سرمایهگذار منفعل
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.
قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …
قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.
مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟
عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و استفاده از ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص میکند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، مدیریت باید فعالتر باشد.
برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام
در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.
در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
استراتژی منفعل، نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیده.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل سرمایهگذار منفعل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
- پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
- نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
- بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.
استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام
استراتژی فعال عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میان مدت بازار و سهم بکار میرود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.
سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را در بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید.
به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
مهمترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود
و اما مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:
توجه داشته باشید که یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.
در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به تناسب وجود شکافها، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
میزان و ظرفیت ریسکپذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
مدیران پرتفوی هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به سادگی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.
سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.
اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.
تنوع بخشی برای کاهش ریسک
تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.
برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
بعنوان مثال سرمایهگذار منفعل همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.
توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.
راه های تنوع بخشی
هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.
برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.
به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.سرمایهگذار منفعل
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
تفاوت معاملهگری و سرمایهگذاری چیست؟
مفهوم سرمایهگذاری و معاملهگری گاهی بهجای هم استفاده میشود درحالی که تفاوتهای اساسی بین این دو استراتژی مالی وجود دارد؛ هدف سرمایه گذاری کسب سود در بلندمدت است در صورتی که هدف معاملهگری کسب سود در کوتاهمدت میباشد. در ادامهی این مطلب نگاهی به اصول سرمایهگذاری و معاملهگری میاندازیم و به بررسی سبکهای این دو ترفند مالی میپردازیم؛ شما با خواندن این مطلب میتوانید تشخیص دهید که پولتان را سرمایهگذاری کنید یا به معاملهگری بپردازید.
فهرست مطالب
سرمایهگذاری (Investing) چیست؟
سرمایهگذاری یک استراتژی بلندمدت «خرید و نگه داشتن» است. سرمایهگذاران اغلب داراییها را با هدف ایجاد سود از افزایش قیمت یا هرگونه درآمد بلندمدت دیگر، سالها یا حتی دههها نگهداری میکنند. افق زمانی سرمایهگذار به اهداف مالیاش بستگی دارد مثلا یک فرد در سرمایهگذاری که برای بازنشستگی خود انجام میدهد حدودا دیدی 20 ساله دارد ولی فردی که برای ساخت مسکن سرمایهگذاری میکند احتمالا نگاهش 5 ساله است.
هرچه دید یک سرمایهگذار طولانیتر باشد، بیشتر میتواند روی سرمایهگذاریهایی با رشد و ریسک بالاتر تمرکز کند؛ به این دلیل که زمان بیشتری برای کنترل نوسانات بازار دارد. سرمایهگذار با افق زمانی کوتاهتر باید در انتخابهای سرمایهگذاری محافظهکارانهتر عمل کند چون هدفهای مالیاش باید زودتر به نتیجه برسد.
سبکهای سرمایهگذاری کدامند؟
حال اگر سوال شما این است که سبکهای سرمایهگذاری کدامند در ادامه به معرفی دو سبک اصلی آن خواهیم پرداخت :
سرمایهگذاری فعال
این سبک از سرمایهگذاری مناسب افرادی است که در برابر نوسانات بازار صبور هستند و در دسته افراد ریسکپذیر قرار دارند. سرمایهگذاری فعال معمولا توسط سرمایهگذارانی استفاده میشود که پایبند به افق زمانی کوتاهمدت هستند. این افراد با استفاده از استراتژی شخصی خود، سهام خاصی را انتخاب میکنند و با زمانبندی درست سعی میکنند از بازار جلو بزنند و سود خوبی را در بازه زمانی کوتاه کسب کنند.
سرمایهگذاری منفعل
این سبک مناسب افرادی است که ریسکپذیری کمتری دارند و نمیخواهند زمان و انرژی بسیاری را برای سرمایهگذاری خود صرف کنند. سرمایهگذاران منفعل کسانی هستند که پول خود را با افق زمانی بلندمدتتری سرمایهگذاری میکنند. و از تغییر شاخص کل، پرتفوی متنوعی میسازند.
معاملهگری (Trading) چیست؟
حالا که درباره سرمایهگذاری و انواع آن خواندید، نوبت به معاملهگری رسیده؛ تریدینگ (معاملهگری) در مقایسه با سرمایهگذاری استراتژی فعالتری است. تریدرها تمایل دارند داراییهایشان را برای مدت زمان کوتاهتری نسبت به سرمایهگذاران نگهداری کنند و اغلب طی هفتهها، روزها یا حتی ساعتها دارایی را خریدوفروش میکنند تا از حرکت کوتاهمدت قیمت سود ببرند.
در مقایسه با سرمایهگذاری، تریدینگ به صرف زمان و مهارت بیشتری احتیاج دارد؛ یک سرمایهگذار میتواند یک سهم یا صندوق بخرد و آن را فراموش کند، در حالی که یک تریدر برای کسب سود باید دائماً تحولات بازار را زیر نظر داشته باشد. و یک نکته مهم اینکه همه افراد نمیتوانند تریدر کاربلدی باشند و از نوسانات بازار برای کسب سود استفاده کنند؛ اگر شما هم جزو افرادی هستید که دوست دارید سرمایه خود را ترید کنید اما تریدر ماهری نیستید با ما همراه باشید چون در ادامه راهحل شما را معرفی میکنیم.
سبکهای تریدینگ کدامند؟
سبکهای تریدینگ را با توجه به زمانی که برای آن صرف میشود میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
معاملات اسکالپینگ (Scalping): اسکالپ روش معاملهگری بسیار سریع است. تریدر اسکالپر اغلب در عرض چند ثانیه چندین ترید مختلف انجام میدهند. یعنی ممکن است کل معاملات تریدر یک سرمایهگذار منفعل دقیقه طولانی طول بکشد.
معاملات روزانه (Day trading): معاملهگران روزانه، معاملات خود را در یک روز شروع و به اتمام میرسانند؛ آنها معاملاتشان را قبل از بسته شدن بازار میبندند تا از تاثیر اخباری که شب منتشر میشود در امان باشند.
معاملات نوسانگیری (Swing trading): هدف از معاملات نوسانگیری تمرکز بر حرکات بزرگتر قیمت به جای شناسایی شروع و پایان روند قیمت است. در این استراتژی، موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها حفظ شوند.
معاملات موقعیت (Position trading): معاملات پوزیشن طولانیترین نوع ترید هستند و اغلب آنها چندین سال دوام میآورند. هدف از معاملات موقعیت، سود بردن از روندهای قیمتی است. گفتنی است که یک روند زمانی رخ میدهد که قیمت دارایی برای مدت زمان طولانی در یک جهت حرکت کند.
سوشالتریدینگ (Social Trading) چیست؟
سوشالتریدینگ شکل مبتکرانهای از تریدینگ است که در آن از اطلاعات تریدرهای مختلف در سراسر دنیا پیرو معاملاتشان منتشر میکنند استفاده میشود؛ این اطلاعات در پلتفرم سوشالترید منتشر میشود که سرمایهگذار منفعل در واقع شبکهای اجتماعی است که کاربران درباره تریدینگ و استراتژیهایشان صحبت میکنند.
کپیتریدینگ (Copy Trading) چیست؟
کپیتریدینگ از انواع سوشالتریدینگ است؛ پلتفرم کپیتریدینگ این امکان را میدهد که علاوه بر دنبال کردن استراتژی تریدرهای دیگر، معاملات آنها به صورت خودکار بلافاصله برای شما تقلید شود. به این صورت که شما ابتدا پلتفرم امنی برای کپیتریدینگ پیدا میکنید و سپس عملکرد تریدرهای آن را بررسی کرده و انتخاب میکنید که تریدهای شما از روی دست کدام تریدر انجام شود.
اگر شما وقت کافی برای یادگرفتن تریدینگ ندارید و دوست دارید همپای حرفهایهای بازار کریپتو فعالیت کنید پلتفرم کپیتریدینگ دارایا کاربلدترین تریدرها را جمع کرده و این امکان را به میدهد که عملکرد آنها را بهصورت شفاف بررسی کنید و با انتخاب تریدر مورد نظرتان، معاملات او برای شما خودکار تکرار شود.
میتوانید از طریق خواندن مقاله چرا در دارایا سرمایهگذاری کنیم بیشتر دراینباره بخوانید.
معاملهگری بهتر است یا سرمایهگذاری؟
معاملهگری و سرمایهگذاری هرکدام مزایا خاص خود را دارند و هردو ثابت کردند که راههای مناسبی برای سود بردن از بازارهای مالی جهانی هستند. حال اینکه کدام استراتژی مناسب شما است به عوامل مختلفی بستگی دارد:
- اهداف مالی
- میزان تحمل ریسک
- میزان درک از بازار و دارایی
- مقدار زمانی که مایلید به تحقیق و نظارت بر داراییها اختصاص دهید.
- مقدار سرمایهای که برای شروع دارید.
شما با درک هرکدام از موارد بالا میتوانید انتخاب راحتتری بین تریدینگ و سرمایهگذاری داشته باشید. کافی است .میزان ریسکی که میتوانید بپذیرید را پیدا کنید، هدف خود را تعیین و میزان دارایی مورد نظرتان را مشخص کنید
میتوانید سبدهای متنوع پلتفرم کپیتریدینگ دارایا که با توجه به انواع ریسکپذیری و میزان سرمایهگذار منفعل دارایی مختلف ارائه شده است را ببینید و در کنار حرفهایهای بازار کریپتو حرکت کنید.
نکته پایانی
قبل از انجام هرنوع معامله یا سرمایهگذاری اول اطمینان حاصل کنید که ریسکهای موجود در آن را درک کردهاید و یادتان باشد که هرگز بیشتر از چیزی که آماده از دست دادن هستید ریسک نکنید و بعد از آن درباره پلتفرمی که از طریق آن اقدام به سرمایهگذاری یا تریدینگ میکنید نیز بهخوبی تحقیق کنید و یادتان باشد که در دنیای امروز و با توجه به شرایط نامساعد اقتصادی، سرمایهگذاری یک ضرورت است.
۸ سبک سرمایه گذاری: کدام یک برای شما مناسب است؟
رویکردها و سبکهای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد که افراد بنا به میزان ریسکپذیری و توقع سودآوری، آنها را انتخاب میکنند. البته برقراری توازن بین سبکهای مختلف سرمایهگذاری بر مبنای شرایط موجود بسیار مفید است و بهتر است هرگاه که ضرورت حکم میکرد و در فواصل زمانی معین، برای بهینه کردن سرمایهگذاری از ترکیب سبکهای مختلف استفاده کنیم. در این مقاله قصد داریم ابتدا تعریفی از سبک سرمایهگذاری داشته باشیم و با شمردن انواع آن بگوییم که کدام سبک سرمایه گذاری برای شما مناسب است؟
منظور از سبک سرمایه گذاری چیست؟
سبک سرمایهگذاری در تعریف ساده، روشی است که مدیران برای خرید سهام یا دیگر داراییها از آن استفاده میکنند. تازهواردان حوزه سرمایهگذاری معمولا از کثرت قابل ملاحظه سبکها و تاثیر عظیم آنها بر عملکرد سرمایهگذاری در طی یک دوره تعجب میکنند اما این تنوع قابل توجیه است. چرا که سبکهای سرمایهگذاری ابزارهای بسیار مفید اما نادیده گرفته شدهای برای کاهش ریسک سرمایهگذاری هستند.
استفاده آگاهانه از گونههای مختلف سبکهای سرمایهگذاری با هدف کاهش ریسک، باعث مقبولیت آنها در دنیای سرمایهگذاری میشود. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که استفاده از سبکهای مدیریتی، بخش مهمی از روند متنوعسازی سبد داراییها است.
در عصر حاضر استفاده گردشی از سبکها اهمیت بیشتری پیدا کرده است چرا که به علت ظهور اینترنت و تکنولوژی، بسیاری از بازارهای سرمایه جهان در هم تنیده شدهاند. ادغام بازارهای سرمایهگذار منفعل سرمایهگذار منفعل سرمایه جهان باعث شده است که شکاف پیشین بین ابزارهای سرمایهگذاری تاثیر خود را از دست بدهد. در حال حاضر این جهانی شدن به از میان رفتن تفاوت میان انواع داراییها منجر شده است. در نتیجه بسیاری از بازارهای بینالمللی هماهنگ با هم حرکت میکنند و این موضوع مهر تاییدی بر اهمیت سبکهای سرمایهگذاری است.
۸ سبک سرمایه گذاری کدامند؟
حال اگر سوال شما این است که سبکهای سرمایهگذاری کدامند؟ در ادامه به معرفی هشت سبک اصلی خواهیم پرداخت اما در ابتدا بهتر است با پرسیدن سوالاتی از خود، هدف سرمایهگذاریتان را مشخص کنید. به عنوان مثال از خود بپرسید که آیا ریسک پذیر یا خطرپذیر هستید؟ آیا به دنبال سود بلند مدت یا کوتاه مدت و فوری هستید؟ آیا میخواهید خودتان به صورت مستقیم سرمایهگذاری کنید یا قصد دارید به صورت غیرمستقیم و با استفاده از سبدگردان یا صندوقها اقدام به سرمایهگذاری کنید؟ و… پاسخ به این سوالها به شما کمک میکند تا نیازهای خودتان را با یک سبک سرمایهگذاری خاص مطابقت دهید و به شیوه آن پیش بروید.
سرمایهگذاری فعال
اگر در برابر نوسانات بازار صبور هستید و در دسته افراد ریسکپذیر قرار دارید، سبک سرمایهگذاری فعال برای شما مناسب باشد. سرمایهگذاری فعال معمولا توسط سرمایهگذارانی استفاده میشود که پایبند به افق زمانی کوتاهمدت هستند. این افراد با استفاده از استراتژی شخصی خود، سهام خاصی را انتخاب میکنند و با زمانبندی درست سعی میکنند از بازار پیشی بگیرند و سود خوبی را در بازه زمانی کوتاه کسب کنند.
سرمایهگذاری منفعل
حال اگر دارای روحیه ریسکپذیری کمتری هستید و قصد ندارید زمان و انرژی بسیاری را برای سرمایهگذاری خود صرف کنید به روش سرمایهگذاری منفعل اقدام کنید. سرمایهگذاران منفعل کسانی هستند که پول خود را با افق زمانی بلند مدتی سرمایهگذاری میکنند. برعکس سرمایهگذاران فعال، سرمایهگذاران منفعل رقم شاخص کل را دنبال میکنند که پیگیری شاخص، منجر به کاهش ریسک، کاهش هزینههای معامله و تنوع پرتفوی میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش
در سبک سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش، سرمایهگذاری روی سهمهایی انجام میشود که پس از برآیند ارزان باشند. سرمایهگذاران ارزشی انتظار دارند که این اوراق بهادار افزایش یابند بنابراین مدتها منتظر آن هستند. این سبک سرمایهگذاری توسط وارن بافت، یکی از بزرگترین فعالان عرصه بورس، ابداع و محبوب شد. افرادی که این استراتژی را انتخاب میکنند، پیش از خرید بخشی از سهام یک شرکت، با آنالیز صورتهای مالی و سنجههای بنیادین آن شرکت، ارزش ذاتی سهام آن را تخمین میزند.
نهایتا وقتی سرمایهگذار مطمئن شد که قیمت آن سهم با قیمتی پایینتر از ارزش ذاتیاش عرضه میشود به آن سهم به چشم یک فرصت برای خرید نگاه میکند. در واقع سرمایهگذار به این امید سهم را خریداری میکند که رشد کند زیرا با محاسبات خود به یقین رسیده که سهم مورد نظر پتانسیل رشد برای رسیدن به ارزش بازاری خود را دارد.
سرمایهگذاری مبتنی بر رشد
در سبک رشد، سرمایهگذاری بر سهام شرکتهایی تمرکز دارد که درآمد آنها از سایر سهامها سریعتر رشد میکند و انتظار میرود رشد آن به همین منوال ادامه داشته باشد. این گونه سهمها عموما نسبت قیمت به درآمد بالایی دارند. توجه به این نکته مهم است که این سهام به طور کلی سود کم میپردازند یا بدون سود هستند اما با عملکرد خوب میتوانند آن را جبران کنند. با این که سبک رشد و ارزش کاملا با هم متفاوت هستند اما سرمایهگذاران با داشتن منابع مالی کافی میتوانند از هر دو سبک همزمان استفاده کنند؛ چراکه در بلندمدت، سرمایهگذارها متوجه میشوند که افت و خیزهای سود سبد سرمایهگذاری را میتوان از طریق ترکیب کردن این دو سبک کاهش داد.
سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد
در سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد تاکید بر نگهداری سهام شرکتهای است که سودآور هستند و سود سهام مناسبی پرداخت میکنند. شرکتهایی که سابقه پرداخت سود سهام دارند در این جدول قرار میگیرند. سرمایهگذاران این سبک روی شرکتهایی دست میگذارند که سود سهامشان حداقل پنج تا شش درصد قیمت هر سهم باشد. البته بهتر است سهمهایی را بخریم که بنیانهای قوی داشته باشند زیرا اگر احیانا شرکت عرضه کننده سهم شروع به از دست دادن سرمایه کند در نتیجه آن پرداخت سود نیز قطع میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش بازار
سبک دیگر سرمایهگذاری نیز بر ارزش سرمایه در بازار شرکت تاکید دارد. در حقیقت با انتقال سرمایه از شرکتهایی با ارزش خاص به سوی شرکتهایی با ارزش دیگر میتوان نتایج متفاوت و سود بیشتر کسب کرد. ممکن است برخی اوقات سهام شرکتی با ارزش اندک سرمایه در بازار، سود بالاتری نسبت به شرکتی با ارزش سرمایه بالا نصیب سرمایهگذار کند.
سرمایهگذاری مبتنی بر نگهداری
سبک خرید و نگهداری در حقیقت زیر مجموعه سرمایهگذاری منفعل است. در این سبک سرمایهگذاری، سرمایهگذار سهم را میخرد و آن را نگه میدارد و به ندرت در پرتفوی خود مشغول معامله و تجارت میشود. دید سرمایهگذار بلند مدت است و دغدغه رشد در طولانی مدت را دارند. در این روش فرد زمانی که قیمت سهم پایین است آن را میخرد و نگه میدارد تا با گذشت زمان از افزایش قیمت آن بهرهمند شود.
سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی
در این سبک لازم است سبدی با ساختار مناسب و متنوع بچینید. شکل استاندارد متنوعسازی، گنجاندن انواع داراییها از قبیل اوراق قرضه و سهام و… در سبد دارایی است. در واقع با ایجاد تنوع در سبد سهام خود و افزودن یا جایگزینی برخی از شرکتها با شرکتهای دیگر، سطح ریسک شما نیز کاسته میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی
در این سبک لازم است سبدی با ساختار مناسب و متنوع بچینید. شکل استاندارد متنوعسازی، گنجاندن انواع داراییها از قبیل اوراق قرضه و سهام و… در سبد دارایی است. در واقع با ایجاد تنوع در سبد سهام خود و افزودن یا جایگزینی برخی از شرکتها با شرکتهای دیگر، سطح ریسک شما نیز کاسته میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی
این که کدام سبک سرمایه گذاری میتواند مناسب شما باشد بسته به عواملی چون میزان تحمل ریسک، افق زمانی سرمایهگذاری، سن و اهداف سرمایهگذاری شما دارد. در حقیقت نسخه ویژه و نهایی برای گزینش سبک سرمایهگذاری وجود ندارد که با آن بتوانیم به شما بگوییم که به کدام سبک پایبند باشید چراکه هیچ شیوه سرمایهگذاری درست یا غلطی برای پیگیری وجود ندارد و همه چیز بستگی به استراتژی و روحیات خودتان دارد. البته ممکن است در طول مسیر سرمایهگذاری و با کسب تجربه و دانش بیشتر، اهداف سرمایهگذاری شما تغییر کند و به تبع آن رویکرد و سبک سرمایهگذاری ترجیحی شما نیز تغییر کند.
گفتنی است که در بسیاری از مواقع، سرمایهگذارها آمیزهای از چند رویکرد و سبک متفاوت را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند تا با کسب تجربه، به سبک منحصر به فرد خودشان دست یابند. علاوه بر انتخاب رویکرد مناسب سرمایهگذاری، به یاد داشته باشید که میزان سود در سبکهای مختلف، در زمانهای گوناگون، در بازارهای مختلف و با مدیران متفاوت، یکسان نیست. برای بهینهسازی ساختار سبد دارایی خود باید از این تفاوتها استفاده کنید و با نظارت مداوم و ترکیب سبکها، بیشترین سود را برای خود به ارمغان آورید.
سخن آخر
در این مقاله در ذیل تعریف سبک سرمایه گذاری گفتیم که رویکردهای گوناگونی برای سرمایهگذاری وجود دارد که با پیروی از هر کدام آنها، میتوان به بازدهی مناسبی دست پیدا کرد. سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی، رشد، ارزش، درآمد، نگهداری، ارزش بازار و… از جمله این سبکها هستند.
درآمد غیرفعال چیست؟
درآمد غیرفعال چیست؟ در این آموزش در مورد درآمد غیر فعال و نحوه کسب آن و تفاوت آن با سایر درآمدها توضیح خواهیم داد. با ما همراه باشید.
فهرست مطالب و عناوین
درآمد غیرفعال چیست؟
درآمد غیرفعال شامل درآمد حاصل از اجاره ملک ، مشارکت محدود یا هر نوع شغل و کسب و کار دیگری است که سرمایهگذار منفعل هیچ فردی به طور فعال در آن مشارکت ندارد. معمولاً درآمد غیرفعال مشمول مالیات است.
برخی تحلیلگران درآمد پورتفولیو را به عنوان درآمد منفعل میدانند و بنابراین سود از معامله و سود سهام را درآمد غیرفعال محسوب میکنند.
درآمد غیرفعال برای به دست آوردن و حفظ نیاز به تلاش اندکی دارد یا هیچ تلاشی نیاز ندارد. هنگامی که یک کارمند تلاش کمی برای ایجاد درآمد انجام میدهد ، از آن به عنوان درآمد منفعل پیشرونده یاد میشود.
یک سرمایهگذاری با درآمد غیرفعال ، زندگی سرمایهگذار را از چند جهت سادهتر میکند ، به ویژه هنگامی که رویکرد عملی انتخاب میشود. چهار گزینه سرمایهگذاری با درآمد غیرفعال عبارتند از: املاک و مستغلات ، وام های همتا به همتا ، سهام سود سهام و صندوقهای شاخص.
این چهار گزینه سطوح مختلف ریسک و تنوع را پوشش میدهد.
مانند هر نوع سرمایهگذاری مالی ، سنجش بازده مورد انتظار یک فرصت درآمد غیرفعال در مقابل احتمال ضرر (ریسک) ضروری است.
درک درآمد غیرفعال
به طور خلاصه ، درآمد غیرفعال عبارت است از گردش پول در فواصل منظم و بدون نیاز به تلاش قابل توجه برای ایجاد آن.
سه نوع فعالیت منفعل وجود دارد:
جریان نقدی از طریق درآمد اموال ، از جمله سود مالکیت سرمایه ، اجاره از طریق مالکیت منابع مانند درآمد اجاره ، جریان نقدینگی از یک ملک یا هر املاک و مستغلات و از طریق تملک داراییهای مالی.
فعالیتهای مرتبط با تجارت ، که در آنها فردی در کسب و کار دیگری سرمایهگذاری میکند ، اما مشارکت عملیاتی نمیکند.
حق امتیاز ، یعنی پرداختهایی که توسط یک شرکت (دارای مجوز) به شرکت یا فرد دیگری (صاحب امتیاز) برای استفاده از مالکیت معنوی شرکت دوم (موسیقی ، فیلم ، کتاب) انجام شده است.
چهار راه برای کسب درآمد منفعل
همانطور که پیش از این بحث کردهایم، ایجاد یک منبع درآمد منفعل مزایای زیاد و معایب اندکی دارد. پیش از آن که به طور کامل برای تأمین مخارج زندگی خود به درآمد منفعل روی آورید بهتر است از تاثیرات مثبت و منفی آن بر زندگی خود آگاه شوید. درآمد منفعل پولی است که از طریق فعالیتهای غیر فعالانه به دست میآید، به این معنی که کسب آن درآمد به تلاش مستقیم کمی بر روی آن کار نیاز دارد.
صرف نظر از اینکه فقط به دنبال کسب ۱۰۰ هزار تومان درآمد اضافه در طول ماه هستید و یا تصمیم گرفتهاید که به طور کامل زندگی خود را از طریق درآمد منفعل اداره کنید، باید برای موفق شدن در این راه ایدههای مختلفی را امتحان کنید و راهی را که منجر به کسب درآمد بیشتر شود ادامه دهید.
در ادامه چهار راه پیشنهادی بدون ترتیب خاصی برای کسب درآمد منفعل آمده است که با انجام آنها میتوانید درآمد اضافی کسب کنید:
کتاب بنویسید
نوشتن یک کتاب، یا ایجاد هر گونه محصولی مانند CDها یا DVDهای آموزشی که حاوی اطلاعات مفید برای خریداران باشد راه بسیار خوبی برای کسب درآمد منفعل است. پس از آن که محصول را تولید کردید و فروختن آن را آغاز نمودید، دیگر نیاز نیست کار بیشتری انجام دهید و پس از مدتی اگر کیفیت محصولات شما خوب باشد، درآمد حاصل از آنها خود به خود افزایش خواهد یافت. البته یک جنبهی منفی این روش آن است که برای ایجاد محصولات آموزشی باید وقت زیادی گذاشت و اطلاعات مفیدی در اختیار دیگران قرار داد. برای کسب درآمد مناسب از این طریق، محصول شما باید کیفیت بالایی داشته باشد تا بتواند نظر مشتریان را به خود جلب کند و با محصولات رغیب رقابت کند.
سرمایهگذاری کنید
در مطالب گذشته دربارهی فواید سرمایهگذاری و نحوهی رشد سرمایهی شما سرمایهگذار منفعل به کمک سود افزایشی صحبت کردهایم. بسته به شرایط اقتصادی شما راههای گوناگونی برای سرمایهگذاری وجود دارد. خرید سهام شرکتها از طریق بازار بورس راه بسیار خوبی برای کسب درآمد بدون انجام فعالیت زیاد است. راه دیگر، سرمایهگذاری در اوراق مشارکت است که احتمال ضرر در آنها کمتر از بورس است ولی به ازای سرمایهی خود سود کمتری نیز دریافت خواهید کرد. یکی دیگر از بهترین روشها برای کسب درآمد منفعل سرمایهگذاری در بازار خانه و مسکن است. البته پیش از کسب درآمد و رسیدن به مرحلهی سوددهی باید تلاش زیادی کنید و در خانه و محلهی مناسب سرمایهگذاری کنید، اما پس از مرحلهی اولیه و انجام کارهای مورد نیاز، به جز تعمیرات و نگهداریهای گاه به گاه، فعالیت چندانی نباید انجام دهید.
کسب و کار خود را راه بیاندازید
راهاندازی کسب و کار ممکن است در ابتدا ریسک زیادی داشته باشد، اما در بلند مدت سود زیادی برای شما به همراه خواهد داشت. پیش از آنکه به دنبال شروع کسب و کار خود باشید، از مزایا و معایب آن به طور کامل آگاه شوید. برای کاهش ریسکهای موجود بهتر است در ابتدا کسب و کار خود را در کنار شغل اصلیتان شروع کنید تا منبع درآمد اصلی خود را از دست ندهید. پس از موفقیت در کسب و کار خود و رسیدن به مرحلهی سوددهی، میتوانید از شغل روزانهی خود خارج شوید و به صورت تمام وقت روی کسب و کار خود تمرکز کنید. اگرچه راهاندازی کسب و کار سختیهای زیادی دارد، اما اگر به رویاها و تواناییهای خود باور داشته باشید، با تلاش در راه اهدافتان میتوانید درآمد معقولی از این طریق کسب کنید. برای شروع کسب و کار روی علایق خود و کارهایی که از انجام آن لذت میبرید تمرکز کنید. اگر برای کسب و کار خود پایهی محکمی بنیان کنید، در آینده لازم نیست نگران درآمد و مخارج ماههای پیش رو باشید.
محصولات خود را بفروشید
راههای زیادی برای کسب درآمد منفعل از طریق فروش محصولات دستی شما وجود دارد. اگر در ساختن هر نوع وسیله یا محصولی مهارت یا ایدههای خلاقانه دارید میتوانید به کمک فروش آنها برای خود منبع درآمدی کسب کنید. برای این کار میتوانید به کمک سایتهای اینترنتی برای فروش محصولات خود به مشتریهای بالقوهی بیشتری دسترسی داشته باشید. یک راه دیگر نیز فروش وسایلی در خانه است که دیگر به آنها احتیاجی ندارید. راههای دیگر برای کسب درآمد منفعل ایجاد وبلاگ، فروش عکسهایی که با دوربین خود گرفتهاید، ساختن نرمافزار و بسیاری ایدهی دیگر است که بهتر است با امتحان کردن یکی از آنها و یافتن بهترین آن برای خود درآمد مناسبی کسب کنید.
دیدگاه شما