خط روند چیست؟ با انواع آن آشنا شوید!
همان طور که میدانید یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهم در زمان حال و آینده استفاده از تحلیل تکنیکال است که شما با استفاده از آن قادر به تشخیص سهم خوب در بازار بوده و میتوانید سرمایه خود را در سهم موردنظر تزریق نمایید یا با تشخیص نقاط مقاومت، سرمایه خود را از سهم خارج کنید. بههرحال یکی از ابزارهای مهم در فرآیند تحلیل تکنیکال، خطوط روند هستند که از پایهترین و مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میآید.
به زبان ساده خط روند جهت حرکت بازار را نشان میدهد. نمودار یک سهم هیچوقت روند یا رفتار یکسانی نداشته و در نقاط مختلف تغییر جهت میدهد. اگر نمودار یک سهم را بررسی کرده باشید متوجه میشوید که با نوسانات قیمتی که در سهم ایجاد میشود، نمودار سهم به حالت زیگزاگی به حرکت خود ادامه میدهد. این خطوط زیگزاگی مجموعهای از موجهای پی در پی هستند که از موجهای صعودی و نزولی تشکیلشدهاند. در این مقاله سعی داریم شمارا بیشتر با فرآیند خطوط روند آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
تعریف خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال به منظور ارزیابی سهم است که با استفاده از آن میتوانید جهت حرکت سهم یا بازار را مشخص کنید یا تا حدودی تخمین بزنید. در نظر داشته باشید که برای رسم این خط در تحلیلهای خود حداقل به 2 نقطه نیاز است. خط روند را از وصل کردن قلههای نمودار یا درههای پیدرپی میتوان رسم کرد. خطوط روند از لحاظ زمانی در سه دسته کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت جای میگیرند که در اصطلاح هر چه روند بلندمدتتر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است. به این نکته توجه داشته باشید که خطوط روند به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشود. در ادامه با هر یک از خطوط روند بیشتر آشنا خواهید شد.
آشنایی با انواع خط روند
در این بخش به بررسی انواع خطوط روند می پردازیم:
1/ بررسی خطوط روند صعودی
در صورتی که قیمت سهم در حالت افزایش باشد به دنبال آن خطوط روند در حالت صعودی قرار خواهند گرفت در این حالت خطوط روند صعودی از نقاط پایینی به شکل پیدرپی به وجود میآید. از به هم پیوستن نقاط پایینی، خط روند افزایشی شکل میگیرد. طبیعتاً خطوط روند صعودی، خطوط شیبدار مثبتی هستند که قسمتهای کف قیمتی را به هم متصل میکنند و در تمامی نمودارها کاربرد دارد. در نظر داشته باشید که در نمودارها از متصل کردن نقاط پایینی به همدیگر خط روندی ایجاد میشود که بهنوعی نقش حمایتی دارد. همچنین در روندهای صعودی ایجاد موجهای برگشتی کوتاه رو به پایین یک امر طبیعی بوده و جای نگرانی ندارد چرا که در مجموع این روندهای بازگشتی، از قسمت یا نقاط پایینی رد نمیشوند. خط روندی که فقط بین دو نقطه رسم شده باشد از اعتبار کمتری برخوردار است تا خط روندی که از 3 نقطه تشکیل شده است. برای درک بهتر خطوط روند صعودی به تصویر زیر دقت نمایید.
2/ بررسی خطوط روند نزولی
برعکس حالت قبلی در صورتی که سهم از نظر قیمتی در حالت کاهشی قرار گرفته باشد به دنبال آن در نمودار سهم روند نزولی را شاهد خواهیم بود که خطوط روند نزولی در این حالت از به هم وصل کردن قلههای پی در پی نمودار، تشکیل میشود. برعکس حالت صعودی در این بخش باید در نظر داشته باشید که در روندهای کاهشی به وجود آن موجهای برگشتی صعودی امری طبیعی است که در این حالت رخ میدهد و معمولاً از نقاط قله قبلی بالاتر نمیروند. در روند کاهشی بعد از اتصال نقاط بالایی به یکدیگر خطی تشکیل میشود که نقش سطح مقاومت را به خود میگیرد. به این نکته مهم توجه کنید که روند کاهشی میتواند درنتیجه کاهش قیمت در سطح مقاومت یک سهم ایجاد شود که در این حالت فروشندگان دارای اهرم قدرت بوده و بر پایین آوردن قیمت سهمها تأکید دارند. بهمنظور درک بهتر از خطوط روند نزولی به تصویر زیر دقت نمایید.
3/ بررسی خطوط روند خنثی
تا این بخش با خطوط روند صعودی و نزولی بیشتر آشنا شدیم، اما خطوط روند خنثی به روندهایی گفته میشود که در آن قیمت سهم به طور میانگین در یک بازه مشخص در حال تغییر و نوسان است و باعث ایجاد یک روند خنثی شده و علائمی از خطوط روند صعودی و نزولی در روند سهم به چشم نمیخورد. در این حالت کاهش و افزایش قیمت سهم اصطلاحاً بین دو سطح حمایت و مقاومت در حال پیشروی است. در این سهمها معمولاً معاملهگران انتظارات محدودی از این سهم دارند که منجر به ایجاد خطوط روند خنثی میشود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید.
عوامل موثر در اعتبار سنجی خطوط روند در سهم
عوامل مختلفی باعث اعتبار خطوط روند یک سهم میباشند که در این بخش به این عوامل خواهیم پرداخت:
1/ شیب شکسته شدن روند صعودی خط روند:
معمولاً در این حالت هر مقداری که شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن در ماندگاری کمتر میشود و احتمال منحل شدن آن وجود دارد. از نظر استانداردی معمولاً شیبهای 45 درجه از اعتبار خوبی برخوردار هستند.
2/ بازه زمانی بررسی سهم:
در ارزیابی سهم و استفاده از ابزار خطوط روند باید توجه داشته باشید که انتخاب بازه زمانی نیز یکی از برگ خریدهای بسیار مهم است. برای نمونه ممکن است خطوط روند سهمی در بازه زمانی 4 ماهه بهصورت نزولی باشد اما در بازه یکساله دارای خط روند افزایشی یا صعودی باشد. در این حالت معمولاً خطوط روند بلندمدت دارای اعتبار بیشتری خواهند بود.
3/ تعداد برخورد با نمودار قیمتی:
توجه داشته باشید که هر چه تعداد برخورد خطوط روند با نمودار قیمتی بیشتر باشد، از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
4/ میزان کاهش و افزایش قیمت سهم:
دقت داشته باشید که در این مورد هر مقدار کندلهای بالاتری در روند نزول و صعود ثبت شوند احتمال منحل شدن روند شدت میگیرد. در این حالت بهعنوان نمونه ممکن است سهمی چند روز پی در پی درگیر صف خرید یا صف فروش باشد و در همین وضعیت هم بسته شود. این سهمها معمولاً در معرض شکست خطوط روند قرار میگیرند.
سیگنال خرید در روند افزایشی
در روندهای صعودی ما میتوانیم زمان مناسب برای ورود به سهم را مشخص کنیم. در همین راستا وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد یا آن را لمس کرد، زمان مناسبی برای ورود به سهم به شمار میآید چرا که بعد از آن سهم روند افزایشی به خود میگیرد که بهترین زمان برای خرید سهم است.
سیگنال فروش در روند کاهشی
طی تجربههایی که در بازار در سهمهای مختلف داشتیم، در روندهای کاهشی تا زمان شکسته شدن خط روند نزولی باید صبر داشته باشید اما اگر شما در روند نزولی اقدام به خرید سهم کرده باشید، بهترین زمان برای ثبت سفارش فروش زمانی است که منحنی قیمت نزدیک خط روند شده باشد یا بهتر اینکه آن را لمس کند.
بررسی فواصل نقاط رسم خطوط روند
در بخشهای قبلی به این موضوع پرداختیم که هر مقدار تعداد نقاط برخورد بیشتر باشد آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. حداقل نقاط لازم برای ترسیم خطوط روند 2 نقطه است. معمولاً فاصله مناسب بین نقاط به واسطه چند عامل دیگر تشخیص داده میشود که عبارتاند از:
- مقیاس زمانی رسم نمودار
- محدوده تغییرات قیمت
- نظرات شخصی تحلیلکننده
اگر فاصله بین دو نقطهای که به آن اشاره کردیم خیلی زیاد باشد نمیتوان به آن خط روند اتکا کرد. معمولاً بهترین خطوط روند از تعدادی نقطه حداقل (یا حداکثر) با فواصل زمانی منطقی که بهصورت هموار و پی در پی خط روند را نشان میدهند، تشکیلشده است.
سخن آخر
همان طور که در این مقاله مطالعه کردید، بیشتر سعی بر این داشتیم که یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال را تشریح کنیم و از زوایای مختلف به بررسی آن بپردازیم. شما به عنوان یک معاملهگر و شخصی که خواهان ورود به یک سهم است باید با استفاده از ارزیابی و تحلیلهای خود برای این امر اقدام کنید. در نظر داشته باشید که تحلیل یک سهم از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال امکانپذیر است که در این بخش ما بیشتر بر امر تکنیکال پرداختیم. در همین روش تکنیکال شما از ابزارهای بیشماری میتوانید برای تحلیل خود استفاده کنید و هیچوقت فقط با استفاده از یک ابزار به نتیجه قطعی نرسید. بهتر است یکی یا دو روش را در فرآیند تکنیکال ترکیب نمایید که نتیجه شما برای ورود یا خروج از سهم پایه و اساس محکمتری داشته باشد.
نحوه معامله بر اساس خطوط روند
همان گونه که در مقاله های قبلی هم گفته شد. تحلیل تراز های مقاومت و حمایت یکی از بخش های مهم تحلیل روندها است چون از آن می توان به عنوان فرصت های معاملاتی بهره برد ضمن اینکه خود خطوط روند نیز نوعی حمایت و مقاومت محسوب می شوند که در تصویر 1 نمایش داده شده است.
نحو معامله با خطوط روند
به طور کلی معاملات بر اساس خطوط روند، می تواند به دو صورت پذیرد:
1) معامله در جهت روند.
همان گونه که در تصویر 1 مشاهده می نمایید. در سمت چپ یک روند صعودی و در سمت راست یک روند نزولی وجود دارد. در روند صعودی، خط روند به عنوان حمایت و خط کانال به عنوان مقاومت عمل می نماید تا یک حرکت منظم قیمت شکل گیرد. در مقابل، در روند نزولی خط روند به عنوان مقاومت و خط کانال به عنوان حمایت عمل می نماید تا چنین حرکت موزونی تشکیل گردد. بر این اساس در یک روند صعودی می توان در نقاط ۲ و ۴ به قصد رسیدن قیمت به نقاط ۳ و ۵ معامله خرید انجام داد. به همین صورت در یک روند نزولی می توان در نقاط ۲ و ۴ به قصد رسیدن قیمت به نقاط ۳ و ۵، معامله فروش انجام داد.
شکل 1. هر یک از خطوط روند و کانال به عنوان نواحی حمایت و مقاومت عمل می کنند
به خاطر داشته باشید که هرگز نبایستی در خلاف جهت روند معامله انجام داد. جمله معروف «روند دوست شماست» حاکی از آن است که همواره بایستی مطابق با روند معامله انجام دهیم؟ یعنی در روند صعودی همواره خریدار باشیم و در روند نزولی همواره فروشنده. معامله کردن در خلاف جهت روند همانند شنا کردن در خلاف جهت رودخانه موجب تحلیل رفتن نیروی شما و در نهایت شکست شما می شود. بر این اساس طبق شکل بالا نبایستی در نقاط ۳ و ۵ روند صعودی، معامله فروش و در نقاط ۳ و ۵ روند نزولی، معامله خرید انجام دهیم چرا که چنین معاملاتی در خلاف جهت روند بازار انجام شده است.
۲) معامله در جهت شکست خط روند.
همان گونه که در ابتدای مقاله «نحو معامله با خطوط روند» گفته شد، بازار برخی اوقات به خطوط روند عکس العمل نشان نداده و با شکست آنها، جهت حرکت را تغییر می دهد. معمولا شکسته شدن خط روند نشانه آغاز یک حرکت بازگشتی و همچنین شکل گیری روندی جدید است. شکسته شدن خط روند نزولی که یک ناحیه مقاومت برای حرکت رو به پایین قیمت محسوب می شود، باعث می شود همان خط به عنوان حمایت عمل نماید. معمولا با شکست هر خط روندی، روند جدیدی در جهت معکوس آن شکل می گیرد. بر این اساس در یک روند صعودی زمانی می توانیم فروشنده باشیم که روند صعودی شکسته شود. به همین منوال در یک روند نزولی زمانی می توانیم خریدار باشیم که روند شکسته شود. این مطالب در اشکال 2 و 3 نمایش داده شده است.
شکل 2. در یک روند صعودی با شکست خط روند می توان در مکان های مشخص شده معامله فروش انجام داد.
شکل 3. در یک روند نزولی با شکست خط روند می توان در مکان های مشخص شده معامله خرید انجام داد.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکسته شدن روند صعودی شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک شکسته شدن روند صعودی جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال برجسته ۲۱ اردیبهشت
تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال برجسته
افزایش تسلط اتریوم و بازار رمز از توجه معامله گران را به آلت کوین ها جلب کرده است. بیت کوین همچنان برای افزایش قیمت از ۵۹ هزار دلار در تلاش است. افزایش نجومی قیمت اتریوم نشانه ای از ضعف را نشان می دهد. گاو ها به سادگی سطح مقاومت ۴ هزار دلار را پشت سر گذاشتند. این امر نسبت سهم ارزش کل بازار اتریوم به بازار رمز ارز را به ۱۹ درصد رساند. البته خریداران تنها از اتریوم استقبال نکردند. لایت کوین و کاردانو نیز رکوردهای تازه ای را به ثبت رساندند. در ادامه با تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال برجسته در کنار شما خواهیم بود.
با این حال به نظر می رسد ریتم سعودی در بازار بیت کوین ضعیف شده است. همین امر ارزش کل بازار بیت کوین را در مقایسه با ارزش کل بازار رمز ارز به ۴۴ درصد رسانده است. ارزش کل بازار بیت کوین از جولای سال ۲۰۱۸ تاکنون به این اندازه کاهش پیدا نکرده بود.
با این وجود عملکرد ضعیف بیت کوین در روزهای گذشته منجر به خروج گاوهای خوش بین به ادامه روند صعودی نشده است. به اعتقاد بسیاری از معامله گران کهنه کار بازار بیت کوین ارزشی برابر با طلا دارد. در واقع اگر ارزش دلاری طلا ۴ میلیون دلار باشد، بیت کوین همچنان در ادامه روند صعودی است. در چنین رویکردی قیمت این رمز در آینده ای نه چندان دور باید به ۲۳۵ هزار دلار برسد. در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی و تحلیل قیمت ارز های دیجیتال برتر بازار بپردازیم.
تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال برجسته با جفت ارز بیت کوین و دلار
بیت کوین میان میانگین متحرک و سطح مقاومت ۵۸ هزار دلار گرفتار شده است. گاوها و خرس ها در دو روز گذشته بر سر به دست گرفتن کنترل بازار در شکسته شدن روند صعودی نزاع بودند.
اگر درگیری میان این دو گروه از سرمایه گذاران منجر به کاهش قیمت جفت ارز بیت کوین به دلار شود، باید در انتظار کاهش قیمت بیت کوین تا ۵۲ هزار دلار باشیم. اما به احتمال نیاز گاوها با قدرت از این صفحه حمایت دفاع خواهند کرد. در صورت موفقیت آنها این جفت ارز برای چند روز در بازه قیمتی میان ۵۲ هزار دلار و ۵۸ هزار دلار معامله خواهد شد.
میانگین متحرک ۲۰ روزه به تدریج در حال افزایش است و شاخص قدرت نسبی در نزدیکی میانه قرار دارد. به این ترتیب میزان عرضه و تقاضا در بازار به تعادل رسیده است.
اگر قیمت به بیش از ۵۸ هزار دلار برسد تعادل موجود به نفع گاو ها تمام خواهد شد. در ادامه شاهد ادامه روند صعودی تا بالاترین رکورد بیت کوین یعنی ۶۴ هزار دلار خواهیم بود. افزایش قیمت از این سطح مقاومت افزایش قیمت از این سطح مقاومت به معنای ادامه روند صعودی خواهد بود.
از سوی دیگر کاهش قیمت از ۵۲ هزار دلار به معنی کاهش هرچه بیشتر قیمت ها ۴۶ هزار دلار خواهد بود. کاهش قیمت از این سطح وحشت را میان معامله گران ایجاد کرده و فشار فروش در بازار افزایش پیدا می کند.
جفت ارز اتریوم و دلار
اتریوم با قدرت به روند صعودی ادامه می دهد. پس از تشکیل نمودار دوجی شمعی در تاریخ ۹ می گفت با تمام قدرت خود را برای افزایش قیمت به کار گرفتند. افزایش قیمت در روزهای گذشته شاخص قدرت نسبی را به بالاتر از ۸۳ رسانده است.
معامله گران در حال حاضر این رمز ارز را به قیمتی بیش از ارزش واقعی آن خریداری می کنند. آنها نگران جاماندن از قافله هستند. در ادامه روند صعودی اتریوم احتمال رسیدن قیمت این رمز از ۴۵۲۸ دلار و در نهایت ۵ هزار دلار وجود دارد.
اما در صورتی که شاهد بیش از ۳ روز کاهش قیمت برای اتریوم باشیم اولین نشانه های ضعف روند صعودی مشاهده می شود. کاهش قیمت از میانگین متحرک ۲۰ روزه نشانه آغاز اصلاحات برای این رمزارز خواهد بود.
جفت ارز بایننس کوین و دلار
بایننس کوین امروز به بیش از ۱۹۱ دلار رسید. اما گاو ها قادر به ادامه روند صعودی در قیمت های بالاتر و عبور از سطح مقاومت ۶۸۰ دلار نبودند. نمودار ها نشان می دهند که میزان تقاضا در قیمت های بالاتر کاهش پیدا می کند.
میانگین متحرک در حال افزایش است این امر نشان می دهد که خریداران کنترل بازار را در دست دارند. اما واگرایی منفی شاخص قدرت نسبی نشان می دهد که ریتم صعودی برای این رمز ارز ضعیف شده است. کاهش قیمت از میانگین متحرک ۲۰ روزه یعنی ۵۹۹ دلار اولین نشانه از آغاز اصلاحات برای بایننس کوین خواهد بود.
از سوی دیگر با تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال برجسته بازار متوجه می شویم که با افزایش قیمت از سطح فعلی گاوها با تلاشی دیگر قیمت جفت ارز بایننس کوین و دلار را به ۶۸۰ دلار می رسانند. در صورت موفقیت آنها این جفت از مسیر سعودی را به سمت ۷۶۰ دلار و در نهایت ۸۰۸ دلار آغاز می کند.
جفت ارز دوج کوین و دلار
دوج کوین در تاریخ ۹ می با کاهش قیمت روبرو بود. اما گاو ها با قدرت از میانگین متحرک ۲۰ روزه یعنی ۰.۴۴ دلار دفاع کردند. با این حال خریدارم قادر به ادامه روند صعودی نبودند و قیمت بار دیگر تا میانگین متحرک ۲۰ روزه کاهش پیدا کرد.
میانگین متحرک ثابت است و شاخص قدرت نسبی از ۵۸ کاهش پیدا کرده است. این امر نشان می دهد که ریتم صعودی در بازار ضعیف شده است.
با توجه به تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال برجسته در میابیم که اگر قیمت جفت ارز دوج کوین و دلار بار دیگر از میانگین متحرک ۲۰ روز افزایش پیدا کند، خریداران به خرید بیشتر این دارایی در قیمت های کمتر ادامه دادند. در این صورت این دو رمز ارز برای چند روز در یک بازه محدود باقی می ماند.
اما در صورتی که خرس ها قیمت را از میانگین متحرک ۲۰ روزه کاهش دهند، رویکرد خوشبینانه در بازار نقض می شود.
در این صورت این جفت ارز تا سطح ۶۱.۸ درصد فیبوناچی یعنی ۰.۳۸ دلار کاهش پیدا می کند.
جفت ارز ریپل و دلار
از تاریخ ۶ ماه می بارها از روند نزولی خارج شده است اما گاها قادر به ادامه روند صعودی نبودند.
خریداران برای رسیدن به بالاترین قیمت ۵۲ هفته گذشته یعنی ۱.۹۶ دلار باید قیمت را از ۱.۶۶ دلار افزایش دهند. میانگین متحرک ۲۰ روزه در حال افزایش است. شاخص قدرت نسبی از ۵۶ را نشان می دهد. بنابراین شاید تا حدودی به نفع گاو هاست.
این رویکرد خوشبینانه در صورتی که قیمت از میانگین متحرک ۲۰ روزه کاهش پیدا کند نقض می شود. در این حالت میزان عرضه از تقاضا پیشی می گیرد. قیمت جفت ارز ریپل و دلار در چنین حالتی تا میانگین متحرک ۵۰ روزه یعنی ۱.۱۶ دلار کاهش پیدا می کند.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج) – هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای (دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، برای یادگیری مباحث یاد شده میتوانید شکسته شدن روند صعودی مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی تخصصی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید:
همچنین پس از اینکه مطالب بالا را مطالعه کرده و به درک درستی از تحلیل تکنیکال رسیدید، پیشنهاد میکنیم بهترین شیوه تحلیل تکنیکال، یعنی پرایس اکشن را یاد بگیرید؛ برای این منظور، پیشنهاد ما به شما شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن پارسیان بورس است!
انواع الگوهای قیمتی
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند:
- الگوهای بازگشتی : پس از این الگوها تغییر روند رخ می دهد.
- الگوهای ادامه دهنده : پس از این الگوها نمودار به روند خود ادامه می دهد.
حتما بخوانید:
قسمت های قبلی آموزش الگوهای قیمتی:
در این مطلب به بررسی مفصل الگوی کنج میپردازیم و در مقالات بعدی به بررسی کامل دیگر الگوهای قیمتی نیز می پردازیم.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
کنجها که با نام الگوی وج نیز شناخته شدهاند، نشانهای از یک توقف موقت در روند فعلی هستند و این موضوع را میرساند که معاملهگران در مورد اینکه قیمت به کدام سمت خواهد رفت تردید دارند.
الگوی کنج پایینرونده یک الگوی صعودی (bullish) محسوب میشود؛ بنابراین نام آنرا با هدفش اشتباه نگیرید. شکل آن بصورتی است که در روند نزولی، از بالا بصورتی پهن آغاز میگردد و همینطور که به پایین میآید باریکتر میشود. این حرکات قیمت یک شکل مخروطی مانند ایجاد میکند که شیب آن به سمت پایین است.
این الگو غیر از اینکه میتواند یک الگوی صعودی باشد، میتواند در دسته الگوهای ادامهدهنده نیز جای گیرد. در این هنگام، شیب الگو برخلاف روند غالب به سمت پایین متمایل میشود ولی بعد از شکسته شدن خط مقاومت، روند صعودی ادامه مییابد. در نظر داشته باشید که الگوی کنج پایینرونده (Falling Wedge) چه در پایان یک روند نزولی تشکیل شود و چه در ادامه یک روند صعودی، یک الگوی صعودی محسوب میشود.
۱ – روند قبلی : برای اینکه یک الگوی معتبر کنج پایینرونده (Falling Wedge) از نوع تغییر روند داشته باشیم لازم است که یک روند قبلی وجود داشته باشد. در حالت ایدهآل، کنج پایینرونده بعد از یک روند نزولی بزرگ شکل میگیرد و نقطه پایینی نهایی را مشخص میکند. الگو معمولا در باره زمانی ۳ تا ۶ ماهه تشکیل میشود و روند نزولی قبلی آن میبایست حداقل ۳ ماه به طول کشیده باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
۲ – خط مقاومت بالایی : حداقل ۲ شکسته شدن روند صعودی برخورد و ترجیحا ۳ برخورد به خط مقاومت بالایی لازم است و هر برخورد به مقاومت باید پایینتر از سطح مقاومت قبلی باشد.
۳ – خط حمایت پایین : برای معتبر بودن الگو، حداقل ۲ برخورد و ترجیحا ۳ برخورد نیز به خط حمایت نیاز است. هر برخورد میبایست پایینتر از قبلی باشد.
۴ – انقباض: همینطور که الگو در حال تکمیل شده است، خط مقاومت بالایی و خط حمایت پایینی به هم نزدیک میشوند. نقاط پایینی در نمودار همچنان پایینتر از کفهای قبل شکل میگیرند اما این نفوذ به سمت پایین، رفتهرفته کمعمقتر میشود. کفهای کمعمقتر نشاندهنده کاهش فشار فروش هستند و خطوط حمایتی پایینتر با شیب نزولی کمتری نسبت به خط مقاومت بالایی شکل میگیرند.
۵ – شکست مقاومت: تایید صعودی شدن قیمت تا زمانی که خط مقاومت با قدرت شکسته نشده صادر نمیشود. احتیاط حکم میکند تا زمانیکه قیمت سطح مقاومت قبلتر را نیز نشکسته است منتظر بمانید. بعد از اینکه مقاومت شکسته شد، گاهی اوقات در نمودار، یک پولبک نیز برای آزمودن خط حمایت جدید به وجود میآید.
۶ – حجم معاملات: فاکتور حجم معاملات برای معتبر بودن الگوی کنج نزولی یک عنصر ضروری است. بدون افزایش حجم معاملات، مقاومت شکسته شده که حالا به حمایت تبدیل شده است آسیبپذیری زیادی دارد.
بطور کلی دو الگوی کنج بالارونده ( rising wedges) و کنج پایینرونده (falling wedge) از الگوهایی هستند که شناسایی معتبربودنشان مشکل است. زمانیکه سقفها و کفهای پایینتر شکل میگیرند (در کنج پایینرونده) به نظر میرسد سهم همچنان در روند نزولی است. کنج پایینرونده برای تشخیص کاهش در شتاب روند نزولی است و کمک میکند تحلیلگران تکنیکال اخطار تغییر روند را شناسایی کنند.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
باوجودیکه فشار فروش ممکن است کاهش یافته باشد، تا زمانی که مقاومت شکسته نشده است تقاضا بر عرضه غلبه نمیکند. همانطور که در اکثر الگوهای کلاسیک میبایست منتظر یک شکست باشید و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال را برای تایید سیگنالها بکار ببرید.
الگوی کنج بالا رونده (Rising Wedge)
این الگو با دو شکسته شدن روند صعودی خط دارای شیب صعودی است ولی یک الگوی نزولی محسوب میشود که با عرض پهن و گستردهتر در پایین شروع شده و همینطور که به بالا میرود فاصله بین دو خط آن کمتر میشود. در این مطلب روی الگوی “کنج بالا رونده” به عنوان الگوی بازگشت روند تمرکز داریم اما در نظر داشته باشید که این الگو در دسته الگوهای ادامهدار نیز قرار میگیرد.
به عنوان یک الگوی ادامهدهنده، «الگوی کنج بالا رونده» همچنان دارای شیب صعودی خواهد بود اما این شیب برخلاف روند نزولی غالب شکل میگیرد. (الگوی کنج بالا رونده به عنوان الگوی تغییر روند نیز دارای شیب صعودی است)
صرفنظر از ادامهدهنده یا بازگشتی بودن این الگو، کنج بالا رونده یک الگوی نزولی ( bearish) محسوب میشود.
۱ – روند قبلی : جهت اینکه این الگو به عنوان الگوی تغییر روند تایید شود، میبایست یک روند قبل از آن وجود داشته باشد. کنج بالا رونده معمولا در بازهای ۳ تا ۶ ماهه شکل میگیرد و میتواند به عنوان نشانهای از بازگشت روندی بلندمدت یا میانمدت در نظر گرفته شود.
۲ – خط مقاومت بالا : حداقل ۲ نقطه (در حالت ایدهآل ۳ نقطه) به هم وصل شده لازم است تا خط مقاومت بالایی رسم شود. هر نقطه میبایست از قله قبلیاش بالاتر باشد.
۳ – خط حمایت پایین : حداقل ۲ نقطه (در حالت ایدهآل ۳ نقطه) به هم وصل شده لازم است تا خط حمایت پایین رسم شود. هر نقطه حمایتی باید بالاتر از کف قبلی شکل بگیرد.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
۴ – انقباض: خط مقاومت بالا و خط حمایت پایینی الگو همینطور که الگو در حال پیشروی است به هم نزدیک میشوند. حرکت قیمت بعد از برخورد به حمایت رفتهرفته کوتاهتر شده و باعث میشود در ادامهدار بودن رالی قیمت، شبهه به وجود آید. از طرف دیگر خط مقاومت بالا نمیتواند متناسب با شیب خط حمایت شکل بگیرد و این رویداد نشانگر افزایش عرضههاست.
۵ – شکست حمایت: تایید این الگو و نزول قیمت فقط زمانی معتبر است که خط حمایت با قدرت شکسته شود. برای تایید الگو و اتخاذ تصمیم معاملاتی، معقولانه است تا زمان شکسته شدن حمایت بعدی نیز صبر کنیم. پس از اینکه حمایت شکسته شد، گاهی اوقات یک عکسالعمل از سمت قیمت شکل میگیرد و مجدد قیمت به سمت خط حمایت که حالا تبدیل به مقاومت شده حرکت میکند و پس از لمس آن، مجدد به نزول ادامه میدهد.
۶ – حجم معاملات: در حالت ایدهآل این الگو، در زمان رشد قیمت، حجم معاملات کم میشود و الگو تکامل مییابد. رشد حجم معاملات در ناحیه شکست حمایت، تاییدی بر الگوی کنج بالا رونده و نزول قیمت است.
تشخیص یک الگوی کنج بالا رونده معتبر نیز مانند الگوی کنج پایینرونده مشکل است. در زمان تشکیل و تثبیت این الگو، کاهش شتاب قیمت در روند صعودی در سقفهای بعدی ملموس است. البته ایجاد سقفها و کفهای بالاتر همچنان روند را صعودی نشان میدهد اما شکست حمایت نشاندهنده این است که فشار فروش سرانجام بر خرید غلبه کرده و به احتمال قوی باید منتظر قیمتهای پایینتر باشیم.
پس از تکمیل الگوی کنج بالا رونده، هیچ روشی برای تشخیص هدف قیمت وجود ندارد و باید از سایر ابزارهای تکنیکال برای پیشبینی قیمت احتمالی استفاده کرد.
دیدگاه شما