استراتژی «تونل هدفمندی» و ادامه استراتژی «طلایی» محمود بهمنی
ادامه این استراتژی از سوی تیم ولی الله سیف به چه معناست؟ نخستین و منطقیترین پاسخ به این پرسش این است که سیف و همکارانش، این استراتژی را به یک دلیل ادامه میدهند: احتمال دامنه دار بودن تحریمها و به طول انجامیدن لغو آنها. سیف جانب احتیاط را رعایت کرده است و همچنان سعی بر آن دارد که ترازوی ذخایر ارزی کشور را به سمت کفه طلا سنگینتر کند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی یاران ، ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی ایران، جزو آن دسته از مردان اقتصادی دولت روحانی است که چندان در فضای مطبوعاتی و رسانه ای کشور حضور ندارد و تا آنجا که می شود، در پی آن است که از مصاحبه های مطبوعاتی پرهیز کند.
البته این موضوع تنها مربوط به رئیس کل نیز نمیشود و تقریبا میتوان گفت، همه بخشها و معاونتهای بانک مرکزی، همین رویه را در پیش گرفتهاند و با پرهیز از فضای رسانهها در پی آن هستند که کارها و تصمیم سازیهای خود را بیش از همه با دولت و در هماهنگی با دیگر نهادهای اقتصادی دولت صورت دهند.
این موضوع شاید بیش از همه ناشی از رخدادی است که در اوان سکانداری ولی الله سیف در بانک مرکزی رخ داد؛ مصاحبهای که وی در خصوص نرخ ارز انجام داد و در آن اشاره وی به ریسک و خطر کاهش یکباره نرخ ارز و دفاعی که از ثبات نرخ ارز در بازار آزاد کرد، منجر به آن شد که برای هفتهها مورد انتقاد و هجمه سنگین رسانهای قرار بگیرد.
هرچند این دفاع سیف از ثبات در نرخ ارز، کاملا منطقی و بنا بر شواهد و واقعیات اقتصادی کشور بود، همین هجمه رسانهای و مواردی مشابه ـ که پس از آن از سوی برخی رسانهها جریان یافت ـ منجر به آن شد که بانک مرکزی در این عرضه گوشه عزلت گزیده و عطای خبرنگاران را به گونهای به لقای آنها ببخشد.
همین موضوع است که شاید پراکنده مصاحبهها و گفتوگوهای ولی الله سیف و همکارانش در بانک مرکزی را به موضوعات جالب توجه تبدیل میکند. شنیدن دیدگاه های مهمترین رأس مثلث اقتصادی کشور، یعنی رئیس کل بانک مرکزی درباره مسائلی که افکار عمومی به شدت با آنها درگیر است ـ آن هم در مقاطعی که بدنه بانک مرکزی فضای رسانهای را به گونهای بایکوت کرده است ـ میتواند دربردارنده نکات جالب توجهی باشد؛ مسائلی مانند هدفمندی یارانهها، تحریمها و سیاستهای پولی برای سال آینده.
اینها موضوعاتی است که ولی الله سیف در گفت وگوی خود با مجله تجارت فردا به آنها پرداخته است. رئیس کل بانک مرکزی در این گفت وگو البته هنوز جانب احتیاط را نگه داشته و از داخل شدن به مسائلی که احساس میکند میتواند منجر به حاشیه سازی برای بانک مرکزی شود، خودداری کرده است.
مرحله دوم هدفمندی یارانهها با مرحله نخست آن متفاوت است
سیف در این گفت وگو در خصوص سیاست های بانک مرکزی برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها اشاره کرد: شیب افزایش قیمتها در فاز دوم هدفمندی یارانهها به قدری ملایم است که ممکن است حتی احساس نشود. مرحله دوم هدفمندی یارانهها بسیار با مرحله اول متفاوت است و به آسانی پشت سر گذاشته خواهد شد.
وی درباره ویژگی این مرحله و سیاست بانک مرکزی در قبال آن گفت: یکی از ویژگی های این مرحله، جامعیت کاملی است که در آن دیده شده و ابعاد گوناگون موجود، یک بخش سیاستهای پولی است و بخش دیگر هم سیاستهای ارزی متناسب با آن است که هر کدام جداگانه در ستاد اقتصادی دولت تصویب و نهایی شده است و به مرور، شاهد پیاده سازی آن خواهیم بود.
سیف با اشاره به وضعیت رکودی کشور، اذعان کرده است که در این سیاستها، امکان دادن تسهیلات به بخش تولید و با اولویت تأمین نیاز سرمایه در گردش واحدهای تولیدی را پیش بینی کرده است.
اشاره ولی الله سیف به اینکه شیب افزایش قیمتها در هدفمندی یارانهها بسیار ملایم است، این نکته را در بر دارد که بانک مرکزی کامل در جزئیات هدفمندی یارانهها داخل شده و از آن آگاه است؛ موضوعی که البته با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، اگر غیر از این بود باعث تعجب میشد.
اما همچنان ولی الله سیف همانند سایر افراد بدنه دولت درباره هدفمندی یارانهها و سیاست های متناسب با آن به کلی گویی میپردازد. وی تنها از بستههای سیاست پولی و ارزی متناسب سخن میگوید و اشارهای به جزئیات آنها نمیکند. در عین حال، اشاره وی به متفاوت بودن فاز دوم از مرحله نخست و اینکه این مرحله به آسانی پشت سر گذاشته خواهد شد، بیش از پیش بر ابهام فاز دوم هدفمندی یارانهها برای افکار عمومی میافزاید.
البته همان گونه که گفته شد، این موضوع تنها مربوط به بانک مرکزی نیست و تمامی بدنه دولت در خصوص فاز دوم هدفمندی یارانهها به همین کلیت و با همین ابهام سخن میگوید؛ ابهام و ایهامی که البته بسیاری دلیل آن را سردرگمی دولت در اجرای آن قلمداد میکنند، ولی شاید واقعیت این است که دولت همه تلاش خود را میکند که به دور از هرگونه حاشیه، یکباره آنچه را مد نظر قرار داده، اجرایی کند. شاید بتوان گفت، دولت استراتژی «تونل هدفمندی» را برگزیده که در یک فضای مبهم و تاریک به یکباره جامعه را وارد فاز دوم هدفمندی یارانهها میکند.
مذاکره با بانک سوییسی برای خرید طلا ادامه استراتژی محمود بهمنی؟!
اما در بخش دیگری از این گفت وگو، ولی الله سیف به موضوع مذاکرات هستهای و توافق ژنو و آزادسازی اقساطی ۸ میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده کشور از سوی غرب اشاراتی کرده است. البته بخش اعظمی از آنچه سیف در این رابطه به آن اشاره کرده، سخنانی است که پیش از این نیز سخنگوی دولت و سایر مردان اقتصادی روحانی به آنها پرداخته بودند، ولی در این میان، سیف به موضوع جالب توجه دیگری نیز اشاره کرده است.
وی گفته است: بخش مهمی از نیازهای ایران دارو، تجهیزات پزشکی و کالاهای اساسی است که میتوان بر پایه اولویتهای موجود از منابع ارزی به صورت نامحدود در ژاپن، کره، هند و سایر کشورهای دیگر استفاده کرد. بخش دیگر کالاهای غیر تحریمی غیربشردوستانه مانند قطعات یدکی خودرو و مواد اولیه صنعت است که قرار است از محل بازار آزاد تأمین شود. مساله بعدی در خصوص آن ۴.۲ میلیارد دلار است که این منابع صرف خرید دارو، قطعات هواپیما، خودرو و خرید طلا میشود.
نکته جدیدی که سیف به آن اشاره میکند، خرید طلا از منابع ۴.۲ میلیاردی است که غرب از داراییهای بلوکه شده کشور به ایران بازمیگرداند؛ اما این خرید طلا چگونه صورت میگیرد؟
سیف با اشاره به مباحث صورت گرفته در مذاکرات پیرامون انتقال این وجوه به ایران میگوید: یکی از بحث های دیگر در مذاکرات، مذاکره با رئیس کل بانک مرکزی سوییس بود که قرار شد زیرساخت های مبادلات مالی بین بانک مرکزی ایران و سوییس ایجاد شود. مذاکراتی نیز درباره خرید طلا انجام گرفت که در شرف عملیاتی شدن است.
پیش از این در گزارشی اشاره کردیم که داراییهای بلوکه شده ایران به شکل ارز وارد کشور نشده و از طریق بانک های کارگزاری ـ همین بانک سوییسی و بانک های ژاپنی ـ صرف خرید مایحتاج ایران و پرداخت های ارزی آنها میشود. اکنون سیف با تأیید این موضوع، از موضوع خرید طلا از بانک سوییسی نیز پرده برداری میکند.
استراتژی خرید طلا، مسألهای است که تیم محمود بهمنی در بانک مرکزی و در دورهای که تحریم قوت گرفت، آن را پیاده سازی کردند؛ موضوعی که از معدود استراتژیهای مناسب بانک مرکزی سابق بود و منجر به آن شد که ذخایر ارزی کشور به ثبات برسد و سرانجام غرب تجارت طلا را نیز به لیست تحریمها افزود.
ادامه این استراتژی از سوی تیم ولی الله سیف به چه معناست؟ نخستین و منطقیترین پاسخ به این پرسش این است که سیف و همکارانش، این استراتژی را به یک دلیل ادامه میدهند: احتمال دامنه دار بودن تحریمها و به استراتژی مثلث طلائی طول انجامیدن لغو آنها. سیف جانب احتیاط را رعایت کرده است و همچنان سعی بر آن دارد که ترازوی ذخایر ارزی کشور را به سمت کفه طلا، سنگینتر کند.
این امر نشان از آن دارد که بانک مرکزی همچنان جانب احتیاط را گرفته و شاید برای همین است که با سایر بدنه دولت تفاوت دارد، زیرا بدنه دولت اکنون حساب ویژهای بر مذاکرات هستهای و نتایج آن در لغو تحریمها باز کرده و اساسا اقتصاد کشور را به گونهای در گرو مذاکرات هستهای گذاشته است.
اما بانک مرکزی همچنان رویه محافظه کاری در پیش گرفته که البته با توجه به آغاز فاز دوم و احتمال وارد شدن شوک تورمی به کشور و مسئولیت سنگین این بانک در قبال آن، این محافظه کاری را باید یک رویه خوب از سوی سیف و بدنه بانک مرکزی قلمداد کرد.
شاهکار نتورک
این فرمول بر اساس تجربهی فروشندگان برجسته در همه جاست. با هزاران مشتری طی سال ها مصاحبه شده و از آن ها خواسته شده بگویند دربارهی بهترین فروشندگانی که با ان ها تماس می گیرند چه نظری دارند. آن ها جواب داده اند که فروشندگان برجسته از سه خصوصیت برخوردارند.
دوستانه هستند، مشاور هستند و معلم می باشند.
عوامل اصلی جلب رضایت مشتری
عوامل اصلی جلب رضایت مشتری و روش های بهبود آنها
مقدمه
در مورد اهمیت مشتری، میزان رضایت او از محصولات و خدمات هر شرکت و همچنین نقش اساسی مشتریان در بقاء، حیات، موفقیت و رشد و توسعه سازمان ها، مطالب بسیاری
پس در این مورد، سخن را کوتاه می کنیم و فقط به گفتن این جمله از سم والتون بنیانگذار نابغه وال مارت بسنده می کنیم که می گوید:
هر سازمان فقط یک مدیر دارد
بازاریابی شبکهای ابزاری برای توسعه
یکی از جدیدترین و شگفت انگیزترین حرفهها و صنایع جدید، صنعت بازاریابی شبکهای (فروش مستقیم) است. در هر دوره از زندگی بشر و تکامل جوامع، یک دسته از فعالیتها به عنوان پیشرو و موتور حرکت اقتصاد و جامعه، پدید میآیند. بر نخبگان هر جامعه است که با شناخت و معرفی به موقع و مستند
مزایا و برتریهای چنین صنایع مفیدی، جامعه را از آثار مفید آنها بهرهمند ساخته و دین خود را در مقابل جامعه ادا کنند.
چگونه فروشنده موفقی شویم؟
کار به عنوان فروشنده مستقیم وظایف عدیده ای را بر روی دوش شما می گذارد؛ برای مثال فروشنده بودن، برنامه ریز گروه بودن، مدیر بازاریابی بودن و موارد دیگر. اما با وجود همه این وظایف یک وظیفه وظیفه اصلی شما می باشد و هیچکدام از این مسئولیت ها نباید شما را از مسیر اصلی که همان فروش مستقیم است، منحرف نماید. شاید فکر کنید اشتغال به فروش تمرکز شما را از ساختن لایه های زیرین باز می دارد و یا اینکه بعد از ساخته شدن لایه های زیرینتان دیگر نیاز به فروش استراتژی مثلث طلائی ندارید؛ اما باید بدانید مهمترین وظیفه شما در کنار همه این ها خرده فروشی است و بسیاری از شرکت های فروش مستقیم شما را به حداقل فروش ماهیانه برای دریافت کمیسیون الزام کرده اند.
در این مقاله به برخی از نکات در مورد اینکه چگونه می توانید خرده فروشیتان را افزایش دهید، اشاره می نمائیم:
۵نمونه از ارزشمندترین دارایی های کارآفرینان موفق
واژه ی «کارآفرین» در گذشته اعتباری که امروزه با خود یدک می کشد را نداشت. آن روزها چیزی شبیه «بازیگر سینما» نامیدن خود بود؛ اغلب مردم با شنیدن آن فکر می کردند بیکار هستید و در زیرزمین خانه ی پدر و مادرتان زندگی می کنید.اما کارآفرینان ماندگار شدند و شاید این ماندگاریِ خود را مدیون نیروی قدرتمند تنوعی باشند که در میان این قشر وجود داشته و دارد.
از آن زمان تا کنون، کارآفرینان ثابت کرده اند دارایی های فوق العاده ارزشمندی برای اقتصاد ما هستند. ایده های بزرگ آنان ابزار هایی در اختیار ما قرار داده است که امروزه نه تنها جامعه ی ما را به پیش می رانند، بلکه مشاغل زیادی نیز در مسیر این فرایند ایجاد کرده اند. اینگونه است که واژه ی «کارآفرین»، امروزه با اسامی برخی از هوشمند ترین انسانهای تاریخ گره خورده است. اما برای قرار گرفتن در جرگه ی کارآفرینان باید علاوه بر هوش، خصوصیات متعدد دیگری نیز داشته باشید.
دان ویتمرز، مؤسس و مدیر عامل سازمان Mobile Leaders Alliances است. او پس از زیر نظر داشتن استراتژی موبایلی چند برند معتبر نظیر کروگر، هاسبرو و ویزا، و کار کردن با صد ها نوآور در این زمینه، ۵ خصوصیت مشترک اکثر کارآفرینان را شناسایی کرده و برشمرده است. این ۵ ویژگی از این قرار اند:
اگر کالای من خوب است، پس چرا نمی توانم آن را بفروشم؟
قسمت اول: آیا بازاریابی شبکه ای بر پایه فروش است؟ (برگرفته از آموزشهای Wendy Weiss)
اکثر بازاریابان شبکه ای، صادق، اخلاق مدار و با ایمان نسبت به ارزش محصولات و فرصت درآمدزاییِ شان هستند. و چیزی که باید بر روی آن تمرکز کنند همانا فروش است.
من به کلمه فروش در لغت نامه نگاهی انداختم و اینگونه گفته بود:
متقاعد نمودن کسی برای شناختن ارزش چیزی
این تعریف دارای ارزش است و بیان میکند که شما باید ارزش چیزی را که می فروشید بدانید، در ذات این تعریف ارزش و لیاقت مطرح شده است. من همچنین به استراتژی مثلث طلائی لغت بازارگرمی نیز نگاه کردم، تعریف اینگونه بیان شده بود:
۱۰ گام برای موفقیت در حرفه بازاریابی شبکه ای
۱۰ گام برای موفقیت در حرفه بازاریابی شبکه ای
همان طور که می دانید بازاریابی شبکه ای، کسب و کاری است که از لحاظ ساختار کاری با سایر کسب و کارها متفاوت است. در این حرفه شما رئیس خودتان هستید و می توانید ساعت های کاریتان را براساس تمایل خودتان تنظیم نمایید. در این حرفه که نوعی کسب و کار شخصی است نیاز به حداقل سرمایه برای شروع کار بوده و حتی می توانید بدون سرمایه هم کارتان را شروع نمایید. شما می توانید براساس برنامه ریزی خودتان به رشد حداکثری دست پیدا کنید و درآمد دلخواهتان را بر پایه کار و تلاش به دست بیاورید. در این مقاله ۱۰ گام که می تواند موفقیت شما را در این حرفه تضمین کند به صورت زیر مطرح کرده ایم:
فاصله درآمدی افراد ثروتمند و فقیر-رابرت کیوساکی
چرا ثروتمند شدن در این دوره از هر زمان دیگری آسان تر است؟/یادداشتی از رابرت کیوساکی
زوج میلیونر شرکتvisalus
آوازه زوج میلیونر شرکت visalus در سراسر جهان شنیده شده
آقای سیلوین لاپلانت برای بیش از ۲۶ سال طراح مالی یک شرکت بزرگ در کانادا بود و پبش از آن هم سابقه نتورک مارکتینگ را درکارنامه خود داشت . هرچند که فردی موفق با در آمد عالی بود اما از نعمت زمان برای رسیدن استراتژی مثلث طلائی به اهداف شخصی و ساختن خاطره با دوستان و خانواده محروم بود.
چهار مؤلفه کلیدی پیادهسازی مدیریت دانش
در این مطلب به بررسی چهار مؤلفه کلیدی پیادهسازی مدیریت دانش میپردازیم.
در بسیاری از مدلهای معتبر مدیریت دانش از مؤلفههای کلیدی نظیر کارکنان، فرایند، فناوری اطلاعات و محتوا و استراتژی یادشده است. برای پیادهسازی مدیریت دانش صرفنظر از صنعت، اندازه و یا نیازهای دانشی سازمانتان، شما همیشه به افرادی برای رهبری، حمایت و پشتیبانی از اشتراک دانش نیاز دارید. همچنین بهمنظور مدیریت و اندازهگیری جریانهای دانشی به فرآیندهای تعریفشدهای نیاز دارید. باید محتوای دانشی و ابزارهای فناوری اطلاعاتی که افراد مناسب را به محتوای مناسب در زمان مناسب متصل میکند در اختیار داشته باشید.
درنهایت نیز به یک استراتژی شفاف و مستند برای استفاده از مدیریت دانش نیاز دارید تا مهمترین و ضروریترین نیازهای کسبوکار را خود را برآورده سازید. در طی بیش از دو دهه تحقیق درباره مدیریت دانش، APQC به این نتیجه رسیده که این موارد اجزای کلیدی ساخت و پرورش یک برنامه مدیریت دانش پایدار هستند. بیایید کمی عمیقتر در مورد هر مؤلفه کندوکاو کنیم.
چهار مؤلفه اینفوگراف
کارکنان
احتمالاً عبارت «کارکنان، فرآیند و فناوری» را شنیدهاید. حداقل از اوایل دهه 1990، رهبران سازمانی از این الگو – که اغلب با عنوان «مثلث طلایی» نامیده میشود، استفاده کردهاند تا ابتکار عمل و تغییرات سازمانی را هدایت و رهبری کنند. نکته مهم این است که اگر بیشازحد روی یک عامل تمرکز کنید، ابتکار عمل شما شکست خواهد خورد و ترتیب توجه و تمرکز بر این عوامل بسیار مهم است. شما ابتدا باید افراد مناسب را پیدا کنید و بعد به فرایندها و فناوری وارد شوید. وقتی یک برنامه مدیریت دانش را شروع میکنید، به دو نوع از افراد در سازمان نیاز دارید:
-
برای تأمین مالی و حمایت معنوی از اقدامات مدیریت دانش در سطح استراتژیک
- ذینفعان فرا وظیفهای بهمنظور هدایت پیادهسازی مدیریت دانش
رهبران ارشد سازمان که از برنامههای مدیریت دانش حمایت میکنند باید بهتمامی کارکنان معرفی شوند. در این صورت اهمیت بالای این مفهوم در سازمان نمایان میشود.
در کنار این گروه، ذینفعان فرا وظیفهای یا تیمهای کاری میان واحدی نیز باید در فرایند مدیریت دانش مشارکت فعال داشته باشند. اغلب این تیم را افرادی تشکیل میدهند که حوزههای کسبوکار را با نیازهای دانشی اساسی و ضروری هدایت میکنند. در انتخاب اعضای این تیم، اول به همکاران خود در منابع انسانی، فناوری اطلاعات و بهبود فرایندها توجه کنید. تحقیقات APQC نشان میدهد که مشارکت با این بخشها اثربخشی استقرار مدیریت دانش را افزایش میدهد.
وقتی تلاشهای مدیریت دانش به مرحله دوم بلوغ میرسد، بیشتر سازمانها یک تیم اصلی را تشکیل میدهند، سفیران دانش و تسهیلگران را شناسایی میکنند و یک کمیته راهبری اجرایی برای هدایت فعالیتهای مدیریت دانش ایجاد میکنند. اگر فکر میکنید این به معنای تعداد خیلی زیادی استراتژی مثلث طلائی از افراد است، حق با شماست! شما در سطوح مختلف و در حوزههای متفاوت کسبوکار به افراد متعهدی نیاز دارید تا واقعاً بتوانید اشتراک دانش را در فرهنگسازمانی وارد کنید؛ اما این بدان معنا نیست که مجبور هستید پول زیادی هزینه کنید یا زمان زیادی را از افراد بگیرید. بهویژه اگر فرایندهای سازمان هوشمند هستند، محتوا و زیرساخت فناورانه دستوپا گیر نیست و استراتژی مدیریت دانش شما قانعکننده است.
فرایند
در سازمانهایی که فرایند مدیریت دانش قوی دارند، دانش مانند یک منبع آب شهری جریان پیدا میکند. وقتی کسی به آن نیاز دارد، فقط لازم است که شیر را بچرخاند. تیم مدیریت دانش مثل یک برنامهریز شهری، میداند که چطور هر چیزی در زیر سطح جریان مییابد. این تیم میتوانند گلوگاهها را شناسایی کنند، مسیر جریان را تغییر دهند و ورودیها و خروجیها را اندازه بگیرد؛ اما نیازی نیست که کاربر هدف بفهمد همه این موارد چگونه کار میکند و برای آنها کسب دانش موردنیازشان با روشی راحت و ساده مهم است که با این سیستم محقق میشود.
APQC فرایند جریان دانش استانداردی را شناسایی کرده که توصیف میکند دانش چگونه در طول سازمان جریان مییابد. این چرخه هفت مرحله دارد:
- ایجاد دانش جدید (این فرآیند هرروز، تماموقت و در همه حوزههای کسبوکار اتفاق میافتد)
- شناسایی دانشی که برای استراتژی و عملیات سازمان حیاتی است.
- جمعآوری دانش بهطوریکه بتوان آن را استراتژی مثلث طلائی با بقیه به اشتراک گذاشت.
- مرور دانش تا ارتباط، صحت و قابلیت کاربرد آن ارزیابی شود.
- اشتراک دانش از طریق مستندسازی، پستهای غیررسمی و اقدامات مشارکتی
- دسترسی به دانش از طریق مکانیسمهای کشیدن pull (مثل جستجو) و هل دادن push(مثل هشدارها)
- استفاده از دانش بهمنظور رفع سریعتر چالشها و اخذ تصمیمات آگاهانهتر
فناوری اطلاعات و مدیریت محتوا
محتوا عبارت است از هر نوع دانش مستند، از بهترین تجارب گرفته تا نکاتی که سریع بین همکاران به اشتراک گذاشته میشود. محتوا ممکن است بلافاصله قابلاستفاده باشد مانند قالبها و ویدئوهای چگونگی انجام کار یا میتواند اطلاعات درهم و بدون ساختار باشد (مثل مستندهای یک پروژه). ما محتوا را در کنار فناوری اطلاعات قرار میدهیم چون زیرساختهای فناوری به افراد امکان میدهد این محتواها را ایجاد کنند، آن را درجایی قرار دهند، به آن دسترسی داشته باشند و از آن استفاده مجدد کنند.
اگر مدیریت دانش نداشته باشید، افراد کماکان محتوا را ایجاد خواهند کرد و از آن استفاده خواهند نمود اما آن را در محلهایی قرار میدهند که دیگران نتوانند پیدا کنند. با این کار چیزهایی را دوباره میسازند که دیگران قبلاً ساختهاند و (خطرناکتر از همه) از محتوایی مجدداً استفاده میکنند که قدیمی شده یا نادرست است.
برنامههای مؤثر مدیریت دانش دارای گردش کار برای ایجاد و بررسی محتوا، طبقهبندی برای سازماندهی محتوا و ابزارهای فناوری هستند تا افراد را به محتوا متصل کنند. سازمانهای پیشرفته از مدیریت محتوا برای تسهیل همکاری، افشا کردن نوآوریها و ارائه خودکار محتوا به کارمندان در آموزندهترین لحظات آموزشیشان استفاده میکنند.
استراتژی
هر برنامه مدیریت دانش به یک استراتژی شفاف، مستند و مرتبط با کسبوکار احتیاج دارد. سازمان میتوانید بهترین ابزارهای فناوری و یک تیم ابرهوشمند مدیریت دانش داشته باشد، اما همه اینها بدون استراتژی بیارزش است. شاید کنیچی اوهمائه[1] آن را به بهترین نحو بیان کرده باشد «اگر قایق در جهت اشتباه حرکت کند، سختتر پارو زدن کمکی نمیکند.»
شما به یک بیزینس کیس محکم نیاز دارید که نشان دهد نیازهای دانشی حیاتی سازمان شما عمیقاً درک شده است. مورد بیزینس کیس این موارد را در بربگیرد:استراتژی مثلث طلائی
- پیشنهاد ارزش برای مدیریت دانش (اینکه مدیریت دانش چطور چالشهای کسبوکار را حل خواهد کرد)؛
- ابزارها، رویکردها و نقشهایی که باید به کار ببرید؛
- بودجه
- تأثیر مورد انتظار مدیریت دانش و نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
صدها شرکت از این چهار مؤلفه بر مبنای ابزار ارزیابی قابلیت مدیریت دانش (APQC’s KM Capability Assessment Tool) برای ارزیابی برنامههای خود استفاده کردهاند. بعد از تکمیل ارزیابی، یک سطح کلی بلوغ دریافت خواهید کرد و میتوانید قابلیتهای مدیریت دانش خود را با همتایان و رقبا مقایسه کنید. بر اساس این ارزیابی نقاط قوت و قابلبهبود در 4 مؤلفه اصلی پیادهسازی مدیریت دانش شناساییشده و بر اساس آن میتوان استراتژیهای مدیریت دانش مناسب برای سازمان را تدوین و اجرایی نمود.
یمن، کشوری با موقعیت فوق استراتژیک
اسلام تایمز: در مثلث طلایی سه تنگه راهبردی هرمز، مالاگا و باب المندب، بالغ بر دو سوم حمل و نقل دریایی جهان و به تعبیری اقتصاد جهان جریان دارد. بخصوص اینکه این تنگهها قسمتی از مسیر تجارت انرژی جهانی را تشکیل میدهند. باب المندب، آبراهی است که یمن به واسطه جزیره پریم (یا میون) می تواند به سادگی آن را ببندد یکی از رئوس این مثلث طلایی است.
اتفاقاتی که از شامگاه ۲۶ مرداد با محوریت جنبش انصارالله در یمن آغاز شد، مجددا و پس از بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۱ و بیش از آن مقطع، نگاهها رو به سوی خود استراتژی مثلث طلائی جلب کرد.
یمن، کشوری در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا که به جهات مختلف جایگاه منحصر به فردی دارد ، آنچنان مورد توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقه ای قرار گرفته که پیش از هر تحلیلی در باره حوادث این روزهایش باید به ریشه های اهمیت و جایگاه یمن بپردازیم.
مختصاتی فرهنگی، جغرافیایی، امنیتی و اقتصادی یمن آنچنان پیچیده و چند بعدی است که کنار هم قرار دادن ابعاد مختلف آنها نتیجهای جز فهم اهمیت یمن در معادلات منطقهای و فرا منطقهای ندارد. آنچه که امروز در یمن اتفاق میافتد به دلایل مختلف از جمله همین جایگاه ویژهاش، نقطه آغازین تحولات دیگری در آینده خواهد بود؛ هر چند که میان طرفهای سیاسی نیز توافقنامه امضا شد به نظر می رسد یمن آبستن تحولات گسترده تری در آینده خواهد بود.
سعی بر آن است تا در چند نوشته موجز و مفید به ابعاد مختلف جایگاه یمن و طبعا دلایلی که باعث شده این خطه از شبه جزیره عربستان مورد توجه ویژه قرار گیرد، پرداخته شود.
آنچه که به یمن موقعیتی ممتاز بخشیده، تؤامان شدن ویژگیهایی است که اگر هر کشوری به تنهایی هر کدام از آن ها را داشت، میتوانست موقعیتی استثنایی در معادلات منطقه ایفا کند. حال آنکه در مورد یمن هر کدام از این ویژگیها به تنهایی و در عین حال در ترکیب با دیگر مولفهها همراه با همافزایی بسیار تاثیر خود را میگذارند.
اهمیت جغرافیایی یمن در معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای
یمن موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و بسیار چشمگیری دارد که آنرا از نظر استراتژیک پراهمیت و فوق استراتژیک ساخته، با نگاهی به نقشه میتوان به سادگی نسبت آبراه بابالمندب، خلیج فارس، دریای سرخ و اقیانوس هند و همچنین شبه جزيره عربستان، غرب آسیا، شمال آفریقا و شاخ آفریقا را فهمید.
یمنی که هیچگاه متحد و یکپارچه نبوده -حتی پس از موافقتنامه ۱۹۹۰- و عملا اجتماعی از چندین قبیله بوده است، حاصل خیزترین خطه شبهجزیره عربستان محسوب می گردد. یمن با دارا بودن خط ساحلیِ به امتداد بیش از ۲۴۰۰ کیلومتر، دروازه طبیعیِ جنوبی و جنوب غربی شبه جزیره عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز میباشد.
همچنین توجه به تسلط یمن بر خلیج عدن و آبراه باب المندب که نقطه اتصال اقیانوس هند با دریای سرخ است، بیانگر اهمیت فوق العاده این کشور در جغرافیای سیاسی و اقتصادی منطقه است.
گفته می شود در مثلث طلایی سه تنگه راهبردی هرمز، مالاگا و باب المندب، بالغ بر دو سوم حمل و نقل دریایی جهان و به تعبیری اقتصاد جهان جریان دارد. بخصوص اینکه این تنگهها قسمتی از مسیر تجارت انرژی جهانی را تشکیل میدهند. باب المندب، آبراهی است که یمن به واسطه جزیره پریم (یا میون) می تواند به سادگی آن را ببندد یکی از رئوس این مثلث طلایی است.
این تنگه یکی از راههای عبور برای کشتی هایی است که از طریق کانال سوئز به اروپا رفت و آمد میکنند.
هم مرزی با عربستان در مرزهای شمالی، کشوری که منابع غنی نفتی دارد و به واسطه حرمین شریفین در آن سرزمین تاثیرگذاری جدی بر دنیای اسلام دارد در کنار همسایگی دریایی با سومالی -که چند سالی است بحث دزدان دریایی، نامش را بر سر زبان ها آورده- مقولهای نیست که به سادگی بتوان از کنار آن عبور کرد.
روح الله نجابت
ایجاد یک نقشه راه استراتژیک
هدف اصلی استراتژی بازاریابی، افزایش فروش و دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار است. استراتژی بازاریابی شامل تمام فعالیت های پایه، کوتاه مدت و بلند مدت در زمینه بازاریابی است که با تجزیه و تحلیل وضعیت اولیه استراتژیک یک شرکت و تدوین، ارزیابی و انتخاب استراتژی های مبتنی بر بازار به منظور دستیابی به اهداف شرکت و اهداف بازاریابی آن، سرو کار دارد.
استراتژی بدون تاکتیک، کُندترین مسیر برای دستیابی به پیروزی است و تاکتیک بدون استراتژی، مقدمه ای برای شکست است.
اغلب می توان دید که بازاریابان تاکتیک های بازاریابی را با استراتژی های بازاریابی اشتباه در نظر می گیرند. به همین دلیل لازم دانستیم تا در این باره مطلبی را تهیه کنیم.
تعریفی که در ویکی پدیا آمده است، این گونه است: هدف اصلی استراتژی بازاریابی، افزایش فروش و دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار است. استراتژی بازاریابی شامل تمام فعالیت های پایه، کوتاه مدت و بلند مدت در زمینه بازاریابی است که با تجزیه و تحلیل وضعیت اولیه استراتژیک یک شرکت و تدوین، ارزیابی و انتخاب استراتژی های مبتنی بر بازار به منظور دستیابی به اهداف شرکت و اهداف بازاریابی آن، سرو کار دارد.
استراتژی با برند سازی شروع می شود. سالها پیش با نام تجاری Hallmark که در حال حاضر Hallmark Value Star (ستاره ارزش هالمارک) نام دارد آشنایی پیداکردم. 5 ستاره برای ستاره ارزش وجود دارد: تجربه، ارزش ویژه برند، انرژی، محصول و پول.
چیزی که در مورد نحوه معرفی این برند جالب بود، این ایده بود که سه دسته برتر را انتخاب کرده است:
تجربه: ایجاد تجربه عالی از محصول و برقراری ارتباطات با مشتری
ارزش ویژه برند: تصویرسازی و ایجاد هویت، تحریک احساسات
انرژی: زمان، دسترسی و راحتی از جمله عواملی هستند که ارتباط منحصر به فردی را بین برند شما و مشتری ایجاد می کنند.
در حالی که دو عامل ذیل یعنی
محصول: کیفیت محصول، ویژگی های محصول و استراتژی مثلث طلائی گروه یا دسته ای که محصول در آن قرار دارد (نوع محصول)
پول: قیمت محصول
برانگیزاننده های منطقی و بدیهی هستند.
بنابراین، به جای تمرکز بر مثلث طلایی قیمت، کیفیت، خدمات (که قیمت و کیفیت برانگیزاننده های منطقی و بدیهی هستند)، شرکت ها باید بیشتر به محرک های احساسی تجربه، ارزش ویژه برند و انرژی، توجه نمایند و یک ارتباط عمیق تر بین مشتریان و چشم انداز خود ایجاد کنند.
در حال حاضر شما باید برای ارائه خود به دیگران و اینکه چه کسی هستید و چه برندی دارید و چگونه باید آن را حفظ کنید، یک ایده خوب در ذهن داشته باشید.
سال هاست که تجزیه و تحلیل SWOT برای شناسایی و تحلیل قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات یک کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. این تحلیل برای بررسی مشتریان، رقبا و بازار هدف بسیار مهم است. این تحقیقات باید قبل از اجرای استراتژی بازاریابی و یا فروش انجام شوند. اغلب زمان هایی که من به مدیران می گویم که باید این تحقیقات را انجام دهیم، چشمان خود را بر روی این امر می بندند و از پرداخت پول برای انجام تحقیق اجتناب می کنند. واقعیت این است که اکثر شرکت ها چه به صورت آگاهانه یا غیرآگاهانه، از طریق آزمون و خطا به شناخت بازار خود می رسند. به عنوان مثال، در حالی که برخی از استراتژی ها استراتژی مثلث طلائی و یا کمپین های بازاریابی موفق می شوند، اما کمپین های دیگر شکست خواهند خورد. به نظر من تفاوت آنها در انجام دادن یا ندادن تحقیق است.
تصویر بالا نمونه ای معمولی از چیزی است که من می بینم البته در زمانی که شرکت ها هیچ تحقیقی انجام نمی دهند. تحقیقات بازار پیشرفته به شما کمک می کند تا به اوج برسید و کسب و کارتان را به طور موثرتر مدیریت کنید.
بنابراین اکنون ما برندسازی را می دانیم و وقت آن است که بازار خود را بشناسیم و یک نقشه راه استراتژیک تهیه نماییم که از اهداف و مقاصد ما پشتیبانی کند.
من این را بازاریابی تراوشی (Trickle Down Marketing) می نامم.
این روش حاصل سالها گوش دادن من به یکی از سخنرانان و متخصصان بازاریابی مورد علاقه من است. من چند ایده از خودم را در اینجا مطرح می کنم و البته دوست دارم که ایده های شما را نیز در این مورد بدانم.
ایده این است که راه خود را از مثلث تصویر بالا و به ترتیب شروع کنید. دلیل آن، این است که هر مرحله، مرحله زیرین خود را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی دیگر از دلایل این است که تدوین استراتژی یا طرح تاکتیکی هزینه بر هستند و افراد به همین دلیل فقط بر روی مرحله پایانی تمرکز می کنند (کاربر نهایی).
در حال حاضر اگر شما پول زیادی دارید و حاضر نیستید برای جذب سرنخ، 1000 دلار هزینه کنید، فقط می توانید بر بخش پایین مثلث تمرکز کنید، اما اکثر شرکت ها نمی توانند همین کار را انجام دهند. به همین دلیل است که به شما می گوییم تمام مراحل را انجام دهید زیرا این روش برای مراجعه کنندگان من بسیار موفقیت آمیز بوده است.
گام اول: ارتباطات درونی یا معرفی شرکت (منظور ارائه بیانیه ای حاوی ارزش های سازمان و ماموریت آن است). چرا این امر مهم است؟ اگر شما نمی توانید با ارزش های موجود در درون خودتان ارتباط برقرار کنید، پس به احتمال زیاد نمی توانید آن ها را به بیرون نیز انتقال دهید. هر کسی در شرکت باید ماموریت و چشم انداز آن را بداند. من یک بار در یک جلسه فروش شرکت داشتم که سرپرست فروش در آن به صورت تصادفی از متخصصان فروش پرسید که شرکت چه کاری تاکنون انجام داده است و جالب است که هیچکدام از پاسخ ها شبیه به یکدیگر نبود. این یعنی یک استراتژی مثلث طلائی مشکل بزرگ وجود دارد.
گام دوم: مشتریان خود را بشناسید. اگر مشتریان فعلی خود را نمی شناسید، چطور می توانید تعداد مشتریانتان را افزایش دهید؟ در این مرحله، باید برای شناخت افراد وقت بگذارید. شما باید در مورد این افراد بیشتر بدانید و برای اینکار باید یک گفتگو انجام دهید. میشل گریشابر، مدیر عامل آزمایشگاه سیلیکون، این کار را بازاریابی مکالمه ای (Conversational Marketing) نامیده است
در این مرحله برای هر شخص درگیر در فرایند خرید، یک حسابرسی محتوا را انجام می دهیم تا مشخص شود محتوای شما چگونه است و هر مرحله از قیف فروش باید با چه کاری آغاز شود:
یاد گرفتن: من فکر می کنم که مشکلی وجود دارد.
حل کردن: من چگونه باید این مشکل را حل کنم؟
مقایسه کردن: آیا من دارم این مشکل را به درستی حل می کنم؟
خرید کردن: در تصمیم گیری برای خرید به من کمک کنید.
وفاداری: از من به عنوان یک مشتری قدردانی کنید!
سپس ما محتوای شما را برای هر شخصی، مرحله فروش، پیام یا پیشنهاد، و هر نوع هدفی تنظیم می کنیم. ما شکاف ها و نواقص را شناسایی می کنیم و محتوای جدید ایجاد می کنیم و محتوای قدیمی یا غیرقابل استفاده را دور می اندازیم.
من یک سند اکسل ساده برای کمک به حسابرسی عقلانی و منطقی محتوا تهیه کرده ام.
این فرایند را امتحان کنید و ببینید که آیا واقعا به شما کمک می کند تا محتوا را متناسب برای هر شخص و در هر مرحله از سفر خرید مشتری و بر اساس یک اقدام مطلوب یا اهداف تجاری مورد نظر، طراحی کنید یا خیر.
گام سوم: تأثیرگذاران. از تأثیرگذارترین رسانه ها یعنی مدیران اجرایی، گزارشگران رسانه های کلیدی، تحلیلگرانی که صنعت شما را پوشش می دهند و رسانه های اجتماعی مانند وبلاگ، درج پست یا توییت که مربوط به صنعت، محصول یا خدمات شما باشد، استفاده کنید.
این یک راه عالی برای توزیع محتوا و به دست آوردن لینک های ورودی جدید است که امروزه بسیار ضروری می باشد.
گام چهارم: شرکا و توزیع کنندگان - نگاهی به نحوه برقراری ارتباطتان با شرکای خود که محصولات یا خدمات شما را به فروش می رسانند، بیاندازید و تعیین نمایید که آیا شما نیاز به بهبود ارتباط، نیاز به ایجاد پورتال یا برنامه توانمند سازی فروش شریک خود و یا برنامه mdf.coop (نوعی برنامه کارآفرینی) دارید یا خیر. وقتی به آنها کمک کنید، انگار به خودتان کمک کرده اید.
گام پنجم: علایق افراد - با گذشت زمان به مرحله کاربر نهایی خواهید رسید. برای مشتریان بالقوه خود، ایده های خوب داشته باشید. بدین طریق که بررسی نمایید که چه چیزی آن فرد نیاز دارد یا از شرکت شما چه انتظاری دارد و چگونه می توانید مشتریان را شاد و استراتژی مثلث طلائی خشنود نمایید.
دقت نمایید که اگر این مراحل را انجام ندهید، شناسایی بازار و تحریک احساسات مخاطبان نسبت به برند شما، برای شما بسیار دشوار خواهد بود. توجه کنید که اعتماد به برند، با ارائه محصولات با کیفیت و قیمت پایین ایجاد نمی شود بلکه شما باید خدمات بزرگ به مشتری (تجربه عالی) ارائه دهید و یا فرایند خرید آن را آسان تر نمایید (انرژی) و ارتباطات عاطفی ایجاد نمایید و احساسات مخاطبان را تحریک نمایید اما در عین حال به وعده های برند خودتان جامعه عمل بپوشانید (ارزش ویژه برند).
منبع: .integratedmarketingassociation.org
ترجمه شده در موسسه مطالعات راهبردی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.
دیدگاه شما