مدیریت ریسک و دارایی


اگر متوجه دارایی‌های فکری شرکت نباشید، یا به عبارت ساده‌تر، به شکل پویایی آن‌ها را پیگیری نکنید، دیر یا زود در کسب فرصت‌های تجاری ناکام می‌شوید. در این حالت، ریسک از دست دادن غیرعمدی و ناآگاهانه دارایی‌های خود را پذیرفته‌اید.

تأثیر استفاده از تحلیل بحرانیت و ریسک در مدیریت دارایی های سازمان

1 کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، گروه صنایع، دانشگاه امام حسین(ع)، تهران، ایران.

2 استادیار، گروه علمی مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه جامع امام حسین(ع)، تهران، ایران.

چکیده

نقش مدیریت دارایی به‌عنوان یک عامل راهبردی در دورنمای تجاری سازمان ها به‌شدت در حال افزایش است. ظهور حرفه مدیریت دارایی، سبب شده است که جایگاه مهندسی نگهداشت از یک نقش اولیه که در آن وظیفه تعمیر را بر عهده داشت، به یک عامل مهم در افزایش ارزش راهبردی بدل شود. این بدان معنی است که متخصصان مدیریت دارایی وظیفه ‌دارند تا دارایی های با ارزش راهبردی را با اهداف تجاری سازمان هماهنگ کنند. حوزه مدیریت دارایی در طی چند سال اخیر تغییرات زیادی را به خود دیده است. متأسفانه، برخی از قسمت های بدنه دانش مدیریت دارایی نتوانسته است گام‌به‌گام با این تغییرات پیش رود. مثال قابل‌ذکر، بحرانیت و استفاده مستمر چه درست و چه نادرست از آن در ادبیات موضوع است. ابهام و سردرگمی در تعریف بحرانیت به علت استفاده مترادف از آن با ریسک و همچنین داشتن معادلات ریاضی یکسان است. در این مقاله، توضیحاتی در باب بحرانیت برای متخصصان مدیریت دارایی ذکر گردیده و به لزوم در پیش گرفتن رویکردی مبتنی بر ریسک اشاره می شود. همچنین مدیریت ریسک در استانداردهای بین المللی بررسی گردیده و درنهایت رویکردی ریسک محور به‌عنوان راه حل ارائه می گردد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Impact of Using Criticality and Risk Analysis on the Organizations Asset Management

نویسندگان [English]

  • Seyed Ahmad Razavi Al_e_Hashem 1
  • Saeed Ramezani 2

1 MSc in Industrial engineering, Industrial and systems engineering department, Imam Hossein University, Tehran, Iran.

2 ssistant Professor, Department of Industrial Engineering, Faculty of Engineering, Imam Hussein Comprehensive University, Tehran, Iran.

The role of asset management (AM( as a strategic مدیریت ریسک و دارایی enabler contributing to the current competitive business landscape is rapidly evolving. The emergence of the AM professional has transitioned the maintenance engineer from a role whose primary responsibility is repair to that of a strategic value enhancer. This means AM professionals are now tasked with delivering strategic asset value contributions in alignment with their organization’s overall business objectives. the discipline of AM has evolved rapidly in the last few years. Unfortunately, some areas of the AM BOK have not kept up with this frenetic pace of change. A notable example is criticality and its continued use and misuse throughout literature. The confusion surrounding criticality is largely due to its synonymous use with risk, as well as the fact that both terms have an identical mathematical expression. This paper discusses the criticality for asset management professionals and points to the need to adopt a risk-based approach. Risk management is also reviewed in international standards and finally a risk-based approach is presented as a solution.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Asset Management
  • Criticality Analysis
  • Risk Management
  • Hierarchical Structure

مراجع

International Organization for Standardization (ISO). ISO55000: 2014 Asset management – Overview, principles and terminology. https://www.iso.org/obp/ui/#iso:std:55088:en

International Organization for Standardization (ISO). ISO31000: 2009 Risk management – Principles and guidelines. https://www.iso.org/standard/43170.html

Aberdeen Group. Operational Risk Management: How Best-in-Class Manufacturers Improve Operating Performance with Proactive Risk Reduction.Waltham: Aberdeen Group, March, 2013.

Shah, M. and Littlefield, M. Managing Risks in Asset Intensive Operations. Waltham: Aberdeen Group, March, 2009.

Hatch, D. and Jutras, C. The Executive Risk Management (ERM) Agenda. Waltham: Aberdeen Group, September, 2010.

Theoharidou, M., Kotzanikolaou, P. and Gritzalis, D. Risk-Based Criticality Analysis. Hanover: Springer, 2009.

Ramirez-Marquez, J. and Coit, D. “Multi-state component criticality analysis for reliability improvement in multi-state systems.” Reliability Engineering & System Safety: December 2007, Vol. 92, Issue 12, pp. 1608-1619.

Alvi, A. and Labib, A. “Selecting next-generation manufacturing paradigms – an analytic hierarchy process based criticality analysis.” Sage Journals: December 2001, pp. 1773-1786.

Amadi-Echendu, J.E.; Willett, R.; Brown, K.; Hope, T.; Lee, مدیریت ریسک و دارایی J.; Mathew, J.; Vyas, N.; and Yang, B.S. What is engineering asset management? Definitions, concepts and scope of engineering asset management. London: Springer, 2010, pp. 3-16.

International Organization for Standardization (ISO). ISO55001: 2014 Asset management – Management systems – Requirements. https://www.iso.org/standard/55089.html

International Organization for Standardization (ISO). ISO55002: 2014 Asset management – Management systems – Guidelinesfor the application of ISO55001. https://www.iso.org/standard/55090.html

Fogel, G.; Stander, J.; and Griffin, D. “Creating an Effective Asset Management Delivery Model. Uptime Magazine: June/July 2017, pp 8-15.

مدیریت ریسک و دارایی

انجام هرگونه فعاليت بيمه اي مستلزم پذيرش ريسک مي باشد. اين ريسکها شامل ريسک بازار، ريسک عملياتي، ريسک نقدينگي، ريسک اعتباري، و ساير انواع ريسکهاي سيستماتيک از جمله ريسک کشوري ، ريسک شهرت و ريسک حقوقي مي باشد.

با اين حال شرکتهاي بيمه اتکايي در معرض يک نوع خاص از ريسک تحت عنوان ريسک بيمه گري اتکايي قرار دارند. در ادامه به شرح مختصري از اين ريسکها خواهيم پرداخت.

الف) ريسک بيمه گري اتکايي:
شامل آن دسته از ريسک هايي مي شود که شرکت بيمه اتکايي به دليل قبولي اتکايي و در نتيجه پذيرش تعهدات با آن مواجه است. اين ريسکها غالباً از طريق لحاظ نمودن اندوخته ها و ذخاير يا رعایت آیین نامه های بیمه مرکزی در خصوص ظرفيت قابل قبول ریسک کنترل مي شود.
در اين راستا شرکت بيمه اتکايي امين (سهامی عام) ضمن ارزيابي دقيق ريسکهاي پيشنهادي سعي در پذيرش ريسکهاي مناسب و مديريت قبولي هاي خود دارد. افزایش حق بیمه اتکایی قبولی ، عمدتاً به دلیل استراتژی شرکت در قبولی ریسک، افزایش ظرفیت مجاز قبولی ، افزایش حد قبولی مندرج در قرارداد واگذاری مازاد خسارت شرکت مدیریت ریسک و دارایی مدیریت ریسک و دارایی ، افزایش سرمایه و خالص ارزش دارائیهای بیمه نامه ها به دلیل شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد کشور می باشد. در اين رابطه با استفاده از روش توزيع و انتقال ريسک با استفاده از قراردادهاي واگذاري مجدد، ريسک بيمه گري را با اطمينان بيشتري مديريت مي نمايد.
ب) ريسک بازار:
ريسک بازار ريسکي است که شرکت بيمه به دليل نوسان قيمت در بازار با آن مواجه است.
بخش خاصي از اين ريسک مربوط به ريسک نرخ ارز است و بيشتر زماني بروز ميکند که بيمه نامه ارزي بوده و شرکت بيمه متعهد به پرداخت خسارت به صورت ارزي است. در اين زمينه و به منظورکنترل اين نوع ريسک، شرکت بيمه اتکايي امين (سهامی عام) ذخاير مناسبي را در صورتهاي مالي لحاظ نموده است . همچنين با پرتفوي مناسب و متوازن و ایجاد تعادل در سبد دارايي ها و بدهي هاي ارزي خود ، ريسک را مديريت نموده و آثار نامطلوب آن را کاهش مي دهد.
بخش ديگري از ريسک نيز ناشي از تغيير قيمت بازار دارايي ها و سرمايه گذاري هاي شرکت است که تغييرات نرخ سود بانکي و يا تغييرات شاخص هاي عمومي در بازار سهام ميتواند منجر به کاهش دارایی یا درآمد شرکت شود. به منظور کنترل اين ريسک سرمایه گذاری های شرکت در شورای سرمایه گذاری مطرح و بر اساس نظرات اعضا ، عمده منابع شرکت بصورت سپرده های بانکی و نیز سرمایه گذاری در اوراق بهادار بورسی سرمایه گذاری می گردد.
ج)ريسک عملياتي:
ريسک عملياتي عمدتاً در اثر وجود نقص در کنترل هاي داخلي و عدم رعايت اصول حاکميت شرکتي افزايش مي يابد.
اختلالاتي از اين دست ممکن است از طريق خطا، تقلب يا قصور در اجراي به موقع تعهدات به زيان هاي مالي بيانجامد.
شرکت بيمه اتکايي امين (سهامی عام) به منظور کاهش اين نوع ريسک، رويه هاي حسابرسي و کنترل داخلي اثر بخش و مناسبي را به کار گرفته است و با بهره گيري مناسب از فناوري اطلاعات، سيستم هاي عملياتي و مديريت اطلاعات ، ريسک هاي خود را شناسايي ، ارزيابي و تا حدود زیادی کنترل نموده است.
ح) ريسک نقدينگي:
ريسک نقدينگي ريسکي است که شرکتهاي بيمه به دليل عدم کفايت دارايي هاي جاري براي ايفاي تعهداتشان با آن مواجه هستند. در مواقعي که شرکت بيمه نقدينگي کافي ندارد قادر نيست به سرعت و با هزينه معقول به پرداخت تعهدات اقدام نمايد. در اين مورد شرکت بيمه اتکايي امين (سهامی عام) ضمن تجزيه و تحليل دقيق پرتفوي بيمه اي خود نسبت به حفظ مقادير مالي مورد نياز به جهت پرداخت تعهدات احتمالي طبق سناريوهاي مختلف حداکثر اهتمام را مد نظر دارد. لازم به ذکر است در حال حاضر نسبت توانگري بيمه اتکايي امين (سهامی عام) برای سال 1401 معادل 917 درصد مي باشد که اين نسبت در سطح 1 طبقه بندي توسط بيمه مرکزي جمهوري اسلامي ايران مورد تأييد قرار گرفته است. اين ميزان توانگري نشانه بالا بودن توان شرکت در جبران تعهداتش در قبال کليه قراردادهاي منعقده مي باشد.
د) ريسک اعتباري:
ریسک های اعتباری ، ریسکهایی هستند که به دلیل احتمال عدم انجام تعهدات مالی توسط طرف های معامله و قرارداد شرکت از جمله بیمه گران واگذارنده و یا بیمه گران اتکایی ایجاد می شود. عدم در نظر گرفتن تضامین لازم برای اجرایی شدن تعهدات ، تأخیر در پرداخت خسارت از سوی بیمه گران اتکایی یا پرداخت حق بیمه از سوی شرکت های واگذارنده از جمله مواردی هستند که ریسک اعتبار را افزایش می دهند . اهم اقدامات انجام شده شرکت برای مدیریت ریسک اعتبار ، اعتبار سنجی مشتریان و قبولی اتکایی از آنان و پیگیری های مستمر مطالبات در قالب تهیه صورت تطبیق های فیمابین در مقاطع زمانی سه ماهه و وصول مطالبات از شرکت های طرف معامله می باشد .
و)ريسک شهرت :
ريسک شهرت ناشي از وجود ضعف هاي عملياتي است. ضعف در انطباق با قوانين و مقررات و يا ساير منابع مربوط. ريسک شهرت(بدنامي) براي شرکت هاي بيمه مضر است چون ماهيت حرفه آنها مستلزم حفظ اعتماد مشتريان و ذينفعان می باشد. با اين حال شرکت بيمه اتکايي امين (سهامی عام) به دليل نسبت توانگري بالا با اين ريسک مواجه نيست.
ي)ريسک حقوقي:
اين ريسک بيشتر به واسطه تغيير در قوانين مرتبط با صنعت بيمه به وجود مي آيد. قوانین و مقررات حاکم بر صنعت بیمه تا انتهای سال مالی منتهی به 30 / 09 / 1400 تغییرات قابل ملاحظه ای نداشته است.


توانگری مالی:
طبق آئين نامه شماره 69 شورايعالي بيمه، توانگري مالي، توانايي مالي موسسه بيمه براي پوشش ريسکهاي پذيرفته شده خود است و نسبت توانگري مالي نسبتي است که مقدار توانگري مالي موسسه بيمه را اندازه مي گيرد و از تقسيم مبلغ سرمايه موجود بر مبلغ سرمايه الزامي به دست مي آيد.
بيمه مرکزي با عنايت به توانگري مالي شرکت¬هاي بيمه و آئين¬نامه 69 اقدام به سطح¬بندي شرکت¬هاي بيمه و انتشار آنها نموده است. در این راستا و بر اساس آخرین وضعیت توانگری مالی شرکتهای بیمه ، شرکت بيمه اتکائي امين (سهامی عام) سطح یک توانگری مالی را کسب کرده است. در راستاي اجراي آيين نامه توانگري مالي و طبق اعلام بيمه مرکزي، سطح توانگري مالي شركت¬هاي بيمه كه توسط بيمه مركزي تائيد و اطلاع رساني شده به عنوان معيار اصلي انتخاب بيمه گر محسوب مي گردد.
بر اساس ریسکهای مختلف شامل ریسک بیمه گری، ریسک حوادث فاجعه آمیز، ریسک دارایی، ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسک عملیاتی، نسبت توانگری مالی شرکت بیمه اتکایی امین مدیریت ریسک و دارایی در سال 1401 در سطح یک و برابر با 917 درصد می باشد.

مدیریت ریسک و مالکیت فکری؛ مصاحبه با یک فعال حوزه مدیریت مالکیت فکری

مدیریت ریسک و مالکیت فکری؛ مصاحبه با یک فعال حوزه مدیریت مالکیت فکری

اولاو جایگر «Olav Jaeger»، از مشاورین و همکاران ارشد شرکت زاکو «Zacco» است که مسئولیت دفتر این شرکت در مونیخ را بر عهده دارد. وی بر فعالیت‌های ثبت اختراع شرکت در اتحادیه اروپا و به‌طور خاص آلمان نظارت داشته و فعالیت‌هایش در حوزه ثبت اختراع، دامنه‌ای وسیع از فناوری‌ها در زمینه‌های الکترونیک و فیزیک، شامل دستگاه‌های حافظه، پردازش تصویر، حسگرها، دستگاه‌های پزشکی، مخابراتی و مکانیکی را شامل می‌شود.

اولاو نه‌تنها در نوشتن پیش‌نویس و پیگیری درخواست ثبت اختراع تجربه دارد، بلکه در بسیاری از دعوی‌های حقوقی در دادگاه‌های ملی و یا دفتر ثبت اختراع اتحادیه اروپا، وکیل و نماینده موکلین خود بوده است. همچنین وی در زمینه قراردادهای اعطای مجوز و مذاکرات مرتبط با آن، تجارب متعددی داشته و قوانین حقوقی مالکیت فکری آمریکا و چین را به خوبی می‌شناسد.

اولاو جایگر، فعالیت‌های حقوقی در حوزه مالکیت فکری و ثبت اختراع را از سال 2003 میلادی و در شرکت مشهور «Epping Herman Fischer» آغاز نمود. این شرکت آلمانی، در حوزه ثبت اختراع فعالیت داشته و اولاو در بسیاری از همکاری‌های ملی و بین‌المللی بزرگ این شرکت، به‌عنوان وکیل حضور داشته است. وی همچنین برای چندین سال، مدیر ارشد ثبت اختراع شرکت «Tetra Pak» بوده و در دعوی‌های حقوقی و اتخاذ راهبردهای مالکیت فکری در فضای کسب‌وکار، به این شرکت مشاوره داده است. جالب اینجا است که این متخصص حوزه ثبت اختراع، پیش از سال ۲۰۰۳ و ورود به «Epping»، در دانشگاه فنی مونیخ به تدریس فیزیک مشغول بود. تغییر حوزه فعالیت و ورودش به حوزه مالکیت فکری، به لطف مدرک کارشناسی ارشد حقوقی است که از دانشگاه هاگن اخذ نمود.

اولاو در سال ۲۰۱۹ میلادی و به پاس فعالیت‌های درخشان و مستمرش در حوزه ثبت اختراع، به‌عنوان ستاره مالکیت فکری انتخاب گردید. به همین مناسبت، شرکت زاکو مصاحبه‌ای با موضوع «مدیریت ریسک و مالکیت فکری»، با وی انجام داده که در ادامه، مروری بر آن خواهیم داشت.

چرا ورود فعالانه مدیریت ریسک و دارایی شرکت‌ها به حوزه مالکیت فکری اهمیت دارد؟

دلایل بسیاری برای فعالیت پویا و گسترده در زمینه مالکیت فکری وجود دارد. با این حال، به نظر مفید است که تعریفی گسترده از مالکیت فکری ارائه دهیم. همان‌طور که زاکو می‌گوید، مالکیت فکری نوعی سرمایه ساختاریافته است که (حداقل باید) به مهارت، دانش یا تجربه کارمند بستگی نداشته و مالک آن، سازمان باشد. به بیان ساده‌تر، مالکیت فکری یک دارایی نامحسوس است که شامل دستورالعمل‌های موردی، خط‌مشی، دفترچه‌های راهنمای کاری، اختراع، طراحی‌ها و . می‌شود. با این تعریف، یک حق مالکیت فکری، قوی‌ترین سرمایه ساختاریافته خواهد بود؛ چرا که توسط مجموعه‌ای از قوانین و مقررات حقوقی تحت محافظت قرار می‌گیرد. رویکرد ما در این زمینه، این است که مالکیت فکری را نسبت به دیدگاه سنتی موجود، گسترده‌تر و کلی‌تر در نظر بگیریم و صرفاً یک پتنت، نشان تجاری یا طراحی صنعتی را در نظر نگیریم. به عبارت دیگر، به سمت مدیریت اطلاعات پیش برویم تا این‌که صرفاً به مشاوره مالکیت فکری بپردازیم.

بنا به تعریف فوق، استفاده پویا از مالکیت فکری، باعث می‌شود تا سازمان، ریسک‌های تجاری خود را شناسایی و ارزیابی نموده و در نهایت، آن‌ها را کاهش دهد. این کار، همچنین موجب می‌شود تا فرصت‌های تجاری را به‌درستی شناسایی و جذب نماییم. برای مثال، نداشتن یک دستورالعمل واضح و شفاف (که هر کارمندی از آن اطلاع دارد)، در مورد چگونگی همکاری با یک شریک تولیدی بالقوه، می‌تواند منجر به از دست دادن مالکیت فکری نتایج تولید شود. مثال دیگر، پایگاه داده مدیریت ارتباط با مشتری به‌عنوان ابزاری کلیدی برای هر سازمان در زنجیره تأمین یا فروش است. مفهوم به دست آوردن یک اختراع برای محافظت از یک محصول یا خدمات، مثال سوم و شناخته‌شده‌ای در این ارتباط است. شایان‌ذکر است که شرکت‌های کوچک و متوسط، دیدگاه به نسبت محدودتری در این زمینه داشته و مالکیت فکری را تنها در انواع معروف حقوق مالکیت فکری خلاصه می‌کنند.

در مجموع، به‌کارگیری و دنبال نمودن فعالانه مالکیت فکری، باعث ارزش افزایی قابل‌توجه برای سازمان می‌شود. استفاده و پیگیری فعالانه مالکیت فکری، توانمندسازی کسب‌وکار را در پی داشته و در بسیاری از استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا، بیشترین ارزش‌افزوده، در حقوق مالکیت فکری و پیگیری فعال آن‌ها نهفته است.

آیا در سال‌های اخیر، اهمیت مسائل مربوط به مالکیت فکری افزایش‌یافته است؟ (با توجه به روند جهانی‌سازی که شرکت‌های نوپا اغلب تصمیم می‌گیرند تا فعالیت خود را در کشورهای جدید گسترش داده و فروش خارجی داشته باشند.)

بله، قطعاً همین‌طور است. اهمیت برند و نشان تجاری، پیش‌تر در تجارت و کسب‌وکار مشخص شده بود. کوکاکولا یکی از مشهورترین و ارزشمندترین نشان‌های تجاری در دنیا بوده و هست و با ظهور عصر اطلاعات، برندهای جدیدی مانند اپل، فیسبوک یا گوگل، قهرمانان جدید این حوزه هستند. می‌توان به‌طور ویژه، اعلام نمود که در فاز استارت‌آپی، برندینگ همه‌چیز است و یک برند/ نشان تجاری که در نزد جامعه هدف، شهرتی مطلوب کسب نماید، اغلب عاملی کلیدی در ارتقای شرکت خواهد بود.

اما انواع دیگر حقوق مالکیت فکری نیز، برای تجارت و پیشبرد اهداف کسب‌وکار، اهمیت فزاینده‌ای یافته‌اند. طراحی‌ها اغلب جایگاهی خاص در ذهن مشتری داشته و برند و نام شرکت را برای وی تداعی می‌کنند. علاوه بر این، طراحی‌های صنعتی به‌عنوان شاهدی برای نوآوری در نظر گرفته شده و در نتیجه، نقشی پررنگ‌تر در فضای کسب‌وکار سال‌های اخیر ایفا نموده‌اند. طراحی‌های نوآورانه را از این منظر می‌توان مهم دانست که در بسیاری از مواقع، یک طرح می‌تواند دلیل اصلی تمایز بین رقبا و یک عامل خرید محصول در میان طیف وسیعی از محصولات مصرفی باشد. اتحادیه اروپا، با وضع مقررات و دستورالعمل‌های مختلف در این زمینه، اهمیت رو به رشد مالکیت فکری را در نظر داشته است. برای مثال، دستورالعمل «۲۰۱۳/۶۰۸» که به مالکین و صاحبان امتیاز دارایی‌های فکری، روشی نسبتاً ساده برای توقیف کالاهای نقض‌کننده حقوق مالکیت فکری که به این اتحادیه وارد شده‌اند را، ارائه می‌کند.

با وجود افزایش به‌کارگیری سایر انواع حقوق مالکیت فکری، باز هم وقتی صحبت از حقوق مالکیت فکری می‌شود، مهم‌ترین مسئله ثبت اختراع است. حقوق پتنت، تنها برای محافظت از محصولات استفاده نمی‌شوند؛ بلکه از آن‌ها برای مجموعه‌ای از اهداف پویا استفاده می‌گردد. اعطای مجوز بهره‌برداری از فناوری‌های دارای ثبت اختراع، خصوصاً در صنعت مخابرات، تنها یکی از زمینه‌هایی است که موجب شکل‌گیری پتنت‌های ضروری استاندارد شده است. از دیگر کارکردهای ثبت اختراع، می‌توان به ابزار بازاریابی یا متعادل‌سازی موقعیت مذاکراتی در همکاری‌های بالقوه اشاره نمود که امروزه از سوی شرکت‌های مختلف بکار گرفته می‌شود.

البته این اهمیت رو به رشد حقوق مالکیت فکری، با چالش‌هایی هم مواجه است. صاحبان حقوق «IP»، از وضعیت بازار و محیط رقابتی، آگاهی بیشتری داشته و به فراخور این مسئله، تمایل دارند تا از بازار خود، به شکل سفت‌وسختی محافظت نمایند. این موضوع، برای شرکت‌های کوچک‌تر، پیامدهایی به همراه خواهد داشت. هنگامی‌که آن‌ها تلاش می‌کنند تا با یک محصول یا خدمت جدید و نوآورانه به بازار فعلی وارد شده و یا حتی بازار جدیدی را ایجاد کنند، «ارزیابی محیط مالکیت فکری موجود»، برایشان کاری دشوار و پیچیده خواهد بود. این مسئولیت برای کسب‌وکارهای نوپا و استارت‌آپی، در مقایسه با سازمان‌های بزرگ‌تری که تجربه‌های متعدد و منابعی گسترده‌تر برای یک چشم‌انداز وسیع مالکیت فکری در اختیار دارند، چالش‌آفرین خواهد بود.

در صورت عدم توجه به دارایی‌های فکری شرکت، چه مشکلات و خطاهای کلاسیکی ممکن است رخ دهد؟ (برای مثال، راهبرد اشتباه، عدم وجود استراتژی «IP»، ناآگاهی محض و . )

اگر متوجه دارایی‌های فکری شرکت نباشید، یا به عبارت ساده‌تر، به شکل پویایی آن‌ها را پیگیری نکنید، دیر یا زود در کسب فرصت‌های تجاری ناکام می‌شوید. در این حالت، ریسک از دست دادن غیرعمدی و ناآگاهانه دارایی‌های خود را پذیرفته‌اید. لازم به تأکید است که پیگیری صرف دارایی‌های فکری (همان‌طور که در پرسش نخست مطرح شد)، کافی نیست. بعضاً اگرچه سازمان‌ها راهبرد مالکیت فکری دارند، اما با راهبرد شرکت یا مأموریت و چشم‌انداز شرکت فاصله زیادی دارد. در اغلب موارد، واحدهای مختلف اثرات مالکیت فکری را در کسب‌وکار خود مشاهده نکرده و در نتیجه، ارتباط و تعامل خوبی صورت نمی‌گیرد. غیرقابل استفاده شدن دارایی‌های فکری، مناسب نبودن رویکرد حفاظتی، عدم پشتیبانی از اهداف کسب‌وکار و فاصله با راهبرد شرکت، قطعاً منجر به هزینه‌های بیشتر و کاهش بازده خواهد شد.

مثالی که ما تجربه کردیم، یک درخواست ثبت اختراع جهانی و بدون راهبرد مناسب و سازگار با استراتژی کلی شرکت بود که بسیار گران از آب درآمد. ما با استفاده از شاخص‌های مختلف، ثابت کردیم که این فاصله گرفتن علی‌رغم تلاش‌های صورت گرفته، آشکارا نشان‌دهنده از دست دادن سهم بازار در بسیاری از بازارهای کلیدی است. در ادامه، تغییر و اصلاح رویکرد ثبت اختراع، موجب کاهش بیش از هفتاد درصدی هزینه‌ها و هدف قرار دادن مستقیم و کارآمد رقبا شد.

این مثال، نشان می‌دهد که یک رویکرد کلی از زمان تأسیس یک سازمان و درخواست از کل ذی‌نفعان برای شناسایی راهبرد اساسی و جامع مالکیت فکری و ابزار مناسب برای تحقق آن، اهمیت بسیاری دارد. در عین حال، از آنجا که محیط مالکیت فکری دائماً در حال تغییر است، پیگیری مداوم این فرآیند ضروری است.

اگر متوجه دارایی‌های فکری شرکت نباشید، یا به عبارت ساده‌تر، به شکل پویایی آن‌ها را پیگیری نکنید، دیر یا زود در کسب فرصت‌های تجاری ناکام می‌شوید. در این حالت، ریسک از دست دادن غیرعمدی و ناآگاهانه دارایی‌های خود را پذیرفته‌اید.

وقتی صحبت از مالکیت فکری می‌شود، شما به‌عنوان یک شرکت، چه چیزی را در نظر می‌گیرید؟

وقتی شما در مورد مالکیت فکری فکر می‌کنید، چندین سؤال به ذهن خطور می‌کند. علی‌رغم تعریف مالکیت فکری، سؤالات کلیدی اغلب این است که از منظر راهبرد کلی شرکت یا کسب‌وکار، می‌خواهید با مالکیت فکری چه چیزی را به دست آورید و ریسک‌ها، چالش‌ها و فرصت‌ها کدامند. این در حالی است که به‌عنوان یک شرکت کوچک، بهتر است از انتها شروع کنید. برای مثال، از خود بپرسید که اختراعات، خدمات یا برندهای مهم خود را چگونه به‌درستی محافظت کنم. گاهی اوقات ما پیشنهاد می‌کنیم که سؤال را تغییر داده و یک رویکرد صعودی را اتخاذ کنیم؛ مثلاً چه فرصت / ریسک‌هایی تحت تأثیر راهبرد شرکت قرار می‌گیرند و دارایی‌های نامحسوس من، چگونه با آن ریسک‌ها و فرصت‌ها مرتبط می‌شود. در هر صورت، باور داریم که در طولانی‌مدت، هزینه‌های مرتبط با مالکیت فکری کاهش یافته و سود حاصل از به‌کارگیری آن‌ها افزایش می‌یابد.

رویکرد فوق، یک رویکرد کاملاً راهبردی است. البته سؤالات جزئی مانند چگونه می‌توانم از مالکیت فکری در بازارهای خارجی محافظت کنم و هزینه‌های مرتبط با آن کدامند، به‌خودی‌خود سؤالات ارزشمندی هستند. با این حال، این سؤالات وقتی در بافت راهبردی قرار بگیرند، در مقایسه با زمانی که به‌تنهایی پاسخ داده شوند، می‌توانند به جواب‌های مختلفی منجر شوند. برای مثال، وقتی بازارهای کلیدی هدف، تنها سوئد و دانمارک هستند، درخواست برای یک نشان تجاری جامع یا یک ثبت اختراع اروپایی گران‌قیمت، چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.

هنگامی که یک شرکت با مرکز مشاوره ثبت اختراع تماس می‌گیرد، از چه بخشی از مالکیت فکری مراقبت می‌کند؟

عموماً موضوع هزینه و سود است. ما انواع روش‌های مختلف را مشاهده کرده‌ایم. برخی از شرکت‌های بزرگ، بخش‌های ثبت اختراع داخلی بزرگی دارند که به جنبه‌های مختلف به‌کارگیری، اقامه دعوی و اجرای مالکیت فکری می‌پردازند. شرکت‌های دیگر (حتی شرکت‌های بزرگ‌تر)، برای توصیه گرفتن به مشاوران خارجی نیاز دارند. در کشورهای اسکاندیناوی، متداول است که یک وکیل خارجی استخدام شده مدیریت ریسک و دارایی و سپس بخشی از دپارتمان داخلی شرکت، بر روی کار وی نظارت داشته باشند؛ در حالی که شرکت‌های دیگر ترجیح می‌دهند تا با وکیل داخلی به‌عنوان کارمند شرکت کار کنند. این مسئله، به انواع وکلا، شامل وکلای ثبت اختراع، وکلای نشان تجاری و وکلای عمومی مرتبط می‌شود. برخی از مسائل مرتبط با سؤالات حقوقی بسیار خاص، مانند «آنتی تراست»، وکلای تخصصی را درگیر می‌کند که تقریباً همیشه وکلای خارجی هستند. در این مثال، برای وظایف خارج از حوزه اسکاندیناوی، به یک نماینده یا وکیل خبره نیاز است که نماینده سازمان در برابر مقامات خارجی خواهد بود.

عموماً توصیه می‌شود که شرکت‌های کوچک و متوسط، از وکلای خارجی به‌عنوان نقطه شروع استفاده کنند، صرفاً به این خاطر که در ابتدای کار، میزان وظایف مرتبط با مالکیت فکری، نسبتاً ناپایدار و کمتر قابل پیش‌بینی هستند. علاوه بر این، یک کارمند تمام‌وقت نسبتاً گران است و با منابع محدود یک استارت‌آپ یا شرکت متوسط، همخوانی ندارد. یک شرکت حقوقی فعال در حوزه مالکیت فکری، عموماً کل جنبه‌های مرتبط با مالکیت فکری، شامل وظایف اجرایی که اغلب نادیده گرفته می‌شوند را مدیریت می‌کند. ما در شرکت زاکو، به مشتریان خود در تمامی زمینه‌های مالکیت فکری و مدیریت اطلاعات، توصیه‌هایی می‌کنیم که شامل مشاوره پیرامون راهبردهای مالکیت فکری، شناسایی و به دست آوردن حقوق مالکیت فکری، ارزیابی ریسک و همچنین توصیه‌هایی برای کاهش هزینه‌های اجرا و پیگیری حقوق مالکیت فکری است.

آیا کار کردن بر روی مالکیت فکری، پرهزینه و گران است؟

بله و خیر. مالکیت فکری قطعاً ارزان‌ترین دارایی نیست. با این حال، باید در بافت موضوعی و بنا به مورد به این سؤال پاسخ داد. برای مثال، شفافیت محصول یا اصطلاحاً «Freedom To Operate» را در نظر بگیرید. این مفهوم، به شناسایی و ارزیابی تهدیدهای بالقوه برای یک سرویس یا محصول مشتری معطوف است. هزینه‌های ارزیابی و تلاش برای تعیین ریسک‌های فعالیت برای یک محصول مشخص، بسیار متغیر است و می‌تواند به چند صد هزار یورو برسد. با این حال، این مسئله کاملاً به محصول بستگی دارد. یک محصول دارویی را در نظر بگیرید که هزینه‌های تولید آن 300 میلیون یورو بوده و گردش مالی مورد انتظار آن، در حدود 50 میلیون یورو در سال است. در این مورد، صرف هزینه 100 میلیون یورویی برای تضمین این مسئله که هیچ فرد دیگری دارای ثبت اختراعی با پتانسیل استفاده علیه شما نیست، قطعاً ارزش دارد. از سوی دیگر، محصولی که تنها در بازار سوئد با گردش مالی مورد انتظار 100 هزار کرون در سال عرضه می‌شود، ارزش این هزینه را نخواهد داشت.

بحثی مشابه این، برای ایجاد حقوق مالکیت فکری نیز صدق می‌کند. باید سعی نمود که تا حد امکان، هزینه‌های مثلاً یک ثبت اختراع اولیه کم باشد. با این حال، پرداخت هزینه برای ایجاد یک حق انحصاری ارزشمند، چندان گران نیست. ما مثال‌های زیادی را تجربه کردیم که در آن‌ها، فشار هزینه‌ها منجر به ثبت پتنتی می‌شد که اعطای آن دشوار بود و حتی بدتر از آن، در برابر نقض‌کننده پتنت، قابلیت اجرایی نداشت. در این حالت نیز، روش‌های مختلفی قابل‌اجرا هستند. می‌توان یک رویکرد با تمرکز بر سبد حقوق مالکیت فکری کوچک‌تر را ترجیح داد؛ درحالی‌که فردی دیگر ترجیح می‌دهد تا پول بیشتری را صرف ایجاد یک حق مالکیت فکری فردی و گران‌قیمت نماید. روش مناسب، به جنبه‌های مختلفی از جمله راهبرد مالکیت فکری مرتبط با سازمان یا کسب‌وکار مذکور بستگی دارد.

بین اطلاعات و امنیت فناوری اطلاعات و مدیریت ریسک مالکیت فکری، چه رابطه‌ای وجود دارد؟ بیشتر از آنچه فکر می‌شود، به هم مرتبطند؟

قطعاً، ما در شرکت زاکو این دو مفهوم را دو روی یک سکه می‌دانیم، یا به شکل ابتدایی‌تر، مدیریت ریسک مالکیت فکری را نوعی مدیریت اطلاعات به حساب می‌آوریم.

همه چیز با دارایی‌های نامحسوس شروع می‌شود. مدیریت اطلاعات پیرامون شناسایی دارایی‌های نامحسوس، نوعی شناسایی تهدیدها و فرصت‌های تأثیرگذار بر دارایی‌ها و سپس ارزیابی آن فرصت‌ها و تهدیدها است. عموماً مدیریت ریسک، ابزاری برای پرداختن به هر تهدید (و فرصت) مرتبط با دارایی‌های نامحسوس است. همان‌طور که اشاره شد، مالکیت فکری یک شکل ساختاریافته از دارایی نامحسوس است. مدیریت ریسک مالکیت فکر،ی چیزی جز مدیریت ریسک یک زیرمجموعه بسیار مهم از دارایی‌های نامحسوس نیست. در این خصوص، امنیت فناوری اطلاعات، نوع دیگری از محافظت منتها کمی فیزیکی‌تر است (برای مثال، دسترسی را محدود می‌کند، رمز می‌گذارد و . ).

در نتیجه، مدیریت اطلاعات (شامل مدیریت ریسک اطلاعات) به معنای فرآیندها و ابزارهایی برای محافظت از انواع دارایی‌های نامحسوس توسط ابزارهای مختلف است. برای ما این یک اساس و رکن کلیدی است و بدون وجود داشتن مدیریت اطلاعات صحیح، که مدیریت مالکیت فکری یا ارزیابی ریسک مالکیت فکری بخش مهمی از آن است، سازمان هر مزیت رقابتی که توسط محصول یا خدمات خود در مرحله اول به دست آورده است را از دست خواهد داد.

مدیریت ریسک و دارایی

تأمین منابع مالی

ارکان نظام مالی

راه های تأمین مالی

راه های تأمین مالی بانک ها

بخش دوم : کلیات

تعریف بازار بین بانکی

پیشینه بازار بین بانکی

هدف بازار بین بانکی

کاربرد بازار بین بانکی

مزایای بازار بین بانکی

جایگاه بازار بین بانکی

ریسک های بازار بین بانکی

نهاد ناظر بازار بین بانکی

ابزارهای بازار بین بانکی

بخش سوم : ابزارهای مالی بازار بین بانکی

ویژگی های ابزارهای مالی بازار بین بانکی

سپرده دلار اروپایی

سپرده بانک مرکزی

توافق نامه بازخرید

نرخ بهره بین بانکی

بخش چهارم : بازار بین بانکی ریالی

ابزار مالی سپرده

ابزار مالی اوراق مشارکت و گواهی سپرده

ابزار مالی خرید و فروش دین

سایر ابزارهای مالی مورد وفاق بانک مرکزی

سرفصل های بازار بین بانکی چیست

بخش اول : مقدمه

تأمین منابع مالی

ارکان نظام مالی

راه های تأمین مالی

راه های تأمین مالی بانک ها

بخش دوم : کلیات

تعریف بازار بین بانکی

پیشینه بازار بین بانکی

هدف بازار بین بانکی

کاربرد بازار بین بانکی

مزایای بازار بین بانکی

جایگاه بازار بین بانکی

ریسک های بازار بین بانکی

نهاد ناظر بازار بین بانکی

ابزارهای بازار بین بانکی

بخش سوم : ابزارهای مالی بازار بین بانکی

ویژگی های ابزارهای مالی بازار بین بانکی

سپرده دلار اروپایی

سپرده بانک مرکزی

توافق نامه بازخرید

نرخ بهره بین بانکی

بخش چهارم : بازار بین بانکی ریالی

ابزار مالی سپرده

ابزار مالی اوراق مشارکت و گواهی سپرده

ابزار مالی خرید و فروش دین

سایر ابزارهای مالی مورد وفاق بانک مرکزی

مدیریت دارایی و بدهی در بانک ها

  • تهیه کننده دکتر احمد ورزشکار
  • موضوع ریسک و سرمایه گذاری , سایر مباحث ,
  • نوع فایل pdf , pptx , word ,

هدیه دارد

خرید محصول

مدیریت دارایی و بدهی در بانک ها

فایل پی دی اف قیمت : 14500 تومان

فایل پاورپوینت قیمت : 47000 تومان

فایل ورد قیمت : 54000 تومان

سرفصل مدیریت دارایی و بدهی در بانک ها

تعریف مفاهیم

تعریف مدیریت
تعریف دارایی
انواع دارایی و محاسبه دارایی کل
تعریف بدهی

کلیات دارایی ها و بدهی ها

نمایش دارایی و بدهی در ترازنامه نهاد پولی
تعریف مدیریت دارایی و بدهی
کاربردهای مدیریت دارایی و بدهی
اهداف مدیریت دارایی و بدهی
وظایف مدیریت دارایی و بدهی
چارچوب مدیریت دارایی و بدهی (ALM) در نهاد پولی
ارکان چارچوب مدیریت دارایی و بدهی

فرآیند مدیریت دارایی و بدهی

فرآیند مدیریت دارایی و بدهی
اجزای فرآیند مدیریت دارایی و بدهی
بهره برداران مدیریت دارایی و بدهی
الزامات اجرای مدیریت دارایی و بدهی
تجزیه و تحیل های مورد نیاز برای مدیریت دارایی و بدهی

استراتژی های مدیریت دارایی و بدهی

استراتژی های مدیریت دارایی و بدهی
استراتژی های مدیریت نقدینگی در موسسات پولی و مالی
ساختار مدیریت دارایی و بدهی (ALCO) در نهاد پولی
اثر بخش سازی مدیریت دارایی و بدهی
کمیته مدیریت دارایی و بدهی
مأموریت و قلمرو عملکرد مدیریت دارایی و بدهی

رویکردهای مدیریت دارایی و بدهی

رویکردهای مدیریت مدیریت ریسک و دارایی دارایی و بدهی
رویکردسنتی مدیریت دارایی و بدهی
نواقص رویکردسنتی مدیریت دارایی و بدهی
رویکرد نوین مدیریت دارایی و بدهی (ALM)

سرفصل های مدیریت دارایی و بدهی در بانک ها

تعریف مفاهیم

تعریف مدیریت
تعریف دارایی
انواع دارایی و محاسبه دارایی کل
تعریف بدهی

کلیات دارایی ها و بدهی ها

نمایش دارایی و بدهی در ترازنامه نهاد پولی
تعریف مدیریت دارایی و بدهی
کاربردهای مدیریت دارایی و بدهی
اهداف مدیریت دارایی و بدهی
وظایف مدیریت دارایی و بدهی
چارچوب مدیریت دارایی و بدهی (ALM) در نهاد پولی
ارکان چارچوب مدیریت دارایی و بدهی

فرآیند مدیریت دارایی و بدهی

فرآیند مدیریت دارایی و بدهی
اجزای فرآیند مدیریت دارایی و بدهی
بهره برداران مدیریت دارایی و بدهی
الزامات اجرای مدیریت دارایی و بدهی
تجزیه و تحیل های مورد نیاز برای مدیریت دارایی و بدهی

استراتژی های مدیریت دارایی و بدهی

استراتژی های مدیریت دارایی و مدیریت ریسک و دارایی بدهی
استراتژی های مدیریت نقدینگی در موسسات پولی و مالی
ساختار مدیریت دارایی و بدهی (ALCO) در نهاد پولی
اثر بخش سازی مدیریت دارایی و بدهی
کمیته مدیریت دارایی و بدهی
مأموریت و قلمرو عملکرد مدیریت دارایی و بدهی

رویکردهای مدیریت دارایی و بدهی

رویکردهای مدیریت دارایی و بدهی
رویکردسنتی مدیریت دارایی و بدهی
نواقص رویکردسنتی مدیریت دارایی و بدهی
رویکرد نوین مدیریت دارایی و بدهی (ALM)

نظریه های نوین مالی رابرت هاگن

  • تهیه کننده دکتر احمد ورزشکار
  • موضوع ریسک و سرمایه گذاری , مالی و حسابداری ,
  • نوع فایل pdf , pptx ,

هدیه دارد

خرید محصول

نظریه های نوین مالی رابرت هاگن

فایل پی دی اف قیمت : 14500 تومان

فایل پاورپوینت قیمت : 94000 تومان

خلاصه صوتی نظریه های نوین مالی رابرت هاگن

مرورگر شما منقرض شده است

سرفصل نظریه های نوین مالی رابرت هاگن

مقدمه

سیر تحولات مدیریت مالی
روش های تخمین بازده مورد انتظار و ریسک پرتفوی
بازده
ریسک
تعاریف ریسک
انواع ریسک

  • ریسک پویا و ریسک ایستا
  • ریسک سوداگرانه و ریسک خالص
  • ريسك ويژه (خاص) و ريسك بنيادي (عام)
  • ريسك ملی و بين المللي
  • ريسك سيستماتيك و غيرسيستماتيك
  • ريسك مالي و غيرمالي
  • ریسک های مالی
    ريسك نقدینگی
    ريسك کمبود نقدينگي
    ريسك عدم نقدشوندگي
    ريسك بازار
    ريسك نرخ ارز
    ريسك تورمي
    ریسک نرخ بهره
    ريسك سرمایه‌گذاری مجدد
    ريسك اعتباری (نوکول)
  • ریسک های غیر مالی
    ريسك عملياتي
    ريسك قوانين و مقررات
    ریسک رویداد
    ریسک شهرت
    ريسك مديريت
    ریسک پروژه
    ريسك سياسي
    ريسك صنعت
    ريسك نيروي انساني

سیر تحول و تطور محاسبه ریسک

تخمین بازده مورد انتظار و ریسک پرتفوی با مدل های مدرن

تخمین بازده مورد انتظار براساس مالی مدرن
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای CAPM
مفروضات مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
نقد هاگن بر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
مدل قیمت گذاری آربیتراژ
نقد هاگن بر مدل قیمت گذاری آربیتراژ

تخمین بازده مورد انتظار و ریسک پرتفوی با مدل های عاملی

تخمین ریسک و بازده مورد انتظار با مدلهای عاملی موردی
مدل های عاملی ریسک

  • عوامل اثر گذار بر ریسک
  • عوامل کلان اثر گذار در محاسبه ریسک
  • محاسبه ریسک بازده
  • نحوه محاسبه ریسک سیستماتیک براساس مدل عاملی
  • مقایسه محاسبه ریسک به روش مدرن و نوین (مطالعات مارک فدینیا)

مدل های عاملی بازده

  • مراحل ایجاد یک مدل عاملی
  • گام اول : تعیین لیست عوامل
  • گام دوم : محاسبه عایدات عوامل با رگرسیون چند متغیره
  • گام سوم : محاسبه رگرسیون ها برای تعدادی از ماه های گذشته به عنوان عایدات تاریخی عامل های مختلف در مدل.
  • گام چهارم : تعیین عایدات مورد انتظار آتی
  • گام پنجم : پیش بینی عایدات
  • گام ششم : نحوه تخمین بازده مورد انتظار در مدل عاملی
  • روش تخمین بازده مورد انتظار با یک مدل عاملی
  • انواع عوامل موثر در مدل بازده مورد انتظار
  • عوامل ریسک
  • عوامل نقد شوندگی
  • معیارهای ارزانی
  • معیارهای سودآوری
  • عوامل تکنیکی
  • عوامل بخشی

اریب های مطرح شده به نظریه هاگن
مثال عملی برآورد ریسک و بازده مورد انتظار به روش مدل عاملی هاگن

تخصیص دارایی و متنوع سازی در سرمایه گذاری به چه معناست؟

تخصیص دارایی چطور انجام میشود

وقتی صحبت از پول می شود همیشه خطر وجود دارد. هرگونه مدیریت ریسک و دارایی سرمایه گذاری می تواند ضرر داشته باشد و نگه داشتن پول پیش خودمان نیز به دلیل تورم بسیار فرسایشی است. ریسک را نمی توان از بین برد اما می توان آن را به گونه ای تنظیم کرد تا با اهداف خاص سرمایه گذاری یک فرد مطابقت داشته باشد. تخصیص دارایی و متنوع سازی (Diversification) مفاهیمی هستند که در تعیین پارامترهای ریسک نقش اساسی دارند.

حتی اگر تازه وارد سرمایه گذاری شده باشید، احتمالا با اصول آنها آشنا هستید چرا که این اصول هزاران سال وجود داشته اند. این مقاله مروری بر چیستی و نحوه ارتباط آنها با استراتژی های مدرن مدیریت پول است.

تخصیص دارایی و متنوع سازی چیست؟

اصطلاحات تخصیص دارایی و متنوع سازی غالبا به صورت متقابل مورد استفاده قرار می گیرند. با این وجود آنها به جنبه های متفاوت مدیریت ریسک اشاره می کنند. تخصیص دارایی برای توصیف نوعی استراتژی مدیریت پول استفاده می شود که به تشریح چگونگی توزیع سرمایه بین طبقات دارایی در یک پورتفولیوی سرمایه گذاری می پردازد. از سوی دیگر متنوع سازی، تخصیص سرمایه را در آن دسته از دارایی ها توصیف کند.

هدف اصلی این استراتژی ها به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار و در عین حال به حداقل رساندن ریسک بالقوه است. به طور معمول این استراتژی ها شامل تعیین زمان سرمایه گذاری سرمایه گذار، تحمل ریسک و گاهی در نظر گرفتن شرایط گسترده تر اقتصادی است.

به بیان ساده تر ایده اصلی استراتژی های تخصیص دارایی و متنوع سازی باعث می شود تا تمام تخم مرغ های شما در یک سبد قرار نگیرند. ترکیب انواع دارایی و دارایی هایی که با هم ارتباط ندارند موثرترین روش برای ایجاد یک پورتفولیوی متعادل است.

آنچه ترکیب این دو استراتژی با هم را قدرتمند می کند، این است که ریسک نه فقط بین طبقات دارایی مختلف، بلکه درون آن دسته از دارایی ها توزیع می شود. حتی برخی از کارشناسان امور مالی معتقدند که تعیین استراتژی تخصیص دارایی مهمتر از انتخاب سرمایه گذاری های فردی است.

تئوری پورتفولیوی مدرن

تئوری پورتفولیوی مدرن(MPT) چارچوبی است که این قوانین را از طریق یک مدل ریاضی فرموله می کند. این مدل اولین بار در مقاله ای توسط هری مارکوویچ(Harry Markowitz) در ۱۹۵۲ منتشر شد که بعد برای آن جایزه نوبل اقتصاد را به ارمغان آورد.

طبقه بندی دارایی های اصلی متفاوت حرکت می کنند. شرایط بازار که باعث می شود یک کلاس دارایی خاص عملکرد خوبی داشته باشد، ممکن است باعث شود طبقه دارایی دیگری عملکرد ضعیفی داشته باشد. فرض اصلی این است که اگر یک طبقه دارایی تحت تاثیر قرار گیرد، می توان ضرر را توسط یک دارایی دیگر که به خوبی عمل می کند، متعادل کرد.

MPT می گوید که با ترکیب دارایی از طبقات دارایی های غیر مرتبط، می توان نوسانات پورتفولیو ها را کاهش داد. این موضوع همچنین باید عملکرد تنظیم شده ریسک را افزایش دهد، به این معنی که یک پورتفولیو با همان مدیریت ریسک و دارایی ریسک بازده بهتری خواهد داشت. همچنین فرض می کند که اگر دو پورتفولیو بازده یکسان ارائه دهند، هر سرمایه گذار منطقی پرتفولیوی با ریسک کمتر را ترجیح می دهد.

به بیان ساده تر، MPT می گوید كه تركیب دارایی ها در پورتفولیویی که با هم ارتباط ندارند بسیار موثر است.

انواع طبقه دارایی و استراتژی های تخصیص دارایی

۵ روش مدیریت ریسک

در چارچوب تخصیص دارایی معمول، طبقه های دارایی را می توان به روش زیر طبقه بندی کرد:

  • دارایی های سنتی: سهام، اوراق قرضه و پول نقد.
  • دارایی های جایگزین: املاک، کالاها، اوراق مشتقه، محصولات بیمه، دارایی شخصی و البتع دارایی های کریپتویی.

به طور کلی دو نوع استراتژی تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو از فرضیات بیان شده در MPT استفاده می کنند: تخصصی دارایی استراتژیک و تخصیص دارایی تاکتیکال.

تخصیص دارایی استراتژیک یک رویکرد سنتی است که بیشتر برای یک سبک سرمایه گذاری غیر فعال مناسب است. پورتفولیوهای مبتنی بر این استراتژی تنها در صورت تغییر تخصیص های مورد نظر بر اساس تغییر در افق زمانی سرمایه گذار یا پروفایل ریسک، تعادل مجدد پیدا می کنند.

تخصیص دارایی تاکتیکال برای سبک های سرمایه گذاری فعال مناسب تر است. این استراتژی به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا روی پورتفولیویی با مدیریت ریسک و دارایی دارایی هایی که بهتر از حرکت بازار عمل می کنند، تمرکز کنند. این استراتژی فرض می گیرد که اگر یک بخش از بازار بهتر عمل کند، ممکن است در یک دوره طولانی تر آن را ادامه دهد. از آنجا که به همان نسبت مبتنی بر اصولی است که در MPT بیان شده است، می تواند تا حدودی متنوع سازی را نیز فراهم کند.

شایان ذکر است که دارایی ها برای ایجاد متنوع سازی در جهت سودآوری، نباید کاملا نا همبسته یا به طور معکوس همبسته باشند. فقط مستلزم آن است که کاملا همبسته نباشند.

اعمال تخصیص دارایی و متنوع سازی در یک پورتفولیو

بگذارید این اصول را با یک پورتفولیوی نمونه نشان دهیم. یک استراتژی تخصیص دارایی تعیین می کند که پورتفولیو باید تخصیص دارایی زیر را بین طبقه های دارایی مختلف داشته باشد:

  • ۴۰ درصد در سهام سرمایه گذاری شده است
  • ۳۰ درصد در اوراق قرضه
  • ۲۰ درصد در دارایی های دیجیتال
  • ۱۰ درصد در پول نقد

یک استراتژی متنوع سازی می گوید که از بین ۲۰ درصد سرمایه گذاری در دارایی های دیجیتال:

  • ۷۰ درصد باید به بیت کوین تخصیص داده شود.
  • ۱۵ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار زیاد.
  • ۱۰ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار متوسط.
  • ۵ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار کم.

هنگامی که تخصیص دارایی تثبیت شد، عملکرد پورتفولیو باید مرتبا رصد شده و مورد بررسی قرار گیرد. اگر تخصیص ها تغییر کند، ممکن است زمان لازم برای تعدیل مجدد باشد یعنی خرید و فروش دارایی ها برای تنظیم پورتفولیو به بخش های مورد نظر برگردد. این به طور کلی شامل فروش دارایی های با بهترین عملکرد و خرید آنهایی با عملکرد ضعیف است. البته انتخاب دارایی ها کاملا به استراتژی و اهداف فردی سرمایه گذاری بستگی دارد.

دارایی های کریپتویی میان پر ریسک ترین طبقه های دارایی قرار دارند. این پورتفولیو بسیار پر ریسک تلقی می شود؛ زیرا بخش قابل توجهی از آن به دارایی های کریپتویی اختصاص دارد. یک سرمایه گذار ریسک ناپذیرتر احتمالا بیشتر پورتفولیو را به اوراق بهادار اختصاص دهد زیرا یک طبقه دارایی با ریسک کمتر است.

متنوع سازی در پورتوفولیوی دارایی های کریپتویی

از آنجا که مبانی اصلی این روشها به صورت تئوری برای یک پورتفولیوی دارایی کریپتویی اعمال می شود، باید آنها را با احتیاط استفاده کنید. بازار ارز دیجیتال به حرکات قیمت بیت کوین ارتباط زیادی دارد. این موضوع باعث می شود که متنوع سازی، کاری غیرمنطقی باشد: چگونه می توان یک سبد دارایی های غیرمرتبط را از سبد دارایی های مرتبط ایجاد کرد؟

در بعضی مواقع ممکن است آلتکوین های خاص همبستگی کمی با بیت کوین نشان دهند و تریدرهای با دقت می توانند از این مزیت استفاده کنند. با این وجود این استتراتژی ها معمولاً به اندازه استراتژی های مشابه که در بازارهای سنتی کاربرد دارند، دوام ندارند.

می توان فرض کرد که به محض رشد بازار رویکردی منظم تر برای متنوع سازی در یک پورتفولیو عملی می شود. بدون شک بازار راه زیادی آن مرحله در پیش دارد.

مشکلات تخصیص دارایی

هرچند که بدون شک تکنیک قدرتمندی است اما بعضی از استراتژی های تخصیص دارایی ممکن است برای سرمایه گذاران و پورتفولیو ها خاص مناسب نباشد.

تدوین یک برنامه می تواند نسبتا ساده باشد؛ اما مهمترین کلید استراتژی تخصیص دارایی خوب، اجرای آن است. اگر سرمایه گذار نتواند تعصبات خود را کنار بگذارد، اثربخشی پورتفولیو کم می شود.

مشکل بالقوه دیگر ناشی از دشواری تخمین تحمل ریسک سرمایه گذار از قبل است. هنگامی که نتایج بعد از یک دوره معین شروع می شود، سرمایه گذار متوجه می شود که ریسک کمتری (یا حتی بیشتر) را می خواهند.

صحبت پایانی

تخصیص دارایی و متنوع سازی مفاهیم فاندامنتال مدیریت ریسک هستند که هزاران سال وجود داشته اند. آنها همچنین یکی از مفاهیم کلیدی تئوری استراتژی های مدیریت پورتفولیوی مدرن هستند.

هدف اصلی تدوین استراتژی تخصیص دارایی، به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است. توزیع ریسک میان طبقه های دارایی بازدهی پورتفولیو را افزایش می دهد.

از آنجا که بازارها بسیار به بیت کوین مرتبط هستند، باید در اعمال استراتژی های تخصیص دارایی به پورتفولیوهای دارایی های کریپتویی با احتیاط عمل کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.