صورت سود و زیان
در دنیای متغییر امروز نیاز است که عملکرد مالی یک شرکت یا سازمان در یک بازه زمانی خاص اندازه گیری شود. بازه زمانی میتواند ماهیانه، فصلی، سالیانه و حتی طی چند روز باشد. به اطلاعاتی که میتوان از روی آن عملکرد مالی را سنجید، صورت سود و زیان گفته میشود. در این مقاله به اهمیت اجزا گزارش سود و زیان در حسابداری برای شرکت های مختلف خواهیم پرداخت. صورت سود و زیان جامع و صورت سود و زیان تلفیقی را نیز بررسی خواهیم کرد.
سود و زیان در حسابداری به چه معناست؟
در بخش حسابداری صورت سود و زیان از اهمیت زیادی برخوردار است. سود و زیان در یک نگاه اجمالی خلاصهای از هزینهها و درآمدهای ناشی از فعالیتهای عملیاتی، فعالیتهای غیر عملیاتی و سود و زیان خالص را نشان میدهد تا یک گزارش از فعالیتهای کسب و کار به دست آید تا میزان رشد و افت مالی مشخص شود.
اهمیت صورت سود و زیان
صورت سود و زیان به قدری مهم است که بارها دیده و شنیده شده است که مدیران در فواصل کوتاه آن را درخواست کردهاند زیرا به کمک سود و زیان میتوان از میزان سود آوری شرکت مطلع شد. اطلاع از جایگاه سازمان و شرکت باعث میشود که:
- میزان پیشرفت یا پسرفت نسبت به رقبا سنجیده شود.
- با توجه به صورت سود و زیان، تصمیمات درون سازمانی و برون سازمانی گرفته شود.
انواع سود
شناختن انواع سودها کمک میکند تا راحتتر مفاهیم سود و زیان در حسابداری درک شود که در ادامه توضیح مختصر هر یک از مفاهیم سود آمده است:
- سود ناخالص: سود ناخالص سودی است که از کسر میزان فروش کالا از هزینه تمام شده به دست میآید.
- سود خالص: سود خالص از کسر مالیات از درآمدهای شرکت (عملیاتی و غیر عملیاتی) به دست میآید.
- سود عملیاتی: سود عملیاتی از کسر درآمدهای عملیاتی از هزینهها به دست میآید که میزان سود شرکت قبل از کسر مالیات را نشان میدهد.
فرمول محاسبه سود و زیان در حسابداری
محاسبه سود و زیان در حسابداری از فرمول خاصی تبعیت میکند که به قرار زیر است:
- سود دوره مالی = هزینههای دوره مالی – میزان درآمدهای دوره مالی
- زیان دوره مالی = درآمدهای دوره مالی – میزان هزینههای دوره مالی
در واقع تمام درآمدها با هم جمع شده و سپس همه هزینهها از آن کسر میشود و پس از آن مالیات نیز از آن کسر میشود. اگر درآمدها بیشتر از هزینهها باشد شرکت سودآور بوده است ولی اگر هزینهها بیشتر از درآمدها باشد، شرکت زیان ده است.
تفاوت سود با درآمد
آیا درآمد و سود متفاوت هستند؟ هر دو کلمه درآمد و سود دارای جریان مثبت نقدینگی هستند و کمی به محاسبه فروش خالص هم شبیه هستند. البته باید گفت ممکن است سود کاهش یافته باشد که به آن تعدیل سود منفی گفته میشود از این رو همیشه هم سود مثبت نیست. سود پس از کسر هزینهها حاصل میشود که با توجه به نوع هزینهای که از درآمد کسر میشود در سطحهای مختلف قابل محاسبه است اما درآمد با افزایش قیمتها بر تعداد کالاهای فروخته شده محاسبه میشود یا به عبارتی دیگر درآمد در واقع تمام درآمدی است که قبل از برداشت هزینهها به دست میآید.
پس میتوان گفت درآمد میزان مبلغی را که پس از فروش محصولات یا کالا دریافت میشود، میباشد. درآمد مبلغی ناخالص است که مبالغ مربوط به مواد اولیه و تولید محصول از آن کسر نشده است. اگر شرکتی دارای درآمدهای چندگانه باشد، مجموع درآمدهای به دست آمده به درآمد کل شرکت افزوده میشود.
محاسبه فروش خالص
محاسبه توانایی پرداخت بدهی؛ نقدینگی و قابلیت کارکرد موثر
صورت جریان نقدینگی یکی از سه صورت مالی مهم است که صاحبان کسب و کارها از آن برای تحلیل جریان نقدینگی و سرمایه گذاران برای تعیین قدرت مالی شرکت از آن استفاده می کند. در یک کلام: جریان نقدینگی نیروی حیاتی کسب و کارهای کوچک است.
در مقاله ی آشنایی با نسبت های مالی با انواع آن و کاربرهای هر یک آشنا شدید، در این مقاله قصد داریم تا نسبت های مختص به جریان نقدینگی را بررسی نماییم. با لایواکانتینگ همراه شوید.
برخلاف سود خالص(مقدار حسابداری) که در صورت سود و زیان نشان داده می شود؛ صورت جریان نقدینگی به شما مقدار واقعی پول نقد تولید شده را نشان می دهد. حتی اگر کسب و کار شما، سود را در صورت سود و زیان نمایش دهد؛ این مسئله حیاتی است که نقدینگی کافی در بانک برای پرداخت هزینه ها؛ حقوق و دستمزد و خرید مواد اولیه مورد نیاز کسب و کار خود را داشته باشید.
مفهوم جریان نقدینگی متفاوت از سود و زیان خالص است و صاحبان کسب و کار می بایست هر کدام از آنها را به صورت جداگانه و از دیدگاه های مختلف تحلیل کنند. نسبت های مالی ای وجود دارد که به صاحبان کسب و کارها کمک می کند تا بر روی سود خالص و جریان نقدینگی تمرکز کنند.
تحلیل های جریان نقدینگی از نسبت هایی استفاده می کند که بر جریان نقدینگی شرکت و چگونگی پرداخت بدهی ها و ایفای تعهدات؛ نقدینگی و قابلیت کارکرد موثر تمرکز می کند. در ادامه مهمترین نسبت های مالی جریان نقدینگی ، نحوه ی محاسبه و تفسیر آنها بررسی می گردد.
1. نسبت جریان نقدینگی عملیاتی
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی یکی از مهمترین نسبت های نقدینگی به شمار می رود. جریان نقدینگی نشانگری از چگونگی حرکت پول به داخل و خارج از سازمان و نحوه پرداخت صورتحساب های شرکت است.
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی، جریان های نقدی که یک شرکت از عملیات های خود به عنوان بدهی جاری کسب میکند، را بررسی می کند. این نسبت مالی ارزیابی میکند که آیا نقدینگی می تواند در کوتاه مدت پرداخت بدهی ها را پوشش دهد.
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی = جریان نقدینگی عملیاتی / بدهی های جاری
جریان نقدینگی عملیاتی از گزارش صورت جریان نقدینگی و بدهی های جاری از ترازنامه بدست می آیند.
چنانچه نسبت جریان نقدینگی عملیاتی برای یک شرکت کمتر از 0.1 باشد، شرکت توانایی پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود را ندارد که خود یک وضعیت جدی و بحرانی برای شرکت تلقی می شود. این احتمال وجود دارد که موسسه نتواند به فعالیت خود ادامه دهد.
2. نسبت قیمت/جریان نقدینگی
نسبت قیمت به جریان نقدینگی معمولا یک شاخص بهتر برای ارزش شرکت محسوب می شود تا نسبت قیمت به درآمد. دانستن این نسبت واقعا برای یک شرکت مفید است بویژه اگر شرکت سهامی عام باشد. این نسبت، ارزش سهم شرکت را با جریان نقدی تولید شده برای هر سهام مقایسه می کند.
نحوه ی محاسبه ی آن به صورت:
قیمت/نسبت جریان نقدینگی = قیمت سهام / جریان نقدینگی عملیاتی به ازاء هر سهم
قیمت سهام معمولا نزدیکترین قیمت به سهام در همان روز است و جریان نقدینگی عملیاتی از صورت جریان نقدینگی بدست می آید.
3. نسبت حاشیه جریان نقدینگی
نسبت حاشیه جریان نقدینگی یک نسبت مهم است زیرا رابطه ی بین جریان نقدینگی تولید شده از عملیات ها با فروش را بیان می کند.
یک شرکت برای پرداخت سود سهام؛ تامین کنندگان و بدهی های خود و همچنین سرمایه گذاری در دارایی های جدید، نیاز به وجه نقد دارد؛ بنابراین اهمیت وجه نقد به اندازه ی سودی است که شرکت بدست می آورد.
نسبت حاشیه جریان نقدینگی توانایی شرکت برای تبدیل فروش به وجه نقد را ارزیابی میکند. نحوه ی محاسبه ی آن به صورت زیر است:
جریان نقدینگی حاصل از جریان های نقدینگی عملیاتی / فروش خالص = ______ درصد
صورت کسر این معادله از صورت جریان نقدینگی شرکت بدست می آید. مخرج کسر از صورت سود و زیان محاسبه می شود. هر چه این درصد بدست آمده بزرگتر باشد؛ بهتر است.
4. جریان نقدینگی عملیاتی/میانگین بدهی های کل
جریان نقدینگی عملیاتی/میانگین کل بدهی ها شبیه به نسبت بدهی کل/دارایی کل عمل می کند. هر دو توان شرکت برای پرداخت تعهدات یا توان پرداخت بدهی ها و بالانگه داشتن سر از آب (یک اصطلاح است و به معنای اجتناب از تسلیم شدن در برابر مشکلات، معمولا بدهی گفته می شود.) را محاسبه می کنند. شکل سابق آن بهتر است با این حال؛ از آنجا که توانایی را در یک بازه ی زمانی خاص محاسبه می کند و نه در یک نقطه ی زمانی؛ از مقادیر متوسط استفاده می شود.
نحوه ی محاسبه ی آن به صورت زیر است:
جریان نقدینگی عملیاتی/میانگین بدهی های کل =------ درصد
جریان نقدینگی عملیاتی از صورت جریان نقدینگی و میانگین بدهی های کل میانگین بدهی های کل از چندین دوره مالی هستند که از ترازنامه بدست می آید.
نسبت بالاتر؛ انعطاف پذیری مالی بیشتر و توانایی بیشتر در پرداخت بدهی ها را نشان می دهد.
5. نسبت جاری
نسبت جاری ساده ترین نسبت جریان نقدینگی است. این نسبت به مالک کسب و کار نشان می دهد که آیا دارایی های جاری برای پرداخت بدهی های جاری کافی هستند یا خیر. نسبت جاری به صورت زیر محاسبه می شود:
نسبت جاری = دارایی های جاری / بدهی های جاری
هر دو عدد موجود در این فرمول، از ترازنامه شرکت بدست می آیند. این پاسخ نشان می دهد که چندین مرتبه یک شرکت می تواند بدهی های کوتاه مدت خود را پرداخت کند و اندازه گیری نقدینگی شرکت است.
نسبت سریع (Acid-Test)
نسبت سریع یا acid test آزمونی است که بیشتر نقدینگی را مشخص می کند تا نسبت جاری. در صورتی که موجودی کالا برای فروش و امکان پرداخت بدهی های کوتاه مدت وجود نداشته باشد؛ موجودی انبار را از معادله حذف می کند.
نحوه ی محاسبه ی نسبت سریع به صورت زیر است:
نسبت سریع = دارایی های جاری – موجودی انبار / بدهی های جاری
فرمول محاسبه بهای تمام شده کالا
یکی از مهمترین کارها در حسابداری صنعتی، محاسبه بهای تمام شده محصولات است، چرا که به وسیله بهای تمام شده می توانید مقدار سود و زیاد محصولات مختلف را محاسبه کرده و در نهایت گزارش نهایی را در اختیار مدیران سازمان قرار دهید. این گزارش ها به مدیران کمک خواهند کرد تا برای تولید کالاها در آینده برنامه ریزی مناسبی تدوین نمایند. در مقاله های قبلی شماران سیستم، با چیستی بهای تمام شده و بهای تمام شده کالا آشنا شدیم؛ پیشنهاد می کنیم اگر این مقالات را مطالعه نکرده اید، حتما آنها را مورد بررسی قرار دهید تا متوجه فرمول محاسبه بهای تمام شده کالا شوید. همانطور که گفتیم، بهای تمام شده بر اساس سه پارامتر مواد اولیه، دستمزد و سربار تعریف می شود که برای دو مولفه اول هزینه های مستقیم و غیر مستقیم لحاظ خواهند شد.
نحوه محاسبه و فرمول بهای تمام شده
همانطور که در مقاله بهای تمام شده چیست به جنبه های مختلف بهای تمام شده پرداختیم، در این مقاله می خواهیم نحوه محاسبه بهای تمام شده را مورد بررسی قرار دهیم. فرمول های مورد نیاز برای محاسبه بهای تمام شده عبارتند از:
خرید خالص = خرید طی دوره + اضافات خرید – (برگشت از خرید + تخفیفات درصدی خرید + کسورات خرید)
موجودی کالای آماده برای فروش = موجودی کالای اول دوره + خرید خالص
بهای تمام شده کالای فروش رفته = موجودی کالای آماده برای فروش – موجودی کالای پایان دوره
موجودی کالای پایان دوره = موجودی کالای تعداد در انبار که قابل شمارش باشد * بهای هر کالا
در هر حالت کلی برای محاسبه قیمت ریالی 5 روش اصلی وجود دارد که از بین آنها روش فایفو بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.
روش فایفو برای محاسبه بهای تمام شده
این روش که مخفف محاسبه فروش خالص عبارت First-In, First-Out می باشد، به معنی اولین وارده، اولین صادره است و به عنوان یکی از بهترین روش های محاسبه بهای تمام شده کالا می باشد. در این روش هر کالایی که زودتر وارد انبار شود، اول از انبار خارج خواهد شد . این روش برای محصولاتی مناسب است که تاریخ انقضاء دارند و برای آنها محدودیت زمانی مشخص شده است.
روش لایفو
یکی دیگر از روش هایی که برای محاسبه بهای تمام شده مورد استفاده قرار می گیرد، لایفو یا همان LIFO می باشد. در این روش آخرین ورودی، اولین صادره است و بدین معنی است که هر کالایی که دیرتر وارد انبار شود، زودتر از کالاهای دیگر از انبار خارج خواهد شد و موجودی کالای پایان دوره شامل کالاهایی که اول از همه خریداری شده اند که این روش در ایران کاربردی نیست.
روش میانگین برای محاسبه بهای تمام شده
در این روش تفاوتی ندارد که کالای موجود در انبار چه زمانی وارد آن شده است، چرا که با هر خرید، بهای کالاها تغییر خواهند کرد. در روش میانگین، قیمت محصول بر اساس مجموع خریدها و موجودی اول دوره تقسیم بر تعداد محاسبه خواهد شد.
آخرین خرید
در این روش برای محاسبه بهای تمام شده، قیمت آخرین خرید * تعداد کالا می شود که در این روش بهای تمام شده کالا افزایش پیدا خواهد کرد و در نتیجه سود محاسبه شده کمتر می شود.
روش استاندارد برای محاسبه بهای تمام شده
با استفاده از روش استاندارد، یک قیمت برای کالا در نظر گرفته می شود که در این روش سیستم برای محاسبه موجودی پایان دوره، به قیمت خرید نیازی ندارد و تنها مبلغ استاندارد در تعداد کالا ضرب خواهد شد.
نتیجه گیری
در این مقاله سعی کردیم فرمول های محاسبه بهای تمام شده کالا را مورد بررسی قرار دهیم. البته به این نکته توجه کنید که برای محاسبه بهای تمام شده ممکن است فرمول های مختلفی وجود داشته باشد که با توجه به نوع کسب و کارتان و با کمک کارشناسان شماران سیستم، بهترین نرم افزار بهای تمام شده را انتخاب کرده و بسیاری از کارهای روزمره خود را بر عهده این ابزارها بگذارید.
حاشیه سود (Profit Margin) چیست و چگونه محاسبه میشود؟
حاشیه سود یا Profit Margin یکی از نسبتهای سودآوری است که معمولا برای سنجش میزان درآمدزایی یک شرکت یا فعالیت تجاری مورد استفاده قرار میگیرد. این معیار نشان میدهد که چند درصد از فروش به سود تبدیل شده است. به عبارت ساده، عدد کنار این درصد نشان میدهد که چه مقدار سود برای هر دلار (یورو یا هر ارز دیگری) در فروش یک کسبوکار به دست آمده است. به عنوان مثال، اگر یک کسبوکار گزارش دهد که در سهماهه اخیر به حاشیه سود ۳۵ درصدی دست یافته، به این معنی است که برای هر دلار فروش ایجاد شده، خالص ۰/۳۵ دلار درآمد داشته است.
انواع مختلفی از حاشیه سود وجود دارد. با این حال، در استفاده روزمره، معمولا به حاشیه سود خالص اشاره میکنیم. این مهم در نتیجه نهایی که شرکت پس از اینکه همه هزینهها، از جمله مالیات و موارد اضافی را از درآمد خارج کرد، مشخص میشود. در متن پیش رو به بررسی فرمولها و انواع این نوع سوددهی پرداختیم تا درک بهتر این موضوع را برای شما آسان کنیم.
مبانی حاشیه سود
کسبوکارها و افراد در سراسر جهان، فعالیتهای اقتصادی انتفاعی را با هدف ایجاد سود انجام میدهند. با این حال، اعداد مطلق – مانند فروش ناخالص X میلیون دلار، هزینههای تجاری Y هزار دلار یا درآمد Z دلار – نمیتواند تصویری روشن و واقعبینانه از سودآوری و عملکرد یک کسبوکار ارائه دهد. چندین معیار کمی مختلف برای محاسبه سود (یا زیان) کسبوکار به کار میرود که ارزیابی عملکرد یک کسبوکار را در دورههای زمانی مختلف یا مقایسه آن با رقبا آسانتر میکند. این اقدامات حاشیه سود نامیده میشوند.
در حالی که کسبوکارهای اختصاصی، مانند مغازههای محلی، ممکن است حاشیه سود را به تعداد دفعات دلخواه خود محاسبه کنند (مانند هفتگی محاسبه فروش خالص یا دو هفته یکبار)، کسبوکارهای بزرگ از جمله شرکتهای بازرگانی، موظفاند آن را مطابق با بازههای زمانی استاندارد گزارش (مانند سهماهه یا سالانه) گزارش دهند. کسبوکارهایی که با پول قرض شده کار میکنند ممکن است ملزم به محاسبه و گزارش آن به وامدهنده (مانند بانک) به صورت محاسبه فروش خالص ماهانه به عنوان بخشی از روشهای استاندارد باشند.
سود یا حاشیه سود چهار سطح دارد:
- سود ناخالص
- سود عملیاتی
- سود قبل از مالیات
- سود خالص
این موارد در صورت درآمد شرکت به ترتیب زیر منعکس شده است: شرکت درآمد فروش را دریافت کرده، سپس هزینههای مستقیم محصول خدمات را پرداخت میکند. آنچه باقی مانده حاشیه ناخالص است. سپس هزینههای غیرمستقیم مانند دفتر مرکزی شرکت، تبلیغات، تحقیق و توسعه را پرداخت میکند. آنچه باقی مانده حاشیه عملکرد است. سپس سود بدهی را پرداخت میکند و هرگونه هزینه یا ورودی غیرمعمول غیرمرتبط با کسبوکارها اصلی شرکت را با حاشیه قبل از مالیات باقی مانده اضافه یا کم میکند. سپس مالیات میپردازد و حاشیه خالص را که به عنوان درآمد خالص نیز شناخته میشود، باقی میگذارد.
انواع حاشیه سود
اجازه دهید انواع مختلف حاشیه سود را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
۱- حاشیه سود ناخالص
با فروش شروع کنید و هزینههایی را که مستقیما مربوط به ایجاد یا ارائه محصول یا خدمات مانند مواد اولیه، نیروی کار و غیره است، بردارید. این هزینهها معمولا به عنوان “هزینه کالاهای فروخته شده” یا “هزینه محصولات فروخته شده” یا ” هزینه فروش” شناخته میشوند. در صورت داشتن درآمد مناسب، شما حاشیه ناخالص دریافت میکنید. محاسبه آن بر اساس فروش هر محصول انجام میشود. حاشیه ناخالص برای شرکتی که مجموعه محصولات خود را تجزیهوتحلیل میکند (هرچند این دادهها با عموم به اشتراک گذاشته نمیشود) مفید است، اما به طور کلی حاشیه ناخالص تصویر ناخالص سودآوری یک شرکت را نشان میدهد.
۲- حاشیه سود عملیاتی
با کسر هزینههای فروش، هزینههای عمومی، اداری یا عملیاتی، از میزان سود ناخالص یک شرکت، ما حاشیه سود عملیاتی دریافت میکنیم که به عنوان سود قبل از بهره و مالیات یا EBIT شناخته میشود. در نتیجه رقم درآمد موجود برای پرداخت بدهی و دارایی صاحبان کسبوکارها و همچنین بخش مالیاتی، سود حاصل از عملیات اصلی و مستمر یک شرکت است. این سود اغلب توسط بانکداران و تحلیلگران جهت ارزشگذاری کل یک شرکت برای خریدهای احتمالی مورد استفاده قرار میگیرد.
۳- حاشیه سود قبل از مالیات
درآمد عملیاتی را کسر کرده و هزینه سود را با افزودن هرگونه درآمد از سود، حساب کنید. اقلام غیرتکراری مانند سود یا زیان ناشی از عملیات متوقف شده را تعدیل کنید و سود قبل از مالیات یا درآمد قبل از مالیات (EBT) داشته باشید. سپس بر درآمد تقسیم کنید تا حاشیه سود پیش مالیات را به دست آورید.
حاشیه سود قبل از مالیات، همه سطوح از سود باقی مانده را با فروش مقایسه میکند. به عنوان مثال، ۴۲ درصد حاشیه ناخالص به این معنی است که به ازای هر ۱۰۰ دلار درآمد، شرکت ۵۸ دلار هزینههایی را که مستقیما به تولید محصول یا خدمات مرتبط است، پرداخت میکند و ۴۲ دلار به عنوان سود ناخالص باقی میماند.
۴- حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص با تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم درآمد خالص بر درآمد حاصل از یک دوره زمانی معین محاسبه میشود. در زمینه محاسبه حاشیه سود، سود خالص و درآمد خالص به جای یکدیگر استفاده میشود. به طور مشابه، فروش و درآمد به جای یکدیگر استفاده خواهند شد. سود خالص با کسر تمام هزینههای مربوط از جمله هزینههای مربوط به مواد اولیه، کار، عملیات، اجاره، پرداخت سود و مالیات از مجموع درآمد ایجاد شده تعیین میشود. فرمول اصلی محاسبه این مورد به این شرح است:
تحلیل صورتهای مالی (۲)
در مقاله تحلیل صورتهای مالی (۱) با کاربرد صورتهای مالی ترازنامه و سود و زیان آشنا شدیم. در این مقاله قصد داریم به ادامه مطلب تحلیل صورتمالی بپردازیم. باتوجه به اینکه در مطلب نسبتهای مالی، بهتفضیل نحوه محاسبه هر یک از نسبتهای مالی بیان شده است، در این مقالات سعی داریم به بیان کاربرد این نسبتها و نحوهی محاسبه آنها از صورتهای مالی بپردازیم.
ج) صورت سود و زیان جامع
صورت سودوزیان جامع از جمله صورتهای مالی اساسی است که برای بررسی برخی از آیتمها ازجمله تغییرات مربوط به حقوق صاحبان سهام، درآمد و هزینه شرکت مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرد.
ج-۱) اطلاعات موجود در صورت سود و زیان جامع
از این گزارش اطلاعات زیر استخراج میشود:
- تعدیلات ناشی از تسعیر ارز و معاملات ارزی شرکت موردنظر
- سود و زیان تحققنیافته مربوط به قراردادهای مشتقات مالی
- سود و زیان تحققنیافته حاصل از سرمایهگذاریهای آماده برای فروش
- تغییرات وجوه قراردادهای بازنشستگی شرکتها
- تعدیلات سنواتی
- سود و زیان جاری
- مازاد حاصل از تجدید ارزیابی دارایی ثابت
- افزایش در سرمایه شرکت یا خالص داراییها
د)صورت جریان وجوه نقد:
صورت جریان وجوه نقد از جمله گزارشهای مالی مورد استفاده اعتباردهندگان و سرمایهگذاران است که منابع و مصارف وجه نقد شرکت را میتوان از این صورتها استخراج نمود.
د-۱) اطلاعات موجود
با استفاده از این صورت مالی، ۳ گروه جریان وجوه نقد برای شرکت شناسایی میشود:
- وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی: این فعالیتها منجر به ایجاد سود خالص میشود و جزو فعالیتهای اصلی و روزانه شرکت است.
- وجوه نقد حاصل از فعالیتهای سرمایهگذاری: این فعالیتها بهمنظور تحصیل یا فروش داراییهای بلندمدت شرکت است.
- وجوه نقد حاصل از فعالیتهای تأمین سرمایه: وجوه نقد حاصل از فعالیتهایی که شرکت برای تأمین مالی خود انجام میدهد.
ه) صورت گردش سود انباشته:
برخی از تحلیلگران یک صورت مالی دیگر را هم در کنار سایر صورتهای مالی بیانشده، در نظر میگیرند که صورت گردش سود انباشته نام دارد.
ه-۱) اطلاعات موجود
در این صورت مالی مانده انباشته اول دوره، سود یا زیان خالص طی دوره، تخصیص سود به اندوخته، تقسیم سود بین سهامداران و همچنین تعدیلات سنواتی قابلمشاهده است.
کاربرد صورتهای مالی در محاسبه نسبتهای مالی:
همانطور که در مطالب مربوط به نسبتهای مالی در بلاگ بآشگاه مطرح گردید، نسبتهای مختلفی برای یک شرکت قابل محاسبه است که هر یک از آنها بهمنظور بررسی شرکت از دیدگاه خاصی استفاده میشود.
برای مثال محاسبه فروش خالص از نسبتهای نقدینگی برای سنجش توان شرکت در عمل به تعهدات کوتاهمدت خود استفاده شده و از انواع نسبتهای بدهی بهمنظور سنجش وام و اعتبار دریافتی شرکت استفاده میشود. سرمایهگذاران برای بررسی میزان ریسک سرمایهگذاری در یک شرکت، از این نسبتها استفاده میکنند.
نکته: برای انجام یک تحلیل جامع بر اساس نسبتهای مالی، میتوان مقادیر محاسبهشده را در دورههای مختلف با مقدار میانگین صنعت مقایسه نمود.
برای ثبت نام در دوره تحلیل بنیادی کلیک نمایید:
برای دریافت اطلاعات بیشتر درخصوص هر یک از نسبتهای گفته شده، میتوانید به مطلب مربوط به آن نسبت در بلاگ بآشگاه مراجعه نمایید. در این مطلب سعی داریم نحوهی استفاده از صورتهای مالی را برای محاسبه هر یک از این نسبتها توضیح دهیم.
نسبتهای نقدینگی:
- نسبت جاری: مقادیر این نسبت شامل داراییها و بدهیهای جاری، از بخش داراییهای و بدهیهای جاری ترازنامه استخراج میشود.
- نسبت آنی: برای محاسبه این نسبت میزان موجودی کالا را از بخش داراییهای جاری ترازنامه استخراج کرده و از داراییها کسر مینماییم. سپس با توجه به فرمول مربوطه نسبت را محاسبه میکنیم.
نسبتهای فعالیت:
برخی از نسبتها که در گروه نسبتهای فعالیت قرار میگیرند، به سرمایهگذاران کمک میکند تا به بررسی عملکرد شرکت در زمینههای تولید، وصول مطالبات و فروش بپردازند. اطلاعاتی که برای محاسبه نسبتهای این گروه موردنیاز است از ترازنامه و صورت سود و زیان استخراج میشود.
در این بخش به نحوه محاسبه هر کدام از نسبتهای این گروه، ازطریق صورتهای مالی میپردازیم :
- دوره گردش موجودی کالا: بخش مربوط به موجودی کالا از داراییهای ترازنامه و بخش مربوط به بهای تمامشده کالا، از صورت سود و زیان شرکت قابل استخراج است.
- نسبت گردش دارایی: آیتم کل داراییها که در این نسبت مورداستفاده قرار میگیرد از بخش مجموع داراییهای ترازنامه و قسمت مربوط به فروش خالص از صورت سود و زیان استخراج میشود.
- نسبت گردش داراییهای ثابت: در محاسبه این نسبت از آیتم دارایی ثابت و فروش خالص استفاده میشود. مورد اول از بخش داراییهای ترازنامه (مجموع داراییهای ثابت) و مورد دوم از صورت سود و زیان استخراج میشود.
- دوره وصول مطالبات: برای محاسبه این نسبت دو آیتم وصول مطالبات و فروش موردنیاز است. مطالبات شرکت در بخش حسابهای دریافتنی ترازنامه و فروش هم در صورت سود و زیان وجود دارد.
- دوره گردش عملیات: این نسبت به بررسی موجودی کالا در طی دوره و همچنین ابتدا و انتهای دوره میپردازد. اطلاعات موردنیاز برای محاسبه این نسبت از بخش داراییهای ترازنامه قابلاستخراج است.
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: این نسبت از دو بخش سرمایه در گردش و موجودی کالا تشکیلشده است. هر دو بخش این نسبت از بخش داراییها و بدهیهای ترازنامه استخراج میشود.
- نسبت گردش سرمایه جاری: بخش فروش این نسبت از صورت سود و زیان و بخش سرمایه در گردش از بدهیها و داراییهای ترازنامه استخراج میشود.
- نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران: این نسبت از دو بخش اسناد و حسابهای پرداختنی و بهای تمامشده کالای خریداریشده تشکیلشده است. بخش اول از قسمت بدهیهای ترازنامه و بخش دوم از صورت سود و زیان استخراج میشود.
نسبتهای اهرمی:
نسبتهای اهرمی ازجمله نسبتهایی هستند که مورداستفاده اعتباردهندگان و بستانکاران بوده و بهمنظور سنجش ریسک شرکت در خصوص اعطای وام و تسهیلات اهمیت دارد.
در این بخش به بررسی صورتهای مالی میپردازیم که برای محاسبه انواع نسبتها مورداستفاده قرار میگیرند.
- نسبت بدهی: در محاسبه این نسبت نیاز به مجموع داراییها و بدهیهای شرکت داریم. هردوی این بخشها از ترازنامه استخراج میشود.
- نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه: این نسبت از دو بخش دارایی ثابت و ارزش ویژه تشکیلشده است. برای محاسبه ارزش ویژه باید بدهیها و داراییها را از ترازنامه استخراجکنیم و از هم کسر نماییم. مجموع دارایی ثابت شرکت هم از گزارش ترازنامه استخراج میشود.
- نسبت کل بدهی به ارزش ویژه: برای محاسبه ارزش ویژه، در مرحله اول بدهیها و داراییها را از ترازنامه استخراج کرده و در مرحله بعد از هم کسر نماییم. بخش دیگر که مربوط به بدهیها است از مجموع بدهیهای ترازنامه استخراج میشود.
- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه: بدهی جاری از بخش بدهیهای جاری در ترازنامه و ارزش ویژه هم از تفاضل مجموع بدهیها از داراییها به دست میآید.
- نسبتبدهی بلندمدت به ارزش ویژه: مجموع بدهیهای بلندمدت از ترازنامه بخش بدهیها و ارزش ویژه هم از تفاضل مجموع بدهیها از داراییها قابلاستخراج است.
- نسبت مالکانه: این نسبت از دو بخش ارزش ویژه و مجموع داراییها تشکیلشده است که هردوی این آیتمها را میتوان از ترازنامه استخراج نمود.
- نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها: بخشی از فرمول محاسبه این نسبت مربوط به حقوق صاحبان سهام است که از ترازنامه بهدست میآید و بخش دیگر آن از مجموع بدهیهای ترازنامه قابلاستخراج است.
- نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت: برای محاسبه این نسبت از بخش حقوق صاحبان سهام و مجموع داراییهای ثابت در ترازنامه استفاده میکنیم.
و) نسبتهای سودآوری:
نسبتهای سودآوری گروهی از نسبتها هستند که برای بررسی عملکرد شرکت در زمینه سودآوری مورداستفاده قرار میگیرند.
در ادامه صورتهای مالی که برای محاسبه نسبتها مورد استفاده قرار میگیرند، معرفی میشوند:
- نسبت سود ناخالص به فروش: برای محاسبه این نسبت به دو آیتم فروش و سود ناخالص نیاز داریم. این دو آیتم از صورت سود و زیان شرکت قابل استخراج است.
- نسبت سود عملیاتی: اطلاعات موردنیاز برای محاسبه این نسبت شامل فروش و سود عملیاتی است که هر دوی آنها را میتوان از صورت سود و زیان استخراج کرد.
- نسبت بازده فروش: برای محاسبه این نسبت به دو آیتم فروش و سود خالص نیاز داریم. این عوامل از صورت سود و زیان استخراج میشود.
- نسبت بازده ارزش ویژه: بخشی از اطلاعات مربوط به این نسبت که شامل سود خالص است از صورت سود و زیان استخراج شده و بخش دیگر که مربوط به حقوق صاحبان سهام و سود سهام ممتاز است از بخش حقوق صاحبان سهام محاسبه فروش خالص بهدست میآید.
- نسبت بازده داراییها: بخش مربوط به سود خالص در این نسبت از صورت سود و زیان و بخش مربوط به متوسط داراییها از ترازنامه استخراج میشود.
- نسبت بازده سرمایه در گردش: اطلاعات موردنیاز برای این نسبت شامل سود خالص و سرمایه در گردش است. سود خالص از صورت سود و زیان و سرمایه در گردش از داراییها و بدهیهای ترازنامه استخراج میشود.
اطلاعات موجود در صورت گردش سود انباشته | ||||
نسبتهای مالی | نسبتهای سودآوری | نسبتهای نقدینگی | نسبتهای فعالیت | نسبتهای اهرمی |
۱-نسبتهای نقدینگی ۲-نسبتهای سودآوری ۳-نسبتهای کارایی ۴-نسبتهای سرمایهگذاری و اهرمی | ۱-نسبت سود ناخالص به فروش ۲-نسبت سود عملیاتی ۳-نسبت بازده فروش ۴-نسبت بازده ارزش ویژه ۵-نسبت بازده داراییها ۶-نسبت بازده سرمایه در گردش | ۱-نسبت جاری ۲-نسبت آنی | ۱-دوره گردش موجودی کالا ۲-نسبت گردش دارایی ۳-نسبت گردش داراییهای ثابت۴-دوره وصول مطالبات ۵-دوره گردش عملیات۶-نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش ۷-نسبت گردش سرمایه جاری ۸-نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران | ۱-نسبت بدهی ۲-نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه ۳-نسبت کل بدهی به ارزش ویژه ۴-نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه ۵-نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه ۶-نسبت مالکانه ۷-نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها ۸-نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت |
یادداشتهای مالی و گزارش فعالیتهای هیئتمدیره:
در همه شرکتها اطلاعاتی وجود دارد که مربوط به شفافسازی فعالیتها و صورتهای مالی شرکت بوده که در هیچ یک از گزارشهای اساسی مالی شرکت وجود ندارد اما برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان حائز اهمیت است. این اطلاعات در بخش یادداشتها و گزارشها بههمراه صورتهای مالی وجود دارد که اطلاعات مفیدی را درخصوص موارد زیر در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند:
- تحصیل یا واگذاری اموال و تجهیزات
- عملیات حقوقی
- تعهدات
- منافع مربوط به کارکنان
- مشتریان بااهمیت
- فروش به شرکتهای وابسته
- دورنمای فعالیت مدیران
- نتایج عملیات در خصوص روند فروش و هزینهها، منابع سرمایه
- میزان نقدشوندگی شرکت
- روند جریان نقد آینده
- تغییر سهامدار عمده
جمعبندی:
گرچه صورتهای مالی میتوانند نشاندهنده وضعیت جاری یک شرکت باشند، اما ذینفعان اغلب تمایل دارند که از صورتهای مالی، اطلاعات بیشتری کسب کنند. شرکتها میتوانند در صورتهای مالی خود، از تجزیه و تحلیل این نسبتها استفاده نمایند. گرچه نتایج حاصل از این تجزیه وتحلیل میتواند اطلاعات ارزشمندی را فراهم کند، اما در استفاده از این اطلاعات محدودیتهایی وجود دارد. یکی از مهمترین این محدودیتها عبارت است از کاستیهای بالقوه در اطلاعات حسابداری.
در نهایت هدف از محاسبه نسبتهای مالی، مقایسه اطلاعات مالی یک شرکت با دورههای مالی گذشته خود و همچنین مقایسه آنها با اطلاعات مالی شرکتهای مختلف است. زمانی میتوان به این اطلاعات استناد کرد که محدودیتها تا اندازه زیادی کاهش یافته باشد. در غیر اینصورت تجزیه و تحلیل آنها ممکن است برای کاربران این اطلاعات خیلی مفید نباشد.
دیدگاه شما