شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت میگذرانید.
کارگاه تحلیل سهام
در زمینه معامله گری هیچ تحقیقی ثابت نکرده است که افراد با تحصیلات و یا هوش بالاتر،معامله گران موفق تری هستند
واقعیت این است که افراد موفق عادتهای بهتری در معامله گری دارند.معامله گری نیاز به یک دیسیپلین و یک استایل و عادت
همیشگی دارد.
توضیحات
بگذارید تا یک تعریف ساده از عادت برای شما بیان کنیم: عادت یک برنامه و جریان عادی رفتار است که به طور منظم تکرار می شود
و به صورتی نا آگاه جریان می یابد. عادت ها بر اثر تکرار منظم و پایدار به وجود می آیند. عادت ها بعد از شکل گیری به رفتارهایی تبدیل
می شوند بدون اینکه قبلش به آن فکر کرده یا برنامه ریزی کرده باشیم. مثل نفس کشیدن، مثل دویدن.
شما باید معامله گری را عادت کنید مثل رانندگی. رانندگی یک عادت است و ربطی به علم و دانش هم ندارد. معامله گری مثل یک رژیم غذایی برای
لاغر شدن است، شما باید روش و سبک زندگی خودتان را عوض کنید تا بتوانید رژیم خود را بصورت همیشگی حفظ کنید. باید اول اراده کنید
و بعد اراده را در مسیر حرکت به شکل یک عادت در آورید.
به قول ارسطو انسان چیزی نیست جز عادت های او.
توضیحات
در معامله گری هدف مسیر است این مسیر است که می تواند به عادت های شما بهبود دهد این مسیر است که همیشه برای شما آموزش های جدید و درس های تازه دارد.
۹ راز درباره ذهنیت معاملهگری که قبل از شروع ترید باید بدانید
اکثر معاملهگرها اهمیت روانشناسی معاملهگری را درک نمیکنند تا جایی که به دفعات سیستم معاملاتی خود را عوض میکنند و از زیانهای مداوم ناامید شده و مجبور میشوند به امتحان کردن سیستمهای دیگر روی بیاروند. این همان زمانی است که آنها پی میبرند روانشناسی معاملهگری کلید واقعی موفقیت در تریدینگ است یا اینکه بهطور کامل از تریدینگ دست میکشند.
بنابراین، اگر میخواهید مقداری در وقت باارزش خود صرفهجویی کرده و البته به سردرد هم دچار نشوید، بهتر است این ۹ نکته را در خصوص روانشناسی معاملهگری با دقت به کار بگیرید. این نکات مهم توسط هیو کیمورا (Hugh kimura)، تحلیلگر برجسته بازار فارکس برای وبسایت تریدینگ هیروز نوشته شده است.
۱) تمرکز بر روی نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
شکستها را قبول کنید
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکستخورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.
ابتدا از خودتان بپرسید که نسبت به معاملات شکستخورده خود چه احساسی دارید. آیا مانند طاعون از آنها دوری میکنید؟ آیا بهشدت عصبانی میشوید؟ یا هر هفته با بررسی مجدد سعی میکنید نکاتی را از این شکستها یاد بگیرید؟
آیا از نظر روانشناسی، شکست خوردن در یک معامله را به خودتان نسبت میدهید؟ آیا دلیل این احساس، به خطر انداختن مقدار زیادی پول است؟ یا اینکه احساس میکنید هوش و ذکاوتتان تحقیر شده است؟
باید بدانید که وضعیت شما تنها زمانی بهبود مییابد که با شکستهای خود در معاملهگری روبهرو شده و از آنها درس بگیرید.
چه کسی میداند، شاید شما بیدلیل خودتان را مقصر تمام اتفاقات میدانید. ممکن است معاملاتی که در آنها شکست خوردهاید، معاملات باکیفیتی باشند که برحسب اتفاق به شکست منتهی شدهاند.
۲) از خود بپرسید که چرا به معاملهگری مشغول هستید
افراد زیادی با انگیزه کسب درآمدِ سریع به این کار روی میآورند. اما همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شدهاید، تریدینگ نمیتواند به این صورت انجام شود.
بنابراین، از خودتان بپرسید که واقعا چرا جذب تریدینگ شدهاید؟ برای مثال ممکن است برای برخی افراد، روانشناسی لازم برای موفقیت در معاملهگری یا خلاقیتی که برای ایجاد و توسعه استراتژیهای جدید تریدینگ موردنیاز است، جذابیت زیادی داشته باشند.
اگر فکر میکنید با تریدینگ یکشبه سود مالی سرشاری نصیبتان میشود، باید بدانید که احتمالاً با غافلگیریهای بزرگی روبهرو خواهید شد؛ چرا که تریدینگ میتواند یک مسیر نسبتاً طولانی باشد. فقط در صورتی که دلیلی برای ادامه دادن داشته باشید، از انجام این کار دلسرد نخواهید شد.
بنابراین، با خودتان صادق باشید. واقعا چرا معاملهگری میکنید؟ چرا میخواهید به یک تریدر موفق تبدیل شوید؟ اگر دلایل واضحی دارید، چرایی آن دلایل را هم بررسی کنید تا در نهایت انگیزه اصلی خود را شناسایی کنید.
۳) بررسی تأثیر اطرافیان بر روی معاملات شما
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی میگوید:
شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت میگذرانید.
بنابراین، یک دقیقه وقت بگذارید و ببینید افرادی که بیشتر از بقیه با آنها در ارتباط هستید، چه شخصیتهایی دارند. البته آنها لزوما نباید تریدر باشند؛ اما بهتر است همیشه با افرادی که احساس خوشبختی میکنند و یا در حرفه خود احساس موفقیت دارند، وقت بگذرانید. این افراد معمولا دیگران را هم برای رسیدن به موفقیت تشویق میکنند. اگر شما با افراد شاد و موفق وقت بگذرانید، به احتمال زیاد شما هم دیر یا زود میتوانید یکی از همین افراد باشید.
قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم؛ اما برخی افراد خودشان انتخاب میکنند همیشه غر بزنند و نقش قربانی را ایفا کنند و البته این حق را هم دارند. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد؛ اما آنها از این انتخاب خود نتایجی هم به دست میآورند؛ اما ازآنجاکه شما این مقاله را برای مطالعه انتخاب کردهاید، احتمالا قصد دارید کنترل زندگیتان را به دست گرفته و صرفا نقش یک آدم شاکی را بازی نکنید!
بنابراین، به افرادی که بیشتر از سایرین با آنها در ارتباط هستید، بهدقت نگاه کنید. اگر آنها در دسته افرادی که معمولا تحسین میکنید قرار ندارند، احتمالا باید بهدنبال دوستان جدیدی باشید. دقت کنید که لازم نیست روابط خود را با این افراد کاملا قطع کنید؛ اما احتمالا باید وقت کمتری را با آنها بگذرانید.
به نظر میرسد این طرز فکر کمی خشک و وسواسگونه باشد؛ اما باور کنید این موضوع به رشد شما کمک خواهد کرد. اگر تاکنون از زندگی خود رضایت نداشتهاید، باید تغییراتی را در آن ایجاد کنید.
۴) آیا میتوانید خودتان را فردی موفق تصور کنید؟
شاید فکر کنید که همه افراد میتوانند موفقیت خود را متصور شوند. باید بدانید که اینطور نیست. اگر شما خودتان را موفق میبینید، فرد خوششانسی هستید! بسیاری از افراد حتی در تجسم موفقیت هم دچار مشکل هستند.
زمانی که شما نمیتوانید خود را بهعنوان یک فرد موفق تصور کنید، احتمالا یک عقیده اشتباه در اعماق ذهن شما وجود دارد که از داشتن چنین تصوری جلوگیری میکند. این موانع بهعلت مشکلات و آسیبهای روحی ایجاد میشوند.
احتمالا در گذشته دور یا نزدیک اتفاقی برایتان افتاده که باعث شکلگرفتن این باور محدودکننده شده است. تعداد این اتفاقات بسیار زیاد بوده و از حوصله این مطلب خارج است.
۵) به توانایی خود اعتماد کنید
گاهی اوقات ممکن است یک تریدر سود بسیار کمی کسب کند. اما ناامید نشوید، خوب است بدانید که مدیران سرمایهگذاری که سالیانه میلیونها دلار درآمد دارند، درصد سود شگفتانگیزی ندارند.
بنابراین، از مقصر جلوه دادن خودتان دست بردارید. بله، اگر شما با یک سرمایه ۵٬۰۰۰دلاری در حال ترید باشید و ۳ درصد سود کنید، احتمالا راه به جایی نخواهید برد؛ اما باید قبول کنید که هر کاری با گامهای کوچک آغاز میشود.
بیش از ۹۰ درصد از تریدرها ضررهای زیادی را متحمل شده و سرمایه خود را از این کار خارج میکنند. بنابراین، اگر شما روندی سودده را سپری میکنید، حتی اگر این سود کم باشد، فقط باید بر روی ارتقای مهارتهایتان تمرکز کنید.
در بیشتر فرهنگهای دنیا، به ما اینگونه آموزش داده میشود که قدرت و اختیار تصمیمگیری خود را کنار بگذاریم. به ما یاد میدهند تا پزشکان، اساتید، رهبران مذهبی و هر کسی را که به نوعی صاحب یک مقام است، هیچگاه زیر سؤال نبریم. اما این روزها میدانیم که این افراد فقط بخشی از مشکلات و راهحلها را میبینند.
افرادی مثل من و شما هم این توانایی و اختیار را داریم که مسائل را بهتنهایی تشخیص دهیم. اگرچه مشاوره با افراد متخصص بهعلت دانش و تجربه بالای آنها بهخصوص در برخی حوزهها، اغلب اوقات سودمند خواهد بود، اما ما باید بهصورت مستقل فکر کنیم و تصمیم نهایی را خود برای زندگی بگیریم.
این موضوع در خصوص تریدینگ نیز قابل بسط است؛ نباید با کمرنگ کردن نتایجی که به دست میآورید، توانایی خود را زیر سؤال ببرید.
اگر به هر دلیل سال گذشته فعالیت شما سودده نبوده است، آیا این امکان وجود ندارد که امسال به سود مناسبی برسید؟ البته که این امکان وجود دارد.
۶) نگرش منفی خود را درک کنید
اکثر مردم در جهان یک نوع نگرش منفی دارند. پیش از هر چیزی، ابتدا به این فکر میکنند که چه مشکلاتی ممکن است به وجود آید. البته خوب است بدانید که این رفتار کاملا طبیعی است.
در زمانهای گذشته، بشر بهطور مکرر تلاش میکرد تا در برابر بلایای طبیعی، حمله حیوانات وحشی یا مهاجمانی از سایر قبایل، از خود دفاع کند. در آن زمان، موارد زیادی برای نگرانبودن وجود داشت.
جامعه مدرن امروزی ما را در برابر بسیاری از این خطرها ایمن کرده است؛ اما این تمایل که پیش از هر چیزی ابتدا به خطرات احتمالی بیندیشیم، هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد.
بنابراین، هنگامی که وارد معاملهگری میشویم، شروع به گفتن حرفهای منفی مانند موارد زیر میکنیم:
- این معامله احتمالا به نتیجه نمیرسد.
- سودم را همین حالا برمیدارم؛ چون ممکن است معامله در آینده به ضرر من باشد.
- فکر میکنم که حد ضررم در کنترل کارگزارم است.
- سیستم تریدینگ بهطور کلی کلاهبرداری است.
- پیش از شروع تریدینگ باید آموزش بیشتری ببینم.
- و …
این طرز فکر با اینکه طبیعی است؛ اما در عین حال دلیلِ شکستخوردن بسیاری از تریدرها نیز به حساب میآید.
اولین قدم کسب آگاهی است. باید ببینید بهطور طبیعی به نتایج منفی فکر میکنید یا عادت های معامله گری نتایج مثبت؟ اگر بهطور طبیعی منفی فکر میکنید، باید از خودتان بپرسید چرا؟ آیا دلیل مشخصی وجود دارد؟ آیا میتوانید برای رفع این مشکل کاری انجام دهید؟
البته مثبت بودن بیش از حد نیز اگرچه بهتر از منفیگرایی است؛ اما گاهی میتواند مضر باشد. از خودتان بپرسید آیا به اندازهای خوشبین هستید که ممکن است این خوشبینی قضاوت شما را تحتتأثیر قرار دهد؟
شما احتمالا نمیتوانید فورا به سؤالات پاسخ دهید؛ اما اگر آگاهی خود را حفظ کرده و به این مسائل فکر کنید، جوابها کمکم ظاهر میشوند.
۷) عادت و فرایند مهمتر از سیستمهای معاملهگری است
تریدرهای تازهکار فکر میکنند استراتژی معاملهگری بهتنهایی آنها را ثروتمند میکند. البته این فرض کاملا طبیعی است. استراتژیهای ترید بهطور فریبندهای ساده به نظر میرسند. فقط چند قانون را رعایت کن و میلیاردر شو! روی کاغذ که این موضوع صادق است.
اما واقعا مفاهیم بیشتری وجود دارند که باید به آنها دقت کرد. موارد مهمتری که باید به آنها توجه داشت، عادات و فرایندهای شما برای معاملهگری هستند.
زمانی که یک عادت را پرورش میدهید، در واقع بهطور منظم و پیوسته در حال انجام این کارها هستید:
- آزمایش استراتژیهای معاملهگری
- بررسی تریدها در برنامه تریدینگ
- کسب آموزش بیشتر
البته پرورش دادن یک عادت کار سادهای نیست؛ اما یکی از نیازمندیهای مهم برای موفقیت است. در این زمینه، میتوانید با مطالعه کتاب «قدرت عادت» (Power of Habit)، عادات مثبت را در خود پرورش دهید. در این کتاب میتوانید فرایند گامبهگام پرورش یک عادت مثبت و یا خلاص شدن از یک عادت منفی را مشاهده کنید.
حالا که صحبت از فرایند شد، خوب است بدانید که داشتن یک فرایند مشخص برای بهبود تریدینگ به شما کمک میکند تا:
- دقیقا بفهمید کدام بخش از تریدینگ شما مشکل دارد.
- پیش از اینکه سرمایه واقعیتان را در معرض ریسک قرار دهید، یک استراتژی را بهصورت کامل تست کنید.
- کارکرد عادت های معامله گری نادرست روانشناسی یا استراتژی تریدینگ خود را تشخیص دهید.
وقتی میخواهید فرایندها را شکل دهید، بهتر است جریان کاری خود را بر روی یک برگ کاغذ رسم کنید. ایجاد یک فلوچارت میتواند به درک بهتر نحوه مدیریت هر کدام از گامها در معاملهگری کمک کند.
یک نقشه راه مجزا برای تستها، تریدینگ زنده و ژورنالی ایجاد کنید و یا همه آنها را در یک فلوچارت قرار دهید. میتوانید موارد زیر را در نقشه راه خود وارد کنید:
- تعیین زمان برای ژورنال کردن تریدها
- یادآوری برای بررسی قوانین تریدینگ خود، پیش از ورود به یک ترید
- ارائه تعریف دقیق از یک بَکتست موفق
- تعیین مدتزمان گرفتن بکتست، قبل از آغاز معامله اصلی
۸) اشتیاق واقعی شما برای ترید چیست؟
آیا برای موفقیت باید نسبت به تریدینگ اشتیاق داشته باشید؟ جواب این سؤال به اعتقاد برخی افراد، بله است. اما از سوی دیگر، حتی اگر نسبت به معاملهگری اشتیاقی نداشته باشید، میتوانید از سایر انگیزههای خود برای کسب موفقیت در معاملهگری کمک بگیرید.
برای مثال، فرض کنیم شما در مورد پاکسازی تمامی پلاستیکهای انباشتهشده در محیط زیست اشتیاق داشته باشید. طبیعتا از جمع کردن زبالههای پلاستیکی نمیتوانید پول زیادی بهدست آورید! اما اگر تریدینگ را یاد بگیرید و از آن بهعنوان کار اصلی خود کسب درآمد کنید، با استفاده از این درآمد میتوانید فعالیت بهتر و مؤثرتری برای پاکسازی محیط زیست انجام دهید. حداقل، شما میتوانید در تأمین بخشی از هزینههای سازمانهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، کمک کنید.
انگیزه و اشتیاق از مهمترین مسائل در معاملهگری است
در هر صورت، شور و شوق واقعی به شما کمک میکند تا از تریدینگ دلسرد نشوید. یادگیری معاملهگری آسان نیست و شما باید دلایل خوبی برای ادامهدادن داشته باشید.
۹) استرسهای غیرضروری را در معاملهگری کنار بگذارید
بسیاری از افراد بهدلیل نفرت از شغل فعلی خود و یا به دست آوردن پول در کوتاهترین زمان، به معاملهگری روی میآورند. بنابراین، این دسته از افراد وقتی از شغل اصلی خود استعفا میدهند، تحت فشار قرار میگیرند. عدهای دیگر نیز فکر میکنند باید ظرف تنها ۶ ماه، ۱۰۰ دلاری خود را به یک سرمایه ۵۰۰هزار دلاری تبدیل کنند! تمام اینها باعث وارد آمدن فشار مضاعف به فرد میشود.
مشاغلی وجود دارند که با یک برنامهریزی مشخص، میتوانید در مدتزمان منطقی و قابل پیشبینی، کسب درآمد کنید. تریدینگ یکی از این مشاغل نیست!
موفقیت در تریدینگ به داشتن یک ذهنیت درست بستگی دارد؛ ذهنیتی که اکثر ما با آن متولد نشدهایم.
بنابراین، وقتی شغل اصلی خود را ترک میکنید و یا قصد دارید با یک سرمایه بسیار کم، درآمدهای بالا به دست آورید، در حال فشار آوردن به خود هستید. این موضوع میتواند به افزایش شدت جنبههای منفی روانشناسی ذاتی شما منتهی شود.
اگر از شغل فعلی خود متنفر هستید، بهدنبال تغییر شغل باشید. مشاغلی را در نظر بگیرید که به سرمایهگذاری ذهنی یا زمانی زیادی نیاز نداشته باشند. با این کار، فشار از روی شما برداشته شده و میتوانید در تریدینگ سریعتر پیشرفت کنید.
جمعبندی
این ۹ راز در خصوص روانشناسی معاملهگری بسیار مهم هستند. بخشی از آنها مربوط به تجربه و بخشی دیگر نیز به اشتباهات تریدرها ارتباط پیدا میکند. آگاهی داشتن نسبت به این ۹ راز میتواند در موفقیتآمیز بودن معاملهگری به شما کمک کند. به یاد داشته باشید، سیستمهای تریدینگ نباید بهعنوان شغل اصلی انتخاب شوند. به معاملهگری بهعنوان شغل دوم نگاه کنید؛ شغل دومی که میتواند درآمد اصلی عادت های معامله گری شما باشد.
۵ نکته که قبل از شروع ترید و معامله باید بدانید
بسیاری از مردم وقتی وارد دنیای ترید و معاملهگری میشوند، تقریبا هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارند. از این گذشته، فشار دادن دکمه ماوس و باز کردن یک معامله خرید یا فروش کار بسیار سختی است. ممکن است آسانی تجارت در عصر دیجیتال باعث شود روند معاملات بسیار ساده به نظر برسد، اما در بازارهای مالی همه چیز وجود دارد، جز سادگی!
باتجربه بودن در بازارهای مالی، همکاری با موسسات و سازمانهای مالی مختلف، برخوردار بودن از ذکاوت لازم و حتی «باهوش» بودن به معنای عرفی آن، هیچکدام نخواهند توانست تضمینی برای موفقیت در معاملهگری باشند. شاید فکر کنید برای فردی با ویژگیهای ذکرشده، ترید کردن و سودگیری از بازار به آسانی آب خوردن خواهد بود. اما این تصور، اشتباه محض است!
ترید ، یکی از سختترین کارهایی است که در زندگی تجربه میکنید. چیزی که در عرف از آن به عنوان «هوش» یاد میشود، در بازار کارایی خاصی نخواهد داشت. ممکن است در همان روزهای ابتدایی بارها و بارها توسط بازار تحقیر شوید و روزهای فرسایشی و دردناکی را پشت سر بگذارید، اما بعد از چندین تجربه تلخ، نوری را از انتهای یک تونل تاریک و طولانی مشاهده کنید.
۱- معامله روزمره با هر روز ترید کردن فرق میکند
تقریبا تمام معاملهگران کهنهکار، به تازهواردها توصیه میکنند که ترید را به صورت معامله روزانه شروع نکنند. آنها ادعا میکنند که معاملات روزانه پرریسک هستند و برای ارزیابی وضعیت و تصمیمگیری سریع، به میزان مشخصی از تجربه و دانش نیاز است.
این استراتژی درست است، اما نکتهای که از آن غفلت شده است و اکثر معاملهگران آن را درک نکردهاند، این است که بسیاری از تریدرهای جوان، معامله روزمره را با هر روز ترید کردن اشتباه میگیرند. این موضوع، دلیلِ بسیاری از ضرر و زیانها در بازار است.
نیازی نیس روزی دهها معامله انجام دهید!
برخی از تریدرهای جدید تصور میکنند معامله کردن به اندازهای آسان است که میتوانند هر روز به سادگی ترید کرده و مقداری سود به صورت روزانه به دست آورند. آنها گرفتار ترید روزمره میشوند و قبل از اینکه معاملات بلندمدت را شروع کنند، داراییشان توسط بازار بلعیده میشود. روز بعد، تریدر دوباره وارد حساب کاربری خود میشود، با این تفکر که امروز روز متفاوتی است. اما از آنجایی که هیچ برنامه و راهبرد مشخصی برای ترید ندارد، در پایان هر روز مقدار بیشتری از سرمایه خود را از دست میدهد.
معامله روزمره نیز مانند هر معامله دیگری به دانش کافی در مورد حمایتها و مقاومتها، نقطه ورود خوب، نقطه خروج مناسب و حد ضرر نیازمند است. اگر آگاهی شما درباره هر یک از این موارد ناقص است، بهتر است وارد هیچ تریدی نشوید، چه رسد به ترید روزمره.
۲- روند کار بسیار مهمتر از نتیجه است
هر کسی میتواند در بازارهای مالی درآمد کسب کند. این درست است، اما هر کسی نمیتواند از بازار درآمد پایدار بدست آورد! انجام یک معامله صحیح و درآمدزایی از آن کار بزرگی نیست. شما فقط به صورت اتفاقی در زمان و مکان مناسب بودهاید. بسیاری از تریدرهای تازهوارد به صورت اتفاقی از پدیده «خوششانسی برای تازهکارها» بهرهمند میشوند و چند معامله سودده انجام میدهند.
چنین بردهایی، اعتماد به نفس آنها را بالا میبرد و آنها را متقاعد میکند که درآمدزایی در بازارهای مالی بسیار آسان است. اما هدف یک معاملهگر نباید کسب سود برای فقط یک بار باشد. هدف معاملهگر باید کسب جریان دائمی از درآمد باشد تا بتواند از لحاظ مالی پیشرفت کند. تریدر برای کسب چنین درآمدی، نباید کورکورانه و بدون هیچ برنامه مشخصی وارد معامله شود.
پروسه از نتیجه مهمتر است
بنابراین، داشتن یک برنامه منسجم و ترید براساس آن برنامه، فرایند بسیار مهمی است که هر تریدر باید آن را بیاموزد. یک ترید موفق شما را به تریدر موفقی تبدیل نخواهد کرد، اما اگر بتوانید آن موفقیت را به طور منظم تکرار کنید، متوجه خواهید شد که روند قدرتمندی را ایجاد کردهاید.
۳-معاملهگر خوب، کسی است که عادات خوبی دارد
چگونه میتوان روند قدرتمند و مستحکمی ایجاد کرد؟ با پرورش عادات خوب و پایدار!
ایجاد عادات خوب در ترید، به اندازه ایجاد عادات خوب در زندگی تاثیرگذار است. وقتی تازه وارد دنیای ترید میشوید، ممکن است به آسانی در دام عادتهای بد بیفتید. به محض اینکه این عادتها در شما شکل گرفتند، خلاص شدن از دست آنها بسیار دشوار خواهد بود.
همواره بعد از اتمام یک معامله، به تجزیه و تحلیل آن معامله اهمیت دهید. بله! این کار خستهکننده است، اما مانع از شکستهای بعدی میشود. یک نقشه راه برای معاملات خود بنویسید و همه اطلاعات را در آن وارد کنید، اطلاعات وارد شده میتواند شامل این موارد باشد؛ در چه بازاری میخواهید ترید کنید، دلیل این ترید چیست، قیمت ورود چند است، حد ضرر در چه قیمتی قرار دارد، در چه قیمتی خروج خواهید کرد و چه مقدار از سرمایه خود را وارد این معامله خواهید کرد.
بعد از اینکه ترید تمام شد، دوباره به نوشتههای خود رجوع کنید و میزان پایبندی خود به نقشه راه را ارزیابی کنید. اگر تریدر تازهکاری هستید، متوجه خواهید شد که در بسیاری از موارد در قید و بند نقشه خود نبودهاید. برای مثال خیلی زود یا خیلی دیر وارد معامله شدهاید و یا سرمایه زیاد یا کمی وارد کردهاید.
فقط با داشتن چنین عادتهایی است که میتوانید به تدریج متوجه اشتباهات خود شوید و به دنبال راهکارهایی برای اصلاح اشتباهات خود باشید.
اشتباهات خود را یادداشت کنید
عادت کنید که پس از پایان ترید، همیشه این بررسیها را انجام دهید و دلایل شکست یا موفقیت خود را تحلیل کنید.
۴- انتظار خبره شدن در بازار را نداشته باشید
بعضیها معتقدند که برای کسب درآمد پایدار از بازار، باید به یک کارشناس و متخصص بازار تبدیل شوند. اما با گذشت سالها خواهید فهمید که نیازی نیست در بازار به یک کارشناس تبدیل شوید. بازار بسیار پیچیده است و در هر مقطع زمانی، عوامل بیشماری در تغییرات بازار نقش دارند. هیچکس نمیتواند برای یک ترید موفق، تمام عوامل دخیل در بازار را به صورت تماموقت پیگیری کند و در تمام جنبههای بازار به کارشناس خبرهای تبدیل شود. به همین دلیل است که اگر از هر تریدر باتجربهای که برای مدت طولانی در بازار فعال بوده است سوال کنید، خواهد گفت که هنوز در حال یادگیری از بازار است. بازار هر روز چیزهای جدیدی به شما خواهد آموخت، فقط احمقها میتوانند ادعا کنند که در چنین حیطه گستردهای، متخصص هستند.
پس نگران متخصص نبودن نباشید. به جای آن ذهنیت خود را روی دو موضوع مهم متمرکز کنید که کنترل آنها به دست شماست؛ یک: یافتن یک سیستم معاملاتی با درصد موفقیت بالا و دو: مدیریت ریسک. بیایید کمی مفصلتر درباره این دو موضوع صحبت کنیم.
سیستم معاملاتی
روشهای مختلفی برای کسب درآمد در بازار وجود دارد. برای مثال، تحلیل تکنیکال ابزار مختلفی را در اختیار تریدرها قرار میدهد تا از آنها استفاده کنند. بعضی از افراد ممکن است سیستمی بر پایه میانگین متحرک را انتخاب کنند، برخی دیگر به دنبال سیستم فیبوناچی هستند و برخی حتی به سیستمهای عجیب و غریبتر علاقهمندند. هر تریدری باید تعداد زیادی از این سیستمها را امتحان کند تا سیستمی را که برای وی مناسب است پیدا کند. همچنین یک سیستم معاملاتی باید بارها مورد آزمایش قرار گیرد تا میزان کارایی آن مشخص شود.
نقشه راه و سیستم معاملاتی مشخصی داشته باشید
اما نکته مهمی که باید به آن توجه کنید، این است که درصد پیروزی در معاملاتی که از این آزمایشها به دست میآید به شما نمیگوید که این بردها در چندمین معامله محقق میشوند، این کاملاً اتفاقی است. برای مثال، فرض میکنیم که به یک سیستم معاملاتی مناسب رسیدهاید، آن را امتحان کردهاید و به ۶۰ درصد برد در معاملات خود رسیدهاید. این عدد به این معنی است که اگر از این سیستم معاملاتی استفاده کنید، از هر ۱۰۰ معامله در ۶۰ مورد از بازار سود خواهید گرفت و در ۴۰ مورد ضرر خواهید کرد. اما سیستم به شما نمیگوید که در کدام معاملات سود خواهید کرد. به عنوان یک مثال تقریبا ناممکن، در نظر بگیرید که ممکن است تمام ۴۰ معامله ابتدایی را ببازید و از معامله ۴۱ تا ۶۰ را پیروز شوید. اما در این حالت، آیا بعد از ۴۰ ترید ناموفق، سرمایهای برای تریدر باقی خواهد ماند که با آن بخواهد ۶۰ معامله بعدی را پیروز شود؟ پس با توجه به تاثیر شانس در معاملات، هر تریدر باید علاوه بر داشتن سیستم معاملاتی مناسب، بر مسئله مهمِ مدیریت ریسک نیز تمرکز کند.
مدیریت ریسک
یک تریدر خوب به جای تلاش و تمرکز زیاد برای کارشناس شدن در بازار، باید توجه خود را به کارشناس شدن در مدیریت ریسک معطوف کند. به این معنی که باید تصمیم بگیرد چقدر از سرمایه خود را وارد معامله کند و میزان ریسک هر معامله چقدر باشد. تا زمانی که کسی اهمیت این دو موضوع را درک نکند، در معاملهگری پیشرفت نخواهد کرد.
۵-مهم نیست چقدر باهوش باشید، بازار معامله بالاخره شما را تحقیر خواهد کرد
بازار به ضریب هوشی، میزان تحصیلات، دستاوردهای شغلی و حتی تریدهای موفق قبلی شما هیچ اهمیتی نمیدهد. هر معامله جدید، روند جداگانهای دارد و باید با طرز فکر کاملا جدیدی با آن برخورد شود. موفقیتهای بزرگ و پرتعداد در معاملات پیشین، تضمینکننده پیروزی در معاملات پیشرو نخواهد بود.
عوامل بسیاری در به ثمر نشستن یک ترید موفق وجود دارد. در هر مقطع زمانی مشخص، ممکن است هر کدام از این عوامل علیه شما باشد و شما را متضرر کند. شکست در برخی از معاملات یک اتفاق قطعی است و باید آن را بپذیرید.
ترید کاری شخصی است، و نقصهای عمیق در شخصیت هر کس را به او نشان خواهد داد. برخی اوقات ترید باعث از بین رفتن اعتماد به نفس شما خواهد شد، گاهی باعث خواهد شد که به ظرفیتها و تواناییهای خود شک کنید. اما بعد از هر شکست، فرصتی را فراهم خواهد کرد تا شخصیت خود را از نو بسازید. هر درسی که در بازار میآموزید، فرصتی برای تبدیل شدن به یک تریدر بهتر و به یک انسان بهتر خواهد بود. پس اگر میخواهید در این راه پیشرفت کنید، باید شکستها را با ذهنی باز بپذیرید.
سخن پایانی
هر تازهواردی با این تصور اشتباه که سودهای کلانی منتظر اوست، وارد بازارهای مالی میشود. اما بازار به کسی بدهکار نیست. تنها راه سود گرفتن از بازار، احترام به قوانین آن است.
اگر رویکرد درستی را در پیش بگیرید، سرمایهگذاری میتواند سودده و دلچسب باشد؛ اما اگر به قوانین و اصول بازار پایبند نباشید، به زودی و با زیانی هنگفت از بازار خارج خواهید شد.
همواره به یاد داشته باشید موفقیت، تکرار بلندمدت عادتهای کوچک و مثبت، در مسیر درست و در راستای اهداف است.
۱۰ کتاب برتر روانشناسی معامله گری که باید خوانده شوند
منظور از توسعه درست روانشناسی معاملات، نحوه تفکر شما درباره اجرای معاملات و نتایج آنها است.
معاملهگران سودآور برای ورود و خروج با سیستم معاملاتی صبور هستند. تمرکز آنها بر روی آنچه که واقعا کارایی دارد میباشد، نه نظرات شخصی یا پیشگوییها. معاملهگران با مدل ذهنی صحیح نگران معاملات از دست رفته نیستند و در هنگام برنده شدن به خود نمیبالند و در هنگام باخت افسرده نمیشوند. آنها هرگز بیش از اندازه مغرور نمیشوند و در مواقع نیاز اشتباه خود را پذیرفته و از موقعیت معاملاتی خود خارج میشوند.
معاملهگران برنده به سایر معاملهگران بدون درخواست آنها مشاوره نمیدهند زیرا آنها میدانند هرکسی سیستم خود را دارد و بر طبق برنامه خود معامله میکند. آنها از عملکرد بازار در مواقع ضرر عصبانی نمیشوند و مسئولیت کامل معاملات خود را به عهده میگیرند. آنها یک سابقه دقیق از تمام معاملات خود ثبت میکنند تا از موقعیتهای برنده و بازنده یاد بگیرند. آنها معاملهگری را دوست دارند و هرگز یادگیری و پیشرفت را متوقف نمیکنند. معاملهگر سودآور همیشه از طریق مدیریت ریسک از سرمایه خود محافظت میکند، همیشه به روشهای خود اعتماد دارد، همیشه به خود و روش خود ایمان دارد و همیشه در ادامه دادن راه خود پایدار است.
مهمترین برتری معاملهگران سودآور، روانشناسی معامله آنها میباشد.
در اینجا ده مورد از بهترین کتابهای روانشناسی معامله گری معرفی میشود که میتوانند در مسیر توسعه مدل ذهنی یک معاملهگر سودآور به شما کمک کنند.
-
: این کتاب به طور گستردهای بهترین کتاب نوشته شده در موضوع روانشناسی معامله گری در نظر گرفته میشود.(ترجمه شده) : این کتاب پایه و اساس درک اهمیت ذهن ترکیب شونده، همینطور روش و مدیریت صحیح سرمایه برای تبدیل شدن به یک معاملهگر سودآور را ایجاد میکند.(ترجمه شده) : این یکی از بهترین کتابها در مورد مروری کامل بر اجزای روانشناسی معامله میباشد.(ترجمه شده) : این کتاب مارک مینروینی جادوگر بازار سهام است و گام به گام روند ایجاد ذهنیت مناسب برای موفقیت در همه زمینههای زندگی را توضیح میدهد. : با اینکه سرفصلهای این کتاب بیشتر بر روانشناسی سرمایه گذاران متمرکز است ولی این اصول در مورد معاملهگران نیز صدق میکند. (ترجمه شده) : من این کتاب را به عنوان یک مرور سریع بر تمام اصولی که طی ۲۵ سال در بورس اوراق بهادار و خواندن بیش از ۴۰۰ کتاب معاملهگری و سرمایهگذاری آموختهام، نوشتم. : در این کتاب میتوانید در مورد اولین تجربه ذهنی و احساسی یک معاملهگر که پول واقعی را در معرض ریسک قرار میدهد، بخوانید. : این یک کتاب معاملهگری عالی است که خوانندگان را از طریق رشد هوشیاری و خودآگاهی در معاملاتشان راهنمایی میکند. : این کتاب رفتارهای ذهنی منفی را توضیح میدهد که یک معاملهگر برای سودآوری لازم است از آنها اجتناب کند.(ترجمه شده) : این کتاب ویژگیهای ذهنی مثبت مورد نیاز برای یک معاملهگر سودآور را توضیح میدهد.
مطالعه این کتابها برای یادگیری و تسلط روانشناسی معاملات و بازار کافی است. در ایران کتاب دیگری به نام معامله گر منضبط از مارک داگلاس موجود است که شهرت بیشتری دارد و کتاب خوبی است. کتاب اول این لیست نیز از مارک داگلاس است.
برای آشنایی با بهترین کتاب های معامله گری در حوزههای مختلف به بخش کتاب در سایت ما مراجعه کنید.
روانشناسی بازار
موفقیت و یا شکست در بازارهای مالی، به طرز فکر شما بستگی دارد. به عبارت دیگر اگر بحث روانشناسی بازار را کنترل نکنید، هیچوقت نمیتوانید سود کنید. متاسفانه اکثر معامله گران، اهمیت بحث روانشانسی را نادیده میگیرند.
اهمیتی ندارد که چقدر استراتژی شما خوب است، تا زمانی که طرز فکر درستی نداشته باشید نمیتوانید سودآور شوید. چون یک استراتژی مناسب در کنار روانشناسی غلط، منجر به سود نمیگردد.
طرز فکر غلط باعث میشود که ضرر کنیم و بسیاری از افراد این نکته را نادیده میگیرند.
آنها فکر میکنند که اگر از یک اندیکاتور یا از یک سیستم معاملاتی درست استفاده کنند، پولدار میشوند.
در صورتی که موفقیت در معامله گری، نتیجه عادت های درست معاملاتی است و این عادت ها هم نتیجه روانشناسی صحیح است.
روانشناسی بازار
در این مقاله بررسی میکنیم که چه طرز فکری در بازارهای مالی مناسب است. پس این مقاله را با دقت بخوانید چون طرز فکر نامناسب باعث میشود که ضرر کنید.
گام اول: انتظارات واقع گرایانه داشته باشید
۱- اولین قدم این است که انتظارات واقع گرایانه ای در مورد معامله گری داشته باشیم. مثلا شغل خود را ترک نکنید و انتظار نداشته باشید که بعد از ۲ ماه معامله، بتوانید ۱ میلیون دلار در سال درآمد داشته باشید.
بازار اینگونه نیست. پس هر چه سریع تر واقعیت را قبول کنید، سریع تر به پول میرسید. باید قبول کنید که نباید از حجم و اهرم بالا استفاده کنید تا به پول برسید. اگر اینکار را بکنید، ممکن است که موقتا به پول برسید، اما به زودی تمام پول خود را از دست میدهید.
این واقعیت را قبول کنید که چقدر در حساب خود پول دارید و تمایل دارید که چقدر از آن پول را در هر معامله از دست بدهید.
۲- نکته مهم این است که باید پولی را وارد معامله کنید که به آن احتیاج ندارید. اگر چنین پولی ندارید، با حساب دمو کار کنید.
به طور کلی نباید پولی را وارد معامله کنید که با از دست دادن آن، احساساتی بشوید. همیشه فرض را بر این بگذارید که ممکن است تمام پولی که در حسابتان دارید را از دست بدهید.
پس اگر با این حالت مشکلی نداشته باشید، آنگاه در مسیر عادت های معامله گری درستی قرار گرفته اید. اگر دائما نگرانِ پول خود باشید، آنگاه فشار روانی شدیدی به شما وارد میشود و باعث میشود که دائما ضرر کنید.
روانشناسی بازار
۳- شب ها بخوابید. این به نکته قبلی مربوط میشود. یعنی نباید به پول خود احساس داشته باشید.
از خود بپرسید که اگر در تمام معاملات ضرر کنید، آیا همچنان میتوانید بی تفاوت باشید؟
اگر نگران معاملات خود هستید و نمیتوانید بخوابید، به این معنی است که بیش از حد ریسک کرده اید. هیچکس نمیتواند به شما بگوید که در هر معامله چقدر ریسک متحمل شوید.
بلکه به خودتان بستگی دارد که با چه مقدار ریسک راحت هستید. به طور کلی مقدار ریسک، به تعداد معاملات شما، مهارت شما و توانایی شما در تحمل ریسک بستگی دارد.
۴- این نکته را درک کنید که معاملاتی که انجام میدهید، ارتباطی به هم ندارند. بسیاری از معامله گران تحت تاثیر معامله قبلی خود قرار میگیرند.
اما نکته این است که معامله قبلی شما هیچ ارتباطی به معامله بعدی ندارد. پس بعد از یک معامله سودآور، نباید اعتماد به نفس کاذب پیدا کنید. و بعد از یک معامله زیان آور هم نباید ناامید باشید.
اگر در ۳ معامله متوالی سودآور بشوید، آنگاه نباید حجم معامله بعدی را افزایش دهید. وقتی در معامله ای ضرر میکنید، نباید سریعا وارد بازار بشوید تا پول خود را پس بگیرید.
اگر به این نکات عمل نکنید، آنگاه عملکرد شما بر اساس احساسات است و نه بر اساس منطق.
۵- نسب به معاملات خود احساساتی نشوید. اگر موارد بالا را رعایت کنید، آنگاه این امکان هست که نسبت به معاملات خود احساساتی نشوید.
اگر در چند معامله متوالی ضرر میکنید، به این معنی نیست که استعداد معامله گری ندارید. و یا اگر در چند معامله متوالی سود میکنید، به این معنی نیست که شما خدای معامله گری هستید و هیچوقت ضرر نخواهید کرد.
اگر بیش از حد ریسک نکنید و به پول خود احساسی نداشته باشید، آنگاه به احتمال زیاد به معاملات خود احساساتی نمیشوید.
گام دوم: قدرت صبر را نادیده نگیرید
یکی از مهمترین نکاتی که منجر به سودآوری میشود این است که حتما نباید معاملات زیادی انجام بدهیم تا سود ماهانه زیادی داشته باشیم.
سود کم و پایدار، رمز موفقیت در بازارهای مالی است. به اینصورت در طی یکسال نتیجه بهتری میگیریم.
روانشناسی بازار
۱- در ابتدا سعی کنید که بر روی چارت روزانه معامله کنید. با اینکار به درک درستی از بازار میرسید و به دام سیگنال های غلطی که در تایم فریم پایین شکل میگیرد، نمیوفتید. بخصوص مبتدی ها باید از چارت روزانه شروع کنند و معامله گری را در این تایم فریم فرابگیرند. چارت روزانه، بهترین و معتبرترین دیدگاه را در اختیار شما قرار میدهد. احتیاجی نیست که هر روز معامله کنید تا بازدهی ماهانه داشته باشید.
۲- کیفیت بهتر از کمیت است. خود را همانند تک تیرانداز تصور کنید. باید صبر کنید تا یک فرصت معاملاتی مناسب پیش بیاید. یعنی وارد هر معامله ای نشوید. همیشه باید آماده باشید که پول خود را از دست بدهید و تا وقتی که از معامله مطمئن نشده اید، وارد معامله نشوید. کافی است که چند معامله خوب در طی ماه انجام بدهید تا بتوانید به سود خوبی در بازار برسید. پس باید صبور باشید.
گام سوم:به رهیافت خود در بازار پایبند باشید
باید یک برنامه معاملاتی داشته باشید. یعنی باید قبل از ورود به معامله، تمام اقدامات خود را برنامه ریزی کرده باشید.
اگر طبق برنامه معاملاتی پیش بروید، در بلندمدت سودآور خواهید شد. پس قبل از اینکه وارد معامله بشوید، برنامه ریزی کنید چون بر اساس منطق عمل میکنیم و نه بر اساس احساسات.
۱- باید برنامه معاملاتی داشته باشید:بنظر خسته کنند میرسد. اما اگر برنامه معاملاتی نداشته باشید و طبق آن پیش نروید، آنگاه به طور نامنظم و بر اساس احساسات عمل میکنید.
الزامی نیست که یک برنامه معاملاتی خسته کننده داشته باشید؛ میتوانید خلاقیت نشان دهید. در برنامه معاملاتی خود مشخص کنید که در هفته آتی چه کارهایی باید انجام دهید. پس قبل از ورود به معامله، حتما باید یک برنامه برای حمله داشته باشید.
۲- باید از ژورنال معاملاتی استفاده کنید. یعنی باید تمام معاملات خود را در ژورنال معاملاتی ثبت کنید. این یک روش خوب برای ایجاد یک طرز فکر مناسب است.
بدین ترتیب میتوانید عملکرد معاملاتی که انجام داده اید را بررسی کنید. باید عادت کنید که معاملات خود را در ژورنال ثبت کنید. و در نهایت، این ژورنال به یک اثر هنری تبدیل میشود که توانایی شما در معامله گری و استفاده از برنامه معاملاتی را نشان میدهد.
۳- قبل از اینکه وارد معامله بشوید فکر کنید. قبل از ورود به معامله باید به اندازه کافی فکر کنید چون وقتی وارد معامله میشوید، احساسات شما را فرا میگیرد. پس اگر قبل از ورود به معامله، برنامه بریزید، آنگاه دچار استرس نمیشوید.
گام چهارم: هیچ شکی در مورد روش معاملاتی خود نداشته باشید
اگر از روش خود مطمئن نیستید، معامله نکنید. این طرز فکر درستی نیست که بدون اطمینان از روش خود وارد معامله بشوید.
حتما باید روش خود را روی حساب دمو تمرین کرده باشید. قبل از اینکه بر روی حساب ریل کار کنید، حداقل ۳ ماه بر روی حساب دمو کار کنید.
متاسفانه اکثر معامله گران روش خود را تست نمیکنند و به همین دلیل ضرر میکنند.
روانشناسی بازار
۱- قمار نکنید. در یک طرف، معامله گران حرفه ای داریم. در طرف دیگر، معامله گرانی را داریم که قمار میکنند.
اگر یک روش حساب شده در معاملات خود بکار ببرید و صبر کنید تا فرصت معاملاتی پیش بیاید، آنگاه شما یک معامله گر حرفه ای هستید.
اما اگر از یک معامله به معامله ای دیگر بپرید و از برنامه معاملاتی خود پیروی نکنید، آنگاه شما یک قمار باز هستید.
۲- پرایس اکشن به ما کمک میکند تا یک طرز فکر مناسب شکل دهیم. پرایس اکشن، بهترین روش معاملاتی است و سادگی این روش به ما کمک میکند تا طرز فکر مناسبی را شکل دهیم.
احتیاج نیست که هزاران اندیکاتور را بر روی چارت بیندازیم و یا از ربات ها و نرم افزار های گران قیمت استفاده کنیم. پرایس اکشنِ خام، تنها چیزی است که احتیاج داریم و بعد به ذهن انسانی احتیاج داریم تا این پرایس اکشن را درک کند.
دستیابی به این قدرت به خودمان بستگی دارد. پرایس اکشنی که بر روی چارت شکل میگیرد همانند نقشه راه است.
دیدگاه شما