اگر این کار را به طور منظم انجام دهید، کار طاقتفرسایی نخواهد بود. توصیه میشود، حداقل دو بار در سال تعادل سرمایهگذاریهای خود را ارزیابی و در آنها تجدید نظر کنید. هنگام بررسی تنوع و تعادل پرتفوی خود، ارزیابی کنید که آیا این تخصیص با اهداف و تحمل ریسک شما مطابقت دارد یا نه.
از پلتفرمهای سرمایهگذاری استفاده کنید
اگر علاقه یا وقت و حوصله کافی برای ارزیابی یا خرید و فروش منظم داراییهایتان برای حفظ یک سبد متنوع و متوازن ندارید، میتوانید از پلتفرمهای سرمایهگذاری خودکار استفاده کنید که مدیریت سرمایههای شما را بر عهده میگیرند. یکی از نمونههای بینالمللی آن «مشاوران روبو» (Roboadvisors)یعنی پلتفرمهای دیجیتالی هستند که خدمات برنامهریزی مالی خودکار و الگوریتم محور را بدون نظارت انسانی ارائه میدهند. یک مشاور روبو معمولی از طریق نظرسنجی آنلاین سؤالاتی در مورد وضعیت مالی و اهداف آینده شما میپرسد. سپس از دادهها برای ارائه مشاوره و سرمایهگذاری خودکار برای شما استفاده میکند.
بینالمللی فکر کنید
این آخرین نکته احتمالاً یکی از سادهترین و در عین حال مؤثرترین راهها برای تنوع بخشیدن به سبد سرمایه شما است که انواع داراییها از سراسر جهان را شامل میشود. امروزه اقتصاد امری جهانی است و اگر به این موضوع توجه نداشته باشیم ممکن است در دام داراییهایی که فقط در نزدیکی شما هستند گرفتار و محدود شوید. پس با این نگاه، داراییهای بینالمللی را در پرتفوی خود بگنجانید تا از رشد سرمایهتان در بازارهای مختلف بهره ببرید. به این ترتیب حتی اگر کشور شما در مقطعی دچار مشکلات اقتصادی شد، از ضررهای بزرگ در سرمایهگذاریهایتان جلوگیری کردهاید.
استفاده از روش تخصیص دارایی و تنوع بخشی به یک سبد
در اینجا، تلاش می کنیم تا این اصول را از طریق نمونهای پرتفوی یا سبد دارایی بررسی کنیم. یک استراتژی تخصیص دارایی ممکن است تعیین کند که پرتفوی باید شامل دسته های مختلف دارایی باشد:
- 40% سهام
- 30% اوراق قرضه
- 20% رمزارزها
- 10% پول نقد
یک استراتژی تنوع بخشی ممکن است چنین حکم کند که از بین 20٪ سرمایه گذاری شده در رمزارزها:
- 70% بیت کوین
- 15% رمزارزهای با ریسک پایین
- 10% رمزارزهای با ریسک متوسط
- 5% رمزارزهای با ریسک بالا
هنگامی که نوع و میزان تخصیص به داراییهای مختلف مشخص شد، عملکرد پورتفوی میتواند به طور منظم مورد نظارت و بررسی قرار گیرد. اگر نوع و میزان تخصیص ها تغییر کند، ممکن است زمان تراز کردن مجدد فرا رسیده باشد – یعنی خرید و فروش دارایی ها برای تنظیم سبد به نسبت های مورد نظر. به طور کلی، این فرایند شامل فروش داراییهای با عملکرد برتر و خرید داراییهایی با عملکرد ضعیف است. البته، انتخاب نوع داراییها کاملاً به استراتژی و اهداف سرمایه گذاری فردی بستگی دارد.
داراییهای رمزنگاری شده جزو پرخطرترین دستههای دارایی هستند. این سبد ممکن است بسیار خطرناک در نظر گرفته شود، چون بخش قابلتوجهی به دارایی های رمزنگاری شده اختصاص داده شده است. سرمایهگذاران ریسکگریزتر اغلب تمایل دارند تا مقدار بیشتری از پرتفوی یا سبد دارایی خود را به داراییهایی با ریسک بسیار کمتر، مثل اوراق قرضه، اختصاص دهند.
سبد سهام چیست؟ نکاتی درباره پرتفوی بورسی
در این مقاله قصد داریم به صورت اجمالی به بررسی مفهوم سبد سهام یا پرتفوی بورسی بپردازیم. این مقوله میتواند تا حد بسیار زیادی ریسک سرمایهگذاری در بورس را کاهش دهد. افراد مبتدی معمولا به این نکته توجه نمیکنند و آن را جدی نمیگیرند. سبد سهام چیست و یک پرتفوی خوب چه ویژگیهایی دارد. با ما همراه باشید تا با جزئیات این مبحث آشنا شوید.
سبد سهام چیست؟
سبد سهام یا پُرتفُوی بورسی ترکیبی مناسب از انواع سهام است، که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است؛ بدین ترتیب، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهمهایی از انواع گروههای بورسی است که میتواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که میگوید: “همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید”. حتی مادر بزرگهای ما هم با این مقوله آشنا بودهاند و همیشه به بقیه توصیه میکردند که همه پولها رو در یک جیب قرار ندهید چرا که در صورتی که جیب شما را بزنند همه دارایی شما نابود خواهد شد. بنابراین پرتفوی بورسی یعنی یک سبد از سهام شرکت های مختلف.
سبد سهام شامل چه سهمهایی است؟
یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروههای بورسی باشد. میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایه گذاری، گروه خودروییریال دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و غیره باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروه ها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایه گذاری این کار را کردهاند و شما میتوانید سهام این صندوقها را خریداری کنید. بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکتها و هولدینگها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد خود استفاده کنید. تمامی این کارها برای کاهش ریسک سرمایهگذاری در بورس است. بهترین حالت این است که در پرتفوی خود از سهم هایی که مخالف هم حرکت میکنند، داشته باشید. برای مثال گروه خودرویی و پتروشیمی در ایران معمولا روندهای مخالفی دارند.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
نحوه تقسیم سرمایه در سبد سهام
حال که تصمیم گرفتید که سبد سهام تشکیل بدهید و سهام مورد نظر خود را بر اساس تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال انتخاب کردهاید، زمان آن رسیده است که سرمایه خود را بین آنها تقسیم کنید. این تقسیم بندی نباید الزاما به طور مساوی انجام گیرد. تقسیم سرمایه نیز باید بر اساس میزان تحمل ریسک و شرایط بازار و همچنین شرایط سن و سال شما باشد. بله حتی سن شما در این مورد اهمیت دارد. یک فرد کهنسال نباید 70 در صد سرمایه خود را در یک سهم سرمایه گذاری کند. البته این مسئله به نوع سرمایه شما هم بستگی دارد. آیا شما پاداش بازنشستیگی خود را برای سرمایه گذاری در بورس انتخاب کرده اید یا خانه خود را فروخته و به بورس آورده اید!! همیشه توصیه میشود پولی را در بورس سرمایه گذاری کنید که لازم ندارید! اما مگر میشود کسی پولش را لازم نداشته باشد؟! این مسئله میتواند برای هر کسی یک معنی خاص داشته باشد. به هر حال شما نباید خانه خود را بفروشید و سهام بخرید. اما اگر به هر دلیلی این کار را کرده اید، باید توازن را در پرتفوی خود رعایت کنید. به این معنی که سرمایه خود را به طور مساوی بین سهام های پرتفوی خود تقسیم کنید و همیشه 30 درصد نقد تنوع بخشی سبد سهام باشید. گاهی شرایط بازار به گونهای است که همه گروه های بورسی و همه 500 سهام بورسی نزولی میشود و اگر 30 درصد سرمایه خود را نقد باقی گذاشته باشید میتوانید از فرصت بوجود آمده به خوبی استفاده کنید و زودتر از ضرر خارج شود.
تک سهم شدن نقطه مقابل تشکیل پرتفوی یا سبد سهام است
تک سهم شدن تنوع بخشی سبد سهام مثل یک قارچ سمی برای سهامدار بورس مضر است. باید بدانید رم یک شبه ساخته نشده است اما هیروشیما یک شبه خراب شده است! این مطلب را هرگز فراموش نکنید. شاید تک سهم شدن گاهی نتیجه بدهد و شما را به سرعت به سود زیاد برساند اما یک باره همه آن را پس خواهد گرفت. همه کارشناسان بر این باورند که نخستین و سادهترین اصل سرمایهگذاری در بورس، تقسیم داراییها یا تشکیل سبدی از سهمهای متنوع است. تقسیم دارایی باعث میشود تا ریسک سرمایهگذاری در بورس به طور محسوسی کاهش یابد. هر چه سبد داراییهایتان از تنوع بیشتری برخوردار باشد، سرمایهگذاری مطلوبتری خواهید داشت، البته این موضوع بدان معنا نیست که داراییهایتان را آنقدر خرد کنید که کنترل سهمهای مختلف را از دست بدهید! بلکه باید از قاعدهای منطقی پیروی کنید. توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، نخستین گام عینیت بخشیدن به اصل تشکیل سبد سهام است.
تک سهم شدن و خرید یک سهم و سرمایه گذاری تنها بر روی یک شرکت، میتواند آخرین سرمایه گذاری شما در بورس باشد! بنابراین تشکیل سبد سهام را فراموش نکنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما