- متناظر نمودار قیمت در اندیکاتور MACD، تغییر فاز داشته باشیم.
- حرکت اصلاحی، حداقل 38% موج قبل باشد. این اصلاح، می تواند 38% قیمت موج قبل، یا 38 درصد زمان موج قبل باشد.- محاسبه میزان اصلاح قیمت موج قبل از طریق رسم فیبوناچی صورت می گیرد.
– محاسبه میزان اصلاح زمان موج قبل، از طریق مقایسه تعداد کندل ها (شمع ها) صورت می گیرد.
تصویر زیر تعداد کندل ها را نشان می دهد؛ چون تایم فریم در این تصویر روی D1 است، 39 عدد کندل برابر 39 روز کاری است.
معرفی پیوت تیبل (PivotTable)
پیوت تیبل یا جداول پاشنهای که جداول محوری نیز گفته می شود، یکی از ابزارهای بسیار پرکاربرد در بحث گزارشگیری و داشبوردها می باشد. به کمک این ابزار فوق العاده که به جادوگر اکسل نیز معروف است می توان گزارشات مختلف را در کوتاه ترین زمان و تنها با چند کلیک تهیه کرد. اکثر گزارشاتی که به وسیله پیوت تیبل تهیه می شوند را می توان با استفاده از فرمول نویسی ها و ترکیب توابع نیز تهیه نمود ولی اکثر مواقع فرمول نویسی و ترکیب توابع برای کارمندان و کاربران اکسل وقتگیر و خسته کننده است و شاید بسیاری از کاربران اکسل تسلط کافی بر روی فرمول نویسی ها نداشته باشند، در این مواقع پیوت تیبل تنها راه نجات آن هاست و تنها با چند کلیک می توانند گزارشات خود را تهیه نمایند. همچنین با استفاده از این ابزار فوق العاده کاربردی می توان انواع نمودارهای داینامیک را نیز ترسیم کرد و با استفاده از اسلایسرها، انواع فیلترها را بر روی آنها اعمال نمود.
در ادامه این مطلب با مهم ترین قابلیت های جادوگر اکسل آشنا می شویم تا بتوانیم در کمترین زمان ممکن انواع گزارش های مختلف را تهیه نمائیم.
چرا پیوت تیبل اینقد محبوبیت دارد؟
در جواب این سوال می توان گفت که بسیاری از کاربران اکسل دنبال راه های بسیار ساده ای هستند تا بتوانند به راحتی و بدون فرمول نویسی و نوشتن فرمول های پیچیده و تنها با چند کلیک گزارشات خود را به صورت داینامیک تهیه نمایند و بتوانند با عوض کردن آیتم ها و فیلدهای مورد نظر خود گزارشات مختلف را ارائه دهند، که در بین ابزارهای اکسل پیوت تیبل این نیاز را به خوبی برآورده می کند.
چرا اسم این ابزار را پیوت تیبل گذاشتهاند؟
پیوت به معنای محور می باشد و همان طور که از اسم این ابزار مشخص است به آن جدول محوری گفته می شود. اما دلیل این نام گذاری برمی گردد به مهم ترین ویژگی پیوت تیبل که با عوض کردن محورها می توانیم به جواب مورد نظر خود برسیم و برای یک هدف گزارشات مختلفی را تهیه نمائیم.
ایجاد یک پیوت تیبل ساده:
برای ایجاد پیوت تیبل ابتدا در یک سلول در محدوده دیتابیس کلیک کنید و سپس از تب INSERT بر روی ابزار Pivot Table کلیک نمائید، مانند شکل زیر:
بعد از مراحل فوق پنجره Create PivotTable باز می شود. گزینه هایموجود در این پنجره به شرح زیر می باشد:
- از این قسمت می توان ناحیه یا جدول داده ها را انتخاب کرد.
- از این قسمت برای وارد کردن داده از یک فایل خارجی استفاده می شود.
- با انتخاب این گزینه پیوت تیبل در یک شیت جدید ایجاد می شود.
- با انتخاب این گزینه پیوت تیبل در شیت جاری (همان شیتی که دیتابیس در آن قرار دارد) ایجاد می شود.
بعد از OK نمودن پنجره بالا وارد محیط پیوت تیبل می شویم.
اکنون میخواهیم یک گزارش ساده از این پیوت تیبل بگیریم به این ترتیب که گزارشی از مجموع تعداد فروش هر دپارتمان در هر فصل را ارائه دهیم.
برای این کار از قسمت PivotTable Fields باید فیلدهای مورد نظر خودمان را به قسمت پایین درگ نمائیم. با درگ کردن فیلدهای مورد نظر، گزارش نیز ساخته می شود. مانند شکل زیر:
نکته خیلی مهم در پیوت تیبل قابلیت جابجایی فیلدها است، که با جابجایی معرفی روش پیوت ها فیلدها در قسمت پایین می توان گزارشات مختلفی را تهیه کرد که جواب نهایی همه این گزارش ها یکی است.
در شکل بالا جای دو فیلد Department و Quarter را عوض می کنیم. مانند شکل زیر:
پیوت در تحلیل تکنیکال
پیوت در تحلیل تکنیکال، به قسمت هایی از نمودار قیمت – زمان می گویند که حرکت های صعودی یا نزولی شروع به چرخش کرده یا تغییر مسیر داده اند. در واقع پیوت ها، ابتدا و انتهای حرکت های قیمتی هستند که به صورت کلی به دو دسته پیوت های کف و پیوت های معرفی روش پیوت ها سقف تقسیم بندی می شوند. به پیوت های سقف، قله نیز می گویند. همچنین نام دیگر پیوت کف، حفره یا دره می باشد.
تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال
برای تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال به دو شرط نیاز است.
- متناظر نمودار قیمت در اندیکاتور MACD، تغییر فاز داشته باشیم.
- حرکت اصلاحی، حداقل 38% موج قبل باشد. این اصلاح، می تواند 38% قیمت موج قبل، یا 38 درصد زمان موج قبل باشد.- محاسبه میزان اصلاح قیمت موج قبل از طریق رسم فیبوناچی صورت می گیرد.
– محاسبه میزان اصلاح زمان موج قبل، از طریق مقایسه تعداد کندل ها (شمع ها) صورت می گیرد.
تصویر زیر تعداد کندل ها را نشان می دهد؛ چون تایم فریم در این تصویر روی D1 است، 39 عدد کندل برابر 39 روز کاری است.
در مثال بالا که موج اول دارای معرفی روش پیوت ها 39 کندل و موج دوم دارای 17 کندل است، محاسبه میزان حرکت اصلاحی با تقسیم کردن عدد 17 بر عدد 39 به دست می آید.
در این مثال عدد به دست آمده حاصل از این تقسیم، 0.44 است که متناظر 44% و از حداقل 38% بیشتر است.
پس این قسمت از نمودار، واجد شرایط رسم پیوت است.
نکات ترسیم پیوت در تحلیل تکنیکال
در نمودار MACD، قسمت هایی که روی محور قرار دارند مقادیر مثبت،
و قسمت هایی که زیر نمودار قرار دارند مقادیر منفی را نشان می دهند.
هر تغییر این نمودار از مقادیر مثبت به منفی، یا منفی به مثبت یه تغییر فاز نامیده می شود.
محلی که در آن این تغییر رخ داده است را محل تغییر فاز می نامند.
در تصویر زیر، هیستوگرام هایی که که با آبی خط کشیده شده اند، فازهای مثبت معرفی روش پیوت ها و هیستوگرام هایی که با قرمز رنگ زده شده اند، فازهای منفی هستند.
نقاط مشخص شده در تصویر زیر، نقاطی است که در آنها تغییر فاز رخ داده است.
فرایند رسم پیوت در تحلیل تکنیکال
- برای رسم پیوت ابتدا باید محل هر تغییر فاز در نمودار MACD را با یک خط عمودی مشخص کنیم.
برای انجام این کار، بر روی آیکون خط عمودی کلیک کرده و روی محل تغییر فاز کلیک کنید.
این کار را برای همه محل های تغییر فاز تکرار کنید.
توجه داشته باشید با توجه به اینکه در نقاط ابتدا و انتهای نمودار MACD تغییر فاز صورت نگرفته است،
رسم خط عمودی برای این نقاط لازم نیست.
در نمودار قیمت – زمان، در فاصله بین دو خط عمودی یک سقف، یا کف مشاهده می کنیم.
توجه کنید که نقطه انتهایی نمودار قیمت – زمان را نمی توان سقف یا کف در نظر گرفت.
نقاط کف و سقف در نمودار قیمت زمان. توجه کنید که هر یک از این کف ها و سقف ها در بین دو خط عمودی قرار دارند.
محل آیکون خط عمودی در نوار بالای متاتریدر (1) و تصویری از نمودار MACD بعد از رسم خط عمودی در تمام نقاط تغییر فاز (2)
- پس از مشخص کردن کف ها و سقف ها، در بازه هر سقف، قیمت های متفاوتی وجود دارد.
از میان کندل های متفاوت، کندلی که بالاتر از همه قرار دارد، پیوت سقف است.
رسم پیوت هنگامی که دو کندل از لحاظ اندازه بسیار به هم شبیه هستند
سقف بسیار نزدیک به هم دارند
در مواردی که کندل های سقف در بین دو خط عمودی از لحاظ ارتفاع بسیار به هم نزدیک هستند،
برای مشخص کردن کف و سقف نشانگر ماوس خود را روی کندل ها ببرید.
در این هنگام، برای مشخص کردن کندل سقف، از بین دو کندل هر کدام که مقدار High بیشتری داشت، آن کندل، کندل سقف است.
در اینجا دو کندل با طول های زیاد مشاهده می کنید. از این دو کندل، کندل 2 بالاتر از کندل 1 قرار دارد و پیوت سقف را مشخص می کند
کف بسیار نزدیک به هم دارند
برای مشخص کردن کندل کف، نشانگر ماوس خود را روی کندل ها برده و به مقدار Low توجه کنید.
از بین دو کندل مورد نظر، هر کدام که مقدار Low کمتری داشت، کندل کف است.
پس از شناسایی کندل های سقف و کف، برای مشخص کردن نقاط سقف و کف می توانید از علامت چک مارک استفاده کنید.
این علامت را در مسیر زیر می توانید فعال کنید.
بر این اساس معرفی روش پیوت ها در می یابیم که پیوت ها، نقاط چرخش حرکت های قیمتی هستند.
پیوت ها در دو دسته پیوت های سقف و پیوت های کف قرار می گیرند.
مشخص کردن پیوت های کف و سقف بر اساس شرایط
در مراحل قبل روش مشخص کردن کف و سقف را یاد گرفتید.
اکنون بر اساس آن موارد و آموزش هایی که درباره فیبوناچی دیدید،
می توانید از بین آن نقاط کف و سقف، پیوت های کف و سقف را مشخص کنید.
در تصویر زیر، فرایند مشخص کردن پیوت سقف در تحلیل تکنیکال را مشاهده می کنید.
در این تصویر، موج دوم (2) بیش از 38% موج اول (1) را اصلاح کرده، پس کندل سقف (4) یک پیوت محسوب می شود.
در این تصویر می بینید که موج دوم (2) 61% موج اول (1) را اصلاح کرده است.
امکان و عدم امکان بررسی پیوت در موج های مختلف
توجه داشته باشید که موج هایی که با هم تفاوت فاحش دارند را نمی توان از نظر تشکیل پیوت با هم مقایسه کرد.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، موج دوم (2) بسیار بالاتر از موج اول (1) قرار دارند،
و به همین دلیل نمی توان آنها را از نظر تشکیل پیوت با هم مقایسه کرد.
در این مورد، باید موج صعودی (1) را با موجی مقایسه کرد که از نظر اندازه بیشتر شبیه به آن باشد.
در تصویر زیر، موج متناظر با موج صعودی (2)، موج نزولی (1) است و نمی توان موج صعودی (2) را با موج کوچک که در تصویر بالا مشخص شده بود مقایسه کرد.
در هنگام بررسی پیوت در آموزش تحلیل تکنیکال ، اگر یک نقطه از لحاظ قیمت پیوت نبود، آنگاه به بررسی پیوت بودن از لحاظ زمان می پردازیم.
توجه داشته باشید که هیچگاه دو پیوت کف، یا دو پیوت سقف به دنبال هم قرار نمی گیرند و همواره به صورت یک در میان هستند. اگر بعد از مشخص کردن پیوت ها، دو پیوت سقف یا دو پیوت کف مستقیماً بلافاصله بعد از هم قرار گرفتند،
این نشان دهنده این است که پیوت ها را اشتباه رسم کرده و یا یک پیوت سقف یا کف را رسم نکرده اید.
پیوت (pivot) یا نقطه بازگشت و معرفی 4 نوع آن
پیوتها سطوح محوری و برگشت بازار هستند که بازار اگر صعودی بوده شروع به ریزش میکند یا اگر نزولی بوده شروع به رشد میکند. درواقع نقاط بازگشت همان محدوده چرخش قیمت یا نقطه شروع نوسانات قیمت است و به طور سنتی به پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی یا کوچک) و پیوتهای اصلی (پیوتهای ماژور یا بزرگ) تقسیم میشوند.
نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری نقطه بازگشت مشاهده خواهید نمود.
انواع پیوت ها
پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی)
پیوتهای مینور سطوحی هستند که برگشتهای قیمتی از این سطح، جزیی و محدود است. بهعبارت دیگر برگشتهای محسوسی در قیمت شاهد نیستیم. این سطوح در حقیقت مناطقی هستند که غالباً بازار در فكر نقد کردن معاملات خود میباشد و کمتر معاملهگران معكوس، وارد بازار میشوند. همانطور که مشخص است و در نمودار زیر میبینیم پیوتهای مینور نوسانات جزئی بازار است. برآیند پیوتهای فرعی بازار یک حرکت بزرگ در روند را تشکیل میدهند..
پیوتهای ماژور (پیوتهای اصلی)
پیوتهای ماژور یا پیوتهای اصلی، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدّی یعنی قیمت حداقل به اندازه یکسوم از مسیر رفت خود را مجدداً بازگشت نماید. سایر نقاطی که چنین تأثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی پیوت مینور و کماهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند.
یک تحلیلگر معرفی روش پیوت ها مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتّی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی و صرفاً با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کماهمیت تفکیک نماید. امّا فعلاً نیاز به تعریف دقیقتر و مدرنتری برای پیوتهای ماژور داریم. بنابراین بهنظر میرسد که شناسایی درست پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که فقدانش منجر به بروز اشتباهات پیدرپی در بازار میشود
1-پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این نقاط بازگشت معرفی روش پیوت ها نهفته است. در تعریف کلاسیک pivotهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.
نحوه تشخیص این نقاط بازگشت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل pivot، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از نقاط بازگشت بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این نقاط بازگشت بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. pivotهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» معرفی روش پیوت ها مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط عطف در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، نقاط بازگشت به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این نقاط بازگشت استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.
در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل pivot
اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
از مزایای تشخیص درست نقاط بازگشت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
4. فرار از سردرگمی
نتیجه گیری از پیوتها
برای تشخص pivotهای اصلی از فرعی 3 شرط داریم که اگر 2 شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این 3 شرط عبارتند از:
در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %38 از مسير قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %38 از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
شناسایی درست معرفی روش پیوت ها مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:
چنانچه سطوح ماژور به درستی شناسایی شود، به وسیله آن میتوان روند اصلی بازار را به دقت تشخیص داد.
پیوتهای مینور نوسانهای مقطعی و هیجانات بازار میباشد. اگر بتوانیم مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نشده و دست به حرکات احساسی در بازار نمیزنیم.
شناخت صحیح ماژورها میتواند حدضررهای امن و پرقدرتی برایمان بهارمغان بیاورد. در حقيقت انتخاب یک حدضرر مناسب، نخستین گام یک پوزیشن منطقی و اصولی است.
شناخت درست ماژورها در بسیاری از تکنیکهای معاملهگری اعم از کلاسیک، هارمونیک و امواج میتواند بسیار مثمرثمر و کارا باشد. انتخاب صحیح و درست ماژورها، معاملهگر را از سردرگمی در بازار مبرا میکند.
نحوه شناسایی پیوت ها با مکدی
اگر شما جز آن دسته از کسانی باشید که برای تحلیل بازارهای مالی از تحلیل تکنیکال استفاده می نمایید. بارها شنیده اید که افراد مختلف در مورد کلمه پیوت صحبت کرده اند.
اگر از یک معامله گر سوال نمایید که هدفش از تحلیل کردن چیست احتمالا به شما خواهد گفت که می خواهد نقاط چرخش بازار(تغییر روند) را پیدا کند.
به معرفی روش پیوت ها چرخش های کوچک بازار که نشان از نوسانات کوتاه مدت دارند و از اعتبار کمتری برخوردار هستند پیوت مینور گفته می شود.
توجه داشته باشید که هیچ یک از این پیوت ها برای رسم الگوهای نموداری مناسب نیستند و صرفا کاربرد آن ها برای معامله گرانی است که می خواهند از روش نوسان گیری استفاده نمایند.
اگر در بازار قیمت چرخشی بزرگ انجام دهد و به طور کامل روند اصلی در بازار تغییر کند از نگاه تحلیل گران پیوت ماژور در بازار تشکیل شده است.
این نکته را مدنظر قرار دهید که برای رسم الگوها، کانال ها و خطوط روند باید از این نقاط استفاده نمایید.
• به یاد داشته باشید اگر در ترسیم موارد بالا یکی از پیوت های ماژور را در نظر نگیرید و نقاط دیگر را به یکدیگر متصل کنید تحلیل شما فاقد اعتبار است و احتمالا قیمت واکنشی به سطوح مد نظر شما نشان نخواهد داد.
این روش بیشتر مناسب کسانی است که سال هاست که در بازارهای مالی فعالیت می کنند و به دلیل تحلیل نمودار های مخلتلف از تجربه و تبحر بالایی برخوردار هستند.
در این روش بهتر است از تایم فریم های بالا آغاز نمایید و برگشت های بزرگی که با چشم قابل مشاهده هستند را به عنوان پیوت ماژور و اصلاحات کوچک را به عنوان پیوت مینور در نظر بگیرید.
اما این را در نظر داشته باشید همه نمودار ها مثل تصویر زیر ساده نخواهند بود و هرچه تایم فریم را کاهش دهید کار سخت تر خواهد شد. پس پیشنهاد می کنم از روش دوم برای تشخیص استفاده نمایید.
برای اینکه با استفاده از این روش بتوانیم پیوت های ماژور صحیح را انتخاب نمایید باید سه شرط زیر برقرار باشد.
• اگر هیستوگرام مکدی به صفر نزدیک شده باشد اما تغییر فاز رخ نداده بود می توانیم آن را به عنوان یک تغییر فاز بپذیریم.
• به این مورد توجه داشته باشید که در تغییر فاز کمدی ممکن است بالاترین نقطه هیستوگرام با قیمت تفاوت داشته باشد. در تعیین پیوت ماژور مهمترین نقطه برای ما بالاترین قیمت در فاز مکدی است نه بالاترین نقطه مکدی.
• برخی از تحلیل گران برقرار بودن هر سه شرط بالا را الزامی می دانند اما برخی دیگر معتقد هستند برقرار بودن شرط 1 و یکی از شروط 2 و 3 برای در نظر گرفتن یک پیوت به عنوان پیوت ماژور کافی است.
• به شخصه در تحلیل گران دسته دوم قرار می گیریم زیرا اعتقاد دارم تحلیل تکنیکال یک هنر است و سختگیری بیش از حد معامله گر را دچار چالش خواهد کرد.
تصویر زیر نمودار غپینو است که در بالا خطوطی را برروی آن رسم کردیم و حال قصد داریم با قوانین بالا درستی خطوط رسم شده را بررسی نماییم.
در تصویر بالا مربع هایی که به رنگ آبی رسم شده اند نشان معرفی روش پیوت ها دهند یک پیوت ماژور هستند که قیمت 38.2 موج قبلی را اصلاح کرده است.
مربع های سبز رنگ پیوتی را نشان می دهند که قیمت از لحاظ زمانی 38.2 موج قبلی را طی کرده است اما از نظر قیمت خیر. در نظر گرفتن این نقطه به عنوان پیوت ماژور بستگی به روش تحلیل است که معامله گر از آن استفاده می نماید
مربع های قرمز رنگ صرفا نقاطی هستند که می توان آن ها را به عنوان یک پیوت مینور در نظر گرفت زیرا در زمان تشکیل این نقاط تغییر فازی در مکدی رخ نداده.
اولین نکته ای که باید در نظر بگیرید این است که اگر خط از مربع های آبی عبور کرده باشد خط رسم شده صحیح است.
با توجه به نکته گفته شده خط قرمز نمی تواند خطی درست باشد زیرا با توجه به مربع قرمز رسم شده است که یک پیوت مینور به حساب می آید.
در مورد خط آبی رنگ اگر تریدری این خط را بعد از تشکیل مربع قرمز رسم کرده باشد دچار اشتباه شده زیرا این نقطه یک پیوت مینور است اما اگر خط مورد نظر بعد از تشکیل پیوت روی آخرین مربع رسم شده باشد درست رسم شده است زیرا این پیوت به اندازه 38.2 حرکت قبل از خود را بازگشت کرده است.
اگر بخواهیم مهمترین تحلیل اشتباه بسیاری از معامله گران را بیان کنیم بی شک تشخیص اشتباه پیوت های ماژور از مینور رتبه اول را کسب خواهد کرد. زیرا هیچ روش تحلیل وجود ندارد که نیاز به تشخیص صحیح پیوت ها نداشته باشد.
با سلام و تشکر برای آموزش خوبتون .اما تصاویری که به آن برای تحلیل استفاده کرده اید با توضیحات شما یکسان نیست من تصاویری با مربع های آبی نمی بینم.در هنوز منظور شما از بالاترین نقطه در فاز مکدی و تفاوت آن با بالاترین نقطه در مکدی را متوجه نمی شوم ممنون میشوم.توضیح دهید
© توجه: بازارهای مالی همواره همراه با ریسک هستند و بدون آموزش و کسب دانش کافی، خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد.
آشنایی با پیوت ها و استراتژی معامله با آن
انجام معاملات روزانه با استفاده از پیوت پوینت.
اندیکاتور پیوت به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفته میشود تا یک اندیکاتور تاخیری. با استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت روند و حرکت اصلی بازار در طول روز را میتوان تحلیل و مشخص نمود.
گواهیـنامه پایان دوره
ندارد
نحـوه برگـزاری
آنلاین-حضوری
پیـشنیـاز دوره
تحلیل تکنیکال
مـدت دوره
۳ ساعت (۱ جلسه ۳ ساعته)
مهارتهایی که در دوره «پیوت ها و استراتژی معامله با آن » کسب میکنید:
یکی از مهمترین قدمها در معاملهگری بازارهای مالی، مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت و تشخیص روند حرکتی بازار است. جادوی پیشبینی روند قیمت یک سهم در آینده که پیوتها یکی از بهترین ابزارها برای آن به شمار میروند.
موارد زیر بخشی از مهمترین مهارتهایی هستند که در دوره آشنایی با پیوت ها و استراتژی معامله با آن کسب میکنید:
– تشخیص سطوح حمایت و مقاومت روی نمودار سهم
– تدوین استراتژیهای معاملاتی مختلف
– تشخیص نقاط بازگشت قیمت
تشخیص روند حرکتی بازار
درباره «دوره آموزشی پیوت ها و استراتژی معاملاتی با آن » بیشتر بدانیم:
پیوت ها سطوحی را به عنوان سطوح حمایت و مقاومت بر روی نمودار مشخص می کنند. با استفاده از این ابزار می توان استراتژی های معاملاتی مختلفی را تدوین نمود. معامله گران حرفه ای، بسته به سبک معاملاتی خود، پیوت ها را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب می کنند. در این دوره تلاش می شود ابتدا در مورد تعریف و مفهوم پیوت پوینت ها صحبت شود. در ادامه روش های متنوع محاسبه پیوت ها مثل روش استاندارد، روش وودی و … مورد بحث قرار خواهد گرفت و روی نمودارها نحوه محاسبه آن بررسی خواهد شد. در انتها در مورد استراتژی های معاملاتی با استفاده از پیوت ها صحبت خواهیم کرد و مثال هایی را از ترکیب این روش با ابزارهای دیگر خواهیم دید.
پیوت چیست؟
پیوتها همانگونه که اشاره کردیم نقاطی قیمتی روی نمودار یک سهم هستند که میتوانند نمایانگر سطوح حمایت و مقاومت و روند حرکتی سهم موردنظر باشند. یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلگران تکنیکال که به آنها برای پیشبینی قیمتها در آینده بازار کمک میکند.
تحلیلگران بورس با تشخیص پیوتها روی نمودار هر سهم و بهرهگیری از ابزارهایی چون چنگال اندروز، خط روند و … میتوانند تغییرات و بازگشت قیمتها در یک سهم را تا حد زیادی پیشبینی کنند. در این میان تشخیص درست و دقیق نقاط پیوتها اهمیت بسیار زیادی دارد.
در دوره آشنایی با پیوتهای کارگزاری آگاه میتوانید با این نقاط ساس قیمتی بیشتر آشنا شوید و استراتژی معاملاتی خود را بر این اساس تعیین کنید.
انواع پیوتها کدامند؟
پیوتها انواع مختلفی دارند، آنها براساس قدرت بازگشت به دو دسته پیوت ماژور و مینور و بر حسب ماهیت به دو دسته پیوت قیمتی و محاسباتی تقسیمبندی میشوند.
پیوت ماژور نقاط قیمتی روی نمودار یک سهم هستند که حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف روند سهام را نشان میدهند. این نوع از پیوتها در انتهای روند قرار دارند و تشخیص آنها از پیوتهای مینور اهمیت زیادی دارد.
پیوتهای مینور اما قدرت زیادی در تغییر روند قیمتی سهم ندارند. در این نقاط شاهد حرکات اصلاحی کوچک هستیم و پیوتهای مینور بازگشت قیمتها در سطح کوچک یا حتی برقراری روند خنثی را به معاملهگران بورس نشان میدهند.
گفتیم پیوتها از نظر ماهیت نیز به دو دسته پیوت قیمتی و محاسباتی تقسیم میشوند. پیوت قیمتی، مفهوم و معنای اصلی پیوتها را در خود جای دادهاند، نقاط بازگشت قیمت روی نمودار هر سهم که در تعاریف کلاسیک پیوتها نیز به آن اشاره شده است.
پیوتهای محاسباتی اما همانگونه که از نامشان نیز پیداست، با استفاده از دادههای قیمتی و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند. این نوع از پیوتها تا مدت مشخصی دارای اعتبار هستند. دوره آشنایی با پیوتها و استراتژی معامله با آن، شما را با انواع مختلف پیوتها و استفاده از آنها برای تحلیل تکنیکال بهتر بورس و روند آن بیشتر آشنا میکند.
دیدگاه شما