بهترین ساعت انجام معاملات در بورس
در بسیاری از موارد این اتفاق به وفور قابل مشاهده است که یک سهمی در ابتدای بازار بعد از مرحله پیش گشایش در پایین ترین قیمت قرار دارد و معامله می شود ولی بعد از گذشت ریسک معاملات خارج از بورس چندساعت از بازار به صورت پله ای صعودی می شود و به همین ترتیب برعکس، در این مقاله به بررسی عوامل ایجاد کننده این شرایط می پردازیم و بررسی میکنیم که بهترین و کم ریسک ترین زمان معامله چه زمانی می باشد
عوامل موثر بر نوسان قیمت یک سهم تنها در چند ساعت!
بسیار مشاهده می شود که از زمان بازگشایی سهم در ساعت ۸:۳۰ تا پایان زمان بازار بورس ، یک سهم نوسان مختلفی را درمعامله و خرید و فروش به خود ببیند و چندین بار در کمترین یا بیشترین قیمت قرار بگیرد و معامله شود و سپس از آن برگردد و کاهش یا افزایش یابد.
ولی دلیل این همه نوسان چه میتواند باشد؟ بعد از پایان بازار بورس اطلاعات و اخبار مختلفی نسبت به یک سهم در فضای مجازی بصورت رسمی و غیر رسمی منتشر می شود و همین اخبار موثق یا غیر موثق بصورت مسفقیم وغیرمستقیم روی بازار روز آینده این سهم و معامله آن می تواند تاثیر گذار باشد و باعث ترغیب کردن سهامداران به سهامداری و یا خروج از سهم شود.
اخبار موثق یا غیرموثق مربوط به افزایش سرمایه، قراردادهای بزرگ یک شرکت ، اطلاعات مربوط به افزایش قیمت محصولات شرکت و … بصورت مستقیم روی قیمت و ارزش سهم برای آینده تاثیر گذار خواهند بود.
این پادکست رو گوش کنید:
زمان های کم ریسک بازار
طبق بررسی و تحقیقات صورت گرفته در مورد نوسان بازار و ضرر و سود سهامدارن این اطلاعات بدست آمد که 10 دقیقه ابتدایی و پایانی بازار بسیار برای معامله گری مهم می باشند بطوری که در 10 دقیق ابتدایی بازار، ریسک معامله بسیار بیشتر از 10 دقیقه پایانی بازار می باشد و علت آن هم دقیقا همان اخبار و اطلاعات و اتفاقاتی می باشد که در روز قبل درمورد سهم بیا شده.
برای مثال خبر منفی در مورد یک سهم می تواند باعث شود تا یک فرد برای خروج از یک سهم در همان دقایق ابتدایی حاضر باشد تا سهم خود را در کمترین قیمت بازار به فروش برساند و این فکر را می کند که درصورت عدم خارج شدن از سهم ممکن است ضرر بیشتری کند و نتواند سهم خود را بفروش برساند و مجبور باشد همراه سهم روز های نزولی را پست سر بگذارد و به همین ترتیب برعکس ، به صورتی که اخبار مثبت درمورد یک سهم می تواند به این صورت باشد که یک فرد ریسک کند و حاضر باشد یک سهم را بسیار بالاتر از قیمت واقعی خریداری کند.
البته دلیل آن هم همان اطلاعاتی می باشد که او دریافت کرده و این ریسک را می پذیرد تا در هر شرایطی این سهم را بدست آورد تا بلکه طبق اخبار سود زیادی را بدست آورد و موفق شود در هر صورتی سهم را بدست آورد.
ریسک ابتدای بازار بیشتر از دیگر زمان ها
لطفا به این مورد توجه داشته باشید که منظور از ریسک صرفا ضرر نمی باشد و چه بسیار از افرادی که با ریسک به سود بزرگی می رسند. دقایق ابتدایی بازار گاهی به حدی مهم می باشد که افراد تحلیل گر بر اساس تحلیل تکنیکال و اخبار روز گذشته و دیگر اطلاعات خود میخواهند سهمی را بدست آورند ولی از طرف دیگر تمام تلاش خود را می کنند تا حتی الامکان در قیمت پایینتری سهم را بدست بیاورند و درکنار آن قیمتی را پیشنهاد بدهند که خیلی سریع موفق به خرید سهم شوند ، به همین جهت در این معاملات ابتدایی ، زمان ثبت اردر و قیمت پیشنهادی پرریسک بوده و سهامدار ممکن هست تا بعد از این اتفاق سود یا ضرر بزرگی را بواسطه ریسک خرید قبول کند. (بیشتر یاد بگیر » سفته باز بورس کیست؟)
چگونه ریسک در پایان بازار کاهش می یابد؟
لطفا به این کلمه دقت بفرمایید که ریسک در پایان بازار پایینتر از ابتدای بازار هست ولی صفر نیست!
ودلیل اصلی آنرا هم میتوان این دانست که پس از گذشت زمان کمی از ساعات بازار، اخبار وشایعات نسبت داده شده به شرکت بصورت مستقیم تایید یا رد می شوند و بازار از تب و تاب شایعه می خوابد و سهامداران با اطلاعات بیشتر و بدون هیجان معامله می کنند و به همین ترتیب هست که ریسک در ساعات و دقایق پایانی به نسبت اول بازار کاهش می یابد.
شرایط در نیمه بازار
در بسیاری ازموارد اتفاق می افتد که یک خبر یا شایعه توسط شرکت در میانه بازار تایید یا رد می شود، بلافاصله پس از این خبر سهامدرانی که قصد فروش سهم خود را دارند با شنیدن خبر افزایش سرمایه از فروش سهم خود دست می کشند و برعکس حتی ممکن است به صف خرید نیز بروند و رفته رفته این حرکات سهامداران باعث بوجود آمدن حتی صف خرید یا فروش نیز می شود و ممکن است تا انتهای بازار تحت تاثیر این خبر ، میزان معامله کاهش یا افزایش پیدا کند.
در این بین نباید تاثیر بازیگران سهم را دست کم گرفت، افرادی که با ایجاد یک شایعه منفی در مورد سهم، دیگر سهامداران را ترغیب به فروش سهم می کنند و خود بلافاصله صف فروش هیجانی را جمع می کنند و بدین ترتیب در نیمه بازار سهمی را که در صف فروش بود، خود به قیمت ماکزیمم می خرند و حتی سهامداران را ترغیب می کنند دوباره همین سهمی را که به تازگی فروخته بودند ، دوباره با ضرر خریداری کنند.
نتیجه گیری
منظور از ریسک ضرر نمی باشد، چه بسیار از ریسک هایی که به سود های بزرگ ختم شدند. معمولا ساعات ابتدایی بازار بنا به دلایلی همچون اخبار و شایعات مربوط به افزایش سرمایه در روز گذشته و مجمع و … از ریسک بیشتری برخوردار هستند نسبت به زمان های پایانی بازار ، بصورتی که بسیاری از بازیگران سهم در ابتدای بازار سهمی را بوسیله پخش اخبارغیر موثق به کمترین قیمت خریداری می کنند و در انتهای بازار آنرا با بیشترین قیمت دقیقا به همان افرادی ریسک معاملات خارج از بورس که چندساعت قبل با کمترین قیمت خریده بودند می فروشند.
بعد از گذشت از زمان ابتدایی بازار رفته رفته شایعات بازار روشن می شوند و اخباری هم مورد تایید قرار می گیرند که به نوع خود می توانند تاثیر گزار باشند. اخبار موثق بورس را می توانید از طریق سامانه کدال به آدرس codal.ir دنبال کنید.
سرمایه نگر؛ پایگاه تخصصی و مستقل بازار سرمایه
بورس در ناامنی ریسک معاملات خارج از بورس انتظاری تداوم روند نوسانی شاخصکل در ماههای گذشته بسیاری از سهامداران را دلسرد کرده و شرایط چالشبرانگیزی برای بورسبازان رقم زده است.
به گزارش سرمایه نگر ، ریسکها و نااطمینانیها نیز همچنان ادامه دارد و صنایع را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است. از روندهای تورمی پرشتاب تا دخالتها و تصمیمات نادرست سیاستگذاران برای کنترل بازار. همه این عوامل موجبشده تا شرکتها چشمانداز مبهمی از ادامه مسیر خود داشته باشند و سرمایهگذاران نیز تحتتاثیر این ابهامات از گردونه معاملات بازار سهام خارج و بهدنبال کسب بازدهی بیشتر در بازاری هستند که امنیت سرمایهگذاری بیشتری داشته باشد، در واقع بازار سهام این روزها در پیشگاه ریسکهای داخلی و خارجی به مانند خانهای شده که از نه درون امنیت دارد و نه از بیرون؛ از اینرو فعالان به واسطه همین ناامنی یا تصمیم به ترک بازار یادشده میگیرند و یا با اتخاذ رویکرد منفعلانه در آن از انجام سرمایهگذاری سر باز میزنند.
تندباد ابهامات در بورس
دلیل این اتفاق هرچه که باشد نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که چنین عملکرد ضعیفی از بورس در روزهایی که ریسکهای متعددی پیشروی بازار بوده ناشی از این واقعیت است که سرمایهگذاران همچون سابق، بازار سرمایه را فضای مناسبی برای سرمایهگذاری نمیدانند و بازارهایی با ریسک کمتر را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. این موضوع انتظارات تورمی را در جامعه افزایش داده و منجر به کوچ سرمایهگذاران به سایر بازارهای موازی برای خرید کالاهای کمریسکتر و بادوام نظیر مسکن و خودرو شده است. انتخاب بعدی بسیاری از سرمایهگذاران، بازار پرطرفدار طلا و ارز بوده تا بتوانند ریسک سرمایهگذاری خود را پوشش دهند. همین امر باعثشده تا در مواجهه با چنین شرایطی بسیاری در وضعیت پر ابهام از خود بپرسند که؛ بورس به کدام سو میرود؟
بهطور کلی انتظارات تورمی موجود در جامعه در سالهای اخیر بازار سرمایه را نیز تحتتاثیر قرار داده است، با اینحال پس از آنکه در نیمه دوم سال۹۹ قیمت سهام با افت قابلتوجهی مواجه شد، اعتماد و اطمینان مردم به این بازار کاهش پیدا کرد و قیمت سهام پس از آن به شکلی آهسته و پیوسته در مسیر کاهشی رو به افول قدم گذاشت و بهتبع آن امنیت سرمایهگذاری در بورس بهشدت کاهش پیدا کرد. دلیل این امر این بود که سیاستگذاریهای غلط و دخالتهای نابجا، ریسک سرمایهگذاری در بازار را تا حد زیادی افزایش داد و به مانعی جدی برای بازگشت مجدد اعتماد مردم به بازار ریسکی سهام بدل شد. در حالحاضر تحتتاثیر ریسکهای داخلی و خارجی شرایط سرمایهگذاری در بازار سهام در وضعیت نامناسبی بهسر میبرد و با افزایش ریسک سرمایهگذاری دیگر در اولویت افراد برای سرمایهگذاری قرار ندارد. احتمالا وضعیت نامشخص و مبهم بازار سرمایه، خرید سهام و سرمایهگذاری در صنایع بورسی را در انتخابهای پایانی لیست سرمایهگذاران قرار داده است، بنابراین مجموعهای از ریسکها و نااطمینانیها پیشروی بازار سرمایه و فعالان قرار دارد که رکود بازار را بیش از پیش کرده است. در این میان این سوال مطرح میشود که کدام عامل بیش از سایرین ریسک سرمایهگذاری در بورس را افزایش میدهد؟ یا بهعبارتی اولویت ریسکهای بورسی با کدام عوامل است؟
بازار سهام در مسیری قرار گرفته که خبری از شفافسازی در آن نیست و از طرفی به اعتقاد اغلب کارشناسان حداقل در بازهای کوتاهمدت تغییری در شرایط فعلی حاصل نخواهد شد. مذاکرات احیای برجام، تصمیمات خلقالساعه سیاستگذاران، روندهای تورمی پرشتاب و نوسانات نرخ ارز مهمترین ریسکهای پیشروی بازار هستند که شرایط سرمایهگذاری در آن را با چالش همراه کرده است.
دخالت به بهانه حمایت
بسیاری از دولتمردان و سیاستگذاران به بهانه حمایت از بازار سرمایه اختلالهای متعددی در بازار سرمایه ایجاد کرده و روند سرمایهگذاری در آن را دشوار کردهاند. همزمان با آغاز رشد حبابی بورس در اواخر سال۹۸، دخالت دولت بیش از گذشته گسترش یافته است؛ این در حالی است که دولت با عرضه صندوقهای دارا یکم و پالایش یکم بهظاهر جذابیت سرمایهگذاری در بازار را افزایش داده و در آن زمان موجب حضور تعداد زیادی از مردم در این بازار شد، اما در واقعیت توفقات پیدرپی و طولانیمدت این صندوقها نقطه آغازی برای بیاعتمادی سهامداران بود. البته این دخالتها و تصمیمات تا به امروز ادامه یافته و مشکلات همچنان حل نشده باقیمانده است ولی وعدهها تمامی ندارد. «همه چیزتان را به بورس بسپارید» معروفترین جمله رئیسجمهور پیشین است که باعث حضور بیچون و چرای مردم در بازار پرریسک سهام شد، بنابراین میتوان گفت دخالت دولت در بازار سرمایه امر جدیدی نیست. دولت همیشه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در بورس دخالت میکند و این تصمیمات و دخالتها موجب تخریب بازار سرمایه شده است. بهطور کلی اغلب کارشناسان بر این باورند که این بیبرنامگیها و حمایتهای غیرمنطقی ناشی از آن است که دولتمردان و سیاستگذاران اشراف کافی به شرایط بازار سرمایه ندارند و به همین خاطر حمایتهایی که از آن دم میزنند صرفا تحتالفظی بوده و عملی در کار نیست، درحالیکه بازار به حمایتها و اقداماتی جدی نیاز دارد تا از شرایط بحرانی خارج شود.
سردرگمی بورس
شکلگیری یک کلاف سردرگم در مذاکرات احیای برجام نیز از دیگر عواملی است که با افزایش نااطمینانی در بازار، بسیاری از صاحبان سرمایه را از دور معاملات خارج کرده است، اما بهنظر میرسد با مشخصشدن نتایج مذاکرات برجام و پایان یافتن روند طولانی آن، بورس اوراقبهادار تهران روند اصلی خود را پیدا کند. در این میان، نوسانات نرخ ارز و رشد روند تورمی در حالی ادامه دارد که شکاف میان دلار بازار آزاد و دلار نیمایی حدود ۲۰درصد بوده و خبری از کاهش این شکاف قیمتی نیست. تورم و انتظارات تورمی نیز با تاثیر در تولید و فروش شرکتها شرایط سرمایهگذاری در آنها را چالشی کرده است.
امنیت؛ نیاز اصلی سرمایهگذاران
ذکر این نکته لازم است که امنیت سرمایهگذاری در بازارها از مهمترین اولویتهای سرمایهگذاران است. در شرایطی که ریسکهای سیستماتیک داخلی و خارجی بازار را تحتالشعاع قرار میدهد، این بازار به مانند خانهای میماند که هیچ امنیتی در آن وجود ندارد و افراد حاضر در آن تمایلی برای حضور در بازار مذکور ندارند، ریسک معاملات خارج از بورس البته این شرایط بدترین حالت ممکن است که فشارهای داخلی و خارجی نهایتا افراد را در شرایط بحرانی قرار میدهد و حضور در بازار را بسیار دشوار میکند. در سناریوهای دیگر ممکن است بازاری تنها با ریسک داخلی یا ریسک خارجی مواجه باشد، در چنین شرایطی هرچند که وضعیت از سناریو ابتدایی به مراتب بهتر است اما بازهم شفافنبودن بازار و تاثیر ریسکهای موجود در آن، فعالان را در شرایط نامناسبی قرار میدهد. / دنیای اقتصاد
انواع استراتژی در بورس
یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد در این مقاله میخواهیم به انواع استراتژِی و دیدگاه به بازار بورس نگاهی بیندازیم و هریک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
استراتژی صبر (بلند مدت)
یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد. پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های 3 ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس 1 سال است. یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.
برای تحلیل صورت های مالی هر شرکت باید به سایت codal360.ir مراجعه کند و آن ها را بررسی نماید. (علم مورد نیاز در این استراتژی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال است که در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت که معامله گر باید برای تشخیص ارزندگی سهم کامل به این علم تسلط داشته باشد) این استراتژی در بورس یکی از پر بازده ترین و کم ریسک ترین استراتژی ها است زیرا در اکثر مواقع دارایی سهامداران ذی نفع شرکت هایی با بنیاد قوی افزایش یافته است.
استراتژی میان مدت ( تکنیکال)
دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود ) مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.
سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟
با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود. راه های مشخص کردن حد ضرر مربوط به علم تکنیکال است و در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1585″ img_size=”900*500″][vc_column_text]
استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)
این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین 2 الی 20 درصد) و مدت زمان تقریبی 1 الی 5 روز. در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه میشود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام میدهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود. در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی 1 ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود. در آینده به یادگیزی این مهارتها خواهیم پرداخت.
سوال : در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟
[/vc_column_text][vc_column_text]برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژیهای بلندمدتتر را انتخاب کنید.
یک نکته بسیار مهم در مورد معاملهگری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربهتر نیز بشوید. ما در این سایت تمام تلاش خود را میکنیم تا شما هرچه سریعتر به این استراتژی دست پیدا کنید.[/vc_column_text][vc_column_text]
شاید برای شما هم مثل خیلیها این سوال پیش بیاید که از کجا میتوانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟
اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً انواع استراتژی در بورس که در بانکها و موسسات و یا کارگزاریها استفاده میشوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیادهسازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژیها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمتهای موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته میشود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.
پس راه حل چیست؟
پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: ریسک معاملات خارج از بورس شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.
حالا که جواب را میدانید شاید بپرسید چطور؟
در ادامه به نحوه ساخت استراتژی میپردازیم:
۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در ابزارهای معاملاتی موجود مثل پلتفرم معاملاتی کارگزاریها، برای مثال ایزی تریدر در کارگزاری مفید.
ابزاری بسیار ساده برای این منظور وجود دارد. در پلتفرمهای معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفتهاند به صورت کوتاهمدت در بازار فعالیت کنند، تایمفریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند، افرادی که برای میانمدت برنامه ریختهاند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلندمدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب میکنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحتتر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.
۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما
بعد از آنکه شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که میتوانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد. در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، میتوان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون میتوانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک میکنم نه صحبت از درست بودن آن. حقیقت این ریسک معاملات خارج از بورس است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.
هرچند، این نکته را بدانید، تمام این ارقام بستگی به شخص شما دارند. شما باید قبل از داشتن استراتژی معاملاتی، برای خود یک استراتژی روانی تهیه کنید که در آینده به صورت مفصل درباره آن خواهم گفت.
۳. تشخیص روند کلی
شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معاملهگری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست میآورید. پس به نظر من کسی که بتواند روندها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار دادهایم. تشخیص روند میتواند با استفاده از ابزارهای ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمیتوانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین میکنیم.
۴. تعیین نقاط ورود و خروج
این مرحله یکی از مهمترین مراحل در ساخت استراتژی است. میتوان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما میتوانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید. نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم میکنند، من از آن خارج میشوم ( در بخش نظرات حدس خود را برای این موضوع بگویید). به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.
۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله
دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیینشده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع میتواند به ۲ شکل صورت بگیرد:
۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)
استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما میتوانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را میبندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر میگیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:
۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم
شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه میکنید و متوجه میشوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض میکنید. تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض میکنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.
۲.مدیریت پویا
روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید. شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایینتر رفت، معامله خود را نقد میکنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه میدارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.
۶. گرفتن ریسک معاملات خارج از بورس خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن
باور کنید من اشخاص زیادی را دیدهام که بعد از سالها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معاملهگران بارها و بارها اشتباه خود را در تریدها تکرار میکنند اما اصلاً از خود نمیپرسند ایراد کار کجاست. شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید میکنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعدها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن میرسد که این استراتژی خود را که مکتوب کردهاید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.
سه قانون مدیریت ریسک در معاملات
کسب سود مستمر و درازمدت در بازارهای سرمایه خصوصاً برای معاملهگران تازهکار امر دشواری است. بله میدانم؛ لابد با خودتان میگویید صِرف خرید سهام و نگهداشتن آنکه کار سختی نیست و همه از پس آن برمیآیند؛ نیاز به پیشینه و مهارت خاصی هم ندارد؛ تنها کاری که باید بکنید این است که پشت سیستم بنشینید و پولهایی که معاملات به سویتان روانه میکنند را پارو کنید!
اما حقیقت ماجرا این نیست و انجام همین کارها در طولانیمدت ضعفهای ما را چه به لحاظ روانی، ضعف در اجرا و یا نداشتن تجربه نشان خواهد داد.
در این مطلب قصد دارم تا به مقولهی مدیریت ریسک در معاملهگری خصوصاً در بازارهای دارای اهرم (همانند بازار آتی سکه) بپردازیم. در اینجا نمیخواهیم صرفاً چندراه و چاه به شما نشان دهیم و بخواهیم که به ما اطمینان کنید و بیچونوچرا آنها را انجام دهید؛ بلکه با استفاده از اطلاعات و دادههای بهدستآمده از معاملات واقعیِ معاملهگرانی که باهدف کسب سود از بازار، وارد آن شدهاند، صحت و اتکاپذیری راهکارهایمان را به شما نشان خواهیم داد.
چرا مدیریت ریسک این اندازه مهم است؟
لُب کلام این است که شما نمیدانید در آینده چه چیزی پیش میآید. شغل شما بهعنوان یک معاملهگر، پیشبینی آینده بر اساس اطلاعات نصفه و نیمه ایست که در حال حاضر برایتان مهیاست. بخش اعظمی از آن اطلاعات هم بر مبنای آنچه قبلاً درگذشته رخداده است قرار دارد و درنهایت هم قادر خواهید بود سناریوهایی را بر اساس رخدادهای اقتصادی آتی یا انتشار اطلاعات بچینید؛ اما اصل ماجرا این است که ما با استفاده از اطلاعات قدیمی سعی داریم آینده را پیشبینی کنیم.
اما سؤال اینجاست که آیا اتفاقات مشابه همیشه به یکشکل روی میدهند؟ البته که نه. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، همهچیز تغییر میکند و همین مسئله، تحلیل بازارها را به امری چالشبرانگیز تبدیل میکند که برای بسیاری از فعالان بازار که اُفق بلندمدتی دارند، جذاب است؛ یادتان باشد که با تغییر مداوم شرایط بازارها، یک پیشبینی هیچگاه کامل و بیعیب و نقص نخواهد بود و هر اتفاقی محتمل است.
درنتیجه، بااینکه نمیخواهیم اهمیت تحلیل شما در محاسبهی بهترین احتمالات و شرایط را ناچیز جلوه دهیم، باید یادتان باشد که ممکن است تحلیل شما کاملاً نادرست از آب دربیاید چراکه هیچ روش تحلیلی در همهی شرایط و اوقات جواب نخواهد داد. اینجاست که پای مدیریت ریسک به داستان باز میشود تا بتوانید در صورت شکست تحلیلتان ، با کاهش ضرر، سرمایهی باقیماندهتان را نجات دهید.
اینقدر بر روی درصد بُردتان تمرکز نکنید!
تعداد زیادی از معاملهگران تازهوارد، عملکردشان را بر اساس تکتک معاملاتشان میسنجند؛ انگار هر معامله، جنگی است که حتماً باید در آن پیروز شوند! اما نکتهای که بدان توجه نمیکنند این است که اندازهی سود و ضررها را نباید باهم مقایسه کرد؛ مثلاً، ممکن است یک معاملهگر تنها در ۱۰٪ معاملاتش برنده شود اما همچنان، بااینکه در ۹۰٪ معاملاتش ضرر میکند، در سود بماند؛ شکست در ۹۰٪ اوقات باعث میشود این معاملهگران، خصوصاً در اوایل کار، همیشه احساس بدی داشته باشند، چراکه ما انسانها اصلاً آمادگی پذیرش شکست را نداریم؛ درواقع مغز ما با ضرر تناسب ندارد!
البته خیلی از همان تازهکارها اصلاً به این نقطه نمیرسند چون تعدد شکستها باعث میشود از ادامهی مسیر منصرف شوند و خودشان را از یادگیری این تجربه که درصد برد هدف نهایی معاملهگری در بازارهای مالی نیست، محروم میکنند.
چرا چنین چیزی اتفاق میافتد؟
شاید گاهی وقتها باید در یک نبرد ببازیم تا بتوانیم از جنگ سربلند بیرون بیایید. نه؟
بااینکه دلمان میخواهد همیشه در همه کارهایی که انجام میدهیم، برنده شویم، اما خوب… زندگی اینطور پیش نمیرود. منابع و سرمایه ما محدود هستند و به همین دلیل، ما باید بهصورت هوشمندانهای آنها را در فعالیتهایی که بیشترین منفعت را در دستیابی به اهداف نصیب ما میکنند، مصرف کنیم. در غیر این صورت، با ریسک اتلاف منابع محدودمان بر روی فعالیتهای بیثمر (و معاملات زیان ده) مواجه خواهیم بود.
بهعلاوه، در اکثر مواقع هم ما با موقعیتهایی روبرو هستیم که کمبود آن منابع محدود، ما را در انجام فعالیتهای آتیمان هم محدود میکند؛ درست مانند از دست دادن بخش بزرگی از حسابتان بر روی یک معاملهی بد که باعث میشود مبلغ بسیار کمتری برای معاملات بعدی در حسابتان بماند؛ یا زمانی که روی یک سهم به دلیل بازگشایی و تعدیل منفی شدید، ضرر زیادی را تجربه میکنیم (خصوصاً که پرتفوی متنوعی هم نداشته باشیم)
ارتباط این مطلب با معاملهگری، در موقعیتهایی است که شما نمیتوانید از دست بدهید. شاید شما در میانهی یکروند قرار دارید یا در مورد یک معامله، احساس بسیار خوبی دارید، هر چه که هست، باید بدانید که معاملهگران با دنیایی از امید و البته برنامهریزی و تأمل بسیار کمی وارد یک موقعیت میشوند. نتیجه آنکه وقتی آن موقعیت، طبق مرادشان پیش نمیرود، صبر میکنند (از آن معامله خارج نمیشوند) یا بدتر از آن، با این تفکر که بازار اشتباه کرده است و اوضاع به روال درستش بر خواهد گشت، اقدام به دو برابر کردن خرید یا فروششان میکنند. (همان روش مخوف مارتینگل که برخی اساتید! به عنوان جام مقدس تدریس میکنند…)
یک اشتباه، آخرین اشتباه
دلیل اینکه بسیاری از معاملهگران قربانی این اشتباه میشوند این است که آنها در موقعیتهای زیان ده بیشازحد باقی میمانند اما زودتر از موعد، از معاملات سوددهشان خروج میزنند. وقتی معاملهای خلاف پیشبینی تریدر ادامه پیدا میکند، یک درگیری ذهنی ایجاد میکند که باعث میشود تریدر حد ضررش را حذف کند یا به امید برگشت شرایط، آن را پایینتر میآورد و درنهایت در آن معامله باقی میماند.
خطر اصلی این اشتباه فَجیع، از مرکب شدن ضرر نشاءت میگیرد. وقتیکه بخشی از سرمایهتان را در معاملهای از دست میدهید، با توجه به اینکه مبلغ کمتری در اختیاردارید، مجبورید سود بیشتری به دست آورید تا آن ضرر را هم جبران کنید. و اگر با اصرار بر اینکه تصمیمتان درست بوده است، ضررهای بیشتر و بیشتری بپذیرید، با سرعت بسیار بیشتری منجر به غرق شدن خودتان خواهید شد.
بهعنوانمثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، میبایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطهی سربهسرتان برگردید.
بنابراین، اگر صرفاً به این دلیل که نمیخواهید از یک معامله خارج شوید و اشتباه خود را بپذیرید، خودتان را مجبور به قبول ضررهای بیشتر و بیشتر میکنید، از چاله به چاه خواهید افتاد. در جدول پایین، خواهید دید که بعد ریسک معاملات خارج از بورس از هر ضرر، برای برگشتن به نقطهی سربهسر چقدر باید سود کنید.
اعلام مهمترین ریسک بورس تهران / شاخص مثبت میشود؟
ایرنا نوشت: یک کارشناس بازار سرمایه با اشاره به عوامل تاثیرگذار بر روند معاملات بورس، گفت: شاخص بورس به سطوح حمایت رسیده است، بنابراین انتظار میرود تا در هفته جاری به لحاظ تکنیکالی شاهد بازگشت نسبی تقاضا در بدنه بازار باشیم.
در ابتدای هفته ای که گذشت خبری از سوی بانک مرکزی در بازار منعکس شد مبنی بر اینکه براساس تصمیمهای جلسه دویست و بیست و یکم ستاد هماهنگی اقتصادی دولت در تاریخ هفتم اردیبهشت ۱۴۰۰، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران باید نسبت به فروش تدریجی ۲۰۰ میلیون دلار از منابع ارزی حساب صندوق توسعه ملی اقدام و منابع حاصل را به صندوق تثبیت بازار سرمایه واریز کند.
پیش از این رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده بود، مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار به صورت تدریجی فروخته و برای کمک به بورس به صندوق تثبیت بازار سرمایه واریز می شود که اقدام هفته گذشته بانک مرکزی اولین گام در همین راستا بود و ۱۵۰ میلیون دلار باقیمانده نیز به تدریج واریز خواهد شد.
اعلام چنین خبری در بازار، گمانه زنی هایی را در زمینه بهبود وضعیت بازار و بازگشت شاخص بورس به مدار صعودی ایجاد کرد اما برخلاف پیشبینیهای صورت گرفته، بازار هیچ توجهی به انجام تعهدات بانک مرکزی در زمینه واریز منابع مالی به صندوق تثبیت بازار سرمایه نداشت و معاملات خود را با روند منفی آغاز کرد که این موضوع بار دیگر باعث ترس سهامداران از علت عدم تاثیرپذیری معاملات از اقدامات انجام شده برای بهبود وضعیت بازار شد.
اکثر کارشناسان علت عدم تاثیرپذیری معاملات بورس از واریز منابع مالی به صندوق تثبیت بازار سرمایه را اینگونه اعلام کردند که واریز معادل ریالی ۵۰ میلیون دلار چندان رقم قابل توجهی نیست که بتواند تکانی را به روند معاملات بازار بدهد و مسیر شاخص بورس را به سمت صعودی که بازار از مدتها قبل در انتظار آن بود سوق دهد، سال گذشته سهامداران حقوقی و نیز دولت با سنجش واحد قیمتی دلار رقمی معادل صدها میلیون دلار سهام فروختند.
همچنین علت دیگر عدم بازگشت رشد به معاملات بورس چنین اعلام شده است که رقمی که از معادل ۵۰ میلیون دلار با معادل ریالی به دست می آید به هیچ عنوان قابل مقایسه با میزان فروش سهام از سوی حقوقی ها نیست.
افزایش قدرت نسبی تقاضا در بازار در ابتدای هفته گذشته
در این زمینه "امیرعلی امیرباقری" با اشاره به روند معاملات بورس در هفته ای که گذشت، افزود: در ابتدای هفته ای که گذشت قدرت نسبی تقاضا در بازار مشهود بود و در انتهای هفته با ایجاد امیدهای نسبی در زمینه مذاکرات وین و کاهش قیمت ارز، فشار فروش در بازار ظاهر شد که به دنبال آن شاخص بورس آخرین روز معاملاتی هفته گذشته را با نزول ١٩ هزار واحدی پایان داد.
وی در شرایط فعلی مهمترین عامل اثربخش بر بازار سرمایه را بحث ابهامات و ریسک های داخلی و خارجی دانست و گفت: در راس ابهامات خارجی، بحث مذاکرات وین، در مرکز توجه ابهامات داخلی، انتخابات ریاست جمهوری مطرح است.
امیرباقری خاطرنشان کرد: در حوزه سیاست خارجی به دلیل وجود امیدواری های نسبی در زمینه گشایش های سیاسی می توان انتظار داشت که در کوتاه مدت در بازار شاهد افزایش تورمی در قیمت ارز نباشیم و شوک های تورمی به بازار تحمیل نشود.
این کارشناس بازار سرمایه حوزه داخلی به بحث انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد و افزود: هر چند کاندیداها اکنون برنامه های اقتصادی متنوعی دارند اما هنوز بحث خاصی از این برنامه ها از سوی کاندیداها مطرح نشده است؛ بنابراین بازار نسبت به برنامه اقتصادی کاندیدادها ناآگاه است.
وی خاطرنشان کرد: روندی در طول چند سال شکل گرفته است که سبب تفکیک بحث اقتصادی از بحث سیاسی شده است و آن مساله چاپ پول، افزایش نقدینگی و سود بانکی بالا است.
امیرباقری گفت: رییس جمهوری جدید باید برنامه های خود را در مورد این مسایل به صورت شفاف عنوان کند تا بازار بتواند براساس برنامه های ارائه شده تصمیم گیری کند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: به نظر می رسد تصمیم گرفته شده است تا در میان مدت و بلندمدت به دلیل عدم تحمل فشارهای اقتصادی و شوک های تورمی، نرخ ارز با واقعیات موجود هماهنگ شود تا دیگر هر چند سال یکبار شاهد انفجارهای قیمتی و شوک در همه بازارها نباشیم که در انتها منجر به شوک های سیاسی و اجتماعی در کشور شود.
اصلیترین ریسکهای تهدید کننده معاملات بازار سهام
امیرباقری با تاکید بر اینکه اکثر سرمایه گذاران نسبت به این موضوع آگاه هستند که اکنون مهمترین ریسک بازار، ریسک مذاکرات وین، برداشته شدن تحریم و در نتیجه کاهش نرخ ارز است، گفت: اکثر شرکت های صادرات محور و بورسی با نرخ ارز فروش خود را به ثبت می رسانند و سود آنها به صورت مستقیم وابسته به نرخ ارز است، همچنین کاهش نرخ ارز و نزول آن به کمتر از سطوح روانی بر شاخص کل تاثیرگذار خواهد بود.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه شاخص کل به دلیل رفتارهای هیجانی بازار می تواند بر باقی سهام اثرگذار باشد و در کل شاخص بورس را قرمز پوش کند، اظهار داشت: این انتظار می رود سرمایه گذاران در کوتاه مدت و میان مدت بیشتر از آنکه احساسی رفتار کنند و هیجان را ملاک سرمایه گذاری خود قرار دهند به واقعیات توجه داشته باشند، به دنبال آن حجم نقدینگی را در نظر بگیرند تا بتوانند قیمت معقول و کانال منطقی برای نرخ ارز در میان مدت را محاسبه کنند و براساس محاسبات بتوانند چشم اندازهای آتی خود را از بازار سرمایه داشته باشند.
وی اظهار داشت: سرمایه گذاران باید به متغیرهای آتی و حاضر در بعد داخلی و جهانی مانند قیمت و ریسک های جهانی توجه داشته باشند و تحلیل خود را بر اساس آنها انجام دهند.
روند معاملات بورس در هفته جاری
امیرباقری ریسک معاملات خارج از بورس روند معاملات در هفته جاری را پیش بینی کرد و افزود: شاخص بورس به سطوح حمایت رسیده است؛ بنابراین انتظار می رود تا در هفته جاری به لحاظ تکنیکالی شاهد بازگشت نسبی تقاضا در بدنه بازار باشیم هر چند این تقاضا را نباید به عنوان ایجاد روندی جدید در بازار در نظر گرفت.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه به لحاظ تکنیکالی میتوانیم نوساناتی را در ریسک معاملات خارج از بورس بازار شاهد باشیم، اظهار داشت: بازار از این به بعد تحلیل محور شده و راه سهام از یکدیگر جدا می شود، سرمایه گذاران نباید در انتظار رشد کلی بازار باشند، بلکه بهتر است رشد شرکت ها و صنایع را با توجه به قدرت رقابت پذیری داخلی و عوامل تحلیلی را در نظر بگیرند و اینگونه انتظارات خود را با موقعیت جدید بازار هماهنگ کنند.
نوسان سنگین در قیمت رمز ارزها
وی به نوسانات قیمت رمز ارزها در هفتهای که گذشت تاکید کرد و گفت: در بعد جهانی در هفته ای گذشت شاهد نوسان قیمت سنگین در رمز ارزها بودیم، از آنجایی که این رمز ارزها براساس روش های استاندارد قیمتی ارزش گذاری نمی شود در نتیجه امکان مقایسه قیمتی با ارزش ذاتی آنها وجود ندارد و نمی توان در مورد حباب قیمتی به صورت علمی بحث و اظهارنظر کرد؛ بنابراین به طور معمول ارزش گذاری رمز ارزها براساس عملکرد و کارکرد آنها در نظر گرفته میشود.
امیرباقری خاطرنشان کرد: به طور طبیعی، قیمت رمز ارزها تحت تاثیر تغییر کارکرد و عملکرد آنها قرار می گیرد و سرمایه گذاران باید نسبت به این مقوله آشنا باشند که سرمایه گذاری در این بازار نسبت به سایر بازارها بسیار پرریسک است زیرا علاه بر ریسک های نوسانات بازار جهانی، ریسک های بازار داخلی و ریسک احتمال ایجاد قانون و مقررات بر آنها تاثیرگذار خواهد بود که این امر باعث شده است تا این بازارها جزو سرمایه گذاری های بسیار پرریسک طبقه بندی شود.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: سرمایه گذارانی که قصد دارند وارد این حوزه شوند باید منتظر باشند تا در ابتدا الزامات قانونی مهیا شود و سپس اقدام به سرمایه گذاری کنند.
دیدگاه شما