توقف ضرر چیست
در لحظه ای که به ورود به دنیای تجارت فکر می کنیم، مفاهیم زیادی وجود دارد که قبل از به خطر انداختن پول خود باید آنها را بدانیم، مانند توقف ضرر چیست. اگر این کلمات برای شما آشنا به نظر نمی رسند، بهتر است به خواندن این مقاله ادامه دهید. زیرا مهم این است که بتوانیم حرکات خود را در معاملات به خوبی انجام دهیم.
ما توضیح خواهیم داد که توقف ضرر چیست و چگونه از آن استفاده می شود. خواهید دید که اهمیت آن بسیار مرتبط است و این می تواند به ما کمک زیادی کند تا استراتژی های معاملاتی خود را آماده کنیم. علاوه بر این، یاد گرفتن چیزهای جدید همیشه خوب است، درست است؟ اگر یاد بگیریم که از استاپ لاس به خوبی استفاده کنیم، نه تنها مطمئن خواهیم شد که پول بیشتری از آنچه که مایل به از دست دادن هستیم از دست ندهیم، بلکه می توانیم حداقل سود را نیز در صورتی که اوضاع خوب پیش برود، تضمین کنیم.
استاپ ضرر در معاملات چیست؟
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، مفاهیمی در آن وجود دارد تجارت که برای انجام خوب آن ضروری است. به همین دلیل قصد داریم توضیح دهیم که توقف ضرر چیست. اساساً در مورد است دستوری که ما به کارگزار خود به معنای واقعی کلمه "توقف ضرر" می دهیم. این ترجمه اسپانیایی "توقف ضرر" است.
بر کسی پوشیده نیست که یک قانون طلایی وجود دارد که همه سفته بازان سهام باید از آن پیروی کنند: همیشه ریسک را تحت کنترل داشته باشید. برای رعایت این قانون طلایی، همیشه باید قبل از انجام معامله، از قبل بدانیم که چقدر حاضریم از دست بدهیم. زمانی که رقم مشخص شد، میتوانیم به کارگزار خود دستور باز کردن موقعیت را بدهیم.
بلافاصله پس از دادن سفارش خرید یا فروش، زمان آن است که یک توقف ضرر بگذاریم تا از تجاوز به میزان ضرری که مایل به از دست دادن آن هستیم جلوگیری شود. این یک سفارش خرید یا فروش است که تنها زمانی اجرا میشود که قیمت آنقدر خلاف عملکرد ما باشد که حداکثر ضرری را که مایل به داشتن آن هستیم به ما وارد کند. که این است که بگوییم: عملیاتی که ما انجام دادهایم قبل از اینکه متحمل خسارات بزرگتری شویم، «قطع» خواهد شد.
مهم است که این را در نظر داشته باشیم سفارش هایی که اجرا نمی شوند رایگان هستند. بنابراین کنترل ریسک در عملیات بورس هیچ هزینه ای برای ما ندارد، اما از سوی دیگر از بسیاری از لحظات بد و ناامیدی نجات خواهیم داد.
استاپ ضرر چگونه استفاده می شود؟
اکنون که می دانیم استاپ ضرر چیست، قصد داریم نحوه استفاده از آن را توضیح دهیم. قبلاً اظهار نظر کردهایم که این دستوری است که ما را از زیانهای بیشتر از ضررهایی که مایلیم داشته باشیم محافظت میکند و به این ترتیب خطرات ناشی از آن را کنترل میکند. با این حال، ما تردیدهای خاصی خواهیم داشت: ابتدا باید آن را کجا قرار دهیم؟ و چگونه با افزایش قیمت آن را جابجا کنیم؟ قبل از ورود به بازار باید پاسخ این دو سوال را کاملاً روشن کنیم.
با یک استراتژی میان مدت، ما دو گزینه برای ورود داریم: عقب کشیدن یا شکستن. استاپ ضرر با توجه به ورودی که انجام می دهیم قرار می گیرد. در این دو مورد، رویکردها و خروجی های اضطراری متفاوت است.
در صورت شکست مقاومت، باید حد ضرر را قرار دهیم درست روی خط حمایت یا مقاومتی که تعریف می کنیم، حاشیه کمی باقی می گذارد. برای این کار به سایه های متعلق به شمع های بعدی نگاه می کنیم، ترتیب را در زیر قرار می دهیم، بیش از یک تیک دورتر. توصیه می شود از اعداد گرد خودداری کنید. به این ترتیب ما اجازه تردید در مورد قیمت را نخواهیم داد. اگر اینطور بود که گسست معتبر نیست، اصلاً برای ما راحت نیست که در ارزشی قرار بگیریم که مطمئناً در نهایت سقوط کند. برعکس، اگر معلوم شود که شکست واقعی است، قیمت به نفع ما منفجر می شود و توقف ضرر را پشت سر می گذارد.
گزینه ورودی دیگر از طریق عقب نشینی به میانگین متحرک هفتگی است. این میانگین صرفاً یک شاخص است که به ما کمک می کند ارزش را تخمین بزنیم، نه قیمت را. بنابراین، اگر این شاخص را تنظیم نکنیم، هیچ کمکی به ما نمی کند. وقتی آن را تنظیم کردیم، ما می دانیم که قیمت از چه سطحی نباید کاهش یابد. حال سوال این است که سعی کنید مانند قبل استاپ ضرر را زیر سطح پایین مربوط به بانس قرار دهید.
با افزایش قیمت، توقف ضرر را تنظیم کنید
همیشه به خاطر داشته باشید که بازار دائما در حال حرکت است. همه قیمتها افزایش مییابند: وقتی بالا میرود به آن نوسان و وقتی پایین است به آن عقبنشینی میگویند. آنها یکی پس از دیگری رخ می دهند تا زمانی که آخرین عقب نشینی دیگر عقب نشینی نباشد و باعث شود میانگین متحرک هفتگی با عبور قیمت از بالا به پایین جهت تغییر کند. بنابراین آنچه ما باید انجام دهیم این است هر بار که بازگشتی در اوراق بهادار تأیید شد، حد ضرر را زیر آخرین پایین مربوطه قرار دهید.
در این مرحله باید به خاطر داشته باشیم که میانگین متحرک تعدیل شده، اما نه میانگین سی هفته ای عمومی، ایده نسبتاً دقیقی از اینکه مقدار کجاست به ما می دهد. به این ترتیب میتوانیم استاپ ضرر را تحت هر بانسی که روی مقدار تأیید میشود تغییر و تنظیم کنیم. این کار استفاده از جهت تجارت را برای ما آسان تر می کند و حداکثر آنچه را که می توانستیم در آخرین نوسان به دست آوریم از دست خواهیم داد.
این تکنیک که تریلینگ توقف نامیده می شود شامل با افزایش یا کاهش قیمت به نفع ما، توقف ضرر را در چند نقطه دفاعی به روز کنید. این تضمین می کند که حداقل سود را حفظ کنیم. برای اجرای خوب این تکنیک، ما همیشه استاپ ضرر را در همان جهت قیمت حرکت می دهیم، هرگز آن را تعریف توقف ضرر از آن دور نمی کنیم.
ما باید بسیار مراقب کارگزارانی باشیم که ابزاری به نام ارائه می دهند "استاپ ضرر پویا". این یک قانون ثابت را اعمال می کند که به ما امکان می دهد، در تئوری، ردیابی قیمت را فراموش کنیم. یک مثال می تواند تعقیب قیمت همیشه 5٪ فاصله باشد. استفاده از این ابزار توصیه نمی شود.
همانطور که می بینیم، استاپ ضرر واقعا برای معاملات ضروری است. اگر بدون استفاده از استاپ لاس در بورس فعالیت کنیم، انگار در حال رانندگی با خودرو هستیم اما بدون ترمز. بنابراین ما همیشه باید از استاپ ضرر استفاده کنیم.
محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.
مسیر کامل مقاله: اقتصاد اقتصادی » محصولات مالی » کیف » توقف ضرر چیست
آموزش قرار دادن Stop Loss در بایننس
در مورد قرار دادن Stop Loss در بایننس چه میدانید؟ اگر شما جزو آن دسته در بازارهای ارز دیجیتال فعالیت میکنید باید به این امر واقف باشید که معامله در چنین بازارهای گسترده مالی همیشه سرشار از خطر و ریسک است. هر چقدر هم که معاملهگران ادعا داشته باشند که از تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال سر رشته دارند باز هم منطقی است که از اقدام به تصمیمهای شتاب زده و رفتارهای احساسی اجتناب کنند. حتی اگر افراد به همهی عوامل تاثیرگذار بازار تسلط داشته باشند در عین حال ریسکهایی وجود دارد که هر چقدر هم امکان کاهش آنها با ابزارهای مختلف وجود داشته باشد، باز هم امکان حذف آن وجود نخواهد داشت. قصد داریم در ادامه به بررسی قرار دادن Stop Loss در بایننس بپردازیم.
آشنایی با فرایند قرار دادن Stop Loss تعریف توقف ضرر در بایننس
صرافی بایننس به عنوان یکی از بزرگترین صرافیها در زمینه ارز دیجیتال در سطح جهانی است. به همین دلیل کاربران بیشماری از سراسر جهان علیالخصوص کشور ایران دارد. صرافی بایننس به عنوان یک صرافی دیجیتال از قابلیت های بی نظیری برخوردار است که امکان ثبت اتوماتیک سفارشهای حد توقف، خرید و فروش را تا رسیدن به یک میزان مشخص یا استاپ لاس را به وجود میآورد. برای درک بهتر این موضوع باید به برخی از مفاهیم ارز دیجیتال اشاره کنیم. همچنین به معرفی مختصر پلتفرم بایننس و شیوه سفارشگذاری بپردازیم. پس از آن به بررسی قرار دادن Stop Loss در بایننس خواهیم پرداخت.
سفارش قرار دادن Stop Loss در بایننس یا حد توقف ضرر چیست؟
قرار دادن Stop Loss
افرادی که با فعالیتهایی مانند بازار بورس آشنایی دارند و در این بازار به معامله میپردازند یا به عبارتی اهل فن یا تریدر هستند. اگر دغدغهی شما حداقل سازی ضرر و حداکثر سازی سود است باید مدت زمان زیادی را برای پایش دامنهی نوسانات قیمت صرف کنید و با مشاهدهی کمترین نوساناتی تصمیم بگیرید که نسبت به خرید و فروش یک سهم اقدام کنید. در صورتی که شما مانند تعداد زیادی از معامله گران توانایی یا زمان، حوصلهای برای پایش چند ساعته قیمتها را نداشته باشید. در این جا سوالی پیش خواهد آمد اگر دارایی شما با افت ناگهانی قیمت روبرو شود آیا راهی وجود دارد که از ضررهای بیش از اندازه جلوگیری کنید؟
در این موقعیت واسطههای معاملاتی درون پلتفرمهای خود قابلیتی را ایجاد میکنند که به کمک آنها تریدرها بتوانند از ضررهای ناگهانی پیشگیری کنند. این قابلیت را معمولاً با عنوان حد توقف ضرر یا Stop Loss Limit معرفی میکنند. این قابلیت به کاربران امکان میدهد تا در زمانهایی که به حساب کاربری و سامانه خرید و فروش دسترسی نداشته باشند معامله به صورت اتوماتیک انجام میگیرد و کاربران میتوانند به این شکل میزان ضرر وارد شده بر دارایی شان را مدیریت کنند.
در هنگام انجام معاملات این چنینی لازم است که در مرحلهی اول یک میزان مشخص را برای قیمت تعیین کنند. سپس نوبت به شرطی میرسد که برای زمانی واحد دارایی افراد به حد معینی برسد مشخص میکنند. در انتها زمانی که قیمت به آن میزان رسید شرط کاربران قابل اجرا است. صرافی معروف بایننس در طی چند ماه گذاشته یک پیش قابلیت را با عنوان OCO به پلتفرم خود افزوده است که با کمک آن معاملهگران این امکان را دارند که برای انجام هر معامله به شکل همزمان میزان یا حد فروش و استاپ لاس را مشخص کنند.
سفارش OCO
برای قرار دادن Stop Loss در بایننس لازم است که به شکل مختصر اشارهای به سفارش OCO و مفهوم آن داشته باشیم. One Cancels the Other یا سفارش OCO به معاملهگران این امکان را میدهد که به شکل همزمان دو سفارش محدود و حد ضرر را انجام دهند. این دو نوع سفارش به صورت ترکیبی بوده و از order Limit و Stop-Limit پشتیبانی میکند. در صورتی که یکی از سفارشها انجام بگیرد سفارش دیگری باطل میشود. صرافی بایننس با ایجاد این قابلیت بر روی پلتفرم خود علاوه پیشگیری از ضررهای احتمالی این امکان را برای معاملهگران به وجود میآورد که فرصت به دست آوردن سود را داشته باشند.
قرار دادن Stop Loss در بایننس
برای درک بهتر قرار دادن Stop Loss در بایننس قصد داریم یک مثال بیاوریم تصور کنید در حال حاضر قیمت اتریوم 100 دلار است میتوانیم فرض را بر این بگذاریم که در طول امروز قیمت دلار به 110 دلار برسد میتوانید هدف فروش خود را بر روی 110 دلار قرار دهید. از سوی دیگر این امکان نیز وجود دارد به هر علتی پیشبینیها در مورد افزایش قیمت اتریوم اشتباه از آب در بیاید و این ارز با افت قیمت روبرو شود در این حالت کاربران نباید این اجازه را بدهند که میزان ضرر از یک حد معین بیشتر شود.
قرار دادن Stop Loss در بایننس
با توجه به این موارد به عنوان مثال کاربران باید Stop Loss Limit یا حد ضرر معاملهی خود را بر روی 95 دلار قرار دهند با این فرض در صورتی که پیش بینی کاربران صحیح نبود و قیمتها دچار افت شد اتریومهای موجود تنها با 5 درصد ضرر و با قیمت 95 درصد به فروش میرسد. به این ترتیب کاربران میتوانند از اینکه معامله بیشتر از 5 درصد ضرر بدهد پیشگیری کنند. به این شکل معاملهگران میتوانند سرمایه خود را به خوبی مدیریت کنند.
تعریف حد ضرر شناور یا Trailing Stop Loss Limit
علاوه بر قابلیت قرار دادن Stop Loss در بایننس یک ابزار دیگر نیز وجود دارد که معاملهگران با استفاده از آن میتوانند سودهای خود را حداکثرسازی برسانند این قابلیت را با عنوان تریلینگ استاپ لاس یا حد ضرر شناور میشناسند. این حد به معنای است که به ازای سودی که معاملهگران در مورد داراییهای خود کردهاند به همان اندازه استاپ لاس لیمت آنها نیز افزایش پیدا میکند. این فرایند یعنی اگر معاملهگر یک واحد اتریوم را با قیمت 100 دلار خریداری کرده باشد که برای آن یک حد ضرر ده درصدی–معادل نود دلار پیشبینی کردهباشد و در همان زمان اتریوم از لحاظ ارزشی رشد کردهباشد به عنوان مثال با 5 درصد رشد به قیمت 105 دلاری برسد در این موقعیت استاپ لاس لیمیت معاملهگر به صورت شناور باشد باید یک رشد 5 درصدی را تجربه کند به این ترتیب حد ضرر معادل 94.5 دلار محاسبه میشود.
مطمئنا این سوال پیش خواهد آمد در صورتی که براساس مثال بالا قیمت اتریوم کاهش پیدا کند تکلیف تریلینگ استاپ لاس چه خواهد بود پاسخ به این سوال بسیار ساده است وضعیت تغییری نخواهد داشت و دچار کاهش نخواهد شد.
زمانی که ممکن است قرار دادن Stop Loss در بایننس به فاجعه تبدیل شود.
قرار دادن Stop Loss
همان طور که میدانید معاملات ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین می تواند به عنوان یک فعالیت بسیار سود آور باشد یا نتیجه عکس داشته باشد. در برخی موارد استفاده از ابزارهای سنتی در این زمینه نتیجهی خوبی را به دنبال دارد اما در بیشتر موارد یک حرکت اشتباه میتواند ممکن است برخی معاملهگران در حوزهی ارزهای دیجیتال فعالیت میکنند ممکن است قرار دادن Stop Loss در بایننس تعریف توقف ضرر را به عنوان یکی از ابزارآلات متداول بشناسند که آن را جهت محدود ساختن ضرر در سرمایهگذاریها مورد استفاده قرار می گیرد. اما هنگامی که صحبت از معاملهی در که در ارتباط با ارزهای دیجیتالی مانند آلت کوین و بیت کوین باشد استفاده از این ابزار میتواند پیامدهای نامطلوبی را در پی داشتهباشد. پس در هنگام استفاده از این موارد باید نهایت دقت را به کار تعریف توقف ضرر ببندیم.
مزایا و معایب قرار دادن Stop Loss در بایننس چیست؟
یکی از مزیتهای استفاده از قابلیت استاپ لاس این است که با اعمال آن دیگر لازم نیست به صورت پیوسته بازار را بررسی کند. میتوانید از این قابلیت در زمانی استفاده کنید که به بازار دسترسی ندارید به عنوان مثال هنگامی که در مسافرت هستید. استفاده از استاپ لاس یا حد ضرر باعث میشود داراییهای افراد در بازار ارز دیجیتال از نابودی کامل یا تحمیل ضررهای هنگفت محافظت شود. همان طور که میدانید هنگامی که قیمت رمزارزها یا ارزهای دیجیتال در یک روند نزولی به سر میبرد یا معاملهگران از معاملات مارجین استفاده میکنند در صورتی که از استاپ لاس استفاده نکنند امکان دارد در یک چشم به هم زدن بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهند. در مقابل مزیتهایی که برای حد ضرر وجود دارد تنها اشکالی که در این زمینه وجود دارد گاهی در بازار ارز های دیجیتالی نوسانات مقطعی شدیدی جریان دارد که این نوسانات موجب میشود که حد ضرر فعال شود در این موقعیت ترید فعال میشود و امکان دارد که تنها در حد چند معامله فقط در چند ثانیه بازار به قیمتی میرسد که استاپ لاس تعیین کرده است و پس از آن خیلی سریع به طرف تارگتهایی که در تحلیل وجود دارد حرکت کند در این موقعیت معاملهگران از سود بالایی که به دست آمده محروم میشوند و ضرر زیادی را تحمل خواهند کرد.
لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال
لیکویید شدن (Liquidation) در بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال یک اتفاق معمول است. درک مفهوم لیکویید شدن برای هر تریدر یا سرمایه گذاری قبل از خرید و فروش ارزهای دیجیتال بسیار ضروری است. کوینها و ارزهای دیجیتال همیشه مستعد نوسانهای شدید قیمتی هستند. آشنایی با روشهای جلوگیری از لیکویید شدن به شما این امکان را میدهد که نقاط ضرر را در هنگام معامله یک ارز دیجیتال تشخیص دهید.
منظور از لیکویید شدن در ارز دیجیتال چیست؟
لیکویید شدن شبیه آب رفته به جوی است، به همین دلیل در میان معاملهگران، سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها به سرمایهگذاری پرخطر معروف است. برای درک مفهوم لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از آن تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.
معاملات فیوچرز و لیکویید شدن در بایننس
نوسانات شدید قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال باعث نگرانی بسیاری از افراد شده است تا جایی که عده به دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردن این نوسانات قیمتی هستند. اما در آن روی سکه این اتفاق فرصتی را برای سرمایهگذاران است تا سود چشمگیری به دست بیاورند. این سود در مقایسه با خرید و فروش داراییهای سنتی مانند سهام و کامودیتیها، بسیار قابل توجه است. قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۰ و در بحبوحه بحران کرونا بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشت. در حالی که در همین سال، قیمت شاخص S&P ۵۰۰ فقط ۱۴ درصد و قیمت طلا ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. با اینکه تا اینجا همه چیز وسوسه برانگیز است. معاملات مارجین و فیوچرز مانند یک شمشیر دو لبه تیز هستند. شما میتوانید به سادگی از صرافی وام بگیرید و سود احتمالی معاملات خود را افزایش دهید در مقابل میتوانید داراییهای خود را به همین سادگی از دست بدهید.
ناپایداری قیمتها این پتانسیل را ایجاد کرده است که حجم معاملات در بازار ارزهای دیجیتال افزایش یابد. این معاملات معمولا به شکل معاملات مارجین، معاملات آتی یا فیوچرز و مبادلات دائمی (Perpetual Swaps) انجام میشود. این قراردادها به افراد اجازه میدهند تا امروز ارزهای دیجیتال را برای زمانی در آینده و با قیمت توافقی خرید و فروش کنند. اولین استفادهها از مشتقات مالی ارزهای دیجیتال به سال ۲۰۱۱ باز میگردد اما پس از معرفی بایننس فیوچرز در ۲۰۱۷ شتاب بسیار زیادی گرفته است. معاملهگران با قرض گرفتن پول از صرافیهای ارز دیجیتال، سود احتمالی معاملات مارجین خود را افزایش دهند. بایننس (Binance)، کوکوین (KuCoin) و بای بیت (ByBIt) نمونهای از صرافیهای متمرکز ارز دیجیتال هستند که امکان معاملات مارجین و فیوچرز را برای معاملهگران فراهم کردهاند.
معاملات مارجین ارز دیجیتال
معامله مارجین (Margin Trading) ارزهای دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است. درست شبیه اینکه از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا دیگر رمز ارزها پول قرض بگیرید. در معاملات مارجین، صرافیهای ارز دیجیتال این پول را به شما قرض میدهند. این سازوکار که با نام اهرم (Leverage) شناخته میشود، به معاملهگران اجازه میدهد تا بتوانند با پوزیشنهای بزرگتری معامله کنند. طبیعتا هیچ غریبهای به شما را رایگان پول قرض نمیدهد تا با آن تجارت کنید. در معاملات مارجین، صرافی از شما میخواهد تا مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به عنوان وثیقه پرداخت کنید.
این وثیقه که برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی به آن نیاز دارید به نام مارجین اولیه (Initial Margin) شناخته میشود. صرافی از مارجین اولیه به عنوان وثیقهایی برای بازپرداخت وام استفاده میکند. مقدار سرمایهای که میتوانید از صرافی قرض تعریف توقف ضرر بگیرید به مارجین اولیهای که پرداخت میکنید، بستگی دارد. میزان مارجین اولیه مورد نیاز نیز بر اساس مقدار لوریج یا اهرمی که مشخص کردید، محاسبه میشود. فرض کنید که میخواهید برای ۱۰۰ دلار مارجین اولیه از لوریج ۵X (پنج برابری) استفاده کنید. در این حالت شما ۴۰۰ دلار از صرافی وام خواهید گرفت تا بتوانید پوزیشنهای معاملاتی ۵۰۰ دلاری باز کنید.
محاسبه سود و زیان (PnL)
سود و زیان (PnL) به دست آمده از هر معامله مارجین ارز دیجیتال به اندازه لوریج بستگی دارد. برای درک چگونگی محاسبه سود و زیان معاملات مارجین از مثال بالا استفاده میکنیم. در این مثال مارجین اولیه ما ۱۰۰ دلار، لوریج مورد استفاده ما ۵X و ارزش پوزیشنی که باز کردیم ۵۰۰ دلار است. حالا فرض کنید که قیمت دارایی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سود ما از این پوزیشن ۵۰۰ دلاری برابر با ۵۰ دلار خواهد بود. در حقیقت ما نسبت به سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیهای که به عنوان وثیقه پرداخت کردهایم، ۵۰ درصد سود به دست آوردهایم. حالا شما میتوانید ۴۰۰ دلار وام را به صرافی بازگردانید و ۱۵۰ دلار (۵۰ دلار سود + ۱۰۰ دلار مارجین اولیه) را در حساب خود نگه دارید.
در نقطه مقابل اگر قیمت دارایی ۱۰ درصد کاهش پیدا کنید، شما ۵۰ دلار ضرر خواهید کرد. در این شرایط نیز شما ۵۰ درصد از سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه خود را از دست خواهید داد. به زبان ساده شما ۵۰ درصد ضرر کردهاید! یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از لوریج وجود دارد. اهرم یا لوریج یعنی سود و زیان احتمالی از مارجین اولیهای که پرداخت کردید، چقدر میتواند باشد. هیچگاه مدیریت ریسک را فراموش نکنید و همیشه مطمئن شوید که ضررهای احتمالی شما قابل کنترل هستند.
سود یا زیان = مارجین اولیه * درصد تغییر قیمت ارز دیجیتال * عدد لوریج
لیکوئیدیتی در معاملات بایننس به زبان ساده
لیکویید شدن یعنی بستن یک پوزیشن توسط صرافی در زمانی که زیان آن معامله برابر با ارزش مارجین اولیه شود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که معاملهگر نتواند مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن را به دست آورد. به زبان دیگر از سرمایه لازم برای باز نگهداشتن معامله، برخوردار نباشد. لیکویید شدن هم در معاملات مارجین و هم در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال اتفاق میافتد.
استفاده از لوریج برای باز کردن پوزیشن یکی از استراتژیهای معاملاتی با ریسک بسیار بالا است. در این استراتژی اگر بازار به اندازه کافی در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است کلا وثیقه (مارجین اولیه) خود را از دست بدهید. صرافیهای ارز دیجیتال در برخی کشورها مانند انگلستان، از پیشنهاد معاملات مارجین و فیوچرز به معاملهگران تازه کار منع شدهاند. این کار با هدف حفاظت از این سرمایهگذاران در برابر لیکویید شدن و از دست دادن سرمایهشان، انجام میشود. با استفاده از این فرمول میتوانید میزان درصد تغییرات بازار برای لیکویید شدن یک پوزیشن را محاسبه کنید:
درصد تغییرات برای لیکویید شدن = ۱۰۰ / مقدار لوریج (اهرم)
مثلا اگر از لوریج ۵X استفاده کنید، با افزایش ۲۰ درصدی قیمت ارز دیجیتال برخلاف پوزیشن شما، لیکویید خواهید شد. (۲۰ درصد = ۱۰۰ / ۵)
جلوگیری از لیکویید شدن
در زمان استفاده از لوریج در معاملات مارجین و فیوچرز، گزینههای انگشت شماری برای جلوگیری یا کاهش احتمال لیکوییدن خواهید داشت. شناخته شدهترین گزینه استفاده از حد ضرر (Stop Loss) است. حد ضرر با نام Stop Order و Stop Market Order نیز شناخته میشود. این گزینه نوعی سفارش پیشرفته است که در آن سرمایهگذار به صرافی دستور میدهد تا دارایی را در نقطه قیمتی خاصی، بفروشد. هنگام تعیین کردن حد ضرر باید مقادیر زیر را وارد کنید:
قیمت توقف (Stop Price) | قیمتی که در آن نقطه دستور حد ضرر اجرا میشود و پوزیشن معاملاتی بسته خواهد شد |
قیمت فروش (Sell Price) | قیمت که در آن نقطه قصد دارید ارز دیجیتال خود را بفروشید |
مقدار (Size) | مقدار دارایی که میخواهید در نقطه حد ضرر بفروشید |
اگر قیمت دارایی در بازار به قیمت توقف یا استاپ پرایس برسد، دستور حد ضرر به طور خودکار اجرا میشود و دارایی در قیمت و مقدار مشخص شده به فروش خواهد رسید. اگر معاملهگر احساس کند که بازار به سرعت در خلاف جهت پیشبینی شده حرکت خواهد کرد، ممکن است قیمت فروش را از قیمت توقف پایینتر تعیین کند. این کار باعث میشود که دارایی در زمانی بسیار کوتاه (توسط یک معاملهگر دیگر) به فروش برسد. هدف اصلی استفاده از حد ضرر، کاهش ضرر احتمالی است.
مفهوم حد ضرر در لیکوئید شدن ارز دیجیتال
برای درک بهتر این مفهوم، دو سناریوی زیر را بهم بررسی میکنیم:
سناریو یک: یک معامله ۵۰۰۰ دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. او تصمیم میگیرید که با یک مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری و لوریج ۱۰X یک پوزیشن ۱۰۰۰ دلاری باز کند. او حد ضرر را در ۲.۵ درصد از نقطه ورود (Entry Position) خود تعیین میکند. در این شرایط، ضرر احتمالی معاملهگر ۲۵ دلار خواهد بود که تنها ۰.۵ درصد از موجودی کل حساب او خواهد بود.
حالا فرض کنید که معاملهگر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند. در این حالت با کاهش ۱۰ درصدی قیمت دارایی، پوزیشن معاملاتی او لیکویید خواهد شد. اگر نفهمیدید که این عدد را چگونه به دست آوردیم، دوباره محاسبه درصد لیکویید شدن را مرور کنید.
سناریو دو: یک معاملهگر دیگر نیز ۵۰۰۰ هزار دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. این معاملهگر تصمیم میگیرد تا با یک مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و استفاده از لوریج ۳X یک پوزیشن ۷۵۰۰ دلار باز کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله ۲.۵ درصدی از نقطه ورود، ضرر احتمالی او در معامله ۱۸۷.۵ دلار، یعنی ۳.۷۵ درصد از کل موجودی او خواهد بود.
به طور کلی، تصور رایج این است که استفاده از مقدار لوریج بالا در باز کردن یک پوزشین معاملاتی با ریسک زیادی همراه است. اما تاثیر این عامل تنها زمانی مشخص میشود که مانند سناریو دوم، اندازه پوزیشن معاملاتی شما بسیار بزرگ باشد. به عنوان یک قانون کلی، همیشه تلاش کنید تا حد ضرر هر معامله خود را کمتر از ۱.۵ درصد کل داراییتان در نظر بگیرید.
تعیین حد ضرر
مدیریت ریسک، مهمترین مبحثی است که باید پیش از شروع معاملات مارجین فرا بگیرید. پیش از فکر کردن به کسب سود، هدف اصلی شما باید کاهش ضرر احتمالی تا جای ممکن باشد. هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که صد در صد قابل اطمینان باشد. بنابراین در شرایطی که بازار مطابق انتظار شما پیش نمیرود با از مکانیسمهایی برای حفظ دارایی خود استفاده کنید.
با اینکه تعیین درست حد ضرر (Stop Loss) بسیار مهم است اما هیچ قانون طلایی برای تعیین مقدار دقیق آن وجود ندارد. توصیه بیشتر افراد این است که ۲ تا ۵ درصد از ارزش معامله خود را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. البته بعضی از معاملهگران نیز ترجیح میدهد تا حد ضرر را پایین از نوسان پایین (Swing Low) تعیین کنند. البته به شرطی که نوسان پایین آنقدر کم نباشد که قبل از شروع معامله، لیکویید شوید.
نتیجه گیری
شما باید بتوانید حجم معاملات خود را و ریسکهای مرتبط با آن را مدیریت کنید. هرچه از لوریج بیشتری استفاده کنید، احتمال لیکویید شدن شما بیشتر خواهد شد. در واقع استفاده از لوریج بیش از حد شبیه این است که سرمایه خود را در معرض ریسک غیر ضروری قرار دهید. همچنین فرایند لیکویید شدن در بعضی صرافیها، بسیار آزاردهنده است. برای مثال صرافی بیت مکس (BitMex) تنها به کاربران اجازه میدهد تا از بیت کوین به عنوان مارجین اولیه استفاده کنند. این اتفاق باعث میشود تا با کاهش قیمت بیت کوین، ارزش سرمایهای که به عنوان وثیقه قرار دادهاید کاهش یاید و در نتیجه سریعتر لیکویید شوید.
سوالات متداول
لیکوئید شدن چیست؟
به از دست دادن تمام دارایی در یک معامله آتی (فیوچرز) لیکوئید شدن میگویند.
مهم ترین عملی که به کاربران بعد از لیکوئید شدن توصیه میشود چیست؟
در نظر داشته باشید که تحلیل احساسات مهمترین رفتاریست که کاربران در این شرایط باید داشته باشند تا در ادامه از زیان بیشتر در امان بمانند.
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟
از نسبت ریسک به ریوارد برای تعیین حد ضرر و سود معاملات استفاده می کنند. معامله گران می توانند در هنگام تصمیم گیری برای خرید یک ارز رمزنگاری از آن کمک بگیرند. نسبت ریسک به ریوارد یعنی این که سرمایه گذار برای رسیدن به سود مورد نظر خود حاضر است چقدر ریسک کند.
معامله گران و سرمایه گذاران ماهر حدهای ضرر و زیان خود را با دقت زیاد انتخاب می کنند. آنها به دنبال بیشترین سود و کمترین ضرر هستند.
چه از استراتژی معاملات روزانه استفاده می کنید یا معاملات بر اساس نوسان، چندین مفهوم مهم در مورد ریسک وجود دارند که باید با آنها آشنا شوید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهند و پایه ای برای هدایت فعالیت های معاملاتی و سرمایه گذاری شما خواهند بود. در غیر این صورت، شما قادر به محافظت و رشد سبد معاملاتی خود نخواهید بود.
حال این سوالات پیش می آیند که برای رسیدن به سود احتمالی حاضرید چقدر ریسک کنید؟ چگونه سود احتمالی با ضرر احتمالی مقایسه می شود؟ به عبارت دیگر، نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟
در این مطلب، در مورد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات بحث خواهیم کرد.
نسبت تعریف توقف ضرر ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد مقدار ریسک احتمالی یک معامله گر برای رسیدن به سود مورد نظر را محاسبه می کند. به عبارت دیگر، این نسبت نشان می دهد که سود احتمالی شما برای ریسک پذیری هر یک دلار در یک سرمایه گذاری چه مقدار است.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر- قیمت ارز= ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود بسیار ساده است. شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص مورد نظر تقسیم می کنید. اما چطور این کار را می توان انجام داد؟ ابتدا بررسی کنید که در کجا می خواهید وارد معامله شوید. سپس تصمیم بگیرید که در کجا می خواهید سود بدست بیاورید(در صورتی که معامله موفقیت آمیز باشد) و کجا می خواهید حد ضرر خود را قرار دهید (در صورتی که معامله ضرر داشته باشد). اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید توجه به نکات گفته شده خیلی مهم است. معامله گران ماهر قبل از ورود به یک معامله سودهای مورد نظر و همچنین حد ضرر و توقف خود را تعیین می کنند.
اکنون، شما نقاط ورود و خروج خود را تعیین کرده اید، به این معنی که می توانید نسبت ریسک به ریوارد خود را محاسبه کنید. این کار را می توانید با تقسیم ریسک احتمالی خود بر سود احتمالی انجام دهید. هرچه این نسبت پایین تر باشد، سود احتمالی برای هر”واحد” ریسک بیشتر خواهد بود. اجازه دهید تا این را به صورت عملی بررسی کنیم.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
فرض کنیم که شما می خواهید که وارد یک موقعیت خرید برای بیت کوین شوید. شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سود شما از قیمت زمان ورود 15 درصد خواهد بود. ضمنا، این سوال به ذهن شما خطور می کند که نقطه ضرر معامله را در کجا باید قرار داد؟ اینجاست که باید حد ضرر و توقف خود را مشخص کنید. در این حالت، شما تصمیم می گیرید که نقطه ضررتان 5 درصد با نقطه ورود فاصله داشته باشد.
شایان ذکر است که این درصدها نباید به صورت تصادفی انتخاب شوند. بلکه شما باید آنها را براساس تجزیه و تحلیل خود از بازارها، سود مورد نظر و حد ضرر و توقف خود تعیین کنید. شاخص های تحلیل تکنیکال می توانند در تعیین حد ضرر و توقف خیلی مفید باشند.
بنابراین، سود مورد نظر شما 15 درصد و زیان احتمالی 5 درصد است. نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟ با تقسیم ضرر بر سود می توان به جواب رسید:
یعنی شما برای هر واحد ریسک، احتمالا سه برابر سود دریافت خواهید کرد. به عبارت دیگر، به ازای هر یک دلار ریسک که می کنید، ممکن است سه برابر سود دریافت کنید. بنابراین، اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشید، نسبت سود به ضرر احتمالی شما 15 به 5 دلار خواهد بود.
نحوه کاهش این نسبت
برای کاهش این نسبت می توانید حد ضرر و توقف خود را نزدیک تر به نقطه ورود به معامله بگیرید. همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس انتخاب تصادفی اعداد باشند. آنها باید براساس تجزیه و تحلیل شما از بازار انتخاب شوند. اگر نسبت ریسک به ریوارد معامله ای بالا باشد، ارزش وارد شدن و تعیین حد ضرر و توقف را ندارد. بهتر است که به دنبال یک موقعیت دیگر با نسبت ریسک به ریوارد مناسب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت ریسک به ریوارد یکسانی داشته باشند. برای مثال، اگر شما موقعیتی به ارزش 10000 دلار داشته باشید، این نسبت 500 به 1500 (این نسبت هنوز 1 به 3 است) خواهد بود. این نسبت فقط در صورتی تغییر می کند که شما موقعیت نسبی هدف و حد ضرر و توقف خود را تغییر دهید.
نسبت ریوارد به ریسک
لازم به ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را برعکس انجام می دهند و در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه می کنند. اما چرا؟ این فقط مربوط به اولویت بندی است. برخی این روش را بهتر و آسان تر درک می کنند. محاسبه این نسبت دقیقا برعکس فرمول نسبت ریسک به ریوارد است. بنابراین، نسبت ریوارد به ریسک شما در مثال بالا 3=5÷ 15 خواهد بود. همان طور که انتظار دارید، نسبت ریوارد به ریسک بالا بهتر از نسبت ریوارد به ریسک پایین است.
نمونه ای از معامله با نسبت ریوارد به ریسک 3.28
ریسک در مقابل ریوارد
فرض کنیم که در باغ وحشی هستیم و می خواهیم شرط بندی کنیم. من به شما 1 بیت کوین می دهم، اگر شما به داخل قفس پرندگان بروید و با دستان خود به یک طوطی غذا بدهید.ریسک احتمالی چیست؟ دو حالت وجود دارد. حالت اول: چون شما می خواهید کاری را بکنید که طبق قوانین مجاز به آن نیستید، با برخورد مامور باغ وحش مواجه خواهید شد. حالت دوم، شما موفق به انجام آن می شوید و 1 بیت کوین را دریافت خواهید کرد.
حال گزینه دیگری را پیشنهاد می کنیم. اگر شما با دست خالی به قفس ببر بروید و به آن گوشت خام بدهید، به شما 1.1 بیت کوین داده خواهد شد. ریسک احتمالی در اینجا چیست؟ مطمئنا، مامور باغ وحش با شما برخورد خواهد کرد و مانع این کار خواهد شد. اما این احتمال هم وجود دارد که ببر به شما حمله کند و صدمات جدی به شما وارد کند. از طرفی، مقدار سود شما کمی بیشتر از مورد طوطی است و اگر موفق شوید، بیت کوین دریافتی شما کمی بیشتر از مورد قبلی خواهد شد.
کدام معامله بهتر است؟ از نظر تکنیکال، هر دو معامله بد هستند، چون شما نباید اینگونه بی مقدمه اقدام کنید. البته، ریسک شما در مورد شرط ببر بیشتر خواهد شد، در حالی که سود شما از آن کمی بیشتر از مورد طوطی خواهد بود.
به روشی مشابه، بسیاری از معامله گران به دنبال شروع معامله از جایی هستند که سود بیشتری نسبت به ضرر خود دارند. به این عمل فرصت نامتقارن می گویند (سود احتمالی بیشتر از ضرر احتمالی است).
نرخ برنده شدن
نکته مهم بعدی که باید به آن توجه کرد، نرخ برنده شدن است. این نرخ از تقسیم تعداد معاملات برنده (سود ده) بر تعداد معاملات بازنده (زیان ده) به دست می آید. برای مثال، اگر نرخ برد شما 60 درصد است، در 60 درصد از معاملات (به طور متوسط) سود کسب خواهید کرد. چگونه می توان از این نرخ در مدیریت ریسک استفاده کرد؟
با این وجود، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برد بسیار کم سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به ریوارد در تنظیمات معاملات شخصی آنها در یک حد مناسب است. اگر آنها تنظیمات خود را با نسبت 1 به 10 انجام دهند، احتمالا در 9 معامله متوالی زیان خواهند کرد و در یک معامله سر به سر (نه سود و نه زیان) خواهند شد. در این صورت، آنها باید از این 10 معامله دو معامله را ببرند تا به سود برسند.
حرف آخر
در این مطلب فهمیدیم که نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه معامله گران می توانند آن را در برنامه معاملاتی خود بگنجانند. وقتی که صحبت از ریسک پذیری در یک استراتژی مدیریت پول به میان می آید، محاسبه این نسبت ضروری است .
از طرفی، داشتن یک دفتر وقایع روزانه برای ثبت جزئیات معاملات خیلی مهم است. با نوشتن جزئیات معاملات خود می توانید تصویر دقیق تری از عملکرد استراتژی های خود بدست بیاورید. بعلاوه، می توانید از آنها برای دارایی های مختلف و در شرایط مختلف بازار استفاده کنید.
از نسبت ریسک به ریوارد می توان برای اولویت بندی موقعیت های خرید استفاده کرد. در صورتی که معامله گر نسبت به خرید دو یا چند ارز تردید داشته باشد و تمام آنها به لحاظ تکنیکال و فاندامنتال موقعیت های خوبی برای خرید باشند، می تواند به کمک این نسبت یکی از آنها را که ریسک به ریوارد کمتری دارد، انتخاب کند.
ناگفته نماند که نسبت ریسک به ریوارد فقط یک عدد است که براساس پارامترهای احتمالی تعیین شده و این نسبت ملاک صددرصد ورود به یک موقعیت معاملاتی نیست. به طور خلاصه، در بازارها فرصت های مطلوب و ایده آل زیادی را می توان یافت و دلیلی برای ریسک بیشتر برای دستیابی به سود کمتر وجود ندارد. برای سود بردن از یک معامله باید یک برنامه دقیق معاملاتی داشته باشید. این برنامه باید به شما بگوید که دقیقا چه زمانی و در کجا وارد یک موقعیت معاملاتی شوید و هدف ها و حدود ضرر و توقف خود را باید در کجا و تحت چه شرایطی انتخاب کنید.
لوریج یا اهرم فارکس چیست؟ | چطور با 100 برابر سرمایه خود، معامله کنیم؟
یکی از دلایلی که بسیاری از افراد در مقایسه با سایر ابزارهای مالی جذب معاملات فارکس میشوند این است که با فارکس معمولاً میتوانید اهرم بسیار بالاتری نسبت به سهام داشته باشید. در حالی که بسیاری از معاملهگران کلمه "اهرم" را شنیده اند، تعداد کمی از آنها تعریف، نحوه عملکرد اهرم و نحوه تاثیر مستقیم آن بر نتیجه نهایی آنها را میدانند.
مفهوم استفاده از پول افراد دیگر برای ورود به یک معامله را میتوان در بازارهای فارکس نیز به کار برد. در این مقاله، ما مزایای استفاده از سرمایه قرض گرفته شده برای معامله را بررسی میکنیم و به این موضوع میپردازیم که چرا استفاده از اهرم در استراتژی معاملات فارکس شما میتواند یک شمشیر دو لبه باشد.
استفاده از پول قرض گرفته شده (به نام سرمایه) برای سرمایهگذاری در یک ارز، سهام یا اوراق بهادار است. مفهوم اهرم در معاملات فارکس بسیار رایج است. با وام گرفتن پول از یک کارگزار، سرمایهگذاران میتوانند موقعیتهای بزرگتر را با ارز مبادله کنند. در نتیجه، اهرم بازده حاصل از حرکتهای مطلوب در نرخ ارز را افزایش میدهد. با این حال، اهرم یک شمشیر دو لبه است، به این معنی که میتواند ضررها را نیز افزایش دهد. مهم است که معاملهگران فارکس نحوه مدیریت اهرم و استفاده از استراتژیهای مدیریت ریسک را برای کاهش ضررهای فارکس بیاموزند.
اهرم یا لوریج در معاملات فارکس چیست؟
اهرم شامل وام گرفتن مقدار مشخصی از پول مورد نیاز برای سرمایهگذاری در چیزی است. در مورد فارکس، پول معمولاً از یک کارگزار وام گرفته میشود. معاملات فارکس اهرم بالایی را ارائه میدهد به این معنا که برای یک نیاز حاشیه اولیه، یک معاملهگر میتواند مقدار زیادی پول جمع آوری و کنترل کند.
بازار فارکس بزرگترین بازار در جهان است که روزانه بیش از 5 تریلیون دلار مبادلات ارزی انجام میشود. معاملات فارکس شامل خرید و فروش نرخ ارز با این هدف است که نرخ به نفع معاملهگر حرکت کند. نرخ ارز فارکس به عنوان پیشنهاد قیمت و پیشنهاد با کارگزار نشان داده میشود. اگر سرمایهگذار بخواهد مدت زمان زیادی را طی کند یا ارز بخرد، قیمت درخواست شده برای آنها تعیین میشود و هنگامی که میخواهند ارز را بفروشند، قیمت پیشنهادی به آنها اعلام میشود.
به عنوان مثال، یک سرمایهگذار ممکن است یورو را در مقابل دلار آمریکا (EUR/USD) خریداری کند، با این امید که نرخ ارز افزایش یابد. معاملهگر EUR/USD را با قیمت پیشنهادی 1.10 دلار خریداری میکند. با فرض حرکت مطلوب نرخ، معاملهگر چند ساعت بعد با فروش همان مقدار EUR/USD به کارگزار با استفاده از قیمت پیشنهاد، موقعیت را لغو میکند. تفاوت بین نرخ ارز خرید و فروش نشان دهنده سود (یا زیان) تجارت است.
سرمایهگذاران از اهرم برای افزایش سود حاصل از تجارت فارکس استفاده میکنند. بازار فارکس یکی از بالاترین میزان اهرم را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. اهرم در اصل یک وام است که از طریق کارگزار به سرمایهگذار ارائه میشود. حساب فارکس معاملهگر برای معامله در حاشیه یا وامهای قرض گرفته شده ایجاد میشود. برخی از کارگزاران ممکن است میزان استفاده از معاملهگران جدید را در ابتدا محدود کنند. در بیشتر موارد، معاملهگران میتوانند مقدار یا اندازه معاملات را بر اساس اهرم مورد نظر خود تنظیم کنند. با این حال، کارگزار باید درصدی از مبلغ تصور معامله را به عنوان پول نقد در حساب نگه دارد، که به آن حاشیه اولیه گفته میشود.
دیدگاه شما