بهمن: حالا چه غلطی بکنیم؟جلیل: بابا، تو چرا اینقدر ترسیدهی؟ من فقط گفتم ریختهن سعید مطلّبی و رضا نصرتی رو جلوی در دانشگاه گرفتهن. همین.بهمن: همین؟! یعنی جلوی درِ خونهی شما نرفتهن؟جلیل: نمیدونم.بهمن: نمیدونی یا نمیخوای بگی؟جلیل: ببین، بهمن، یه چیزی میگم نترسی ها. صبح مامانم میگفت دو نفر لباسشخصی اومدهن دم خونهی ما.
معرفی سریال بی گناه | کشف معمایی از سالیان دور
اولین کارگردانی مهران احمدی در شبکهی نمایش خانگی سریالی است بهنام بیگناه. سریالی که پخش آن دو هفتهای است که از فیلیمو آغاز شده و ماجرای اتفاقی قدیمی، یک عشقِ بهظاهر تمامشده، در دل یک خانواده را بررسی میکند. با زومجی همراه باشید.
مهران احمدی بعد از تجربهی کارگردانی دو فیلم بلند سینمایی، مصادره (۱۳۹۶) و سگبند (۱۳۹۸)، حالا با سریال بیگناه برگشته است. سریالی که محسن کیایی سرپرستگی نویسندگانِ آن را بر عهده داشته و برادرش، مصطفی، آن را تهیهکنندگی کرده است. طبق اخباری که تا اینجا منتشر شده، بیگناه قرار است ۲۲ قسمت داشته باشد. سریالی که در همین دو قسمت ابتدایی نشان داده که استراتژیِ اصلیاش در روایت ایجاد معما و سؤال در ذهن مخاطب است.
سؤالاتی که بهتدریج و با گذشت زمان پاسخ داده میشوند. بیگناه داستان بهمن (با بازی محسن کیایی) را تعریف میکند که سالها پیش مجبور شده کشور را ترک کند و حالا که بیخبر بازگشته است، دارد بهدنبال دلایلی میگردد که او را وادار به ترک کشور کردند. مسعود رایگان، مهرانه مهینترابی، ماهور الوند، شبنم مقدمی، آتیلا پسیانی، مهران احمدی، ویشکا آسایش و رؤیا تیموریان از جمه دیگر بازیگرانِ مطرحیاند که در این سریال نقشآفرینی کردهاند.
در ادامه، داستان دو قسمت ابتدایی فاش میشود.
بیگناه در قسمت نخست با انبوه صحنهها و سکانسهایی پُر شده است که سؤالاتی را در ذهن مخاطب پدید میآورند. اما هر چه که بیشتر در جریان سریال جلو میرویم، اتفاقات معنادارتر میشوند و ارتباطشان با همدیگر واضحتر و مشخصتر
همانطور که اشارهی گذرایی شد، بیگناه در قسمت نخست با انبوه صحنهها و سکانسهایی پُر شده است که سؤالاتی را در ذهن مخاطب پدید میآورند. سؤالاتی دربارهی گذشتهی کاراکترهای درگیر در قصه و نیز انگیزهی آنها. اینکه کیستند و چه کردهاند/میکنند و حالا دقیقن دارد چه اتفاقی میافتد.
در ابتدا، این مسئله اذیتکننده است و میزانی از سردرگمی را برای بیننده فراهم میکنند؛ اما هر چه که بیشتر در جریان سریال جلو میرویم، اتفاقات معنادارتر میشوند و ارتباطشان با همدیگر واضحتر و مشخصتر. حتا در جریان روایت با فلاشبکهایی نیز سروکار داریم که گذشتهی شخصیتها و بخشی از وقایعی را که سببساز وضعیت فعلی شدهاند برایمان آشکارتر میکنند. بنابراین، میتوان گفت که استراتژی فیلمنامهنویسان سریال ایجاد همین معماها و سؤالها در ذهن مخاطب بوده است. سؤالهایی که بهواسطهی صحنههای کوتاه و تقریبن گنگِ اوایل روایت پیش میآیند. اما پازلها رفتهرفته کامل میشوند و روایت سروشکل مطبوعتری به خود میگیرد.
مسئلهی دیگری نیز که در قسمت نخست، علیالخصوص در نیمساعت اول، اذیتکننده و تا اندازهای درکنشدنی است سرعت بسیار زیادِ رخدادن اتفاقات است. اتفاقات یکی پس از دیگری میافتند و، با توجه به اینکه توضیحی هم از جانب فیلم دربارهشان داده نمیشود و اطلاعات مخاطب نیز دربارهی آن وقایع کمتر از خیلی کم است، مخاطب را سردرگمتر و متحیرتر میکنند. این مسئله نیز در ارتباط با مسئلهی پاراگراف پیشین قرار میگیرد. این دو تصمیمهاییاند که فیلمنامهنویسان برای سریال گرفتهاند. تصمیمهایی که شبیه شمشیری دولبه هم جذابیت روایت را بیشتر کردهاند و هم این ضربات را به سریال زدهاند.
با اینهمه، سریال کمکم مسیر داستانیاش را برای مخاطب روشنتر میکند. هر چه جلوتر میرویم، واقعهها معنادارتر و ارتباطشان با یکدیگر فهمیدنیتر میشود. شخصیتها بیشتر شکل میگیرند و نوع روابطشان و نیز کارکردشان در قصه مشخصتر میشود. بنابراین، مخاطبی که بهتماشای بیگناه مینشیند باید کمی حوصله به خرج دهد تا بتواند از شکلگرفتن تار و پودِ طراحیشده برای داستان لذتِ تعریف استراتژی خروج بیشتری ببرد.
این درست که یکی از درسهای مهمِ فیلمنامهنویسی این است که «صحنه را از میانه شروع کنید»، ولی این به این معنا نیست که صحنهها اینقدر کوتاه باشند. کوتاهبودنِ اینچنینی صحنهها باعث میشود آن حس ضرباهنگِ بیش از اندازه سریع راحتتر به مخاطب منتقل شود و نیز باعث میشود صحنهها خامدستانه بهنظر برسند
فیلمنامه اما با دو مشکل عمده روبهروست که باعث شده است سریال در بعضی لحظات تا اندازهای آماتور و سرسری بهنظر برسد. اولین مسئله کوتاهبودنِ بیش از حد صحنههای سریال است. بسیاری از صحنهها جوری نوشته شدهاند که فقط و فقط وظیفهی اطلاعرسانی را ایفا میکنند و بس. دو یا چند کاراکتر دیالوگهایی سریع، معدود و کوتاه با یکدیگر دارند و چند نکتهای را که مخاطب باید بداند با یکدیگر ردوبدل میکنند و تمام.
این درست که یکی از درسهای مهمِ فیلمنامهنویسی این است که «صحنه را از میانه شروع کنید»، ولی این به این معنا نیست که صحنهها اینقدر کوتاه باشند. کوتاهبودنِ اینچنینی صحنهها باعث میشود آن حس ضرباهنگِ بیش از اندازه سریع راحتتر به مخاطب منتقل شود و نیز باعث میشود صحنهها خامدستانه بهنظر برسند. نه خبری از فضاسازی هست، نه کاراکترپردازی (علیالخصوص نهفته در اکتهای کاراکترها)، نه اجرایی دریادماندنی و نه چیزِ دیگری.
برای مثال، میتوان به تعریف استراتژی خروج صحنهای اشاره کرد که در آن مهتاب (آسایش) برای بستن قراردادی کاری به فرشفروشیِ فرشبافها آمده است. کلّ این صحنه که حاوی محتوی مهمی است ــ صحبت دربارهی کار و بستن قراردادِ کاری برای یکی از فرشفروشیهای مهم و معتبر شهر ــ بسیار کوتاه و سرسری به اتمام میرسد. دیالوگهایی اندک بین شخصیتها درمیگیرد و بعد ناگهان توافق بینشان حاصل میشود. چیزی که صحنه را باورناپذیر و غیرمنطقی نشان میدهد. آن هم درحالیکه ابریشم (مهینترابی) شخصیتی است که بعدتر میگوید: «پول خرجکردن برای من بدونِ اینکه بدونم دارم چی کار میکنم یهکمی مشکله»؛ ولی بهراحتی و بدون هیچگونه سؤال و جوابی، مهتاب را استخدام میکند. در هر صورت، این شتابزدگی در نوشتن و اجرای صحنهها اولین ضربهای است که فیلمنامه به سریال زده است. شتابزدگیای تقریبن از همان جنسی که ریتم بسیار سریع اتفاقات سریال را نیز باعث میشد.
دومین نکتهی قابلبررسی دیالوگنویسیهای سریال است. دیالوگنویسیهایی بسیار خامدستانه و بیظرافت. دیالوگهایی که انگار فقط بار انتقال اطلاعات را بهدوش میکشند ــ آن هم به سادهترین و ابتداییترین صورتی که میتوان تصور کرد. برای مثال به صحنهی زیر و دیالوگهای ردوبدلشده دقت کنید:
در یکی از فلاشبکهای فیلم، بهمن (کیایی) و دوستش سراسیمه واردِ خانه میشوند.
بهمن: حالا چه غلطی بکنیم؟
جلیل: بابا، تو چرا اینقدر ترسیدهی؟ من فقط گفتم ریختهن سعید مطلّبی و رضا نصرتی رو جلوی در دانشگاه گرفتهن. همین.
بهمن: همین؟! یعنی جلوی درِ خونهی شما نرفتهن؟
جلیل: نمیدونم.
بهمن: نمیدونی یا نمیخوای بگی؟
جلیل: ببین، بهمن، یه چیزی میگم نترسی ها. صبح مامانم میگفت دو نفر لباسشخصی اومدهن دم خونهی ما.
جذابیت داستان، اینکه مشخص شود همهی این معماها و تار و پودها در آخر چهگونه به هم متصل تعریف استراتژی خروج و مربوط میشوند، نقطهی قوتی است که سریال میتواند در ادامه رویش حساب باز کند
همانطور که دیده میشود، دیالوگها ــ علیالخصوص آنهایی که برای جلیل نوشته شدهاند ــ مستقیمن برای انتقال اطلاعات کاربرد دارند. جملاتی به مستقیمترین و غیرهنرمندانهترین شکل ممکن. حتا روند منطقی و روانی نیز بینِ دیالوگها جریان ندارد. به چهار خط پایانی دیالوگهای این صحنه نگاه کنید تا منظور من را بهتر متوجه شوید. این صحنهی تعریف استراتژی خروج بهخصوص بهدلیلِ بازیهای بدی هم که در آن صورت گرفتهاند جزو نمونههایی است که در ذهن مخاطب ماندگارتر میشوند؛ وگرنه میتوان نمونهی این دیالوگنویسی ابتر و سادهانگارانه را در بسیاری از نقاط سریال رصد کرد.
نمونهای دیگر جایی است که جانا (الوند) در حالِ مکالمهای کوتاه با مادرش (مقدمی)، پس از مرگ پدرش، است. جایی که دربارهی خانهی اجارهایِ پدر و چیزهای دیگر صحبت میکنند. صحنهای که پتانسیلی بالا داشته و بهتمامی حرام شده است. از این منظر که مکالمهی مادر و دختر در چنین شرایطی میتوانست بسیار بار عاطفی بیشتری داشته باشد و بدل به صحنهای مفصلتر شود، اما با همان استراتژیهای غلط در نگارش صحنهها و دیالوگها، بدل به چیزی ناپخته و باورناپذیر شده است.
با همهی اینها، بهنظرمیرسد که بیگناه لااقل داستان جذابی برای تعریفکردن ندارد. بیظرافتیهای دیگرِ سریال ــ هم در فیلمنامه و هم در اجرا ــ تا اندازهای باعث میشود که رابطهی بینندهی حرفهای با سریال خراب شود؛ ولی جذابیت داستان، اینکه مشخص شود همهی این معماها و تار و پودها در آخر چهگونه به هم متصل و مربوط میشوند، نقطهی قوتی است که سریال میتواند رویش حساب باز کند. با توجه به اینکه همهچیز به مسئلهی بهمن و خروج اجباریاش از کشور برنمیگردد و این میان، پای معماها و سؤالهای دیگری نیز در میان است.
تشریح اقدامات ایرانسل در حوزه امنیت سایبری در رویداد CTB
ایرانسل با حضور در سومین رویداد امنیتی CTB، در خصوص برنامهها و طرحهای موجود برای ارتقای امنیت سایبری، با کارشناسان و شرکتهای حاضر در این رویداد، به گفتوگو نشست.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی ایرانسل، رویداد امنیتی CTB یا Capture the Bug، برای سومین سال پیاپی، با هدف فرهنگسازی و تشویق تعریف استراتژی خروج همکاری میان متخصصان امنیتی و ارتقای فرهنگ امنیت سایبری در کشور، هفته گذشته در محل صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری برگزار شد.
برگزاری سخنرانی و پنلهای تخصصی با حضور کارشناسان، برگزاری مسابقه شناسایی باگهای امنیتی و اجرای دورههای آموزشی تخصصی از جمله بخشهای مختلف سومین دوره این رویداد بود.
نخستین و دومین دوره این رویداد، طی دو سال گذشته، با حضور مجموعههایی مانند معاونت علمی و نوآوری ریاستجمهوری، پلیس فتا، مرکز افتای ریاستجمهوری و ایرانسل، برگزار شده است.
مدیرکل امنیت سایبری ایرانسل، با حضور در پنل تخصصی این رویداد، با کارشناسان حاضر در پنل به تبادل نظر پرداخت و تحلیل خود را از وضعیت امنیت سایبری کشور ارائه داد.
وی در پاسخ به پرسشی در خصوص مخاطرات ناشی از کمبود نیروی متخصص امنیت سایبری، گفت: امروز عواملی مانند مهاجرت، باعث میشوند که سازمانها با کمبود نیروی متخصص در حوزه امنیت سایبری مواجه باشند. اکثر این افراد یاد میگیرند و تجربهاندوزی میکنند و سپس با انگیزه کار در شرکتهای خارج از کشور، شرکتها را رها و مهاجرت میکنند و جایگزین کردن آنها با نیروهای جدید که کمتجربه هستند، هزینه زیادی را به شرکتها تحمیل میکند.
مدیرکل امنیت سایبری ایرانسل افزود: مورد دیگر، بحث «کارمند ناراضی» است. تجربه تحلیل وقایعی که از نظر امنیت سایبری در سازمانهای مختلف پیش آمده است، نشان داده که یک طرف ماجرا، معمولاً همین همکاری کارمند ناراضی با گروههای هکری بوده که خسارتهایی را به شرکتها و سازمانها تحمیل کرده است.
وی همچنین در خصوص راهکار عملیاتی برای بهبود امنیت سایبری در سازمانهای کشور، استراتژی پیشنهادی خود را در دو حوزه فنی و مدیریتی مطرح و بیان کرد: در بعد فنی، انجام اقداماتی مانند مرور مستمر دسترسیها، استفاده از ابزارهای امنیتی بهروز، پویش مستمر شبکهها و اپلیکیشنها، تحلیل مخاطرات و نقاط ضعف و برنامهریزی برای رفع آن، بررسی مستمر فایلهای اجرایی و… از جمله اقداماتی است که لازم است به طور جدی در سازمانها پیگیری شود. در بعد مدیریتی نیز، تدوین استراتژی امنیت سایبری، تعریف طرح جامع امنیت اطلاعات و ارتقای فرهنگ امنیت سایبری توصیه میشود.
اصول ثابت تهران در زمستان و تابستان وین/مذاکرات رفع تحریمها در کدام ایستگاه متوقف مانده است؟
تهران-ایرنا- تهران؛ «گلهای مرده مذاکرات را آبیاری نخواهد کرد» به این معنا که دوباره موضوعات پادمانی پرونده هستهای را به عنوان اهرم فشار نخواهد پذیرفت و بار دیگر تن به تعهدات یک طرفه به طرفهای بیتعهد نخواهد داد و این اصل ثابت دیپلماسی ایران در زمستان و تابستان است.
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی ایرنا، زمانی که علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران در آذرماه سال گذشته برای دور جدید مذاکرات، از عنوان «گفتوگوهای رفع تحریمها» استفاده کرد، مشخص بود که جمهوری اسلامی در این دور اصول روشن، خواستههای شفاف، منطقی و قانونی دارد که معیار هر متن توافقی در هر برههای از زمان و هر نقطهای از مکان است. مرور رویدادهای هفتههای اخیر مرتبط با مذاکرات ایران با ۱+۴ نشان میدهد که یکی از مهمترین اصول گفتوگوها از سوی جمهوری اسلامی، تن ندادن به فشارهای رسانهای و «ضربالاجل»های جعلی است که تلاش میکند توپ مذاکرات را به زمین تهران اندازد.
اصول مطرح مورد اشاره، نه خواستههایی غیرمنطقی که به اذعان طرفهای غربی در چارچوب همان توافق هستهای است، ایران به زبان شفاف، صریح و ساده اعلام کرده که اگر به گفته خود غربیها ایران بیشترین همکاری را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته است و دنبال ساخت سلاح هستهای هم نیست، بنابراین باید پرونده پادمانی خود را بسته ببیند. اگر این مذاکرات برای رفع تحریمهای غیرانسانی علیه مردم ایران است؛ باید نتیجه ملموس آن رفع حداکثری همین تحریمها باشد، اگر آمریکا نمیتواند به عنوان سرزمین مستقل بر سر تعهدات بینالمللی خود بماند، بنابراین باید تضمین عملی و منطقی برای عدم تکرار بازیهای ترامپی به ایران ارائه کند. گره زدن این خواستههای منطقی به زمستان غرب و لولههای گاز شرق و ایجاد کارزار رسانهای به این بهانه، نمیتواند جمهوری اسلامی را از آنها دور کند.
قطار مذاکرات در کدام ایستگاه است؟
بررسی و گفتوگو درباره ایده یا پیشنهاد جدید تروییکای اروپا، انگیزه دور جدید مذاکرات رفع تحریمها بود که از ۱۳ مرداد سال جاری و در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزیران خارجه کشورها در وین اتریش آغاز شد. متن پیشنهادی از سوی اروپا و آمریکا از سوی ایران مورد بررسی قرار گرفت، نتیجه این بررسیها از طریق هماهنگکننده مذاکرات به آمریکا ارسال شد، کاخ سفید پس از مطالعه پیشنهادات ایران، متن پیشنویس خود را ارائه کرد و امروز با گذشت یک ماه از این تبادل پیشنویسها، متن پیشنهادات و بررسیهای ایران در پاسخ به متن پیشنویس توافق احتمالی رفع تحریمها که از سوی اروپا و آمریکا ارائه شده بود، روی میز ایران وزارت خارجه آمریکاست. به گفته «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه، تیم کارشناسی جمهوری اسلامی ایران، پس از دریافت پاسخ آمریکا، آن را به دقت مورد بررسی قرار داده و پاسخهای ایران پس از ارزیابی در سطوح مختلف، تدوین و پنجشنبهشب (دهم شهریور) به هماهنگکننده تحویل داده شد. «ساموئل وربرگ» سخنگوی منطقهای وزارت خارجه آمریکا هم از بررسی متن پیشنهادی ایران در زمان مناسب و پاسخ به آن از طریق واسطه اروپایی خبر داد. بلافاصله پس از ارسال متن پیشنهادی ایران، «وِدانت پاتل»، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای مدعی شد که پاسخ تهران سازنده نبود. «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم روز دوشنبه در کنفرانسی خبری عنوان کرد که نسبت به گذشته به حصول توافق در وین جهت احیای برجام کمتر امیدوار است. تکرار واژههایی چون عدم سازنده بودن یا ناامیدکننده بودن، سیاستی قدیمی به منظور انداختن توپ تصمیم در زمین ایران است تا مسئولیت هرگونه شکست احتمالی به دوش تهران باشد.
ایستگاه کاخ سفید و کندی حرکت قطار
توافق با ایران با ۱+۴ و بازگشت آمریکا به برجام، در گرو یک تصمیم و اراده است و این تصمیم باید فارغ از فشارهای رژیم صهیونیستی در کاخ سفید اتخاذ شود. موضوعی که «محمد مرندی» از دیپلماتهای نزدیک به تیم مذاکره کننده پس از ارسال پاسخ ایران، در توییتی به آن اشاره کرده و گفته است که حال زمان آن رسیده که تیم بایدن تصمیمی جدی بگیرد و اگر آمریکا تصمیم درست را بگیرد، توافق میتواند بهسرعت به نتیجه برسد.
اتخاذ این تصمیم اما در واشنگتن با اما و اگرهایی روبروست، انتخابات کنگره آمریکا دو ماه دیگر برگزار میشود و به نوعی سرنوشت «جو بایدن» به این انتخابات گره خورده است. کنگره جمهوریخواه، کار رئیس جمهور دموکرات آمریکا را در همه امور و تصمیمات از جمله پرونده هستهای ایران دشوار خواهد کرد و «لابیمن»های دموکرات راهروهای کاخ سفید باید برای این موضوع چاره کنند. به اذعان نشریه پولتیکو؛ بسیاری از اعضای حزب جمهوریخواه آمریکا به شدت با هر گونه توافق با ایران مخالفند و باتوجه به برگزاری انتخابات میان دورهای کنگره در پاییز سال جاری ممکن است دموکراتها بخواهند از بحث طولانی درباره ایران اجتناب کنند.
تاثیر جنگ در اوکراین تعریف استراتژی خروج هم بر این تصمیم کم نیست، آمریکا در مواجه با پیچیدگیهای بحران اوکراین، موضوع امنیت انرژی اروپای در تنش با روسیه به عنوان یکی از مهرههای اثرگذار در مذاکرات هستهای، با نوعی سردرگمی مواجه است و با علم به این موضوع که تهران و مسکو به عنوان شرکای صاحب انرژی در جهان، باید تصمیمی اتخاذ کند که امنیت انرژی متحدانش را به خطر نیاندازد و روند تصمیمگیری باید با در نظر گرفتن متغییر چین هم همراه باشد.
متغییر مهم دیگر اما واقعیت انکار ناپذیر این دوره از مذاکرات است؛ ایران زیر فشار تحریمهای آمریکا ایستاد و کارزار فشار حداکثری به منظور فروپاشی نظام جمهوری اسلامی به نتیجه نرسید، در طول یک سال گذشته، کشور معطل وین نماند و دولت با تمام دشواری کار را پیش برد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی برنامه صلح آمیز هستهای خود را بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی به مسیر عادی خود برگرداند و تعهدات خود را در توافق تعدیل کرد. تصمیمگیری برای کاخ سفید با وجود پارامترهای گفته شده، دشوارتر از همیشه است. پذیرش رویدادهای تازه در عرصه بینالملل، شکست پروژه فشار حداکثری علیه ایران و پیشرفتهای هستهای جمهوری اسلامی، واقعیات موثر در این تصمیم است.
زمستان اروپا، اسم رمز فشار به ایران
با گذشت یک ماه از تبادل پیشنویسهای توافق بین ایران و غرب، کارزار رسانهای آنها در تلاش است تا افکار عمومی ایران و جهان را به این نتیجه برساند که جمهوری اسلامی ایران متاثر از بحران انرژی در اروپا، چشم به راه زمستان است تا از حربه انرژی برای امتیازگیری استفاده کند! این موضوع درحالی از سوی غربی ها مطرح و از سوی برخی در داخل مورد تحلیل قرار میگیرد که واقعیات در میدان از موضوع دیگری حکایت دارد. الف) اصول مصرح ایران در زمستان سال گذشته همان اصولی است که در زمستان امسال و سالهای آینده هم در تصمیمات وزارت خارجه جاری بوده است. ب) ایران در حال حاضر زیرساخت لازم برای تامین گاز اروپا و استفاده از این اهرم برای اثرگذاری بر تروییکای این قاره را در اختیار ندارد. پ) جمهوری اسلامی ایران برخلاف طرفهای غربی هرگز از اهرم انرژی برای فشار به جهان استفاده نکرده است، موضوعی که مرندی هم در توییت روز گذشته خود به آن اشاره و تصریح کرده است: «غرب از تحریمهای بیرحمانه به عنوان یک سلاح استفاده میکند، در حالی که ایران به دنبال روابط عادی با تمامی دولتهای قانونی و غیرمتخاصم است. ایران هیچ گاه از نفت یا گاز به عنوان یک اهرم فشار استفاده نکرده است. آمریکا با طفره رفتن با کلماتی مبهم(اما مهم) موجب بالا رفتن قیمت انرژی در جهان میشود». تابستانی و زمستانی کردن خواستههای منطقی ایران از سوی غرب، بازی رسانهای آنهاست که نیافتادن در دام این بازی هوشیاری میطلبد.
پروندهای که باید بسته شود
«ما روی مسائل باقی مانده پادمانی بسیار جدی هستیم» این جمله را وزیر امور خارجه سوم شهریور ماه اعلام و تصریح کرد: «به هیچ وجه حاضر نیستیم برخی از اتهامات بی اساس آژانس بینالمللی انرژی اتمی باقی مانده باشد و هر زمان بخواهند ادعاهای برخاسته با هماهنگی رژیم صهیونسیتی تکرار کنند». شنیدن این جملات از زبان امیرعبداللهیان با پیش زمینه پروپاگاندای ایران هراسانه غرب، در افکار عمومی داخل و خارج ایران، این تصور یا شاید توهم را به وجود میآورد که عامل کندی مذاکرات و یا عدم توافق احتمالی، سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است! اما آیا ایران واقعا توافق نمیخواهد؟ آیا آنچه در مسیر مذاکرات سنگ اندازی میکند؛ خواستههای ایران است؟ پاسخ این پرسش در اظهارات امیرعبداللهیان شفاف اعلام شده است.
ایران سالها و ماههاست که به اذعان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بیشترین همکاری را با این نهاد بینالمللی داشته است. سطح نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر فعالیتهای هستهای ایران هم در دوران اجرای برجام و هم حتی پس از خروج آمریکا از این توافق و بدعهدی دیگر اعضای آن، همچنان نظارتهای آژانس را تمام و کمال پذیرفته و اجرایی کرد، به منظور اعلام و اثبات حسن نیت خود درباره فعالیتهای هستهای صلحآمیز، نظارتهای گستردهای را از سوی آژانس پذیرفت که نشانه واضح آن دوربینهای فراپادمانی در تأسیسات هستهای بود. سطح این همکاریها به گونهای که بهمن ماه سال ۹۸ «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اذعان کرد که با وجود کاهش اجرای مفاد توافق هستهای بازرسیهای این نهاد از برنامه هستهای ایران همچنان بدون اختلال ادامه دارد و همکاری ایران به عنوان یک کشور تحت بازرسی، دچار اختلال نشده است».
دو سال بعد؛ دی ماه ۱۴۰۰، در اوج اعمال تحریمها علیه ایران از سوی آمریکا و انفعال اروپا، «ژان ایو لودریان» وزیر امورخارجه وقت فرانسه هم به این همکاری اذعان کرد و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم بهترین گواه همکاری ایران است. با این همه پس از بیتعهدی طرفهای غربی در اجرای برجام و براساس مصوبه قانونی مجلس، جمهوری اسلامی برخی از این نظارتها را کاهش داد و دوربینها را جمع و اعلام کرد، هر زمان طرفهای ایران به تعهدات خود بازگردند این نظارتهای فراپادمانی هم از سوی ایران مجددا اعمال خواهد شد. در این دور از مذاکرات مختومه شدن ادعاهای حوزه پی ام دی (ابعاد احتمالی نظامی) از خواستههای جدی جمهوری اسلامی است. ادعاهایی که به دنبال امضای برجام در سال ۹۴ مختومه شده بود و اکنون به استناد ادعاهای ثابت نشده رژیم صهیونیستی، بار دیگر مطرح شده و تهران را درباره میزان صداقت طرفهای غربی در این زمینه بدبین کرده است.
تهران معتقد است با وجود همکاری و نظارت گستردهای بر فعالیتهای هستهای ایران، تکرار و تأکید موکد جمهوری اسلامی بر عدم تعریف بمب اتم در دکترین دفاعی و ایدئولوژیک خود، با وجود ساعتها و روزها و ماهها مذاکره بر سر اصول مشخص و اثبات حسن نیت ایران در بهرهگیری از انرژی هستهای، باز ماندن پرونده پادمانی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و طرح اتهاماتی بر پایه توهمات رژیم صهیونیستی، برای هیچ دولت و ملتی قابل پذیرش نیست.
ایران هم بسته شدن پرونده بیاساس اتهامزنی علیه خود را به عنوان خواستهای منطقی در مذاکرات مطرح کرده و جز این مهم به چیزی رضایت نمیدهد. به همین دلیل است که «محمد جمشیدی» معاون رئیسجمهور تصریح کرده است که «در تمامی گفتوگوهای تلفنی آیت الله رئیسی با رؤسای جمهور فرانسه، روسیه و چین، موضع قاطع ایشان این بود که فقط زمانی که ادعاهای پادمانی حل و فصل و بسته شود، توافق نهایی قابل دست یافتن است».
این خواسته منطقی ایران اما دستکم در گفتار شفاهی مقامات آمریکا چندان مقبول نبوده! و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مدعی شده است که آمریکا از پیشنهاد بستن پرونده تحقیقات آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص برنامه هسته ای ایران که شرط تهران برای بازگشت به برجام است، حمایت نمیکند.
توافق سازنده برای چه کسی؟
برای آمریکا «سازنده» به معنای پذیرش شرایط آمریکاست. (سازنده) برای ایران به معنای رسیدن به توافقی متعادل و ضمانتدار است؛ این تعریف مرندی از واژه سازنده در مذاکرات است که نشان میدهد، «تضمین» یکی دیگر از اصول اساسی جمهوری اسلامی در این دوره از مذاکرات است. خروج یکجانبه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور وقت آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمها علیه ایران، نشان داد که این توافق را زیادهخواهیهای کاخ سفید بیش از هر عامل دیگری تهدید میکند و دقیقا به همین دلیل است که موضوع تضمین عدم تکرار چنین رویهای از مهمترین خواستههای ایران در این دوره از مذاکرات است. توافق آینده باید نگرانی جمهوری اسلامی در این زمینه را به رسمیت شناخته و تضمینهای قابل استنادی برای رفع آن ارائه کند.
این توافق زمانی سازنده خواهد بود که مهمترین هدف آغاز آن یعنی رفع تحریمها؛ محقق شود. برای جمهوری اسلامی مهمترین کارکرد برنامه جامع اقدام مشترک ایران و کشورهای ۱+۵ از همان ابتدای امضای برجام؛ رفع تحریمهای هستهای بود و ایران در ژوئیه ۲۰۱۵ (تیر ۹۴) تن به محدودیتهایی در برنامه هستهای خود داد تا این تحریمها برطرف شود.
شواهد روی کاغذ گرچه از حضور شرکتهای خارجی در ایران و آغاز رفع تحریمها حکایت داشت اما در عالم عمل و واقعیت، این توافق نتوانست گرهای از اقتصادی ایران باز کند و پس از خروج آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمها،گره چالشهای اقتصاد کورتر شد. بر همین اساس، تیم مذاکره کننده در دولت سیزدهم، هر توافقی با هر جزئیاتی را منوط و مشروط به رفع تحریمهای غرب علیه ایران اعلام و بر این مهم تاکید دارند و به نظر میرسد هیچ توافقی نهایی نخواهد شد مگر اینکه تحریمها علیه ایران رفع حداکثری شده و فهرست متنوع آن کوتاه شود.
تأمل در تهران، تنش در تلآویو
استراتژی جمهوری اسلامی در این دوره از مذاکرات تامل و صبری است که در سایه آن منافع ملی ایران تامین و تضمین شود اما به همان اندازه صبوری در تهران، تل آویو در تنش برجام است! به نظر میرسد مذاکرات هستهای ایران به عنوان مهمترین موضوع تنشزا در ارکان رژیم صهیونیستی؛ این روزها بیش از همه عامل چنددستگی و ترس شده است.
«یائیر لاپید» نخستوزیر رژیم صهیونیستی مدعی شده است: «با همراهی بنی گانتز وزیر دفاع، نفتالی بنت نخستوزیر چرخشی و سیستم امنیتی، در حال اجرای کمپینی فشرده با هدف جلوگیری از امضای توافق هستهای خطرناک بین ایران و قدرتهای جهان هستیم».
رئیس موساد به واشنگتن سفر کرده و «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی در آلمان به سر میبرد تا با پیشنویس احیای توافق هستهای مخالفت کند، «یوسی کوپرواسر» ژنرال بازنشسته و عضو ارشد مرکز امور عمومی بیتالمقدس و رئیس پیشین واحد تحقیقات در اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی اذعان کرده است که این رژیم به تلاش برای استفاده از تمامی کارتهایش به منظور متقاعد کردن آمریکاییها جهت بازنگشتن به توافق هستهای استفاده میکند.
تازیانه نمایش «ماهوارهای» فیلمها بر پیکره سینمای ایران/«پا به ماه» در مسیر تولید
کارگردان و تهیه کننده سینما گفت: نمایش ماهواره ای فیلم های در حال اکران به اقتصاد سینمای ایران ضربه زده است.
به گزارش خبرآنلاین از اصفهان، یاسر احمدی به مناسبت روز سینما در جمع اصحاب رسانه با اشاره به رکورد مخاطب در سینما اظهار کرد: انتخاب یک روز برای سینما از لحاظ کمی کم است؛ امروز شاهد آن هستیم که روز ملی سینما نمی تواند واقعه ای به یاد ماندنی در ذهن مخاطب رقم بزند و سبب شود تا دل اهالی سینما خوش باشد. در این روز طرح های تشویقی مانند بلیت نیم بها باعث افزایش انگیزه مخاطبان می شود.
وی در ادامه گفت: روز ملی سینما باید روز آشتی مخاطب با سینما باشد، این روز باید موجب آشتی صنوف و عوامل سینما بوده و باید روز بزرگی برای مخاطبین و سینماگران باشد. اتفاقاتی که در این روز می افتد باید مورد بازنگری قرار گیرد.
فراموشی لذت تماشای فیلم از پرده جادویی
کارگردان فیلم سر آلیش افزود: با گسترش پلتفرم ها و بالابودن قیمت بلیت، فراموشی لذت تماشای فیلم از پرده جادویی، حذف شده است. با توجه به مشکلات معیشتی مردمی، موارد فرهنگی و هنری از سبد کالای خانواده ها حذف شده و سبب شده مردم از سینما دور شوند. برنامه های ملی و استانی برای این روز جوابگو نیست و مخاطب و اهالی سینما تفاوتی بین روزهای عادی و روز ملی و جشن ملی سینما حس نمی کنند.
وی با بیان این موضوع که استراتژی و برنامه از پیش تعیین شده ای برای روز سینما وجود ندارد، ادامه داد: روز ملی سینما روز جشن هنر هفتم و برای یادآوری بزرگانی است که برای ما خاطره ساختند و زحمت برای سینما کشیده اند. عدم مدیریت و نبود استراتژی مشخص در مورد سینما وجود دارد و نمی دانیم در این روز باید چه چیزی را به مخاطبان نمایش دهیم.
احمدی با گلایه از وضعیت اقتصاد هنر ادامه داد: تعریف استراتژی خروج سینما ما هنوز صنعتی نشده و با توجه به هزینه های بالایی که دارد هنوز حمایت درستی در آن تعریف نشده و شاهد این هستیم که فیلم های زیادی در صف اکران مانده اند. سرمایه گذارانی که وارد این بخش می شوند فشار زیادی بر اندیشه فیلم ساز می آورند و این سبب کاهش کیفیت فیلم های تولید شده می شود. از سویی ممیزی های بی شماری که ارگان ها دارند دست و پای هنرمندان را می بندد.
وی به عدم رعایت حقوق مولف اشاره و اظهار کرد: نمایش ماهواره ای فیلم هایی که هنوز روی پرده سینما در حال اکران است موضوعی جدی است که سبب کاهش فروش می شود. ورود سرمایه گذاران به حوزه سینما با توجه به مشکلات این حوزه و نبود امنیت و پیش بینی بازگشت سرمایه بسیار اندک بوده و سبب می شود تا از حمایت بخش خصوصی محروم بمانیم.
این کارگردان سینما را ابزار قدرتمند دانست و افزود: سینما میتواند در مواجهه با مسائل و معضلات اجتماعی و حتی فراتر از آن در مورد مسائل خانواده موجب ایجاد انگیزه کنید، امید آفرین باشد و منجر به حل مشکلات شود. فیلم یک جامعه تصویری محسوب می شود که پدیده های اجتماعی را در دل خود نمایان می کند و از نظر جامعه شناسی سینما واجد ویژگی های آموزشی و تحقیقاتی هستند.
وی به انگیزه خود برای ساخت فیلم پا به ماه اشاره کرد و گفت: فرزند آوری معضلی است که دستور ویژه رهبر معظم انقلاب بوده برای بر طرف کردنش باید همه تلاش کنیم و این مهم در دستور کار مجلس قرار گرفته و به نوعی یکی از مسائل روز و مهم کشور هست. سینما می تواند در جامعه موج ایجاد کند با فرکانس های مرتعش شده از درام و جادوی سینما مخاطب را درگیر و به خود آورد و در حل این مشکل موثر باشد.
یاسر احمدی خاطر نشان کرد: فیلم سینمایی «پا به ماه» در ژانر کمدی آماده ساخت است و سعی کردیم از سطح موضوعات به عمق موضوع حرکت کنیم. «پا به ماه» در مرحله جذب اسپانسر و سرمایه گذار بوده و هیچ ارگان و سازمانی که متولی این امر و حتی مسئولانی که دایه دار برطرف شدن مشکل عدم فرزندآوری هستند به ما کمک نکردند.
وی در مورد نوشتن طرح و ایده این فیلم گفت: بعد از حدود ۶ ماه تحقیق و پژوهش میدانی و مطالعه مقالات داخلی و خارجی در مرحله نگارش فیلمنامه هستیم؛ این فیلم با توجه به نمایش معضلات و مشکلات خانواده ها و عدم رغبت آنها برای آوردن فرزند، نمایش آینده آنها و مشکلات تک فرزندی و سالمندی آنها می تواند مخاطب را درگیر کند و لحظات شاد و جذابی را برای بیننده ایجاد کند و مخاطب را به فکر فرو ببرد و تا اندازه ای آنها را تشویق و ترغیب به این امر کند.
کودکان از انیمشن های هالیوود الگو می گیرند!
این کارگردان اصفهانی در ادامه افزود: ترسی که در بخش خصوصی از بازگشت سرمایه در سینمای کودک وجود دارد، سبب شده تا سرمایه گذاری مناسب از سوی حامیان صورت نگیرد. بر اساس ابهام در بازگشت سرمایه در این مورد شاهد نگرانیهایی هستیم و امکان توجیه سرمایه گذار وجود ندارد. کودکان ما امروز از انیمشن های هالیوود الگو می گیرند در آخرین فیلمی که در ژانر کودک با نام « خداحافظ سینما » ساختم به همین مشکل پرداختم.
وی با بیان این موضوع که وظیفه سینما نصیحت کردن نیست، ادامه داد: تولید کنندگان سینما باید به سمت بیان مشکلات بروند ما نباید راهکار ارائه دهیم مخاطب باید خودش تصمیم بگیرد. تجربه دیدن فیلم در سینما غیرقابل وصف است و این تجربه می تواند در بیان مفاهیم موثر باشد. ما باید به مخاطب یادآوری کنیم که لذت تماشای فیلم در سینما خاص است و می تواند مردم را با سینما آشتی دهد.
احمدی ادامه داد: در فیلم تعریف استراتژی خروج سرآلیش به کودک همسری بدون سیاه نمایی پرداختم و این حقیقتی است که وجود دارد، سینما می تواند مفاهیم را به درستی ارائه دهد. در عصر تکنولوژی مخاطبان به بهترین فیلم ها و سریال ها دسترسی دارند و قطعا موضوعاتی که ما می توانیم به آن پردازیم با جذابیتی که رقبا ایجاد می کنند فاصله دارد و باید جسارت از سوی مسئولین بیشتر باشد تا مخاطب را بتوانیم به سینمای ایران برگردانیم.
وی در مورد اقتصاد هنر و اقتصاد سینما گفت: سینماگران قدیم دیالوگی داشته اند و سینما را قمار می دانستند و پیش بینی بازگشت سرمایه مشخص نیست، اما در سینمای امروز این مورد پسند نیست و باید پلن سرمایه گذاری مشخص وجود داشته باشد.
«پا به ماه» فیلمی در ژانر کمدی با پرداخت به مسایل اجتماعی
این کارگردان اظهار داشت: در مورد فیلم پا به ماه گفت: این فیلم در ژانر کمدی است و سطح گسترده ای از مخاطبان را در بر می گیرد و ما برای موفقیت فروش آن روش های مختلف نمایش را مد نظر داریم. باتوجه به آن که بازیگران خوب و مطرح برای بازی در این فیلم در نظر گرفته شده اند در حدود ۷ میلیارد تومان برآورد بودجه برای ساخت این فیلم شده است و قسمتی از هزینه ها از طریق بخش خصوصی در حال تامین است.
گفتنی است یاسر احمدی، کارگردان فیلم «خداحافظ سینما» منتخب سی و سومین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، در آخرین حضور خود در فستیوالهای جهانی موفق به کسب جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن از فستیوال «فانتاسپورتو» و بهترنی کارگردانی از فستیوال لیفت ایندیای هند برای فیلم «سرآلیش» شده است.
تکنیک اسکمپر SCAMPER چیست؟ (+مثال های کاربردی)
تکنیک اسکمپر، روشی تعریف استراتژی خروج برای تفکر خلاقانه و نوآورانه می باشد که به ما امکان میدهد طراحی محصولات و خدمات جدید را راحتتر و بهتر انجام دهیم، برای محصولات و روش های موجود نوآوری خلق کنیم و از زوایای مختلفی به مسائل و موضوعات نگاه کنیم. این راهکار توسط نویسنده کتابهای پرورش خلاقیت در کودکان، باب ابرل (Bob Eberle)، ابداع شده است.
- جایگزین کردن (Substitute)
- ترکیب کردن (Combine)
- انطباق دادن و سازگار کردن (Adapt)
- تغییر دادن و اصلاح کردن (Modify )
- استفاده برای کاربرد دیگر (Put to another use)
- حذف کردن (Eliminate)
- معکوس یا وارونه کردن (Reverse)
مراحل عملی پیاده سازی تکنیک اسکمپر
1) جایگزین کردن
در این مرحله از تکنیک اسکمپر باید به این فکر کنید که چه چیزهایی را در مورد محصول، خدمت یا فرآیند مورد نظر شما قابل تغییر و یا جایگزینی است. می توانید از سوالات راهنمای زیر استفاده کنید:
• چه چیزی را می توانم جایگزین کنم تا پیشرفت کنم؟
• چگونه می توانم مکان، زمان، مواد اولیه و یا افراد را جایگزین کنم؟
• آیا می توانم بخشی را جایگزین قسمت دیگری کنم یا قطعاتی را تغییر دهم؟
• آیا می توانم شخصی را جایگزین شخص دیگری کنم؟
• آیا می توانم قوانین را تغییر دهم؟
• آیا باید نام محصول را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از مواد اولیه و یا اجناس دیگری استفاده کنم؟
• آیا می توانم از فرآیندها یا روش های دیگری استفاده کنم؟
• آیا می توانم شکل، رنگ، زبری، صدا یا بوی محصول را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از این ایده برای پروژه های دیگر استفاده کنم؟
• آیا می توانم احساسات یا نگرش خود را نسبت به محصول مورد نظر تغییر دهم؟
مثال:
هنگامی که روسیه برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکی روبرو شدند. آنها دریافتند که خودکارهای موجود در فضا بدون جاذبه کار نمیکند و جوهر خودکار به سمت پائین جریان نمی یابد و روی سطح کاغذ نمی ریزد. روسیه برای حل این مسئله به جای استفاده از خودکار از مداد استفاده کرد و به همین سادگی مشکل حل شد!
به جای تعریف استراتژی خروج استفاده از گازوئیل برای روشن کردن تنور نانوایی، می توان از انرژی خورشیدی استفاده نمود.
استفاده از پوست کن به جای چاقو در آشپزخانه برای سریع تر کردن روند آشپزی
2) ترکیب کردن
تفکر خلاق عبارت است از ترکیب ایده ها، محصولات و یا خدمات غیر مرتبط جهت ایجاد چیزی جدید و نو. در مرحله ترکیب کردن در تکنیک اسکمپر، باید پاسخ این سوالات را بیابید: چگونه می توانم دو یا چند قسمت از محصول، خدمت یا فرآیند خود را با هم ترکیب کنم تا بتوانم یک محصول، خدمت یا فرآیند متفاوت خلق کنم؟
سوالات تکمیلی:
• چه ایده ها، اجناس، ویژگی ها، فرآیندها، افراد، محصولات یا اجزای سازنده ای را می توان با هم ترکیب کرد؟
• آیا می توانم یک محصول یا خدمت را با محصول یا خدمتی دیگر ترکیب یا ادغام کنم؟
• چه چیزهایی را می توانم ترکیب کنم تا کارآمدی و یا میزان استفاده به بیشترین حد خود برسد؟
• برای کاهش هزینههای تولید چه چیزهایی را می توانم با هم ترکیب کنم؟
• کدام مواد یا اجناس را می توانم با هم ترکیب کنم؟
• برای رسیدن به بهترین نتیجه در یک زمینه خاص بهتر است کدام عناصر را با هم ترکیب کنم؟
مثال: تولید محصولات جدید با استفاده از ترکیب کردن مزه ها: دوغ و شاتوت، بستنی تند، بستنی نان خامه ای، شیر و توت فرنگی و …
3) انطباق دادن و سازگار کردن
در این مرحله از تکنیک اسکمپر، باید بررسی کنید چه چیز هایی را بر طبق چه اصولی باید هماهنگ و یا سازگار کنید؟
سوالات تکمیلی:
• کدام قسمت از محصول را می توانم تغییر دهم؟
• آیا می توانم مشخصات یک جزء را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از محصولات یا روش کار دیگران الگوبرداری کنم؟
• آیا در تاریخ گذشتگان نمونه هایی برای الگو گرفتن وجود دارد؟
• کدام ایده ها را می توانم از محصولات دیگران اقتباس و یا کپی کنم؟
مثال: برای مثال اپلیکیشن هایی مانند اسنپ و تپ سی با الهام گرفتن از اپلیکیشن خارجی و موفق اوبر یاخته شده اند.
4) تغییر دادن و اصلاح کردن
به طور کلی، سوالاتی که باید روی آن تمرکز کنید این ها هستند: چه چیزی را در محصول، خدمت و یا فرآیند خود می توانم اصلاح کنم و یا تاکید کمتر یا بیشتری روی آن کنم؟ آیا می توانم به نوعی محصول را تغییر دهم؟ آیا می توانم مفهوم، رنگ، حرکت، صدا، بو، فرم و یا شکل آن را تغییر دهم؟
سوالات تکمیلی:
• چه چیزهایی را می توانم بزرگ تر کنم؟
• چه چیزهایی را می توان کاهش داد یا حذف کرد؟
• آیا می توانم در به کارگیری دکمه ها، رنگ ها، اندازه ها و … اغراق یا بزرگنمایی کنم؟
• آیا می توانم مشتریان هدف را افزایش دهم؟
• چه چیزی می تواند بهتر و یا قوی تر شود؟
• آیا می توانم سرعت یا فرکانس چیزی را افزایش دهم؟
• آیا می توانم ویژگی های بیشتری به محصول اضافه کنم؟
• چگونه می توانم ارزش افزوده بیشتری تولید کنم؟
• چه چیزهایی را می توانم کوچکتر، متراکم تر، کوتاه تر و یا سبک تر کنم؟
• برای دستیابی به یک نتیجه خاص چه چیزهایی را می توانم تغییر دهم؟
مثال: نمونه هایی از بزرگتر شدن محصولات عبارت اند از: ساخت پیتزای خانواده به جای پیتزای معمولی، ماشینهای ون به جای خودروهای سواری، نوشابه خانواده به جای نوشابه کوچک، ساندویچ های دو نفره (مدل ساندویچ های عطاویچ)
و در مقابل برخی محصولات برای استفاده گروه جدیدی از مشتریان کوچک شدند: برای مثال کوچک کردن سایز چتر ها برای کودکان و یا ساخت موتور و ماشین های کوچک مخصوص بازی بچه ها
5) استفاده برای کاربرد دیگر
پرسش های اصلی که در این مرحله باید در نظر گرفت عبارت اند از : چگونه می توان از این محصول برای کار های دیگر نیز استفاده نمود؟ روش های جدید استفاده از محصول یا خدمات من چیست؟ آیا اگر محصول را اصلاح کنم، می توانم با دسته مشتریان جدیدی ایجاد کنم؟ آیا بازار دیگری برای محصول وجود دارد؟
سوالات تکمیلی:
• از محصول من برای چه کار های دیگری می توان استفاده کرد؟
• کودک چگونه از محصول مذکور استفاده می کند؟ – یک فرد مسن چطور؟
• افراد دارای معلولیت چگونه از آن استفاده می کنند؟
• آیا دسته مشتری دیگری به محصول من نیاز دارد یا آن را می خواهد؟
• آیا این محصول می تواند توسط افراد دیگری به غیر از افرادی که در ابتدا به عنوان مشتری در نظر گرفته شدند، استفاده شود؟
• آیا روش های جدیدی برای استفاده از این محصول وجود دارد؟
• آیا با اصلاح محصول می توان کاربرد های دیگری برای آن به وجود دارد؟
مثال: تبدیل شال و روسری به پانچو و پیراهن های زنانه، تبدیل کردن قوطی های کنسرو مصرف شده به جامدادی با اندکی تزئین کردن و به طور کلی استفاده از وسایل دور ریختنی برای کاربرد های تازه
6) حذف کردن
سوالات کلی شما که باید در این مرحله در نظر بگیرید: چه چیزی از محصول، طرح و یا خدمات خود را می توانم حذف یا ساده کنم؟ باید به این فکر کنید که اگر بخواهید تعریف استراتژی خروج بخش هایی از ایده خود را حذف کنید، ساده کنید، کاهش دهید و یا به حداقل برسانید چه اتفاقی می افتد؟
سوالات تکمیلی:
• چه چیزی را بدون تغییر در عملکرد محصول می توانم حذف کنم؟
• آیا می توانم زمان انجام کارها و یا اجزای تشکیل دهنده را کاهش دهم؟
• اگر یک جزء یا بخشی از آن را حذف کنم چه اتفاقی می افتد؟
• آیا می توانم زحمت و تلاش لازم برای انجام کارها را کاهش دهم؟
• آیا می توانم هزینه ها را کاهش دهم؟
• چگونه می توانم فرآیندها را ساده سازی کنم؟
• چه چیز هایی غیر ضروری هستند؟
• آیا می توانم برخی از قوانین را حذف کنم؟
• آیا می توانم محصول را کوچکتر کنم؟
• آیا می توانم محصول خود را به قسمت های مختلف تقسیم کنم؟
مثال: حذف قسمت سی دی رام از لپتاپ برای سبک تر کردن آن
- حذف شدن سیم از هدفون ها با بلوتوثی کردن آن ها
- حذف کردن قسمت پشت تلویزیون ها با تبدیل آن ها از حالت CRT به LCD
7) معکوس یا وارونه کردن
به طور کلی، باید از خود بپرسید: چگونه می توانم محصول و یا فرآیند خود را معکوس کنم و با وارونه کردن چه اتفاقی می افتد؟
سوالات تکمیلی:
چه چیزهایی را می توانم به بازنگری و یا بازسازی کنم؟
آیا می توانم اجزا، الگو ها یا طرح ها را با یکدیگر تعویض کنم؟
آیا می توانم نقشه راه و یا سرعت انجام کار ها را تغییر دهم؟
اگر بخشی از محصول و یا فرآیند برعکس عمل کند، چه اتفاقی رخ می دهد؟
مثال:
- تعمیر گاه سیار اتومبیل
- به جای این که شما به مطب دکتر بروید، دکتر به منزل شما بیاید.
- رانندگان تاکسی همیشه مرد بوده اند، اما اکنون بانوان نیز بر روی تاکسی ها کار می کنند.
- به جای اینکه شما به نانوایی بروید و در صف بایستید تا نان تهیه کنید، نان را به درب منزل شما می آورند.
پس به کمک هر کدام از 7 بخش تکنیک اسکمپر (جایگزین کردن، ترکیب کردن، انطباق دادن و سازگار کردن، تغییر دادن و اصلاح کردن، استفاده برای کاربرد دیگر، حذف کردن و معکوس یا وارونه کردن) میتوانیم به ایدههای جدیدی برای رشد و توسعه کسبوکار خود دست یابیم.
نظر شما در مورد تکنیک اسکمپر چیست؟ آیا تا به حال از این تکنیک در کسبوکار خود استفاده کرده اید؟ نتیجه آن چطور بود؟! بیصبرانه منتظر کامنتها و نظرات شما هستیم.
برای خواندن سایر مطالب آموزشی سایت نوآفرین در زمینه مدیریت و کسبوکار روی لینک زیر کلیک کنید:
دیدگاه شما