حداقل بازدهی سرمایه گذاری
محاسبه نرخ تنزیل
Discounting Rate Calculation
محاسبه نرخ تنزیل صحیح؛ قدم اول در ارزیابی طرح های سرمایه گذاری
فرآیند بررسی توجیه پذیری پروژه های سرمایه گذاری، همواره بر یک اصل استوار بوده است و آن مقایسه حداقل بازدهی سرمایه گذاری هزینه ها و درآمدهای پیش بینی شده در طول عمر پروژه، با در نظر گرفتن هزینه تامین سرمایه در کنار سایر هزینه های پروژه مثل ماشین آلات و تجهیزات، هزینه های عمرانی و تاسیسات در فاز ساخت، و هزینه های مواد اولیه، انرژی و دستمزد در فاز تولید است. هزینه سرمایه، در خصوص منابع مالی ایی چون وام و اوراق، مشخصاً بر اساس نرخ های بهره آنها تعیین میشود. اما در خصوص آورده سرمایه گذار در یک پروژه مشخص، هزینه سرمایه می بایست بر اساس حداقل نرخ بازدهی قابل قبول سرمایه گذار تعیین گردد که در واقع، هزینه فرصت پول سرمایه گذار را در پروژه مورد نظر بیان میکند.
نرخ تنزیل (Discounting Rate) یا هزینه سرمایه (Cost of Capital)، برای آورده سرمایه گذار (Equity Capital) معادل MARR در نظر گرفته میشود که بیان کننده هزینه فرصت آورده سرمایه گذار و یا به عبارتی، حداقل نرخ بازگشت سرمایه قابل قبول یا جذاب برای آورده سرمایه گذار طرح میباشد و برای هر پروژه ای متناسب با سطح ریسک آن پروژه تعیین میشود. در این خصوص، هر چقدر سطح ریسک طرح بیشتر باشد، نرخ تنزیل نیز که نشان دهنده حداقل سطح بازدهی مورد انتظار است، افزایش خواهد یافت. همچنین بر اساس وزن نسبی مبلغ وام ها، اوراق، کمک های بلاعوض و آورده سرمایه گذار از کل منابع مالی طـرح، نـرخ تنزیل برای کل سرمایه گذاری نیز معادل WACC خواهد بود که بر اساس میانگین وزنی هزینه تامین سرمایه انواع منابع مالی تعریف شده در طرح محاسبه میشود. در واقع، زمانی که در ترکیب منابع مالی طرح، آورده سرمایه گذار تنها منبع مالی نباشد، آنگاه جریانات نقدی مربوط به ورودی و خروجی جیب سرمایه گذار، متفاوت از جریانات نقدی مربوط به ورودی و خروجی صندوق پروژه خواهد شد که هر یک ساختار مالی خود را خواهند داشت. از طرف دیگر، از آنجا که محاسبه ارزش فعلی هزینه ها و درآمدها، بر اساس هزینه سرمایه یا همان نرخ تنزیل انجام می شود، لذا جهت محاسبه شاخص NPV یا خالص ارزش فعلی کل سرمایه گذاری (Net Present Value) از WACC به عنوان نرخ تنزیل استفاده میشود و جهت محاسبه شاخص NPVE یا خالص ارزش فعلی کل حقوق صاحبان سهام (Net Present Value of Equity Capital) از MARR به عنوان نرخ تنزیل استفاده میشود.
یکی از اشتباهات رایج در فرآیند مطالعات امکان سنجی طرح های سرمایه گذاری، استفاده از نرخ تنزیل یکسان به عنوان حداقل نرخ بازدهی قابل قبول برای آورده سرمایه گذار (MARR) در محاسبه ارزش فعلی هزینه ها و درآمدهای برآورد شده در جدول جریانات نقدی مربوط به جیب سرمایه گذار و همچنین در محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه کل (WACC) است. بدین معنی که در اغلب شرکت های مشاور، بانک ها، موسسات مالی و اعتباری، وزارتخانه ها، سازمان های دولتی، شرکت های تامین سرمایه و شرکت های هلدینگ سرمایه گذاری که همگی به عنوان ذینفعان پروژه های سرمایه گذاری، همواره درگیر پروسه ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری هستند و همچنین شرکت های تولیدی که به واسطه طرح های توسعه متعدد خود، اقدام به ایجاد واحدهای ارزیابی طرح ها و مطالعات امکان سنجی در شرکت نموده اند، همواره از نرخ تنزیل ثابتی به عنوان حداقل نرخ بازدهی قابل قبول برای آورده سرمایه گذار (MARR) در محاسبات و ارزیابی های پروژه های مختلف استفاده میشود.
نکته قابل توجه در این خصوص، این است که حداقل نرخ بازدهی قابل قبول برای آورده سرمایه گذار یا همان نرخ تنزیل آورده سرمایه گذار (MARR) می بایست برای هر پروژه ای متناسب با سطح ریسک آن پروژه تعیین شود که پایه آن، نرخ بازده بدون ریسک (Risk Free Rate) است که متناسب با سطح ریسک پروژه، درصدی به آن اضافه میشود. بدین معنی که مثلاً در خصوص پروژه های سرمایه گذاری با درآمد ریالی، با توجه به اینکه نرخ بازدهی بدون ریسک را میتوان بر اساس نرخ سود سپرده های بلند مدت معتبرترین بانک ایران، معادل ۲۰ درصد در نظر گرفت، لذا نرخ تنزیل آورده سرمایه گذار یا همان حداقل نرخ بازدهی قابل قبول برای آورده سرمایه گذار میتواند از ۲۵ درصد برای پروژه های با سطح ریسک بسیار پائین تا حتی ۸۰ درصد برای پروژه های با سطح ریسک بسیار بالا در حداقل بازدهی سرمایه گذاری نظر گرفته شود.
وبسایت DiscountingRate.com به عنوان سامانه مرجع آنلاین جهانی، این امکان را به سرمایه گذاران و مشاوران در هر کجای دنیا میدهد که با ثبت ساختار درآمدهای پروژه و همچنین تعیین سطح ریسک پروژه بر اساس پاسخ دادن به پرسش های از قبل تعریف شده در وبسایت، در مرحله اول به محاسبه نرخ تنزیل مورد نیاز برای آورده سرمایه گذار یا همان حداقل نرخ بازدهی قابل قبول برای آورده سرمایه گذار بپردازند. همچنین، این امکان برای کاربران وجود دارد که پس از تعیین MARR، با انتخاب مرحله دوم، وارد پروسه محاسبه نرخ تنزیل کل یا همان میانگین وزنی هزینه سرمایه کل شوند و با ارائه اطلاعات مربوط به ترکیب منابع مالی تعیین شده برای طرح، مقدار WACC را توسط محاسبه گر سایت به دست آورند.
اشکان کربلائی فر؛ موسس و مدیر گروه مطالعات سرمایه گذاری های صنعتی
نرخ بازده مورد نیاز چیست؟ (Required Rate of Reteurn)
نرخ بازده مورد نیاز چیست؟ (Required Rate of Reteurn)
نرخ بازده مورد نیاز (RRR) حداقل نرخ بازدهی است که سرمایه گذار حاضر به تملک سهام شرکت خاص با ریسک مربوطه است.
به نرخ بازده مورد نیاز، نرخ مانع (Hurdle Rate) نیز گفته می شود. سرمایه گذاری ها یا پروژه های با ریسک بالا، نرخ بازده مورد نیاز بالاتری نسبت به سرمایه گذاریها وپروژه های کم ریسک تر دارند.
نرخ بازده مورد نیاز چطور اندازه گیری می شود؟
نرخ بازده مورد نیاز را می توان با روش ” تنزیل سودهای آتی” (DDM) یا مدل ” قیمت گذاری دارایی سرمایه ای” (Capm) بدست آورد. انتخاب روش مناسب به شرایط سرمایه گذاری بستگی دارد.
اگر هدف سرمایه گذار از خرید سهام، انتفاع از سودهای نقدی باشد، روش تنزیل سودهای آتی مناسب است.
روش محاسبه نرخ بازده موردنیاز با استفاده از روش تنزیل سودهای آتی به شرح زیر است:
نرخ رشد پیش بینی شده + (قیمت سهم/ سود تقسیمی آتی) = RRR
در صورتی که هدف سرمایه گذار کسب انتفاع از افزایش قیمت سهام باشد یا اینکه سهام مورد نظر سود تقسیمی نداشته باشد از روش قیمت گذاری دارایی سرمایه ای استفاده می شود.
روش محاسبه نرخ بازده مورد نیاز با استفاده از روش قیمت گذاری دارایی سرمایه ای به شرح زیر است:
(نرخ بازده بدون ریسک –نرخ بازده بازار) Beta+ نرخ بازده بدون ریسک= RRR
نرخ بدون ریسک ، معمولاً نرخ سود اوراق دولتی می باشد. در ایران با توجه به حمایتهای دولت از بانکها، نرخ سود بانکی می تواند به عنوان نرخ بازده بدون ریسک قلمداد شود.
نرخ بازده مورد نیاز بیانگر چیست؟
نرخ بازده مورد نیاز یک مفهوم کلیدی در ارزشگذاری و تامین مالی است. به علت تفاوت در اهداف سرمایه گذاری افراد وتفاوت ریسک شرکتها، تعیین دقیق این نرخ دشوار است. ترجیحات ریسک و بازده، تورم انتظاری و ساختار سرمایه شرکت بر نرخ بازده مورد نیاز هر شرکت تاثیر دارد.
برای سرمایه گذاری که ارزش Capm برای ارزیابی RRR استفاده میکنند، سهامی که بتای بالاتری داشته باشند نرخ بازده مورد نیاز بیشتری محاسبه خواهد شد (نسبت به سهامی که بتای کمتر از یک دارند).
در واقع مازاد نرخ بازده مورد نیاز به نرخ بازده بدون ریسک ، همان پاداش پذیرش ریسک است.
در پروژه های سرمایه گذاری نرخ بازده مورد نیاز پروژه باید کمتر از بازده مورد انتظار پروژه باشد تا پروژه برای سرمایه گذاری انتخاب گردد.
مقایسه نرخ بازده مورد نیاز (RRR)با هزینه سرمایه (cost of capital)
هرچند که نرخ بازده مورد نیاز برای ارزیابی پروژه ها استفاده می شود. ولی RRR الزاما با هزینه سرمایه یکی نیست.
نرخ بازده مورد نیاز برابر با نرخ بازده لازم برای پوشش هزینه سرمایه نیست .هزینه سرمایه نرخ بازده لازم برای پوشش هزینه بدهی و سرمایه است. نرخ بازده مورد نیاز باید بالاتر از هزینه سرمایه باشد.
محدودیتهای نرخ بازه مورد نیاز
این نرخ فاکتوری برای تورم ندارد و از این رو با وجود تورم سود سرمایه گذاری مستهلک می شود. با این حال، تورم انتظاری یک مفهوم ذهنی است و احتمال اشتباه بودن آن بالاست.
این نرخ بین سرمایه گذاران مختلف و با سطح ریسک پذیری مختلف متفاوت است.
نرخ بازده مورد نیاز، فاکتوری برای نقد شوندگی سرمایه گذاری ندارد هر چه نقد شوندگی سرمایه گذاری کمتر باشد ریسک بیشتری دارد.
چرا تحلیل نرخ بازده داخلی (IRR) در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟
فرض کنید یک ایدهی عالی به ذهنتان رسیده است که می تواند درآمد خوبی برای سازمان همراه داشته باشد یا هزینههای سازمان را کاهش دهد. اما آیا این ایده ارزش سرمایه گذاری دارد؟ در مطلب قبل درباره یکی از تحلیل های اقتصادی (NPV) صحبت شد.
در این مقاله برآنیم، به بررسی یکی دیگر از روش های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، یعنی محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) بپردازیم.
برای بررسی توجیه اقتصادی یک پروژه یا یک ایده روش های مختلفی وجود دارد که مدیران با استفاده از این روش ها می توانند امکان سنجی پروژه را بررسی کنند. یکی از این روش ها که سود و زیان یک پروژه را را بررسی می کند، نرخ بازده داخلی (IRR) است.
تعریف (Internal Rate of Return) :
1): IRR بدین معنا است که با انجام یک پروژه یا یک سرمایه گذاری، شرکت سالانه و به طور متوسط چقد بازدهی دارد.
2): IRR در واقع نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص (NPV) تمام جریان های نقدی یک پروژه خاص را برابر صفر می کند.
فرمول نرخ بازده داخلی(IRR):
برای محاسبهIRR از فرمول NPV استفاده می شود و در آن NPV را مساوی صفر قرار داده و نرخ تنزیل (R) را بدست می آوریم.
NPV=⅀ t/(1+R) t >-C0
همانطور که گفته شد در این فرمول NPV را برابر صفر قرار می دهیم و R بدست آمده همان IRR می باشد.
به این نکته توجه شود کهIRR و NPV مشابه اند ولی متغیر های متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ حداقل بازدهی سرمایه گذاری بازگشت را با hurdle rate شرکت مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود.
برای درک بهتر ابتدا تعریف کلی hurdle rate را بیان می کنیم:
hurdle rate چیست؟
حداقل نرخ بازده مورد انتظار برای یک پروژه یا سرمایه گذاری است. اگر IRR از این نرخ بیشتر بود سرمایه گذاری توجیه پذیر است و اگر کمتر باشد، سرمایه گذاری توجیهی ندارد.
برای درک بهتر مفهوم IRR، یک پروژه را در نظر بگیرید که امروز 200 دلار در آن سرمایه گذاری می کنید و یک سال بعد 220 دلار دریافت می کنید. فرض کنید از شما پرسیده شود که بازده این سرمایه گذاری چقدر است؟
برای هر دلار که سرمایه گذاری کرده ایم 1.10 دلار برگشت داشته ایم بنابراین با یک حساب کتاب ساده می توانیم بگوییم بازده 10 درصد است، در حقیقت10 درصد نرخ بازده داخلی یا IRR در این سرمایه گذاری است.
آیا این پروژه با 10 درصد IRR، سرمایه گذاری خوبی است؟
واضح است که این سرمایه گذاری تنها در صورتی به صرفه است که بازده مورد نیاز (hurdle rate) ما کمتر از 10 درصد باشد. این یک درک درست است و نشان دهنده مفهوم نرخ بازده داخلی است.
براساس قانون IRR، سرمایه گذاری صرفه اقتصادی دارد که IRR آن بیشتر از بازده مورد نیاز باشد. در غیر این صورت باید رد شود.
حال فرمول NPV برای این مثال با نرخ تنزیل R برابر است با :
حال فرض کنید ما نرخ تنزیل را نمی دانیم. اما هنوز هم می توانیم بپرسیم که میزان نرخ تنزیل چقدر باشد تا این پروژه قابل قبول باشد.
زمانی که NPV برابر صفر است، بین سرمایه گذاری و عدم سرمایه گذاری در حالت بی تفاوتی هستیم.
بعبارت دیگر ، هنگامی که NPV برابر صفر است، این سرمایه گذاری از لحاظ اقتصادی در نقطه حداقل بازدهی سرمایه گذاری سر به سر است، زیرا نه ارزشی ایجاد شده و نه از بین رفته است.
برای بدست آوردن نرخ تنزیل سر به سر، NPV را برابر صفر قرار داده و معادله را بر حسب R حل می کنیم.
NPV = 0 = -200 + 200 = 220/(1 + R)
R = 220/200 = 1.1 – 1 R = 10%
این درصد چیزی است که ما قبلا آن را بازدهی سرمایه گذاری نامیدیم. آنچه که اکنون نشان دادیم این است که نرخ بازده داخلی سرمایه گذاری، نرخ تنزیلی است که NPV در آن برابر صفر می شود. این یک دیدگاه مهم است، بنابراین تکرار می شود:
بنابراین IRR در سرمایه گذاری بازدهی است که در صورت استفاده از آن به عنوان نرخ تنزیل NPV صفر می شود.
خوشبختانه IRR را به راحتی با نرم افزار اکسل یا یک ماشین حساب مالی میتوانید محاسبه کنید. حتی لازم نیست درگیر محاسبات ریاضی شوید، همه این مراحل بهصورت الکترونیکی انجام میشوند.
برای مقایسه چند پروژه با یکدیگر مراحل محاسبه IRR در اکسل بصورت زیر می باشد:
- برای باز کردن تابع IRR کافی است در یکی از سلول ها علامت مساوی را گذاشته و کلمه IRR را تایپ کنید سپس تابع را انتخاب کنید
- در قسمت values باید جریان های نقدی ورودی و خروجی را از سال صفر تا سال آخر وارد کنیم.
- در قسمت Guess شما میتوانید عددی را که فکر می کنید نزدیک به نرخ بازده داخلی است را به صورت درصد وارد کنید. گزینه اختیاری بوده و می توان آن را خالی گذاشت.
- بعد از نوشتن تابع، سلولی که در آن تابع را نوشته از طریق (Formatcell)به صورت درصدی در می آوریم و اعشار آنرا نیز اضافه می کنیم
- بدین صورت تابع را برای هر سرمایه گذاری نوشته و عدد آنرا بدست حداقل بازدهی سرمایه گذاری می آوریم.
شرکتها چطور از نرخ بازده داخلی استفاده میکنند؟
شرکتها معمولا برای ارزیابی سرمایهگذاریها، از هردو فاکتور یعنی irr و npv استفاده میکنند. ارزش خالص فعلی، اطلاعات بیشتری درمورد بازگشت سرمایه مورد انتظار بهدست میدهد، اما تحلیلگران اقتصادی غالبا برای ارائهی گزارش به افرادی که در مسائل مالی تخصصی ندارند، از نرخ بازده داخلی استفاده میکنند، چرا که نرخ بازده داخلی قابل درکتر و فهم آن آسانتر است.
اگر پروژهای با نرخ بازده داخلی ۱۴ درصد و نرخ مانع ۱۰ درصد داشته باشیم، مخاطبان میاندیشند که به موفقیت دست پیدا کردهایم و در این پروژه ۴ درصد بیشتر بازگشت سرمایه داریم. درحالیکه اگر بگویید ارزش خالص فعلی این پروژه ۲ میلیون دلار است، مخاطبان از شما درمورد ارزش خالص فعلی میپرسند و شما توضیح میدهید که این مقدار یعنی ارزش فعلی جریان نقدی آینده در این پروژه، که با احتساب ۱۰ درصد نرخ مانع، سرمایهگذاری اولیه را به دو میلیون دلار میرساند.
تنها نکتهی منفی در این مورد این است که نرخ بازده داخلی، مفهومیتر از ارزش خالص فعلی است. نرخ بازده داخلی، مقدار دقیق درآمد حاصل را مشخص نمیکند. مثلا فرض کنید که برای نرخ بازده داخلی، مقدار ۲۰ درصد بهدست آمده است. این ۲۰ درصد هیچ اطلاعاتی درمورد مقدار پولی که بهدست آوردهاید، در اختیارتان نمیگذارد.
افراد در هنگام محاسبهی نرخ بازده داخلی، معمولا چه اشتباهاتی مرتکب میشوند؟
بزرگترین اشتباه این است که منحصرا از IRR استفاده شود. بهتر است که برای تحلیل پروژه از حداقل یک روش دیگر مثلا ارزش خالص فعلی هم استفاده شود. استفاده از IRR بهتنهایی و بدون در نظر گرفتن روشهای دیگر، باعث میشود که نتوانید تصمیم گیری درستی درمورد نحوهی سرمایهگذاری داشته باشید بخصوص هنگامی که پروژه هایی را مقایسه میکنید که مدت زمان متفاوتی دارند.
مثلا فرض کنید دو پروژه دارید؛ یک پروژهی یکساله با نرخ بازده داخلی ۲۰ درصد و دیگری پروژهی 10 ساله با نرخ بازده داخلی ۱۳ درصد. اگر نرخ بازده داخلی را مبنای تصمیمگیری خود قرار بدهید، ممکن است پروژهای را که ۲۰ درصد نرخ بازده داخلی دارد، جذابتر تشخیص دهید. اما باید به این نکته توجه کنید که نرخ مانع در شرکت شما در این مدت زمان، ۱۰ درصد است، پس بهتر است نرخ بازده داخلی شما برای ده سال، ۱۳ درصد باشد نه ۲۰ درصد برای پروژه ای که یکساله است.
جمع بندی
در مجموع، این اصل کلی را باید در نظر داشت که ازIRR همراه با NPV استفاده کنید تا یک تصویر کلی و دقیق از سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه شرکت بدست بیاورید.
بهترین و پرسودترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
صندوق درآمد ثابت یکی از بهترین سرمایه گذاری ها برای کاهش ریسک سرمایه و افزایش سود آن نسبت به سپردههای بانکی معمول است که به تازگی مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته است.
در این مقاله صندوقهای درآمد ثابت را شناخته، سود و ریسک محتمل این صندوقها را بررسی میکنیم.
بهترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت
صندوقهای سرمایه گذاری چیست؟
صندوق سرمایه گذاری بهعنوان یکی از کاراترین گزینههای سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس بهحساب میآید. این صندوقها برای افرادی مناسبند که از دانش کافی برای سرمایهگذاری برخوردار نیستند یا به دلیل مشغله کاری، امکان تحلیل و بررسی بازار را ندارند. صندوقهای سرمایهگذاری داراییهای خود را در بازارهای مختلفی مانند بورس، طلا، اوراق بدهی، سپرده بانکی و… سرمایهگذاری میکنند. بنابراین سرمایهگذاری در صندوق برای علاقهمندان، با هر درجه از ریسکپذیری ممکن است.
صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت چیست؟
صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت یکی از انواع صندوقهای مشترک میباشد که با حداقل ریسک، سرمایه گذاری پرسودی را نصیب سرمایهگذاران میکند و اشخاصی که در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند افراد ریسک گریزی هستند که میخواهند سود قابل قبولی هم به دست بیاورند.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت چه ویژگیهایی دارد؟
قابلیت نقدشوندگی بالا، ضامن نقدشوندگی ، سود تضمینی، امکان سرمایه گذاری با حداقل سرمایه و ریسک پایین از جمله ویژگیهای بهترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت میباشد که در ادامه به شرح کامل آن میپردازیم.
در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت به دلیل اینکه ریسک حداقل است ۷۰%-۹۰% از داراییهای صندوق را در گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند.
با توجه به صلاح دید مدیر صندوق باقیمانده دارایی صندوق در بازار سرمایه که پرریسک است، سرمایه گذاری خواهد شد. به طور معمول صندوق با درآمد ثابت حداقل سود تضمین شده خواهد داشت. اینکه چرا افراد در بورس حداقل بازدهی سرمایه گذاری ضرر میکنند دلایل متعددی دارد اما شما میتوانید با انتخاب صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت ریسک سرمایه گذاری خود را به حداقل برسانید.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت در مدت زمان تعیین شده به سرمایه گذاران خود سود پرداخت مینمایند.
یکی از مهمترین مزیت صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت میتوان به قابلیت نقد شوندگی بالای آنها اشاره کرد نکته قابل توجه اینکه اکثر این صندوقها یک رکن به نام ضامن نقد شوندگی دارند که معمولاً این نهاد یک نهاد مالی معتبر میباشد که این ضمانت موجود باعث میشود تا سرمایه گذاران با آرامش بیشتری سرمایه گذاری کنند.
انواع صندوقهای سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
برای رسیدن به جواب سوال انواع صندوقهای سرمایه گذاری ثابت کدام است؟ انواع سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟ درآمد از بورس به صورت ثابت چگونه است؟ اول باید بدانیم که صندوقهای درآمد ثابت به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- صندوق درآمد ثابت با تقسیم سود: در این نوع از صندوقهای درآمد ثابت در زمانهایی مشخص از هر ماه مبلغی به حداقل بازدهی سرمایه گذاری حساب سهامداران به عنوان سود توزیع میشود که صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت کمند از این نوع میباشد.
۲- صندوق درآمد ثابت بدون تقسیم سود: این نوع از صندوقهای درآمد ثابت تقسیم سود ندارند و سهامداران از تفاوت قیمت صدور و ابطال آن منتفع میشوند.
صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت چه مزایایی دارند؟
۱ - مدیریت حرفهای
تیمهای تحلیلگر و مدیران صندوقهای سرمایه گذاری، با داشتن اطلاعات و دانش تخصصی و رصد پیوسته اخبار، مناسبترین اوراق را یافته و با خرید و فروش به موقع، در جهت افزایش عملکرد صندوق و سود سرمایهگذاران تلاش میکنند.
۲ - نقدشوندگی بالا
خرید و فروش آسان واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت یکی دیگر از مزیتهای سرمایهگذاری در صندوق درآمد ثابت به حساب میآید. سرمایهگذاران در این صندوقها در هر روزی از ماه میتوانند واحدهای خود را خرید و فروش نمایند.
۳ - نحوه پرداخت سود
بین صندوقهای درآمد ثابت، از نظر پرداخت سود دو دسته اصلی وجود دارد:
با پرداخت سود دورهای و بدون پرداخت سود دورهای
در دسته اول، با توجه به اساسنامه صندوق درآمد ثابت، درصدی از سود در بازههای زمانی مشخص به حساب سرمایهگذار واریز میشود.
در دسته دوم، سرمایهگذاران از افزایش قیمت واحدهای صندوق سود کسب میکنند.
قابل ذکر است که همه صندوقهای درآمد ثابت سود روزشمار داشته و نیازی به امضای قرار داد و دوره نگهداری ندارند.
۴ - مطمئن و قابل اعتماد و دارای ریسک حداقلی
نکتهی دیگری که دربارهی صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت اهمیت ویژهای دارد و بر اساس قوانین بازار سرمایه در اساسنامهی صندوق درآمد ثابت نیز گنجانده میشود این است که همواره حداقل ۷۰ تا ۹۰ درصد دارایی تحت مدیریت این صندوقها در گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت دولتی یا اسناد خزانه اسلامی سرمایه گذاری میشود که اصل و سود همهی این موارد توسط دولت یا بانک مرکزی تضمین شده است حداقل بازدهی سرمایه گذاری و در چنین شرایطی ریسک زیان یا از بین رفتن دارایی سرمایه گذاران به حداقل ممکن میرسد.
۵ - بازدهی بالاتر از سپرده گذاری در بانک
شاید در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد اما تجربه نشان میدهد سود صندوقهای سرمایه گذاری درآمد ثابت همیشه بیشتر از نرخ بازدهی سپرده گذاری در بانک است
البته قابل ذکر است که بالاترین نرخ سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت بستگی به دارایی و بازده بازار سرمایه دارد.
سرمایه گذاری در بانک بهتر است یا صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت؟
سرمایه گذاری در بانک بهتر است یا صندوق درآمد ثابت؟ همانطور که گفتیم صندوق درآمد ثابت مزایای زیادی نسبت به سپردههای بانکی معمول در کشور ما دارد.
مهمترین مزیت صندوقهای درآمد ثابت، سود بالاتر از سپردههای بانکی است. کمند، صندوق درآمد ثابت حداقل بازدهی سرمایه گذاری گروه مالی کاریزما در یک سال گذشته ۲۰.۵۹ درصد سود روزشمار محقق و به سرمایه گذاران پرداخت کرده است درحالی که در زمان مشابه سود سپرده بانکی ۱۸% بوده است.
از دیگر مزایای صندوقهای درآمد ثابت، سود روزشمار آن هاست. شما با خرید واحدهای صندوق درآمد ثابت کارا، میتوانید به صورت روزانه کسب سود کرده و هر زمان که مایل باشید اقدام به فروش واحدهای خود کنید.
مزیتهای دیگر صندوقهای درآمد ثابت تضمین سود، نبود مالیات بر سرمایه اشخاص حقوقی (برخلاف سپردههای بانکی) و قابلیت نقدشوندگی و نبود قوانین سختگیرانه مانند نرخ شکست
سودآورترین سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
بالاترین سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت با توجه به ترکیب دارایی و عملکرد صندوق و بازار بورس تعیین میشود. بازدهی صندوقها متفاوت بوده و میتوانند عملکردهای مختلفی را در بازههای زمانی ثبت کنند.
صندوق سهامی بهتر است یا صندوق ثابت؟
ترکیب دارایی صندوقهای سهامی، با توجه به درصد بالای سهام، ریسک بیشتری داشته و مناسب افرادی که خواهان پذیرش ریسک کمی هستند نیست . هم چنین برخلاف صندوقهای درآمد ثابت، صندوقهای سهامی تضمین سود نداشته و ممکن است اصل پول را متوجه ضرر کنند.
نرخ سود صندوقهای سرمایه گذاری ثابت چقدر است؟
نرخ سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت با توجه به نوع صندوق و ترکیب دارایی آنها متغیر است اما این صندوقها بیش از سپرده بانکی سود محقق میکنند.
حداقل سرمایه گذاری در بورس در صندوق درآمد ثابت چقدر است؟
امکان سرمایه گذاری در صندوق درآمد ثابت با حداقل خرید ۱ واحد ( در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار تومان) وجود دارد.
مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی خبر داد:ضمانت حداقل نرخ بازدهی برای سهام برخی شرکتهای تابعه
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی از برنامهریزی این شرکت برای انتشار اوراق اختیار فروش تبعی بر روی سهام برخی از شرکتهای تابعه به منظور ضمانت دستیابی به حداقل نرخ بازدهی برای سهامداران حقیقی و خرد آنها خبر داد.
به گزارش شجرنیوز، امیر تقیخان تجریشی ضمن اعلام این خبر گفت: این روزها با توجه به تداوم روند هیجانی نزولی در بازار سرمایه، ضرورت ایفای نقش توسط سرمایهگذاران حقوقی و بزرگ بیش از همیشه احساس میشود.
وی با بیان اینکه حضور مستمر این گروه از سرمایهگذاران در بازار سرمایه سبب میشود که با بهرهمندی از دانش و تخصص بطور مستمر به بررسی و پایش سهام موجود در سبد سرمایهگذاری خود و بهینهسازی ترکیب آن بپردازند، افزود: این شرکتها میتوانند با جهتدهی مناسب به بازار برای ایجاد اطمینان و اعتماد بلندمدت به بازار سرمایه بهعنوان عرصهای برای تخصیص بهینهی سرمایههای خرد و مازاد گام بردارند.
این فعال بازار با تاکید بر اینکه در حال حاضر، با توجه به واقعیتهای اقتصاد کشور همچون افزایش سطح عمومی قیمتها و نرخ ارز، قیمت سهام بسیاری از شرکتها به سطوحی پایینتر از ارزش کارشناسی رسیده است، گفت: در این میان، گروه توسعه ملی به عنوان یکی از چهار هلدینگ چندرشتهای صنعتی بورسی کشور تا کنون به طرق مختلفی برای کنترل نوسانات هیجانی بازار به ایفای نقش پرداخته است.
مدیرعامل وبانک ادامه داد: مدیریت این شرکت قصد دارد با انتشار اوراق اختیار فروش تبعی بر روی سهام برخی از شرکتهای تابعه دستیابی به حداقل نرخ بازدهی را برای سهامداران خرد آنها ضمانت کند، در واقع این ابزار با قیمت تقریباً رایگان (یک ريال در روز عرضه) برای خریداران این اوراق این اطمینان را ایجاد میکند که در صورتی که سهام خود را تا روز سررسید به فروش نرسانند، به حداقل بازدهی سرمایه گذاری حداقل بازدهی سرمایه گذاری حداقل بازده مطلوبی دست خواهند یافت.
وی تصریح کرد: دارندگان این اوراق میتوانند مطمئن باشند که در صورت نگاه داشتن سهام خود تا روز سررسید اوراق، در صورتی که قیمت اِعمال آن کمتر از قیمت بازار باشد، سهام خود را به ناشر اوراق بفروشند و عملا بازدهی مثبت خود را از طریق خرید اوراق اختیار فروش تبعی بیمه نمایند. البته این احتمال که سهام مورد ضمانت در آن روز، قیمت گرانتری در بازار داشته باشد (و بالتبع نیازی به اِعمال اوراق نباشد) هم وجود دارد.
دیدگاه شما