نسبت های مالی چیست؟
نسبت های مالی را می توان از جمله موارد سودمند برای تعیین موقعیت مالی شرکتها و درک درست از واقعیت های مهم در باره نتیج عملیات و ضعیت مالی یک شرکت به حساب آورد. و با تحلیل و بررسی آن ها به فعالیت های مالی یک شرکت دست یافت.
تقسم یندی نسبت های مالی
1: نقدینگی
نسبت های نقدینگی، میزان توانایی و قدرت یک مجموعه را جهت پرداخت بدهی های جاری و غیر جاری شرکت یا موسسه در کم ترین زمان اندازه گیری کرده و خود نیز به دو زیر گروه تقسیم می شوند.
نسبت های جاری، نسبت آنی
2: فعالیت
با این نسبت می شود میزان کارایی یک مجموعه را انواع نسبت اهرمی جهت به کار گیری منابع خود اندازه گیری نمود. و این نسبت به چهار شاخص زیر تقسیم میشود.
گردش موجودی، گردش حساب های دریافتنی، متوسط دوره وصول مطالبات، گردش جمع دارائی ها.
3: اهرمی
این نسبت ها تعیین میکنند که، شرکت تا چه حد نیازهای مالی خودش را توسط منابع دیگران تامین کرده است. و در دو شاخص دسته بندی میگردند.
نسبت جمع بدهی ها به جمع دارائی ها، نسبت دفعات پرداخت بهره.
4: سود آوری
میزان موفقیت مجموعه یا شرکت جهت کسب سود و تامین آن از محل درآمد، سرمایه گذاری و فروش را مورد تاثیر قرار میدهد. و متناسب با نوع تحلیل در هفت شاخص دسته بندی میگردند.
نسبت سود خالص به فروش، نسبت سود عملیاتی به فروش، نسبت سود خالص به متوسط دارائی ها، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، درآمد از سهم،نسبت قیمت به سود، بازده سود سهام.
درآمد از سهم:
این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز، بر تعداد عادی به دست می آید. و روند افزایشی این نسبت تعیین کننده رشد واحد تجاری است.
نسبت قیمت به سود:
این نسبت از تقسیم ارزش بازار به سود هر سهم به دست می آید.
بازده سود سهام:
این نسبت از تقسیم سود عادی بر ارزش بازار هر سهم به دست می آید.
انواع روش های تجزیه و تحلیل صورتهای مالی :
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی وجود دارد.معمولاً در بررسی پرونده های اعتباری در بانک مجموعه ای از این روش ها مورد استفاده قرار گرفته و به این وسیله تلاش می گردد ارزیابی دقیقی از وضعیت متقاضی بعمل آید . با توجه به پیچیدگی برخی از این روش ها و گستره وسیع مباحث مرتبط با آن، در این بخش سعی می گردد صرفاً با شرح مختصری در خصوص روش های معمول در تجزیه و تحلیل صورت های مالی ،اطلاعات مقدماتی و کاربردی لازم برای بررسی پرونده های اعتباری در شعب ارائه گردد.
در تجزیه و تحلیل صورت های مالی معمولاً از چهار روش ذیل استفاده می شود:
۱- تجزیه و تحلیل درونی :
در تجزیه و تحلیل درونی که تجزیه و تحلیل عمودی نیز خوانده می شود ،مقدار و اهمیت نسبی هر یک از اقلام صورت های مالی شرکت در یک دوره مالی مشخص مورد بررسی قرار می گیرد . دراین روش جزو روش های اولیه بوده و اولین قدم در تجزیه و تحلیل صورت های مالی محسوب می گردد. در تجزیه و تحلیل درونی می توان با محاسبه نسبت های مالی و مقایسه آن ها با شاخص های صنعت ،در خصوص وضعیت شرکت قضاوت نمود.
۲- تجزیه و تحلیل مقایسه ای :
در تجزیه و تحلیل مقایسه ای که تجزیه و تحلیل افقی نیز خوانده می شود ، صورت های مالی دو یا چند دوره متوالی با یکدیگر سنجیده می شود و روند اقلام مهم مندرج در صورت های مالی مورد بررسی قرار می گیرد.
۳- تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش :
در تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش ، عوامل مؤثر در تغییرات وضعیت مالی شرکت و شرایط عملیات جاری و روزمره آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
۴ – خطر سنجی (ریسک):
در روش خطر سنجی ، منابع مالی و سرمایه گذاری شرکت جهت شناسایی مواضع خطر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
باید توجه داشت ، اولین گام در تجزیه و تحلیل صورت های مالی اطمینان از کامل بودن و صحت اطلاعاتی است که در صورت های مالی شرکت مندرج گردیده است . بدیهی است از اقلام مالی نادرست نمی توان نتیجه و استنباط درستی حاصل نمود . لذا اطلاعات و تجربه تحلیلگر در کشف اشتباه و یا تقلب در صورت های مالی از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار می باشد .
نسبت های مالی :
نسبت مالی کسری است که صورت آن را یک یا چند قلم از اطلاعات مالی شرکت در یک سال مالی و مخرج آن را یک یا چند قلم دیگر از صورت های مالی در همان سال مالی تشکیل می دهد . تصمیم گیری بر اساس نسبت های مالی وقتی قابل اتکا می باشد که مقادیر گذشته آن ها در همان شرکت و یا با شرکت های مشابه و یا با استاندرهای مطلوب مقایسه گردد.
همچنین در تحلیل نسبت های مالی می بایست اثرات افزایش یا کاهش آن ها در آینده شرکت نیز در نظر گرفته شود. به طور مثال در صورتی که شرکت از هزینه های بازاریابی و تبلیغات خود بکاهد، اگر چه در کوتاه مدت نسبت های سود آوری به علت کاهش هزینه ها رو به رشد و مطلوب جلوه می کند ، لکن ممکن است همین کاهش هزینه و افزایش سود ، موجب از دست رفتن بخشی از بازار فروش شرکت در آینده شده و زیان هنگفتی به آن وارد نماید.
انواع نسبت های مالی :
نسبت های مالی به چهار گروه به شرح زیر طبقه بندی می شود :
- نسبت های نقدینگی
- نسبت فعالیت
- نسبت های سرمایه گذاری ، بدهی (اهرمی)
- نسبت های سود آوری
- نسبت های نقدینگی :
نسبت های نقدینگی به نسبت هایی اطلاق می شود که توانایی شرکت در واریز بدهی های کوتاه مدت را نشان میدهد. مهمترین نسبت های نقدینگی ، نسبت جاری و نسبت آنی میباشد.
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری انواع نسبت اهرمی بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید و نشان دهنده توان شرکت برای ایفای تعهدات و بدهی های کوتاه مدت خود از محل دارایی های جاری می باشد. به بیان دیگر نسبت جاری نشان میدهد، در سال مالی مورد بررسی به ازای هر یک ریال دارایی جاری چند ریال بدهی جاری وجود دارد
در شرایط عادی هر چه دارایی های جاری نسبت به بدهی های جاری فزونی بیشتری داشته باشد و نسبت جاری بزرگتر شود ، شرکت از انعطاف پذیری بالاتری برای پاسخگویی به بدهی های کوتاه مدت خود برخوردار است اما اگر بیش از اندازه بزرگ شود بیانگر عدم بکارگیری مناسب دارایی ها نیز می باشد .
برای بررسی قدرت نقدینگی سریع و آنی شرکت برای تأدیه بدهی های خود از نسبت آنی استفاده می شود. به این منظور از صورت کسر محاسبه نسبت جاری ، انواع دارایی های جاری که از سرعت نقد شوندگی کمتری برخوردار هستند مانند موجودی کالا و پیش پرداخت ها را حذف کرده و نسبت بدست آمده را نسبت آنی می نامند .
باید توجه داشت ، نسبت های مالی مطلوب برای هر صنعت و تجارتی متفاوت است ، لذا می بایست در تفسیر نسبت های مالی از مقایسه با متوسط آن نسبت ها در شرکت های فعال در همان صنعت و تجارت استفاده نمود . به طور مثال برای واحدهای تولیدی نسبت آنی حدود یک و نسبت جاری حدود ۲ وبرای واحدهای بازرگانی و پیمانکاری که نقدینگی بیشتری نیاز دارند ، نسبت آنی اعداد بین اعداد ۲و۳ مطلوب است .
نسبت های فعالیت :
نسبت های فعالیت ، به نسبت هایی اطلاق می شود که نشانگر عملکرد شرکت در استفاده از داریی های جاری و غیر جاری خود برای فعالیت روزمره می باشد . مانند زمان لازم برای فروش محصولات ، مدت زمان لازم برای وصول مطالبات و …..معروفترین نسبت های فعالیت به شرح ذیل می باشد :
این نسبت متوسط روزهایی که طول می کشد تا فروش نسیه وصول شود را بیان می کند واز جهت اینکه در امکان بازگشت اصل و سود مورد انتظار بانک در موعد تأثیر دارد مورد توجه می باشد . برای محاسبه متوسط دوره وصول مطالبات از فرمول زیر استفاده میشود :
متوسط دوره وصول مطالبات بسته به تغییرات بازار از قبیل تورم ، رکود ، تغییرات فصلی و … دچار تغییر می گردد لذا باید در هنگام تجزیه و تحلیل آن تأثیر عوامل مزبور در نظر گرفته شود .
دوره گردش کالا به مدت زمانی گفته می شود که به طور متوسط طول می کشد تا موجودی کالا از زمانی که در انبار قرار می گیرد و یا آماده برای فروش می باشد به فروش برسد . هر چه شرکت در مدت کوتاهتری قادر به فروش کالاهایش باشد ، احتمال موفقیتش در تأدیه دیونش بیشتر است . البته کیفیت فروش کالا ، نقدی و نسیه بودن آن از اهمیت ویژهای برخوردار است وباید مورد توجه قرار گیرد .
برای محاسبه متوسط دوره گردش کالا از فرمول زیر استفاده می شود :
دوره گردش عملیات حاصل جمع مدت زمان هایی است که به طور متوسط برای تولید یا تهیه کالا، متوسط گردش کالا و متوسط دوره وصول مطالبات صرف می گردد . یا به عبارت دیگر :
متوسط دوره وصول مطالبات +متوسط دوره گردش کالا + دوره تولید یا تهیه کالا =دوره گردش عملیات
نسبت های سرمایه گذاری ،بدهی (اهرمی ):
نسبت های این گروه دو دسته میباشند . گروهی از نسبت ها که به تجزیه و تحلیل حدود حجم سرمایه گذاری های صورت پذیرفته در انواع دارایی ها ، به ویژه دارایی های ثابت می پردازد و دسته دوم که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی ها با حقوق صاحبان سهام تعیین و ارزیابی می کند . نسبت های نوع دوم را نسبت های اهرمی می نامند .مهمترین نسبت های این گروه به شرح ذیل می باشد :
- نسبت انواع نسبت اهرمی دارایی های ثابت به حقوق صاحبان سهام
برای محاسبه این نسبت مبلغ خالص دارایی های ثابت را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم می کنیم .
مقدار مطلوب برای نسبت فوق به نوع صنعت بستگی دارد و تعیین آن کاری پیچیده است و تنها می توان با مقایسه وضع یک شرکت با شرکت های مشابه دیگر در خصوص آن اظهار نظر کرد . با این وجود عده ای از صاحب نظران بر این باورند که نسبت دارایی های ثابت به حقوق صاحبان سهام نباید در واحدهای صنعتی از یک ودر شرکت های غیر صنعتی از ۷۵% تجاوز نماید . تجاوز از این حد حاکی از آن است که بخشی ازدارایی های ثابت از محل ایجاد بدهی تأمین مالی شده است و این چنین وضعی مطلوب تشخیص داده نمی شود .
این نسبت از تقسیم کل بدهی های شرکت به حقوق صاحبان سهام بدست می آید .
این نسبت نشان می دهد که کل بدهی ها در تاریخ ترازنامه چه سهمی از ما یملک صاحبان سهام را در بر می گیرد و یا به عبارت دیگر از لحاظ مالکیت چه رابطه ای بین بستانکاران و سهامداران وجود دارد . بدیهی است هر چه این نسبت بزرگتر باشد ، طلبکاران تأمین کمتری خواهند داشت و هنگامی که این نسبت از عدد یک تجاوز کند وضعیت برای بستانکاران نامطلوب تلقی شده و به معنی عدم دستیابی به تمامی مطالباتشان در صورت ورشکستگی و تصفیه شرکت می باشد .
نسبت مالکانه از تقسیم حقوق صاحبان سهام شرکت بر کل دارایی های آن بدست می آید و نشانگر آن است که چه میزان از دارایی های منعکس در تراز نامه به صاحبان سهام شرکت تعلق دارد . یا به عبارت دیگر در مجموع چه میزان از دارایی های شرکت از طریق صاحبان سهام و چه میزان از آن از محل بدهی ها (از طریق بستانکاران ) ایجاد شده است . هر چه این نسبت در شرکتی پایین تر باشد ، اعطای اعتبار به آن توسط بانک یا ریسک بیشتری مواجه می باشد .
نسبت های سود آوری:
به هر نسبت مالی که صورت آن یکی از اقلام صورت سود و زیان باشد، نسبت سود آوری گفته می شود . نسبت های سود آوری از جهت اینکه سود آوری اساس حیات و ادامه فعالیت بنگاه های اقتصادی بوده و می تواند امکان تأدیه اصل و سود مورد انتظار بانک در سررسید آن را نشان دهد ، برای بانک حائز اهمیت می باشد. معمولاًنسبت های سود آوری بر حسب درصد نیز نمایش داده می شوند .
مهم ترین نسبت های سود آوری به شرح ذیل می باشد :
بازده فروش از فرمول زیر محاسبه می شود ونشان می دهد از هر یک ریال فروش چه میزان سود خالص بدست آمده است .
آنچه که در تجزیه و تحلیل این نسبت از اهمیت بالایی برخوردار می باشد ، کیفیت فروش و نقد یا نسیه بودن آن می باشد که می باید مورد توجه قرار گیرد. بدیهی است در شرایط عادی هر چه این نسبت در شرکتی بالاتر باشد ، نشان دهنده وضعیت مطلوبتر آن می باشد .
این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام در دوره مالی مورد نظر بدست می آید و نشان دهنده میزان سود آوری و بازده سرمایه گذاری صورت گرفته توسط صاحبان سهام می باشد .
برای اینکه محاسبه دقیق تر باشد ، بهتر است در مخرج کسر از متوسط حقوق صاحبان سهام در طول دوره مالی مورد نظر استفاده شود .
این نسبت از تقسیم سود خالص بر جمع دارایی ها و با استفاده از فرمول زیر بدست می آید :
بسیاری از تحلیل گران این نسبت را شاخص نهایی برای تشخیص کفایت و کارایی مدیریت شرکت می دانند. برای اینکه محاسبه نسبت فوق دقیق تر باشد ، بهتر است در مخرج کسر از متوسط جمع داراییها در طول دوره مالی مورد نظر استفاده شود.در تحلیل بازده دارایی ها می باید توجه داشت که اختلاف بین بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام ناشی از اثر ایجاد بدهی (مانند اخذ تسهیلات )بوده و در واقع خاصیت اهرمی از بدهی ها را نشان می دهد.
ارزش گذاری شرکت ها در تحلیل بنیادی
هدف نهایی تحلیل بنیادی، پیدا کردن ارزش ذاتی سهام است و کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه از تحلیل بنیادی برای رسیدن به ارزش واقعی و ذاتی شرکتهای بورسی استفاده میکنند. سرمایهگذاران با استفاده از فاکتورهایی مانند فروش شرکت، بهای تمام شده و درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی شرکت، تشخیص میدهند که ارزش شرکت چه میزان میباشد. با استفاده از این ارزش، سرمایهگذار میتواند زمان مناسب برای ورود و خروج به بازار را تشخیص دهد و یک سرمایهگذاری پرسود را تجربه کند. مهمترین شاخص در فرآیند تحلیل بنیادی، صورتهای مالی شرکت میباشد.
صورتهای مالی شرکت انواع مختلفی دارد:
- ترازنامه
- صورت حساب درآمدی
- صورت حساب سود و زیان
- و غیره
تحلیلگرانی که از این روش استفاده میکنند، دارای رویکرد بلند مدت هستند و به این موضوع اعتقاد دارند که هر سهم در نهایت به سمت میانگین ارزش یا قیمت واقعی خود حرکت خواهد کرد.
انواع نسبتهای مالی
نسبتهای مالی از صورتهای مالی شرکت استخراج میشوند که یکی متداولترین روشهای تحلیل مالی به حساب میآیند. این نسبتها انواع مختلفی دارند و هر کدام از آنها یکی از ابعاد وضعیت مالی شرکت را مشخص میکنند:
نسبت نقدینگی
یکی از فاکتورهای مهم در ارزشگذاری شرکتها در تحلیل بنیادی، نسبت نقدینگی میباشد و نشاندهنده توانایی میزان پرداخت دیون و عمل به تعهدات کوتاه مدت شرکت است. این تعهدات را به صورتهای مختلف میسنجند:
نسبت جاری: توانایی شرکت برای پرداخت بدهی در کوتاه مدت با دارایی جاری
داراییهای جاری ÷ بدهی جاری = نسبت جاری
اگر عدد به دست آمده از "یک" کمتر باشد، یعنی شرکت در پرداخت بدهیها و عمل به تعهدات کوتاه مدت خود دچار مشکل است.
نسبت آنی: توانایی شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت خود از محل دارایی نقدی
دارایی سریع ÷ بدهیهای جاری = نسبت آنی
نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت از محل وجوه نقد میباشد. تفاوت این نسبت با نسبت آنی این است که حساب دریافتی در آن محاسبه نخواهد شد.
سرمایهگذاری کوتاه مدت + موجودی نقدی ÷ بدهیهای جاری = نسبت وجه نقدی
نسبت سودآوری
این نسبت، سودآوری منابع درآمدی شرکت و تأثیری که بر کل سود شرکت دارد را به نمایش میگذارد. بدیهی است که کسب سود، هدف تمامی فعالیتهای مالی و اقتصادی است و به همین دلیل، نسبتهای سودآوری در تعیین کفایت مدیریت، توانایی شرکت در زمینه کسب سود و نرخ بازگشت سرمایه و البته هنگام ارزشگذاری شرکت در تحلیل بنیادی، شاخصهای مهمی محسوب میشوند.
نسبت بازده داراییها: نشان میدهد یک شرکت با استفاده از منابعی که در اختیار دارد، چگونه سود به دست میآورد و بازده ایجاد میکند.
بازده دارایی = سود خالص ÷ میانگین جمع داراییها
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام: چگونگی کسب سود با استفاده از سرمایه سهامداران
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص: به ازای هر ریال مبلغ فروش، چه مقدار سود کسب شده است. نتیجهای که به دست میآیدآیدآ، توانایی شرکت در کنترل قیمت و مدیریت هزینههای تولید را به نمایش میگذارد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص ÷ فروش
نسبت سود عملیاتی: تأثیری که میزان فروش محصولات یا خدمات در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی ÷ فروش
حاشیه سود خالص: از رقم فروش شرکت، چه مقدار به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص ÷ فروش
نسبت اهرمی یا سرمایهای
این نسبت نشان میدهد که یک شرکت برای انجام تعهدات بلند مدت و میان مدت خود چقدر توانایی دارد و چه میزان منابع مالی برای تسویه بدهیها و حقوق صاحبان سهام در اختیار دارد.
نسبت بدهی: این نسبت نقش بدهیهای جاری و بلند مدت را در تامین کل داراییهای شرکت نشان میدهد.
نسبت بدهی = مجموع بدهیها ÷ داراییها × ۱۰۰
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه: منظور از ارزش ویژه رقمی است که با کم کردن بدهیهای شرکت از داراییها به دست میآید. این نسبت نشان میدهد چه مقدار از ارزش ویژه برای خرید داراییهای ثابت خرج شده است، شرکت چه مقدار نقدینگی دارد و توانایی بازپرداخت بدهیهای جاری آن چقدر است.
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه = دارایی ثابت ÷ ارزش ویژه
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه: این نسبت نشاندهنده قدرت بستانکارها در مقایسه با سهامداران است.
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه = کل بدهی ÷ ارزش ویژه
نسبت کل بدهی جاری به ارزش ویژه: این نسبت بدهی کوتاه مدتی است که از محل دارایی جاری پرداخت میشود و دارای نرخ بهره بالاتری نیز میباشد.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه = بدهی جاری ÷ ارزش ویژه
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه: منظور از بدهی بلند مدت مواردی است که سر رسیدی بیشتر از یک سال دارند. در محاسبه این نسبت معمولاً عدد نهایی ضرب در ۱۰۰ میشود و به صورت درصد اعلام خواهد شد:
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه = بدهیهای بلند مدت ÷ ارزش ویژه
نسبت مالکانه: این نسبت نشان میدهد که چه مقدار از داراییهای شرکت متعلق به سهامداران است و سهامداران چقدر در تامین سرمایه نقش دارند.
نسبت مالکانه = ارزش ویژه ÷ کل داراییها
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی: در این نسبت بین حقوق صاحبان سهام و وامها و اعتبارات شرکت مقایسه صورت میگیرد. رقم به دست آمده در ارزشگذاری شرکتها در تحلیل بنیادی اثرگذار خواهد بود.
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها = حقوق صاحبان سهام ÷ کل بدهیها
هر چه این نسبت بالاتر باشد، یعنی وامها و بدهیها کمتر هستند و در نتیجه، ریسک مالی شرکت کمتر است.
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییهای ثابت: این نسبت نشان میدهد که سهامدارن چقدر در تأمین نقدینگی برای خرید داراییهای ثابت نقش دارند.
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت = حقوق صاحبان سهام ÷ داراییهای ثابت × ۱۰۰
نسبت فعالیت یا کارایی
کاربرد داراییهای شرکت با مقایسه حجم فروش و سرمایهگذاری در داراییهای مختلف، بازدهی و راندمان شرکت را ارزیابی میکند.
نسبت دوره گردش موجودی کالا: گردش موجودی کالا نشان میدهد که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت، در یک بازه زمانی مشخص چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است. دوره گردش موجودی کالا یعنی برای این که کالای ساخته شده به فروش برسد، چه قدر زمان لازم است.
دفعات گردش کالا = بهای تمامشده کالای فروشرفته ÷ متوسط موجودی کالا
متوسط موجودی کالا = موجودی ابتدای دوره + موجودی انتهای دوره ÷ ۲
با محاسبه این موارد، میتوان دوره گردش موجودی کالا را محاسبه کرد:
دوره گردش کالا = ۳۶۰ ÷ دفعات گردش کالا
هر چه این نسبت بالاتر باشد، دوره رکود کالا در انبار شرکت کمتر و احتمالا کارایی عملیاتی آن بالاتر است.
نسبت گردش دارایی : چگونگی میزان کسب درآمد و تأثیر آن در شرکت
نسبت گردش دارایی = فروش خالص ÷ کل دارایی
نسبت گردش داراییهای ثابت: نشان میدهد داراییهای ثابت چه مقدار روی درآمد اثر میگذارند. ابتدا متوسط دارایی را به دست میآوریم:
متوسط دارایی =دوره ابتدای ثابت دارایی + دوره انتهای ثابت دارای ÷ 2
رقم به دست آمده را در فرمول زیر به کار میبریم:
نسبت گردش داراییهای ثابت = فروش خالص ÷ متوسط دارایی ثابت شرکت
نسبت دوره وصول مطالبات: این دوره به بازه زمانی میان فروش محصول و دریافت هزینه اشاره دارد. ابتدا گردش مطالبات را به دست میآوریم:
گردش مطالبات = نسیه فروش سالیانه ÷ متوسط مطالبات
رقم به دست آمده را در فرمول زیر به کار میبریم:
دوره وصول مطالبات = 360 ÷ گردش مطالبات
نسبت دوره گردش عملیات: مجموع دوره وصول مطالبات و گردش موجودی و دوره زمانی از ابتدای خرید مواد اولیه تا تولید و عرضه کالا میباشد.
دوره گردش عملیات = دوره گردش موجودی کالا + دوره وصول مطالبات + دوره تولید کالا
شرکتهای غیر تولیدی از فرمول زیر استفاده میکنند:
دوره گردش عملیات = دوره گردش موجودی کالا + دوره وصول مطالبات
هر چه این دوره گردش کوتاهتر باشد، مدت زمان تبدیل به وجه نقد کوتاهتر میباشد و در نتیجه شرکت، "سرمایه در گردش" کمتری را نیاز خواهد داشت.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: موجودی کالا و مقدار گردش سرمایه در شرکت
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا ÷ سرمایه در گردش
نسبت گردش سرمایه جاری: نشاندهنده تأثیر سرمایه در گردش
نسبت گردش سرمایه جاری = فروش ÷ سرمایه در گردش
نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران: ابتدا دفعات پرداخت به بستانکاران و حساب متوسط آنها را به دست میآوریم:
حساب متوسط بستانکاران = حسابها و اسناد پرداخت ابتدا و انتهای دوره ÷ حساب متوسط بستانکاران
نتایج به دست آمده را در فرمول زیر استفاده میکنیم:
نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران = 365 ÷ دفعات پرداخت به بستانکاران
نسبت P/E
یکی از رایجترین روشهای ارزشگذاری در تحلیل بنیادی استفاده از نسبت P/E میباشد. برای محاسبه قیمت تحلیلی سهم باید دو عامل سود تحلیلی سهم و P/E تحلیلی را در نظر بگیریم.
انواع نسبت اهرمی
نسبت های اهرمی به معنای نسبت سهم بستانکاران به سهم سهام داران در تأمین مالی مؤسسه می باشد. نسبتهای اهرمی که به آنها نسبتهای سرمایهگذاری هم گفته میشود، منعکسکننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میانمدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهیها و حقوق صاحبان سهام را بررسی میکند. در حقیقت تحلیلگران برای بررسی توان بازپرداخت بدهیهای شرکت در زمان سررسیدشان، از این نسبتها استفاده میکنند. این نسبتها میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان میدهد. از آن جمله میتوان به وجوهی که توسط سهامداران تأمین میشود یا وجوهی که از طریق وام به دست میآید، اشاره کرد. همچنین با استفاده از نسبتها میتوان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهیهای خود به تأمین مالی اضافی میپردازد یا تلاش میکند سررسید بدهیها را تمدید نماید.
اهمیت نسبت های اهرمی برای سرمایه گذاری:
نسبتهای اهرمی به بررسی نحوه تأمین بدهیها و ارزیابی توان پاسخگویی شرکت به این بدهیها میپردازد و اهمیت بالایی دارد که می توان موارد زیر را نام برد:
انواع نسبت های اهرمی:
نسبت بدهی:
اهمیت و تاثیر بدهی های طولانی مدت و جاری را در تأمین همهی سرمایه و ثروت شرکت نشان میدهد. مشخص میکند که چه مقدار از سرمایه های کل از طریق بدهی ها بدست آمده است. این نسبت برای اعتبار دهندگان بسیار اهمیت دارد. چنان چه نسبت بدهی بالا باشد، این تفسیر را در پی دارد که شرکت جهت تأمین منابعی که به آن ها نیاز داشته از منابع سرمایه خارج از شرکت استفاده کرده است. برای وام دهندگان مانند بانک ها و از این قبیل مهم است که نسبت بدهی پایین باشد، چون بالا رفتن این نسبت، ریسک و خطر پذیری شرکت را افزایش خواهد داد. فرمول نسبت بدهی به شکل زیر است:
مجموع دارایی مجموع بدهی = نسبت بدهی
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه:
ارزش ویژه میزان سرمایه ای است که پس از کم شدن میزان بدهی ها از دارایی شرکت باقی میماند. نسبت زیر نشان میدهد که چه میزان از ارزش ویژه برای خرید سرمایه های ثابت هزینه شده است. پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت. فرمول این نسبت به صورت زیر می باشد:
دارایی ثابت ارزش ویژه = نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه:
این نسبت وضعیت اعتبار دهندگان را با سهام داران شرکت مقایسه میکند و قدرت آن ها را به یک دیگر نشان میدهد. وقتی نسبت کل بدهی به ارزش ویژه کمتر باشد، شرکت مربوطه ریسک و خطر پذیری مالی کمتری خواهد داشت و وام دهندگان نیز از شرکت هایی که این نسبت در آن ها پایین تر است استقبال بیشتری میکنند. هرچه این نسبت بالا برود یعنی در ساختار دارایی شرکت از بدهی های بیشتری استفاده شده است و به همان میزان حقوق و سرمایه اعتبار دهندگان نسبت به سهام داران بیشتر خواهد بود. اگر سهام داران شرکت بخش بیشتری از سرمایه های شرکت را تأمین کنند به تناسب آن کنترل و نسبت مالکانه آن ها بیشتر خواهد شد و پرداخت سود (بهره) و وام کمتری برای انواع نسبت اهرمی شرکت به دنبال خواهد داشت. فرمول محاسبه آن به صورت زیر است:
کل بدهی ارزش ویژه = نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه:
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همانطور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط بین بدهیهای جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان میکند . بدهی جاری (کوتاه انواع نسبت اهرمی مدت) شرکت از سرمایه های جاری آن به دست می آید و میتواند نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهد و در صورت افزایش این نوع بدهی (جاری) میزان نقدینگی کاهش مییابد. بدهی جاری میزان سود بالاتری در مقایسه با دیگر بدهی ها دارد. و بالا بودن بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه قدرت اهرمی را تحت تاثیر قرار میدهد و موجب کاهش آن میشود. اگر این روند افزایش بدهی جاری تداوم داشته باشد نشان دهنده ضرورت مدیریت و اصلاح در ساختار دارایی شرکت است. برای محاسبه نسبت فوق از فرمول زیر استفاده میکنیم:
بدهی جاری ارزش ویژه = نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه:
نسبت فوق ارتباط میان بدهی های طولانی مدت که موعد پرداخت آن ها از یک سال بیشتر است را با ارزش ویژه بررسی میکند. فرمول این نسبت به صورت زیر است:
بدهی طولانی مدت ارزش ویژه = نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
نسبت مالکانه:
این نسبت میزان سرمایه های شرکت که مربوط به سهام داران است را مشخص میکند و نشان دهنده نقش سهام داران در فراهم کردن سرمایه های شرکت است که به صورت درصدی بیان میشود. بالا بودن درصد نسبت مالکانه در یک شرکت نشان دهنده میزان پایبندی آن شرکت به تعهد های خود است و نشان میدهد از اهرم مالی در این شرکت به میزان خیلی کم استفاده شده است. پایین بودن این نسبت مشخص میکند که بخش زیادی از ثروت شرکت ازمنابع خارجی (وام و..) تأمین شده است و هم چنین ریسک مالی را در پی داشته است. برای محاسبه نسبت مالکانه از فرمول زیر استفاده میکنیم:
ارزش ویژه کل دارایی ها = نسبت مالکانه
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها:
نسبت فوق ادعای اعتبار دهندگان و سهام داران را ارزیابی میکند و حقوق سهام داران را نسبت به کل اعتبارات که از منابع سرمایه خارجی تأمین شده میسنجد. اگر این نسبت بالا باشد یعنی حقوق واختیارات سهام داران از اعتبار دهندگان بیشتر است و این افزایش حقوق سهام داران به تناسب همه بدهی ها موجب میشود که شرکت در مواجهه با ورشکستگی و خطرهای اقتصادی آسیب پذیری کمتری داشته باشد. فرمول آن به صورت زیر است:
حقوق صاحبان سهام کل بدهی = نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت:
این نسبت نقش و همکاری سهام داران را در تأمین ثروت برای خرید اموال و سرمایه های ثابت نشان میدهد. بالا بودن این نسبت یعنی سهام داران سرمایه مالی بیشتری برای شرکت فراهم کرده اند. بنابراین شرکت در شرایط مالی و اقتصادی سخت، ساختار سرمایه ای محکم تری دارد. برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده میکنیم:
حقوق صاحبان سهام سرمایه های ثابت = نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت
نسبت های اهرمی
در تعریف نسبت های اهرمی که نسبت سرمایه گذاری نیز نام دارد، گفته شده است که میزان توانایی شرکت ها را در انجام و اجرای تعهدات میان مدت و طولانی مدت منعکس میکند.
این نسبت ها از آن جهت که شیوه تأمین بدهی های شرکت و توان پرداختی شرکت نسبت به این بدهی ها را ارزیابی میکند، اهمیت بالایی دارد.
عوامل اهمیت نسبت های اهرمی از نگاه تحلیل گران:
انواع نسبت های اهرمی:
نسبت های اهرمی یا همان نسبت سرمایه گذاری انواع مختلفی دارد که به توضیح هر کدام می پردازیم.
نسبت بدهی:
اهمیت و تاثیر بدهی های طولانی مدت و جاری را در تأمین همهی سرمایه و ثروت شرکت نشان میدهد.
مشخص میکند که چه مقدار از سرمایه های کل از طریق بدهی ها بدست آمده است.
این نسبت برای اعتبار دهندگان بسیار اهمیت دارد.
برای محاسبه نسبت بدهی به روش فرمول زیر عمل میکنیم:
مجموع دارایی مجموع بدهی = نسبت بدهی
سرمایه ثابت نسبت به ارزش ویژه:
ارزش ویژه میزان سرمایه ای است که پس از کم شدن میزان بدهی ها از دارایی شرکت باقی میماند.
برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده میکنیم:
دارایی ثابت ارزش ویژه = سرمایه ثابت نسبت به ارزش ویژه
کل بدهی نسبت به ارزش ویژه:
این نسبت وضعیت اعتبار دهندگان را با سهام داران شرکت مقایسه میکند و قدرت آن ها را به یک دیگر نشان میدهد.
برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده میکنیم:
کل بدهی ارزش ویژه = کل بدهی نسبت به ارزش ویژه
به طور مثال اگردر یک شرکت جواب تناسب کل بدهی به ارزش ویژه ۴ باشد، یعنی این شرکت جهت تأمین سرمایه ی مورد نیاز خود ۴ برابر بیشتر از همیشه از منابع خارجی مانند وام استفاده کرده است.
بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه:
برای محاسبه نسبت فوق از فرمول زیر استفاده میکنیم:
بدهی جاری ارزش ویژه = بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه
موسسه مشاوران شما را به خواندن مطلب مالیات حقوق دعوت می نماید.
بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه
بدهی های طولانی مدت نسبت به ارزش ویژه:
نسبت فوق ارتباط میان بدهی های طولانی مدت که موعد پرداخت آن ها از یک سال بیشتر است را با ارزش ویژه بررسی میکند.
برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده میکنیم:
بدهی طولانی مدت ارزش ویژه = بدهی های طولانی مدت نسبت به ارزش ویژه
نسبت مالکانه:
برای محاسبه نسبت مالکانه از فرمول زیر استفاده میکنیم:
ارزش ویژه کل دارایی ها = نسبت مالکانه
حقوق سهام داران نسبت به همه ی بدهی ها:
حقوق سهام داران کل بدهی = حقوق سهام داران نسبت به همه ی بدهی ها
حقوق سهام داران نسبت به سرمایه های ثابت:
برای محاسبه نسبت بالا از این فرمول استفاده میکنیم:
حقوق سهام داران سرمایه های ثابت = حقوق سهام داران نسبت به سرمایه های ثابت
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله نسبت نقدینگی را به شما پیشنهاد می کنیم.
رای شما به این مطلب
میانگین امتیازات ۲٫۸ ۵٫ تعداد آرا: ۴
از اینکه این مطلب مفید نبود عذرخواهی میکنیم
اجازه بدهید ما این مطلب را مفیدتر کنیم!
لطفا نظر خود را در بهبود این مطلب با ما در میان بگذارید.
نسبت اهرمی
نظرات بسته شده اند
آخرین مطالب سایت
- دانلود آهنگ هی ناز میکنه واسم
- کشته شدن پسر توسط پدر
- متن خداحافظی برای کربلا
- سوال امتحانی عربی هفتم
- آرومم کن
- کد غیرفعال سازی رومینگ ایرانسل
- نحوه همسان سازی حقوق بازنشستگان کشوری
- غذای ترکی گوزلمه
- قباد ناصری
- فیلم شوق پرواز قسمت آخر
- نحوه همسان سازی حقوق بازنشستگان
- مولف کتاب هدایه المتعلمین
- بازی سپاهان ذوب آهن
- ساعت بازی سپاهان ذوب آهن
- پخش زنده سپاهان ذوب آهن
- بازی سپاهان ذوب آهن زنده
- بازی سپاهان و ذوب آهن زنده
- دانلود آهنگ محسن چاوشی سال بی بهار
- پخش زنده بازی سپاهان ذوب آهن
- دیدی که عاشقت کردم
لینک های مفید
تمامی مطالب سایت توسط ربات جمع آوردی شده است در صورت نارضایتی از طریق تماس با ما در ارتباط باشید تا تمامی محتویات سایت شما حذف شود .
نسبت های مالی چیست؟
نسبت های مالی را می توان از جمله موارد سودمند برای تعیین موقعیت مالی شرکتها و درک درست از واقعیت های مهم در باره نتیج عملیات و ضعیت مالی یک شرکت به حساب آورد. و با تحلیل و بررسی آن ها به فعالیت های مالی یک شرکت دست یافت.
تقسم یندی نسبت های مالی
1: نقدینگی
نسبت های نقدینگی، میزان توانایی و قدرت یک مجموعه را جهت پرداخت بدهی های جاری و غیر جاری شرکت یا موسسه در کم ترین زمان اندازه گیری کرده و خود نیز به دو زیر گروه تقسیم می شوند.
نسبت های جاری، نسبت آنی
2: فعالیت
با این نسبت می شود میزان کارایی یک مجموعه را جهت به کار گیری منابع خود اندازه گیری نمود. و این نسبت به چهار شاخص زیر تقسیم میشود.
گردش موجودی، گردش حساب های دریافتنی، متوسط دوره وصول مطالبات، گردش جمع دارائی ها.
3: اهرمی
این نسبت ها تعیین میکنند که، شرکت تا چه حد نیازهای مالی خودش را توسط منابع دیگران تامین کرده است. و در دو شاخص دسته بندی میگردند.
نسبت جمع بدهی ها به جمع دارائی ها، نسبت دفعات پرداخت بهره.
4: سود آوری
میزان موفقیت مجموعه یا شرکت جهت کسب سود و تامین آن از محل درآمد، سرمایه گذاری و فروش را مورد تاثیر قرار میدهد. و متناسب با نوع تحلیل در هفت شاخص دسته بندی میگردند.
نسبت سود خالص به فروش، نسبت سود عملیاتی به فروش، نسبت سود خالص به متوسط دارائی ها، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، درآمد از سهم،نسبت قیمت به سود، بازده سود سهام.
درآمد از سهم:
این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز، بر تعداد عادی به دست می آید. و روند افزایشی این نسبت تعیین کننده رشد واحد تجاری است.
نسبت قیمت به سود:
این نسبت از تقسیم ارزش بازار به سود هر سهم به دست می آید.
بازده سود سهام:
این نسبت از تقسیم سود عادی بر ارزش بازار هر سهم به دست می آید.
دیدگاه شما