اندیکاتور چیست؟ (انواع اندیکاتورها)
اندیکاتور از ابزارهای بسیار مهم در ترید یا معامله می باشد، این ابزارها در واقع برنامه ها و توابعی هستند که می توانند حجم معاملات، روند و یا نوسانات بازار را نشان دهند و از ویژگی های مهم اندیکاتورها ارائه سیگنال ورود و سیگنال خروج در ترید می باشد و مانع ورود و خروج هیجانی تریدرها به بازار شوند.
اندیکاتور میانگین متحرک که می تواند روند را مشخص کند، یا اندیکاتور RSI که می تواند نوسانات بازار ارز دیجیتال را نمایش بدهد و اندیکاتور شاخص جریان money می تواند حجم ورود سرمایه به بازار را مشخص کند.
انواع اندیکاتورها :
اندیکاتورھا به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:
۱ -اندیکاتورھای روندنما یا دنبال کننده روند (Follower Trend)
۲ -اندیکاتورھای نوسان نما یا اسیلاتور (Oscillator)
۳ -اندیکاتورھای حجمی (Volume)
اندیکاتور های روند نما
اندیکاتور های روند نما، نشان می دهند که آیا یک بازار روند دار است یا اینکه بازار رنج است؟
حال اگر بازار دارای روند باشد برای تریدر مشخص می کند که آیا با روند صعودی یا روند نزولی مواجه هستیم.
اندیکاتور های روند نما فقط وجود یا عدم وجود روند، جھت روند حاکم، قدرت روند در بازار، سرعت حرکت روند ارز را در بازار مشخص می کند و نمی توانند نقاط مناسب برای ورود و خروج را نشان دهند.
اندیکاتورهای معروف برای نمایش Trend:
میانگین متحرک(Average Moving) ، باندبولینگر (Bands Bollinger) ، اندیکاتور پارابولیک سار (SAR Parabolic)، میانگین متحرک جھت دار (ADI)
اندیکاتور های نوسان نما
اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند.
اندیکاتور های نوسان نما در چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم می شوند. این اندیکاتورها از 2 ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش (Sold Over) تشکیل می شوند و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود.
اندیکاتورهای معروف برای نمایش Oscillators:
اندیکاتور های حجمی
این اندیکاتور های حجمی صرفا میزان حجم معاملات در بازار را مشخص و اندازه می گیرند.
زمانی که نهنگ ها پول به بازار تزریق می کنند و یا سرمایه خود را از بازار خارج می کنند با اندیکاتور های حجمی می توان از آن مطلع شد.
بیایید با یک مثال این موضوع را مشخص کنیم:
زمانی که در سطوح حمایت و سطوح مقاومت حجم معاملات افزایش یابد نشان از شکست واقعی می باشد. زمانی که روند یک ارز دیجیتال رو به پایان می باشد، حجم معاملات آن نیز به مرور کاهش می یابد.
۱۲ اندیکاتور کاربردی در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها یکی از ابزارهای قدرتمند تحلیل تکنیکال در شناسایی نقاط ورود و خروج سهم هستند. در طول سالها، تحلیلگران تکنیکال صدها اندیکاتور را توسعه داده و دهها الگوی نمودار را کشف کردهاند که ادعا میکنند در پیشبینی تغییرات قیمت آینده به آنها کمک میکند. اما یادگیری این اندیکاتورها و چگونگی ترکیب آنها با یکدیگر برای گرفتن بهترین نتیجه، یکی از چالشهای مهم هنگام استفاده از این ابزار است. در کتاب « ۱۲ اندیکاتور کاربردی در تحلیل تکنیکال »، سعی کردیم مهمترین اندیکاتورهای موجود و روشهای معامله با آنها را به زبانی خیلی ساده توضیح دهیم.
مهارت استفاده از اندیکاتورها و یافتن استراتژیهای مختلف معامله با آنها موضوعی است که به همه تحلیلگران تکنیکال در تجربه معاملات سودمندتر کمک میکند. فهرست ۱۲ اندیکاتوری که در این کتاب به آنها پرداختیم عبارت است از:
- میانگین متحرک (MA)
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)
- استوکاستیک (Stochastic)
- باندهای بولیگر (Bollinger Bands)
- آرون (Aroon)
- شاخص میانگین جهتدار (ADX)
- پارابولیک سار (Parabolic Sar)
- ایچیموکو (Ichimoku)
- نقاط بازگشت فیبوناچی
- فرکتال (Fractal)
- شاخص افزایش/کاهش شتاب
امیدواریم که مطالب مطرح شده مورد علاقه و استفاده شما قرار بگیرد. میتوانید با طرح نظرات و موضوعات مورد علاقه خود زیر همین پست و یا در سایر شبکههای اجتماعی «نماد من»، به ما در ارائه خدماتی بهتر و مفیدتر کمک کنید.
طبقهبندی اندیکاتورها
اندیکاتورها را میتوان در سه گروه اصلی به شرح زیر، طبقهبندی نمود:
- اندیکاتورهای روندنما[13]: این اندیکاتورها در وهله نخست سعی میکنند تشخیص دهند که آیا با یک بازار جهتدار مواجه هستیم یا با یک بازار نوسانی و بدون جهت. سپس در صورتی که بازار از نوع رونددار باشد تلاش میکنند جهت این روند را به صورت صعودی یا نزولی مشخص نمایند.
رونددار بودن یا نبودن بازار از این جهت واجد اهمیت است که (همان طور که در فصلهای قبل بیان شد) روش معاملاتی در بازارهای رونددار و بدون روند کاملا متفاوت و حتی متضاد با یکدیگر میباشد.
برخی از رایجترین اندیکاتورهای روندنما عبارتند از انواع میانگینهای نقاط ورود اندیکاتور سار متحرک ساده [14] و نمایی [15] و غیره، باند بولینگر، اندیکاتور پارابولیک سار، ایچیموکو، میانگینهای متحرک جهتدار، وغیره… این اندیکاتورها در اغلب نرمافزارهای تکنیکال در گروه جداگانهای تحت عنوان اندیکاتورهای Trend Follower یا به اختصار Trend طبقهبندی میشوند که به معنی اندیکاتورهایی است که دنبال کننده روند میباشند.
مشهورترین اندیکاتور روندنما، که قاعدتا اولین اندیکاتور ابداعی در تاریخچه تحلیل تکنیکال است، اندیکاتور میانگین متحرک میباشد. در تصویر زیر میتوانید نمونهای از نحوه کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک را بر روی نمودار زوج ارز یورو/دلار ملاحظه نمایید.
این اندیکاتور میتواند نوع بازار و جهت روند را به شرح زیر نمایش دهد:
در مورد روندهای نزولی نیز کافیست هر دو شرط فوق را کاملا قرینه نمایید. اما برای بازارهای رنج [16] روش تشخیص به این صورت است که اگر شیب اندیکاتور تقریبا افقی بوده و قیمت مرتبا از بالا به پایین و از پایین به بالا، اندیکاتور را قطع نماید در این صورت متوجه میشویم که با یک بازار رنج و فاقد روند [16] مواجه هستیم.
- اندیکاتورهای نوساننما: اندیکاتورهای نوساننما یا اسیلاتورها [18] با هدف تولید و صدور سیگنالهای خرید و فروش طراحی شدهاند. مهمترین وظیفه اسیلاتورها این است که بتوانند بهترین نقاط را جهت ورود و خروج به بازار پیدا کرده و آنها را در سریعترین زمان به معاملهگر پیشنهاد دهند. معمولا اسیلاتورها سیگنالهای خود را برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش ویا برمبنای تلاقی با خط سیگنال تولید میکنند. اسیلاتورها اغلب در یک محدوده مشخص نوسان نموده و سیگنالهای خود را بر مبنای عبور از سطوح معینی تحت عنوان نواحی اشباع خرید [19] و اشباع فروش [20] ایجاد میکنند به این صورت که خروج اندیکاتور از این دو ناحیه به معنی سیگنال Buy و Sell خواهد بود:
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI یکی از مشهورترین اندیکاتورهای نوساننما میباشد. همان طور که از نام این اندیکاتور مشخص است فرمول درونی آن به گونهای تعریف شده که بتواند قدرت خریداران و فروشندگان را اندازهگیری نموده و آنها را با یکدیگر مقایسه کند [21] . این اسیلاتور در محدوده اعداد صفر تا صد نوسان نموده و بر حسب درصد بیان میشود. به عنوان مثال اگر مقدار اندیکاتورRSI برابربا 100% باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در اختیار خریداران قرار گرفته است. و بالعکس اگر مقدار اندیکاتور برابربا صفر باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در دست فروشندگان است. در تصویر زیر میتوانید اندیکاتور RSI را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا مشاهده نمایید:
[22] در بخشهای بعدی مفصلا در خصوص این اندیکاتور صحبت خواهیم کرد
نواحی اشباع خرید و فروش برای این اندیکاتور برمبنای سطوح 70% و 30% تعریف شدهاند. بنابراین اگر اندیکاتور از ناحیه اشباع خرید خارج گشته و سطح 70% را به سمت پایین قطع کند به معنی صدور سیگنال فروش خواهد بود، و یا اگر اندیکاتور از درون ناحیه اشباع فروش خارج گشته و سطح 30% را به سمت بالا قطع کند به معنی صدور سیگنال خرید خواهد بود. در تصویر فوق میتوانید سیگنالهای خرید و فروش تولید شده توسط اندیکاتور را مشاهده نمایید. دقت کنید که سیگنالهای خرید و فروش برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش صادر میگردند نه برمبنای ورود به این نواحی! همچنین توجه کنید که این نقاط در دنیای واقعی به منزله بهترین و کمریسکترین نقاط برای خرید و فروش نیستند بلکه درواقع نقاط احتمالی بازگشت روند هستد که توسط اسیلاتور پیشنهاد شدهاند.
در تصویر فوق ملاحظه میکنید که از میان چهار سیگنال تولید شده توسط اندیکاتور، سیگنالهای ابتدایی و انتهایی صحیح بودهاند اما سیگنالهای فروش اول و دوم عملکرد مناسبی نداشتهاند و علیرغم صدور سیگنال فروش توسط اندیکاتور اما بازار به روند صعودی خود ادامه داده است. این میتوانست حتی در یک بازار دوطرفه منجر به ضرر و زیان کسی بشود که اقدام به باز کردن پوزیشن فروش نموده است. بنابراین یادمان باشد که اندیکاتورها جادوگر نیستند! اینطور نیست که اندیکاتورها بتوانند تمام حرکات ریز و درشت قیمت را با دقت کامل و صددرصد ایدهآل پیشبینی نموده و هیچ خطایی نداشته باشند!. بلکه اندیکاتورها نیز مانند تمامی ابزارها و مباحث دیگر در تحلیل تکنیکال، مطلقا بینقص نبوده و همواره احتمال نقض شدن سیگنالهای آنها وجود خواهد داشت.
همان طور که در تصویر قبل نقاط ورود اندیکاتور سار ملاحظه کردید معمولا احتمال نقض شدن برای آن دسته از سیگنالها که برخلاف جهت روند غالب در بازار صادر شده باشند بیشتر است. در این مثال نیز سیگنالهایی که برخلاف جهت اندیکاتور میانگین متحرک صادر گشتهاند به راحتی Fail شدهاند. پس هنگام استفاده از سیگنالهای تولیدی توسط اسیلاتورها حتما نیم نگاهی نیز به روند جاری در بازار داشته باشید.
این یک قاعده کلی در تحلیل تکنیکال است که «سیگنالهایی که برخلاف جهت روند باشند اغلب Fail میشوند». اسیلاتورها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در استفاده از سیگنالهای خلاف جهت روند آنها باید احتیاط کرد. درواقع اسیلاتورها بهترین سیگنالهای خود را اغلب در بازارهای رنج و نوسانی تولید میکنند و جذابترین کاربرد آنها جهت استفاده در بازارهای سینوسی است.
برخی از رایجترین اسیلاتورها که اغلب مورد استفاده معاملهگران قرار میگیرند عبارتند از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)، مکدی(MACD)، استوکاستیک، مومنتوم، ATR، CCI، RVI و … . هرچقدر که اسیلاتورها را در تایمفریمهای بالاتر استفاده نموده ویا از دوره تناوب بزرگتری برای آنها استفاده کنید، معمولا تعداد سیگنالهای صادره توسط آنها کمتر خواهد شد ولی درعوض میزان خطای این سیگنالها نیز کمتر میشود. سعی کنید از اسیلاتورها به تنهایی استفاده نکنید بلکه در سیستم معاملاتی خودتان از یک اندیکاتور روندنما (مانند میانگین متحرک) در کنار اسیلاتور استفاده کنید تا بتوانید صحت و اعتبار سیگنالهای تولیدی توسط اسیلاتور را با اندیکاتور روندنما ارزیابی نمایید.
- اندیکاتورهای حجمی [22] : اندیکاتورهای حجمی ساخته شدهاند تا میزان تزریق نقدینگی به درون بازار ویا میزان خروج پول از درون بازار را اندازهگیری نمایند. یکی از مهمترین دغدغههای همیشگی معاملهگران این است که بتوانند بدون برخورداری از رانت اطلاعاتی و بدون دسترسی به اطلاعات پنهانی، از نحوه جریان پول هوشمند [23] درون بازار مطلع بشوند. اندیکاتورهای حجمی تلاش میکنند تا نقاط ورود اندیکاتور سار با استفاده از محاسبات و اندازهگیریهایی که برروی حجم معاملات انجام میدهند نسبت به چگونگی ورود و خروج اسمارت مانی به درون بازار آگاهی یابند و معاملهگر را قادر به موجسواری بر روی جریان نقدینگی نمایند.
یک تحلیلگر تکنیکال برای آگاهی از همه آنچه که در پشت پرده بازار در حال وقوع است صرفا به سه فاکتور «قیمت»، «زمان» و «حجم معاملات» احتیاج دارد. فرض بر این است که تحلیلگر تکنیکال میتواند کلیه محاسبات و اندازهگیریهای لازم را صرفا با اتکا به همین سه متغیر اصلی انجام بدهد. نمودارها و اندیکاتورهای موردنیاز را رسم نموده و کلیه پیشبینیها و تصمیمگیریهای لازم را جهت ورود و خروج موفق، انجام دهد.2
تاکنون درخصوص رکنهای اول و دوم بازار (یعنی قیمت و زمان) مفصلا صحبت کردهایم، در مورد رکن سوم (یعنی حجم معاملات) نیز برخی نکات را به صورت پراکنده ارایه کردیم. به عنوان مثال در مبحث سطوح حمایت و مقاومت گفتیم که به هنگام شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت، افزایش حجم معاملات میتواند متضمن شکست معتبر باشد. ویا در مبحث پترنهای تکنیکال گفتیم که هنگام تشکیل الگوهای بازگشتی (مانند الگوهای سقف دوقلو و سروشانه و غیره) بر روی پیوتهای اصلی این الگوها شاهد کاهش حجم معاملاتی – به عنوان نشانه ای مبنی بر به پایان رسیدن عمر روند- خواهیم بود.
یکی از رفتارهای مهم بازار به این صورت است که هرگاه قیمت همسوی با روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات در بازار نیز افزایش خواهد یافت. و برعکس، هرگاه قیمت وارد فاز اصلاحی گشته و برخلاف جهت روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات نیز رو به کاهش خواهد نهاد. اگر از یک بورسباز قدیمی بپرسید حتما با این قاعده تجربی آشنا خواهد بود که «بازار بورس برای مثبت شدن نیاز به افزایش حجم معاملاتی دارد». بدون تزریق نقدینگی به درون بازار و بدون افزایش ارزش معاملات روزانه هرگز نمیتوانیم شاهد رشد پایدار و باثبات قیمتها در بورس باشیم. وبالعکس، اگر جریان نقدینگی در بازار بورس کاهش یافته و ارزش معاملات کم بشود، منجر به رکود بازار سرمایه و نزول قیمتها خواهد شد. به عبارت بهتر، بازار بورس همچون یک بادکنک میماند که هرگاه پول به درون این بادکنک دمیده شود موجب انبساط بادکنک و افزایش سطح قیمتها میگردد، و خروج نقدینگی از درون بادکنک موجب کوچکتر شدن آن و نزول قیمتها میشود. در نمودار زیر میتوانید افزایش حجم معاملات روزانه را که موجب اتمام روند نزولی شاخص کل بورس ایران و آغاز روند صعودی گشته است ملاحظه نمایید. جهت مشاهده بهتر حجم معاملات از اندیکاتور Volume استفاده کردهایم. این اندیکاتور حجم معاملات در هر کندل را به صورت یک نمودار میلهای در پنجرهای جداگانه رسم میکند با این تفاوت که هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی افزایش پیدا کرده باشد آن را به رنگ سبز نمایش میدهد و هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی کمتر شده باشد آن را به رنگ قرمز نمایش خواهد داد.
این قاعده در بازارهای دوطرفه، مانند بازار فارکس یا بازار بورس بین الملل، حتی در روندهای نزولی نیز صادق است یعنی در یک روند نزولی بلندمدت هربار که قیمت در کوتاهمدت نیز شروع به نزول نماید با افزایش حجم معاملاتی همراه خواهد شد. به عنوان مثال در تصویر زیر میتوانید قیمت جهانی نفت را مشاهده کنید که با هربار از دست دادن یک کف حمایتی، بلافاصله با افزایش حجم معاملاتی مواجه گشته است. این افزایش حجم به دلیل باز کردن پوزیشنهای فروش فراوان توسط معاملهگران Seller بوده که امیدوار به کسب سود از نزول قیمت بودهاند.
یک ابهام رایج در میان نوآموزان این است که چگونه میتوانیم ورود پول هوشمند به درون بازار را تشخیص داده و تفاوت آن را با خروج پول هوشمند از بازار متوجه بشویم؟ به عنوان مثال فرض کنید حجم معاملات برای یک سهم دلخواه در یک روز خاص شدیدا افزایش پیدا کرده و چند برابر متوسط حجم همیشگیاش بشود. به عنوان مثال در تصویر زیر، وضعیت معاملات روزانه برای سهام شرکت سرمایهگذاری ملت را مشاهده میکنید. در حالی که متوسط حجم روزانه برای این سهم صرفا 3 میلیون سهم بوده است اما حجم معاملات امروز بطور ناگهانی به 12 میلیون سهم افزایش پیدا کرده است. این کاملا واضح است که یک اتفاق مهم برای سهم رخ داده است اما سوال اصلی این است که از کجا میتوانیم متوجه شویم که آیا شاهد ورود پول هوشمند به درون سهم هستیم یا این که بازیگران اصلی در حال خروج از آن بودهاند؟!
برای پاسخ این سوال مهم میتوانید به سه روش زیر عمل کنید:
نخست این که قدرت خریداران را با فروشندگان مقایسه نمایید و هر کدام را که از قدرت بیشتری برخوردارند، برنده نهایی این زورآزمایی درنظر بگیرید. به این منظور باید «سرانه خرید» را برای خریداران حقیقی محاسبه نموده و آن را با «سرانه فروش» برای فروشندگان حقیقی مقایسه نمایید. جهت پیدا کردن سرانه خرید حقیقی کافیست «ارزش معاملات روزانه» را بر «تعداد خریداران حقیقی» تقسیم کنید (و البته یادتان باشد که صرفا بخش حقیقی از معاملات را در ارزش روزانه لحاظ کنید) به همین ترتیب میتوانید سرانه فروش را برای فروشندگان حقیقی بدست آورید. در نقاط ورود اندیکاتور سار مثال فوق جهت سهولت محاسبات، عمدا نمونهای را انتخاب کردهایم که درصد معاملات حقوقی برای آن ناچیز بوده و به راحتی قابل حذف از محاسبات باشد. مشخص میشود که هر خریدار حقیقی بطور متوسط مبلغ 4.1 میلیون تومان خرید داشته است، در حالی که هر فروشنده حقیقی بطور متوسط 2.7 میلیون تومان از سهام خود را فروخته است. بنابراین افراد ثروتمندتر که از قدرت مالی بیشتری برخوردار بودهاند، در سمت خریداران قرار داشتهاند، نه فروشندگان! و به همین راحتی مشخص شد که جهت جریان پول هوشمند به درون شرکت بوده است.
روش دوم این است نقاط ورود اندیکاتور سار که قیمت «آخرین معامله» را با «قیمت پایانی» مقایسه کنید. میدانید که قیمت پایانی در بورس ایران صرفا یک متوسط آماری است که توسط سازمان بورس محاسبه گشته و در اختیار سهامداران قرار داده میشود. شما میتوانید از مقایسه «آخرین قیمت» با «قیمت پایانی» به نحوه ورود یا نقاط ورود اندیکاتور سار خروج نقدینگی پی ببرید. به این صورت که اگر قیمت آخرین معامله بمقدار قابل توجهی از قیمت پایانی بالاتر باشد، یعنی شاهد ورود جریان نقدینگی به درون سهم بودهایم، و برعکس اگر قیمت آخرین معامله از قیمت پایانی به مقدار قابل توجهی کمتر باشد، یعنی شاهد خروج پول از سهم بودهایم. در مثال فوق ملاحظه کردید که قیمت آخرین معامله برابربا 4.9 درصد و قیمت پایانی برابربا 3.1 درصد بودهاند. به عبارت دیگر آخرین قیمت به اندازه 1.8 درصد از قیمت پایانی بیشتر بوده است. بنابراین نقدینگی به درون سهام وارد شده است.
دو روشی که اشاره کردیم جزو روشهای تجربی در بورس ایران – و اصطلاحا قواعد تابلوخوانی- محسوب میشوند. اما سومین روش که ذیلا اشاره خواهد شد یک روش کاملا نموداری و تکنیکال است که به لحاظ تئوریک میتوان از آن برای تشخیص نحوه ورود و خروج پول استفاده کرد. در این روش صرفا کافیست به رنگ بدنه کندل نگاه کنید. در صورتی که رنگ بدنه کندل سبز بوده و قیمت Close به مقدار قابل توجهی بالاتر از Open باشد، فرض را بر این میگذاریم که با ورود پول هوشمند به درون بازار مواجه بودهایم. ویا برعکس، نقاط ورود اندیکاتور سار اگر بدنه کندل به رنگ قرمز بوده و Close به میزان قابل توجهی پایینتر از Open باشد، یعنی با خروج نقدینگی از بازار مواجه بودهایم. به عنوان مثال در تصویر فوق از مقایسه اولین و آخرین قیمتهای روزانه – یعنی 695 و 728 ریال- به سادگی مشخص میشود که رنگ بدنه کندل سبز بوده و جریان نقدینگی به درون سهم جاری گشته است.
تا اینجا بررسی اجمالی بر روی مهمترین صفات و ویژگیهای اندیکاتورها انجام دادیم. از این به بعد میخواهیم برخی از مهمترین اندیکاتورها را یک به یک معرفی نموده و مورد بحث و بررسی دقیق قرار دهیم. در جدول زیر فهرست مختصری از اسامی اندیکاتورهایی که تا اینجا معرفی شد را ملاحظه میفرمایید. این فهرست جهت به خاطرسپاری آسانتر نحوه کار هریک از این اندیکاتورها ارایه کردهایم.
اندیکاتورهای تکنیکال پیشرو و پسرو
اندیکاتورهای پسرو (Lagging indicators)، اندیکاتورهایی هستند که از دادههای قدیمی برای ارائه سیگنال ورود و خروج استفاده میکنند در حالیکه اندیکاتورهای پیشرو (Leading indicators) نشانههایی از حرکت قیمت در آینده را، در اختیار سرمایهگذاران و معاملهگران قرار میدهند. اما سوالی که ذهن بسیاری از معاملهگران را به خود جلب میکند این است که از کدام اندیکاتورها باید استفاده کرد و شاید این سوال پرسیده شود که کدامیک بهتر است!؟ پاسخ به این سوال جز با درک تفاوت، مزایا، معایب و محدودیتهای هرکدام از این اندیکاتورها امکانپذیر نیست.
چه تفاوتی میان اندیکاتورهای پیشرو و پسرو وجود دارد؟
اندیکاتورهای پسرو (Lagging indicators)
همانطور که گفته شد اندیکاتورهای پسرو ابزاری هستند که پایه محاسبه آنها، دادههای قدیمی است. این بدان معنی است که معاملهگران قبل از دریافت سیگنال باید منتظر حرکت قیمت بمانند. این حرکت عموما به منظور تاییدیههای بیشتر و یا ثبات حرکت جدید است وهمین موضوع باعث میشود که معاملهگران مجبور شوند چند پیپ از حرکت ابتدایی را از دست بدهند.
اندیکاتورهای پیشرو (Leading indicators)
اندیکاتورهای پیشرو اندیکاتورهایی هستند که عموما زودتر از حرکت آتی قیمت به حرکت درمیآیند و تغییر جهت میدهند و میتوان برای پیشبینی حرکت بعدی قیمت از آنها استفاده کرد. این اندیکاتورها به معاملهگران اجازه میدهند که با توجه به الگوهای حرکتی پیشین، حرکت بعدی قیمت را حدس بزنند. نقطه ضعف این اندیکاتورها این است که قیمت ممکن است معاlلهگر را فریب داده و یا شاهد بریک اوت کاذب باشیم. معامله گران کمتجربه در صورت استفاده نادرست از این اندیکاتورها، عموما گرفتار حرکات سریع بازار میشوند و در سقفهای قیمتی خریدار و در کفهای قیمتی فروشنده میشوند.
از جمله اندیکاتورهای پیشروی متداول میتوان به فیبوناچی اصلاحی، کانالهای دانچین، سطوح مقاومت و حمایت و خطوط روند اشاره کرد.
در جدول زیر مزایا و معایب هر کدام از اندیکاتورهای تکنیکال آورده شده است:
مزایا
نقطه ورود مطلوب برای یک حرکت احتمالی را فراهم میکند.
معایب
پرایس اکشن همواره با توجه به پیشبینیها پیش نمیرود.
مثالهایی از تفاوت میان اندیکاتورهای پیشرو و پسرو
حال بیایید مثالهایی از نحوه کارکرد هرکدام از این اندیکاتورها بر روی یک نمودار مشاهده کنیم.
مثال اول:
در این مثال ما اندیکاتور مکدی را بر روی جفت ارز GBPUSD در تایم فریم ۵ دقیقه قرار دادیم. میبینید که حرکت اندیکاتور کاملا با حرکت قیمت هماهنگ است. معاملهگران از این حرکات برای گرفتن تاییدیه برای ورود یا خروج استفاده میکنند.
مثال دوم:
در این مثال همان جفت ارز و همان تایم فریم را مشاهده میکنیم. اما این بار اسیلاتور استوکاستیک را بر روی نمودار قرار دادهایم. این اندیکاتور هر زمان به محدوده زیر ۲۰ برسد، سیگنال صعودی و هر زمان به بالای ۸۰ برسد، سیگنال نزولی صادر میکند. در تصویر نوع سیگنالدهی و دقت این اندیکاتور را مشاهده میکنید.
مثال نقاط ورود اندیکاتور سار سوم:
در این مثال باز هم همان جفت ارز GBPUSD را در تایم فریم ۵ دقیقهای مشاهده میکنیم. با این حال، این بار میانگین متحرک ۱۴ دورهای را قرار دادهایم. هر زمان قیمت زیر این اندیکاتور برود، شاهد افت قیمت هستیم و هر زمان بالای آن برود، شاهد افزایش نقاط ورود اندیکاتور سار قیمت خواهیم بود. همانطور که میبینید، دریافت سیگنال با این اندیکاتور منوط به از دست دادن مقداری از پیپها است.
مثال چهارم:
باز هم همان نمودار و همان تایم فریم اما این بار یک اندیکاتور پیشرو را استفاده کردهایم. خطوطی که مشاهده میکنید، خطوط حمایت و مقاومتی است که معاملهگران با توجه به تجربه و آموزشهای خود رسم کردهاند. معاملهگران با استفاده از رسم این خطوط سعی میکنند حرکت آتی قیمت را حدس بزنند. با این حال همانطور که گفته شد، به راحتی نمیتوان تشخیص داد که آیا قیمت از این خطوط تبعیت میکند یا آنها را میشکند.
سیگنالهای متناقض در اندیکاتورهای پسرو
اگرچه اکثر اندیکاتورهای پسرو از حرکتهای پیشین قیمت استفاده میکنند. اما هنگام استفاده از آنها باید دقت کافی را به خرج بدهید. استفاده از چند سیگنال به صورت همزمان چندان کار عاقلانهای نیست چرا که این اندیکاتورها ممکن است سیگنالهای متناقض بدهند و معاملهگر را به شک بیندازند. نمودار زیر، جفت ارز EURUSD را نشان میدهد که در آن اندیکاتورهای پارابولیک سار (SAR)، مقاومت نسبی و استوکاستیک قرار داده شده است. همانطور که میبینید هر سه اندیکاتور در نقاط مختلف سیگنالهای مشابهی میدهند.
با این حال در نمودار زیر میبینید که همان اندیکاتورها در حال ارسال سیگنالهای متناقضی هستند.
پس توجه داشته باشید که صرفا استفاده کردن از چندین و چند اندیکاتور در نمودار شما را به یک معاملهگر موفق تبدیل نمیکند.
نتیجهگیری
نکتهای که در بحث اندیکاتورها چه پیشرو و چه پسرو باید به یاد داشتهباشید این است که هیچ اندیکاتوری را نمیتوان «بهترین اندیکاتور» قلمداد کرد. حتی اندیکاتورهای مختلف نیز بهتر از یکدیگر نیستند بلکه هر کدام از آنها در مواقع خاصی از حرکت بازار، عملکرد بهتری را از خود به نمایش میگذارد. یک معاملهگر خوب میتواند با یک اندیکاتور ساده به نتایج مطلوبی برسد اما یک معاملهگر بد با استفاده از پیچیدهترین اندیکاتورها نیز باز هم ضرر میکند. این بر عهده شما است که ابتدا درک درستی از چگونگی کارکرد اندیکاتورهای مختلف بدست آورید، سپس از آنها در جهت بهبود استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید.
توقف و معکوس سهموی (Parabolic SAR)
اندیکاتور پارابولیک سار یک شاخص تشخیص روند محبوب است که توسط تکنسین معروف به نام Welles Wilder طراحی و ارائه شده است؛ این اندیکاتور که شاخص توقف پارابولیک و برگشت آن می باشد در بین معامله گران به یکی از اندیکاتورهای بسیار محبوب تبدیل شده است. معامله گران از اندیکاتور Parabolic Sar برای مشخص نمودن حرکت کوتاه مدت یک دارایی و سهم استفاده می کنند. این اندیکاتور می تواند دستور استاپ لاس را در زمان مناسب تعیین کند.
تاریخچه
اندیکاتور پارابولیک سار (به انگلیسی Parabolic SAR) توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) آمریکایی ابداع شد. وی متولد سال ۱۹۳۰ بوده و دارای مدرک مهندسی مکانیک میباشد. شهرت وایلدر بخاطر فعالیتهای گسترده در بازار املاک و مستغلات و تحلیل تکنیکال است. خلق اندیکاتورهای پرکاربرد و خارقالعاده دیگری نظیر میانگین محدوده واقعی (Average True Range)، میانگین حرکت جهتدار (Average Directional Index) و اندیکاتور شناخته شده RSI از دیگر دستاوردهای او است.
همانطور که احتمالا میدانید، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که با استفاده از یک سری فرمولها، سعی در تعیین روندها و یا پیشبینی آینده قیمت دارند. پارابولیک سار نیز یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد بازارهای مالی دنیاست. این اندیکاتور در مجموعه اندیکاتورهای تأییدکننده و تأخیری قرار میگیرد. نمای کلی این اندیکاتور به صورت نقطهچینهایی است که در بالا یا پایین نمودار قیمتی قرار دارند. از این اندیکاتور بیشتر برای تأیید صعودی یا نزولی بودن روند استفاده میشود.
Parabolic در انگلیسی به معنای سهمیشکل بودن و SAR نیز مخفف Stop And Reversal است. لذا در فارسی به این اندیکاتور، “توقف و بازگشت سهموی” نیز میگویند.
در تصویر زیر شمای کلی اندیکاتور Parabolic SAR را مشاهده میکنید.
نصب و راه اندازی
اندیکاتور پارابولیک سار به صورت پیش فرض در نرم افزار متاتریدر وجود دارد.
اگر نمی دانید چگونه فایلی را به متاتریدر اضافه کنید می توانید آن را در دسته بندی آموزش متاتریدر پیدا کنید.
اجزای تشکیل دهنده
- Step: مقدار پیش فرض ۰/۰۲ است و برای بالا بردن حساسیت اندیکاتور می توان این عدد را کوچکتر کرد که با این عمل نقطه چین ها به همدیگر نزدیکتر می شود. برای کاهش میزان حساسیت می توانید عددی بزرگتر وارد کنید و در نتیجه نقطه چین ها از همدیگر فاصله می گیرند.
- Maximum: مقدار پیش فرض ۰/۲ است. آخرین ضریب شتابی است که اندیکاتور در طی یکروند میتواند بر مبنای آن محاسبه شود. بعبارتی دیگر بر میزان حساسیت در قیمت step می افزاید.
فرمول محاسبه
(P(t :ارزش فعلی اندیکاتور
(P(t-1 : ارزش اندیکاتور در دوره های قبل
AF : عامل شتاب، به طور کلی افزایش با گام 0.02 در فاصله [0.02، 0.2]
(EP(t-1 :حداقل/ حداکثر قیمت در دوره های قبلی
سیگنال گیری
- قرار گرفتن زیر نمودار قیمت،اندیکاتور روند صعودی را تأیید می کند.
- قرار گرفتن بالای نمودار قیمت،اندیکاتور روند نزولی را تأیید می کند.
۲- مشخص کردن نقاط بستن یا حد ضرر پوزیشن ها (موقعیت ها)
- اگر قیمت زیر اندیکاتور در روند صعودی قرار گیرد تأیید به بستن پوزیشن های خرید است.
- اگر قیمت بالای اندیکاتور در روند نزولی قرار گیرد تأیید به بستن پوزیشن های فروش است.
اهمیت سیگنال با استفاده از عامل شتاب تعیین می شود. هر زمانی که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت قبلی باشد در یک روند صعودی، و پایین تر از قیمت قبلی باشد در یک روند نزولی، عامل شتاب افزایش می یابد. اعتقاد بر این است که اندیکاتور قابل اعتماد است، زمانی که قیمت و حرکت اندیکاتور موازی باشند، کمتر قابل اعتماد است اگر آنها همگرا باشند.
اگر روند جدید سهم تایید نمی شود با استفاده از این اندیکاتور پارابولیک سار، می توان تغییر مسیر روند را شناسایی کرد و نیز با استفاده از اندیکاتور پارابولیکسار می توان حد ضرر را مشخص نمود.
۳- حمایت و مقاومت دینامیک
یکی دیگر از کاربردهایی که میتوان از این اندیکاتور به دست آورد، استفاده از آن به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت است. همانند میانگینهای متحرک یا باندهای بولینگر که قبلتر در مورد آنها توضیح داده شد، پارابولیک سار نیز میتواند به خوبی این نقش را ایفا کند.
- اگر نقاط اندیکاتور Parabolic SAR در بالای کندلها قرار گیرند، اندیکاتور نقش مقاومت را ایفا میکند.
- و بالعکس آن اگر نقاط اندیکاتور در پایین کندلها باشند، Parabolic SAR نقش حمایتی خواهد داشت.
۴- سیگنال بازگشت با همگرایی
پایین یا بالا قرار گرفتن اندیکاتور پارابولیک سار نسبت به کندلها، همیشه به معنای حمایت یا مقاومت بودن آن نیست. در برخی از موارد که اندیکاتور و قیمت به سمت یکدیگر حرکت کرده و اصطلاحا همگرا میشوند، این همگرایی نشانهای از بازگشت روند و احتمال شکسته شدن اندیکاتور را نمایش میدهد. تصویر بعدی به وضوح همگرا شدن قیمت و اندیکاتور و به نوعی خطای اندیکاتور پارابولیکسار را نمایش میدهد.
یکی دیگر از کاربردهای اندیکاتور پارابولیکسار استفاده از آن نقاط ورود اندیکاتور سار برای مشخص کردن حد ضرر است. حد ضرر را میتوان با استفاده از ابزارهای تکنیکالی دیگر مثل سطوح حمایت و مقاومت، سطوح فیبوناچی و … تعیین کرد. اما یکی از سادهترین روشهای آن استفاده کردن از اندیکاتور پارابولیکسار میباشد. به این صورت که هنگام تشخیص روند صعودی و ورود به معامله، سطح قیمتی معادل با محل قرار گرفتن نقطه متناظر با کندل ورود به معامله، برابر با حد ضرر شما خواهد بود. در صورتی که پس از ورود به موقعیت معاملاتی قیمت به این سطح برسد حد ضرر شما فعال شده است.
در تصویر بعد مشاهده میکنید که قیمت ورود در محدوده 132.144 قرار داشته و حد ضرر با توجه به نقطه مشخص شده روی اندیکاتور 131.430 خواهد بود. توجه کنید که محاسبه حد سود و به تبع آن نسبت حد ضرر به حد سود باید با توجه به سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال صورت گیرد.
۵- ترکیب اندیکاتور پارابولیک سار و اندیکاتور MACD
بارها گفتهایم که یک معاملهگر باید همواره از ترکیب ابزارهای مختلف برای اطمینان از سیگنالها استفاده کند. یکی از ابزارهای تکمیلکننده اندیکاتور پارابولیکسار نیز اندیکاتور مکدی است. نحوه استفاده همزمان از این دو اندیکاتور به این صورت است که :
دیدگاه شما