محاسبه سطوح پیوت
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی پیوت پوینت در تحلیل تکنیکال و بورس چیست؟
استراتژی پیوت پوینت در تحلیل تکنیکال و بورس چیست؟
از اندیکاتور پیوت محاسبه سطوح پیوت به عنوان یک اندیکاتور پیشرو استفاده می شود و معامله گران با استفاده از اندیکاتور پیوت یوینت روند و حرکت اصلی بازار در طول روز را بررسی و محاسبه میکنند، معامله گران حرفه ای، بسته به سبک معاملاتی خود پیوت ها را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب می کنند، اما استراتژی پیوت پوینت در تحلیل تکنیکال و بورس چیست؟ در ادامه با آموزش اندیکاتور پیوت پوینت با شما هستیم.
استراتژی معامله با پیوت پوینت در تحلیل تکنیکال
کلمه پیوت یعنی بازگشت و در بازار به نقاط بازگشتی قیمت، نقاط پیوت گفته می شود، تعداد زیادی از استراتژیهای معاملاتی بر اساس محاسبه نقاط پیوت تشکیل شده است و از سال های گذشته معاملهگران حرفه ای بازار سرمایه با استفاده از این سیستم محاسباتی سود میبرند.
از پیوت پوینت ها در استراتژی های معاملاتی مختلفی استفاده می شود. معامله گران حرفه ای، بسته به سبک معاملاتی خود پیوت ها را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب می کنند. در واقع موفقیت یک سیستم پیوتی تا مقدار زیادی به حرفه ای بودن معامله گر در ارتباط دادن آن با سایر ابزارهای تکنیکال بستگی دارد.
اندیکاتور پیوت پوینت از اجزای زیر تشکیل شده است:
- یک نقطه مرکزی (خط پیوت)
- ۳ سطح مقاومتی (Resistance) در بالای نقطه مرکزی
- ۳ سطح حمایتی (Support) در پایین نقطه مرکزی
از اندیکاتور پیوت به عنوان یک اندیکاتور پیشرو استفاده می شود و معامله گران با استفاده از اندیکاتور پیوت یوینت روند و حرکت اصلی بازار در طول روز را بررسی و محاسبه میکنند.
دریافت سیگنال با استفاده از پیوت پوینت
با استفاده از پیوت پوینت می توان سیگنال های مختلفی را دریافت که به شرح زیر می باشد:
سیگنال شناسایی روند (Trend Identification Signals) :
معامله گران معمولا جهت بازار را با استفاده از نقطه پیوت مرکزی تعیین می کنند. در واقع معامله گران در این روش تنها از سیگنال های که در جهت روند بازار باشد استفاده میکنند.
سیگنال خرید: سیگنال خرید در این روش زمانی صادر می شود که قیمت بالای خط پیوت (پیوت مرکزی) باشد.
سیگنال فروش: سیگنال فروش در این روش زمانی صادر می شود که قیمت زیر خط پیوت (پیوت مرکزی) باشد.
سیگنال شکست قیمتی (Price Breakout Signals) :
سیگنال شکست قیمتی به طور معمول به صورت زیر می باشد:
سیگنال خرید: زمانی که حرکت قیمت از سمت پایین به بالا بتواند نقطه مرکزی را بشکند.
سیگنال فروش: زمانی که حرکت قیمت از سمت بالا به پایین بتواند نقطه مرکزی را بشکند.
سیگنال برگشت قیمتی (Price Reversal Signal) :
سیگنال بازگشتی به طور معمول به صورت زیر می باشد:
سیگنال خرید: سیگنال خرید زمانی صادر میشود که قیمت به سمت یکی از سطوح حمایتی حرکت کند و بعد از نزدیک شدن و یا لمس سطوح حمایتی سریعا به سمت بالا برگردد.
سیگنال فروش: سیگنال فروش زمانی صادر می شود که قیمت به سمت یکی از سطوح مقاومتی حرکت کند و بعد از نزدیک شدن یا لمس سطوح مقاومتی سریعا به سمت پایین برگردد.
تعیین تیک پرافیت و استاپ لاس:
با استفاده از سطوح حمایتی و مقاومتی (Stop loss & Target point) میتوان حد ضرر و حد سود را تعیین نمود در واقع معامله گران میتوانند حد ضرر و حد سود خود را با استفاده از نقطه مرکزی پیوت و سطوح حمایتی و مقاومتی مشخص نمایند.
در صورتی که در زمان خرید قیمت ورود بالای نقطه مرکزی باشد، سطح مقاومتی ۱ و سطح مقاومتی ۲ را به عنوان حد سود و سطح حمایتی ۱ را به عنوان حد ضرر در نظر میگیریم.
در صورتی که در زمان فروش، قیمت زیر نقطه مرکزی باشد، سطح حمایتی ۱ و سطح حمایتی ۲ را به عنوان حد سود و سطح مقاومتی ۱ را به عنوان حد ضرر در نظر میگیریم.
معاملهگری با استفاده از نقاط پیوت
از این اندیکاتور به ندرت در بازههای زمانی بلند مدت استفاده می شود و بیشترین کاربرد این اندیکاتور در بازه های زمانی کوتاه مدت می باشد بصورتی که تعداد زیادی از معاملهگران از پیوتها در معاملات کوتاه مدت، اسکالپینگ و در بازههای زمانی کمتر از تایم فریم ۳۰ دقیقه استفاده میکنند.
البته لازم به ذکر است که معاملهگران حرفه ای، فقط بر سیگنالهای این اندیکاتور برای ورود به معاملات تکیه نمیکنند ولی میتوانند با محاسبه و بررسی نقاط عطف، تصمیمات درستی برای معامله سهم بگیرند.
به تصویر بالا توجه کنید، همانطور که مشاهده میکنید قیمت همیشه قادر به شکستن سطح نیست و اکثرا به سطح واکنش نشان داده و برمیگردد. با استفاده از پیوت ها و تعیین حد ضرر میتوانید زیانهای احتمالی را کاهش و تعداد معاملات سودآور خود را افزایش دهید.
اندیکاتور پیوت فیبوناچی
اندیکاتور پیوت فیبوناچی بر اساس نسبت های فیبوناچی گذشته به شناسایی نقاط احتمالی حمایت و مقاومت میپردازد. در بیشتر مواقع، نمودار قیمت واکنش های خوبی به حمایت ها و مقاومت هایی که توسط این اندیکاتور شناسایی شده نشان می دهد.
به تصویر بالا توجه کنید، بااستفاده از ابزار فیبوناچی سطوح حمایت و مقاومت مشخص شده و میتوان بااستفاده از این خطوط سیگنالهای خرید و فروش در بازار را بررسی نمود.
توجه داشته باشید هرچقد قیمت از سطح اصلی دور شود، احتمال اینکه قیمت از سمت سطوح حمایت یا مقاومت برگردد محاسبه سطوح پیوت بیشتر خواهد بود.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
آموزش شناسایی فوری و سریع انواع پیوت در بورس|پیوت چیست ؟
پیوت در بورس جز نقاط پر اهمیت قیمتی است، آن جا همان جایی است که قیمت از خود عکس العمل مثبت یا منفی بروز می دهد، نقاط سرنوشت سازی در نمودار بوجود می آید که قیمت را به بالا یا پایین پرتاب می کند، پیوت در بورس در نمودار های قیمتی به راحتی قابل مشاهده است:
خوب به شکل بالا دقت کنید این نقاط در نمودار بانک ملت در حدودا 8 ماه تشکیل شده اند، نقاطی که با مستطیل نشان داده شده باعث شده اند که قیمت یا از حرکت بیاستد یا مجدد شروع به حرکت کند، سد جلوی راه قیمت شده اند یا سکوی پرش چنین نقاطی با چشم و با اولین نگاه به نمودار ها قابل مشاهده اند.
اما پیوت ها به همین سادگی نیستند، انواع مختلفی دارند که با محاسبات مختلف در نمودار می توان آنها را بدست آورد. در ادامه به انواع محاسبات پیوت و انواع خاص آن اشاره خواهیم داشت با ما همراه باشید.
شناسایی پیوت مینور و ماژور
همان طور که در شکل بالا مشاهده کردبد مناطقی هستند که قیمت را تکان می دهند ما به آنها پیوت می گوییم، اما باید توجه داشته باشیم پیوت ها در هر تایم فریمی شکل می گیرند و اهمیت خاص خود را نیز دارا می باشند، بعضی پیوتها مانند پیوت های شکل بالا نیستند یعنی به راحتی با اولین نگاه قابل تشخیص نیستند برای بدست آوردن و دیدن این پیوت ها نگاه عمیق تر و باز تری به تکنیکال و نمودار لازم است با هم به شناسایی پیوت های مینور و ماژور مشغول شویم.
پیوت مینور
در شکل زیر شاهد یک ترند یا روند صعودی هستیم، در طی یک روند صعودی بارها و بارها نمودار به طرق مختلفی خلاف جهت روند صعودی حرکت می کند اما همچنان رویه مثبت خود را حفظ کرده و ادامه می دهد، به این خلاف جهت حرکت کردن ها اصلاحات میان روندی گفته می شود.
این اصلاحات محل هایی است که بازیگران بازارهای مالی از سهام نوسان می گیرند و در راستای رسیدن به اهداف بالاتر پول ذخیره می کنند، وقتی همچنان روند ما ادامه دارد و اصلاحات ما کوتاه است ( در مقایسه با موج قبلی خود) پیوت های محاسبه سطوح پیوت مینور تشکیل می شوند.
همین مسئله در روند نزولی یا رنج ها نیز حاکم است، مناطقی که روند کلی و رویه اصلی بازار را تغییر نمی دهند ولی نقاط چرخش نمودار به حساب می آیند و در جهت ادامه رویه فعال و قوی بازار تشکیل شده اند.
به شکل زیر توجه کنید:
سهمی که در شکل بالا مشاهده می کنید پالایش نفت اصفهان است، نقاط چرخش کوچک با فلش های آبی رنگ مشخص شده اند آنها نقاطی هستند که در راستای روند صعودی اولیه و روند نزولی که در امتداد روند قبلی شکل گرفته است به وجود آمده اند.
کاملا واضح است پیوت در بورس و در هر جایی که ما با نمودار قیمتی سر و کار داریم به راحتی مسیر رشد و افت نمودار را به ما نشان می دهند از اتصال پیوت ها به یکدیگر معمولا خطوط ترند رسم میشود که با امتداد آنها به پایان یا آغاز یک روند یا رنج پی می بریم.
پیوت ماژور
همان نقاطی که در ابتدای مقاله نیز با هم در موردشان صحبت کردیم، مناطقی که باعث چرخش واقعی نمودار می شوند.
مینورها در طی یک روند به ادامه ترند کمک می کنند، اما ماژورها باعث تغییرات بزرگ نموداری می شوند، آنها همه چیز را تغییر می دهند پیوت های ماژور زمانی تشکیل می شوند که تغییر عمده ای در حال شکل گرفتن است و دیگر رویه سابق بر بازار حاکم نیست، پالایش نفت اصفهان را به خاطر دارید:
این بار نیز به همان شکل نگاه می کنید، اما با تفاوت دور شدن از قیمت.
وقتی کمی از زوم نمودار کم کنیم وضوح قیمت کمتر می شود و نوسانات کوچک با راحتی قابل تشخیص نیستند، اینجاست که به صورت واضح می توانید مناطقی را بیابید که قیمت را به طرز واقعی تغییر داده اند، در شکل بالا پیوت شماره 1 یک رنج میان مدتی را تبدیل به یک روند صعودی بزرگ کرده است، پیوت شماره 2 اما این روند را خاتمه داده باعث شده نمودار روند صعودی را با رنج و بعد از آن با روند نزولی جایگزین کند، پیوت شماره 3 روند پر قدرت نزولی را شکست داده و یک رنج بزرگ راه انداخته است.
اینها پیوت های ماژور هستند، تغییر اساسی ایجاد کرده اند باعث شده اند نمودار و قیمت حرکاتی را از خود بروز دهد که تا به قبل به رویه دیگری ادامه می داده است. همواره در خاطر داشته باشید ماژورها تغییر می دهند مینورها ادامه.
پیوت در تحلیل تکنیکال
خوب تا به اینجا معنی پیوت در نمودار را به خوبی درک کردیم، دیدیم چگونه پیوت های کوچک رویه را ادامه می دهند و پیوت های بزرگ و ماژور باعث تغییر رویه قبلی می شوند، پیوت در بورس اما به طرق دیگری نیز قابل محاسبه است.
پیوت های نمودار را کنار بگذاریم به سراغ قیمت برویم حتما میتوانیم با محاسبات ریاضی نیز پیوت های معتبری را طراحی کنیم که در آینده برای ما کاربرد داشته باشند.
پیوت های محاسباتی، پیوت هایی کمکی در تکنیکال
برویم با قیمت محاسبات ریاضیات، نقاط حساس نمودار را پیدا کنیم:
در نمونه بالا شاهد محاسبه پیوت به روشی ساده هستیم، بعد از محاسبه پیوت r و s نیز محاسبه شده اند.
R ها همان resistance ها همان مقاوت ها هستند و S ها همان support ها یا حمایت ها هستند، اینها به راحتی در نمودار به ایفای نقش می پردازند، خوب دقت کنید در هر تایم فریمی شما می توانید بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن نمودار را در فرمول بالا قرار دهید و از طریق آن قیمت هایی را بدست بیاورید که احتمالا در گذشته به آن عکس العمل داشتیم و در آینده نیز با عکس العمل هایی از نمودار در این نقاط مواجه می شویم.
نکته اساسی در مورد پیوت های محاسباتی این است، که اگر ما در یک مدت 3 ماهه به محاسبه آن ها می نشینیم، اعتبار بیشتری پیدا می کنند تا اینکه ما بخوایم پیوتی در تایم یکماهه را محاسبه کنیم.
پیوت در بورس
انواع پیوت چه محاسباتی چه پیوت های مینور و ماژور یک قصد بیشتر ندارند، آن هم پیدا کردن نقاط چرخش اساسی بازار است.
در دوره بیت کوین و رمز ارزها به صورت مفصل روش هایی برای تحلیل بر اساس پیوت ها را مطرح کرده ام پیشنهاد می کنم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی معتبر و سیستم تحلیلی قوی این دوره را تهیه کنید.
پیوت در بورس تهران تاثیر زیادی دارد، نمودار سهام بورس تهران به راحتی آب خوردن به پیوت های نموداری عکس العمل نشان می دهند، پیوت های محاسباتی نیز معمولا در آتی قیمات سهام تاثیر گذارند، شما می توانید با نگارش فیلتری در سایت tsetmc پیوت های محاسباتی دقیقی در سهام بورس تهران را در یک پنجره ببینید، در آینده ای نزدیک این فیلتر را در همین صفحه در اختیارتان قرار خواهیم داد.
شناسایی نمودار پیوت
خوب برویم به سراغ روش دیگری در نمودار برای پیدا کردن پیوت ها، پیوت های مینور و ماژور راه های تشخیص دیگری نیز دارند یا بهتر بگوییم تعاریف متعددی در زمینه پیوت های مینور و ماژور وجود دارد.
تغییرات قیمت به صورت واضح در نمودار اولین تعریف از پیوت ماژور است، اینجا به روش های دیگر پیدا کردن پیوت مازور و مینور اشاره خواهیم کرد.
حتما مقاله فیبوناچی را مطالعه کرده اید، اگر نه همین الان به مطالعه آن مقاله بشینید، روش رسم فیبوناچی در اینجا به ما کمک بسیار زیادی خواهد کرد.
به شکل زیر دقت کنید و توضیحات را کامل بخوانید:
همانطور که در شکل بالا مشخص است، ما دو فیبوناچی برای دو موج مختلف رسم کرده ایم، یکی از آنها ریز موجی در موج صعودی بزرگ است در تعاریف پیووت های تکنیکال قیمت اگر بیش از 38 درصد موج قبلی خود را اصلاح کند و به سمت روند برگشت داشته باشد در ان نقاط پیوت تشکیل شده است، با این تعریف در موج اولیه که فیبوی آن به صورت رنگی و پشت زمینه دار است ما پیوت ماژور نداریم.
اما در فیبوی بزرگ ما شاهد افت قیمتی تا زیر 38 فیبو هستیم و بعد از آن می بینیم محاسبه سطوح پیوت قیمت کمی بالا رفته و مجدد به ریزش ادامه داده است، این پیوت می تواند یک پیوت ماژور باشد که با شکستن سطح آن روند به حالت نزولی شارپ به پایین آمده است.
ماژورها و تغییر فاز مکدی
تا اینجای مقاله یاد گرفتیم می توان سطوح ماژور و مینور را به صورت چشمی یا با محاسبات یا با کمک فیبوناچی محاسبه کرد، حالا برویم به سراغ مکدی، این اوسیلاتور محبوب در تمامی بازار های مالی به جرات می توان گفت از نظر قدرت تشخیص و کاربرد بهترین اوسیلاتور بازار مکدی است، این اوسیلاتور با واگرایی و خطوط مختلف داخل خود می تواند راه گشای تغییرات نمودار و تغییر فاز بازار از صعودی به نزولی و بلعکس باشد.
در شکل بالا سه خط عمودی را ببینید، تغییر فاز در مکدی از مثبت به منفی نیز اتفاق افتاده است، این موضوع اختلاف نظری بین روش انتخاب ماژور ها ما بین فیبوناچی و مکدی به وجود می آورد، در شکل بالا اولین تغییر فاز در میانه روندی بزرگ تشکیل شده است.
دقت کنید این محل در فیبوناچی به عنوان ماژور محاسبه نشده است، لذا باید به این موضوع دقت کنیم که اطلاحات میان روند بیشتر مینور هستند تا ماژور اما هردو این روش ها به طریقی ما را به سر منزل مقصود می رسانند، در نمودار بالا بعد از خط دوم عمودی و ریزش نمودار اولین حمایت جدی و تشکیل یک ماژور مکدی در نقطه ای اتفاق می افتد که در گذشته نیز شاهد عکس العمل به آن بوده ایم.
کلام آخر
این مقاله باز هم بروز خواهد شد و وعده ما در زمینه فیلتر پیوت های بورسی عملی می شود، اما لازم می دونم یک نکته رو متذکر بشم، ما اینجا چند روش برای پیدا کرد پیوت های ماژور مطرح کردیم.
اینکه بخواهیم از همه آنها در نمودار استفاده کنیم کار بسیار غلطی است، راه حل ما فقط و فقط استفاده از یک روش است نه شیفت کردن بین روش های محاسباتی، لذا از این به بعد یک روش از روش های بالا را برای محاسبه پیوت انتخاب کنید و دیگر روش خود را تغییر ندهید.
منتظر ما باشید با مقالات بیشتر…
سوالات متداول :
معنی پیوت در بورس چیست ؟
پیوت در بورس جز نقاط پر اهمیت قیمتی است، آن جا همان جایی است که قیمت از خود عکس العمل مثبت یا منفی بروز می دهد، نقاط سرنوشت سازی در نمودار بوجود می آید که قیمت را به بالا یا پایین پرتاب می کند.
پیوت های محاسباتی دقیقا چه هدفی را دنبال می کنند؟
انواع پیوت چه محاسباتی چه پیوت های مینور و ماژور یک قصد بیشتر ندارند، آن هم پیدا کردن نقاط چرخش اساسی بازار است.
آیا بهتر نیست از چند روش محاسباتی برای پیوت استفاده کنیم ؟
راه حل ما فقط و فقط استفاده از یک روش است نه شیفت کردن بین روش های محاسباتی، لذا از این به بعد یک روش از روش های بالا را برای محاسبه پیوت انتخاب کنید و دیگر روش خود را تغییر ندهید.
پیوت چیست؟ کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
پیوت یک نقطه در شاخص تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. نقطه پیوت خود به طور متوسط میانگین روز بالا و پایین و قیمت بسته شده در روز معاملاتی قبلی محاسبه سطوح پیوت است. در روز بعد، تصور می شود که معاملات در بالای نقطه پیوت نشان دهنده روند صعودی در حال انجام است، در حالی که معاملات در زیر نقطه پیوت نشان دهنده روند نزولی است.
نقطه پیوت پایه شاخص است، اما شامل سایر سطوح پشتیبانی و مقاومت است که براساس محاسبه نقطه پیوت پیش بینی می شود. همه این سطوح به معامله گران کمک می کند تا ببینند قیمت در کجا می تواند حمایت یا مقاومت کند. به همین ترتیب، اگر قیمت از طریق این سطوح حرکت کند، به معامله گر اطلاع می دهد که قیمت در آن جهت روند صعودی دارد.
نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟
Pivot point یک شاخص روزانه برای معاملات ارز های دیجیتال است. برخلاف میانگین متحرک یا نوسان نما ها که اگثر آنها ساکن هستند و در طول روز با همان قیمت ها باقی می مانند. این بدان معناست که معامله گران می توانند از این نقاط برای کمک به برنامه ریزی معاملات خود در پیشبرد تارگت های خود استفاده کنند.
به عنوان مثال، معامله گران می دانند که اگر قیمت به زیر نقطه پیوت برسد ، احتمالاً در اوایل بسته شدن کندل کوتاه می شوند. برعکس، اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت باشد ، آن ها خرید می کنند. S1 ، S2 ، R1 و R2 می توانند به عنوان قیمت های هدف در این معاملات و همچنین سطح توقف ضرر استفاده شوند.
ترکیب نقاط پیوت با سایر شاخص های روند روال معمول معامله گران است. یک نقطه پیوت که با میانگین متحرک 50 دوره یا 200 دوره (MA) یا سطح گسترش فیبوناچی همپوشانی یا همگرا باشد، به یک سطح حمایت یا مقاومت قوی تبدیل می شود.
نحوه محاسبه نقاط pivot محاسباتی
نقطه پیوت را می توان به یک نمودار اضافه کرد و به طور خودکار محاسبه و نشان داده می شود. در اینجا نحوه محاسبه آن ها با توجه به این نکته وجود دارد که عمدتا معامله گران روز از نقاط پیوت استفاده می کنند و اساس آن بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن به روز معاملات قبلی است.
1- پس از بسته شدن بازار، یا قبل از شروع روز بعد ، high و low روز و هم چنین بسته شدن آخرین معاملات قبلی را پیدا کنید.
2- مقدار high، low و close را جمع کنید و سپس بر سه تقسیم کنید.
3- این قیمت را روی نمودار به صورت P علامت گذاری کنید.
پس از مشخص شدن P ، S1 ، S2 ، R1 و R2 را محاسبه کنید. high و low این محاسبات مربوط به روز معاملات قبلی است.
استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس
ابزاری که سطح هایِ احتمالیِ حمایت [۱] و مقاومت [۲] را برای معامله گرانِ فارکس فراهم می کند و به آنها کمک می کند تا ریسک را کاهش دهند، نقطه ی پیوت [۳] یا نقاط پیوت و مشتقاتِ آن می باشد.
استفاده از نقاط عطف مانندِ حمایت و مقاومت به تعیینِ زمانِ ورود به بازار، و مکانِ قرار دادنِ توقف ها و حد سودها، کمک می کند.
با این حال، بسیاری از معامله گرانِ مبتدی به اندیکاتورهای تکنیکال [۴] نظیرِ واگرایی- همگراییِ میانگینِ متحرک (MACD) [۵] و شاخصِ قدرتِ نسبی (RSI) [۶] توجه بسیار زیادی می کنند.
این اندیکاتورها، با وجود اینکه مفید هستند، نمی توانند نقطه ای را شناسایی کنند که ریسک را تعریف می کند. ریسکِ نامعلوم می تواند به اخطارهای کسری سرمایه [۷] منجر شود، اما ریسکِ محاسبه شده، احتمال موفقیت را در طی بلند مدت، به طور قابل توجهی بالا می برد.
در این مقاله، ما درباره ی این موضوع بحث می کنیم که چرا ترکیب نقاط پیوت و ابزارهای سنتیِ تکنیکال، نسبت به ابزارهای تکنیکال به تنهایی، قدرتمند تر می باشد، و فایده ی نقاط پیوت را در بازار فارکس نشان می دهیم.
نقاط پیوت ۱۰۱
نقطه ی پیوت برای نشان دادنِ یک تغییر در گرایش بازار و برای تعیینِ روندهایِ کلی در طی یک فاصله ی زمانی استفاده می شود، مثل اینکه آنها محور هایی باشند که معاملات در آنجا به بالا یا پایین، نوسان می یابند.
نقاط پیوت که در اصل توسطِ معامله گران بورس [۸] در مبادلات فیوچرز یا آتی [۹] و سرمایه ی شناور [۱۰] استفاده می شدند، اکنون بیشتر در رابطه با سطح های حمایت و مقاومت، برای تائید روند و به حداقل رساندنِ ریسک، مورد استفاده قرار می گیرند.
مانند شکل هایِ دیگرِ تحلیلِ خطِ روند [۱۱] ، نقاطِ پیوت بر روابطِ مهمِ بینِ سقف، کف و قیمت های پایانی [۱۲] معامله در بین روزهای معاملاتی، تمرکز می کند؛ یعنی ، قیمت های روزِ قبلی برای محاسبه ی نقطه ی پیوت برای روز معاملاتی فعلی استفاده می شوند.
با اینکه آنها می توانند تقریبا برای هر ابزار معاملاتی به کار برده شوند، در بازار فارکس (FX)، مخصوصا در زمانِ معامله ی جفت ارزهای معاملاتی، به طور فوق العاده ای مفید می باشند.
بازارهای فارکس دارای نقدینگی بالایی می باشند و با حجم بسیار بالایی در آنها معامله انجام می شود که تاثیر دستکاریِ بازار را کاهش می دهد که در غیر این صورت ممکن است از پیش بینی های سطح های محاسبه سطوح پیوت حمایت و مقاومتِ ایجاد شده توسطِ نقاط پیوت، جلوگیری کند.
سطح های حمایت و مقاومت
درحالیکه نقاط محوری بر اساس محاسباتِ خاص شناسایی می شوند تا به تعیینِ سطح های مقاومت و حمایتِ مهم کمک کنند، خودِ سطح های حمایت و مقاومت بر مکان های عینیِ بیشتری تکیه می کنند تا به تعیین فرصت های احتمالیِ شکستِ معاملاتی کمک کنند.
خطوط حمایت و مقاومت یک ساختار نظری می باشد که برای نشان دادنِ عدم تمایلِ ظاهریِ معامله گران برای پیشرفتِ قیمتِ دارایی [۱۳] ، فراتر از نقاط خاص، استفاده می شود.
اگر به نظر رسد که معاملهی صعودی [۱۴] قبل از توقف و بازگشت / یا معکوس شدن، تا یک سطحِ پایدار افزایش یابد، گفته می شود که معامله به سطح مقاومت رسیده است.
اگر به نظر رسد که معامله ی نزولی [۱۵] قبل از اینکه دوباره به طور مداوم به سمت بالا حرکت کند، در یک نقطه ی قیمتِ خاص به کف برخورد کند، گفته می شود که معامله به سطح حمایت رسیده است.
معامله گران، از طریقِ سطح های شناسایی شدهی حمایت و مقاومت، به عنوانِ نشانهای از توسعهی روندهای جدید و شانس دست یافتن به سود سریع، به دنبالِ شکسته شدنِ قیمت ها می باشند. تعداد زیادی از استراتژیهای معاملاتی، بر خط های حمایت / و مقاومت تکیه می کنند.
محاسبه ی پیوت ها
چندین فرمولِ مشتق وجود دارد که به ارزیابی نقاط پیوتِ حمایت و مقاومت بینِ جفت ارزها در بازار فارکس، کمک می کنند. می توان این مقادیر را در طول زمان دنبال کرد تا در مورد احتمال گذشتنِ قیمت ها از سطح های معین، قضاوت کرد. محاسبه با قیمت های روزِ قبل شروع می شود:
نقطه ی پیوت فعلی = سقف (قبلی)+ کف (قبلی )+ قیمت پایانی [۱۶] (قبلی) ۳
سپس می توان از نقطه ی پیوت برای محاسبه ی سطح حمایت و مقاومتِ تخمین زده محاسبه سطوح پیوت شده برای روز معاملاتی فعلی، استفاده کرد.
- مقاومت ۱= (۲* نقطه ی پیوت ) – کف (دوره ی قبل)
- حمایت ۱= (۲x نقطه ی پیوت ) – سقفِ (دوره ی قبل)
- مقاومت ۲= (نقطه ی پیوت – حمایت ۱ ) + مقاومت ۱
- حمایت ۲= نقطه ی پیوت – ( مقاومت ۱- حمایت ۱ )
- مقاومت ۳ = (نقطه پیوت – حمایت ۲) + مقاومت ۲
- حمایت ۳= نقطه پیوت – (مقاومت ۲- حمایت ۲)
برای درکِ کاملِ اینکه نقاط پیوت چقدر خوب می توانند کار کنند، آمارهای جفت ارز EUR/USD (یورو/ دلار آمریکا) را جمع آوری کنید تا متوجه شوید که فاصله ی هر کف و سقف از هر سطحِ مقاومت (R1, R2, R3) و حمایت (S1, S2, S3) محاسبه شده، چقدر می باشد.
برای اینکه خودتان محاسبه کنید:
- نقاط پیوت، سطح های حمایت و مقاومت را برای x روز محاسبه کنید.
- نقاط پیوت حمایت را از کفِ قیمتِ واقعی روز کم کنید (قیمت کف – S1 ، قیمت کف – S2، قیمت کف– S3).
- نقاط پیوت حمایت را از سقف قیمت واقعی روز کم کنید (سقف قیمت- R1، سقف قیمت – R2، سقف قیمت – R3).
- میانگین را برای هر تفاضل، محاسبه کنید.
نتایج از زمانِ آغازِ معامله با یورو (۱ ژانویه، با اولین روز معاملاتی در ۴ ژانویه ۱۹۹۹)
- کف واقعی، به طور میانگین، ۱ پیپ پایین تر از سطح حمایت ۱ می باشد.
- سقفِ واقعی، به طور میانگین، ۱ پیپ پایین تر از سطح مقاومتِ ۱ می باشد.
- کف واقعی، به طور میانگین، ۵۳ پیپ بالاتر از سطح حمایت۲ می باشد.
- سقفِ واقعی، به طور میانگین، ۵۳ پیپ پایین تر از سطح مقاومتِ ۲ می باشد.
- کف واقعی، به طور میانگین، ۱۵۸ پیپ بالاتر از سطح حمایت ۳ می باشد.
- سقفِ واقعی، به طور میانگین ، ۱۵۹ پیپ پایین تر از سطح مقاومتِ ۳ می باشد.
قضاوت احتمالها
آمار نشان می دهد که نقاط پیوت محاسبه شده ی S1 و R1، یک معیار مناسب برای قیمت سقف و کفِ واقعیِ روز معاملاتی می باشند.
یک گام عقب تر می رویم، ما تعداد روزهایی را محاسبه کرده ایم که کف، نسبت به S1، S2 و S3 پایین تر بود و تعداد روزهایی که سقف نسبت به R1 ، R2و R3 بالاتر بود.
نتیجه: از زمان آغاز محاسبه سطوح پیوت معامله با یورو از ۱۲ اکتبر ۲۰۰۶ ،۲۰۲۶ روز معاملاتی می باشد.
- کفِ قیمتِ واقعی، ۸۹۲ برابر، یا ۴۴ % از مواقع، نسبت به S1 پایین تر می باشد.
- سقف قیمت واقعی ۸۵۳ برابر، یا ۴۲% از مواقع، نسبت به R1 بالاتر می باشد.
- کفِ قیمتِ واقعی، ۳۴۲ برابر، یا ۱۷ % از مواقع، نسبت به S2 پایین تر می باشد.
- سقف قیمت واقعی ۳۵۴ برابر، یا ۱۷% از مواقع ، نسبت به R2 بالاتر می باشد.
- کفِ قیمتِ واقعی، ۶۳ برابر ، یا ۳ % از مواقع ، نسبت به S3 پایین تر می باشد.
- سقف قیمت واقعی ۵۲ برابر ، یا ۳% از مواقع، نسبت به R3 بالاتر می باشد.
این اطلاعات برای یک معامله گر مفید می باشند؛ اگر شما بدانید که در ۴۴% مواقع، جفت ارز از S1 پایین تر رفته است، با دانستنِ اینکه آن احتمال به نفعِ شما می باشد، می توانید یک حد ضرر را با اطمینان در پایین S1 قرار دهید. علاوه براین، شما ممکن است حد سود را درست در پایینِ R1 قرار دهید چون می دانید که سقف قیمت در آن روز، فقط ۴۲ % مواقع، از R1 فراتر رفته است. همچنین، این احتمالات با شما هستند.
با این وجود، درک این موضوع مهم است که اینها احتمال هستند و قطعی نیستند. به طور میانگین، سقف قیمت، ۱ پیپ زیر R1 قرار دارد و ۴۲% مواقع از R1 فراتر می رود. این نه به این معناست که سقف قیمت چهار روز از ۱۰ روزِ بعدی از R1 بیشتر می شود، و نه به این معنی است که سقف قیمت همیشه ۱ پیپ پایین تر از R1 باقی می ماند.
نقطه ی قوتِ این اطلاعات در این حقیقت نهفته است که شما می توانید با اطمینان، از قبل، سطوح احتمالیِ حمایت و مقاومت را اندازه گیری کنید، نقاط عطف را برای تعیین محل توقف ها و حدها داشته باشید، و از همه مهمتر، درحالیکه خودتان را در موقعیتِ سود دهی قرار می دهید، ریسک را محدود کنید.
به کار بردن اطلاعات
نقطه ی پیوت و مشتقات آن، سطوح احتمالیِ حمایت و مقاومت می باشند. مثالِ زیر، یک راه اندازی (یا ست آپ) را نشان می دهد که از یک نقطه ی پیوت به همراه نوسان گر نمای [۱۷] مشهور RSI استفاده می کند.
برای کسبِ اطلاعات بیشتر ” مومنتوم و شاخصِ قدرتِ نسبی [۱۸] ” و “آشنایی با نوسان گر نماها – بخش ۲: RSI [۱۹] “را مشاهده کنید.
واگرایی RSI در سطح حمایت / یا مقاومت
این معمولا یک معامله با نسبت سود به زیان بالا می باشد. زیان (یا ریسک) بر اساسِ آخرین سقف (یا کف برای یک خرید)، به خوبی تعریف شده است.
نقاط پیوت در مثالهای بالا با استفاده از داده های هفتگی محاسبه می شوند.
مثال بالا نشان می دهد از ۱۶ تا ۱۷ آگوست، R1 به عنوانِ مقاومتِ قابل اطمینان (اولین دایره ) در نقطه ی ۱٫۲۸۴۵ حفظ شده است، و واگرایی RSI نشان می دهد که حرکت صعودی، محدود شده است.
این نشان می دهد که، که در شکستِ پایینِ R1 با یک توقف در آخرین سقف و یک حد [۲۰] در نقطه ی پیوت، که اکنون سطحِ حمایت می باشد، یک فرصت برای اقدام به فروش وجود دارد:
- فروش استقراضی [۲۱] در نقطه ی ۲۸۵۳
- توقف در آخرین سقف در نقطه ی ۲۸۸۵
- حد در نقطه ی پیوت در ۲۷۸۴
اولین معامله ۶۹ پیپ سود با ۳۲ پیپ زیان کسب کرده است. نسبتِ سود به زیان ، ۲٫۱۶ بود .
هفته ی بعد ، دقیقا همین تنظیمات مشابه انجام شده. هفته با افزایش قیمت [۲۲] به بالاتر از R1 در نقطه ی ۱٫۲۹۰۸ شروع شد، که با واگراییِ نزولی نیز همراه بود.
سیگنالِ فروش محاسبه سطوح پیوت با نزول به پایینِ R1 در نقطه ای ایجاد شده است که ما می توانیم با یک توقف در آخرین سقف و یک حد در نقطه ی پیوت (که اکنون سطح حمایت می باشد) ، فروش استقراضی انجام دهیم:
- فروش استقراضی در نقطه ی ۲۹۰۷
- توقف در آخرین سقف در ۲۹۳۹
- حد در نقطه ی پیوت در ۲۸۰۲ .
این معامله ۱۰۵ پیپ سود و فقط ۳۲ پیپ زیان، داشته است. نسبتِ سود به زیان ۳٫۲۸ بود.
قوانین راه اندازی (ست آپ) [۲۳]
برای معامله گرانی که خرسی (یعنی فروشنده) هستند و در بازار اقدام به فروش می کنند، روشِ تنظیمِ نقاط پیوت نسبت به معامله گر گاوی (یعنی خریدار) که اقدام به خرید می کند، تفاوت دارد.
- واگراییِ نزولی را در نقطه ی پیوت شناسایی کنید، چه در R1 ، R2 یا در R3 (که معمولا در R1 متداولتر می باشد).
- وقتی که قیمت به پایین نقطه ی عطف کاهش یافت (می تواند نقطه ی پیوت R1, R2, R3 باشد )، یک پوزیشن فروش[۲۴] را با یک حد ضرر در آخرین سقفِ نوسان[۲۵] ، باز کنید.
- یک دستور حد (حدِ سود) را در سطح بعدی قرار دهید. اگر در سطح R2 اقدام به فروش کرده اید، هدف اول شما R1 می باشد. در این صورت ، سطح مقاومت قبلی، به سطح حمایت تبدیل می شود و برعکس.
برای فروش ها
- واگراییِ نزولی را در نقطه ی پیوت شناسایی کنید، چه در R1 ، R2 یا در R3 (که معمولا در R1 متداولتر می باشد).
- وقتی که قیمت به پایین نقطه ی عطف کاهش یافت (می تواند نقطه ی پیوت R1, R2, R3 باشد )، یک پوزیشن فروش[۲۶] را با یک حد ضرر در آخرین سقفِ نوسان[۲۷] ، باز کنید.
- یک دستور حد (حدِ سود) را در سطح بعدی قرار دهید. اگر در سطح R2 محاسبه سطوح پیوت اقدام به فروش کرده اید، هدف اول شما R1 می باشد. در این صورت ، سطح مقاومت قبلی، به سطح حمایت تبدیل می شود و برعکس.
برای خریدها
- واگراییِ صعودی را در نقطه ی پیوت شناسایی کنید، چه در S1، S2 یا در S3 (که معمولا در S1 متداولتر می باشد).
- وقتی که قیمت به بالای نقطه ی عطف افزایش یافت (می تواند نقطه ی پیوت S1, S2, S3 باشد )، یک پوزیشنخرید[۲۸] را با یک حد ضرر در آخرین کفِ نوسان[۲۹] ، باز کنید.
- یک دستور حد (حدِ سود) را در سطح بعدی قرار دهید. اگر در سطحS2 اقدام به خرید کرده اید، هدف اول شما S1 می باشد…سطح حمایت قبلی، به سطح مقاومت تبدیل می شود و برعکس.
نتیجه نهایی
نقاط پیوت در جهتِ معامله ی بازار تغییر می کنند، وقتی که به طور متوالی در نمودار رسم شوند، می توان از آنها برای شناساییِ روندهایِ کلیِ قیمت استفاده کرد.
آنها از اعداد مربوط به سقف، کف و قیمت های پایانی استفاده می کنند تا سطح حمایت یا مقاومت را در آینده ی نزدیک ارزیابی کنند.
نقاطِ پیوت ممکن است متداولترین اندیکاتورهای راهنما یی باشند که در تحلیل تکنیکال از آنها استفاده می شود.
نقاط پیوت بسیار متفاوتی وجود دارند، که هر یک فرمولهای خود یا فرمولهای مشتق خود را دارند، اما فلسفه ی معاملاتیِ ضمنیِ آنها، مشابه می باشد.
نقاط پیوت وقتی که با ابزارهای تکنیکال دیگر ترکیب می شوند، می توانند نشان دهند که چه زمانی سیل عظیم و ناگهانیِ معامله گران، به طور همزمان وارد بازار می شود.
این جریان های ورودی اغلب به شکست ها و فرصت هایی برای کسب سود برای معامله گرن فارکس که دامنه ی محدودی را برای خود تعیین کرده اند، منجر می شود.
نقاط پیوت به آنها این امکان را می دهد تا حدس بزنند از کدام نقاط مهم محاسبه سطوح پیوت قیمت باید برای ورود، خروج یا تعیینِ حد ضرر، استفاده کنند.
نقاط پیوت می توانند برای هر تایم فریمی محاسبه شوند.
یک معامله گر روزانه می تواند از داده های روزانه برای محاسبه ی نقاطِ پیوت هر روزاستفاده کند، یک معامله گر سویینگ می تواند از داده های هفتگی برای محاسبه ی نقاط پیوت برای هر هفته استفاده کند و یک معامله گر پوزیشن می تواند از داده های ماهانه برای محاسبه ی نقاط پیوت در آغاز هر ماه استفاده کند.
سرمایه گذاران حتی می توانند از داده های سالیانه استفاده کنند تا سطح های مهم را برای سال پیش رو، تخمین بزنند.
تحلیل و فلسفه ی معاملاتی صرفنظر از تایم فریم، یکسان باقی می ماند.
یعنی، نقاط پیوت محاسبه شده به معامله گر می گوید که در دوره ی پیش رو، سطح حمایت و مقاومت در کجا قرار می گیرند، اما معامله گر همیشه باید آماده ی فعالیت باشد – چون هیچ چیز در معامله گری مهم تر از آمادگی نیست.
پاورقی ها:
[۵] moving average convergence divergence (MACD)
[۶] relative strength index
[۷] margin call به معنای بسته شدن اجباری معاملات توسط بروکر در صورت رسیدن زیان به سطح معینی میباشد.
[۱۴] bull trading یا معامله ی گاوی
[۱۵] bear trading یا معامله ی خرسی
[۱۶] Close: قیمت پایانی ، یا قیمت بسته شدن معامله
[۱۷] Oscillator: اسیلاتور یا نوسان گر نما
[۱۸] “Momentum and the Relative Strength Index”
[۱۹] “Getting to Know Oscillators – Part 2: RSI.”
[۲۳] Setup ست اپ، تنظیمات،
جهت دریافت پی دی اف این کتاب لطفا نام خود را به همراه آدرس ایمیلتون از طریق فرم زیر ارسال کنید تا فورا لینک دانلود برای شما ایمیل شود
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با محاسبه سطوح پیوت استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
دیدگاه شما