استراتژی معاملاتی روندی (Trend trading strategy)
استراتژی معاملاتی روندی یکی دیگر از زیرمجموعههای استراتژی رفتار قیمت (Price action) است و برای معاملهگران با سطوح مختلفی از مهارت و تجربه قابل استفاده است. در این استراتژی شما سعی میکنید تا جهت مومنتوم قیمتها را تشخیص داده و روی آن سوار شوید تا بدین وسیله، سود ببرید. در معاملات معامله در جهت روند معامله در جهت روند فارکس، میتوان از این استراتژی برای جفتارزهای مختلف استفاده کرد. این استراتژی در دیگر بازارهای معاملاتی نیز قابل استفاده است.
۲. ویژگیهای استراتژی معاملاتی روندی
۱.۲. طول معامله
از استراتژی معامله روندی معمولا در بازههای زمانی میانمدت تا بلندمدت استفاده میشود، چون روندها نیز در بازههای زمانی میانمدت و بلندمدت قابل تشخیص هستند. طبق استراتژی رفتار قیمت (price action)، در استراتژی روندی نیز میتوان پس تحلیل بازههای زمانی مختلف دست به تصمیمگیری زد.
۲.۲. نقاط ورود و خروج
در استراتژی روندی، معمولا از اندیکاتورهای نوسانگر (مانند RSI و CCI) برای تعیین نقاط ورود به معامله استفاده میکنیم. نقاط خروج بر اساس نسبت ریسک به پاداش تعیین میشوند. بر اساس فاصله بین نقطه ورود و سطوح توقف زیان (stop loss) معاملهگران میتوانند سعی کنند که نسبت ریسک به پاداش مثبتی داشته باشند. مثلا اگر سطح توقف زیان ۵۰ پیپ از نقطه ورود به معامله فاصله داشته باشد، نقطه سودگیری (خروج از معامله) را میتوان ۵۰ پیپ یا دورتر از نقطه ورود تعیین کرد.
مثالی از شناخت روند در نمودار
در نمودار یورو/دلار ((EUR/USD فوق، بر اساس وجود کفها و سقفهای بالاتر، میتوان نتیجه گرفت که شاهد روندی صعودی هستیم. اگر وضعیت برعکس باشد، یعنی کفها و سقفهای پایینتری شکل گرفته باشند، میتوان نتیجه گرفت که روندی نزولی بر قیمت حاکم است.
مثالی از تعیین نقاط ورود و خروج
در استراتژی روندی، وقتی روندی قدرتمند را در بازار تشخیص دادید، در جهت روند معامله میکنید و به قول معروف، «روند دوست شماست».
برای مثال، در نمودار EUR/USD بالا شاهد روند افزایشی قدرتمندی هستیم. با استفاده از اندیکاتور CCI برای تعیین نقاط ورود، میبینیم که هر بار CCI پایینتر از ۱۰۰- برود، قیمت واکنش صعودی نشان میدهد. البته این قانونی همیشگی نیست ولی با دنبال کردن روند، هر چالهای در قیمت باعث میشود که خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمت را بالاتر ببرند. در کل، میتوان گفت که در استراتژی معاملاتی روندی، شناخت روندی قدرتمند در نمودار ضروری است.
۳. نقاط قوت و ضعف استراتژی معاملاتی روندی
به سبب نیاز به بررسی متغیرهای متعدد، استراتژی معاملاتی روندی میتواند نسبتا زمانبر و انرژیبر باشد. در زیر تعدادی از نقاط قوت و ضعف این استراتژی را ذکر کردهایم تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا این استراتژی به درد شما میخورد یا خیر:
نقاط قوت:
- ایجاد فرصتهای معاملاتی زیاد
- نسبت ریسک به پاداش مناسب
نقاط ضعف:
- زمانبر است
- نیاز به دانش تخصصی در تحلیل تکنیکال دارد
مطالعه این مقاله پیشنهاد میشود: آشنایی با استراتژیهای معاملاتی فارکس
روند چیست و چطور آنرا تحلیل کنیم؟ معرفی انواع روند در بازارمالی
معامله گران برای پیشرفت در بازار فارکس مثل هر مارکت دیگری، نیاز به یک سری ابزار دارند. شما در فارکس با ابزارهای قدرتمندی چون تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و تحلیل احساسات بازار سروکار دارید.
هر کدام از این تحلیل ها به شما کمک می کنند تا دارایی خاص خود را بررسی و در صورت امکان، آن را معامله کنید. به عنوان مثال، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار قیمت ها است. شما با مطالعه گذشته رفتار قیمت، می توانید آینده آن را تا حدود زیادی پیش بینی کنید.
یکی از ابزارهای بسیار کارا و موثر تحلیل تکنیکال، تحلیل روند است. فراموش نکنید که بازار هیچ وقت در یک جهت حرکت نمی کند. تغییرات مارکت معمولا به صورت یک سری خطوط بالا و پایین و یا صاف انجام می شود.
شاید بارها اصطلاحاتی چون "روند دوست شما است" یا "همیشه در جهت روند معامله کنید" و یا "با روند نجنگید" را شنیده اید. اگر سری به قانون دوم تئوری داو بزنید با جمله "قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند" روبرو خواهید شد. پس قطعا باید معانی و مفاهیم آنها را بهتر بدانید. ما در این مقاله تا جایی که بشود، شما را با مفاهیم روند آشنا خواهیم کرد.
تحلیل روند چیست؟
تحلیل روند، تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و تلاش می کند حرکت های آینده قیمت سهام را بر اساس داده های اخیر روند موجود پیش بینی کند.
نکات مهم
- تحلیل روند سعی در پیش بینی روند دارد به طور مثال یک حرکت صعودی. سپس تا زمانی که داده های روی چارت حاکی از بازگشت روند نباشند مثلا تغییر روند از صعودی به نزولی، با آن روند حرکت می کند.
- تحلیل روند بر اساس این ایده شکل گرفته است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده به تریدرها این ایده را القا می کند که در آینده هم تکرار خواهد شد.
- تحلیل روند به سه بازه زمانی تقسیم می شود: کوتاه مدت- میان مدت و بلند مدت.
روند چیست و چند نوع است؟
به گرایش حرکت قیمت در یک جهت خاص برای یک دوره را، روند گویند. روندها به سه دسته تقسیم می شوند: روند صعودی، نزولی و روند خنثی. روندها همچنین از لحاظ زمانی به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند.
بازارها هیچ وقت در یک خط راست حرکت نمی کنند. آنها به طور زیگزاگ بالا می روند، پایین می آیند و یا خنثی هستند. ماحصل حرکات قیمت یک دارایی، جهت روند مارکت را مشخص می کند.
خیلی ها فکر می کنند بازارها یا صعودی اند و یا نزولی. ولی یادتان باشد ما نوع سومی هم داریم که به آن بازار بدون روند یا خنثی گفته می شود. تمام تلاش سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی، تشخیص جهت و مسیر روندها است.
یک تریدر سعی دارد تا از تمام ابزارهای موجود برای شناسایی و پیش بینی جهت روند استفاده کند.
چگونه اعتبار یک خط روند را بسنجیم؟
یکی از نکاتی که به عنوان یک تریدر باید از آن آگاه باشید، اعتبار خط روندی است که می کشید. زمانی که شما قصد ورود به بازار فارکس و انتخاب یک کارگزار خوب را دارید، یکی از مهمترین فاکتورهای شما اعتبار آن کارگزاری است.
این مسئله در مورد خط روند نیز، صدق می کند. به صرف کشیدن فقط یک خط روند، نمی توان ادعا کرد که مسیر بازار مشخص خواهد شد. بر اساس کتاب بسیار خوب و کلاسیک تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی مورفی، اعتبار یک خط روند، ویژگی های خاص خود را دارد.
اول از همه شما باید بدانید که چه چیزی به خط روند شما اعتبار می بخشد. پاسخ به این سوال شما را با دو فاکتور مهم آشنا می کند: 1- هر چه خط روند شما طولانی تر باشد، اعتبار آن نیز بیشتر است. 2- تعداد دفعاتی که قیمت با این خط برخورد کرده نیز مهم است.
به زبان ساده، خط روندی که 6 مرتبه قیمت را لمس کرده و کماکان محکم ایستادگی کرده نسبت به خط روندی که فقط 2 بار با قیمت برخورد کرده، معتبرتر است. نکته دیگر اینکه خط روندی که 7 ماه تاثیر خود را حفظ کرده در مقایسه با خط روندی که عمر چند هفته ای دارد، معتبر تر می باشد.
تحلیل روند به زبان ساده
ما در تحلیل روند سعی داریم حرکت روند را پیش بینی کنیم و با توجه به داده های چارت پیش رو، با آن روند تا جاییکه سیگنالهای بازگشت روند را مشاهده کنیم، همراه باشیم. مثلا، روند نزولی تبدیل به روند صعودی می شود. این تحلیل از این رو مفید است که همراه شدن با حرکت روند و نه خلاف جهت آن، برای سرمایه گذار سودآور است.
ایده پشت شکل گیری تحلیل روند این است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده، در آینده نیز تکرار خواهد شد. همان گونه که در بالا گفته شد تحلیل روند به سه بازه زمانی: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شود.
یک روند، جهت کلی است که بازار طی یک دوره زمانی مشخص طی می کند. روندها هم می توانند به سمت بالا باشند و هم به سمت پایین که به ترتیب به آنها بازار صعودی و بازار نزولی گفته می شود. مادامیکه حداقل زمان مشخصی برای یک مسیر در نظر گرفته نشده است، هرچه این مسیر بیشتر حفظ شود، آن روند قابل توجه تر است.
تحلیل روند، فرآیند بررسی روندهای فعلی به منظور پیش بینی روندهای آینده است و نوعی تحلیل مقایسه ای محسوب می شود. این می تواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سوددهی در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر، همچنین این که آیا یک روند در یک منطقه بازار می تواند منجر به ایجاد روند دیگری شود. اگرچه تحلیل روند، شامل داده های زیادی می شود اما هیچ تضمینی برای اینکه نتایج درست باشند، وجود ندارد.
برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل استفاده، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال شما می توانید روی یک صنعت خاص مانند بخش خودرو یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.
پس از انتخاب بخش مربوطه، می توان عملکرد کلی آن را بررسی کرد. این می تواند شامل این باشد که چطور آن بخش توسط نیروهای داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گرفته است. به عنوان مثال تغییرات در صنعتی مشابه یا ایجاد مقررات جدید دولتی این شرایط را دارند که بر بازار تاثیر بگذارند. سپس تحلیلگران این داده ها را می گیرند و سعی می کنند جهتی را که بازار به سمت جلو می رود پیش بینی کنند.
استراتژی های تحلیل روند
استراتژی های متفاوتی برای تحلیل روندها وجود دارد. هر کدام از آنها از اندیکاتورهای مختلف و متدهای رفتار قیمت متفاوتی، استفاده می کنند. یک فاکتور مشترک بین همه آنها، استفاده از ابزار حد ضرر است که باعث می شود شما کمتر آسیب ببینید.
برخی از تریدرها از استراتژی های ترکیبی استفاده می کنند. معامله گران باید به شکست خطوط روند یا حمایت و مقاومت ها خیلی دقت کنند. برخی از این استراتژی ها شامل: میانگین متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگو های متفاوت درون چارت ها می باشند.
نمونه های استراتژی ترید روند چیست؟
معامله گران روند، سعی می کنند روندها را منزوی کرده و از آنها سود بگیرند. استراتژیهای روند معاملاتی مختلفی با استفاده از انواع مختلف اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد:
- میانگین های متحرک: این استراتژی به این شکل است که برای ورود به معامله خرید باید میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت بالا قطع کند و برای ورود به معامله فروش میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت پایین قطع کند.
- اندیکاتورهای مومنتوم: این استراتژی به این شکل است که وقتی یک دارایی یا کالایی (در بازارهای مالی به کالاهای قابل معاوضه Security یا FinancialInstrument گفته می شود) با شتاب بالایی معامله می شود، وارد آن معامله می شویم و زمانیکه شتاب آن کم می شود از آن دارایی خارج می شویم. اغلب از RSI یا شاخص نسبی قدرت برای این استراتژی استفاده می شود.
- خطوط روند و الگوهای چارت: این استراتژی به این شکل است، زمانی که قیمت یک دارایی در حال بالا رفتن است، وارد پوزیشن خرید می شویم و حد ضرر خود را زیر خط روند حمایتی کلیدی موجود می گذاریم. اگر هم که روند حرکتی آن دارایی معکوس شود، از آن دارایی خارج می شویم.
اندیکاتورها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های معامله روند را ارائه دهند یا نسبت به برگشت کالا هشدار دهند. آنها می توانند در تمام بازه های زمانی مختلف مورد استفاده قرار گیرند و متغیرهایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.
معمولاً توصیه می شود استراتژی های اندیکاتورها را با هم ترکیب کنید یا استراتژی های شخصی خودتان را داشته باشید بنابراین، معیارهای ورود به معامله و خروج از آن را به وضوح برای معاملات تعیین کنید. از هر اندیکاتور می توان به روشهای بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد. اگر اندیکاتوری را می پسندید در مورد آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر قبل از استفاده از آن برای انجام معاملات زنده، آن را امتحان کنید.
مهم: ترید کردن روند یا به دنبال روند رفتن یک سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین سرمایه گذاری است. اغلب تجزیه و تحلیل از طریق تحلیل رایانه ای و مدل سازی داده های مربوطه انجام می شود که با مومنتوم بازار گره خورده است.
برخی از انتقادات به تحلیل روند چیست؟
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی روندهای تکنیکال، معتقدند که بازارها کارآمد هستند و در حال حاضر قیمت در تمام داده ها موجود می باشد. این بدان معناست که تاریخ لزوماً نیازی به تکرار ندارد و گذشته، آینده را پیش بینی نمی کند. به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکتها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیش بینی قیمتهای آینده تحلیل می کنند. برای این نوع سرمایه گذاران، حرکات روزمره سهام شبیه یک راهپیمایی تصادفی می مانند که نمی توانند به عنوان الگوها یا روندها تفسیر شوند.
نتیجه گیری
تحلیل روند یک روش معاملاتی است که در تلاش است تا از حرکات دارایی ها، کسب سود کند. تحلیل روند جزئی از تحلیل تکنیکال است و تحلیل تکنیکال یکی از شناخته شده ترین ابزارها در بازارهای مالی، برای پیش بینی روند و حرکات دارایی ها است.
وقتی که قیمت به طور کلی در جهتی خاص حرکت می کند، مثلا بالا می رود یا پاین می آید، به آن روند می گویند. اگر معامله گران بلند مدت تشخیص دهند روند صعودی است، وارد پوزیشن خرید می شوند و بالعکس اگر روندی نزولی باشد، آنها وارد پوزیشن فروش می شوند.
تکنیک های معامله گری بر اساس خط روند - قسمت 1
به طور حتم، جملهی " با روند دوست باشید " را بارها از طرف تحلیلگران و معاملهگران باتجربه شنیدهاید. بهراستی که طلاییترین جمله در علم تکنیکال همین نکته میباشد، زیرا تنها راه پیروزی در معاملات، شناسایی درست جهت حرکت قیمت است. روند قیمت یک سهام متشکل از قدرت تمامی معاملهگران خرد و کلان میباشد. بنابراین نباید برخلاف مسیر آب شنا کرد، زیرا نتیجهای جز غرق شدن در پی نخواهد داشت. بگذارید یکبار برای همیشه متعهد شویم که در بازار یکطرفه فقط در روندهای صعودی معامله انجام دهیم و در روند نزولی نظارهگر بازار به جهت یافتن سریعتر محدوده بازگشت قیمت و تغییر روند باشیم. این موضوع یک تکنیک نیست، بلکه قانون سرمایهگذاری در بازارهای یک طرفه است.
خط روند به عنوان یک سطح حمایتی و مقاومتی دینامیک عمل میکند؛ بنابراین لمس یا شکست خط روند میتواند منجر به ایجاد موقعیتهای معاملاتی خوبی در بازار شود، به طور کلی دو سبک معاملاتی بر اساس خط روند وجود دارد: نخست معاملهگری بر روی خط روند و دیگری معاملهگری بعد از شکسته شدن خط روند.
معاملهگری روی خط روند:
به طور کلی بازار بسیار علاقهمند است که بر اساس روندی که مدتی به دنبال آن است، ادامه دهد و تغییرات پی در پی روند چندان مورد اقبال بازار نیست، بنابراین تکنیک مسیر معاملهگری و خط روند بسیار میتواند مثمر ثمر و پرفایده باشد؛ بدین صورت که هر بار قیمت به خط روند میرسد، در معامله در جهت روند جهت روند غالب بازار دست به معاملهگری بزنیم. به عنوان مثال در شكل زیر میبینیم که با اتصال دو نقطه اول، قیمت در تماس با نقطه سوم رشد مناسبی را تجربه نموده است که به راحتی میتوانستیم روی خط روند معامله خرید باز کنیم.
"زمانی که بازار روند دار است، معمولاً روی خط روند میتوان وارد معاملات شد."
یکی از گواههای بسیار مناسبی که در معاملات روی خط روند میتواند بسیار کارا باشد، حرکت کند بازار در اصلاح قیمتی است. بدین صورت که رفتار بازار در حرکتهای اصلی، تند و شارپ و در حرکات اصلاحی کند و با شیب کم باشد، روشی که به وسیله آن میتوان کند یا تند بودن را تشخیص داد، شمارش تعداد کندلها میباشد، بدین صورت که هر وقت بازار با تعداد کندلهای بیشتری نسبت به حرکت قبلی به خط روند نزدیک شد، موقعیت مناسبی برای معامله فراهم میشود و هر زمان که با تعداد کندلهای کمتری به خط روند نزدیک شد، موقعیت مشکوک و خطرناکی ایجاد میگردد. به عنوان مثال در شكل میبینیم که بازار در ریزش به سمت خط روند صعودی با قدرت خود را به خط رسانده است که گمان میرود خط را بشکند.
همانطور که میبینیم قیمت در فاز حرکتی با 75 کندل صعود خود را انجام داد، اما با 43 کندل اصلاح نمود، این وضعیت بیانگر این نکته است که شتاب ریزش بسیار پر قدرتتر از شتاب صعود میباشد؛ بنابراین احتمال شکسته شدن خط روند صعودی وجود دارد. همانطور که در ادامه تصویر میبینید، بازار بعد از برخورد با خط روند شکسته و به شدت نزولی شد.
بخشی از این مقاله برگرفته از " کتاب دوئل با روند " میباشد.
۴ اندیکاتور معاملاتی موثر که هر معامله گری باید بداند
هنگامی که ماجراجویی شما در مسیر معامله گری فارکس آغاز می شود، احتمالاً با انبوهی از روش های مختلف برای معامله مواجه خواهید شد. با این حال، بیشتر فرصت های معاملاتی را می توان به راحتی تنها با یکی از چهار اندیکاتور نمودار شناسایی کرد. هنگامی که بدانید چگونه از میانگین متحرک، RSI، استوکاستیک و اندیکاتور MACD استفاده کنید، به خوبی در مسیر اجرای پلن معاملاتی خود مانند یک حرفه ای عمل خواهید کرد. همچنین یک ابزار تقویتی رایگان در اختیار شما قرار خواهد گرفت تا بدانید هر روز چگونه از این اندیکاتورهای فارکس در معاملات خود استفاده کنید.
مزایای یک استراتژی ساده
معامله گران تمایل دارند زمانی که در بازار فارکس شروع به کار می کنند، مسائل را بیش از حد پیچیده کنند. این واقعیت تأسف بار است، اما بطرز غیرقابل انکاری حقیقت دارد. معامله گران اغلب احساس می کنند که داشتن یک استراتژی معاملاتی پیچیده بهتر است؛ در حالیکه اتفاقا باید بر روی هرچه ساده تر نگه داشتن مسائل تمرکز کنند. این موضوع به این دلیل است که یک استراتژی ساده باعث واکنش سریع تر و استرس کمتر می شود.
اگر تازه شروع کرده اید، باید به دنبال موثرترین و ساده ترین استراتژی ها برای شناسایی معاملات باشید و از آن رویکرد پیروی کنید.
“سادگی، نهایت پیچیدگی است.” لئوناردو داوینچی
کشف بهترین اندیکاتور های فارکس برای یک استراتژی ساده
یکی از راههای سادهسازی معاملات، داشتن یک پلن معاملاتی است که شامل اندیکاتورهای نمودار و چند قانون در مورد نحوه استفاده از آن اندیکاتورها باشد. با مد نظر داشتن این مهم که “سادگی بهترین است”، چهار اندیکاتور آسان وجود دارد که باید با آنها آشنا شوید. چرا که برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات کاربرد دارند. این ۴ اندیکاتور شامل موارد زیر هستند:
RSI (شاخص قدرت نسبی)
هنگامی که در یک حساب واقعی معامله می کنید، یک برنامه ساده بهمراه قوانین ساده بهترین دوست و همراه شما خواهد بود.
استفاده از اندیکاتورهای فارکس برای خواندن نمودارها برای محیط های مختلف بازار
در تعیین ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر، عوامل اساسی بسیاری دخیل هستند. بسیاری از معامله گران ترجیح می دهند برای شناسایی فرصت های معاملاتی با نگاهی ساده به نمودارها بنگرند – پس از اندیکاتور های فارکس برای این منظور استفاده می کنند.
با نگاه به نمودارها، می توان متوجه دو محیط رایج در بازار شد. یک نوع آن محیط یا بازاری در محدوده ای با سطوح حمایت و مقاومت قوی یا همان کف و سقفی است که قیمت آن سطوح را نمی شکند (منظور همان تردینگ رنج است). و یا بازار دوم که از نوع روندی است که در آن قیمت به طور پیوسته بالا و پایین می شود.
استفاده از تحلیل تکنیکال به شما این امکان را می دهد که به عنوان یک معامله گر بتوانید بازار تردینگ رنج یا دارای روند را شناسایی کنید. سپس بر اساس نوع بازار، نقاط ورود یا خروج با احتمال بالاتر را پیدا کنید. خواندن اندیکاتور ها به سادگی قرار دادن آنها بر روی نمودار است.
معامله گری با اندیکاتور میانگین متحرک
یکی از بهترین اندیکاتورهای فارکس برای هر استراتژی، میانگین متحرک است. میانگین متحرک، امکان یافتن فرصتهای معاملاتی در جهت روند کلی بازار را برای معاملهگران آسانتر میکند. هنگامی که بازار روند صعودی دارد، می توانید از یک یا چندین میانگین متحرک برای شناسایی روند و همینطور زمان مناسب برای خرید یا فروش استفاده کنید.
میانگین متحرک یک خط ترسیم شده است که به سادگی میانگین قیمت یک جفت ارز را در یک بازه زمانی خاص اندازه گیری می کند، مثلا تحرکات قیمتی ۲۰۰ روز گذشته یا سال گذشته را برای درک جهت کلی قیمت اندازه گیری می کند.
فارکس را بیاموزید: نمودار روزانه GBPUSD – میانگین متحرک
متوجه خواهید شد که تنها با افزودن چند میانگین متحرک به نمودار، یک ایده معاملاتی در تصویر بالا ایجاد شده است. میانگین متحرک به شناسایی فرصتهای معاملاتی کمک شایانی می کند. بدین صورت که وقتی جفت ارز در جهت میانگین متحرک حرکت میکند، مومنتوم را دیده و با آن وارد معامله شوید. زمانی هم که جفت ارز شروع به حرکت برعکس و در خلاف جهت میانگین متحرک میکند، از معامله خارج شوید.
معامله گری با اندیکاتور RSI
“شاخص قدرت نسبی” یا همان RSI یک اسیلاتور با کاربرد ساده و مفید است. اسیلاتورهایی مانند RSI به شما کمک می کند تعیین کنید که چه زمانی یک ارز بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروخته شده است و بنابراین احتمال برگشت آن وجود دارد. برای کسانی که دوست دارند «در کف بخرند و در سقف بفروشند»، RSI می تواند شاخص مناسبی باشد.
RSI می تواند برای تعیین نقاط ورود و خروج بهتر چه در بازار تریدینگ رنج چه بازار دارای روند به یک اندازه مورد استفاده قرار گیرد. وقتی بازارها جهت مشخصی ندارند و در حالت رنج هستند، میتوانید سیگنالهای خرید یا فروش را مانند آنچه در بالا مشاهده میکنید، بگیرید. هنگامی که بازارها دارای روند هستند، واضح تر می شود که در کدام جهت معامله بگیرید (یکی از مزایای معاملات روندی). در این حالت شما فقط زمانی می خواهید در جهت روند وارد معامله شوید که این اندیکاتور در محدوده ۳۰ تا ۷۰ باشد.
از آنجایی که RSI یک اسیلاتور است، با مقادیر بین ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می شود. ارزش ۱۰۰ به عنوان منطقه خرید بیش از حد (اشباع خرید) در نظر گرفته می شود و در نتیجه بازگشت از این منطقه به سمت نزول محتمل است. در حالی که مقدار ۰ منطقه فروش بیش از حد یا اشباع فروش می باشد و در آن برگشت به سمت معامله در جهت روند بالا امری عادی و محتمل است. اگر روند صعودی باشد، انتظار می رود RSI قبل از هم جهت شدن با روند، از منطقه زیر ۳۰ یا همان منطقه اشباع فروش معکوس شده و برگردد.
معامله با اندیکاتور استوکستیک
اسلو استوکستیک هم مثل RSI یک اسیلاتور است که می تواند به یافتن مناطق اشباع خرید یا اشباع فروش که احتمالاً باعث برگشت قیمت می شود، کمک کند. جنبه منحصر به فرد معامله گری با این اندیکاتور، دو خط، %K و خط %D است که سیگنال ورود می دهد.
از آنجایی که این اسیلاتور نیز نشان دهنده ی اشباع خرید یا فروش است، شما به سادگی به دنبال خط %K باشید تا از بالای خط %D از سطح ۲۰ عبور کند تا یک سیگنال خرید شفاف را در جهت روند شناسایی کنید.
معامله گری با اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی و واگرایی (MACD)
MACD که گاهی به عنوان پادشاه اسیلاتورها شناخته میشود، میتواند به خوبی هم در بازارهای رنج و هم بازارهای دارای روند مورد استفاده قرار گیرد؛ آن هم به دلیل استفاده اش از میانگین متحرک هاست که نمایشی بصری از مومنتوم قیمت را ارائه می دهد.
پس از اینکه توانستید نوع بازار را شناسایی کنید که از نوع رنج است یا دارای روند، برای گرفتن سیگنال از این اندیکاتور باید به دنبال دو چیز باشید. ابتدا، خطوط مربوط به خط صفر را تشخیص دهید که سوگیری جفت ارز به سمت بالا یا پایین را مشخص می کند. مورد دوم اینکه، بررسی کنید به ترتیب برای خرید یا فروش، خط سیگنال (خط آبی رنگ)، خط MACD (خط قرمز) را رو به بالا قطع می کند یا رو به پایین.
مانند همه اندیکاتورها، MACD نیز در یک بازار روندی مشخص یا بازار رنج به کار می رود. هنگامی که روند را شناسایی کردید، بهترین کار این است که از تقاطع های خط MACD در جهت روند استفاده کنید. وقتی وارد معامله شدید، میتوانید پیش از تقاطع، حد ضررهایی را زیر محدوده قیمت اخیر قرار دهید.
تشخیص روند یا خط روند در فارکس
خط روند در فارکس یا ترند یکی از اساسیترین و مهمترین بخش تحلیل تکنیکال به شمار میرود. بسیاری از معاملهگران معتقدند که انجام معامله معامله در جهت روند معامله در جهت روند در روند میتواند بیشترین سود را برای تریدرها داشته باشد اما برای بدست آوردن سود مناسب باید بتوانیم روندها را به خوبی تشخیص داده و در موقعیت مناسب وارد معامله شد.
نمودارها بازتاب عملکرد فروشندهها و خریدارها میباشند. کف چالهها جایی را نشان میدهند که فروشندهها متوقف شدهاند و خریداران کنترل بازار را دوباره به دست آوردهاند. نوک قلهها جایی را نشان میدهد که خریداران از نفس افتادهاند و کنترل به دست فروشندگان افتاده است.
خط روند چیست؟
خطی که دو کف مجاور را به یکدیگر وصل میکند نشان دهنده قدرت صعودی عامه پسند میباشد که مورد پذیرش جمع واقع شده است و خطی که از وصل کردن دو قله مجاور میآید بیانگر درک عامه مردم از قدرت خرس هاست.
این خطوط، خطوط روند نامیده میشوند و معاملهگران از این خطوط برای شناسایی روندها استفاده میکنند. وقتی قیمتها در حال صعود هستنند خط روند صعودی از به هم وصل کردن کفها رسم میشود و هنگامی که قیمتها در حال کاهش هستند خط روند نزولی از به هم وصل کردن قلهها رسم میگردد.
ادامه دادن این خطوط به قسمتی از بازار که هنوز تشکیل نشده است برای پیش بینی نقاط خرید و فروش به معاملهگر کمک میکند. مهم ترین ویژگی یک خط روند زاویه آن میباشد که میتواند قدرت بازار را شناسایی کند.
زمانی که یک خط روند صعودی است نشان میدهد که کنترل بازار در دست خریداران است و معامله خرید همراه با یک حد ضرر در زیر خط روند گزینه خوبی به شمار میآید. زمانی که یک خط روند نزولی است نشان میدهد که کنترل بازار در دست خرسهاست در این هنگام معامله فروش همراه با یک حد ضرر در بالای خط روند گزینه خوبی به حساب میآید.
خطوط روند جز قدیمیترین ابزار معاملهگران به شمار میآیند و امروزه از ابزارهای پیشرفتهتری مثل میانگینهای متحرک و MACD استفاده میشود.
معاملهگران برتر اعتراف میکنند که هیچ استراتژی معاملاتی واحدی وجود ندارد که نسبت برد آن صد درصد باشد. این جمله ممکن است واضح به نظر برسد، اما دقیقاً به همین دلیل است که معاملهگران باید مراقب هر چیزی باشند که شانس آنها را برای انجام معاملات برنده افزایش دهد. یکی از این تکنیکها خطوط ترند لاین است.
معامله با کمک روندها روشی است که میتواند نقاط ضعف هر استراتژی معاملاتی را پوشش دهد. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید در یک روند نزولی حتی اگر در نقاط صحیح در جهت خلاف روند وارد شویم بازهم میتوان از بازار سود گرفت.
ترند قالب در شکل زیر یک ترند نزولی است که با قرار دادن صحیح حد ضرر میتوانستیم سود زیادی را بدست آوریم.
نمودار زیر نشان می دهد که مقدار بیشتری پیپ در جهت روند وجود دارد.
تشخیص روند در فارکس
برای تعیین روند، نمودار قیمت را روی یک جفت ارز دلخواه با بین ۱۰۰-۲۰۰ کندل بکشید. سپس به این سوال پاسخ دهید که قیمتها به طور کلی در کدام جهت حرکت میکنند؟
اگر روند صعودی بود باید در چارت مجموعهای از higher highها و higher lowها را داشته باشیم. به شکل زیر دقت کنید.
توجه کنید که در ترند صعودی هر high بالاتر از high قبلی و همچنین هر low بالاتر از low قبلی قرار میگیرد.
با این حال باید بدانید که تمامی روندها زمانی به پایان میرسند. نمودار زیر نقطهای معامله در جهت روند را نشان میدهد که معاملهگران باید بدنبال تغییر روند باشند. زیرا قیمت موفق به ایجاد یک higher low جدید نشده است و به زیر low قبلی سقوط کرده است.
برای تایید یک ترند نزولی باید مجموعهای از lower low و lower high را داشته باشیم.به عبارت دیگر باید هر کف از کف قبلی خود پایینتر و هر قله هم از قله قبلی خود پایینتر باشد.
در تصویر زیر معکوس شدن یک ترند نزولی به صعودی را مشاهده میکنید. میبینیدکه یک کف جدید ساخته نشده و آخرین قله هم شکسته شده است و high جدیدبالاتر از قله قبلی شکل گرفته است. در اینجا روند نزولی به روند صعودی تغییر کرده است.
برای انجام معاملات بهتر در فارکس باید ترندهای پر قدرت را پیدا کنید. آنهایی که به وضوح مشخص است که چه ترندی دارند در غیر اینصورت بهتر است به جفت ارز بعدی بروید.
بیشتر بخوانید: الگوهای پرایس اکشن
استفاده از خطوط روند
اغلب اوقات براحتی میتوان با ترسیم یک خط روندها را تشخیص داد.
هرگاه قیمت به این خطوط برخورد میکند مجددا به جهت اصلی خود ادامه میدهد و در صورت شکست این خطوط احتمال معکوس شدن روند وجود دارد.
نمودار زیر یک ترند صعودی قوی را به تصویر میکشد که توسط higher high و higher low ها تأیید شده است. ترسیم یک ترند لاین که چندین low را در یک ترند صعودی و چندین high را در یک ترند نزولی به هم متصل میکند، اغلب راهی آسان برای شناسایی روند از منظر بصری است.
در نقاطی که قیمت به ترند لاین برخورد داشته است، میتواند به معاملهگران نقاط ورود خوبی را برای خرید بدهد.
کانال های خط روند
یک کانال از دو خط موازی تشکیل میشود که قیمت بین آن دو خط حرکت میکند اگر یک خط روند صعودی از به هم پیوستن کفها معامله در جهت روند رسم کنید میتوانید یک خط کانال نیز به موازات آن از به هم وصل کردن قلهها رسم کنید. همچنین زمانی که یک خط روند نزولی از به هم پیوستن سقفها رسم میکنید میتوانید یک خط کانال به موازات آن از اتصال كفها رسم کنید.
خطوط کانال نیز مانند خطوط روند باید از مناطق پرازدحام و لبههایی که دارای برخورد بیشتری هستند رسم شود و در رسم آنها نباید به سایهها اعتنا کرد. وجود یک خط کانال به اعتبار خط روندی که خط کانال به موازات آن رسم گردیده است بسیار میافزاید و اعتبار خطوط کانال بستگی به تعداد دفعاتی دارد که قیمت آنها را لمس کرده باشد.
یک خط کانال در یک روند صعودی نشان دهنده سقف قدرت گاوها ودر یک روند نزولی نشان دهنده حداکثر قدرت خرسهاست. هرچه کانال عریضتر باشد روند از قدرت بیشتری برخوردار است. بهتر است که همیشه در جهت شیب کانال معامله کنید یعنی در یک کانال صعودی در یک چهارم یا نیمه پایینی کانال اقدام به خرید و در یک کانال نزولی در یک چهارم یا نیمه بالایی اقدام به فروش کنید. حد سود در این روش روی خط مقابل کانال قرار داده میشود.
قوانین معاملاتی خط روند
- معامله کردن در جهت شیب روند: اگر جهت روند صعودی باشد باید به دنبال موقعیتهای خرید باشید و از فروش اجتناب کنید. زمانی که شیب روند نزولی است معاملات فروش به انجام برسانید و از خرید اجتناب کنید.
- یک خط روند حمایت یا مقاومت پدید میآورد. زمانی که قیمتها در حال افزایشاند سفارش خرید خود را بالای خط روند صعودی و حد ضرر خود را پائین خط روند قرار دهید و عکس همین عمل را در روندهای نزولی انجام دهید.
- زمانی که همراه با خط روندی که شیب آن بیش از ۴۵ درجه باشد معامله میکنید حد ضرر معامله خود را بسیار نزدیک به خط روند در نظر بگیرید تا متحمل ضرر زیادی نشوید. همچنین به طور روزانه با توجه به شرایط بازار آن را تغییر دهید.
- قیمتها اغلب پس از شکستن یک خط روند پر شیب یک بار دیگر باز میگردند و آخرین قله یا چاله تشکیل شده را لمس میکنند. پس از شکست یک روند صعودی بازگشت قیمت و لمس قله قبلی اگر با کاهش حجم معاملات هم زمان شود و با یکی از اندیکاتورها نیز واگرایی تشکیل دهد یک موقعیت فروش استثنایی به دست میآید هم چنین در یک روند نزولی اگر پس از شکست خط روند قیمت مجددا برگردد و آخرین کف تشکیل شده را لمس کند و هم زمان با حجم کم معاملات نیز همراه شود یک موقعیت خرید کم ریسک ایجاد می کند.
- برای تعیین حد سود از رسم یک خط موازی با خط روند کمک بگیرید.
نقش حمایت و مقاومتهای داینامیک در خط روند
با توجه به تحلیل تکنیکال کلاسیک نواحی حمایت و مقاومت بر روی نمودار بصورت افقی است. این زمانی مفید است که بازار در یک محدوده یا روند رنج باشد.
اما در بازارهای پر روند، این امر به خوبی جواب نمیدهد و این همان جایی است که شما نیاز دارید بر حمایت و مقاومت پویا یا داینامیک تکیه کنید. این بدان معناست که حمایت و مقاومت به جای ثابت بودن، همراه با قیمت حرکت میکنند.
به عنوان مثال در تصویر زیر میانگین متحرک ۲۰ دورهای میتواند به عنوان حمایت داینامیک در روندهای قوی عمل کند.
یا مثلا در شکل زیر میانگین متحرک دوره ۵۰ به عنوان یک مقاومت داینامیک عمل میکند و روند نزولی را به ما نشان میدهد. توجه داشته باشید که خطوط حمایت و مقاومت داینامیک میتوانند نقش یک خط روند و یا کانال را ایفا کنند.
مراحل رفتار بازار با خطوط روند
بازارها همیشه در حال تغییر هستند. میتواند در روند صعودی، نزولی، محدوده، نوسان کم، نوسان زیاد و غیره باشد. اما، اگر قدمی به عقب بردارید و به تصویر بزرگتری نگاه کنید، بهتر متوجه بازار خواهید شد.
قیمت همواره در یکی از ۴ مرحله زیر قرار دارد:
- Accumulation یا تجمع
- Advancing یا پیشرفت
- Distribution یا توزیع
- Declining یا کاهش
مرحله Accumulation: مرحله انباشت پس از کاهش قیمت رخ میدهد و یک محدوده رنج در روند نزولی به نطر میرسد. مراحل تشخیص آن به شکل زیر است:
- پس از کاهش قیمت در ۵ ماه گذشته یا بیشتر رخ میدهد. (تایم فریم روزانه)
- یک محدوده رنج نسبتا بزرگ با حمایت و مقاومت واضح میباشد که در یک روند نزولی رخ داده است.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال کاهش است. (مومنتوم آن در حال کاهش است.)
- قیمت در حدود میانگین متحرک ۲۰۰ روزه نوسان میکند. به شکل زیر توجه کنید:
زمانیکه قیمت مقاومت ناحیه رنج را بشکند و از قسمت تجمع یا Accumulation خارج شود، وارد مرحله پیشرفت یا Advancing میگردد.
مرحله Advancing: مرحله پیشرفت یک روند صعودی با مجموعه ای از قلهها و کفها است.
- پس از خروج قیمت از مقاومت در مرحله تجمع رخ میدهد.
- شما میتوانید یک سری قله و دره را مشاهده کنید.
- قیمت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال افزایش است.
نکته: توجه داشته باشید معامله در جهت روند که تمامی نمودارها در تایم فریم روزانه است.
حالا موضوع اینجاست ،هیچ بازاری برای همیشه بالا نمیرود. سرانجام “خسته” میشود و آنجاست که وارد مرحله سوم یعنی Distribution میشود.
مرحله Distribution: مرحله توزیع پس از افزایش قیمت رخ می دهد و یک محدوده رنج در روند صعودی میباشد.
- پس از افزایش قیمت در ۵ ماه گذشته یا بیشتر رخ میدهد. (تایم فریم روزانه)
- به نظر میرسد یک ناحیه رنج با مناطق حمایت و مقاومت آشکار است؛ در یک روند صعودی.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال کاهش است. (شتاب یا مومنتوم آن در حال کم شدن است.)
- قیمت در محدوده میانگین متحرک ۲۰۰ روزه به نوسان میکند.
در این مرحله، بازار هنوز هم در تعادل است و هم خریداران و هم فروشندگان به یک اندازه قدرت دارند. با این حال اگر قیمت سطح حمایتی را بشکند و از آن عبور کند وارد مرحله آخر میشود.
مرحله Declining: این مرحله یک روند نزولی است که درهها و قلههای پایینتری را به وضوح تشکیل داده است.
- پس از خروج قیمت از حمایت در مرحله توزیع رخ میدهد.
- یک سری high و low را مشاهده میکنید.
- قیمت زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه شروع به پایین آمدن کرده است.
دانستن اینکه قیمت هم اکنون در چه مرحلهای است میتواند کمک بسیار زیادی به تشخیص صحیح روندها کند که منجر به سودگیری بیشتر معاملهگران در بازار میشود.
دیدگاه شما