نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو
نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف کاربرد دارد.
نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایینترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه میشود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان میدهد که روند صعودی است و اگر در پایینتر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.
در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟
- زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، میتوان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
- اگر قیمت یک دارایی پایینتر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه میگیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
- اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
- نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین میتوانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایینتر از S1 حرکت میکند، روند نزولی را تایید میکند و نشان میدهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.
فرمول محاسبه نقاط پیوت
در این فرمول:
بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت تعریف پیوت پوینت ثبت شده در روز قبل است.
بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟
اندیکاتور پیوت را میتوان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان میدهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش میدهیم.
۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.
۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.
۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.
۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.
تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده میکنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.
نقاط پیوت به ما چه میگویند؟
نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی میمانند. این یعنی تریدرها میتوانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.
برای مثال، تریدرها میدانند که اگر قیمت پایینتر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.
سطوح S1، S2، R1 و R2 میتوانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگتهایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها میتوانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.
ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، میتواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده میکنید، نقاط پیوت میتوانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه میدهد.
تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی
نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص میکنند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی میتوانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم میشوند.
نقاط پیوت از درصد استفاده نمیکنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.
تفسیر و کاربرد نقاط پیوت
زمانی که نقاط پیوت را محاسبه میکنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست میآورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق میافتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم میتوانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.
نقاط پیوت میتواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر میخواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار میدهد.
برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.
میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها میتوانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگینهای متحرک و غیره. هرچه سیگنالهای این اندیکاتورها به هم شبیهتر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.
استفاده از نقاط پیوت در ترید
تا این لحظه، به نظر میرسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما میگوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.
برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب میکنند. این کار باعث میشود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.
به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معاملهگر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال میزنیم.
زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر میشود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش مییابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، میتوانند به سرعت منسوخ شوند.
یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید میکردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز میکردیم. در این حالت، بازار یا صعودی میشد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.
پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمیدهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.
اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:
۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.
۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.
۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.
برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارتهای ۵ دقیقهای تا یک ساعته از همه مناسبتر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده میکنند، میتوانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوتهای ماهیانه استفاده میکنند نیز میتوانند از چارتهای روزانه یا هفتگی استفاده کنند.
نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که میتواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، میتوانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.
یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما میتوانیم از برخوردهای میانگینهای متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگینها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار میگیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایینتر است) قرار میگیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید میکنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده میشوند.
نکاتی درباره مناطق زمانی
نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان میدهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار میگیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده میکند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوتهایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شدهاند.
هر نمودار زمانی که انتخاب میکنید، بدانید که نقاط پیوت میتوانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان میدهد.
در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.
تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده میکنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله میکنند، پیوت ماه قبل را محاسبه میکنند، اگر در چارت هفتگی ترید میکنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده میکنند و به همین ترتیب تا آخر.
اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا
شما میتوانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:
در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچکتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز بزرگتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
جمع بندی
نقاط پیوت بر اساس محاسبات سادهای ساخته میشوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عدهای دیگر نیز آن را نامناسب میدانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف میکند، کجا معکوس میشود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار میرسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.
پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.
همانطور که میبینید، سیستمهای مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده میکنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرمهای چارت این کار را برای ما انجام میدهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.
پیوت چیست؟ آموزش محاسبه نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال
در این مقاله به مبحث پیوت در تحلیل تکنیکال میپردازیم. تحلیل تکنیکال، به معنی بررسی و ارزیابی بازار و انتخاب مسیر درست سرمایهگذاری است. چنین تحلیلی با استفاده از آمار و ارقام و انواع دادههای معاملاتی انجام میشود. آنچه معمول است پیادهسازی این آمار برروی نموداری است که عموماً قیمتها را در بازههای زمانی مختلف بیان میکند. ابزارهای زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که به آنها اندیکاتور(Indicator) گفته میشود. یکی از این اندیکاتورها نقطه پیوت (Pivot Point) نام دارد. در ادامه این مقاله از دلفین وست ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ میدهیم و سپس با فرمول محاسبه پیوت و معنی pivot در بورس آشنا میشویم.
نقطه پیوت چیست؟
پیوت یک شاخص یا اندیکاتور تحلیل تکنیکال است، که برای تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف استفاده میشود. پیوت به خودی خود، میانگین بیشترین قیمت ، کمترین قیمت و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی است. با توجه به مقدار پیوت یک روز، روند قیمتی روز بعد ارزیابی میشود. به این ترتیب که اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، صعود و اگر پایینتر از آن باشند، نزول رخدادهاست.
همانطور که گفتیم پیوت یک اندیکاتور است، و همچنین محاسبات آن سطوح پشتیبانی و مقاومت را نیز نشان میدهد. منظور از پشتیبانی، زمانی است که به دلیل تقاضای زیاد، روند نزولی قیمت متوقف میشود. مقاوت نیز به زمانی اطلاق میشود که، روند صعودی قیمتها به دلیل عرضه زیاد متوقف میشود. بنابراین محاسبه پیوت به معاملهگر این امکان را میدهد تا روند حرکت قیمت را تشخیص بدهد.
نحوه محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال
پیوت در تحلیل تکنیکال را میتوان به نمودار تحلیل اضافه کرد و پس از آن سطوح حمایت و مقاومت خود را نشان خواهند داد. در اینجا نحوه محاسبه پیوت را شرح میدهیم. در ذهن داشته باشید که قیمتهای روز قبل، در این محاسبات دخیل هستند. یعنی پیوت روز یکشنبه از اطلاعات قیمتی روز شنبه بهدست میآید.
- بعد از بستهشدن بازار، یا قبل از بازشدن قیمت در روز بعد، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و قیمت بستهشدن را در آخرین روز پیدا کنید.
- از مقادیری که استخراج کردید، میانگین بگیرید.
- این قیمت را روی نمودار با نام P علامتگذاری کنید.
- سپس با استفاده از مقدار پیوت یا P، مقاومتها و پشتیبانیها را محاسبه کنید.
اگرچه استفاده از پیوت بر روی نمودار با استفاده از دادههای روز قبل برای ارائه سطح پشتیبانی و مقاومت روز بعد معمول است، اما میتوان از دادههای هفته گذشته استفادهکرد و برای هفته آینده پیوت را محاسبهکرد.
پیوت محاسباتی
همانطور که از نام آن مشخص است، پیوت محاسباتی در نتیجه محاسبه ریاضی به دست میآید. دادههای قیمتی اوراق و فرمولهای ریاضی در رسیدن به نقاط پیوت محاسباتی دخیل هستند. در این پیوت، بازه زمانی هم مهم است، به این ترتیب که دادههای قیمتی در فرمولهایی قرار میگیرند، که زمان نیز در آنها وجود دارد. به این ترتیب بسته به این که معاملهگران چه زمانی را مد نظر دارند، بازه متفاوتی را در فرمول اعمال خواهند کرد.
پیوت قیمتی
از نام پیوت قیمتی مشخص است که به نقاط تغییر قیمت در نمودار قیمت سهام و اوراق بهادار مربوط میشود. آن طور که مصطلح است، پیوت قیمتی زمانی رخ میدهد، که پس از حرکت بازار به سمتی مشخص و رسیدن به یک کف یا سقف، حرکتی قدرتمند در خلاف شرایط پیش آمده آغاز شود. بر طبق نظر سرمایهگذاران حرفهای، یک پیوت قیمتی زمانی تشخیص داده میشود که قیمتها اندازه سه کندل حرکت کرده باشند و زمانی که کندل بازگشت شکل گرفت، مطابق با شرایط قبلی اما در خلاف جهت حرکت کنند. تشخیص پیوت در تحلیل تکنیکال نیاز به ابزار یا تحلیل خاصی ندارد و بیشتر از نوع دیداری است، به این ترتیب که با دقت به نمودار و بررسی دقیق آن وجود یا نبود پیوت قیمتی مشخص میشود.
تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
افرادی که در ترید سهام و بازار بورس خبره هستند، به راحتی این دو را از هم تشخیص میدهند. درواقع چون پیوت در تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت مشخص میشوند، با دقت به نمودار و بررسی روندها به صورت دیداری باید تشخیص داده شوند. اما اگر مبتدی هستید، بهتر است به این دو نکته توجه کنید:
چنانچه روند جدید بتواند تا سقف ۳۸ درصد، حرکت قبلی را جبران کند، پیوت ماژور است، اگر مقدار جبران یا اصلاح از ۳۸ درصد کمتر باشد، مینور تلقی میشود.
یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مکدی نام دارد، چنانچه این اندیکاتور یا شاخص دچار تغییر فاز شود، به عنوان پیوت ماژور شناخته خواهد شد. برای این کار کافی است فاز مثبت یا منفی شاخص مکدی را در نظر بگیریم و بالاترین یا پایینترین قیمت آن بخش را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیریم.
نحوه انجام معامله با پیوتها
چنانچه در انجام معاملات روزانه به شاخصی برای تصمیمگیری نیاز داشته باشیم، میتوانیم از پیوتها استفاده کنیم. خاصیت پیوت در تحلیل تکنیکال این است که نسبت به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد، بنابراین میتوانیم از آن برای تشخیص روند استفاده کنیم. اصولاً در دو حالت میتوانیم از پیوت در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم:
- انجام معامله در زمان رد شدن از پیوت
برای انجام معامله در این حالت باید حد ضرری مشخص کنیم، که پایینتر از پیوت است و قیمت هدف را در سطح بالاتر قرار دهیم.
برای انجام معامله در این زمان که به عنوان زمان استراحت نیز شناخته میشود، مقاومتها اهمیت پیدا میکنند. تصور کنید هدف ما معامله در محدوده مقاومت سطح ۲ باشد، در این صورت باید مقاومت سطح ۱ و سطح ۳ به ترتیب حد ضرر و قیمت هدف باشند.
روش جایگزین محاسبه پیوت
یک فرمول دیگر محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در آن قیمت بازشدن امروز بازار نیز لحاظ میشود. باقی محاسبات به شیوه قبل انجام میشود.
۴/(امروز بازشدن قیمت+قبل روز قیمت بالاترین+قبل روز قیمت پایینترین+قبل روز بستهشدن قیمت)=پیوت
انواع نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال
آنچه در بالا توضیح دادیم به عنوان پیوت استاندارد در تحلیل تکنیکال شناخته میشود. اما پیوتها چندین نوع هستند.
پیوت Woodies
Woodies Pivot Points یکی از انواع پیوت در تحلیل تکنیکال است که از محاسباتی استفاده میکند که نسبت به فرمولهای استاندارد پیوت متفاوت است.
پیوت Camarilla
Camarilla Pivot Points توسط نیکولاس اسکات در دهه ۱۹۸۰ معرفی شد. پیوت Camarilla غالباً مشابه پیوت Woodies است، زیرا هر دو سیستم برای محاسبه سطح پشتیبانی و مقاومت کلیدی، از قیمتهای پایانی روز قبل استفاده میکنند. تفاوت اصلی سیستم Camarilla این است که تکنیکهای آن بر اساس سیستمی است که از ۹ سطح قیمت استفاده میکند.
پیوت Fibonacci
تکنیکهای استراتژیک در کنار فاکتورهای پیوت Fibonacci پیشبینی و اصلاح، میتوانند روند بازار و جهت حرکت آن را مشخص کنند.
پیوت Demark
Demark Pivot Points توسط تاجر مشهور تام دمارک طراحی شده است، که برای دههها به دلیل تکنیکهای نوآورانه در تجزیه و تحلیل تجاری مشهور بودهاست. پیوت Demark کمی متفات از سایر پیوتها است چراکه این پیوت مبتنی بر ارتباط بین قیمت باز و بستهشدن بازار است.
نقاط پیوت چه چیزی را نشان میدهد؟
پیوت شاخص روزانه برای معاملات آتی،سهام و کامودیتیها است. برخلاف دادههای نوسانی و میانگینهای دیگر، پیوت در طول روز ثابت است. این بدان معنا است که معاملهگران میتوانند از آن برای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مناسب استفاده کنند. برای مثال، معاملهگران میدانند که اگر، قیمت به پایینتر از پیوت سقوط کند، در جلسه معاملاتی فروش را انتخاب میکنند و برعکس اگر قیمت به بالاتر از پیوت صعود کند، خرید را انتخاب میکنند. مقادیر مقاومت و پشتیبانی نیز میتوانند نمایانگر قیمت هدف و نقطه ضرر باشند.
محدودیت پیوت چیست؟
نقطه پیوت براساس فرمولهای سادهای محاسبه میشود. بنابراین درحالی که برای عدهای مفید است، بسیاری نیز هستند که برای آنها کارایی ندارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمتها حول نقطه پیوت نوسان پیدا کنند. بسیاری مواقع روند بازار از چنین الگویی پیروی نمیکند. به همین دلیل، ترکیب پیوت و سایر اندیکاتورها روشی معمول برای ارزیابی است که معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنند. چرا که با این روش، دادهها مطمئنتر هستند و میتوان استدلال بهتری از وضعیت بازار داشت.
سخن پایانی
دیدیم که نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال از چه روشی محاسبه شده و چه معنایی برای شاخص روزانه سهام دارد. مسئله اصلی در استفاده از آن و هر اندیکاتور دیگر، داشتن دانش درمورد کار با آن است. فراموش نکنید که تنها استفاده از یک اندیکاتور عاقلانه نیست. برای آنکه بتوانید به درستی تحلیل تکنیکال انجام دهید، خوب است دوره آموزش بورس از صفر را در نظر داشتهباشید. در این دوره موارد مختلف از از جمله تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آموزش داده میشود.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
پیوت (pivot) یا نقطه چرخش قیمت چیست؟
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در تعریف پیوت پوینت صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.
انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
• پیوت قیمتی
منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.
• پیوت محاسباتی
این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
انواع پیوت پوینت
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.
انواع خطوط کاماریلا
- H4 = ((High-Low)تعریف پیوت پوینت *(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخصهای پیشفرض در اکثر پلتفرمهای تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، میتوانید آنها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.
پیوت مینور
همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.
روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور
حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکتهای بعدی قیمت امکانپذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:
- تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
- اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
- بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.
مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت
- خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید های درست را تعیین کنید
- احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
- فرار از سردرگمی
پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قلهها و درههای نمودار که در آنها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده میشوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.
شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:
اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.
پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.
تغییر فاز مک دی چیست؟
هنگامی که اندازه مک دی از مثبت به منفی یا برعکس تغییر می کند، گفته می شود که مک دی تغییر فاز داده است. از نظر علمی وقتی مک دی از صفر گذشته و از منفی به مثبت میرود، عمدتاً نشاندهنده ورود خریداران جدید به بازار است و حجم مالی بسیار خوبی برای خرید وارد بازار شده است. همچنین نشان دهنده فروشندگان جدید در بازار بوده، زیرا مک دی از مثبت به منفی تبدیل می شود.
به عنوان مثال در شکل زیر زمانی که قیمت از B به C کاهش می یابد، اصلاحی معادل 38.2% انجام شده و مک دی از فاز مثبت به فاز منفی رفته است. بنابراین به دلیل اینکه B هر دو پارامتر تغییر فاز مک دی و اصلاح بیش از 38.2%، به عنوان محور اصلی چرخش قیمت در نظر گرفته می شود و C دارای قیمت بازگشت خوبی است و این سطح نیز به عنوان محور اصلی زمین در نظر گرفته می شود.
اگر قیمت تا 38.2% اصلاح نمی شد یا مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از نکات مشخص شده ماژور نبود. بنابراین، ترکیب دو ابزار مورد بحث، یعنی اصلاح بیش از 38.2% و تغییر فاز در مک دی، نشان دهنده ماژور بودن سطوح در مناطقی که مشکوک به ماژور بودن آن است. از نظر فلسفی، منطق ترکیب این دو ابزار این است که فشار معاملاتی مناسب بر بازار زیر یک سقف وارد شود. تغییر فاز مک دی نشان دهنده ورود معامله گران یا معکوس فروشان به بازار است. چون قبل از آن بیشتر خریداران در بازار بودند.
به عنوان مثال، در شکل زیر، روی سطوحی که با کادر آبی نشان داده ایم، تغییرات چشمی قیمت را داریم. اما با نگاهی به اندیکاتور مک دی می بینیم که تغییر فازی نداشته ایم. همچنین از آنجایی که قیمت به سطح فیبوناچی 38.2 نرسیده است، پس پیوت ها مینور هستند.
ترکیب اندیکاتور مک دی و اصلاح زمانی
اگر از نظر زمانی تعداد کندل های برگشتی بیشتر از 38.2 درصد تعداد کندل های حرکتی قبلی باشد و در این اصلاح زمان مک دی تغییر فاز دهد، می گویند یک نقطه چرخش قیمت ماژور در حال شکل گیری است.
به عنوان مثال در تصویر زیر اگرچه اندیکاتور مک دی تغییر فاز داده است، اما اصلاح قیمت از نقطه B به نقطه C به سطح فیبوناچی 38.2 درصد نرسیده است، اما از نظر زمانی حدود 62 درصد حرکت AB در BC اصلاح انجام شده است. چون در صعود 52 کندل داشتیم و در حرکت BC تعداد کندل اصلاحی 35 کندل بود که حدود 68 درصد حرکت قبلی است و مک دی نیز تغییر فاز داد بنابراین سطوح B و C نقطه چرخش قیمت ماژور محسوب می شوند. در صورتی که C تصحیح زمان کمتری داشت یا اگر مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از دو سطح اصلی B و C در نظر گرفته نمی شد.
کلام آخر
نقاط چرخش قیمت براساس محاسبات ساده بوده و برای تعدادی از معامله گران مناسب و تعدادی آن را نامناسب می دانند. هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت کجا متوقف می شود، کجا معکوس می شود یا حتی به سطوح نشان داده شده در نمودار می رسد. گاهی اوقات قیمت در همان سطح نوسان می کند. بنابراین، مانند همه اندیکاتورها، نقاط محوری باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشند و به تنهایی کاربرد کمی دارند.
همانطور که می بینید، سیستم های نقطه چرخش قیمت مختلفی وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط در تعیین اینکه از کدام سیستم استفاده می کنید بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم های چارت این کار را برای ما انجام می دهند. به سادگی نشانگر نقطه پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات مورد نظر را اعمال کنید.
پیوت چیست و چگونه در نمودار پیوت را شناسایی کنیم
در این مقاله خواهیم پرداخت به ابتدایی ترین مورد جهت تحلیل کردن یک نمودار.
پیوت چیست و چگونه در نمودار پیوت را شناسایی کنیم.
متاسفانه در خیلی از کلاسهای تحلیلی که برگزار میشود و یا کتاب هایی که در این زمینه نگارش میشوند اشاره مستقیمی به پیوت ها ندارند و همین موضوع باعث میشود برخی از افراد در ترسیم الگو های تحلیلی دچار ضعف شوند . و یا الگوهای اشتباهی ترسیم کنند .
مبحث پیوت آنقدر اهمیت بالایی دارد که اگر متوجه آن نباشید تقریبا هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید و همین امر باعث میشود نتیجه تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب دربیایند لذا پیشنهاد میکنیم حتما این مقاله را چند بار مطالعه کرده و اگر هر سوال یا ابهامی برایتان پیش آمد میتوانید از پشتیبان تلگرام بپرسید.
پیوت چیست؟
به نقاط مهم قیمتی در نمودار گفته میشود که معامله گران با تشخیص این خطوط میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند.
به عبارتی این نقاط بسیار کمک میکنند تا تغییر روند یک نمودار را تا حد زیادی دقیق تشخیص دهیم.
در تحلیل تکنیکال به صورت کلی دو نوع پیوت داریم.
تمامی ریزموج های نمودار ، پیوت مینور خطاب میشوند اصلاح های قیمتی کوتاهی را تشکیل میدهند و عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند و نمیشود در تحلیل تکنیکال به این پیوت ها اعتماد کرد و یا مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست.
اما پیوت ماژور اصل ماجراست و مرجع ترسیم تمامی الگوهای تحلیلی محسوب میشود ، در این پیوت ها تغییر جهت روند صورت میگیرد و معامله گر میتوانید با تشخیص این نقاط ابتدای یک روند صعودی و یا نزولی را تشخیص بدهد و وارد معامله ای کم ریسک شود.
پیوت ماژور در تحلیل تکنیکال از اهمیت و اعتبار بالایی برخوردار میباشد و منبع اصلی برای ترسیم خطوط حمایتی و مقاومتی که در مقاله های قبلی توضیح دادیم میباشد.
تشخیص پیوت ماژور در نمودار
باید از دو طریق ماژور را شناسایی کنیم ، که اولین مورد را در نمودار مشاهده میکنیم ، اصلاحی که در نمودار شکل گرفته به اندازه 38 درصد کندل قبلی خودش باشد که در تصویر زیر مشاهده میکنید .
کمی راحت تر توضیح میدهم تا درک بهتری از این موضوع پیدا کنید.
فرض کنید یک کندل دارای 100 واحد میباشد اگر کندل بعدی به اندازه 38 واحد آن اصلاح قیمت داشت پیوت ماژور شکل گرفته وباز هم نمیشود صددرصد ماژور را تشخیص داد ، برای اینکه به بهترین نحوه ماژور شناسایی شود باید از اندیکاتور مکدی استفاده کنیم.
با مشاهده تغییر فاز اندیکاتور macd (یعنی خطوط مکدی از بالای صفر به زیر صفر نزول کنند)
به تصویری زیر دقت کنید ، در اندیکاتور مکدی چند نقطه که در حال تغییر جهت بودند را مشخص کرده ایم ، همین نقاط دقیقا در نمودار هستند که میتوانیم نقاط ماژور آنها را نامگذاری کنیم .
یا اینگونه بگوییم ؛ نقاطی در چارت که تغییرات قیمتی زیادی داشتند پیوت ماژور میباشند .(ساده ترین توضیح ممکن)
ما پیوت ماژور را با کمک این دو روش شناسایی میکنیم ، حتما بیاد داشته باشید از این دو روش همزمان استفاده کنید چرا که اگر پیوتها را اشتباه تشخیص دهیم ، نمودار را هم اشتباه تحلیل خواهیم کرد.
حتما در تمامی استراتژی های معاملاتی در ابتدا پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید . در کنار استراتژی باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیتی داشت .
میتوانید در وبسایت باینری آپشن جاب به قسمت تحلیل تکنیکال مراجعه کنید و رایگان مقالات تحلیلی را مطالعه و آموزش ببینید.
بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال، نقاط پیوت ازجمله مفاهیم اساسی هستند که تحلیلگران بازار و تریدرها از آن در ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند، چنگال اندروز، الگوهای قیمتی و … استفاده میکنند. در حقیقت تشخیص صحیح سطوح کف و سقف قیمت، یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و ازجمله مؤثر ترین ابزارها جهت تشخیص این سطوح و همچنین بررسی روندهای قیمتی درگذشته و حال حاضر، پیوت (pivot) است.
اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی همچون بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و … مفهوم پیوت به حدی حائز اهمیت است که در صورت عدم آشنایی صحیح با آن، تقریباً هیچکدام از الگوهای قیمتی را نمیتوان بهدرستی تشخیص داد. ازاینرو، در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم پیوت و انواع آن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی بپردازیم.
پیوت (Pivot) چیست؟
اساساً مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، به نقاط محوری و حائز اهمیتی اطلاق میشود که تریدرها (معاملهگران) یا تحلیلگران بازار، با تشخیص آنها قادر خواهند بود تا الگوهای قیمتی یک سهم یا یک دارایی را ترسیم کنند. در واقع تحلیلگران با تکیهبر ابزارهای مورداستفاده در تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، خطوط روند، الگوهای قیمتی و … بهوسیله این نقاط، تا حد زیادی تغییرات روند قیمتی را در نمودارها مشخص میکنند. بهصورت کلی این نقاط تغییرات موجود در روندهای قیمتی را از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس آن را نشان میدهند.
در بیانی ساده، پیوتها به نقاط چرخش قیمت یک سهم یا دارایی در نمودارهای قیمتی گفته میشود که در این نقاط، نمودار قیمت تغییر جهت خواهد داد. از طرفی پیوت ها همان شاخصهای روزانه معاملات سهام یا داراییها هستند و برعکس دادههای نوسانی و دیگر میانگینها، در طول روز ثابت هستند. درواقع این بدین معنا است که تریدرها قادر خواهند بود تا از پیوت ها در راستای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مطلوب استفاده کنند. مثلاً تریدری اطلاع دارد که اگر قیمت به پایین پیوت بیاید، در جلسه معاملاتی پیش رو، سهم یا دارایی را بفروشد و بالعکس، اگر قیمت به بالای پیوت برود، اقدام به خرید آن سهم یا دارایی کند.
علاوه بر این موارد، بهطور کلی پیوتها طبق ماهیتی که دارند، به ۲ دسته پیوت قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی خود در نمودارها، به ۲ دسته پیوت مینور (Minor Pivot) و پیوت ماژور (Major Pivot) تقسیمبندی میشوند که در ادامه هرکدام از این انواع را موردبررسی قرار خواهیم داد.
اما پیش از آن ضروری است تا به معرفی سطوح مختلف در نقاط پیوت بپردازیم.
سطوح مختلف در نقاط پیوت
بهصورت کلی هفت سطح مختلف پیوت بر روی نمودارهای قیمتی وجود دارند که به شرح زیر هستند:
دیدگاه شما