تغییرات قیمت نئو


پنج نشانۀ «بدجنس» بودن

به این علائم هشداردهنده که می‌گویند شما ممکن است آن آدم بدجنسه باشید، توجه کنید و ببنید تا چه حد این جملات به شما ارتباط پیدا می‌کند.

فرادید نوشت: «اگر در محلِ کارتان کسی دوست ندارد با شما کار کند، ممکن است ندانید که رفتارتان چه خسارتی به سلامتی و وقت همکاران‌تان وارد می‌کند. علتش آن است که اکثر آدم‌ها ترجیح می‌دهند در سکوت رنج بکشند تا اینکه عقایدِ صادقانه‌شان درباره بدجنسی شما را رو در رو به شما بگویند.

تِسا وِست، دانشیار روانشناسی در دانشگاه نیویورک و نویسندۀ کتاب «بدجنس‌های محل کار: همکارانِ سمی و کاری که باید با آنها بکنیم»، می‌گوید: «توقع نداشته باشید کسی به شما بگوید بدجنس هستید. آدم‌ها به‌سختی می‌توانند با بدجنس‌ها روبه‌رو شوند و در بسیاری از مکان‌ها، طبیعی نیست که مردم بدونِ آنکه از آنها درخواست شده باشد، به کسی بازخوردِ منفی بدهند.»

او می‌گوید: «مردم وسوسه می‌شوند به جای آنکه با بدجنس‌ها روبه‌رو شوند، خودشان کار آنها را جبران کنند زیرا دوست ندارند دیگران آنها را منبع بدجنسی بدانند.»

اگر تردید دارید دیگران واقعاً چه حسی نسبت به شما دارند باید به درون‌تان نگاهی بیندازید. روانشناسِ سازمانی، لارا گالاهِر، می‌گوید: «باید بدانید که آنچه یک رفتار را به سطحِ رفتار بدجنسانه می‌رساند برای هر فرد و سازمانی متفاوت است اما یک قانون کلی وجود دارد و آن اینکه «اگر افراد در کنار شما احساسِ خوبی نسبت به خودشان نداشته باشند، شما را آدمِ بدجنس و به‌دردنخوری می‌دانند.»

به این علائم هشداردهنده که می‌گویند شما ممکن است آن آدم بدجنسه باشید، توجه کنید و ببنید تا چه حد این جملات به شما ارتباط پیدا می‌کند.

وست می‌گوید بدجنسی ممکن است خیلی ظریف تیم را تحتِ تأثیر قرار دهد؛ به‌ نحوی که منبع آن برای همه ناشناخته بماند اما یک نشانه‌اش آن است که تیم در حضور شما نمی‌تواند خوب عمل کند. وِست می‌گوید: «یکی از نشانه‌های واضحِ بدجنسی این است که وقتی شما حضور دارید رفتار دیگران با خودشان - نه با شما - تغییر کند. گروه‌هایی که قبل از حضور شما هیچ مشکلی با تقسیم وظایف، نقش‌پذیری و تصمیم‌گیری‌های کارآمد نداشتند، ناگهان متوجه می‌شوند در حالِ مبارزه با نیرویی نامرئی هستند. رقابت برای کسب موقعیت بالا می‌گیرد، آدم‌ها حرف یکدیگر را قطع می‌کنند و در مقابل چیزهایی مثل رأی‌گیری که تا پیش‌ از این فرآیندهای دموکراتیکِ موردِ حمایت بود، مقاومت می‌کنند. مدیران ارشد وقتی متوجه می‌شوند نمی‌توانند روی تصمیم‌های تیمی شما حساب باز کنند، حمایت‌شان را از شما دریغ می‌کنند. اگر این الگوی رفتاری «مدام» در تیمی که عضوش هستید تکرار می‌شود، ممکن است شما آن آدمِ بدجنس باشید.»

طبقِ مطالعات، رفتارِ بد مسری است و هر چه بی‌ادبی و دشمنی بیشتری در محیطِ کار مشاهده کنیم، احتمال اینکه با دیگران بی‌ادبانه رفتار کنیم بیش‌تر می‌شود. اگر همکاران‌تان مدام با هم جروبحث دارند، ممکن است منبعِ این جروبحث شما باشید.

وست می‌گوید: «مراجعه‌کننده‌ای داشتم که می‌گفت همه تیم‌هایی که با آنها کار کرده است مشکل داشتند و از پشت‌ به‌ هم خنجر می‌زدند. در واقع رفتارِ رقابت‌جویانه خودِ او بود که به دیگران سرایت می‌کرد اما مدتِ زیادی طول کشیده بود تا متوجه شود منبعِ این رفتار خودِ اوست.»

گالاهر می‌گوید اگر دیگران به‌ندرت با شما مخالفت می‌کنند امکان دارد شما آدمِ بدجنسی باشید. نباید فکر کنید اینکه دیگران با شما بحثی ندارند معنایش آن است که عاشقِ کارکردن با شما هستند. اگر شما بدجنس باشید، دیگران برای بیان ایده‌ها و پیشنهادِ بازخورد احساس راحتی نمی‌کنند.

گالاهر می‌گوید: «اگر در جلسات به نکته‌ای اشاره می‌کنید و دیگران معمولاً در مقابلِ ایده شما سکوت می‌کنند، ممکن است به دلیلِ آن باشد که شما از نظرشان بدجنس هستید. بعضی اوقات بدجنس‌ها نادانسته همکاران‌شان را تخریب می‌کنند، با خشم از دیدگاهشان دفاع می‌کنند و باعث می‌شوند که همکاران علاقه‌ای به ورود به بحث‌های سالم با آنها را نداشته باشند. برخی افراد از گفتگو خارج می‌شوند زیرا می‌ترسند گفتگو کنند و برخی به این دلیل گفتگو نمی‌کنند که حس می‌کنند انرژیِ کافی برای «جنگیدن» ندارند.»

اگر از همکاران‌تان درخواست می‌کنید به شما توصیه کنند یا درخواست می‌کنید که از شما پیش رئیس تعریف کنند اما چیزی نمی‌شنوید، می‌تواند نشانه‌ای باشد که دیگران شما را بدجنس می‌دانند و علاقه‌ای به کمک‌کردن به شما ندارند. نه‌ گفتن به شکلِ مستقیم می‌تواند بهای اجتماعی سنگینی داشته باشد، برای همین دیگران رویکردِ «پاسخِ منفی» را ترجیح می‌دهند؛ بنابراین کاری انجام نمی‌دهند.»

اگر شگفت‌زده هستید که چرا واردِ هر تیم و گروهی که می‌شوید دیگران آن تیم را ترک می‌کنند، ممکن است علتش خودِ شما باشید. یکی از دلایلِ واضح آن است که دیگران بدونِ آنکه دلیلِ مشخصی بیاورند گروهی را که شما در آن هستید، ترک می‌کنند و درخواست کارکردن تغییرات قیمت نئو با گروه‌های دیگر را می‌دهند. اِلنا آرمیجو، مربی اجرایی و رهبری، می‌گوید: «اغلب آدم‌ها از اتفاقاتی که اطرافشان می‌افتد شگفت‌زده می‌شوند، زیرا پذیرفتنِ اینکه ممکن است اشکال از خودشان باشد، دردناک است. آدم‌هایی که در چرخه بدجنسی گیر افتاده‌اند، ترجیح می‌دهند به جای رشدکردن، به همان رفتار ادامه دهند.»

اگر حس کنید که همیشه این تیم شما و نه خودِ شماست که مشکل دارد، ممکن است مدام به همکاران‌تان لعنت بفرستید و در حق‌شان بدجنسی کنید. در اعماق این ذهنیت، «بخشی از وجودِ شما به صورتِ ناخودآگاه می‌ترسد که شما بر اساسِ عملکردِ دیگران ناکافی به نظر برسید اما به جای آنکه با ترس‌های خودتان مقابله کنید، به جای تمرکز روی بی‌کفایتی‌های خودتان روی بی‌کفایتی‌های دیگران تمرکز می‌کنید. اگر مدام انتهای جملاتِ خودتان «ای احمق» را استفاده می‌کنید، احتمالاً منتقد درون‌تان فعال شده است.»

اگر در جایی که باید به کسی اعتبار بدهید، این کار را نمی‌کنید، همکارِ قدرناشناسی هستید که کار کردن با او دردسرساز است. مردم نیاز دارند کارشان تأیید شود تا حسِ ارزشمندی بکنند و بتوانند پیشرفت کنند. پِرپِچوآ نئو، روانشناس، می‌گوید: «اگر اعتبار و ایده‌های دیگران را می‌دزدید و آن ایده‌ها را به عنوان ایده‌های خودتان مطرح می‌کنید، شما فردی بدجنس هستید.»

اگر این موارد برای شما آشنا بود، نگران نباشید، می‌توانید این رفتار را اصلاح کنید و شهرتِ خودتان را تغییر دهید.

اگر حدس زده‌اید که دیگران شما را بدجنس می‌دانند، باید قبل از آنکه از آنها درخواست کنید به شما بازخورد بدهند و بگویند واقعاً چه فکری درباره‌تان دارند، اعتمادشان را جلب کنید. گالاهر می‌گوید: «اعتماد از دانستنِ پاسخِ این سوالات به دست می‌آید: «آیا از ته قلب نفع آنها را می‌خواهید؟ منافع آنها چه هستند؟ چه چیزهایی برای‌شان مهم است؟»

اگر هنوز پاسخِ این پرسش‌ها را نمی‌دانید، باید درباره نیت‌تان با دیگران صحبت کنید. گالاهر پیشنهاد می‌دهد چنین جملاتی را به کار ببرید: «دوست دارم درباره‌ات بیش‌تر بدانم و رابطه‌ای نزدیک‌تر با هم داشته باشیم.»

وست می‌گوید پرسش‌های کلی مثلِ اینکه «آیا به من به عنوان رئیس یا عضو تیم اعتماد داری؟» به اندازه پرسش‌هایی که روی یک رفتار خاص یا موقعیتِ خاص تأکید می‌کنند، مفید نیستند. وست می‌گوید شما باید درباره رفتارِ خاصی که اخیراً رخ داده است از همکاران‌تان سؤال کنید.

او می‌گوید: «مردم خیلی راحت‌تر درباره فلان رفتار یا فلان چیزی که در یک جلسه گفته‌اید، بازخورد می‌دهند تا اینکه بخواهند به مجموع چیزهایی که شما گفته‌اید و رفتارهایی که داشته‌اید، واکنش نشان دهند.»

«می‌توانید درباره لحن‌تان، بازخوردی که به کسی دادید، مدت زمانی که طول کشید تا کاری را انجام دهید، مقدار کاری که برای تیم انجام داده‌اید و مواردی مثل این بازخورد بگیرید. بازخورد گرفتن درباره رویدادهای ویژه، کوچک و اخیر شما را یک قدم به دیدنِ اینکه دیگران چگونه شما را می‌بینند، نزدیک می‌کند.»

گالاهر پیشنهاد می‌دهد برای بازخورد گرفتن چنین عباراتی را استفاده کنید: «من واقعاً می‌خواهم هم‌گروهیِ خوبی باشم و می‌خواهم طوری باشم که کارکردن با من برای همه آسان‌تر باشد. دو کاری که می‌توانم انجام دهد تا تبدیل به فردی شوم که کارکردن با او آسان است، چیست؟»

وقتی دیگران درباره تمایلاتِ بدجنسی شما در یک حوزه خاص نظر دادند، یکی - دو مورد را در نظر بگیرید، و کار را با همان دو مورد شروع کنید. وست می‌گوید: «تغییرات کوچک و روزمره می‌تواند شما را از قلمروِ فردِ بدجنس خارج کند. تغییراتِ کلی و یکباره در شخصیت دائمی و پایدار نیست، اما تعدیل در کارهای روزمره می‌تواند پایدار باشد.»

درباره «ژان لوک گُدار»؛ نماد سینمای مدرن فرانسه

پس از فیلم «از نفس افتاده»، موج جدیدی که سینمای جهان از برزیل تا چکسلواکی و ژاپن را فرا گفت مرهون «ژان لوک گدار» است، همانطور که نسل‌هایی از کارگردانان آمریکایی از جمله «اسکورسیزی»، «دی پالما» و «تارانتینو» نیز وام‌دار او هستند.

درباره ژان لوک گدار نماد سینمای مدرن فرانسه

دیدارنیوز ـ «گدار» که در سال ۱۹۳۰ در پاریس به دنیا آمد، یکی از چهره‌های اصلی جنبش موج نو فرانسه در اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ بود و ابتدا به عنوان منتقد برای مجله فرانسوی تازه تاسیس کایه دوسینما در سال ۱۹۵۲ کار کرد و نخستین فیلم کوتاه خود را با نام «زن عشوه‌گر» در سال ۱۹۵۵ ساخت.

اولین فیلم بلند این فیلمساز «از نفس افتاده» محصول ۱۹۶۰ بود که یکی از آثار کلیدی جنبش موج نو محسوب می‌شود و با نقش‌آفرینی «ژان پل بلموندو» و «ژان سبرگ» همراه بود. «از نفس افتاده» یکی از ۱۵ فیلمی بود که «گدار» بین سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۶۷ کارگردانی کرد، بازه زمانی که مهم‌ترین دوره فعالیت سینمایی این کارگردان محسوب می‌شود.

از جمله آثاری که او در این مدت ساخت، می‌توان به درام «تحقیر» (۱۹۶۳)، فیلم نئو نوآر «آلفویل» در سال ۱۹۶۵، «پی‌یرو خُله» و کمدی سیاه «تعطیلات آخر هفته» در سال ۱۹۶۷ اشاره کرد. با این حال او همچنان به فیلمسازی ادامه داد و در طول دوران فعالیت حرفه‌ای خود در مجموع ۴۴ فیلم بلند و چند فیلم کوتاه را مقابل دوربین برد.

«گدار» در کنار «فرانسوا تروفو» که یکی دیگر از اعضای برجسته موج نوی سینمای فرانسه بود، رهبری تظاهرات‌هایی را بر عهده داشتند که در سال ۱۹۶۸ به تعطیلی جشنواره فیلم کن انجامید، ناآرامی‌هایی که حاصل جنبش و اعتراضات دانشجویی می ۱۹۶۸ در فرانسه بود.

«فرزند هراسناک سینمای موج نو» لقبی بود که به «ژان لوک گدار» داده بودند، چراکه در دهه ۱۹۶۰ با تلاش جنجال‌گونه‌ای می‌خواست با نهاد‌های خشک و پژمرده سیاسی و اجتماعی بستیزد و از دوربین بسان یک اسلحه در جهت پیشبرد اهداف سیاسی‌اش استفاده می‌کرد.

«ژان لوک گدار»، از ۱۹۴۰ تا پایان راه

این چهره تاثیر گذار پیش از ورود به سینما در پایان دهه‌ی۴۰ از دانشگاه سوربن در رشته نژادشناسی فارغ‌التحصیل شد و علاقه‌اش به سینما موجب شد تا به‌همراه گروهی از دوستان جوان‌اش، چون «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر» به جست‌وجو درباره قابلیت‌های نهفته سینما بپردازند. آن‌ها ماهنامه سینمایی به‌نام «لاگازت دو سینما» راه‌اندازی کردند که البته فقط برای پنج ماه منتشر شد.

او در دهه ۵۰ چند فیلم کوتاه داستانی با کمک دوستان منتقدش در نشریه معتبر «کایه دو سینما» ساخت و با ساخت چند فیلم کوتاه نشان داد که برای ساخت فیلم بلند آماده است.

اولین فیلم بلند داستانی گدار «از نفس افتاده» بود که در سال ۱۹۵۹ براساس داستانی از «فرانسوا تروفو» ساخت. این فیلم با بودجه‌ای اندک و با کمک «کلود شابرول» ساخته شد که از بنیان‌های «موج نو» سینمای فرانسه شناخته می‌شود.

دهه ۶۰ پربارترین دوره زندگی گدار بود و او در این دهه هرسال به‌طور میانگین دو فیلم ساخت، فیلم‌هایی که بسیاری از آن‌ها با گذشت زمان ارزش بیش‌تری یافتند.

«سرباز کوچک» دومین فیلم گدار بود که در آوریل ۱۹۶۰ ساخته شد، اما مقامات دولت فرانسه مانع نمایش آن شدند و سه سال بعد پروانه نمایش آن را صادر کردند. داستان فیلم درباره جنگ‌های آزادی‌بخش الجزایر است و در سوییس اتفاق می‌افتد. این فیلم اولین همکاری میان «گدار» و «آنا کارینا» بود که به ازدواج آن‌ها انجامید.

«گدار» پس از آن فیلم «زن، زن است» را در سال ۱۹۶۱ ساخت و یک سال بعد فیلم تحسین‌شده «گذران زندگی» را ساخت که از پیچیده‌ترین و موفق‌ترین فیلم‌های اولیه گدار محسوب می‌شود. او با فیلم «تفنگ‌داران» در سال ۱۹۶۳ بار دیگر مخالف خود را با پدیده جنگ ابراز کرد. «بیزار» محصول ۱۹۶۳ اولین فیلم پرهزینه این سینماگر بود که بازیگرانی، چون «میشل پیکولی» و «جک پالانس» در آن نقش‌آفرینی داشتند.

در سال ۱۹۶۴ گدار فیلم «یک زن شوهردار» را ساخت که به گفته خودش پژوهشی در زندگی زن است که در زیر فشار‌های زندگی دیگر نمی‌تواند خودش باشد. اما یکی از معروف‌ترین ساخته‌های گدار در سال ۱۹۶۵ با نام «آلفاویل» به پرده سینما‌ها آمد و متعاقب آن، فیلم «پیروی دیوانه» ساخته شد.

از دیگر شاهکار‌های سینمایی وی می‌توان به فیلم‌های «مذکر، مونث» (۱۹۶۶)، «شهوت» (۱۹۸۲) و «نام کوچک؛ کارمن» (۱۹۸۴) اشاره کرد.

آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۰ به‌پاس یک عمر دستاورد سینمایی قصد تقدیر ویژه از گدار را داشت، اما این کارگردان سرشناس از حضور در مراسم اعطای جوایز خودداری کرد. او درباره علت حضور نیافتن در این مراسم گفت: «از خودم پرسیدم مقامات آکادمی اسکار کدام یک از فیلم‌های مرا دیده‌اند. آیا آن‌ها اصلا سینمای مرا می‌شناسند؟ این جایزه هیچ معنایی برای من ندارد.»

این فیلم‌ساز طی چهار دهه فعالیت سینمایی موفق به کسب جوایز معتبری شده است که دو خرس نقره‌ای و یک خرس طلای جشنواره برلین، شیر طلا، جایزه هیات داوران و شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز از مهم‌ترین آن‌ها هستند.

وی که پنج‌بار نامزد جایزه نخل طلای کن بوده است، در سال ۱۹۷۸ جایزه افتخاری سزار فرانسه را دریافت کرد، در سال ۲۰۰۷ جایزه یک عمر دستاورد سینمایی آکادمی فیلم اروپا را گرفت و در سال ۱۹۹۵ یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو به وی اعطا شد.

گدار در سال ۱۹۸۶ جایزه بهترین فیلم خلاقانه جشنواره روتردام را دریافت کرد و در سال ۲۰۰۴ جایزه بهترین فیلم سال را از جشنواره سن سباستین گرفت.

این کارگردان صاحب نام فرانسوی فیلم سه بعدی «خداحافظی با زبان» را در سال ۲۰۱۴ ساخت، این فیلم کاملا تجربی، درامی رمانتیک درباره زندگی یک مرد و زن است و نیمه دوم فیلم از زاویه دید یک سگ ولگرد روایت می‌شود. «خداحافظی با زبان» در جشنواره کن ۲۰۱۴ جایزه هیات داوران این رویداد سینمایی را دریافت کرد.

آخرین ساخته این سینماگر کهنه‌کار با عنوان «کتاب تصویر» در سال ۲۰۱۸ راهی سینما‌ها شد و در جشنواره کن برای نخستین بار جایزه‌ای با عنوان نخل طلای ویژه به «ژان لوک گدار» اعطا شد.

میترا فرهانی مستندساز ایرانی نیز امسال مستندی با عنوان «جمعه می‌بینمت رابینسون» را در جشنواره‌های بین‌المللی رونمایی کرد. این مستند درواقع روایت یک دوئل ذهنی و تا حدودی اندیشه ورزانه بین گلستان به‌عنوان نویسنده و فیلمساز ایرانی مقیم فرانسه و «ژان لوک گدار» فیلمساز شهیر فرانسوی است.

در این فیلم که ظاهرا بیشتر آن در سال ۲۰۱۴ میلادی فیلمبرداری شده، «گدار» ۸۴ ساله است. گفتگویی میان «ژان لوک گدار» چهره پیشگام سینمای موج نوی فرانسه و ابراهیم گلستان فیلمساز و چهره ادبی ایرانی از طریق ایمیل‌های منظم هفتگی، فیلم‌ها، تصاویر، کلمات قصار و نامه‌ها در این مستند روایت شده که امسال در هفتاد و دومین جشنواره فیلم برلین رونمایی شد.

سینمای «گدار» در عرصه جهانی منبع الهام ارزشمندی برای سایر کارگردانان از جمله «مارتین اسکورسیزی»، «کوئنتین تارانتینو»، «برایان دی پالما»، «استیون سودربرگ»، «دی. ای. پنی بیکر»، «رابرت آلتمن»، «جیم جارموش»، «راینر ورنر فاسبیندر»، «وونگ کار وای»، «ویم وندرس» و «برناردو برتولوچی» بوده است.

چرا آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس بخریم و چرا نخریم؟

اپل گوشی های آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس را معرفی کرد. اما آیا این گوشی‌ها ارزش خرید دارند؟ چرا iPhone 14 Pro و iPhone 14 Pro Max بخریم و چرا نخریم؟
به نظر می‌رسد گوشی های آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس، دستگاه‌های برجسته‌ای بودند که در رویداد اپل در ماه سپتامبر که چند روز پیش برگزار شد، معرفی شدند. این دو گوشی با ویژگی‌های جدید و بهبودهایی که تجربه کردند، نسبت به سایر گوشی های اپل برتری پیدا کرده‌اند. مقایسه آیفون ۱۴ معمولی با آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس بسیار مفصل است که در اینجا قرار نیست به آن بپردازیم؛ اما کافی است بگوییم که اگر به دنبال تغییرات عمده‌ای هستید، به سراغ مدل‌های Pro بروید.
اما آیا این بدان معناست که آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس ارزش خرید دارند؟ از آنجایی که پیش خرید این گوشی‌ها در حال انجام است، مطمئنا این سوال برای بسیاری از کاربران پیش آمده، اما تا زمانی که فرصتی برای آزمایش و بررسی کامل این گوشی‌ها نداشته باشیم، نمی‌توانیم به طور دقیق به آن پاسخ دهیم. با این حال می‌توانیم برداشت‌های اولیه‌ای در این رابطه داشته باشیم که به ما کمک می‌کنند تا دلایلی برای خرید آیفو..

اپل گوشی های آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس را معرفی کرد. اما آیا این گوشی‌ها ارزش خرید دارند؟ چرا iPhone 14 Pro و iPhone 14 Pro Max بخریم و چرا نخریم؟

به نظر می‌رسد گوشی های آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس، دستگاه‌های برجسته‌ای بودند که در رویداد اپل در ماه سپتامبر که چند روز پیش برگزار شد، معرفی شدند. این دو گوشی با ویژگی‌های جدید و بهبودهایی که تجربه کردند، نسبت به سایر گوشی های اپل برتری پیدا کرده‌اند. مقایسه آیفون ۱۴ معمولی با آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس بسیار مفصل است که در اینجا قرار نیست به آن بپردازیم؛ اما کافی است بگوییم که اگر به دنبال تغییرات عمده‌ای هستید، به سراغ مدل‌های Pro بروید.

اما آیا این بدان معناست که آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس ارزش خرید دارند؟ از آنجایی که پیش خرید این گوشی‌ها در حال انجام است، مطمئنا این سوال برای بسیاری از کاربران پیش آمده، اما تا زمانی که فرصتی برای آزمایش و بررسی کامل این گوشی‌ها نداشته باشیم، نمی‌توانیم به طور دقیق به آن پاسخ دهیم. با این حال می‌توانیم برداشت‌های اولیه‌ای در این رابطه داشته باشیم که به ما کمک می‌کنند تا دلایلی برای خرید آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس پیدا کنیم و همچنین به دلایلی برای نخریدن آنها برسیم.

مدل‌های Pro در سری آیفون ۱۴ چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارند که از جمله آنها می‌توان به یک چیپست جدید و قدرتمند، دوربین ارتقا یافته و جایگزینی ناچ قدیمی با یک بریدگی کپسولی با نام داینامیک آیلند اشاره کرد که ویژگی‌های جذابی دارد. اما در کنار این‌ها، چند دلیل هم وجود دارد که باعث می‌شود فعلا از خریدن آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس دست بکشیم. در اینجا قصد داریم پنج دلیل برای خریدن این گوشی‌ها و همچنین دو دلیل برای نخریدن آنها را به شما گوشزد کنیم.

دلایلی برای خریدن آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس

پیشرفت‌های بزرگ دوربین

آیفون 14 پرو و پرو مکس

برای چندین سال، ۱۲ عدد جادویی برای دوربین گوشی های آیفون بوده است. اپل برای تمام دوربین‌های پشتی، از دوربین اصلی گرفته تا لنزهای فوق عریض و تله فوتو و همچنین برای دوربین جلوی گوشی از سنسور ۱۲ مگاپیکسلی استفاده می‌کرد و مدل‌های ارزان‌قیمت‌تر سری آیفون ۱۴ یعنی آیفون ۱۴ معمولی و آیفون ۱۴ پلاس نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس بازی را تغییر داده‌اند. مدل‌های پرو در سری آیفون ۱۴ اکنون دارای دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسلی هستند که به شما امکان می‌دهد چهار پیکسل را در یک پیکسل ترکیب کنید تا عکس‌های روشن‌تر، دقیق‌تر و بهتری را ثبت کنید.

حالت ProRAW در این گوشی‌ها می‌تواند تصاویر ۴۸ مگاپیکسلی فشرده نشده را بگیرد که انعطاف‌پذیری بیشتری در ویرایش را به شما می‌دهد. حتی یک حالت زوم دو برابری با استفاده از دوربین اصلی وجود دارد. لنزهای اولترا واید یا فوق عریض و تله فوتو هم پیشرفت‌های خاص خود را داشته‌اند. لنز فوق عریض اکنون دارای پیکسل‌های بزرگتری است که نور بیشتری را وارد لنز می‌کند و حالت دوربین ماکرو را بهبود می‌بخشد. در همین حال، لنز تله فوتو در مدل‌های آیفون ۱۴ پرو اکنون از زوم دیجیتال ۶ برابری پشتیبانی می‌کند. حتی دوربین TrueDepth جلو نیز از دیافراگم بازتری برای بهبود عکسبرداری در نور کم به همراه فوکوس خودکار داخلی بهره می‌برد.

به نظر می‌رسد عکاسی در نور کم، تمرکز اصلی اپل در دوربین سری آیفون ۱۴ بوده است. موتور فوتونیک جدید این گوشی‌ها قصد دارد عکاسی در نور کم را در هر سه دوربین عقب بهبود ببخشد. حالت اکشن مود – Action Mode هم برای فیلمبرداری طراحی شده تا حتی وقتی با سرعت بالا در حرکت هستید، بتوانید ویدیوهای پایدارتری را ضبط کنید.

گوشی های اپل به طور معمول در رده‌بندی بهترین دوربین گوشی های هوشمند جای ثابتی دارند و بر اساس چیزی که تاکنون از دوربین گوشی های آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس دیده‌ایم، این روند همچنان ادامه خواهد داشت.

تراشه سریع‌تر و قدرتمندتر A16 Bionic

آیفون 14 پرو و پرو مکس

اپل برای گوشی های iPhone 14 و iPhone 14 Plus از نسخه پیشرفته‌تر همان چیپست A15 Bionic استفاده می‌کند که در آیفون ۱۳ سال گذشته نیز به کار رفته بود. اما مدل‌های Pro به تراشه جدیدتر، سریع‌تر و قدرتمندتر اپل یعنی A16 Bionic ارتقا پیدا کرده‌اند. این تراشه بر خلاف A15 که با لیتوگرافی ۵ نانومتری ساخته شده بود، از فرایند ساخت ۴ نانومتری بهره می‌برد. بنابراین اپل پیش‌بینی می‌کند که قادر است بهره‌وری انرژی را به طور قابل توجهی افزایش دهد. در واقع A16 Bionic باید حدود ۲۰ درصد انرژی کمتری را نسبت به نسل قبلی خود مصرف کند.

عملکرد سریع و روانی که کاربران آیفون از آن لذت می‌برند، همچنان ادامه خواهد داشت. در حالی که هنوز نتوانسته‌ایم عملکرد سخت افزاری آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس را محک بزنیم، اما اپل به ما می‌گوید که پردازنده ۶ هسته‌ای A16 Bionic می‌تواند تا ۴۰ درصد سریع‌تر از چیپست‌های مشابه سازندگان تراشه رقیب (مثل اسنپدراگون ۸ نسل ۱) عمل کند. پردازشگر گرافیکی و موتورهای عصبی نیز در اینجا شامل بهبودهایی شده‌اند.

بنابراین تراشه جدید، سریع‌تر و قدرتمندتر A16 اپل می‌تواند یکی از دلایلی باشد که شما را به خرید گوشی های آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس ترغیب می‌کند.

داینامیک آیلند شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد

ناچ یا بریدگی بزرگ و قدیمی آیفون‌های قبلی و حتی آیفون ۱۴ معمولی و آیفون ۱۴ پلاس امسال، با انتقاداتی همراه بوده و توی ذوق بسیاری از کاربران می‌زند. به همین دلیل کاربران اگر می‌خواستند چشمشان به این بریدگی روی نمایشگر گوشی های آیفون نیفتد باید به سراغ انواع گوشی های اندرویدی (از ارزان تا گران) می‌رفتند. اما اپل در مدل‌های Pro سری آیفون ۱۴ مسیر خود را تغییر داده و ناچ قدیمی را با بریدگی کپسولی شکل جایگزین کرده که دوربین جلوی بهبود یافته و حسگرهای مورد نیاز فیس آی دی برای باز کردن ایمن قفل گوشی درون آن جای گرفته‌اند.

اما در این زمینه، چیزهای بیشتری از یک بریدگی معمولی برای قرارگیری دوربین سلفی و حسگرها وجود دارد. اپل این بریدگی را Dynamic Island نامگذاری کرده و ویژگی‌های جالبی را در آن ارائه می‌کند. داینامیک آیلند در آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس مجموعه‌ای کامل از هشدارها و اعلان‌ها را ارائه می‌دهد که ظاهرا بر اساس نیاز گسترش یا کاهش می‌یابند. پخش یک آهنگ با اطلاعات آن در این جزیره پویا ظاهر می‌شوند و برای دریافت اطلاعات بیشتر می‌توانید آن را به مدت طولانی فشار دهید.

این فضا به اندازه‌ای بزرگ است که دو مجموعه اطلاعات را در خود جای دهد. برای مثال یک تایمر شمارش معکوس و یک اعلان مبنی بر اتصال ایرپادز شما در این بخش به نمایش درمی‌آید. اپل می‌گوید که با توسعه‌دهندگان کار می‌کند تا آنها از قابلیت‌های داینامیک آیلند استفاده کنند؛ بنابراین در طول زمان شاهد پیشرفت ویژگی‌ها و کاربردهای این بخش خواهیم بود.

نمایشگر همیشه روشن

آیفون 14 پرو و پرو مکس

نمایشگر با نرخ تازه‌سازی تطبیقی همچنان به مدل‌های پرو در سری آیفون ۱۴ محدود شده است. خبر بد این که اگر آیفون ۱۴ یا آیفون ۱۴ پلاس را می‌خواهید، باید به نرخ تازه‌سازی تصویر ۶۰ هرتزی رضایت بدهید. نرخ تازه‌سازی تطبیقی صفحه نمایش پروموشن در آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس بهبود پیدا کرده و اکنون اجازه می‌دهند زمانی که فعالیت روی نمایشگر ثابت است، نرخ تازه‌سازی تا یک هرتز کاهش پیدا کند.

این تغییر دری را به روی ویژگی جدید آیفون باز می‌کند که آن هم نمایشگر همیشه روشن یا Always-on Display است. این ویژگی که مدت‌هاست در گوشی‌های بالارده اندرویدی وجود داشت، برای اولین بار در گوشی های آیفون ارائه می‌شود و مواردی مانند تاریخ و ساعت را در صفحه قفل آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس، حتی در صورت خاموش بودن نمایشگر به نمایش می‌گذارد. همچنین شما می‌توانید ویجت‌هایی را به این بخش اضافه کنید و امکان سفارشی‌سازی صفحه قفل از طریق سیستم عامل آی او اس ۱۶ وجود خواهد داشت.

همانطور که گفته شد، مدت‌هاست که گوشی های اندرویدی ویژگی نمایشگر همیشه روشن را ارائه می‌دهند، اما با توجه به چیزی که تاکنون از اجرای این ویژگی روی آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس دیده‌ایم، به نظر می‌رسد ارزش صبر کردن را داشته باشد.

بدون افزایش قیمت

آیفون 14 پرو و پرو مکس

اگر شایعات مربوط به آیفون ۱۴ را در آخرین روزهای قبل از معرفی این سری گوشی‌ها دنبال می‌کردید، حتما انتظار داشتید که اپل قیمت گوشی های جدید خود را نسبت به نسل قبلی افزایش دهد. تحلیلگران و افشاگران از افزایش ۱۰۰ دلاری قیمت برای هر گوشی از این خانواده خبر می‌دادند و به این ترتیب پیش‌بینی می‌شد قیمت آیفون ۱۴ پرو مکس وارد محدوده قیمتی گلکسی اس ۲۲ اولترا سامسونگ شود.

با این حال پیش‌بینی‌ها درست از آب در نیامدند و خوشبختانه افزایش قیمت مورد انتظار هرگز محقق نشد. قیمت آیفون ۱۴ پرو همچنان در نسخه پایه همان ۹۹۹ دلار است و آیفون ۱۴ پرو مکس پایه نیز ۱۰۹۹ دلار قیمت دارد؛ یعنی دقیقا همان قیمتی که برای آیفون ۱۳ پرو و آیفون ۱۳ پرو مکس داشتیم. البته هنوز هم این قیمت‌ها به هیچ وجه ارزان نیستند، اما با آنچه انتظار دارید برای یک گوشی حرفه‌ای و بالارده بپردازید، مطابقت دارند. مهم‌تر این که ارزش ارتقای گوشی به آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس همچنان حفظ شده و حتی اگر بخواهید نسخه ارزان‌تر آیفون ۱۴ معمولی را بخرید، صرفه‌جویی بیشتری در هزینه‌های خود خواهید داشت.

دلایلی برای نخریدن آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس

فضای ذخیره‌سازی کم

آیفون 14 پرو و پرو مکس

آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس، گران‌ترین و پیشرفته‌ترین گوشی های حال حاضر اپل هستند؛ پس چرا این شرکت اصرار دارد که مدل‌های پایه آنها را همچنان با ۱۲۸ گیگابایت حافظه ذخیره‌سازی داخلی عرضه کند؟ این میزان حافظه با فضای ذخیره‌سازی که بسیاری از گوشی های ارزان قیمت بازار دارند، برابری می‌کند و این خبر خوبی برای مشتریانی که هزینه زیادی برای خرید گوشی های گران قیمت آیفون می‌کنند، نخواهد بود.

این فضای ذخیره‌سازی محدود به ویژه در مورد گوشی های آیفون نگران‌کننده‌تر است؛‌ چرا که اپل هرگز درگاه کارت حافظه جانبی میکرو اس دی را برای افزایش حافظه در اختیار کاربران قرار نمی‌دهد. سری آیفون ۱۴ نیز از این قاعده مستثنی نیستند و همچنان خبری از پشتیبانی از کارت حافظه جانبی نخواهد بود. بنابراین اگر نسخه ۱۲۸ گیگابایتی این گوشی‌ها را می‌خرید مجبور هستید تا مدت‌ها برای ذخیره کردن فایل‌ها، برنامه‌ها، بازی‌ها و تمام اطلاعات خود صرفه‌جویی کنید. توجه داشته باشید که نرم افزار از پیش نصب شده مقداری فضا را اشغال می‌کند و در واقع شما کمتر از ۱۲۸ گیگابایت را در اختیار خواهید داشت.

بنابراین احتمالا بسیاری از کاربران مجبور می‌شوند هزینه بیشتری کنند تا نسخه ۲۵۶ یا ۵۱۲ گیگابایتی یا حتی ۱ ترابایتی را خریداری کنند. اما این موضوع می‌تواند هزینه زیادی روی دست خریداران بگذارد؛ چرا که آیفون ۱۴ پرو ۲۵۶ گیگابایتی ۱۰۰ دلار گران‌تر از مدل ۱۲۸ گیگابایتی خواهد بود و مدل ۵۱۲ گیگابایتی و ۱ ترابایتی نیز به ترتیب ۳۰۰ و ۵۰۰ دلار گران‌تر هستند.

در هر صورت انتظار می‌رفت اپل فضای ذخیره‌سازی بیشتری را حداقل در مدل‌های گران‌قیمت‌تر و پیشرفته‌تر Pro و Pro Max در اختیار کاربران قرار دهد که متاسفانه این اتفاق رخ نداد. البته این موضوع در خصوص برخی گوشی های اندرویدی از جمله پرچمداران سامسونگ نیز صدق می‌کند. مثلا گلکسی اس ۲۲ اولترا نیز از درگاه کارت حافظه جانبی برخوردار نیست و در نسخه پایه با ۱۲۸ گیگابایت حافظه عرضه می‌شود. این امر در خصوص گوشی تاشو جدید سامسونگ، یعنی گلکسی زد فولد ۴ کمتر صدق می‌کند، چرا که در نسخه پایه از ۲۵۶ گیگابایت حافظه بهره می‌برد.

بدون تغییر در سرعت شارژ

آیفون 14 پرو و پرو مکس

گاهی اوقات پیش از معرفی گوشی های مورد انتظار، شایعات زیادی درباره برخی قسمت‌های آنها منتشر می‌شود؛ مثل غوغا و حواشی که در مورد افزایش قیمت آیفون‌های امسال به راه افتاده بود و در نهایت مشخص شد که حقیقت نداشتند. با این حال بعضی وقت‌ها هم درباره مواردی هیچ شایعه‌ای منتشر نمی‌شود و این موضوع در خصوص سرعت شارژ آیفون ۱۴ پرو و پرو مکس صادق بود. همه ما امیدوار بودیم که سرعت شارژ این گوشی‌ها نسبت به نسل‌های قبلی ارتقا پیدا کند، اما متاسفانه ناامید شدیم.

البته قبل از عرضه آیفون ۱۴، برخی شایعات حاکی از این بود که مدل‌های Pro از سرعت شارژ سیمی ۳۰ واتی برخوردار خواهد بود که نسبت به سرعت شارژ ۲۰ واتی سری آیفون ۱۳ بهبود یافته است. این پیشرفت به آیفون‌ها کمک می‌کند تا با سایر دستگاه‌هایی که باتری خود را خیلی سریع‌تر شارژ می‌کنند،‌ رقابت جدی‌تری داشته باشد. گلکسی اس ۲۲ دارای شارژ سیمی ۲۵ واتی است، در حالی که گوگل پیکسل ۶ پرو سرعت شارژ ۲۳ واتی دارد. وان پلاس ۱۰ پرو با سرعت شارژ ۶۵ وات برای کاربران ایالات متحده آمریکا و ۸۰ واتی برای سایر بازارهای جهان عرضه می‌شود و هر سه این گوشی‌ها قیمت کمتری نسبت به آیفون ۱۴ پرو دارند.

در هر صورت متاسفانه سرعت شارژ آیفون ۱۴ پرو ارتقا پیدا نکرد؛ اما هنوز هم می‌توانید پس از ۳۰ دقیقه اتصال به برق، ظرفیت شارژ باتری این گوشی را از صفر به ۵۰ درصد برسانید که نسبتا قابل قبول است؛ اما این سریع‌ترین شارژر موجود در بازار نیست و برای بسیاری از کاربران راضی‌کننده نخواهد بود.

جمع بندی

ممکن است پس از این که فرصتی برای بررسی دقیق‌تر و کامل‌تر گوشی های جدید آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس پیدا کنیم، دیدگاه ما در خصوص این گوشی‌ها تغییر کند. روی کاغذ، iPhone 14 Pro و iPhone 14 Pro Max پیشرفت‌های بزرگی را نسبت به نسل قبلی خود تجربه کرده‌اند. علاوه بر مواردی که بالاتر اشاره کردیم، نباید ویژگی‌های جدیدی مثل تشخیص تصادف و اتصال ماهواره‌ای برای ارسال پیام‌های اضطراری را از یاد ببریم.

این دو گوشی جدید اپل بسیار قدرتمند و جذاب هستند و اگر بتوانید ۹۹۹ دلار یا بالاتر هزینه کنید، کاملا ارزش خرید خواهند داشت و قابلیت‌های زیادی را در اختیار شما قرار می‌دهند.

آدم های بدجنس را بهتر بشناسید / ۵ ویژگی بارز بدجنس ها

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرادید؛ اگر در محلِ کارتان کسی دوست ندارد با شما کار کند، ممکن است ندانید که رفتارتان چه خسارتی به سلامتی و وقت همکاران‌تان وارد می‌کند. علتش آن است که اکثر آدم‌ها ترجیح می‌دهند در سکوت رنج بکشند تا اینکه عقایدِ صادقانه‌شان درباره بدجنسی شما را رو در رو به شما بگویند.

تِسا وِست، دانشیار روان‌شناسی در دانشگاه نیویورک و نویسندۀ کتاب «بدجنس‌های محل کار: همکارانِ سمی و کاری که باید با آن‌ها بکنیم»؛ می‌گوید: «توقع نداشته باشید کسی به شما بگوید بدجنس هستید. آدم‌ها به سختی می‌توانند با بدجنس‌ها روبه‌رو شوند و در بسیاری از مکان‌ها، طبیعی نیست که مردم بدونِ آنکه از آن‌ها درخواست شده باشد، به کسی بازخوردِ منفی بدهند.»

او می‌گوید: «مردم وسوسه می‌شوند به جای آنکه با بدجنس‌ها روبه‌رو شوند، خودشان کار آن‌ها را جبران کنند. زیرا دوست ندارند دیگران آن‌ها را منبع بدجنسی بدانند.» اگر تردید دارید دیگران واقعاً چه حسی نسبت به شما دارند باید به درون‌تان نگاهی بیندازید. روان‌شناسِ سازمانی، لارا گالاهِر، می‌گوید: «باید بدانید که آنچه یک رفتار را به سطحِ رفتار بدجنسانه می‌رساند برای هر فرد و سازمانی متفاوت است، اما یک قانون کلی وجود دارد و آن اینکه «اگر افراد در کنار شما احساسِ خوبی نسبت به خودشان نداشته باشند، شما را آدمِ بدجنس و به‌دردنخوری می‌دانند».تغییرات قیمت نئو

بدجنس حسود

در این زمینه بخوانید؛

دلیل بدجنسی چیست؟ / افراد بدجنس اینجوری کارهاشون رو توجیه می کنند

فرزند چندم خانواده هستید؟ / بررسی ابعاد منفی و مثبت شخصیت هر فرزند

رازهایی که خال های بدن در مورد شخصیتتان فاش می کند

به این علائم هشداردهنده که می‌گویند شما ممکن است آن آدم بدجنسه باشید، توجه کنید و ببنید تا چه حد این جملات به شما ارتباط پیدا می‌کند.

۵ نشانۀ «بدجنس» بودن

۱. اگر فکر می‌کنید همه آدم‌های اطراف‌تان بدجنس هستند، احتمالاً بدجنسی از خودتان است

وست می‌گوید بدجنسی ممکن است خیلی ظریف تیم را تحتِ تأثیر قرار دهد؛ به‌نحوی که منبع آن برای همه ناشناخته بماند، اما یک نشانه‌اش آن است که تیم در حضور شما نمی‌تواند خوب عمل کند. وِست می‌گوید: «یکی از نشانه‌های واضحِ بدجنسی این است که وقتی شما حضور دارید رفتار دیگران با خودشان ـ نه با شما ـ تغییر کند. گروه‌هایی که قبل از حضور شما هیچ مشکلی با تقسیم وظایف، نقش‌پذیری و تصمیم‌گیری‌های کارآمد نداشتند، ناگهان متوجه می‌شوند در حالِ مبارزه با نیرویی نامرئی هستند. رقابت برای کسب موقعیت بالا می‌گیرد، آدم‌ها حرف یکدیگر را قطع می‌کنند و در مقابل چیز‌هایی مثل رأی‌گیری تغییرات قیمت نئو که تا پیش‌از‌این فرایند‌های دموکراتیکِ موردِ حمایت بود، مقاومت می‌کنند. مدیران ارشد وقتی متوجه می‌شوند نمی‌توانند روی تصمیم‌های تیمی شما حساب باز کنند، حمایت‌شان را از شما دریغ می‌کنند. اگر این الگوی رفتاری «مدام» در تیمی که عضوش هستید تکرار می‌شود، ممکن است شما آن آدمِ بدجنس باشید.»

بدجنس حسود

برطبقِ مطالعات، رفتارِ بد مسری است و هرچه بی‌ادبی و دشمنی بیش‌تری در محیطِ کار مشاهده کنیم، احتمال اینکه با دیگران بی‌ادبانه رفتار کنیم بیش‌تر می‌شود. اگر همکاران‌تان مدام با هم جروبحث دارند، ممکن است منبعِ این جروبحث شما باشید.

وست می‌گوید: «مراجعه‌کننده‌ای داشتم که می‌گفت همه تیم‌هایی که با آن‌ها کار کرده است مشکل داشتند و از پشت‌به‌هم خنجر می‌زدند. درواقع رفتارِ رقابت‌جویانه خودِ او بود که به دیگران سرایت می‌کرد، اما مدتِ زیادی طول کشیده بود تا متوجه شود منبعِ این رفتار خودِ اوست.»

۲. اگر دیگران با شما موافق نیستند، اما بازخوردی هم به شما نمی‌دهند

گالاهر می‌گوید اگر دیگران به ندرت با شما مخالفت می‌کنند امکان دارد شما آدمِ بدجنسی باشید. نباید فکر کنید اینکه دیگران با شما بحثی ندارند معنایش آن است که عاشقِ کار کردن با شما هستند. اگر شما بدجنس باشید، دیگران برای بیان ایده‌ها و پیشنهادِ بازخورد احساس راحتی نمی‌کنند.

گالاهر می‌گوید: «اگر در جلسات به نکته‌ای اشاره می‌کنید و دیگران معمولاً در مقابلِ ایده شما سکوت می‌کنند، ممکن است به دلیلِ آن باشد که شما از نظرشان بدجنس هستید. بعضی اوقات بدجنس‌ها نادانسته همکاران‌شان را تخریب می‌کنند، با خشم از دیدگاه‌شان دفاع می‌کنند و باعث می‌شوند که همکاران علاقه‌ای به ورود به بحث‌های سالم با آن‌ها را نداشته باشند. برخی افراد از گفتگو خارج می‌شوند، زیرا می‌ترسند گفتگو کنند و برخی به این دلیل گفتگو نمی‌کنند که حس می‌کنند انرژیِ کافی برای "جنگیدن" ندارند.»

اگر از همکاران‌تان درخواست می‌کنید به شما توصیه کنند یا درخواست می‌کنید که از شما پیش رئیس تعریف کنند، اما چیزی نمی‌شنوید، می‌تواند نشانه‌ای باشد که دیگران شما را بدجنس می‌دانند و علاقه‌ای به کمک کردن به شما ندارند. نه‌گفتن به شکلِ مستقیم می‌تواند بهای اجتماعی سنگینی داشته باشد، برای همین دیگران رویکردِ "پاسخِ منفی" را ترجیح می‌دهند؛ بنابراین کاری انجام نمی‌دهند.»

۳. اگر همۀ آدم‌ها شما را ترک می‌کنند

اگر شگفت‌زده هستید که چرا واردِ هر تیم و گروهی که می‌شوید دیگران آن تیم را ترک می‌کنند، ممکن است علتش خودِ شما باشید. یکی از دلایلِ واضح آن است که دیگران بدونِ آنکه دلیلِ مشخصی بیاورند گروهی که شما در آن هستید را ترک می‌کنند و درخواست کار کردن با گروه‌های دیگر را می‌دهند. اِلنا آرمیجو، مربی اجرایی و رهبری می‌گوید: «اغلب آدم‌ها از اتفاقاتی که اطرافشان میافتد شگفت‌زده می‌شوند، زیرا پذیرفتنِ اینکه ممکن است اشکال از خودشان باشد، دردناک است. آدم‌هایی که در چرخه بدجنسی گیر افتاده‌اند، ترجیح می‌دهند به جای رشد کردن، به همان رفتار ادامه دهند.»

۴. اگر آدم‌هایی که با آن‌ها کار می‌کنید مدام شما را ناامید می‌کنند

اشخاص بداخلاق منفور

اگر حس کنید که همیشه این تیم شما و نه خودِ شماست که مشکل دارد، ممکن است مدام به همکاران‌تان لعنت بفرستید و در حق‌شان بدجنسی کنید. در اعماق این ذهنیت، «بخشی از وجودِ شما به صورتِ ناخودآگاه می‌ترسد که شما بر اساسِ عملکردِ دیگران ناکافی به نظر برسید، اما به جای آنکه با ترس‌های خودتان مقابله کنید، به جای تمرکز روی بی‌کفایتی‌های خودتان روی بی‌کفایتی‌های دیگران تمرکز می‌کنید. اگر مدام انتهای جملاتِ خودتان «ای احمق» را استفاده می‌کنید، احتمالاً منتقد درون‌تان فعال شده است.»

۵. اگر عادت کرده‌اید اعتبار دیگران را بدزدید

اگر درجاییکه باید به کسی اعتبار بدهید، این کار را نمی‌کنید، همکارِ قدرناشناسی هستید که کار کردن با او دردسرساز است. مردم نیاز دارند کارشان تأیید شود تا حسِ ارزشمندی بکنند و بتوانند پیشرفت کنند. پِرپِچوآ نئو، روان‌شناس، می‌گوید: «اگر اعتبار و ایده‌های دیگران را می‌دزدید و آن ایده‌ها را به عنوان ایده‌های خودتان مطرح می‌کنید، شما فردی بدجنس هستید.»

اگر این موارد برای شما آشنا بود، نگران نباشید، می‌توانید این رفتار را اصلاح کنید و شهرتِ خودتان را تغییر دهید.

قبل از آنکه به کسی بازخورد بدهید، بنیان‌های اعتماد را مستحکم کنید

اگر حدس زده‌اید که دیگران شما را بدجنس می‌دانند، باید قبل از آنکه از آن‌ها درخواست کنید به شما بازخورد بدهند و بگویند واقعاً چه فکری درباره‌تان دارند، اعتمادشان را جلب کنید. گالاهر می‌گوید: «اعتماد از دانستنِ پاسخِ این سوالات به دست می‌آید: "آیا از ته قلب نفع آن‌ها را می‌خواهید؟ منافع آن‌ها چه هستند؟ چه چیز‌هایی برای‌شان مهم است؟ "

اگر هنوز پاسخِ این پرسش‌ها را نمی‌دانید، باید درباره نیت‌تان با دیگران صحبت کنید. گالاهر پیشنهاد می‌دهد چنین جملاتی را به کار ببرید: «دوست دارم درباره‌ات بیش‌تر بدانم و رابطه‌ای نزدیک‌تر با هم داشته باشیم.»

درخواست کنید که بازخورد‌های واضح‌تری به شما بدهند تا بدانید چه فکری درباره‌تان می‌کنند

وست می‌گوید پرسش‌های کلی مثلِ اینکه «آیا به من به عنوان رئیس یا عضو تیم اعتماد داری؟» به اندازه پرسش‌هایی که روی یک رفتار خاص یا موقعیتِ خاص تأکید می‌کنند، مفید نیستند. وست می‌گوید شما باید درباره رفتارِ خاصی که اخیراً رخ داده است از همکاران‌تان سؤال کنید.

او می‌گوید: «مردم خیلی راحت‌تر درباره فلان رفتار یا فلان چیزی که در یک جلسه گفته‌اید، بازخورد می‌دهند تا اینکه بخواهند به مجموع چیز‌هایی که شما گفته‌اید و رفتار‌هایی که داشته‌اید، واکنش نشان دهند.»

اشخاص بداخلاق منفور

«می‌توانید درباره لحن‌تان، بازخوردی که به کسی دادید، مدت زمانی که طول کشید تا کاری را انجام دهید، مقدار کاری که برای تیم انجام داده‌اید و مواردی مثل این بازخورد بگیرید. بازخورد گرفتن درباره رویداد‌های ویژه، کوچک و اخیر شما را یک قدم به دیدنِ اینکه دیگران چگونه شما را می‌بینند، نزدیک می‌کند.»

گالاهر پیشنهاد می‌دهد برای بازخورد گرفتن چنین عباراتی را استفاده کنید: «من واقعاً می‌خواهم هم‌گروهیِ خوبی باشم و می‌خواهم طوری باشم که کار کردن با من برای همه آسان‌تر باشد. دو کاری که می‌توانم انجام دهد تا تبدیل به فردی شوم که کار کردن با او آسان است، چیست؟»

بدانید تغییر گام‌به‌گام رخ می‌دهد و نمی‌توانید یک‌باره شخصیت‌تان را تغییر دهید

وقتی دیگران درباره تمایلاتِ بدجنسی شما در یک حوزه خاص نظر دادند، یکی دو مورد را در نظر بگیرید، و کار را با همان دو مورد شروع کنید. وست می‌گوید: «تغییرات کوچک و روزمره می‌تواند شما را از قلمروِ فردِ بدجنس خارج کند. تغییراتِ کلی و یک‌باره در شخصیت دائمی و پایدار نیست، اما تعدیل در کار‌های روزمره می‌تواند پایدار باشد.»



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.