ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
ریسک های واقعی بازار سرمایه دولتی هستند!
عمق رکود بازار سرمایه فعلاً افزایش یافته در حالی که همه انتظار رشد دارند، اما دولت با برنامه مهار نقدینگی و حقوقی ها به بهانه ریسک برجام، قطعی برق و . نوسان می گیرند.
حامد شایگان؛ بازار: در حال حاضر بسیاری از سهامداران خرد نگران بازار سرمایه منتظر سیگنال ارزش معاملات هستند و در روزهای اخیر برخی کارشناسان معتقدند در این محدوده باید بازار برگردد، زیرا ارزش معاملات هم کمکم با شیبی کند در حال افزایش است، اما واقعیت این است که بعد از افت اخیری که بازار داشته نمادها به محدوده کم ریسک رسیده اند و باب میل نوسان گیرها شده و شاهد این هستیم که با وجود اینکه تعداد معاملات زیاد شده، اما رشدی در بازار اتفاق نمی افتد، زیرا در واقع ارزش واقعی معاملات بورس کمتر از ۸۰۰ میلیارد تومان است و بخش بزرگی از این ۳ هزار میلیاردی چرخش نقدینگی توسط نوسان گیرها و حقوقی هاست و متفاوت از ۳ هزار میلیارد تومان معاملاتی هست که قرار است در سهام باقی بمانند.
بر این اساس می توان ادعا کرد که همچون پاییز ۱۴۰۰ بورس در حال پیشروی به سمت رکود است و اعداد شاخص کل و . تحت تاثیر انتقال شرکت های بزرگ از فرابورس به بورس و عرضه اولیه ها رشد کرده و هنوز شرایط برای رشد کلی بازار فراهم نشده است و این موضوع به اراده دولت و حقوقی ها هم بر می گردد شاید بخشی از این مساله به بهانه ابهام برجام و ریسک هایی هست که در تابستان با قطعی برق و . متوجه شرکت های بزرگ و شاخص ساز شده است، اما به طور کلی سیاست های کلان در مسیر سرکوب رشد نقدینگی و مهار بازارهاست و این مساله بی ارتباط با گزارش اخیر بانک مرکزی نیست که رشد منفی ۹ درصدی نقدینگی در کشور را اعلام کرده است.
چند ماه اخیر بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی صرف عرضه اولیه های مشابه ددانا و سآبیک و . شده، شرکت های مالک اصلی این شرکت ها در بازار سرمایه حاضر هستند و سودسازی آنها قبلا هم در صورت های مالی شرکت های اصلی تاثیر گذار بوده، از این رو می توان گفت عملاً ورود شرکت های جدید به بازار تنها در مسیر رشد شاخص بود و الا شرکت های دولتی مالک آنها قبلاً هم از سود تقسیمی آنها بهره می بردند و نیازی به عرضه اولیه شان هم نبود و کمکی هم برای بازار نیست و این مساله شاید بزرگترین چالش بازار هست که عملاً عرضه اولیه ها در شاخص تاثیر دارند اما در بازار نقش منفی ایفا می کنند، زیرا نقدینگی در جذب می کنند و همچنان بخش عمده ای از سهام آنها در اختیار دولتی ها باقی می ماند.
از طرف دیگر بخشی از کارمزد معاملات سهامداران شرکتهای کوچک و متوسط وارد صندوق تثبیت می شود، که کار آن مراقبت از پرتفوی تعدادی نماد خاص شاخص ساز هست، در صورتی که به جای این موضوع باید با کارمزد سهامداران، همه نمادها را حمایت کند تا نوعی تکلیف بازار مشخص باشد نه اینکه شاخص بالا بماند و ارزش برخی نمادها افت شدید کند!
حالا این صندوق تثبیت بازار در منفی ها می خرد و در مثبت ها می فروشد، اصلاً فرض کنیم سودی هم نکند، این چه کمکی ریسک های معاملات نوسانی برای بازار است؟ این اتفاقات در بازار سرمایه ایران در شرایطی رخ می دهد که در مورد سکه، طلا و ارز در حال حاضر قدرت مطلق در اختیار خریداران هست و دولت می توانست در این بازار با معاملات آتی سمت فروشنده را تقویت کند، اما عملاً این اتفاق نمی افتد و این مساله نشان می دهد که بازار سرمایه می تواند، عامدانه در اصلاح قرار گرفته باشد!
به طور قطع با در نظر گرفتن وضعیت بازارهای موازی فقط بورس جا مانده که بیشتر حکایت از دست های کنترل گر بر سر این بازار است، به همین دلیل فعلاً رکود بازار ادامهدار خواهد بود و شرط صعود دوباره ارزش معاملات به سیاست های دولت از جمله سیاست های مداخله گرانه داخلی و سیاست خارجی و. برمیگردد.
بورس بهتر است یا ارز دیجیتال؟
این روز ها بسیاری از افراد برای سرمایه گذاری بازار های مختلف مالی مثل بورس، ارز دیجیتال و فارکس را انتخاب می کنند.
در این مقاله می خواهیم تفاوت ها و شباهت های بورس و ارز دیجیتال را بشناسیم و مقایسه کنیم. و در نهایت تصمیم بگیریم که کدام بازار برای سرمایه گذاری مناسب تر است؟
بورس بهتر است یا ارز دیجیتال؟
در ابتدا به صورت خلاصه ویژگی های بازار ارزهای دیجیتال و بورس را مقایسه میکنیم و در ادامه به تشریح آن میپردازیم:
شباهت های بازار بورس و بازار ارز دیجیتال
قانون عرضه و تقاضا
عملکرد این دو بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. این مسئله مستقیما به تعداد خریدارانی که یک ارز یا یک سهم را می خرند وابسته است. افزایش قیمت زمانی اتفاق می افتد که هر خریدار در بازهی زمانی متفاوت حاضر باشد بیشتر از خریداران پیشین برای خرید یک سهم یا ارز پول بپردازند.
ارزش گذاری مبتنی بر ایده
ارز دیجیتال بر اساس ایده ای که در وایت پیپر مربوط به آن نوشته شده ارزش گذاری می شود. همینطور ارزش یک سهم بر مبنای کسب و کار متعلق به آن و ایده و میزان کاربرد پذیری آن در صنایع مختلف باز می گردد.
قیمت گذاری بر اساس ارز های فیات
ابتدا باید بدانیم از ارز های فیات یعنی پول های رسمی رایج مثل دلار، یورو و. . در حال حاضر هر دو بازار بر مبنای ارز های فیات نظیر دلار و یورو قیمت گذاری می شوند. اکثر سرمایه گذاران ارزش سهم یا ارزدیجیتال مورد نظر خود را بر اساس ارز های فیات اندازه می گیرند.
تفاوت های بازار بورس و بازار ارز دیجیتال
دامنه نوسان
در بورس ایران دامنه نوسان معمولا 3 یا 5 درصد است، اما در ارزهای دیجیتال چیزی به نام دامنه نوسان وجود ندارد. بازار ارز های دیجیتال تقریبا 10 برابر سریع تر از بازار بورس عمل می کند و همه چیز را تحت تاثیر خود قرار می دهد. قیمت ها با سرعت بیشتری افزایش و کاهش می یابند و میزان نوسان آنها نسبت به بازار های دیگر خیلی بیشتر است .
شرایط ثبت نام
در بورس ایران شما برای دریافت کد بورسی خود باید حداقل 18 سال سن داشته باشید و دارای حداقل مدرک دیپلم باشید. حال آنکه جهت عضویت در صرافی های مشهوری مثل بایننس فقط به یک ایمیل نیاز دارید!
بازار ارزهای دیجیتال به همان میزان که سود فراوانی نصیب سرمایه گذاران می کند از ریسک بالاتری هم برخوردار است. از آنجا که معاملات ارزهای دیجیتال به طور شبانه روزی انجام می گیرد ممکن است دربازه کوتاهی نوسان های شدیدی رخ دهد. مثلا در دسامبر 2017 قیمت بیت کوین از 20000 دلار فراتر رفت اما در مارس 2018 به 8500 دلار سقوط کرد. با توجه به اینکه نرخ مصوبی برای ارزهای دیجیتال وجود ندارد ریسک سرمایه گذاری در ارز های دیجیتال بیشتر است. البته برای کاهش ریسک معاملات شما میتوانید با روش های مدیریت سرمایه، سرمایه گذاری امن تری تجربه کنید.
اگر فرد ریسک پذیری هستید، می توانید شانس خود را در دنیای ارز های دیجیتال امتحان کنید.اگر فرد ریسک پذیری هستید، شاید ارز های دیجیتال برایتان گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری و معامله گری باشد.
ساعت کار
بورس کشورهای مختلف ساعات کاری مشخصی دارد. در ایران ساعت رسمی بورس 9 صبح تا 12:30 ظهر روزهای کاری است و پنجشنبهها تعطیل است. اما در ارزهای دیجیتال ساعت کاری خاصی وجود ندارد و صرافی ها به صورت 24 ساعت در کل هفته قابل معامله هستند.
سود مرکب
در ارز های دیجیتال به دلیل استفاده از دلار می توانید علاوه بر نوسان گیری، از افزایش قیمت دلار هم سود کسب کنید، ولی در بورس ایران انواع سهام را با ریال مبادله می کنید و افزایش قیمت دلار تاثیر زیادی بر آن ندارد.
تاثیر اخبار و تحلیل ها
در بازار های بورس بیش از هر چیز اخبار و حوادث آن شرکت در قیمت سهامش موثر هستند. شما در بورس باید بسیار اخبار ببینید، در شبکه های اجتماعی به دنبال سهام شرکت مورد نظر باشید و با سرمایه گذاران دیگر مشورت کنید. اما در بازار ارز های دیجیتال باید علم تحلیل تکنیکال را بیاموزید، و آینده قیمت یک سهم را پیشبینی کنید.
در ارز های دیجیتال گاهی اخبار فاندامنتال و گاهی تحلیل های تکنیکال چاره ساز خواهند بود. مثلا قبلا رسانه بلومبرگ اعلام کرده بود:
بهای رمز ارز بیت کوین در سال جاری میلادی به ۲۰ هزار دلار نیز خواهد رسید.
امروز قیمت بیت کوین با 20 هزار دلار فقط چند صد دلار فاصله دارد. لذا با دنبال کردن نظر کارشناسان میتوانید آینده قیمت ارز های دیجیتال را پیش بینی نمایید. شما میتوانید از سایت هایی مثل cointelegraph ,arzdigital ,mihansignal ,tradingview آخرین تحلیل های ارز دیجیتال را بخوانید و سپس اقدام به معامله نمایید.
قانونی بودن
چیزی که کاملا واضح است این است که بازار ارز های دیجیتال هنوز هم با مشکلات قانون گذاری دستوپنجه نرم میکند. مثلا هر زمان که تعدادی از دولتها خرید و فروش ارزهای دیجیتال را در کشور خود ممنوع اعلام میکنند، قیمتها کاهش مییابند. یا همچنین زمانی که فیسبوک و گوگل تبلیغات مربوط به ارزهای دیجیتال را ممنوع اعلام کردند، نقدینگی در بازار کاهش یافته و بازار به لحاظ حجم معاملات به طور قابل توجهی کوچکتر شد.
هنوز وضعیت قانونی ارز های دیجیتال در ایران در هاله ای از ابهام است، اما چیزی که مشخص است این است که خرید و فروش ارز های دیجیتال به طور کلی غیر قانونی نیست. از طرف دیگر بورس کاملا قانونی است و تخلفات صورت گرفته در آن قابل پیگرد است. در نهایت می توان گفت با وجود جدید بودن فضای ارزهای دیجیتال رویکرد دولت در این خصوص شفاف و قطعی نیست، هرچند ریسک های معاملات نوسانی که اخیرا واکنش های بسیار خوبی از مسئولین را شاهد بوده ایم. پرواضح است که اگر از این تکنولوژی در راستای اهداف مفید استفاده شود هیچ مشکل شرعی و قانونی ندارد و میتواند یکی از بهترین راه های رفع تحریم تلقی گردد.
معاملات دو طرفه
در بورس ایران شما میتوانید یک سهم را با قیمت پایه بخرید و بعد از مدتی با قیمتی بالاتر بفروشید. اما در بازار ارز های دیجیتال شما میتوانید در بعضی از صرافی ها مثل بایننس روی پایین رفتن قیمت سرمایه گذاری کنید. اگر قیمت کاهش یافت شما سود میکنید، پس عملا بالارفتن و پایین رفتن قیمت در ارز های دیجیتال هیچ تفاوتی ندارد.
در برخی بازار های بورس جهانی معاملات دوطرفه وجود دارد، اما در بازار ایران با توجه به حبابی بودن قیمت برخی از سهام شرکت های ورشکسته، امکان سود کردن از پایین آمدن قیمت وجود ندارد. اگر این امکان برای بورس ایران فراهم بود، عده زیادی با قرارداد بستن بر سر پایین آمدن قیمت باعث خروج نقدینگی و درنهایت ورشکستگی آن شرکت میشدند. هر چند مثلا این قابلیت به بورس ایران اضافه شده اما هنوز هم به صورت عملی در دسترس نیست.
در بازار های مالی معاملات دو طرفه یک قابلیت مهم تلقی می گردد. در بازار های مالی معاملات دو طرفه یک قابلیت مهم تلقی می گردد.
نقدپذیری بالا
در بورس ایران شاهد پدیده ای به نام صف خرید و فروش هستیم که باعث می شود یک سهم در یک قیمت خریدار یا فروشنده نداشته باشد. اما در بازار ارز های دیجیتال هیچوقت چیزی به نام صف وجود ندارد و شما میتوانید در هر ساعت شبانه روز معامله انجام دهید.
سوالات متداول
برای شروع ورود به بازار های مالی بورس بهتر است یا ارز دیجیتال؟
پاسخ این سوال برای هر کس منحصر به فرد است. اگر حاضرید برای سود بیشتر ریسک کنید ارزهای دیجیتال گزینه مناسبی خواهند بود و اگر به دنبال راه های قانونی در بازار های مالی هستید، بورس ریسک کمتری خواهد داشت.
مزایای بورس بیشتر است یا ارز دیجیتال؟
بورس بستری امن برای سرمایه گذاری های قانونی بلند مدت است و نظارت ها بیشتر است، اما در ارزهای دیجیتال دامنه نوسان زیاد است و هیچ دولت و سازمانی آن را کنترل نمیکنند. همچنین در ارزهای دیجیتال قابلیت هایی مثل بازار دوطرفه و اهرم وجود دارد که در بورس ایران وجود ندارد.
معایب بورس بیشتر است یا ارز دیجیتال؟
شاید از اصلی ترین عیب بورس را بتوان تاثیر گذاری بیش از حد اخبار داخلی، دامنه نوسان کم و محدودیت کف سفارشات اشاره کرد. همچنین در ارزهای دیجیتال تحلیل ها گاهی کم اعتبار میشوند و گاهی نبود دامنه نوسان باعث بیش از حد متضرر شدن سرمایه گذار میشود.
بورس تخصصی تر است یا ارز های دیجیتال؟
قطعا برای یک تازه کار معامله در بورس ایران آسان تر است. ارز های دیجیتال با توجه به تازگی و قابلیت های متعددی که دارد برای تازه واردان کمی گیج کننده خواهد بود.
برای ورود به بازار های مالی از کجا شروع کنم؟
برای ورود به دنیای بورس باید ابتدا کد سجام و کد بورسی بگیرید و شروع به معاملات کنید. سپس با اصول خرید و فروش و نحوه مدیریت سرمایه آشنا شوید. به این منظور میتوانید از سایت سهام یاب استفاده نمایید.
در دنیای ارزهای دیجیتال شما باید ابتدا درک درستی از فناوری های بلاکچین، بیتکوین، کیف پول های ارزدیجیتال و مفاهیم اساسی داشته باشید و سپس به تریدینگ بپردازید. برای اینکار میتوانید از سایت میهن سیگنال استفاده نمایید تا به صورت رایگان آموزش ببینید، سپس وارد معامله گری شوید.
- خرید سهام دولتی از طریق صندوقهای سرمایهگذاری
- همه آنچه باید در مورد ETFها بدانید
- نحوه ثبتنام پذیرهنویسی واحدهای سرمایهگذاری
- یک معادله، چند مجهول
- سخنگوی دولت: از نشاط بورس غفلت نمیکنیم
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
معامله اسکالپ چیست و چگونه انجام می شود؟
اگرچه ارزهای رمزنگاری دارای نوسانات هستند، فرصت های مختلفی را برای معامله گران فراهم می کنند تا سود به دست آورند و سودهای خود را دوباره سرمایه گذاری کنند. معاملات اسکالپ یک استراتژی معاملاتی برای کسب سود از تغییرات جزئی در قیمت ارز رمزنگاری است. این استراتژی به اسکالپرها کمک می کند تا با مشاهده حرکات قیمت، ریسک کنند و از نوسانات مکرر قیمت حداکثر استفاده را ببرند.
استراتژی معاملاتی چیست و چرا به آن نیاز دارید؟
در این مقاله، در مورد اسکالپینگ، نحوه استفاده از آن در بازار ارز رمزنگاری، مزایا و معایب و تفاوت های آن با معاملات نوسانی و روزانه بحث خواهیم کرد.
معامله اسکالپ چیست؟
معامله گران اسکالپ با انجام معاملات متعدد در یک بازه زمانی کوتاه، سودهای کوچک را هدف قرار می دهند که جمع شدن این سودهای کوچک با یکدیگر، منجر به بازده قابل توجهی می شود. اسکالپرها به دنبال دارایی هایی با حجم معاملات و نقدینگی بالا هستند که به دلیل اخبار، توجه بیشتر معامله گران را به خود جلب می کنند.
اگرچه استراتژی اسکالپینگ یک استراتژی کوتاه مدت است، معامله گر باید با بازار آشنایی داشته باشد. اسکالپرها برای به دست آوردن اختلاف بین عرضه و تقاضا، از اسپرد (spread) استفاده می کنند که شامل خرید به قیمت پیشنهادی ( bid price) و فروش به قیمت درخواستی ( ask price) است. اگر معامله گران آماده خرید با قیمت بازار باشند، این استراتژی امکان سود را حتی اگر سفارش ها و فروش ها تغییر نکنند، فراهم می کند.
استراتژی اسکالپینگ چگونه کار می کند؟
ترسیم نمودار، سرعت و ثبات عناصر مهمی هستند که اسکالپینگ را امکان پذیر می کنند. برای مثال، اسکالپرها از تحلیل تکنیکال و اختلاف قیمتی ناشی از اسپرد (تفاوت قیمت خرید و فروش) بهره می برند.
تحلیل تکنیکال چیست و چگونه کار می کند؟
اسکالپرها عموما با ایجاد اسپرد یا خرید به قیمت پیشنهادی و فروش به قیمت درخواستی عمل می کنند، به طوری که سود آنها از اختلاف بین این دو قیمت به دست می آید. اسکالپرها موقعیت خود را برای مدت کوتاهی حفظ می کنند و به این ترتیب ریسک خود را کاهش می دهند.
علاوه بر این، معامله گران که از استراتژی معاملاتی اسکالپ استفاده می کنند، باید به سرعت عمل کنند تا از نوسانات کوتاه مدت (دقیقه ای یا حتی ثانیه ای) حداکثر بهره را ببرند. به این ترتیب، اسکالپرها می توانند در طول زمان به طور مداوم سود کسب کنند. اما آنها چگونه کسب درآمد می کنند؟
ابزارهای مختلف در اسکالپ
اسکالپرها از ابزارهای مختلفی مانند اهرم، معاملات در منطقه نوسانی محدود (رنج تریدینگ) و اسپرد (خرید با قیمت پیشنهادی و فروش با قیمت درخواستی) استفاده می کنند تا به سود برسند.
- اهرم: اهرم نشان می دهد که معامله گران برای افزایش مارجین ، چقدر از جیب خود سرمایه گذاری می کنند. برخی از اسکالپرها از این روش برای افزایش اندازه موقعیت خود استفاده می کنند.
- معامله در منطقه نوسانی محدود: اسکالپرهایی که از این روش استفاده می کنند، منتظر می مانند تا موقعیت های معاملاتی شان در منطقه قیمتی از پیش تعیین شده، بسته شوند. برای مثال، برخی از اسکالپرها سفارش استاپ لیمیت ( stop-limit) را به کار می برند که معامله را به قیمت بازار آتی انجام می دهد.
- اسپرد یا تفاوت بین قیمت پیشنهادی برای خرید و قیمت درخواستی برای فروش : اسکالپرها با استفاده از این روش می توانند از اختلاف قیمت قابل توجه بین بالاترین قیمت پیشنهادی خرید و پایین ترین قیمت درخواستی فروش بهره ببرند.
- آربیتراژ: اسکالپرها با خرید و فروش یک دارایی در بازارهای مختلف، می توانند از تفاوت قیمت سود کسب کنند.
دو نوع آربیتراژ
- آربیتراژ وابسته به مکان: معامله گر با استفاده از این نوع آربیتراژ می تواند به طور همزمان در صرافی های مختلف موقعیت های لانگ و شورت باز کند. معامله گران با این ورش از سرمایه های خود در برابر تغییرات در روندهای مختلف محافظت می کنند.
- آربیتراژ جفت ارز معاملاتی: معامله گران این نوع آربیتراژ از نقص قیمت گذاری در بین جفت ارزهای رمزنگاری در یک صرافی بهره می برند. معامله گر برای کاهش ریسک خود ممکن است برای ارز رمزنگاری غالب در جفت ارز معاملاتی (برای مثال USD/ETH) وارد موقعیت شورت شود.
استراتژی معامله جفت ارز چیست و چگونه می توان از آن برای کسب سود استفاده کرد؟
استراتژی اسکالپینگ را چگونه اجرا کنیم؟
برای اجرای استراتژی اسکالپینگ مراحل ساده زیر را دنبال کنید:
- انتخاب جفت ارز معاملاتی: با در نظر گرفتن نوسانات و نقدینگی دارایی های ارز رمزنگاری، یک جفت معاملاتی را انتخاب کنید که متناسب با سرمایه گذاری ریسک و بازده شما باشد.
- انتخاب پلتفرم معاملاتی: در هنگام انتخاب پلتفرم معاملاتی که خدمات مرتبط با جفت ارز مورد نظر شما را ارائه می دهد، باید جنبه های مختلفی را از قبیل کارمزد تراکنش، رابط کاربری، خدمات مشتری و غیره را در نظر بگیرید.
- انتخاب ربات های اسکالپر: اساس معاملات اسکالپ سرعت است. بنابراین، کسانی که با استفاده از نرم افزار معامله می کنند، همیشه یک گام جلوتر از بقیه هستند. همچنین، مدیریت دستی یک پرتفوی (سبد سرمایه گذاری) معمولا زمان بر و مستعد خطا است.
- امتحان کردن استراتژی های معاملاتی مختلف: قبل از اسکالپینگ، مطمئن شوید که با امتحان کردن تکنیک های مختلف معاملاتی ذکر شده در بالا، دانش کافی در مورد استراتژی خود به دست آورده اید.
مزایا و معایب اسکالپینگ
همه استراتژی های معاملاتی مزایا و معایب خود را دارند و اسکالپینگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای مثال، ریسک در اسکالپینگ پایین است، چون موقعیت های معاملاتی کوچک تر هستند. علاوه بر این، اسکالپرها به حرکات ریسک های معاملات نوسانی قابل توجه قیمت فکر نمی کنند. در عوض، آنها از حرکات کوچک که به طور مدام رخ می دهند، بهره می برند.
از آنجایی که سود هر معامله بسیار پایین است، اسکالپرها به سراغ پلتفرم های مختلف می روند تا تعداد معاملات خود را افزایش دهند. به گفته اقتصاددانان، خوش بین بودن در مورد اسکالپینگ ممکن است درست نباشد. هیچ روش آزمایش شده ای وجود ندارد که موفقیت را در حداقل 90 درصد از موقعیت های معاملاتی اسکالپینگ تضمین کند. همچنین، اگر چیزی به ظاهر خوب است و مشکلی ندارد، احتمال دارد که این گونه باشد (مخصوصا در ارز رمزنگاری).
علاوه بر این، اسکالپینگ اغلب به مهارت های تحلیلی پیشرفته نیاز دارد، اگر چه لزومی ندارد معامله گران در برابر نوسانات قیمت صبر کنند. مهم تر از همه این که به کارمزد تراکنش ها توجه کنید، چون بسته به حجم معاملات شما ممکن است افزایش یابد.
معاملات اسکالپ در برابر معاملات روزانه
معاملات روزانه به روشی از معامله کردن اطلاق می شود که تریدر در طول یک روز موقعیت معاملاتی را باز کرده و می بندد. معامله گران در این نوع استراتژی نیز بر روی تغییرات جزئی قیمت تمرکز می کنند. اما تفاوت آن با اسکالپ چیست؟
یک معامله گر اسکالپینگ دارایی را کمتر از 5 دقیقه نگه می دارد و معمولا می تواند معامله را برای 2 دقیقه حفظ کند. در مقابل، معامله گران روزانه موقعیت های معاملاتی خود را تا چند ساعت حفظ می کنند.
علاوه بر این، اسکالپرها روزانه 10 یا 100 موقعیت معاملاتی را باز می کنند تا سودهای قابل توجهی به دست آورند. در مقابل، معامله گران روزانه وارد موقعیت های کمتری می شوند. همچنین، معامله گران روزانه گاهی اوقات به تحلیل فاندامنتال تکیه می کنند، در حالی که اسکالپرها باید با تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
معاملات اسکالپ نیز متفاوت از معاملات نوسانی (swing trading) است. اسکالپرها موقعیت های معاملاتی خود را برای چند ثانیه تا چند دقیقه حفظ می کنند، در حالی که معامله گران نوسان گیر معمولا موقعیت های خود را بر چند روز تا چند هفته و حتی چند ماه نگه می دارند.
علاوه بر این، معاملات نوسانی مستلزم نظارت درست و اطلاع از اخبار و رویدادهای تجاری به روز است، در حالی که اسکالپینگ نیاز به نظارت مداوم در طول بازه زمانی معامله دارد.
آیا اسکالپینگ ارزش وقت صرف کردن دارد؟
بالا بردن توانایی در تفسیر نمودارها و افزایش دانش خود از تاکتیک های مختلف معاملات ارز رمزنگاری، شرط اصلی تبدیل شدن به یک اسکالپر است.
به طور کلی، اسکالپینگ می تواند سخت و طاقت فرسا باشد و ممکن است برای افراد آموزش ندیده بسیار خسته کننده باشد. از آنجایی که سود هر معامله بسیار پایین است، برای بدست آوردن سود زیاد باید سرمایه قابل توجهی را وارد بازار کرد.
با توجه به این که در بازار ارز رمزنگاری یک استراتژی واحد وجود ندارد که مناسب همه افراد باشد، باید از استراتژی هایی استفاده کرد که تناسب بیشتری با پرتفوی دارند. عدم اعتماد به توانایی های فردی خود در هنگام معاملات دارایی های پرریسک ممکن است در دراز مدت نتیجه ای در بر نداشته باشد.
مدیریت ریسک مهم ترین درسی است که اسکالپرها باید یاد بگیرند. در مقایسه با انتخاب سطوح ورود و خروج به موقعیت، مدیریت ریسک می تواند تاثیر بسیار بیشتری بر عملکرد مالی پرتفوی داشته باشد.
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک ریسک های معاملات نوسانی سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد ریسک های معاملات نوسانی که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) در ترید ارز دیجیتال چیست؟
سوئینگ تریدینگ یا داد و ستد نوسانی نوعی از معامله است. در این نوع از معامله افراد همواره در تلاش هستند تا در مدت زمان کوتاه، (بین چند روز تا چند هفته) سودهای کوتاه مدت و یا میان مدتی را از یک سهام یا هر گونه ابزار مالی کسب نمایند. در چنین معاملاتی، معامله گران می کوشند تا برای یافتن فرصت های جدید از تحلیل تکنیکال استفاده کنند.
ما در این مقاله بررسی خواهیم کرد که سوئینگ تریدینگ چیست و جنبههای مختلف آن را بررسی خواهیم کرد. البته گفتنی است که مبحث تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال بهطور کامل در دوره آموزش آنلاین ارز دیجیتال پارسیان بورس تدریس میشود. اما شما میتوانید برای اینکه دیتای کلی نسبت به مبحث سوئینگ تریدینگ، تفاوت آن با معاملات روزانه، مزایا و معایب آن و… در مورد این شیوه معاملهگری آشنا شوید، تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
سوئینگ تریدینگ چیست؟
سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی، سبکی از معاملات است که در آن همواره تلاش بر این است تا در بازهای از چند روز تا چند هفته، سودهای کوتاه مدت تا میان مدتی از یک سهام به دست آید. در این فرایند معامله گران در درجه اول از تحلیل تکنیکال برای جستجوی فرصت های معاملاتی استفاده میکنند. لازم به ذکر است که سوئینگ تریدرها ممکن است علاوه بر تجزیه و تحلیل روندها و الگوهای قیمت، از تحلیل بنیادی نیز استفاده کنند.
نکات کلیدی درباره سوئینگ تریدینگ
- سوئینگ تریدینگ معاملاتی را شامل می شود که از چند روز تا چند ماه طول میکشد. در این نوع معاملات افراد از پیش بینی کردن قیمت ها سود میبرند.
- معاملات نوسانی، معامله گر را در معرض خطر قرار میدهند؛ چرا که فرایند میتواند مطابق با انتظار پیش نرود و این برای معامله گر ریسک زیادی به همراه دارد.
- معاملات نوسانی میتوانند بسیار پر سود باشند. افرادی که با اصول تریدینگ آشنایی دارند از این معاملات بسیار سود میبرند. ما اینجا در پارسیان بورس خیلی کامل و دقیق مباحث مربوط به تریدینگ و تحلیل تکنیکال را به شما بهصورت عملی تدریس خواهیم کرد.
- در این سبک از معاملات برخی از تریدرها در تلاشند تا ارزهای دیجیتال پرنوسان را انتخاب نمایند. و این در حالی است که برخی دیگر ممکن است ارزهای با ریسک کمتر را برای معاملاتشان مورد نظر قرار دهند.
محبوبیت سوئینگ تریدینگ به چه اندازه است؟
به جرات می شود گفت که سوئینگ تریدینگ Swing trading در روزگار حال حاضر یکی از محبوب ترین اشکال معامله است. همانطور که قبل تر راجع به این مهم توضیح داده شد در این نوع از معامله، تریدرها در تلاش هستند تا با استفاده از شکل های مختلف تجزیه و تحلیل تکنیکال به دنبال فرصتهای کوتاهمدت و یا میانمدت معامله بگردند و با بهرهگیری از این تکنیک به بیشترین سود در داد و ستد دست یابند.
گفتنی است که در این شکل از معامله افراد فرایند داد و ستد را بر اساس دو مفهوم با اهمیت تحت عنوان ریسک (Risk) و پاداش (Reward) ارزیابی میکنند. در حقیقت آنها با اجرای فرایند های تکنیکال و با آنالیز نمودارهای مرتبط ارزیابی می کنند که چه زمانی وارد معامله شوند. و چه زمانی از معامله خارج گردند و ضرر را به حداقل میزان ممکن برسانند.
این فرایند به مقدار زیادی شم اقتصادی و هوش نیاز دارد و از اینرو میتوان به عنوان یک فرایند جالب و محبوب بر روی آن حساب باز کرد.
سوئینگ تریدرها چگونه پول در میآورند؟
همانطور که قبل تر ذکر شد در این شکل از معامله تریدرها معمولا در تلاش هستند تا از نوسان قیمت کسب درآمد کنند. از اینرو آنها مدام در حال رصد نمودارها میباشند و مدام نوسان قیمت چند هفته تا چند روز پیش را بررسی میکنند. و هر زمان که از نظر مالی به نفعشان باشد سرمایه گذاری می نمایند. در همین زمینه میتوان گفت که تریدرها معمولاً بیشتر از معاملهگران روزانه و کمتر از سرمایه گذاران بلند مدت در پوزیشن باقی میمانند.
پوزیشن، به مقدار دارایی، سهام یا ارز در یک بازار مالی گفته میشود. و گاهی افراد به هدف بیشتر شدن ارزشِ دارایی تصمیم می گیرند تا برای مدت طولانی تری سهام را حفظ کنند یا اصطلاحاً در پوزیشن باقی بمانند.
تریدرها برای داد و ستد و معامله معمولاً از چارت تایم فریم های متوسط و یا بالا استفاده میکنند و این انتخاب بیشتر برای حالاتی است که یک روند قدرتمند در تایم فریم بالا به تایید می رسد. اما در سوی دیگر به هیچ عنوان غیر ممکن نیست که تریدرها بخواهند از چارت تایم فریم پایین تر نیز برای تعیین نقاط معامله استفاده کنند.
شیوه درآمدزایی از این روش
ممکن است که پیدا کردن یک Pull Back در تایم فریم های پایین تر، تبدیل به سیگنالی مناسب برای ورود و یا حتی خروج از یک مقطع باشد. ناگفته نماند که در بیشتر حالت ها چارت روزانه مهمترین تایم فریم برای سوئینگ تریدرها است. اما در شرایطی و بنابر اقتضا، استراتژی می تواند برای هر سرمایه گذار و یا معاملهگر متفاوت باشد.
دیدگاه شما