معامله گران بصری


تریدر های سراسر دنیا، چگونه ترید می کنند؟

بورس های ارزهای رمزنگاری توسط دارندگان این ارز ها برای ذخیره دارایی های دیجیتال یا تجارت آن ها استفاده می شود. امروزه صدها بورس در دسترس است و دارندگان رمز ارز ها می تواند انتخاب کند که کدام بورس برای نیاز آنها مناسب تر است. در حقیقت، بیشتر معامله گران از بیش از یک بورس استفاده می کنند – تا خود از خطر محافظت کنند و پرداخت ها را به حداقل برسانند. تریدر ها چگونه تصمیمات مهم خود را می گیرند؟ در زیر ، برخی از نکته های جالب و حتی شگفت آور در خصوص تریدر ها را بیان می کنیم.

در این نظرسنجی، آژانس دیجیتال BDCenter با بخش جامعه شناسی دانشگاه دولتی بلاروسیه همکاری و گزارش را در اکتبر ۲۰۱۹ منتشر کردند. در این مقاله از بیش از ۸۰۰ بازرگان از ۷۵ کشور جهان ۳۰ سوال پرسیده شد. محققان به دنبال پاسخ به چهار گروه از سوالات زیر بودند:

چه چیزی بورس ارز های دیجیتال را جذاب می کند: هزینه کم آن، تعداد زیاد جفت های موجود، برداشت سریع یا چیز دیگری است؟
• آیا معامله گران فارکس اغلب به تجارت ارز دیجیتال روی می آورند؟
• کاربران از یک بستر معاملات چه انتظاراتی دارند؟
• آیا رفتار تجاری از یک گروه جمعیتی یا منطقه ای با گروه دیگر متفاوت است؟

آنالیز رفتار تریدر ها

? معامله گران برای سادگی ارزش قائل هستند

یکی از جالب توجه ترین نتایج این بررسی این است كه معامله گران به دنبال سادگی هستند – و بیشتر بورس های رمزنگاری در ارائه آن موفق نیستند. ۸۰٪ از شرکت کنندگان اعتراف کردند که کمتر از سه سال پیش وارد بازار شده اند و به طور قابل درکی به دنبال ابزارهایی برای مبتدیان هستند. ۷۱٪ از شرکت کنندگان حساب دمو ایجاد می کنند که آموزش ها نیز از جمله مهمترین فاکتورهای انتخاب بورس است. ۳۷٪ از بورس ها دارای رابط بصری و کاربردی آسان هستند ، در حالی که مابقی با ویژگی ها و نمودارهای اضافه بارگذاری می شوند.

? خصوصیات یک تجارت کامل چیست؟

یک بورس خوب جدا از اینکه باید برای مبتدی ها قابل درک باشد، باید سریع باشد و همچنین از شارژ مشتریان برای هر چیزی جز تجارت خود جلوگیری کند. کمی بیش از نیمی از پاسخ دهندگان (۵۴٪) گفتند که سرعت سپرده گذاری و برداشت به اندازه کمیسیون ها (۵۳٪) یک عامل مهم هستند. اکثریت (۶۵٪) دریافتند که هزینه های معامله خوب است – اما تنها ۳۶٪ فکر می کنند که هزینه برداشت از رمزنگاری قابل قبول است. در مورد برداشت فیات، میزان تأیید حتی پایین تر از ۲۹٪ است.

با کمال تعجب ، نگرانی های در خصوص امنیت در لیست معامله گران چندان زیاد نیست: تنها ۳۷٪ آن را جزء اولویت های خود ذکر کردند، درست بالاتر از نقدینگی (۳۴٪). به نظر می رسد که معامله گران با پول خود به بورس ها اعتماد می کنند: ۳۲.۵٪ گفتند که تمام دارایی های رمزنگاری خود را در آنجا ذخیره می کنند. این یک واقعیت جالب است با توجه به اینکه زیان بورس های ناشی از هک رمزنگاری در سال ۲۰۱۹ از ارزش ۲۹۲ میلیون دلاری فراتر رفته است. با این وجود ، تقریبا ۷۰ درصد از شرکت کنندگان گفتند که در صورت هک شدن بورس فعلی آنها ، به تغییر روی پلتفرم های دیگر فکر می کنند.

? یک بورس هرگز کافی نیست

به نظر می رسد هیچ بورسی با مشخصات ایده آل مطابقت ندارد. ۴۰٪ از شرکت کنندگان اظهار داشتند که بطور منظم از سه یا چند بورس استفاده می کنند – و تنها ۱۹٪ از آنها فقط یک بورس استفاده می کنند.

این تا حدی می تواند به دلیل در دسترس بودن جفت ارز باشد. برخلاف پلتفرم فارکس ، که کم و بیش همان مجموعه از جفت ها را ارائه می دهد ، بورس های رمزنگاری از این نظر بسیار متفاوت است. برخی صدها جفت دارند ، برخی کمتر از دوجین ، بعضی دیگر اجازه برداشت در فیات را دارند ، بعضی دیگر این کار را نمی کنند. تنوع جفت معاملات برای ۴۴.معامله گران بصری ۵٪ از معامله گران در اولویت است.

همچنین لازم به ذکر است که تلاش بورس ها برای جذب مخاطب خود از طریق مسابقات ، برنامه های وابسته و غیره تا حد زیادی ناموفق است. در حالی که ۵۷٪ حداقل در یک ایردراپ بورس شرکت داشتند ، مسابقات و سایر فعالیتها به ترتیب تنها ۱۰٪ و ۱۳٪ مشتری ها را جذب کرده است. فقط ۱۱.۶٪ بورس های را که دارای برنامه ارجاع هستند را ترجیح می دهند.

? معامله گران آسیا بیش از دو بورس را ترجیح می دهند

در بین معامله گران آسیایی ، اکثریت (۵۹٪) از سه بورس یا بیشتر استفاده می کنند و در هنگام انتخاب یک پلتفرم (۵۹٪) اندازه کارمزد معاملات را در اولویت قرار می دهند. جالب اینجاست که تعداد جفت معاملات موجود به مراتب اهمیت کمتری دارد (۲۲٪). ۶۵٪ اعتراف کردند که دارایی خود را به دلیل کلاهبرداری از دست داده اند – بیشتر از هک شدن بورس ها (۴۵٪). ۷۵٪ روزانه از سایت های بورس رمزنگاری بازدید می کنند – بیشترین درصد در بین مناطق مورد بررسی.

? معامله گران اروپایی بیشتر به امنیت اهمیت می دهند.

به طور خاص ، کاربران اروپایی تمایل دارند که هزینه های کم و سرعت واریز و برداشت (۵۶.۶٪) را در اولویت قرار دهند. آنها همچنین به امنیت حساس هستند: فقط ۲۰٪ پذیرفتند كه همه رمزنگاری های خود را در بورس ها ذخیره می کنند و ۸۵٪ نیز گفتند كه آنها هرگز دارایی های خود را به دلیل هكرها از دست نداده اند. ۹۰٪ گفتند در صورت هک شدن ، بستر را ترک می کنند. اکثریت قریب به اتفاق (۷۷٪) از واسط های مرورگر برای تجارت استفاده می کنند.

? آمریکایی ها عاشق مبادلات غیر متمرکز هستند

جالب ترین بینش در مورد معامله گران ایالات متحده این است که بیشتر از هر منطقه دیگر (۵۹٪) از مبادلات غیر متمرکز استفاده می کنند. با کمال تعجب ، هیچ یک از پاسخ دهندگان ادعا نکردند که از اسکالپ استفاده می کنند. درعوض ، ۵۰٪ به تجارت ایمپالس تکیه می کنند. برای بدست آوردن آخرین اخبار ، کاربران آمریکایی تمایل دارند به سایت های رمزنگاری تخصصی (۶۸٪) مراجعه کنند. محبوبیت تلگرام ۵۰٪ است ، در حالی که اینستاگرام در لیست منابع اطلاعاتی نسبتاً بالا است (۲۳٪).

? معامله گران روسی خدمات فرابورس را دوست ندارند.

معامله گران روسی بیش از هر منطقه دیگر تمایل دارند که فقط به یک بورس (۲۷٪) اعتماد کنند. تعداد کمی از پلتفرم های غیر متمرکز (۲۳٪) استفاده می کنند. انتخاب بورس از انواع جفت های ارز (۶۰٪) و اندازه هزینه (۵۲٪) نشات می گیرد. روسها نسبت به همکاران خود در مناطق دیگر با (۶۴٪) مشتاق تر به تجارت با آلتکوین هستند، اما درصد استفاده کنندگان فرابورس در بین آنها کمترین (۱۷٪) است. این منطقه همچنین دارای بالاترین میزان تجار زن (۱۲٪) است.

ترید با موبایل

? تجارت تنها با رایانه رومیزی و تجارت تنها با گوشی تلفن هوشمند

در دسترس بودن برنامه موبایل برای معامله گرانی که ترجیح می دهند با استفاده از تلفن های هوشمند تجارت کنند ، نسبت به افرادی که فقط از نسخه های رومیزی استفاده می کنند ، مهمتر است. با این حال ، در پاسخ ها در مورد استفاده از رابط کاربری دوستانه تفاوت وجود دارد: این پارامتر برای معامله گرانی که ترجیح می دهند از طریق تلفن های هوشمند تجارت کنند به اندازه معامله گران از طریق رایانه رومیزی مهم نیست. دلیل این امر این است که نسخه موبایل فشرده تر است و به ما این امکان را می دهد تا بر خلاف نسخه رایانه رومیزی ، محل کار را در مکانی دیگر ببینیم ، که بعضی اوقات پیچیده است.
بر خلاف معامله گرانی که از نسخه های رایانه رومیزی استفاده می کنند ، ۸۳٪ از معامله گرانی که از تلفن های هوشمند برای تجارت استفاده می کنند ، علاقه مند به رتبه بندی بورس هستند. ۴۲٪ کاربرانی که از طریق دستگاه های تلفن همراه تجارت می کنند در رنج سنی ۳۵ تا ۴۴ سال هستند. معامله گران پیشرفته نسخه های رومیزی را ترجیح می دهند. فقط ۱۱٪ از پاسخ دهندگان تجارت از طریق دستگاه های تلفن همراه بیش از سه سال تجربه دارند.

۴ اندیکاتور معاملاتی موثر که هر معامله گری باید بداند

هنگامی که ماجراجویی شما در مسیر معامله گری فارکس آغاز می شود، احتمالاً با انبوهی از روش های مختلف برای معامله مواجه خواهید شد. با این حال، بیشتر فرصت های معاملاتی را می توان به راحتی تنها با یکی از چهار اندیکاتور نمودار شناسایی کرد. هنگامی که بدانید چگونه از میانگین متحرک، RSI، استوکاستیک و اندیکاتور MACD استفاده کنید، به خوبی در مسیر اجرای پلن معاملاتی خود مانند یک حرفه ای عمل خواهید کرد. همچنین یک ابزار تقویتی رایگان در اختیار شما قرار خواهد گرفت تا بدانید هر روز چگونه از این اندیکاتورهای فارکس در معاملات خود استفاده کنید.

مزایای یک استراتژی ساده

معامله گران تمایل دارند زمانی که در معامله گران بصری بازار فارکس شروع به کار می کنند، مسائل را بیش از حد پیچیده کنند. این واقعیت تأسف بار است، اما بطرز غیرقابل انکاری حقیقت دارد. معامله گران اغلب احساس می کنند که داشتن یک استراتژی معاملاتی پیچیده بهتر است؛ در حالیکه اتفاقا باید بر روی هرچه ساده تر نگه داشتن مسائل تمرکز کنند. این موضوع به این دلیل است که یک استراتژی ساده باعث واکنش سریع تر و استرس کمتر می شود.

اگر تازه شروع کرده اید، باید به دنبال موثرترین و ساده ترین استراتژی ها برای شناسایی معاملات باشید و از آن رویکرد پیروی کنید.

“سادگی، نهایت پیچیدگی است.” لئوناردو داوینچی

کشف بهترین اندیکاتور های فارکس برای یک استراتژی ساده

یکی از راه‌های ساده‌سازی معاملات، داشتن یک پلن معاملاتی است که شامل اندیکاتورهای نمودار و چند قانون در مورد نحوه استفاده معامله گران بصری از آن اندیکاتورها باشد. با مد نظر داشتن این مهم که “سادگی بهترین است”، چهار اندیکاتور آسان وجود دارد که باید با آنها آشنا شوید. چرا که برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات کاربرد دارند. این ۴ اندیکاتور شامل موارد زیر هستند:

RSI (شاخص قدرت نسبی)

هنگامی که در یک حساب واقعی معامله می کنید، یک برنامه ساده بهمراه قوانین ساده بهترین دوست و همراه شما خواهد بود.

استفاده از اندیکاتورهای فارکس برای خواندن نمودارها برای محیط های مختلف بازار

در تعیین ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر، عوامل اساسی بسیاری دخیل هستند. بسیاری از معامله گران ترجیح می دهند برای شناسایی فرصت های معاملاتی با نگاهی ساده به نمودارها بنگرند – پس از اندیکاتور های فارکس برای این منظور استفاده می کنند.

با نگاه به نمودارها، می توان متوجه دو محیط رایج در بازار شد. یک نوع آن محیط یا بازاری در محدوده ای با سطوح حمایت و مقاومت قوی یا همان کف و سقفی است که قیمت آن سطوح را نمی شکند (منظور همان تردینگ رنج است). و یا بازار دوم که از نوع روندی است که در آن قیمت به طور پیوسته بالا و پایین می شود.

استفاده از تحلیل تکنیکال به معامله گران بصری شما این امکان را می دهد که به عنوان یک معامله گر بتوانید بازار تردینگ رنج یا دارای روند را شناسایی کنید. سپس بر اساس نوع بازار، نقاط ورود یا خروج با احتمال بالاتر را پیدا کنید. خواندن اندیکاتور ها به سادگی قرار دادن آنها بر روی نمودار است.

معامله گری با اندیکاتور میانگین متحرک

یکی از بهترین اندیکاتورهای فارکس برای هر استراتژی، میانگین متحرک است. میانگین‌ متحرک، امکان یافتن فرصت‌های معاملاتی در جهت روند کلی بازار را برای معامله‌گران آسان‌تر می‌کند. هنگامی که بازار روند صعودی دارد، می توانید از یک یا چندین میانگین متحرک برای شناسایی روند و همینطور زمان مناسب برای خرید یا فروش استفاده کنید.

میانگین متحرک یک خط ترسیم شده است که به سادگی میانگین قیمت یک جفت ارز را در یک بازه زمانی خاص اندازه گیری می کند، مثلا تحرکات قیمتی ۲۰۰ روز گذشته یا سال گذشته را برای درک جهت کلی قیمت اندازه گیری می کند.

فارکس را بیاموزید: نمودار روزانه GBPUSD – میانگین متحرک

متوجه خواهید شد که تنها با افزودن چند میانگین متحرک به نمودار، یک ایده معاملاتی در تصویر بالا ایجاد شده است. میانگین‌ متحرک به شناسایی فرصت‌های معاملاتی کمک شایانی می کند. بدین صورت که وقتی جفت ارز در جهت میانگین متحرک حرکت می‌کند، مومنتوم را دیده و با آن وارد معامله شوید. زمانی هم که جفت ارز شروع به حرکت برعکس و در خلاف جهت میانگین متحرک می‌کند، از معامله خارج شوید.

معامله گری با اندیکاتور RSI

“شاخص قدرت نسبی” یا همان RSI یک اسیلاتور با کاربرد ساده و مفید است. اسیلاتورهایی مانند RSI به شما کمک می کند تعیین کنید که چه زمانی یک ارز بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروخته شده است و بنابراین احتمال برگشت آن وجود دارد. برای کسانی که دوست دارند «در کف بخرند و در سقف بفروشند»، RSI می تواند شاخص مناسبی باشد.

RSI می تواند برای تعیین نقاط ورود و خروج بهتر چه در بازار تریدینگ رنج چه بازار دارای روند به یک اندازه مورد استفاده قرار گیرد. وقتی بازارها جهت مشخصی ندارند و در حالت رنج هستند، می‌توانید سیگنال‌های خرید یا فروش را مانند آنچه در بالا مشاهده می‌کنید، بگیرید. هنگامی که بازارها دارای روند هستند، واضح تر می شود که در کدام جهت معامله بگیرید (یکی از مزایای معاملات روندی). در این حالت شما فقط زمانی می خواهید در جهت روند وارد معامله شوید که این اندیکاتور در محدوده ۳۰ تا ۷۰ باشد.

از آنجایی که RSI یک اسیلاتور است، با مقادیر بین ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می شود. ارزش ۱۰۰ به عنوان منطقه خرید بیش از حد (اشباع خرید) در نظر گرفته می شود و در نتیجه بازگشت از این منطقه به سمت نزول محتمل است. در حالی که مقدار ۰ منطقه فروش بیش از حد یا اشباع فروش می باشد و در آن برگشت به سمت بالا امری عادی و محتمل است. اگر روند صعودی باشد، انتظار می رود RSI قبل از هم جهت شدن با روند، از منطقه زیر ۳۰ یا همان منطقه اشباع فروش معکوس شده و برگردد.

معامله با اندیکاتور استوکستیک

اسلو استوکستیک هم مثل RSI یک اسیلاتور است که می تواند به یافتن مناطق اشباع خرید یا اشباع فروش که احتمالاً باعث برگشت قیمت می شود، کمک کند. جنبه منحصر به فرد معامله گری با این اندیکاتور، دو خط، %K و خط %D است که سیگنال ورود می دهد.

از آنجایی که این اسیلاتور نیز نشان دهنده ی اشباع خرید یا فروش است، شما به سادگی به دنبال خط %K باشید تا از بالای خط %D از سطح ۲۰ عبور کند تا یک سیگنال خرید شفاف را در جهت روند شناسایی کنید.معامله گران بصری معامله گران بصری

معامله گری با اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی و واگرایی (MACD)

MACD که گاهی به عنوان پادشاه اسیلاتورها شناخته می‌شود، می‌تواند به خوبی هم در بازارهای رنج و هم بازارهای دارای روند مورد استفاده قرار گیرد؛ آن هم به دلیل استفاده اش از میانگین متحرک هاست که نمایشی بصری از مومنتوم قیمت را ارائه می دهد.

پس از اینکه توانستید نوع بازار را شناسایی کنید که از نوع رنج است یا دارای روند، برای گرفتن سیگنال از این اندیکاتور باید به دنبال دو چیز باشید. ابتدا، خطوط مربوط به خط صفر را تشخیص دهید که سوگیری جفت ارز به سمت بالا یا پایین را مشخص می کند. مورد دوم اینکه، بررسی کنید به ترتیب برای خرید یا فروش، خط سیگنال (خط آبی رنگ)، خط MACD (خط قرمز) را رو به بالا قطع می کند یا رو به پایین.

مانند همه اندیکاتورها، MACD نیز در یک بازار روندی مشخص یا بازار رنج به کار می رود. هنگامی که روند را شناسایی کردید، بهترین کار این است که از تقاطع های خط MACD در جهت روند استفاده کنید. وقتی وارد معامله شدید، می‌توانید پیش از تقاطع، حد ضررهایی را زیر محدوده قیمت اخیر قرار دهید.

سطوح حمایت و مقاومت

درک و فهمیم مقاومت و حمایت در سطح یک تریدر کار بسیار سختی نیست و فقط نیاز به تمرین دارد.

بسیاری از معامله گران استراتژی معاملاتی خود را بر اساس مقاومت ها و حمایت ها طراح و اجرا میکنند.

بسیاری از معاملع گران به دنبال استراتژی های پیچیده برای خود هستند اما استفاده صحیح از حمایت و مقاومت لازم نیست پیچیده باشد.

نکته اصلی یافتن سطح مناسب برای خطوط شما و استفاده هوشمندانه از آنها است.

تحلیلگران از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاط اسنایپری در نمودار استفاده می کنند که در آن احتمال توقف یا تغییر روند غالب وجود دارد.

حمایت در جایی اتفاق می افتد که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تقاضا و قدرت خریداران متوقف شود.

مقاومت در جایی رخ می دهد که انتظار می رود روند صعودی به طور موقت متوقف شود ، به دلیل غلظت عرضه و ترس معامله گران برای خرید در این سطح قیمتی.

اینجاست که دقیقا روانشناسی بازار نقش اصلی را بازی می کند زیرا معامله گران و سرمایه گذاران گذشته را به یاد می آورند و نسبت به آن واکنش نشان می دهند تا حرکت آینده بازار را پیش بینی کنند.

مناطق حمایت و مقاومت را می توان در نمودارها با استفاده از خط روند و میانگین متحرک شناسایی کرد.

حمایت

سطح قیمتی حمایت منطقه ای را مشخص می کند که تقاضای سرمایه گذاران وجود داشته باشد.

این اغلب می تواند در روند نزولی برای لحظه ای مکث و سپس انتخاب یکی از مسیرهای زیر شود:

ادامه روند نزولی از طریق خط حمایت. این یک سیگنال فروش است.

برگشتن از خط حمایت و حرکت به یک روند صعودی. این یک سیگنال خرید است.

یک دوره طولانی ادغام. این نشان می دهد که هیچ روندی وجود ندارد.

مقاومت

سطح قیمت مقاومت ، منطقه ای است که در طول تاریخ سرمایه گذاران به جای گرفتن موقعیت های جدید طولانی به دنبال گرفتن سود یا کوتاه آمدن بوده اند.

مسیرهای بالقوه هنگام برخورد به خطوط مقاومت به شرح زیر است:

سطوح حمایت و مقاومت

حمایت خریداران مداوم قیمت را از سطح مقاومت به داخل کانال قیمتی جدید سوق می دهد. این یک سیگنال خرید است.

امکان دارد کمی بالاتر از سطح مقاومت معامله گران کلان سود بردارند و مجدداً شاهد کاهش قیمت خواهیم بود و به یک روند نزولی تبدیل می شود. این یک سیگنال فروش است.

یک دوره طولانی ادغام. این نشان می دهد که هیچ روندی وجود ندارد.

نکته معامله گران بصری قابله توجه این است که وقتی قیمت از سطح مقاومت عبور می کند ، می تواند تغییر کند و به سطح حمایت تبدیل شود.

به طور مشابه ، با حمایت از روند نزولی ، اگر قیمت از این سطح حمایت عبور کند ، می تواند در صورت بهبود مقاومت باشد.

از تعداد دفعات برخورد قیمت به سطح حمایت و مقاومت در نمودارها حیرت زده خواهید شد.

آنها اغلب از حمایت ها تا مقاومت ها و بالعکس به صورت مدام در حال بالا و پایین شدند هستند.

حمایت ها و مقاومت ها تعریف شده هستند

حمایت یک سطح قیمتی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا سود برداشتن خریداران ، متوقف شود.

نقاط مقاومت و حمایت ثبت می شوند

هنگامی که یک منطقه به عنوان حمایت یا مقاومت شناسایی شد ، این سطح قیمت می تواند به عنوان نقاط ورودی یا خروجی بالقوه باشد زیرا ، با رسیدن قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت ، این یکی از دو کار اتفاق می افتد:

بازگشت به عقب از سطح پشتیبانی یا مقاومت

سطح قیمت را نقض کرده و در مسیر خود ادامه می دهید تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد.

زمان که معاملات براساس این باور است که مناطق حمایت و مقاومت شکسته نخواهند شد ممکن است برایتان گران تمام شود.

اگر قیمت در جهت اشتباه حرکت کند ، می توان موقعیت را با ضرر اندک و حد ضرر کنترل کرد.

اگر قیمت در مسیر درست حرکت کند ، ممکن است حرکت قابل توجه باشد.

شناسایی نقاط حمایت و مقاومت

معامله گران با تجربه بسیار راحت میتوانند این سطوح معامله گران بصری را پیدا کنند و بر اساس استراتژی خود از آن ها استفاده کنند.

به عنوان مثال شخصی متوجه شده است که قیمت طی چندین ماه چندین بار بالاتر از 39 دلار نمی رود ، حتی اگر خیلی نزدیک به بالاتر از آن باشد. در این حالت ، معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می دانند.

همانطور که از نمودار زیر مشاهده معامله گران بصری می کنید ، سطح مقاومت نیز به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شود زیرا این سطوح قیمت نشان دهنده مناطقی است که شوق سرمایه گذاران و خریداران در آنجا پایان می یابد.

شناسایی خطوی حمایت ومقاومت

حمایت به قیمت های نمودار نشان می دهد که با جلوگیری از پایین آمدن قیمت دارایی به عنوان کف عمل می کنند.

همانطور که از نمودار زیر مشاهده می کنید ، توانایی شناسایی سطح پشتیبانی نیز می تواند همزمان با یک فرصت خرید باشد زیرا این منطقه عموماً منطقه ای است که فعالان بازار ارزش آن رامی دانند و شروع به خرید دوباره به به امید قیمت های بالاتر می کنند.

شناسایی سطوح مقاومت و حمایت

خطوط حمایت و مقاومت ترند

مثالهای بالا نشان می دهد که یک سطح ثابت مانع از بالا یا پایین رفتن قیمت ارز می شود.

این موانع ایستا یکی از محبوب ترین اشکال حمایت و مقاومت است ، اما قیمت دارایی های مالی به طور کلی به سمت بالا یا پایین می روند ، بنابراین غیر معمول نیست که با گذشت زمان شاهد تغییر این موانع قیمت هستیم.

به همین دلیل است که هنگام یادگیری حمایت و مقاومت ، مفاهیم روند مهم هستند.

هنگامی که بازار روند صعودی را طی می کند ، با کاهش عملکرد قیمت و شروع به حرکت به سمت خط روند ، سطح مقاومت شکل می گیرد.

این امر در نتیجه سودگیری خریداران یا عدم اطمینان کوتاه مدت برای یک موضوع یا بخش خاص اتفاق می افتد.

اقدام قیمتی حاصل تحت تأثیر افت اندکی در قیمت سهام قرار می گیرد و یک سقف کوتاه مدت ایجاد می کند.

حمایت و مقاومت بر روی ترند لاین

از طرف دیگر ، هنگامی که بازار روند نزولی را طی می کند ، معامله گران شاهد یک سری قله های نزولی خواهند بود و سعی می کنند این قله ها را با یک خط روند متصل کنند.

هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک می شود ، بیشتر معامله گران برای برخورد با فشار فروش دارایی را تماشا می کنند و ممکن است وارد یک موقعیت کوتاه شوند زیرا این منطقه ای است که در گذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است.

حمایت و مقاومت سطح مشخص شده ، چه با خط روند یا از طریق روش دیگری کشف شود ، هر چند بار که قیمت در طول تاریخ نتوانسته از آن فراتر رود ، قویتر است.

بسیاری از معامله گران از سطح حمایت و مقاومت مشخص شده خود برای انتخاب نقاط ورود / خروج استراتژیک استفاده می کنند زیرا این مناطق اغلب نشان دهنده قیمت هایی هستند که بیشترین تأثیر را در جهت قیمتی ارز دارند.

اعداد گرد

یکی دیگر از ویژگی های مشترک حمایت و مقاومت ها این است که قیمت یک ارز ممکن است برای عبور از یک عدد روند مانند 50 یا 100 دلار برای هر سهم مشکل داشته باشد.

بیشتر معامله گران بی تجربه که تمایل به خرید یا فروش ارز ها دارند وقتی که قیمت به سطوح رند برسد ، احساسی عمل میکنند زیرا احتمالاً احساس می کنند سهام در چنین سطوحی ارزش گذاری شده.

بیشتر قیمت های هدف یا سفارشات حد ضرر شده توسط سرمایه گذاران خرده فروشی یا بانک های سرمایه گذاری بزرگ ، در سطوح رند قیمت قرار می گیرند .

از آنجا که تعداد زیادی سفارش در همان سطح انجام می شود ، این اعداد گرد به عنوان موانع قیمتی قوی عمل می کنند.

میانگین متحرک Moving Average

اکثر معامله گران از قدرت شاخص های مختلف فنی مانند میانگین متحرک برای کمک به پیش بینی حرکت کوتاه مدت آینده استفاده می کنند ، اما این معامله گران هرگز به توانایی این ابزار برای شناسایی سطح پشتیبانی و مقاومت کاملاً اعتماد نمیکنند.

همانطور که از نمودار زیر مشاهده می کنید ، میانگین متحرک یک خط دائماً در حال تغییر است که داده های قیمت گذشته را هموار می کند و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند.

توجه کنید که چگونه قیمت ارز در روند صعودی حمایتی را در میانگین متحرک پیدا می کند و هنگامی که روند نزولی است چگونه به عنوان مقاومت عمل می کند.

میانگین متحرک حرکتی و مقاومت و حمایت

معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به روش های مختلفی استفاده کنند ، مانند پیش بینی روند صعودی در هنگام عبور خطوط قیمت از یک میانگین متحرک اصلی ، یا اینکه با کاهش قیمت به زیر میانگین متحرک ، از معاملات خارج شوند.

صرف نظر از چگونگی استفاده از میانگین متحرک ، میان گین حرکتی اغلب سطح حمایت و مقاومت "خودکار" ایجاد می کند.

بیشتر معامله گران دوره های زمانی مختلفی را در میانگین متحرک خود بررسی می کنند تا بتوانند دوره ای را که برای این کار خاص مناسب است پیدا کنند.

سایر اندیکاتور ها

در تحلیل تکنیکال ، شاخص های زیادی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت قیمت های آینده ساخته شده است.

این شاخص ها در ابتدا پیچیده به نظر می رسند و استفاده اثر بخش از آنها اغلب به تمرین و تجربه نیاز دارد.

فارغ از پیچیدگی شاخص ، تفسیر باید مطابق با آنچه از طریق روشهای ساده به دست می آید باشد.

و از همه مهم تر درصد خطا نیز در این شاخص ها وجود دارد و هیچ شاخصی به صورت کاملا درست عمل نمیکند.

به عنوان مثال ، ابزار اصلاحی فیبوناچی مورد علاقه بسیاری از معامله گران است معامله گران بصری زیرا به وضوح سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را مشخص می کند.

استدلال در مورد نحوه محاسبه سطوح مختلف حمایت و مقاومت توسط این شاخص از حوصله این مقاله خارج است ، اما در نمودار زیر توجه کنید که چگونه سطوح مشخص شده ، موانع جهت کوتاه مدت قیمت هستند.

فیبوناچی و سطوح حمایت و مقاومت

اندازه گیری اهمیت سطوح حمایت و مقاومت

به یاد دارید که چگونه از اصطلاحات "کف" برای حمایت و "سقف" برای مقاومت استفاده کردیم؟

با ادامه این قیاس ، می توان به این شکل نگاه داشت که قیمت گویی توپی است که در اتاق پرش می کند ، به کف زمین برخورد می کند (حمایت) و پس از برخورد به سقف باز می گردد (مقاومت).

توپی که همچنان بین کف و سقف خود را بچرخاند شبیه ابزار معاملاتی است که تجربه ادغام قیمت بین مناطق پشتیبانی و مقاومت را دارد.

حال تصور کنید که توپ ، در میانه پرواز ، به یک توپ بولینگ تغییر کند.

این نیروی اضافی ، که در مسیر صعود اعمال می شود ، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد.

و از مسیر پایین ، توپ را از طریق سطح حمایت هدایت می کند.

در هر صورت ، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها یا خرس ها برای شکستن حمایت یا مقاومت لازم است.

سطح حمایت قبلی گاهی اوقات هنگامی که قیمت تلاش می کند به سمت بالا حرکت کند ، به سطح مقاومت تبدیل می شود و برعکس ، با کاهش موقت قیمت ، سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل می شود.

نمودارهای قیمت به بازرگانان و سرمایه گذاران اجازه می دهد تا مناطق حمایت و مقاومت را به صورت بصری شناسایی کنند ، و آنها در مورد اهمیت این سطح قیمت سرنخ می دهند. به طورکلی آنها به موارد زیر نگاه می کنند:

تعداد لمس های حمایت و مقاومت

هر چند بار که قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را لمس می کند ، سطح قابل توجه تر می شود.

هر بار که قیمت ها به سطح حمایت یا مقاومت برخورد می کنند ، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه می شوند و تصمیمات معاملات خود را بر اساس این سطح تنظیم می کنند.

میزان حرکت قیمت

مناطق حمایت و مقاومت هایی احتمالاً بیشتر قابل توجه خواهند بود که با برخورد به آن سطوح ، روند های شیب دار روبرو شوند.

به عنوان مثال ، یک پیشروی سریع یا شیب دار با رقابت و شور و شوق بیشتری روبرو خواهد شد و ممکن است با مقاومت بیشتر از یک پیشرفت آرام و ثابت متوقف شود.

پیشرفت کند ممکن است آنقدر توجه را جلب نکند.

این نمونه خوبی از نحوه روانشناسی بازار است که شاخصهای فنی را هدایت می کند.

حجم معاملات

هرچه خرید و فروش بیشتری در سطح قیمتی خاص اتفاق افتاده باشد ، حمایت یا مقاومت آن قوی تر خواهد بود.

دلیل این امر آنست که تاجران و سرمایه گذاران این سطح قیمت را به خاطر می آورند و استفاده مجدد از آنها مناسب هستند.

وقتی فعالیت شدید روی حجم بالا رخ می دهد و قیمت کاهش می یابد ، احتمالاً در صورت بازگشت قیمت به آن سطح ، فروش زیادی اتفاق خواهد افتاد ، زیرا مردم خیالشان راحت تر است که معامله خود را در نقطه پیروزی ببندند تا ضرر.

اگر سطح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشد ، مناطق حمایت و مقاومت قابل توجه تر می شوند.

در پایان

سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیل گران است و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد.

اصول حمایت و مقاومت شامل یک سطح پشتیبانی است که می توان آن را کف قیمت تحت معاملات دانست و یک سطح مقاومت را که می توان آن را سقف دانست.

قیمت ها کاهش می یابند و سطح حمایت را لمس می کنند ، که یا "ثابت" خواهد ماند ، و قیمت به عقب برگردانده می شود ، یا سطح حمایت نقض می شود ، و قیمت از طریق حمایت کاهش می یابد و احتمالاً پایین تر به سطح حمایت بعدی ادامه می یابد.

در حالی که ردیابی سطح حمایت و مقاومت در نمودار نسبتاً ساده است ، برخی از سرمایه گذاران آنها را به طور کامل رد می کنند زیرا این سطوح براساس حرکت قیمت گذشته است و هیچ اطلاعات واقعی در مورد آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد ارائه نمی دهند.

کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال کاربردی

یکی از مواردی که همیشه مرا در طی سالها مطالعه، تدریس، تحلیل و معامله در بورس اوراق بهادار تهران آزرده خاطر می‌کرد عدم وجود کتاب مرجع تکنیکال کاربردی با محوریت بورس اوراق بهادار تهران بود. کتاب‌هایی از سایر اساتید منتشر شده که هر کدام گنجی با ارزش در دنیای تکنیکال فارسی به حساب می‌آیند اما بیشتر آنها صرفاً ترجمه کتاب‌های مرجعی هستند که برای فارکس ( Forex ) و سایر بازارهای جهانی نوشته شده‌اند و اغلب به موضوعی خاص یا بخشی از علم تکنیکال پرداخته و دانشجویان تازه‌کار را به زحمت می‌اندازند.

برخی از تازه‌واردان به دنیای بورس برای یادگیری به سراغ شبکه‌های مجازی همچون تلگرام، وبلاگ‌ها، وبسایت‌ها می‌روند که متأسفانه اطلاعات بسیار ناقصی در این منابع قرار دارد و هیچ کدام آموزشی مدوّن و اصولی ندارند بنابراین پس از مدتی سردرگمی و ضرر در معاملات، گناه را بر گردن علم تکنیکال انداخته و از دنیای بورس خارج شده و دیگران را هم تشویق به خروج می‌کنند یا اینکه بعد از تحمل ضررهایی گاهاً سنگین به این نتیجه می‌رسند که اشکال از خود آنها و در استفاده نادرست از ابزارها و تکنیک‌های علم تکنیکال بوده و پس از ماه‌ها و یا حتی سالها معامله سعی می‌کنند از صفر شروع به یادگیری صحیح این علم بپردازند. به هر حال، این کتاب منبعی مناسب برای آنها و همچنین نوآموزان است زیرا علاوه بر مرجع بودن، کاربردی هم هست یعنی به مانند یک جزوه کلاسی همراه با مثال‌ها و نکات‌های فراوان و مناسب نگارش شده است.

این کتاب با مثال‌های کاربردی، مخاطب را بی نیاز از سایر منابع می‌کند و مناسب برای تمامی سطوح مخاطبان از مبتدی تا حرفه‌ای بوده و حتی به اساتید برگزار کننده کلاس‌های آموزشی هم به عنوان مرجع و جزوه کلاسی پیشنهاد می‌شود.

تحلیل تکنیکال چیست؟

مهمترین سوالی که هر تازه وارد به بازار سرمایه از خود و دیگران می‌پرسد این است که چطور می‌توان آینده قیمت را پیش‌بینی کرد تا بر اساس آن معامله انجام داد؟ به هر حال باید روش و تکنیکی برای این کار وجود داشته باشد زیرا نمی توان فقط بر اساس شانس یا خبرهای صادره از منابع موثق و غیرموثق، سرمایه را درگیر با ریسک‌هایی گاهاً بزرگ کرد در ضمن خصوصیت بازارهای سهام و بیشتر بازارهای دیگر به گونه‌ای است که وقتی خبرها به صورت عمومی منتشر می‌شوند دیگر قابلیت ملاک قرار گرفتن برای معاملات را ندارند بنابراین برای پاسخ به سوال مطرح شده در ابتدای پاراگراف می‌توان گفت که معامله‌گر باید مسلط به علم تحلیل باشد که این علم می‌تواند بررسی متغیرهای مالی مرتبط با سهام مربوطه بوده یا اینکه بررسی گذشته و حال قیمت باشد.

تحلیل تکنیکال علمی است که بر اساس جمله‌ی ” همه چیز در قیمت نهفته است ” پایه‌ریزی شده است به این دلیل که هر اتفاق و خبر در هر جنبه‌ای از بازار که رخ دهد منجر به معاملات بزرگ و کوچک از سمت معامله‌گران مبتدی و حرفه‌ای خواهد شد بنابراین با دقت در قیمت می‌توان بدون درگیر شدن با خبرها یا تحلیل‌های مالی در بُعد شرکت، صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند، اقتصاد کلان کشور و یا حتی بازارهای جهانی به این نتیجه رسید که قیمت در آینده رشد خواهد کرد یا اینکه از ارزش آن کاسته می‌شود. بنابراین به تحلیل گذشته قیمت برای پیش‌بینی آینده با استفاده از ابزارها و روش‌هایی که ریشه آماری دارند تحلیل تکنیکال می‌گویند و مورد بحث ما در این کتاب است.

ابداعات و کشفیات مولف

این کتاب شامل تمامی مباحث کلاسیک و پیشرفته علم تکنیکال بوده و علاوه بر آن معرفی کننده تعدادی الگو، تکنیک و ابزار تکنیکال است که تاکنون در هیچ منبعی معرفی نشده اند و از کشفیات و ابداعات مولف هستند. برای مثال می دانید که ابزارهای فیبوناچی زمانی در واقع دوگان های ابزارهای فیبوناچی قیمتی هستند یعنی ابزارهای T-RET ، T-EXT ، T-PRO دوگان ابزارهای P-RET ( Price Retracement ) و P-EXT (Price Extension) و P-PRO (Price Projection) هستند اما در هیچ منبعی اشاره نشده است که ابزار زمانی TCR (Time Cycle Ratio) دوگان کدام ابزار فیبوناچی قیمتی است البته در این کتاب ما آن ابزار یعنی PCR (Price Cycle Ratio) را همراه با مثال به شما معرفی خواهیم کرد. این موضوع مهم است زیرا شیوه درست استفاده ابزارهای فیبوناچی به این صورت است که از هر ابزاری که استفاده می کنیم باید دوگان آن ابزار را در بُعد دیگر بصورت همزمان بکار ببریم تا بهترین نتیجه حاصل شود.

محتوای کتاب

فصل اول ( مفاهیم اولیه )

در این فصل به مفاهیم اولیه مورد نیاز تحلیلگر پرداخته ایم. مواردی مانند بیان تفاوت انواع نمودار و همچنین انواع داده ای که قرار است تحلیل بروی آنها انجام شود مانند توضیح تفاوت داده های تعدیل شده و نشده و همچنین تفاوت داده های حسابی و نیمه لگاریتمی و البته بسیاری از موارد مقدماتی دیگر.

فصل دوم ( روند و سطوح حمایت/مقاومت )

همه اساتید می دانید که این مبحث از تکنیکال مهمترین قسمت از آموزشی است که به دانشجو ارائه می کنند زیرا تمامی ابزارهایی که در ادامه به دانشجو معامله گران بصری معرفی می کنند همگی برای این است که سطوح حمایت یا مقاومت جلوی روی قیمت را پیدا کرده و بر اساس آن معامله انجام دهند.

فصل سوم ( ابزارها و الگوهای کلاسیک )

این فصل از نقاط قوت کتاب است که نه تنها به تمامی ابزارها و الگوهای کلاسیک می پردازد بلکه شامل تکنیک ها و الگوهای ابداعی مولف هم هست و در ضمن منبعی بی نظیر برای ابزار چنگال اندروز است.

فصل چهارم ( ابزارها و تکنیک های فیبوناچی )

قطعاً هیچ منبع دیگری را به کاملی این فصل از کتاب در مورد ابزارها و تکنیک های فیبوناچی نخواهید یافت. این فصل سرشار از ابزارها، تکنیک های جدید است.

فصل پنجم ( الگوهای هارمونیک )

تعداد زیاد، تعاریف و دسته بندی های مختلف و اختلاف منابع مختلف در تعریف الگوهای هارمونیک همیشه یکی از مشکلات تکنیکال آموزان بوده که دیگر با کمک این فصل از کتاب این مشکل به فراموشی سپرده خواهد شد زیرا این فصل از کتاب کامل ترین و دقیق ترین منبع الگوهای هارمونیک و روش های استفاده از آنها است.

فصل ششم ( اندیکاتور )

قطعاً این فصل از کتاب یکی از قوی ترین و ویژه ترین قسمت های کتاب است زیرا به صورت اصولی به مبحث اندیکاتور که پرداخته به گونه ای که مخاطب به صورت کامل به انواع اندیکاتور و تفاوت و تشابه آنها آشنا شده و می تواند در شرایط مختلف، بهترین را برای تحلیل انتخاب کرده و از استفاده اشتباه در انبوه اندیکاتورهای با عملکرد مشابه خلاص شود. این فصل شامل تکنیک ها و روش هایی است که در منابع دیگر اصلا به آنها پرداخته نشده و از ابداعات مولف است.

فصل هفتم ( تحلیل الگوهای الیوت )

در این فصل سعی شده که به صورت کامل تمامی روش ها و الگوهای الیوتی آموزش داده شود.

ضمیمه ( الگوهای کندل استیک )

در این قسمت کتاب با آموزش تکنیکی ویژه ، مخاطب بی نیاز از به خاطر سپردن و مرور الگوهای فراوان معرفی شده در سایر منابع می شود.

به طور کلی میتوان معامله گران را به سه دسته تقسیم کرد :

در ادامه ی مقاله به این مسئله میپردازیم که چرا دسته ی سوم کاملترین دیدگاه را دارا میباشند و بهترین نتایج را در معاملات خود خواهند گرفت:

شاید بتوان گفت که اغلب معامله گران مدت زمانی را صرف قراردادن اندیکاتورهای مختلف بر روی چارت میکنند و به مقایسه ی شکل ظاهری اندیکارتورها و قیمت میپردازند بدون آنکه برای بررسی فرمول اندیکاتور و طریقه ی آنالیز دیتا توسط اندیکاتور زمانی را صرف کنند. در نتیجه , تعدادی معاملات سودده خواهند داشت و تعداد زیادی معاملات ضررده و بعد به این نتیجه میرسند که اندیکاتور مورد نظرشان یا به طور کلی اندیکاتورها ناکارآمد هستند یا کارایی لازم را ندارند و یا از سر ناچاری (ضعف علم تکنیکال) و عدم آگاهی, به استفاده از اندیکاتورها و ترکیب اندیکاتورها بر روی چارت میپردازند به امید آنکه اتفاق خاصی رخ دهد و یا ترکیب اندیکاتورها برایشان معجزه کند .

یکی از سوالاتی که باید از خودمان به عنوان معامله گر بپرسیم, می تواند این باشد که :

اگر معامله گر در مورد ابزاری که در چارت مورد استفاده قرار میدهد تحقیق و بررسی نکند و مدت زمانی را صرف شناخت فرمول محاسباتی آن و طریقه ی کارکرد آن نکند, آیا میتوان انتظار داشت که معامله گران بصری این معامله گر نتیجه ی درستی از آن ابزار بگیرد؟

درصد بالایی ازمعامله گران فکر میکنند که اندیکاتورها برای ارائه ی سیگنال بای و سل هستند که بیشتر این افراد در دسته ی دوم قرار دارند. این دیدگاه نسبت به اندیکاتورها اشتباه میباشد. اندیکاتورها برای معامله گر سیگنال ارائه نمیدهند بلکه داده های چارت را به صورت اطلاعاتی که از لحاظ بصری قابل فهم تر هستند ارائه میدهند. پس هدف از استفاده از اندیکاتور گرفتن سیگنال بای و سل نیست بلکه دریافت اطلاعات پرایس اکشن به صورت فیلتر شده و نیز به صورتی که راحت تر قابل مشاهده و درک می باشد.

سوال مهمی که بوجود می آید این هست که تفاوت ارائه سیگنال توسط اندیکاتور با ارائه اطلاعات توسط اندیکاتور در چیست؟

به طور خلاصه میتوان گفت که این تفاوت دیدگاه, باعث بوجود آمدن دسته ی سوم از معامله گران میشود. افرادی که مدت زمانی از وقت خودشان را صرف مطالعه ی فرمول اندیکاتور مورد نظرشان کرده و طریقه ی آنالیز دیتا توسط آن اندیکاتور را بررسی میکنند. این دسته از معامله گران چون صرفا به دنبال گرفتن سیگنال بای و سل نیستند, ذهنیت درستی نسبت به اندیکاتورها پیدا کرده و به دنبال چگونگی و چرایی آنالیز چارت توسط اندیکاتورها می روند.

به عنوان مثال (مثال زیر برگرفته شده از آموزشهای جناب امینو در دوره ی فراکتال میباشد) :

اکثر معامله گران دایورجنس (واگرایی) را فقط به عنوان تفاوت ظاهری بین اندیکاتور و قیمت, در نظر میگیرند در صورتیکه این تفاوت (واگرایی) میتواند بر اساس دو عامل زیر باشد :

۱- خطای دید ما به علت عدم تطابق محور در قیمت و اندیکاتور

۲- به علت اختلاف حجم ( توضیحات کامل تر در این خصوص در دوره ی فراکتال آکادمی ویو توسط جناب امینو داده میشود).

در اصل میتوان گفت که کار یک معامله گر حرفه ای, تعبیر و تفسیر اطلاعات دریافتی از اندیکاتورها و تبدیل آنها به ایده های معنادار و درست معامله گری میباشد و نه صرفا گرفتن سیگنال بای و سل از اندیکاتور.

نکته ای که باید به آن دقت کرد این می باشد که اکثر افرادی که اندیکاتورهای معروف را طراحی کرده اند, افرادی با قدرت درک بسیار بالا از علم تکنیکال مارکت و علوم محاسباتی میباشند. پس قطعا با بررسی اندیکاتورها و صرف کردن مدت زمانی برای درک فرمول و نحوه ی آنالیز دیتا توسط آنها , میتوانیم درک و دید تکنیکال بهتری پیدا کنیم و سطح معامله گری خود را ارتقا دهیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.