درجه اهرم مالی (DFL)
این عدد نشان دهنده عملکرد کلی شرکت است و باید با دقت محاسبه شود. تغییرات اهرم مالی در سود و زیان شرکت بسیار مؤثر است.
درجه اهرم مالی (del) چیست؟
درجه اهرم مالی (del)، همانطور که از نام آن پیداست، اهرمی است که شرکت با استفاده از بدهی در ساختار سرمایه خود بدست می آورد. افزایش بدهی در ساختار سرمایه، ریسک مالی را افزایش می دهد، به این دلیل که بدهی همراه با پرداخت سود است که شرکت مجبور به پرداخت آن است.
درجه اهرم مالی (del) یکی از پارامترهای مهمی است که حساسیت سود مربوط به هر سهم را با ایجاد تغییر در سود عملیاتی اندازهگیری می کند. این نسبت با تعیین ریسک مالی مرتبط با عملکرد شرکت نقش بسیار مهمی دارد.
نسبت بالای بدهی باعث می شود که شرکت از طریق بدهی بیش از سهام خود تأمین شود. بنابراین، بهرههای ثابتی نیز وجود دارد. از این رو هنگامی که روند کار خوب است، شرکت سود خوبی خواهد داشت.
تغییرات درجه اهرم مالی (del)
درجه بالای اهرم مالی نشان می دهد که حتی یک تغییر کوچک در اهرم می تواند بر سودآوری شرکت تأثیر بگذارد و درجه پایین اهرم مالی، نشان دهنده ریسک مالی پایینتر است. اهرم بالاتر باعث افزایش پرداخت سود می شود که اساساً یک هزینه ثابت است. بنابراین اگر بازدهی خوب باشد، این هزینه ثابت در کل کسب و کار پخش می شود.
در صورتی که یک تجارت خوب پیش نرود، این هزینه ثابت برای شرکت دردسرساز خواهد شد. فرمول واحدی برای محاسبه درجه اهرم مالی (del) وجود ندارد و روشهای مختلفی بر اساس هدف تجزیه و تحلیل استفاده می شود. دو روش برای محاسبه درجه اهرم مالی به صورت زیر است:
درجه اهرم عملیاتی (DOL)
تعریف درجه اهرم عملیاتی چیست؟
درجه اهرم عملیاتی نوعی از نسبتهای اهرمی است و اثر مقدار خاصی از اهرم عملیاتی بر درآمد شرکت قبل از بهره و مالیات (EBIT) را محاسبه میکند. اهرم عملیاتی شامل استفاده از نسبت بزرگی از هزینههای ثابت به هزینههای متغیر در عملیات شرکت است. هر چه درجه اهـرم عملیاتی بالاتر باشد، EBIT هم نسبت به تغییر در فروش، با ثابت در نظر گرفتن سایر عوامل، نوسان پذیرتر خواهد بود. فرمول محاسبه به شکل زیر است:
توضیحات مدیر مالی در مورد درجه اهرم عملیاتی
این نسبت در تعیین تأثیراتی که یک سطح خاص از اهرم عملیاتی بر درآمدهای احتمالی شرکت دارد، مفید است. این نسبت همچنین میتواند برای کمک به تعیین مناسبترین سطح اهرم عملیاتی برای بیشینه کردن EBIT مورد استفاده قرار گیرد.
معادل انگلیسی درجه اهرم عملیاتی عبارت است از:
Degree of Operating Leverage – DOL
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
بررسی رابطه بین مدیریت سود و درجه اهرم عملیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران
کنفرانس بین المللی جهت گیری های نوین در مدیریت، اقتصاد و حسابداری
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 14 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله بررسی رابطه بین مدیریت سود و درجه اهرم عملیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران
احسان قاسمی نژاد - کارشناس ارشد حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، حسابرس دیوان محاسبات کشور
سید علی اکبر جمالیان - کارشناس ارشد مدیریت دولتی، موسسه عالی آموزش و پژوهش برنامه ریزی و مدیریت، سرپرست هیات حسابرسی،سر حسابرس دیوان محاسبات استان البرز
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش شناسایی رابطه میان اهرم عملیاتی و مدیریت سود است. دوره زمانی پژوهش شامل یک دوره 8 ساله ، از سال 1385 تا 1392 می باشد. تعداد شرکتهای نمونه پژوهش نیز شامل 70 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.روش پژوهش از نوع همبستگی است. آزمون فرضیه ها نیز بر اساس روش رگرسیون چند متغیره انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که درجه اهرم درجه اهرم عملیاتی درجه اهرم عملیاتی عملیاتی با مدیریت سود رابطه مثبت و معنی دار دارد. هم چنین یافته این پژوهش این پژوهش بیانگر آن است که اندازه شرکت صاحبکار ، نسبت سود آوری و پیچیدگی شرکت با درجه اهرم عملیاتی رابطه معنی دار ندارند. شواهد پژوهش بر این نکته تاکید دارند که رابطه مستقیم میان اهرم عملیاتی و مدیریت سود می تواند ناشی از افزایش اقلام تعهدی اختیاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار باشد.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در درجه اهرم عملیاتی پایگاه سیویلیکا NDMCONFT01_138 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
قاسمی نژاد، احسان و جمالیان، سید علی اکبر،1394،بررسی رابطه بین مدیریت سود و درجه اهرم عملیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران،کنفرانس بین المللی جهت گیری های نوین در مدیریت، اقتصاد و حسابداری،تبریز،https://civilica.com/doc/454555
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1394، قاسمی نژاد، احسان؛ سید علی اکبر جمالیان )
برای بار دوم به بعد: ( 1394، قاسمی نژاد؛ جمالیان )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- » آذر، عادل، منصور مومنی (1389)، آمار و کاربرد آن .
- *انصاری، عبدالمهدی، علیرضا خورشیدی، علی شیرزاد (1393)، بررسی تاثیر مدیریت .
- خبنی مهد، بهمن، حامد کاظمی محسن آبادی (1391) رابطه بین .
- ق بنی مهد، بهمن، عبدالرضا عرب عامری (1391). رابطه میان .
- _ رهنمای رود پشتی، فریدون، فرشاد هیبتی، قدرت الله طالب .
- _ ستایش، محمد حسین مجتبی سعیدی، محمد فدیر آرانی (1392)، .
- همراد زاده فرد، مهدی، زهرا علیپور درویش _ هما نظری .
- _ نیکومرام، هاشم، بهمن بنی مهد، فریدون رهنمای رود پشتی، .
- ءنیکومرام، هاشم، سید امین هادیان(1392. تبیین جایگاه بدهی و تنوع .
- _ _ M _ ghaiwliM ohamaaed(20 10) _ The Management .
- _ Cheng Li. Jung- Hua Hung (2013).: The Moderating Effects .
- _ Chen Donghua. Jieying Li ; Shangkun Liang and Guojun .
- _ Kelly E. Carter(2013). Capital Structure, Earnings Management, and Sarbanes- .
- _ Othman, H. B. &Zeghal, D. (2006), A Study of .
- *Rina , b., Takiah, m, (2009). "Surplus Free Cash Flow, .
- *Rath, Subhrendu& Sun, Lan. (2008), An Empirical Analysis of Earnings .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
بررسی رابطه بین سودحسابداری، درجه اهرم عملیاتی، درجه اهرم مالی باریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 17 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله بررسی رابطه بین سودحسابداری، درجه اهرم عملیاتی، درجه اهرم مالی باریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران
چکیده مقاله :
این تحقیق، به بررسی ارتباط اطلاعات حسابداری با ریسک سیستماتیک شرکت ها در بازار سرمایه ایران پرداخته است. در این تحقیق رابطه تعدادی از متغیرهای حسابداری از جمله سود حسابداری، درجه اهرم عملیاتی، درجه اهرم مالی، به عنوان نمادهایی از اطلاعات حسابداری انتخاب شده اند که با ریسک بازار (سیستماتیک )شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران ، مورد آزمون قرار گرفته است .در اینتحقیق روش گردآوری اطلاعات،روش کتابخانه ای وبرای آزمون فرضیهها،روش میدانی و نیزاستفاده ازدادههای تجربی میباشد. درراستای این هدف،تعداد87 شرکت که اطلاعات موردنیازبرای دوره 10 ساله مورد تحقیق (93 84 (در مورد آنها قابل دسترس بود انتخاب شدند. نتایج تحقیق بیان می کند که بین سودحسابداری ودرجه اهرم مالی باریسک سیستماتیک باسطح اطمینان95%رابطه مستقیم وجودداردوبین درجه اهرم عملیاتی وریسک سیستماتیک رابطه معنیداروجودندارد.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا MSACONF01_244 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
اندرزیان، مهرداد،1395،بررسی رابطه بین سودحسابداری، درجه اهرم عملیاتی، درجه اهرم مالی باریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران،کنفرانس جامع علوم مدیریت و حسابداری،تهران،https://civilica.com/doc/606042
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1395، اندرزیان، مهرداد؛ )
برای بار دوم به بعد: ( 1395، اندرزیان؛ )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- ثقفی، ع .، 1371 _ مبانی نظری استانداردهای حسابداری برای .
- حافظ نیا، م .، 1382 _ مقدمه ای بر روش .
- خاکی، غ .، 1378، روش تحقیق با رویکردی به پایان .
- خواجوی، ش، 1383 _ طراحی مدل تجربی ریسک سیستماتیک شرکتهای .
- ریاحی بلکوئی، 1 .، 1381، تئوری های حسابداری، ترجمه علی .
- طغیانی، م .، 1387، نسبت های/هرمی حسابداری و فعالیت های .
- ظریف فر، 1 .، ناظمی، 1 .، 1383 _ بررسی .
- عالی ور، ع _ 1381، صورتهای مالی اساسی، تهران، سازمان .
- عرب مازاریزدی، م .، 1374، محتوای افزاینده جریان های نقدی .
- فخاری، ح .، یوسف نژاد، ص .، 1385، بررسی رابطه .
- قالیباف اصل، ح .، 1373 _ بررسی تاثیر ساختار سرمایه .
- قربانی، غ _ 1378، بررسی رابطه بین ریسک کل و .
- کمیته تدوین استانداردهای حسابداری _ 1384، استانداردهای حسابداری، تهران، سازمان .
- ملایی، م .، 1386، رابطه بین سود حسابداری و جریان .
- Bowen , R.M, Burgstahler, D., and Daley, L.A..1987, The incremental .
- Ball, R.J., Brown , p. _ 1968, An Emperical Evaluation .
- Beaver , W.H., 1968, The information content of annual earning .
- Beaver , W.H., 1998, Financial reporting _ an accounting revolution .
- 8 -Bernard, L.V. _ and Stober, T.L..989, The nature and .
- Bowen , R.M, Burgstahler, D..and Daley, L.A., 1986, Evidence _ .
- Bowman, R.G., 1979, The theoretical relationship between systematic risk and .
- Brimble , A., 2003 _ The revelance of accounting information .
- Copeland , R.M., and Dascher , P.E., 977, The relative .
- Chei-chang chiou, Robert, k .u..2007, on the relation of systematic .
- Committee to prepare a statement of basic accounting theory, 966, .
- Dechow, P., 1 9 94, Acco unting earnings and cash .
- .Financial Accounting Standards Board, 1 978, Objectives of financial reporting .
- Financial Accounting Standards Board, 980, Qualitative characteristics of accounting information, .
- Financial Accounting Standards Board, 980, An analysis of issues related .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی که به عنوان اهرم یا معامله در دارایی شناخته می شود ، به استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی های اضافی اشاره دارد.
استفاده از اهرم مالی برای کنترل مقدار بیشتری دارایی (با وام گرفتن پول) باعث می شود بازده سرمایه گذاری نقدی مالک افزایش یابد. یعنی با اهرم مالی:
افزایش نرخ دارایی منجر به سود بیشتر نقدینگی مالک می شود، درصورتی که نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد. کاهش ارزش دارایی ها منجر به ضرر بیشتر وجه نقد مالک می شود.
- اهرم مالی استفاده از پول قرض گرفته شده (بدهی) برای تأمین مالی خرید دارایی است با این انتظار که درآمد یا سود سرمایه از دارایی جدید بیش از هزینه وام گرفتن باشد.
- در بیشتر موارد، تأمین کننده بدهی محدودیتی را در میزان آماده بودن برای پذیرش قرار می دهد و محدودیتی را در میزان اهرم اعطای آن نشان می دهد. در مورد وام با پشتوانه دارایی، تأمین کننده مالی از دارایی به عنوان وثیقه استفاده می کند تا زمانی که وام گیرنده وام را بازپرداخت کند. در مورد وام جریان نقدینگی، از اعتبار عمومی شرکت برای پس گرفتن وام استفاده می شود.
این راهنما به طور خلاصه نحوه کار اهرم درجه اهرم عملیاتی مالی، نحوه اندازه گیری آن و خطرات مرتبط با استفاده از آن را بیان می کند.
اهرم مالی چگونه کار می کند
هنگام خرید دارایی، سه گزینه برای تأمین مالی در دسترس شرکت است: استفاده از حقوق صاحبان سهام، بدهی و اجاره ها. به غیر از حقوق صاحبان سهام، بقیه گزینه ها هزینه های ثابتی را متحمل می شوند که کمتر از درآمدی است که شرکت انتظار دارد از دارایی بدست آورد. در این حالت، فرض می کنیم که شرکت برای تأمین مالی خرید دارایی از بدهی استفاده می کند.
مثال:
فرض کنید که شرکت X می خواهد دارایی را خریداری کند که 100000 دلار هزینه دارد. این شرکت یا می تواند از دارایی سهام یا بدهی استفاده کند. اگر این شرکت گزینه اول را انتخاب کند، 100٪ دارایی را در اختیار خواهد داشت و هیچ گونه بهره ای پرداخت نخواهد شد. اگر ارزش دارایی 30 درصد افزایش یابد، ارزش دارایی به 130 هزار دلار افزایش می یابد و شرکت 30 هزار دلار سود کسب می کند. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود و شرکت 30،000 دلار ضرر خواهد کرد.
روش دیگر، این شرکت ممکن است با گزینه دوم پیش برود و دارایی را با استفاده از 50٪ سهام عادی و 50٪ بدهی تأمین مالی کند. اگر دارایی 30٪ افزایش یاب ، دارایی 130،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که اگر شرکت بدهی 50 هزار دلاری را پس دهد، 80 هزار دلار باقیمانده است که به سود 30 هزار دلاری تبدیل می شود. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که پس از پرداخت بدهی 50،000 دلاری، شرکت با 20،000 دلار باقی خواهد ماند که به معنای ضرر 30،000 $ (50،000 - 20،000 $) است.
میزان اهرم مالی چگونه اندازه گیری می شود؟
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام برای تعیین میزان اهرم مالی واحد تجاری استفاده می شود و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان می دهد. این به مدیریت شرکت، وام دهندگان، سهامداران کمک می کند تا سطح ریسک را در ساختار سرمایه شرکت درک کنند. این احتمال را نشان می دهد که واحد وام گیرنده در انجام تعهدات بدهی خود با مشکل روبرو شده باشد یا سطح اهرم آن در سطح سالم باشد. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به شرح زیر محاسبه می شود:
نسبت D / E = کل بدهی / مجموع حقوق صاحبان سهام
بدهی کل، در این مورد، به بدهی های جاری شرکت (بدهی هایی که شرکت قصد دارد ظرف یک سال یا کمتر پرداخت کند) و بدهی های بلند مدت (بدهی با سررسید بیش از یک سال) اشاره دارد.
حقوق صاحبان سهام (مبلغی که سهامداران در شرکت سرمایه گذاری کرده اند) به اضافه مقدار سود انباشته (مبلغی که شرکت از سود خود حفظ کرد) اطلاق می شود.
شرکتهای بخش تولید معمولاً نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتر از شرکتهای صنعت خدمات را گزارش می دهند، که نشان دهنده میزان بیشتر سرمایه قبلی در ماشین آلات و داراییهای دیگر است.
سایر نسبت های اهرم
سایر نسبت های معمول اهرم برای اندازه گیری اهرم مالی شامل موارد زیر است:
- نسبت بدهی به سرمایه
- بدهی به نسبت EBITDA
- نسبت پوشش بهره
در حالی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام معمول ترین نسبت اهرم مورد استفاده است، سه نسبت فوق نیز به طور مکرر در مالی شرکت ها برای اندازه گیری اهرم شرکت استفاده می شود.
خطرات اهرم مالی
اگرچه اهرم مالی ممکن است منجر به افزایش سود برای یک شرکت شود، اما ممکن است منجر به ضررهای نامتناسب شود. ضررها ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که پرداخت سود برای دارایی بر وام گیرنده چیره شود زیرا بازده از دارایی کافی نیست. این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که دارایی در ارزش خود کاهش یابد یا نرخ بهره به سطوح غیرقابل کنترل برسد.
نوسان قیمت سهام
افزایش مقادیر اهرم مالی ممکن است منجر به تغییرات زیادی در سود شرکت شود. در نتیجه، قیمت سهام شرکت به طور مکرر افزایش و کاهش خواهد یافت و مانع از حسابداری صحیح گزینه های سهام متعلق به کارمندان شرکت خواهد شد. افزایش قیمت سهام به معنی پرداخت سود بیشتر سهامداران به شرکت خواهد بود.
ورشکستگی
در مشاغلی که موانع ورود به آن کم است، درآمد و سود آن بیشتر از مشاغل دارای موانع ورود زیاد، دارای نوسان است. نوسانات درآمدها ممکن است به راحتی یک شرکت را به ورشکستگی سوق دهد زیرا این شرکت قادر به افزایش تعهدات بدهی خود و پرداخت هزینه های عملیاتی خود نیست. با بازپرداخت بدهی های پرداخت نشده، طلبکاران می توانند برای بازیابی بدهی های بدهکار خود در دادسرای ورشکستگی پرونده ای را به حراج دارایی های تجاری بکشند.
دسترسی به بدهی های بیشتر کاهش یافته است
هنگام وام دادن به شرکت ها، ارائه دهندگان مالی سطح اهرم مالی شرکت را ارزیابی می کنند. برای شرکت هایی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آنها بالا است، وام دهندگان کمتر از پیش می توانند وجوه اضافی را پیش ببرند، زیرا خطر بالاتری برای پیش پرداخت وجود دارد. با این حال، اگر وام دهندگان موافقت کنند که وجوه خود را به یک شرکت با اهرم اعتبار بالا برسانند، با نرخ بهره بالاتری وام می دهد که برای جبران خطر بالاتر عدم پرداخت کافی است.
اهرم عملیاتی
اهرم عملیاتی به عنوان نسبت هزینه های ثابت به هزینه های متغیر متحمل شده توسط یک شرکت در یک دوره خاص تعریف می شود. اگر هزینه های ثابت از میزان هزینه های متغیر بیشتر باشد، یک شرکت دارای اهرم عملیاتی بالایی است. چنین شرکتی به تغییرات در حجم فروش حساس است و نوسانات ممکن است بر EBIT شرکت و بازده سرمایه سرمایه گذاری شده تأثیر بگذارد.
اهرم عملیاتی بالا در شرکتهای سرمایه دار مانند شرکتهای تولیدی معمول است زیرا آنها برای تولید محصولات خود به تعداد زیادی ماشین نیاز دارند. صرف نظر از اینکه شرکت فروش انجام دهد یا خیر، شرکت نیاز به پرداخت هزینه های ثابت مانند استهلاک تجهیزات و هزینه های نگهداری دارد.
استفاده بهینه از اهرم مالی در ساختار سرمایه شرکت
یک شرکت برای اداره امور خود به سرمایه مالی نیاز دارد. برای بیشتر شرکت ها، سرمایه مالی با انتشار اوراق بدهی و فروش سهام عادی جمع می شود. مقدار بدهی و حقوق صاحبان سهام که ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می دهد، پیامدهای ریسک و بازده زیادی دارد. بنابراین، مدیریت شرکت باید از یک فرایند دقیق و محتاطانه برای ایجاد ساختار سرمایه هدف شرکت استفاده کند. ساختار سرمایه به این صورت است که بنگاه اقتصادی و رشد خود را با استفاده از منابع مختلف وجوه مالی تأمین می کند.
استفاده تجربی از اهرم مالی
اهرم مالی، میزان استفاده از اوراق بهادار با درآمد ثابت و سهام ترجیحی در ساختار سرمایه شرکت است. اهرم مالی به دلیل سپر مالیات بهره که توسط قانون مالیات بر درآمد شركت آمریكا تأمین می شود، دارای ارزش است. استفاده از اهرم مالی سود شرکت را افزایش می دهد. با این اوصاف، اگر شرکت درآمد مشمول مالیات کافی برای محافظت از خود نداشته باشد، یا اگر سود عملیاتی آن زیر یک مقدار حیاتی باشد، اهرم مالی ارزش سهام را کاهش می دهد و بنابراین ارزش شرکت را کاهش می دهد.
با توجه به اهمیت ساختار سرمایه یک شرکت، اولین قدم در فرایند تصمیم گیری سرمایه این است که مدیریت یک شرکت تصمیم بگیرد که چه مقدار سرمایه خارجی برای کار خود نیاز دارد. پس از تعیین این مبلغ، مدیریت باید بازارهای مالی را بررسی کند تا شرایطی را که شرکت می تواند سرمایه جذب کند تعیین کند. این مرحله برای فرآیند بسیار مهم است زیرا محیط بازار ممکن است توانایی شرکت در انتشار اوراق بهادار بدهی یا سهام عادی را با سطح یا هزینه جذاب محدود کند. با این اوصاف، پس از پاسخ به این سوالات، مدیریت یک شرکت می تواند سیاست مناسب سرمایه را طراحی کرده و بسته ای از ابزارهای مالی را که باید به سرمایه گذاران بفروشد، بسازد. با پیروی از این فرآیند سیستماتیک، تصمیم مالی برای مدیریت باید مطابق برنامه استراتژیک بلند مدت آن، و اینکه چگونه می خواهد شرکت را به مرور رشد دهد، اجرا شود.
استفاده از اهرم مالی در صنایع و بخشهای تجاری بسیار متفاوت است. بخشهای زیادی از صنعت وجود دارد که شرکتها با درجه بالایی از اهرم مالی در آنها فعالیت می کنند. فروشگاه های خرده فروشی، شرکت های هواپیمایی، فروشگاه های مواد غذایی، شرکت های سودمند و موسسات بانکی نمونه های کلاسیک هستند. متأسفانه، استفاده بیش از حد از اهرم مالی توسط بسیاری از شرکت ها در این بخش ها، نقشی اساسی در مجبور کردن بسیاری از آنها برای طرح ورشکستگی داشته است.
تأثیر اهرم مالی بر عملکرد
شاید بهترین راه برای نشان دادن تأثیر مثبت اهرم مالی بر عملکرد مالی یک شرکت ارائه یک مثال ساده باشد. بازگشت سرمایه ROE یکی از اصول اساسی مورد استفاده در سنجش سودآوری یک تجارت است زیرا در مقایسه سود حاصل از تولید یک شرکت در سال مالی با سرمایه ای که سهامداران سرمایه گذاری کرده اند. به هر حال، هدف هر تجارت این است که برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران، و ROE معیار بازگشت سرمایه سهامداران است.
اندازه گیری ریسک اهرم مالی
مدیریت شرکت تمایل دارد اهرم مالی را با استفاده از نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت اندازه گیری کند. همانطور که از نام آن پیداست، از این نسبت ها برای اندازه گیری توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود استفاده می شود. دو مورد از بیشترین نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت، نسبت جاری و نسبت آزمایش هستند. هر دو این نسبت ها دارایی های جاری شرکت را با بدهی های جاری آن مقایسه می کنند. با این حال، در حالی که نسبت جاری معیار ریسک جمع شده را ارائه می دهد، نسبت آزمایش ارزیابی بهتری از ترکیب دارایی های جاری شرکت برای اهداف تحقق تعهدات مسئولیت فعلی آن ارائه می دهد، زیرا موجودی کالا را از دارایی های جاری مستثنی می کند.
از نسبت های سرمایه گذاری برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. در حالی که بسیاری از نسبت های سرمایه گذاری در صنعت مورد استفاده قرار می گیرند، دو معیار مشهور عبارتند از نسبت بلند مدت بدهی به سرمایه و نسبت کل بدهی درجه اهرم عملیاتی به سرمایه. استفاده از این نسبت ها برای اندازه گیری اهرم مالی نیز بسیار مهم است. با این حال، اگر مدیریت از دارایی های شرکت اجاره کند بدون اینکه از ارزش دارایی های موجود در ترازنامه شرکت استفاده کند، تحریف این نسبت ها آسان است. علاوه بر این، در یک محیط بازار که نرخ وام های کوتاه مدت کم است، مدیریت ممکن است برای تأمین نیازهای سرمایه کوتاه مدت و بلند مدت خود از بدهی کوتاه مدت استفاده کند. بنابراین، برای انجام یک تحلیل دقیق ریسک، از معیارهای سرمایه گذاری کوتاه مدت نیز باید استفاده شود.
از نسبت پوشش برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. نسبت پوشش بهره، همچنین به عنوان نسبت سود به دست آمده از زمان شناخته می شود، شاید شناخته شده ترین معیار ریسک باشد. نسبت پوشش بهره بسیار مهم است زیرا نشان دهنده توانایی شرکت در داشتن درآمد عملیاتی قبل از مالیات برای پوشش هزینه های مالی آن است. نسبت وجوه حاصل از عملیات به کل بدهی و نسبت جریان عملیاتی جریان نقدی به کل بدهی نیز معیارهای خطر مهمی هستند که توسط مدیریت شرکت استفاده می شود.
عواملی که در روند تصمیم گیری ساختار سرمایه در نظر گرفته شده اند
هنگام ایجاد ساختار سرمایه شرکت، بسیاری از عوامل کمی و کیفی باید در نظر گرفته شود. اول، از نقطه نظر فروش، شرکتی که فعالیت فروش بالایی و نسبتاً پایداری از خود نشان می دهد، در مقایسه با شرکتی که فروش کم و بی ثبات تری دارد، در موقعیت بهتری برای استفاده از اهرم مالی قرار دارد.
ثانیاً، از نظر ریسک تجاری، شرکتی با اهرم عملیاتی کمتر تمایل دارد که بتواند اهرم مالی بیشتری نسبت به شرکتی با درجه بالای اهرم عملیاتی بدست آورد.
سوم، از نظر رشد، شرکتهای با رشد سریعتر احتمالاً بیشتر به استفاده از اهرم مالی اعتماد خواهند کرد زیرا این نوع شرکتها تمایل به سرمایه بیشتری در اختیار دارند تا همتایان رشد کند.
چهارم، از نظر مالیات، شرکتی که در یک بازه مالیاتی بالاتر قرار دارد ، تمایل به استفاده از بدهی بیشتر برای استفاده از مزایای سپر مالیات بهره دارد.
پنجم، یک شرکت با سودآوری کمتر تمایل به استفاده از اهرم مالی بیشتری دارد، زیرا یک شرکت با سودآوری کمتر معمولاً در موقعیت کافی قوی نیست که بتواند عملیات تجاری خود را از طریق وجوه تولید شده داخلی تأمین کند.
همچنین با بررسی تعداد زیادی از عوامل داخلی و خارجی می توان به تصمیم ساختار سرمایه رسیدگی کرد. اول، از دیدگاه مدیریت، شرکتهایی که توسط رهبران متجاوز اداره می شوند تمایل دارند از اهرم مالی بیشتری استفاده کنند. از این نظر، هدف آنها از استفاده از اهرم مالی نه تنها افزایش عملکرد شرکت بلکه کمک به اطمینان از کنترل آنها بر شرکت است.
نتیجه گیری
وقتی شرایط خوب است، می توان با انتشار سهام یا اوراق قرضه سرمایه جمع کرد. با این حال، وقتی اوضاع بد است، تأمین کنندگان سرمایه معمولاً موقعیت امن را ترجیح می دهند، که به نوبه خود تأکید بیشتری بر استفاده از سرمایه بدهی دارد. با توجه به این نکته، مدیریت تمایل دارد ساختار سرمایه شرکت را به شکلی تنظیم کند که انعطاف پذیری را در جذب سرمایه آینده در یک فضای دائماً در حال تغییر بازار فراهم کند.
دیدگاه شما