مفهوم ریسک مساعد و نامساعد در بورس چیست؟
بازار بورس و شرایط این بازار یکی از پیچیدهترین بازارها است که سرمایهگذاری و فعالیت در آن بهظاهر ساده به نظر میآید، اما وقتی وارد آن میشوید با موارد گوناگون و شرایط مختلفی برخورد میکنید که ممکن است کمی سردرگمی ایجاد کند. یکی از پارامترهایی که در ابتدا برای فرد سرمایهگذار یا تحلیلگر بازار به نظر ساده میاید و با خود میپندارد که میتواند بهسادگی تخمین صحیحی از آن داشته باشد، ریسک معاملات است. ریسک در بازار بورس ظاهراً یک کلمه است اما باید عوامل گوناگون زیادی بررسی شود تا ریسک سرمایهگذاری روی سهامی خاص بهدرستی محاسبه شود. عوامل مختلف درونی و بیرونی زیادی بر روی ریسک تأثیرگذار هستند و میتوانند در نتیجه معاملات مؤثر باشند. در بازارهای مختلف بورس میزان پیشبینی ریسک معامله متفاوت است. بهطور مثال در بازار بورس ارز اکثر معاملات دارای ریسک بالا هستند زیرا پیچیدگی این بازار بسیار زیاد بوده و عملاً پیشبینی مسیر حرکت قیمت یک ارز بسیار سخت است، از این رو ریسک معاملات به نسبت بازارهای بورس دیگر بالاتر است. برای انجام یک معامله صحیح و کسب سود باید ریسکهای مختلف را شناخت و آنها را بررسی کرد تا ریسکی که در معامله صورت میگیرد به سود تبدیل شود. ریسک در معامله که منجر به سود یا ضرر شود مستقیماً با ریسک مساعد و نامساعد ارتباط دارد که در مقاله توضیحات بیشتری داده میشود. در ادامه مقاله توضیحاتی را در مورد انواع ریسکها میدهیم و سعی میشود در مورد پارامترهایی که منجر به اندازهگیری ریسک میشود نیز مطالبی بیان شود.
سرفصلهایی که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته در زیر بیان شده است:
- ریسک در بازار بورس چیست و میتواند به چند دسته تقسیم شود؟
- با بررسی چه پارامترهایی که میتوان میزان ریسک را اندازهگیری کرد؟
- ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیست؟
- مفهوم ریسک مساعد و نامساعد در بورس چیست؟
ریسک در بازار بورس چیست و میتواند به چند دسته تقسیم شود؟
همانطور که میدانید ریسک در لغت به معنای خطر کردن است و این خطرپذیری در بورس به این خاطر انجام میشود تا فرد درآمد بیشتری کسب کند و بتواند به بهترین شکل از سرمایه خود استفاده کند. ریسک در بازار بورس همیشه وجود دارد و میزان آن در هر معامله به موارد مختلفی بستگی دارد. شاید اولین پارامتر که در میزان ریسک یک معامله تأثیرگذار است میزان خطرپذیری فرد معاملهگر باشد. اگر این شخص فردی ریسکپذیر باشد، در صورت موفقیت در معامله میتواند سود خوبی را به دست آورد. زیرا معمولاً ریسک بالاتر میتواند سود بیشتری را حاصل کند. ریسکها دارای دستهبندیهای گوناگون هستند. یکسری از ریسکها میتواند درونی باشد و آن را مدیریت کرد اما برخی از ریسکها مانند ریسک قوانین و ریسک بازار ریسکهای بیرونی هستند و از سمت معاملهگر قابل کنترل نیست. ریسک قوانین شامل تفاسیر مختلف از یک قانون میشود، همچنین نبود ساختار مناسب قانونگذاری و نظارت نیز جز آن بهحساب میآید. نوسانات مربوط به بازار که شامل ریسک اندازه بازار و ریسک سهم از بازار است را ریسک بازار گویند.
ریسک انسانی یکی از ریسکهای موجود در بازار بورس است که مستقیماً با اشتباهات انسانی مرتبط است. فرض کنید در بازار بورس ارز برای تعیین لات معاملات اشتباهاً بجای ۰٫۰۱ ، ۰٫۱ را وارد کنید آنگاه میزان سود یا ضرر شما دران معامله به ازای هر واحد ۱۰ برابر میشود. ریسک تورم نیز از دیگر ریسکهای موجود در بازار بورس است. باید در نظر داشته باشید که اگر در سهامی معامله میکنید و از آن سود به دست میاورید، میزان سود آن حداقل کمی بیشتر از نرخ تورم باشد. اگر این چنین نباشد و میزان سود کمتر از نرخ تورم باشد شما در حقیقت ضرر کردهاید و از ارزش سرمایهتان کاسته شده است. در نظر داشته باشید که ریسک احساسی و ریسک نرخ بهره نیز از دیگر ریسکهای بازار بورس است.
با بررسی چه پارامترهایی که میتوان میزان ریسک را اندازهگیری کرد ؟
همیشه باید به یاد داشته باشید که نمیتوان بهطور دقیق ریسک را اندازهگیری کرد، وقتی گفته می¬شود ریسک معامله بالا است یا میزان ریسک معامله پایین است، منظور از بیان این گفته مجموع و برآیند تمام ریسکها است. در بعضی موارد افراد اکثر ریسکها را بررسی کرده و بعد بیان میکنند که ریسک معامله زیاد یا کم است و در برخی از موارد افراد یا معاملهگران تمام ریسکها را بررسی نمیکنند و چند ریسک اصلی را مورد بررسی قرار میدهند و آنگاه با عنوان ریسک بالا یا ریسک پایین وارد معامله میشوند. پارامترهایی مانند زمان معامله و سهام شرکت با توجه به شرایط اقتصادی خود شرکت و جامعه جز عوامل اندازهگیری ریسک هستند. شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه نیز در زمان معامله که میتواند مرتبط با سهام مورد نظر باشد نیز جز پارامترهایی محسوب میشود که در اندازهگیری ریسک مؤثر است.
دید بلندمدت و یا کوتاهمدت سرمایهگذاری در میزان ریسک معامله تأثیرگذار است زیرا عواملی مانند ریسک نرخ بهره و ریسک تورم وارد موضوع میشوند و باید آنها را نیز در نظر گرفت. همیشه برای اینکه بتوانید بهصورت دقیقتری میزان ریسک را اندازهگیری کنید، ریسک احساسی را مدنظر قرار دهید. در شرایط حساس انسان بهعنوان یک معاملهگر یا یک سرمایهگذار ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و حرکات غیرقابل پیشبینی انجام دهد. مخصوصاً در معاملاتی که ممکن است سود یا ضرر زیادی به همراه داشته باشد و ازنظر معاملاتی در جایگاه حساسی قرار دارد این ریسک را بیشتر مورد توجه قرار دهید و بهعنوان یکی از پارامترهای اصلی در اندازهگیری ریسک استفاده کنید. درنهایت میتوان اینگونه بیان کرد که برآیند تمام این موضوعات میتواند در یک جمله خلاصه شود که آیا میزان ریسک این معامله بالا است یا خیر.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیست؟
وقتی یک سرمایهگذار میخواهد برای خرید سهم یک شرکت اقدام کند یا در هر بورسی شروع به سرمایهگذاری نماید با ریسکهای متفاوتی روبهرو میشود. این ریسکها در دستهبندی کلی به دو دسته ریسکهای سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب و ریسکهای غیر سیستماتیک یا قابل اجتناب تقسیم میشوند. ریسکهایی که بتوان از طرق و روشهای مختلف از آن اجتناب کرد را ریسکهای غیر سیستماتیک میگویند. در حقیقت ریسکهای قابل اجتناب اغلب ریسکهای درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط میباشند. مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و رقابت ضعیف با رقبا جز این ریسکها قرار میگیرند. مواردی مانند قدیمی شدن محصولات شرکت و کاهش مشتریان نیز جز ریسکهای غیر سیستماتیک بوده و از آنجا این ریسکها اغلب منشأ درونی دارند، میتوان توسط بهکارگیری برخی از روشها این ریسکها را تا حد معقولی کاهش داد. معمولاً به این ریسک، ریسک حذف شدنی هم میگویند و یکی از راهکارهای حذف یا کاهش چنین ریسکهایی تشکیل سبد سرمایهگذاری و متنوع سازی سبد سهام است.
در مقابل ریسک دیگری با نام ریسک سیستماتیک یا ریسک غیرقابل اجتناب وجود دارد، این نوع ریسک مربوط به کل بازار است و به آن ریسک غیرقابل حذف نیز میگویند. این ریسک بر روی کل بازار تأثیرگذار است و مختص سهام یک یا چند شرکت نیست. مواردی مانند شرایط سیاسی، سیاستهای کلان اقتصادی و نرخ تورم جز ریسکهای غیرقابل اجتناب هستند. باید در نظر داشت که تغییر سیاستهای کلان اقتصادی یا کاهش و افزایش نرخ ارز و تورم بهصورت مستقیم بر میزان درآمد و سودآوری منشا سودآوری سهام چیست؟ شرکتها تأثیرگذار بوده و طبیعتاً ارز سهام را تغییر خواهد داد. این نکته نباید فراموش شود که نمیتوان از طریق تنوع سبد سهام ریسک سیستماتیک را کاهش داد و تنها راه کاهش چنین ریسکهایی از طریق استراتژی پوشش ریسک یا تخصیص دارایی است، یعنی مقداری از سرمایه در املاک یا اوراق مشارکت سرمایهگذاری شود.
مفهوم ریسک مساعد و نامساعد در بورس چیست؟
از دید افراد حاضر در بازار بورس ریسک به معنی انحراف پیشبینی است یعنی این انحراف میتواند مثبت یا منفی باشد. وقتی کسی پیشبینی میکند که قیمت سهام شرکت A به میزان ۱۰ درصد افزایش پیدا میکند، حال اگر در واقعیت قیمت سهام همان ۱۰ درصد افزایش را داشته باشد، انحراف پیشبینی ۰ بوده و ریسک آن نیز ۰ است اما اگر بیشتر از ۱۰ درصد افزایش داشته باشد ریسک فرد مثبت بوده و اگر کمتر از آن باشد ریسک فرد منفی تلقی میشود. به عبارتی میتوان گفت که انحراف مثبت پیشبینی را ریسک مساعد و انحراف منفی پیشبینی را ریسک نامساعد گویند.
از جنبههای دیگر نیز میتوان مفهوم ریسک مساعد و نامساعد را بررسی کرد. به عبارتی به تمام ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک که منجر به افزایش قیمت سهام و سودآوری منشا سودآوری سهام چیست؟ یک شرکت میشود ریسک مساعد گویند و به تمام ریسکهای قابل اجتناب و غیرقابل اجتناب که تأثیر منفی در ارزش سهام یک شرکت را دارد، ریسک نامساعد می¬گویند. بهعنوان مثال افزایش تعرفه واردات خودرو خارجی برای شرکتهای خودروساز داخلی یک ریسک مساعد بشمار میآید و کاهش تعرفه واردات خودرو خارجی برای این شرکتها یک ریسک نامساعد به شمار میرود. معمولاً پذیرش ریسک بالاتر انتظار بازدهی بالاتر را به همراه داشته و عدم پذیرش ریسک بالاتر بازدهی کمتر را به همراه دارد. فراموش نشود که ریسک بالا میتواند ضررهای سنگینی نیز به همراه داشته باشد.
ریسک یکی از مباحث بسیار مهم در بازار بورس است، تسلط به عوامل به وجود آورنده ریسک و انواع آن میتواند به فعالان این حوزه کمک بسیاری کند. ریسکهای مختلفی ازجمله ریسک احساسی، ریسک شخصی، ریسک مالی و غیره وجود دارد که در انجام معاملات تأثیرگذار هستند. همچنین ریسکهای دیگری همچون ریسک تورم و ریسک سیاستهای کلان اقتصادی وجود دارند که جز ریسک سیستماتیک هستند و همواره در معاملات و خرید سهام شرکتها باید به آنها توجه خاصی شود. همیشه مبحث ریسک در بازار بورس وجود دارد زیرا ریسک بالا همانطور که میتواند سود و درآمد خوبی به همراه داشته باشد میتواند ضرر سنگینی را به سرمایهگذار وارد کند. در این شرایط سرمایهگذار با بررسی ریسک مساعد و ریسکهای نامساعد میتواند تصمیم به انجام معامله با ریسک زیاد یا کم گیرد.
نسبت قیمت به سود یا P/E چیست؟
محاسبه P/E که مخفف Price/ Earnings Ratio است هر چند ساده به نظر میرسد، اما تحلیل آن دشوار است. سرمایهگذاران بازار سرمایه معمولا از رابطه قیمت به درآمد که همان P/E است به عنوان ابزار نمایش ارزش یک شرکت یاد میکنند.
این نسبت (P/E) رایجترین نسبتی است که در بازار سرمایه برای سرمایهگذاران، تحلیلگران، مدیران پر تفوی، مشاوران و…اهمیت دارد علت محبوبیت این نسبت توان نمایش رابطه ارزش بازار و سود هر سهم با یک عدد ریاضی است.
هدف این نسبت بیان رابطه قیمتی که یک سرمایهگذار برای سهم میپردازد و چشم انداز آینده شرکت و سود پیشبینی شده آن است.
نسبت قیمت به درآمد در تعیین دوره برگشت اصل سرمایهگذاری از محل سودهای آتی یک سهم به ما کمک میکند. برای مثال اگر شما سهامی با نسبت P/E برابر ۱۰ خریداری کنید به این معناست که ۱۰ سال طول میکشد تا شرکت کل سرمایه اولیه شما را از محل سودهای خود باز پس دهد.
مزایای نسبت P/E
۱- نسبت P/E منعکس کننده عقیده بازار درباره یک شرکت است. معمولا نسبت P/E شرکتهای خوب و روبه رشد، بالا است.
۲- نسبت P/E بزرگ نشان دهنده خوشبینی و نسبت P/E کوچک، نشان دهنده بدبینی عموم سرمایهگذاران درباره آینده شرکت است.
۳- نسبت P/E تا زمانی بالا خواهد بود که عموم سرمایهگذاران به توانایی رشد وتحقق سود یا افزایش قیمت سهام یک شرکت اعتقاد داشته باشند.
به محض اینکه این اطمینان در قابیلت سودآوری شرکت ازبین برود، این نسبت افت خواهد کرد.
۴- نسبت P/E، اعتبار شرکت ومدیریت آن و همچنین اعتمادی که سرمایهگذاران در مورد استعداد دستیابی به سود شرکت دارند، منعکس میکند.
۵- نسبت P/E دماسنجی است که مرتبا میزان حرارت سهام را بررسی و به بازار اعلام میکند.
۶- نسبت P/E نشاندهنده سطح ریسک یک سهم نیز است. هر چه P/E بالاتر باشد، ریسک سهم بالاتر خواهد بود.
۷- در صورت منفی شدن بازار تمایل به فروش سهام با P/E بالا نسبت به سایر سهام افزایش مییابد.
۸- هنگامی که شرکتها دوره رشد خود را پشت سر میگذارند سود آنها تثبیت و نسبت P/E آنها تعدیل میشود.
نسبت P/E به شرح زیر محاسبه میشود:
سود هر سهم / قیمت هر سهم = P/E
متوسط P/E سهام در کشورهای مختلف
متوسط P/E سهام در اقتصاد توسعه یافته حدود ۲۰ است. مکاتب اقتصادی در حال توسعه معتقدند P/E در اقتصاد در حال توسعه باید بیشتر و بالاتر از اقتصادهای توسعه یافته باشد، زیرا در این کشورها شرکتها در حال رشد هستند و P/E های بالا این رشد را منعکس میکند.
برای محاسبه نسبت P/E یک شرکت از متوسط P/E درهر صنعت کمک گرفته میشود. متوسط P/E در هر صنعت نسبت به صنعت دیگر تفاوت میکند و بسته به عمر مفید صنعت و عوامل تاثیرگذار در هر صنعت نسبت به صنعت دیگر دارد.
آشنایی با تحلیل تکنیکال- حرکات قیمتی (بخش ششم)
در قسمتهای قبل با مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال، حرکات قیمتی و نحوه تفسیر اندیکاتورها آشنا شدیم و همچنین الگوهای قیمتی را در نمودار شناختیم. اما آیا همه چیز به همین سادگیست که گفتیم؟ اگر میشد که با همین چند قسمت آموزش همه پولدار میشدند. پس واقعیت ماجرا کجاست؟ آیا رفتارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال با آنچه که گفته شد فرق میکند؟ واقعیت حرکات قیمتی چیست؟ سهم رفتار معاملهگران در ایجاد نوسانهای قیمتی چقدر است؟
در این بخش میخواهیم ناگفتههای بازار را در تحلیل رفتاری معاملهگران و استفاده از این ابزار در تحلیل تکنیکال برای شما بازگو کنیم.
نمودار قیمتی صحنه سایه بازی است
آقای لنس بگز (Lance Beggs) یکی از تحلیلگران معروف دنیا در کتاب خود مثال بسیار زیبایی را در این رابطه زده است که میگوید: آنچه که مردم بهعنوان واقعیتهای مارکت میبینند، در اصل فقط سایههایی بیش نیستند و واقعیت ماجرا چیز دیگری است.
در تفسیر عکس فوق باید بگوییم که عدهای در غاری تاریک رو به دیوار نشستهاند. در پشت آنها آتشی بهعنوان نور روشن است و در بین این دو، بازیگرانی مشغول بازی در صحنه نمایش هستند. اما تماشاگران بهجای اینکه رو به بازیگران بنشینند تا حرکات بازیگران و واقعیات روی صحنه را ببینند، پشت به بازیگران و رو به دیوار نشستهاند و تنها سایههای حرکات آنها را روی دیوار مشاهده میکنند. تماشاگران در این حالت آن سایهها را در خیال خود بهعنوان یک واقعیت قبول میکنند زیرا اصلا از وجود حقیقت پشت سر خود بیخبرند.
در بازارهای مالی نیز به همین شکل است. تماشاچیان صحنه همان عموم معاملهگران و فعالان بازارهای مالی هستند که بهجای نگاه کردن به واقعیات بازار، درحال تماشای حرکات سایههای آن روی دیوار هستند.
چه علتی باعث حرکت مارکت میشود؟
اگر تمرکز خودمان را منشا سودآوری سهام چیست؟ بر روی واقعیات بازار و حرکات قیمتی معطوف کنیم، میفهمیم که این تصمیمات معاملهگران هستند که دلیل اصلی تغییرات قیمتی و در نهایت حرکت در بازار میشود. بهاین ترتیب که این تصمیمات باعث ایجاد عرضه و تقاضا در بازار میشود و در نهایت چیزی که ما میبینیم این است که قیمت در بازار از بالا به پایین و یا از پایین به بالا حرکت میکند.
پس حرکات قیمتی درواقع مشتقی از تصمیمات معاملهگران است که دلیل اصلی حرکات قیمتی در بازار را بهوجود میآورند. حال اگر ما درک درستی از این تصمیمات و نحوه چگونگی ایجاد آنها داشته باشیم، میتوانیم با آگاهی بیشتری به نمودارها بهعنوان یک تحلیلگر یا معاملهگر نگاه کنیم و سایههای مارکت را از واقعیات آن تشخیص دهیم. برای درک این قضیه باید بدانیم چه نوع معاملهگرانی در بازار فعالیت دارند و هریک چگونه در مارکت و قیمت تاثیر میگذارند.
تصورات اشتباه انواع معاملهگران از حرکات قیمتی
با توجه به تمام مطالبی تا اینجا در آموزش تحلیل تکنیکال گفته شد، میبینیم که عمده معاملهگران در بازار با استفاده از الگوها و اندیکاتورها مشغول به معامله میشوند و اکثرا هم به نتیجه خاصی نمیرسند. در اینجا این سوال پیش میآید که چرا هنوز موفق نشدند. پس موضوع اصلی کجاست و آنها در کجای کارشان اشکال وجود دارد؟
همانطور که گفتیم مشکل اینجاست که اکثر معاملهگران در سایهها معامله میکنند و به همین علت اکثرا به سود مستمر نمیرسند.
بهعنوان مثال یکی از دلایلی که معاملهگران در سایهها گیر میکنند، این است که بهجای علت در معلول قیمت تمرکز میکنند. برخی از معاملهگران از اندیکاتورها برای معامله استفاده میکنند. اما همانطور که از قبل میدانیم اندیکاتورها بعد از حرکات قیمتی بوجود میآیند و حرکات قیمتی نیز بعد از شکل گیری کندلها تشکیل میشوند که خود کندلها هم از تصمیمات معاملهگران بهوجود میآید. بهاین ترتیب اندیکاتورها با تاخیر همراه هستند و به نوعی میتوان گفت که روی معلول در بازار تمرکز دارندتا علت اصلی آن. گاهی اوقات ممکن است که این کار سوداور باشد، اما در برخی اوقات نیز اینکار باعث ضرر معاملهگران میشود. بهاین ترتیب نمیتوانند بهصورت مستمر سودآوری کنند.
برای معاملهگری موفق باید واقعیتی که سایهها را ایجاد کردهاند را ببینیم. واقعیتی که حرکات قیمت و سپس اندیکاتورها و الگوها را ایجاد کرده است.
در حقیقت، معاملهگرانی که از اندیکاتورها استفاده میکنند علت حرکت قیمت را در سیگنالهای تکنیکال جستجو میکنند. بهعنوان مثال وقتی فلان اندیکاتور کراس کرد، وارد معامله میشوند و انتظار دارند که بعد از اینکه این سیگنال ایجاد شد، قیمت در جهت معامله آنها حرکت کند. اما هیچوقت نمیبینند که چه علتی در اصل باعث شده که در فلان اندیکاتور کراس اتفاق بیافتد تا سیگنال شکل بگیرد. لذا با توجه به اصل نسبی بودن قیمت ممکن است که معاملات آنها با سود هم بسته شود. اما دلیل آن کراس کردن اندیکاتور و سیگنال آنها نبوده است. نمونه نقض سیگنالهایی که توسط اندیکاتورها و با تاخیر در ورود و خروج صادر میشود را در نمودار زیر میتوانید ببینید.
اندیکاتورها حرکات قیمتی را با تاخیر به ما نشان میدهند
نمودار فوق کراس خطوط اندیکاتور میانگین حرکتی (Moving Average) را نشان میدهند که به منزله سیگنال خرید عمل میکند (توضیح: وقتی مویینگ تایم پایینتر، مویینگ تایم بالاتر را از پایین به بالا قطع کند، نشانه روند صعودی است). معاملهگران در این سیستمها انتظار دارند که قیمت بعد از این اتفاق در مسیر حرکتی آنها رشد کرده و معاملات آنها به سود برسد. اما همانطور که گفتیم فقط در روندهای قوی ممکن است به این شکل سود کنند، که آن هم شاید 15 تا 20 درصد مواقع بازار را تشکیل دهد.
انواع معاملهگران در بازار
توضیح دادیم که علت اصلی حرکات قیمتی، از تصمیم معاملهگران بهوجود میآید. لذا ابتدا باید با انواع معاملهگران در بازار آشنا شویم تا بفهمیم که هرکدام چگونه با تصمیمگیری در بازار نقش خود را ایفا میکنند. سپس احتمالات خوب را در بازار میتوانیم تشخیص دهیم و بعد از آن میتوانیم از تایمهای پایینتر زمان ورود مناسب را پیدا کرده و وارد معامله شویم. در نهایت هم با درک درست از رفتار قیمت میتوانیم بفهمیم که قدرت روند تا کجا میتواند ادامه داشته باشد و طول روند چقدر است.
با توجه به مطالب فوق معاملهگران در بازار معمولا به سه دسته کلی تقسیم میشوند.
گروه A: بازارگردانها
گروه B: معاملهگران حرفهای کوچک
گروه C: معاملهگران آماتور
بازارگردانها
معمولا این دسته از معاملهگران در بازار تعداد کمی از کل مشارکتکنندگان را شامل میشوند. اما از نظر حجم معاملات، درصد زیادی از حجم پول را به معاملات خود اختصاص میدهند. در بازارهایی مثل بورس از این نوع معاملهگران به نامهایی چون معاملهگران عمده، بازیگران سهم، نهنگها و. نامبرده میشود. تصمیمات این نوع معاملهگران میتواند درواقع تعیین کننده روند بازار باشد.
معاملهگران حرفهای کوچک
این نوع معاملهگران معمولا درصد کمتری را هم از لحاظ تعداد مشارکتکنندگان و هم از لحاظ حجم معاملات بازار تشکیل میدهند. تصمیمات این معاملهگران معمولا تعیین کننده روند قیمتی در بازار نیست. زیرا نه قدرت و نه حجم کافی برای اینکار را دارند. این افراد معمولا صبر میکنند تا جهت روند ها تعیین بشوند تا در جهت روند، به معامله بپردازند. از لحاظ تعداد مشارکتکنندگان نیز معمولا درصد کمی را شامل میشوند.
معاملهگران آماتور
این دسته از معاملهگران هم از لحظا تعداد مشارکتکنندگان و هم از لحاظ حجم معاملات، درصد زیادی از بازار را تشکیل میدهند. این افراد را معمولا از سرمایهگذاران خورد، سفتهبازان، تریدرهای غیر حرفهای و بهطور کلی عموم مردم تشکیل میدهند.
تصمیمات و رفتارهای این سه دسته از معاملهگران در بازار بسیار باهم متفاوت است.
بر اساس آمارهای مختلف، گروه A از لحاظ تعداد مشارکتکنندگان حدود 1% از کل بازار را تشکیل میدهند. گروه B نیز حدود 5% از کل مشارکت کنندگان را شامل میشوند. اما گروه C 94% از تعداد کل مشارکتکنندگان را تشکیل میدهند.
نحوه شکلگیری بالانس قیمتی در بین معاملهگران
در اکثر بازارهای مالی جهان، قیمت همیشه در اثر بالانس بین گروه A و C شکل میگیرند. معمولا در این میان سرمایهها نیز از گروه C به گروه A انتقال مییابد. اماچطور؟
اینگونه نیست که گروه C همواره بر خلاف روند حرکتی معامله کنند. اگر از لحاظ قدرت مالی بخواهیم گروه A و C را باهم مقایسه کنیم، باید بگوییم که قدرت این دو گروه تقریبا باهم برابر است. تنها تفاوتی که در این میان وجود دارد میزان تمرکز معاملات و هماهنگی بین افراد مشارکتکننده در هر گروه است.
بهعبارتی دیگر گروه C با اینکه تعداد مشارکت کنندگان بیشتری را شامل میشوند، اما تصمیمات و معاملات آنها در بازار بهصورت متمرکز انجام نمیشود. در مقابل گروه A با همان قدرت مالی ولی متمرکز در بازار عمل میکنند و اینجا جایی است که گروه A نسبت به C برتری پیدا میکنند.
در این میان خنثیترین گروه، همان گروه B هستند که کاری به روند حرکات ندارند و تنها در جهت روند معامله میکنند. پس جهت روند بازار را تنها گروههای A و C شکل میدهند.
گوسفندان بازار چه کسانی هستند؟
معمولا در بازارهای مالی، تصمیمات گروه A به شکلی است که همیشه سهم را در قیمت پایین خرید کنند و در قیمتهای بالا نیز از سهم خارج شوند. با توجه به حجم قابل ملاحضه گروه A، این دسته از معاملهگران معمولا در بلند مدت به اهداف معاملاتی خود میرسند و همچنین بسیار صبورند.
اما در مقابل گروه C به دلیل آماتور بودن و همچنین غیر متمرکز بودن معاملات آنها، دوست دارند در کوتاهترین زمان ممکن به اهداف قیمتی خود دست یابند و با سود از بازار خارج شوند. این دسته از معاملهگران بسیار عجول هستند و به شدت در معاملات آنها میتوان اثرات هیجان را مشاهده کرد.
چه در معاملات خرید و چه در فروش مشارکتکنندگان این گروه از نوع دنبال کننده هستند تا تعیین کننده.بهعنوان مثال وقتی یک گله بزرگ گوسفندان در مقابل یک تنگه باریک قرار میگیرند، تنها کافیاست که چند راس گوسفند را از تنگه عبور دهیم. در این حالت بقیه گوسفندان همزمان میخواهند که باهم از تنگه عبور کنند. گروه C نیز در معاملات هیجانی خود به همین شکل تصمیمگیری میکنند. نمونه این تصمیمات را در صفهای خرید و فروش بازارهای بورس میتوانید به وضوح ببینید. به همین دلیل این گروه از معاملهگران احساسی را گوسفندان بازار مینامند.
بهعنوان مثال در اواخر ماه آپریل 2020، قیمت نفت تگزاس آمریکا به علت فشار عرضه زیاد و نبود تقاضا به صفر رسید!
فروش هیجانی و رسیدن قیمت نفت تگزاس (wti) به صفر
بازیگردانی چگونه صورت میپذیرد؟
معاملهگران دسته A همواره بهدنبال این هستند که سهام خود را با لاترین قیمت به گروه C و گوسفندان بازار بفروشد. اما به دلیل حجم بالای سرمایهای که در اختیار دارند، نمیتوانند مثل افراد عادی که در گروه C معامله میکنند، سهام خود را به بازار عرضه کنند. معمولا عرضه سهام توسط گروه A تدریجی و در طول یک روند خاص ایجاد میشود. بهطوری که هیچوقت دسته A تمامی سهام خود را عرضه نمیکند و از بازار خارج نمیشود.
در این بازه زمانی گاها دسته A برای فروش در قیمتهای بهتر، مجبور به خرید سهم نیز میشوند. بهطور مثال فرض کنید ما میخواهیم مقداری سهم را به ارزش 10 میلیارد تومان بهعنوان گروه A در بازار عرضه کنیم. اما حجم معاملات آن سهم در روز فقط 1 میلیون تومان است، که این مقدار مجموع معاملات خرید و فروش را باهم شامل میشود. قطعا با این حجم فروش ما روی قیمت تاثیر خواهیم گذاشت. چه بسا که ممکن است قیمت بعد از فروش سهم مثل نمودار نفت شود!
حال شما بهعنوان معمالهگر عمده برای بهترین حالت فروش چهکار میکنید و چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
در اینجا نقش بازیگران در و معاملهگران عمده در بازارگردانی مشخص میشود. کاری که میکنند این است که مقداری سهم را عرضه میکنند اما با صبوری کامل بین عرضهها فاصله ایجاد میکنند. گاهی که بازار مقدار تقاضا کم میشود و قیمتها به سمت نزولی میرود، دسته A بهعنوان خمایت دوباره خرید میکند. شاید بپرسید که او که میخواست بفروشد، پس چرا خرید کرد؟
جواب: برای اینکه اگر در آن لحظه خرید نکند، قیمتها پایینتر میرود. پس برای حفظ قیمت و فروش باقی سهام در قیمتهای بالاتر گاهی نیز خرید میزنند.
گروه A همواره با خیال راحت و آسودهتری در بازار فعالیت میکند تا گروه C، اما چرا اینگونه است؟
مثال: فرض کنید که شما کت جادویی در اختیار داشتید که هروقت دستتان را در جیب مبارک میبردید پول به اندازه کافی موجود باشد. در این حالت اگر بخواهید یک سهم را بخرید دیگر نگران ریزش قیمت نیستید. چون میدانید که با موجودی بی نهایتی که در اختیار دارید هیچگاه ضرر نخواهید کرد. اما در معاملهگران گروه C به این شکل نیست. چون سرمایههای گروه C محدود است، پس همواره جای اشتباه کمتری را در بازار دارند تا معاملهگران گروه A.
جمعبندی
در این مبحث ما درک بهتری از حکات قیمتی پیدا کردیم و فهمیدیم که در تحلیل باید به دنبال علت اصلی باشیم تا درگیر معامله سایهها نشویم. همچنین با انواع معاملهگران در بازار آشنا شدیم و سهم تصمیمات هریک را در حرکات قیمتی بازار شناختیم.
در ادامه قسمت بعدی خواهیم دید که این تصمیمات معاملهگران چگونه در ایجاد امواج و روند های قیمتی اثر خواهند گذاشت و نحوه شکل گیری روندهای قیمتی را بر روی نمودار را توسط هر سه گروه A، B و C تفسیر خواهیم کرد. با این مفاهیم بهعنوان یک معاملهگر و تحلیلگر میتوانیم روندهای کلی را بهتر تشخیص دهیم و بدانیم در کجای مارکت قرار داریم.
لینک سریهای قبلی آشنایی با تحلیل تکنیکال:
اگر سوالی دارید در زیر همین مقاله طرح کنید حتما به آن پاسخ خواهم داد.
درصورت مفید بودن مطلب فوق لطفا آنرا با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید.
رشد اندک شاخص سهام زیر فشار عرضه
تیننیوز| بورس اوراق بهادار تهران روز گذشته در حالی شاهد رشد 24واحدی شاخص کل بود که همچنان فشار عرضههای سنگین در بازار به چشم میخورد. در بازار دیروز معاملهگران با توجه به رشد قیمت فلزات در معاملات شامگاه روز جمعه به استقبال گروه فلزی –معدنی رفتند. در بازار جهانی بهای سنگآهن به بالاترین حد در دو سال اخیر رسیده است. بهای فلزات رنگین از جمله مس، روی و سرب نیز به ترتیب 6هزار و 87دلار، 2هزار و 935دلار و 2هزار و 405دلار (در هرتن) گزارش شده است.
در این شرایط، نمادهای وابسته به این فلزات از جمله نماد معاملاتی شرکتهای کالسیمین و ملی مس دیروز با رشد قیمت مواجه شدند، اما این رشد قیمت با فشار شدید فروشندگان مواجه شد در حالی که نزدیک به 27روز به پایان سال 95باقی مانده است کمبود نقدینگی موجب منشا سودآوری سهام چیست؟ افزایش فروش سهام از سوی معاملهگران حقوقی شده است.در این شرایط، شاخص کارنامهای بهتر از رشد 24واحدی بهدست نیاورد و در پایان معاملات در ارتفاع 76هزار و 817واحد قرار گرفت.
در بازار دیروز، نمادهای زیرمجموعه گروه نفت و پتروشیمی با توجه به تقویت بهای نفت در بازار جهانی اندکی بهتر معامله شدند. همین امر نیز تاثیر مثبت نمادهایی نظیر پالایشگاه بندرعباس و پتروشیمی خارک را بر شاخصکل بر جای گذاشت. در گروه بانکی همچنان بحثها در مورد این گروه و نمادهای متوقف آن ادامه داشت. این در شرایطی بود که نماد بانک ایران زمین که از اردیبهشت سال 94متوقف مانده است، همچنان از دسترس سهامداران خارج است.
دیروز همچنین مدیرعامل بانک ملت از عرضه سهام شرکت ۹۵ میلیارد تومانی «به پرداخت» در هفته آینده و افزایش سود سال ۹۶ خبر داد. هادی اخلاقی درباره آخرین وضعیت شرکت 95 میلیارد تومانی «به پرداخت» که اولین شرکت تجارتالکترونیک ایران و 23 دنیا است به «ایبنا» گفت: سهام این شرکت هفته آینده در بورس عرضه اولیه میشود. با توجه به فعالیت این شرکت با دیگر شرکتهای PSV، امید میرود ارزش واقعی شرکت در بازار سهام به نمایش گذاشته شود. وی افزود: با عرضه سهام این شرکت به تکلیف قانونی که بر عهده بانک گذاشته شد، عمل شده است. البته این امر با توجه به ایناست که بانک میتواند از این طریق درآمدهایی را نیز کسب کند.
به گفته این مقام مسوول، بانک ملت در چند روز گذشته سهام عمده خود را که مربوط به یکی از شرکتهایی است که ارتباطی به «کر بیزینس» بانک نداشته (فروشگاه رفاه) را واگذار کرده و از محل آن سود مناسبی کسب کرده است. اخلاقی افزود: گزارش عملکردی که بانک ملت ارائه کرده حاکی از این است که عملکرد بانک در حوزه بینالملل که کارمزد آفرین است در سال ۹۵ با رشد ۳۰۰ درصدی به نسبت به دوره مشابه آن در سال قبل مواجه بوده است. وی افزود: تا امروز ۹ میلیارد دلار حجم عملیات ارزی این بانک در سال ۹۵ بوده است.
اخلاقی تصریح کرد: قیمت تمامشده پول که یکی از عوامل تعیینکننده سودآوری عملکرد بانک است نیز امسال به نسبت سال گذشته با کاهش ۱۳ درصدی مواجه شده و بر این اساس انتظار میرود که حاشیه سود بانک نیز افزایش داشته باشد. همچنین در 3 ماه گذشته رابطه بین سود حاصل از تسهیلات پرداختی و سود پرداختشده به مشتریان بابت سپردهگذاری نزد بانک ملت در مسیر مثبت قرار گرفته است. اخلاقی با اشاره بهپیشبینی سود ۱۰۲ ریالی برای هر سهم بانک ملت در سال ۹۵، خاطرنشان کرد: با توجه به عملکرد مثبت بانک ملت و استمرار این روند، این بانک با شرایط بهتری مواجه خواهد بود،سود پیشبینی شده بانک در سال ۹۶ روند افزایشی خواهد داشت. البته این موضوع بعد از بررسیهای کارشناسی در ابتدای اسفندماه به مشتریان اعلام میشود.
در گروه تجهیزات با ادامه مشکلات کارگران هپکو دیروز وزیر صنعت در خبری مبهم از امکان واگذاری هپکو به سایپا خبر داد.وزیر صنعت با بیان اینکه مشکلات هپکو خاص و پیچیده است، گفت: مقرر شده ساپیا سریعا این شرکت را تکمیل و در اوایل سال آینده شاهد آغاز فرآیند تولید آن باشیم. محمدرضا نعمتزاده با بیان اینکه مساله هپکو در وزارت صنعت در حال پیگیری است، گفت: مشکلات هپکو خاص و پیچیده است و در رابطه با این شرکت طی جلسهای ویژه گزارشی به دولت ارائه شده که امید است با آخرین مزایدهای که در سازمان خصوصیسازی اتفاق افتاده، گروهی که اهلیت دارند مدیریت و مالکیت این شرکت را در دست گیرند.
وی اظهار کرد: این واحد صنعتی بسیار نمونه و دارای فعالیت خوبی بود، اما طی چند ماه اخیر بیتوجهی مالکان سبب رهاسازی آن شده که در تلاش برای رفع این مشکل هستیم. نعمتزاده گفت: مقرر شده ساپیا سریعا این شرکت را تکمیل کند و اوایل سال آینده شاهد آغاز فرآیند تولید آن باشیم تا بهعنوان یکی از واحدهای تولیدی خوب استان مرکزی به فعالیت بپردازد. واگذاری هپکو به سایپا میتواند فشار نقدینگی قابل ملاحظهای را برای راهاندازی این واحد و پرداخت حقوق و دستمزد برای سایپا به همراه بیاورد. در مجموع بازار دیروز بازاری مثبت اما با فشار شدید فروشندگان بود که در آن ارزش معاملات (با احتساب معاملات بلوکی و اوراق مشارکت) در بورس به 175میلیارد تومان و در فرابورس (با احتساب ارزش معامله اوراق مشارکت «سلامت 2» و «اجاد 27» به 750میلیارد تومان بالغ شد.
علت کاهش قیمت بیت کوین چیست؟
با وجود ریزش ارزش دلاری بیت کوین، عدهای از کارشناسان این بازار این اتفاق را روند اصلاحی دانسته و آن را به عنوان فرصتی برای خرید در کفهای قیمتی مطرح میکنند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، سال ۲۰۰۹ بود که معاملات اولیه بیت کوین آغاز شد و تا جایی پیش رفت که در سال ۲۰۱۷ در کمتر از یک سال ارزش آن از ۹۰۰ دلار به تقریباً ۲۰۰۰۰ دلار رسید. پس از آن، آوازه این ارز دیجیتالی تقریباً ناشناخته به جایی رسید که اکنون بیت کوین ۴۳ درصد کل بازار ارزهای دیجیتالی را در اختیار گرفته است، اما در رابطه با این رمز ارزها باید به دو نکته قابل تأمل توجه کرد که به همان اندازه که رشد سریع آن معروف است ورود در آن نیز بسیار پر ریسک خواهد بود چراکه نوسانها و ریزشهایی وجود دارد و در موارد مختلفی شاهد افت شدید آن هستیم.
این گونه که بیت کوین در جمعه گذشته از ۵۷ هزار دلار تا ۵۲ هزار دلار سقوط کرد. بسیاری از تحلیلگران حمایت ۵۲ هزار دلار را محدوده بسیار مهمی در جهت روند صعودی بیت کوین میدیدند، اما پس از مدت کوتاهی بیت کوین به راحتی کانال ۵۲ هزار دلار را نیز از دست داد و با ریزش تقریباً ۱۲ هزار دلاری، در برخی صرافیها وارد محدوده ۴۰ هزار دلار نیز شد. در همین مدت مشابه، اتریوم، دومین رمز ارز بزرگ بازار بر اساس ارزش بازار، با افت ۱۱۰۰ دلاری مواجه شد و حتی در محدوده ۳۵۰۰ دلار نیز ورود یافت.
دلایل ریزش ارزهای دیجیتال
اما دلایل ورود ارزهای دیجیتال به این کانال سراشیبی چیست؟ تا مدتی قبل بسیاری از تحلیلگران، سیاستهای تورمی جهانی به ویژه آمریکا را که حاصل شیوع جهانی ویروس کرونا بود مهمترین عامل رشد بازارها به ویژه رمز ارزها میدانستند، اما اخیراً چنین به نظر میآید که با تغییراتی در سیاستهای اقتصادی آمریکا شرایط ارزهای دیجیتال هم متفاوت شده است. چنانچه فدرال رزرو سرعت چاپ پول، خود را کاهش دهد، دلار در برابر دیگر ارزها قدرتمندتر خواهد شد. اتفاقی که میتواند در نهایت باعث افزایش قیمت دلار در بازارهای جهانی و به دنبال آن کاهش قیمت بیت کوین و دیگر داراییهای پرخطر شود.
از طرفی هم به احتمال خیلی زیاد در کوتاهمدت، آمریکا برنامه افزایش نرخ بهره را در پیش داشته باشد که در راستای افزایش تمایل مردم به مصرف کمتر و پسانداز بیشتر در بانکها است و از طریق کاهش تقاضا سطح عمومی قیمتها پایین میآید. همین قضیه میتواند ریسک بازارهای مالی به خصوص رمز ارزها را افزایش دهد. گفتنی است که هنوز در اینباره تصمیمگیری انجام نگرفته، اما بعد از اتمام جلسه مربوط به آن سقوط بیت کوین و دیگر رمز ارزها آرام آرام شروع شد.
مورد تأثیرگذار دیگر، سویه جدید کرونا (امیکرون) ترس جدید جهانی از آن است به همین دلیل ایجاد چنین بحرانهایی باعث میشود مردم دارایی خود را به جای سرمایهگذاری در بازارهای پرریسک مانند بیت کوین به طرف بازارهایی با ریسک کمتر وارد کنند. بر این اساس در همین چند روز نرخ طلا افزایشی و نرخ بیت کوین کاهشی بوده است، اما دلیل دیگری که برخی از منابع خبری آن را عامل ریزش ارزهای دیجیتال میدانند مقاومت چین در برابر رشد این بازار است. گفته میشود دولت چین به دنبال سرکوب بیشتر فعالیتهای مرتبط با رمز ارزها است. یکی از مدیران ارشد بانک مرکزی این کشور اخیراً گفته است که دولت برخورد با نسل جدید ارزهای دیجیتالی نظیر متاورسها را تشدید خواهد کرد. این اولین باری نیست که چین مخالفت خود را در این حوزه ابراز میکند؛ آخرین بار حدود چند ماه پیش مایینگ را در این کشور ممنوع کرد که سبب شد بازار مدتی درگیر همین شوک شود.
«عباس آشتیانی» مدیرعامل انجمن بلاک چین ایراننیز در رابطه با دلایل ریزش رمز ارزها میگوید : نرخ بیکاری آمریکا روند نزولی خود را آغاز کرده و به اثبات رسانده و آغاز فعالیت صنعتی و رشد GDP در کشورهای توسعه یافته، همانطور که در سال ۲۰۱۸ پیشبینی کرده بودند، دلایلی خواهد بود که رشد بدون پشتوانه مقدار دلار جهانی و چاپ بیرویه پول روند کاهشی پیدا کرده و پشتوانه دلار آمریکا که بخشی از آن GDP و رشد اقتصادی آمریکاست، با افزایش GDP و کاهش نرخ بیکاری در ایالاتمتحده، منجر به افزایش ارزش دلار و کاهش بیرویه چاپ دلار شود که هر دو موضوع روی تمامی بازارها تأثیر منفی خواهد گذاشت و ارزش کالاها و سطح عمومی قیمتها را دچار کاهش خواهد کرد.
به منشا سودآوری سهام چیست؟ اعتقاد وی، تمامی این عوامل در کنار عامل سوم که برمیگردد به تحلیل تکنیکال بازارهای دیجیتال، منجر به سقوط شده است. دو پارامتر فعالیت کیف پولهایی که از قدیم دارای داراییهای دیجیتال بالای بیت کوین بودند و جابهجا کردن این داراییها نشانهای از افزایش عرضه بود، دقیقه در زمانی که حجم مبادلات بیت کوین به عنوان شاخص داراییهای دیجیتال به حداقل خودش در دو هفته اخیر رسیده و بازار را در شرایط حساسی قرار داده بود. بنابراین بازار از این جهت با کوچکترین عرضه سنگین میتوانست دچار این ریزش شود که این اتفاق افتاد.
بیت کوین برای بازگشت به صعود، نیاز به تثبیت نرخ دارد
«بهنام سلطانی» کارشناس ارزهای دیجیتال در این باره به ایمنا میگوید: علت ریزش ارزهای دیجیتال در این چند روز گذشته را میتوان در وهله نخست مخالفت چین و مخالفت کنگره آمریکا جست و جو کرد همچنین سویه امیکرون نیز عامل بسیار مهمی برای ترس مردم و خروج سرمایهها از این بازار بوده است.
وی توضیح میدهد: چین از حدود یک سال قبل، مخالفت خود را با ارزهای دیجیتال اعلام کرده بود و چون این کشور در زمینهٔ این ارزها پیشگام است، اخبار منفی که از سوی آن نسبت به ارزهای دیجیتال، منتشر میشود قطعاً در شرایط بازار ارزهای دیجیتال تأثیرگذار بوده و هست.
این کارشناس در ارتباط با تأثیر گرانی دلار بر ریزش رمز ارزها تصریح میکند: به هر حال ارزهای دیجیتال با دلار سنجیده میشود به این ترتیب یک سوی این نوع از ارزها مرتبط با دلار است همچنین شاخص جهانی دلار مطرح میشود که در زمان نوسان داشتن بر قیمت همه کالاها مؤثر است و طبیعتاً بر نرخ ارزهای دیجیتال هم تأثیر میگذارد البته نباید چنین تصور کرد که دلار تأثیر مستقیم بر ارز رمزها دارد به عبارتی نمیتوان شاخص دلار را دلیل مهمی برای تعیین نرخ ارز دیجیتال دانست بلکه بیشتر نوسان ارزش ارزهای دیجیتال بر این مقوله تأثیرگذار است.
سلطانی در رابطه با آینده ارزهای دیجیتال میگوید: احتمالاً چند هفتهای در همین شرایط خواهیم بود و بدون تردید، بیت کوین برای بازگشت به شرایط صعودی باید بعضی قیمتها را تثبیت کند. اولین قیمت تثبیت ۴۸ هزار دلار است و سپس اگر در حدود ۴۲ هزار دلار خود را در حدود یک هفته تثبیت کند میتوان به این بازار خوشبین بود در صورتی که قیمت آن تثبیت شود و اخبار منفی و اتفاق دیگری نیافتد بیت کوین به روند صعودی باز میگردد. دیگر آلت کوینها نیز که مدتی است از بازار عقبمانده مستعد افزایش قیمتهای خوبی است.
فرصتی برای خریداران
همچنین «سعید یزدانی» کارشناس مالی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه جمعه یکی از تلخترین روزهای بیت کوین بود، اظهار میکند: روند نزولی بیت کوین در این روز تا ۵۲ هزار دلار هم رسید و روز بعد دوباره ۱۰ هزار دلار دیگر افت داشت منشا سودآوری سهام چیست؟ و البته مجدداً به ۴۷ هزار دلار بازگشت و اکنون هم در محدوده ۴۹ هزار دلار است.
وی میگوید: فعلاً بیت کوین به عنوان اولین و مشهورترین ارز دیجیتال و بعد از آن اتریوم به عنوان دومین ارز مشهور در روند ریزشی قرار گرفته و دیگر ارزهای دیجیتال هم به تبعیت از آنها در مسیر اصلاحی قرار دارند به نظر میرسد در حال حاضر مهمترین دلیل برای ریزش ناگهانی، خروج سرمایهها از این بخش است زیرا با وجود اخباری مبنی بر مخالفت بر کشورها با ارزهای دیجیتال و شیوع سویه جدید کرونا عدهای ترجیح میدهند در بازار پرریسک سرمایهگذاری نکنند و اگر هم سرمایهای دارند تا دیرتر نشده است آن را خارج کنند.
این کارشناس مالی میافزاید: به همین دلیل ارزهای دیجیتال به ویژه دو مورد اشاره شده که طرفداران بیشتری دارد به یک باره با افت روبرو شدند، گفتنی است که این شرایط برای حرفهایهای این نوع بازارها که ریسکپذیر بوده و سرمایهای هم دارند فرصت خوبی است که خریدهای بیشتری را در اوج ارزانی انجام دهند به هر حال ورود سرمایه به این گونه بازارها پر ریسک بوده و بارها نسبت به این موضوع هشدار داده شده است.
یزدانی تأکید میکند: به هیچ وجه نمیتوان عملکرد و پیشینه خوب یک بازار را الگویی برای آینده آن دانست چه بسا سرمایهای را وارد بازار ارزهای دیجیتال کردهاید و سود آوری خوبی هم داشته است، اما نمیتوان این انتظار را داشت که این سودآوری دائمی باشد با یک ریزش، ممکن است بخش زیادی از سودهای پیشین به زیان تبدیل شود که در این شرایط آگاهی و صبوری سرمایهگذار ضروری است.
دیدگاه شما