موقعیت های بیشتر معامله


روش کنترل احساسات

خرید در کف (Buy the Dip)

صرف نظر از اینکه مشغول معامله کدام دارایی هستید، در هر نموداری الگوها و موج های تکرار شونده در بازه های زمانی مختلف وجود دارد. سناریو ها و استراتژی های متعددی وجود دارند که شما می توانید با استفاده از آن ها در حرکات قیمتی بازار سود کسب کنید. یکی از این استراتژی ها خرید در کف یا buy the dip است. وقتی قیمت در یک موج نزولی افتاده باشد، معمولاً یک نقطه وجود دارد که بالاخره روندش معکوس می شود. این نقطه می تواند به عنوان نقطه ورودی استفاده شود. در ادامه با بررسی دقیق این استراتژی و فرصت هایی که برای کسب سود برای تریدر ها ایجاد می کند، با ما همراه باشید.

buy the dip در ارزهای دیجیتال یعنی چه؟

یک استراتژی سرمایه گذاری ساده و کاربردی در بازار معاملات و سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال می تواند “buy the dips” باشد. خرید در کف ها بدان معنا نیست که در حالی که قیمت دارایی کاهش می یابد وارد بازار شوید و تمام سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی کنید،به این معنی است که با پایین آمدن قیمت به صورت تدریجی یا پس از اثبات قیمت خرید کنید.

استفاده از این استراتژی در بازار گاوی یا بازار راکد، جایی که روند کلی صعودی است و یا بازار بدون روند است ، بسیار کم ریسک تر است (در مقایسه با بازار خرسی که روند کلی نزولی است).

استراتژی خرید در کف ها شامل موارد زیر می باشد:

  • با پایین آمدن قیمت ، به صورت پله ای خرید کنید. یک موقعیت میانگین ایجاد کنید و با کاهش بیشتر قیمت ، اقدام به خرید بیشتر نمایید.
  • صبر کنید تا قیمت ثابت شود و حتی نشانه هایی از بهبودی نشان دهد و در آن مرحله خرید کنید.
  • سفارشات خرید را با قیمت پایین تنظیم کنید و بگذارید که سفارشات شما انجام شود. باز کردن سفارشات خرید قبل از سطح حمایت ، دیوارهای خرید و سطوح حمایتی روانشناختی، یک استراتژی خوب است (زیرا قیمت ها معمولاً حداقل یک افزایش سریع از این سطح ها دارند).

در این استراتژی می توان در افت های بزرگ (زمانی که قیمت کاملاً پایین تر از حد متوسط است) و یا در افت های کوچک(زمانی که قیمت از هر سطحی که داشته کمی پایین تر آمده است) دارایی را خریداری کرد. با این کار ، سرمایه گذاران امیدوارند که از افزایش بالقوه قیمت در آینده سود ببرند و دارایی های خود را در اوج بازار بفروشند که به آن “sell the tops” گفته می شود.

خرید در کف یعنی پس از کاهش ارزش دارایی ، اقدام به خرید آن نمایید. در بازار ارزهای دیجیتال، از “buy the dips” برای توصیف فرصت سرمایه گذاری در یک توکن یا کوین استفاده می شود که کاهش قیمت کوتاه مدت یا بلند مدت داشته است.

خرید می تواند به منظور فروش و سود سریع با افزایش مجدد قیمت باشد و یا با هدف هولد کردن و نگه داشتن دارایی در بازه زمانی بلند مدت برای دریافت سود های بیشتر صورت گیرد. در همه این حالت ها، مفهوم استراتژی یکسان است و هدف آن این است که در هنگام تحکیم یا اصلاح قیمت ، دارایی با قیمت کمتری خریداری شود.

اگرچه خرید هنگام قدرت و روند افزایشی قیمت یک دارایی منطقی تر است، اما حتی در بازار گاوی و صعودی نیز اغلب روش بهتر برای خرید موقعیت های بیشتر معامله این است که صبر کنید قیمت اصلاح کوتاهی داشته باشد و در اصلاح دارایی را خریداری کنید تا با خرید در زمانی که بسیاری دیگر از مردم در بازار برای خرید عجله می کنند خود را در معرض ریسک فروش با قیمت کمتر قرار ندهید. به عبارت دیگر خرید در اوج قیمت به هیچ عنوان منطقی نیست، حتی اگر روند کلی بازار صعودی باشد.

در ساده ترین حالت، این استراتژی شامل خرید زمانی است که قیمت پایین تر از بالاترین قیمت و اوج خود باشد. در پیچیده ترین حالت، شامل مطالعه نمودارها، توجه به میانگین متحرک کوتاه مدت و بلند مدت در مقیاس های زمانی مختلف، شناسایی سطوح حمایتی تاریخی ، دیوار های فروش و نردبان های خرید و قرار دادن ابزار هایی مثل استاپ لاس یا توقف است.

در واقع این سطح مهارت شما به عنوان یک تریدر یا سرمایه گذار است که تعیین می کند از این استراتژی در چه سطحی استفاده کنید، با این حال ، مفهوم به طور کلی یکسان است.

انواع کف سازی قیمت

انواع کف یا دیپ در نمودار ارزهای دیجیتال

در نمودار های قیمتی ارزهای دیجیتال، کف ها یا دیپ های مختلفی ممکن است اتفاق بیفتند. در بازه های زمانی کوتاه مدت ممکن است تعداد زیادی از افت های کوچک را مشاهده کنیم ، و سپس هر چند هفته یا چند ماه نمودار قیمت تمایل به ایجاد یک کف عمیق تر داشته باشد که معمولا به آن “اصلاح” یا “سقوط” گفته می شود.

بسته به استراتژی سرمایه گذاری شما ، خرید و یا ورود به بازار هر دو افت کوچک یا بزرگ می تواند منطقی باشد. به عنوان مثال اگر معامله گر رنج هستید، افت های کوچک برای خرید مناسب هستند، ولی اگر یک سرمایه گذار بلند مدت هستید، افت های بزرگتر می تواند برای ایجاد موقعیت های لانگ و یا خرید و هولد طولانی مدت سودآور تر باشند.

نکته مهم در مواجهه با کف های قیمتی در بازار این است که بفهمید چرا این دیپ ها اتفاق افتاده اند؟ آیا افت به دلیل شایعاتی که احتمالاً تأثیر موقتی دارند ، رخ داده است؟ آیا ارز دیجیتال در شرایط اشباع خرید قرار داشته و اکنون برای به مدتی زمان برای استراحت طی یک روند صعودی نیاز دارد؟ آیا ارز برای بار دوم در شکست بالاترین قیمت یا ATH خود شکست خورده است و اکنون احتمالاً به سمت یک اصلاح طولانی مدت تمایل دارد؟

پس از اینکه جواب این سوال ها پیدا کردید و دلیل اصلی کف سازی قیمت را درک کردید می توانید به درستی درباره خرید در کف ها تصمیم گیری کنید.

در طول تمام این مراحل خبرها را زیر نظر بگیرید. خبرهای بد می توانند باعث تعمیق اصلاح شوند و خبرهای خوب می توانند منجر به یک چرخش سریع و شکل گیری یک روند صعودی شوند. به عنوان مثال ممکن است برخی از تریدر ها برای خرید در اصلاحات منتظر ظاهر شدن علائم بهبودی قیمت و شروع روند صعودی باشند و یک خبر خوب ناگهان باعث رشد قابل توجه قیمت شود و فرصت خرید در قیمت های کف را از تریدر بگیرد.

گاهی اوقات ارزهای دیجیتال می توانند در چند لحظه پس از یک اصلاح شدید، افزایش قیمت قابل توجهی داشته باشند. این در واقع ناشی از ماهیت پر نوسان و بی ثبات بازار ارزهای دیجیتال است.

خرید در کف

جمع بندی

مهم ترین چیزی که که درباره استراتژی خرید در کف ها باید در نظر داشته باشید این است که مطمئناً زمان بندی دقیق افت ها و کف سازی نمودار قیمتی یک ارز دیجیتال تقریبا غیر ممکن است. به همین دلیل برخی از تریدر ها و سرمایه گذاران تازه کار ممکن است در انتظار کف های عمیق تر فرصت های کسب سود خود را از دست بدهند.

نکته دیگر این است که استفاده از استراتژی خرید در کف ها در بازار خرسی که روند کلی و طولانی مدت آن نزولی است ممکن است شامل ریسک های بالایی باشد. ولی در بازار گاوی می توانید در اصلاحات کوتاه قیمت اقدام به خرید ارز دیجیتال مورد نظر خود نمایید و با از سرگیری روند نزولی سود کسب کنید.

در انتها ، روش های مختلفی برای به کارگیری استراتژی خرید در کف ها وجود دارد. با این حال، تمام نسخه های این استراتژی بر خرید در زمان فروش دیگران و با قیمت پایین تمرکز دارند. این بدان معناست که فرد باید از کمی منطق غیر شهودی استفاده کند و با برخی احساسات مبارزه کند. به طور خاص، باید:

چالش های معامله گری در بازار مالی

قرارگیری در مسیر صحیح آموزش: یکی از چالش های معامله گری قرار گرفتن در مسیر صحیح آموزش می باشد. در روزهایی که تبلیغات اثر به سزایی در جذب مخاطب پیدا کرده است و افراد در رویارویی با تبلیغات متنوع در فضای مجازی جذب موضوعی خاص می شوند، به پدیده ای با عنوان (خود استاد پنداری) در زمینه ی بازارهای مالی مواجه می شویم که فعالان اینستاگرامی با سابقه فعالیت بسیار کم و عدم بازدهی مناسب در معاملات خود، اقدام به تحلیل می کنند و مخاطبان آنها را افراد تازه وارد به بورس تشکیل می دهند که مبنا و صحت تحلیل آنها نیز تعداد فالوورهای آن صفحه است یعنی هر چه تعداد فالوورهای آن صفحه اینستاگرامی و یا تعداد ممبرهای تلگرامی فرد بیشتر باشد اعتبار ان فرد به لحاظ تحلیل بیشتر می شود. حال جالب است بدانید که در حال حاضر ممبرهای فیک و حتی لایک های فیک نیز توسط ربات ها ایجاد و مدیریت می شود و کمتر کسی میتواند متوجه این موضوع شود؛ یعنی زرق و برق این صفحات به گونه ای مباشد که افراد مبتدی ناخواسته به دام این افراد می افتند.

در هین راستا متاسفانه افراد تازه وارد جذب این صفحات می شوند و در مواجهه با تبلیغ درآمدهایی راحت و کسب سودهای چند صد در صدی از بازارهای مختلف تاب نمی آورند و با خرید پکیج های اموزشی آن هم با نام هایی دهن پرکن که عمدتا حاوی یکسری مطالب پیش پا افتاده و سطحی است حاضر به پرداخت قیمت هایی گزاف می شوند چرا که با آن سطح از تبلیغات رنگین، رمز موفقیت خود را در همین بسته های آموزشی می بینند. این در حالی است که کسانی که خاک بازار را خورده اند و چالش های بازار را در برهه های حساس لمس کرده اند به انزوا کشیده شده اند، چرا که دیگر در میان سیل عظیم پکیج هایی که معامله گران با آن ها به نتیجه نرسیده اند، دیگر توانی برای اثبات خویش ندارند و رفته رفته همه با یک چشم دیده می شوند.

تجربه من از حل کردن چالش آموزش در مسیر معامله گری

زمانی که تصمیم گرفتم به بازارهای مالی وارد شوم، نمیدانستم از کجا باید شروع کنم، ذهنیتی مشخص از مسیر پیش رو نداشتم. طبعاً چون اطلاعات کافی نداشتم در این زمینه ساده و زود باور بودم. با شخصی آشنا شدم که معامله گری و سود آوری را بسیار ساده جلوه می داد، به طبع کسی نمی تواند ادعا کند که در مقابل کسب درآمد راحت و آن هم به دلار تحت تاثیر قرار نمی گیرد. من هم از این قاعده مستثنی نبودم و با یک مبلغ گزاف در کلاس های آن فرد شرکت کردم. به جرات می توانم بگویم که نه تنها مطلبی در راستای بازارهای مالی نیاموختم بلکه من را از مسیر درست خارج کرد. به بن بست رسیده بودم گمان می کردم کسب سود از بازارهای مالی دروغی بزرگ است که به مردم گفته اند که به اهداف مالی خودشان برسند. زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم دو سال از عمرم را هدر داده ام و این مدت مسیر را اشتباه رفته ام. چند وقتی از بازار دور بودم مجدد شروع کردم. شروع به مطالعه ی کتاب های مختلف کردم تا چراغ راهم شوند و خدا رو شکر در این مسیر با کسانی آشنا شدم که توانستم مسیر درست را از بیراهه تمییز دهم. اصلا قصد ندارم در این مقاله شعار دهم چرا که گوش همه ی ما پر شده است از حرفای کلیشه ای. اما با تجربه های تلخ و شیرینی که کسب کردم عرض میکنم، به هیچ عنوان مطالعه کتاب را کنار نگذارید چرا که قطعا یکی از گزینه هایی است که می تواند شما را در مسیر صحیح آموزش قرار دهد. به سراغ هر شخصی که برای یاد گیری می روید رزومه ی کاری آن شخص را مورد بررسی قرار دهید نه تعداد لایک و فالورو و……… کسی که کسب سود از بازارهای مالی را راحت جلوه می دهد و شما را تشویق می کند به کسب درآمدهای آنچنانی بدون هیچ زحمت خاصی، مطمئن باشد آن شخص یا شیاد است و یا نادان.

دومین چالش معامله گری در بازارهای مالی

پیش بینی روند بازار، موقعیت های بیشتر معامله قبل از اینکه ستاپی کامل شود یکی از مواردی است که به شدت معامله گرانی عجول را متضرر می سازد. به طور مثال ورود در پولبک ها یکی از ستاپ هایی است که میزان موفقیت بالایی دارد اما طمع از دست دادن حداکثر میزان سود و ترس از ریسک بیش از حد دو مقوله ای هستند که موجب می شوند قبل از کامل شدن ستاپ، معامله گران به نماد مورد نظر ورود کنند. اساسا حرص برای کسب سود بیشتر و ترس از ریسک بیشتر موجب ورود زود هنگام معامله گران می شود که در اکثر موارد باعث متضرر شدن آن ها می گردد.

زمانی که وارد بازار فارکس شدم تمامی فکر و تمرکزم این بود که معامله ای را با ضرر نبندم و سعی می کردم که در پایین ترین قیمت ممکن وارد معامله شوم. به همین دلیل همیشه ترس از جا ماندن داشتم غافل از اینکه لزوما پایین ترین قیمت نمی تواند بهترین قیمت باشد. از آن جایی که نوسانات بازار فارکس شدید است، پوزیشن هایی که وارد سود می شد، از ترس اینکه آن حداقل ها را از دست ندهم با کمترین سود ممکن معامله را می بستم و اجازه ی رشد در جهت سود را نمیدادم. بعد از چند وقت که به استیتمنت حساب نگاه کردم متوجه شدم که تبدیل به معامله گری شده ام که سودهای کوچک با ضررهای نسبتا بزرگ را ثبت کرده ام. ترس در بازار فارکس و طمع در بورس ایران دو عاملی هستند که غالبا معامله گران در ابتدای فعالیتشان با آن دست و پنجه نرم می کنند. در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، ترس و طمع دو واژه ای است که به طور کامل باید از فرهنگ لغت معامله گری ما حذف بشوند. ما بایستی در سیستم معاملاتی با تدوین بخش های مهم و کلیدی خود را از اسارت این دو احساس منفی برهانیم.

سومین چالش معامله گری در بازارهای مالی

خروج زود هنگام از معامله سومین چالش معامله گری می باشد. اغلب معامله گران آماتور صبر و تحمل کافی در موقعیت های معاملاتی رو به رشد را ندارند. مدام تابلو را زیر نظر دارند و با هر رنج مثبت و منفی تحت تاثیر قرار می گیرند. با وجود اینکه هنوز قیمت فاصله ی زیادی با تارگت مشخص شده دارد اما به محض مشاهده ی رنج منفی به سود کم رضایت می دهند و از معامله خارج می شوند. بدیهی است که بعد از مدتی جنبه ی تریدری شخص به خطر می افتد. برای رفع چنین مشکلی علاوه بر حد سود قیمتی می توان زمان رسیدن قیمت به هدف را هم تعیین کرد و تا رسیدن قیمت به تارگت در زمان مشخص شده به معامله فرصت داد (set and forget). چنانچه در زمان مشخص شده به تارگت مد نظر نرسید از معامله خارج شد. بنابراین با کمک گرفتن از پارامتر زمان می توان از شناسایی سودهای ریز در صورتی که سهم پتانسیل رشد دارد اجتناب کرد. البته در برخی از اوقات هم ممکن است معامله ای که با هدف رشد خوب وارد آن شده ایم پس از مدتی وارد زیان شود. در این حالت باید به دنیال علت بود. معمولا در بازار سرمایه ایران که دستخوش تغییرات سیاسی و یا دستکاری های زیاد در بازار می باشد این موضوع بیشتر به چشم می خورد. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که مهنم برایند معاملات است و صرفا نباید با قرار گرفتن در این موقعیت ها که گاها اتفاق موقعیت های بیشتر معامله می افتد اصل موضوع را زیر سوال برد.

چهارمین چالش معامله گری در بازارهای مالی

اجازه ندهیم زیان های کوچک به ضررهای بزرگ تبدیل شوند: هیچ کسی حق ندارد که برای بازار تعیین تکلیف کند. تعصب بیش از حد بر روی تحلیل باعث می شود که وقتی معامله گر وارد ضرر می شود از بستن آن امتناع کند و با بزرگ کردن حد ضرر، دست به دعا به دنبال روزنه های امید برای برگشت به نقطه ی صفر می گردد. غافل از اینکه با این عمل در باتلاق ضرر فرو می رود.

چند هفته ای بود که برآیند معاملاتم مثبت بود و اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده بودم این باعث شده بود که هر هفته نسبت به هفته قبل مغرورتر شوم. کار به جایی رسیده بود که اگر بازار در راستای تحلیل من پیش نمی رفت حرکت بازار را غیر طبیعی می دانستم. در یکی از معاملاتم روی یورو دلار گواه های زیادی را مبنی بر ریزش یورو جمع کرده بودم. اتفاقا از همیشه هم مطمئن تر بودم. اما هر چه بازار پیش می رفت یورو دلار رشد می کرد و حساب من افت. نمی خواستم که اشتباهم را بپذیرم، زیر لب میگفتم حتما هنوز معامله گران سازمانی وارد نشده اند و این هیجان به خاطر حضور معامله گران خرد در بازار است. با این تفکرات و تفاسیر و صد البته تحت فشار، تصمیم به بزرگ کردن استاپ گرفتم اما بازار درسی به من داد که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.

در کتاب به بورس خوش آمدید به نقل از مهدی افضلیان: بهتر است با رسیدن قیمت به حد زیان، واقعیت را بپذیرید و بدون هیچگونه غرور از معامله خارج شوید و به دنبال فرصت های معاملاتی بهتر در بازار باشید، چرا که در نهایت برآیند معاملات یک سرمایه گذار در میان مدت باید مثبت و روبه بالا باشد و ضررهای این چنینی نیز بخشی از فعالیت در بازار سرمایه به حساب می آید.

شک و تردید پنجمین چالش معامله گری در بازارهای مالی

نبود استراتژی و پلن معاملاتی شخصی همراه با عدم اعتماد به نفس معامله گر موجب می شود که پس از شناسایی یک فرصت معاملاتی مناسب وارد بازار نشود. اندکی بعد مارکت در جهت تحلیل پیش می رود و ثابت می کند که تجزیه و تحلیل معامله گر صحیح بوده است، و بعد از اینکه معامله گران حاضر در بازار سود خود را شناسایی کردند، تصمیم به ورود می گیرد و بلافاصله جهت مارکت عوض می شود. برخی معامله گران به توانایی خود در تحلیل اطمینان ندارند که این موضوع ناشی از روشی است که برای تحلیل انتخاب کرده اند. واضح است که استفاده ی همزمان از ابزارها و اندیکاتورهایی که ماهیت و نحوه ی به کار گیری آن ها را درک نکرده است اعتماد به نفس را از معامله گر می گیرد.

تجربه من از حل کردن چالش شک و تردید در مسیر معامله گری

تازه با تکنیکال آشنا شده بودم، هر چارتی که باز میکردم هر آنچه که بلد بودم را روی چارت پیاده میکردم. ابزار و اندیکاتوری نبود که من نحوه ی استفاده آن را بلد باشم اما روی چارت من قرار نگرفته باشد. زمانی که قصد معامله داشتم درگیر بودم با کلی ابزار که الان در این ناحیه بخرم یا بفروشم؟ چرا یک تعداد از ابزارها سیگنال خرید می دهند و یک تعداد فروش؟ من مانده بودم با یک چارت شلوغ و سردرگم و یک ذهن پریشان که الان به کدام ابزار اعتماد کنم و حرف کدام را را گوش کنم؟ تمامی این آشفتگی ها به این خاطر بود که من ماهیت آن ابزارها را درک نکرده بودم و نمی دانستم که هر کدام از آن ها در کجای چارت کاربرد دارد. به همین دلیل اغلب معاملاتم با شک و تردیدی همراه بود که همیشه از آن رنج میبردم. سعی کنید در وهله ی اول ماهیت و ذات ابزار را بفهمید و بعد با مکتوب کردن یک پلن معاملاتی که روی دیتای زیادی امتحان خود را پس داده است تصمیم به معامله بگیرید. وقتی پلن و استراتژی را نوشتید تحت هیچ شرایطی از آن تخطی نکنید همانند رباتی عمل کنید که به طور ثابت الگوریتم مورد نظر را مو به مو اجرا میکند.

در کتاب سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار به نقل از مهدی افضلیان: همواره در معاملات سهام، قاطعیت کافی داشته و از استراتژی تدوین شده پیروی کنید و حتی الامکان در انجام معاملات تردید نداشته باشید. در این صورت می توانید به یک معامله گر موفق و خبره در بازارهای مالی تبدیل شوید.

سندروم دست بی قرار ششمین چالش معامله گری در بازارهای مالی

برخی معامله گران بر این باورند که همیشه و در هر شرایطی باید معامله کنند چرا که ممکن است هر لحظه از رشد بازار عقب بمانند. با وجود موقعیت های نامناسب در چارت، این افراد دست به معامله می زنند. در واقع موضوعی که بیشتر برای این افراد اهمیت دارد ترشح آدرنالین است. حس انتقام جویی از دیگر حالات روحی است که معامله گر جهت جبران ضررهای خود دست به معاملات پی در پی و بدون تمرکز حواس می زند. بدیهی است که این سبک از معاملات به جز ضرر بیشتر دستاوردی برای معامله گر نخواهد داشت. در چنین شرایطی فاصله گرفتن از مارکت بهترین پیشنهاد است.

در ابتدای فعالیتم در بازار فارکس اگر معاملاتم به سود منجر می شد بسیار ذوق زده و خوشحال می شدم اما تحمل این را نداشتم که بازار پول من را بگیرد و اغلب مواقع اگر معامله ام با ضرر بسته می شد دست به یک تلاش نافرجام میزدم. سعی میکردم که بلافاصله و تحت هر شرایطی ضرر وارد شده به حساب را سریعاً جبران کنم و چون دیگر تمرکز حواس هم نداشتم تند و تند معامله میکردم و مارکت هم تند و تند با استاپ از من پذیرایی می کرد. و هر بار برگرداندن حساب سخت تر می شد. به هیچ عنوان معاملات احساسی انجام ندهید احساسات خود را قبل و بعد از هر معامله کنترل کنید همانند یک کارمند بانک باشید که وقتی پول را در حساب بانک می گذارید خوشحال نمی شود و هر زمان که پول خود را از حساب بانک بر می دارید، کارمند ناراحت نمی شود. در بازار کاملا ربات گونه رفتار کنید و به استراتژی که در بک تست امتحان خود را پس داده است پایبند باشید.

در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، هر موقعیت معاملاتی مستقل بوده و کوچکترین وابستگی به معاملات دیگر ندارد. تک تک موقعیت های معاملاتی ما در راستای رشد حساب و سرمایه ما هستند و اگر در این بین برخی منجر به زیان شوند، موقعیت های دیگر در صدد جبران آن زیان نیستند، بلکه به شکل مستقل باید به آن نگریست.

سبک های معامله گری و انتخاب سبک معاملاتی متناسب با شخصیت

سبک های معامله گری

معامله گری چهار سبک اصلی دارد. که به وسیله آن می توان معامله گران را در چهار دسته‌ی معامله گر اسکالپر، معامله گر روزانه، معامله گر سوئینگ یا همان نوسانگر و در نهایت معامله گر پوزیشن قرار داد. تفاوت بین سبک های معامله گری بر اساس مدت زمان انجام معاملات است. معاملات اسکالپ فقط در چند ثانیه یا حداکثر چند دقیقه انجام می شود. معاملات روزانه چند ثانیه تا چند ساعت انجام می شود. معاملات نوسان گیری ممکن است برای چند روز زمان ببرد. معاملات پزیشن یا موقعیتی نیز از چند روز تا چند سال می تواند انجام می شود.

احتمالا معامله گران مبتدی در هنگام ورود به بازارهای مالی در انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت آنها سازگار باشد، مشکل خواهند داشت. اما شما باید بدانید که برای دستیابی به موفقیت بلند مدت و تبدیل شده به یک معامله گر حرفه ای، باید این کار را انجام دهید. اگر یک معامله گر هستید و هنوز احساس می کنید که سبک معامله گری خود را پیدا نکرده اید. این مقاله به شما کمک خواهد کرد. تا با برخی از ویژگی های شخصیتی که هر کدام از انواع سبک های معامله گری نیاز دارد، آشنا شوید.

انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت شما سازگار است. شانس بیشتری برای سودآوری به عنوان یک معامله گر به شما می دهد. بنابراین حتی اگر برخی از ویژگی های ذکر شده را دوست ندارید، در این مورد کاملا صادق باشید.

معامله گری به روش اسکالپینگ (Scalping)

اسکالپ یک روش معامله گری بسیار سریع است. معامله گر اسکالپر اغلب در عرض چند ثانیه چندین معامله مختلف انجام می دهند. این بدان معناست که ممکن است کل معالات آنها یک دقیقه طولانی طول بکشد، آن هم یک دقیقه کوتاه.

معامله گری به روش اسکالپینگ بیشتر مناسب معامله گران فعال و متمرکز بر بازار است. که می توانند تصمیمات آنی را بگیرند و بدون تردید به آنها عمل کنند.

افراد بی حوصله اغلب بهترین اسکالپرها را تشکیل می دهند زیرا انتظار دارند که معاملات آنها بلافاصله سودآور شود. در صورتی به سود نرسند، آنها به سرعت از معامله مورد نظر خود خارج می شوند.

برای موفقیت به عنوان یک معامله گر اسکالپر نیاز به تمرکز زیادی دارید. این شیوه معاملاتی مناسب برای افرادی که به راحتی حواسشان پرت می شود یا مستعد رویا پردازی هستند، نیست. بنابراین اگر هنگام خواندن این مطلب به چیز دیگری فکر کرده اید، معامله گری به روش اسکالپینگ مناسب شما نیست.

معامله گری به روش روزانه (Day Trading)

معاملات روزانه مناسب معامله گران است که ترجیح می دهند معامله ای را در همان روز شروع و به اتمام برسانند. اگر شما فردی هستید که وقتی شروع به رنگ آمیزی آشپزخانه خود می کنید، تا پایان اتمام کار در آشپزخانه به سراغ موقعیت های بیشتر معامله رختخواب نمی روید، معامله گری روزانه مناسب شماست. حتی اگر این بدان معناست که تا ساعت 3 صبح بیدار بمانید.

بسیاری از معامله گران روزانه هرگز نوسانگیری یا معامله بلند مدت را انجام نمی دهند. آنها نمی توانند شب ها راحت بخوابند. زیرا می دانند که یک معامله فعال دارند که می تواند تحت تأثیر حرکت قیمت ها در طول شب قرار گیرد و باعث ایجاد زیان شود.

معامله گری به روش نوسان گیری (Swing Trading)

معاملات نوسان گیری برای افرادی که برای ورود به معامله صبر می کنند، اما پس از ورود به آن سود سریع می خواهند مناسب است. معامله گران نوسان تقریباً معاملات خود را یک شبه نگه می دارند. بنابراین اگر هنگام انجام کار دور از کامپیوتر عصبی هستید، این روش برای شما مناسب نیست. معاملات نوسان به طور کلی نیاز به حد ضرر بزرگتری نسبت به معاملات روزانه دارد. بنابراین توانایی حفظ آرامش هنگام معامله ی که بر خلاف میل شما حرکت می کند، بسیار حیاتی است.

معامله گری به روش پوزیشن (Position Trading)

معاملات پوزیشن طولانی ترین نوع معاملات است. اغلب معاملاتی دارند که چندین سال دوام می آورند. بنابراین، معاملات پوزیشن تنها برای معامله گران صبور و کم تحرک مناسب است. اهداف قیمتی معاملات پوزیشن اغلب چند صد درصد هستند. اگر هنگامی که در یک معامله شما 25 درصد سود کرده اید، ضربان قلب شما شروع به کار می کند، احتمالاً معامله پوزیشن برای شما مناسب نیست.

معامله گران پوزیشن باید بتوانند نظر عمومی را نادیده بگیرند. معاملات پوزیشنی اغلب از طریق بازارهای گاو و خرس انجام می شود. به عنوان مثال، زمانی که عموم مردم متقاعد شوند که بازار رو به رشد است، ممکن است معامله شما یک سال به طول انجامد. اگر افراد موقعیت های بیشتر معامله دیگر به راحتی شما را تحت تأثیر قرار می دهند، معامله گری به روش پوزیشن برای شما یک چالش خطرناک خواهد بود.

نکته مهم در مورد سبک های معامله گری: به سبک معاملاتی خود وفادار باشید.

انتخاب سبک معاملاتی مستلزم انعطاف پذیری است تا بدانید وقتی یک روش معاملاتی برای شما کار نمی کند. همچنین نیاز به ثبات دارد تا با سبک مناسب حتی در مواقعی که عملکرد آن عقب افتاده است، بمانید.

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معامله گران جدید مرتکب می شوند تغییر سبک معاملات (و سیستم های معاملاتی) در اولین زیان های آن است. تغییر مداوم سبک معاملاتی یا سیستم معاملاتی شما راهی مطمئن برای دور شدن از موفقیت در بازارهای مالی است. هنگامی که بر یکی از سبک های معامله گری مسلط شدید، به آن وفادار بمانید. وفاداری شما به سبک معامله گری خود، در دراز مدت به شما پاداش می دهد.

چطور از ملک و خانه خوب پول در آوریم؟

پول درآوردن از مسکن

از بدو شهرنشینی بشر، مسکن یک نیاز ضروری بوده و پایه‌های امنیت و تشکیل خانواده در آنجا بنا نهاده شده است. اهمیت مسکن باعث شد تا این کالا در بسیاری از کشورهای جهان به یک کالای دو وجهی یعنی مصرفی و سرمایه‌ای تبدیل شود. بنابراین خرید ملک و خانه و معامله جزو سرمایه‌گذاری‌های پرطرفدار است و قیمت و ارزش ملک بنا به تقاضا بالا می‌رود یا دچار رکود می‌شود.

از بعد سرمایه‌گذاری، مسکن یکی از پربازده‌ترین کالاها محسوب می‌شود که می‌تواند هم به لحاظ افزایش ارزش سرمایه‌ای و هم به لحاظ درآمد حاصل از اجاره، سود قابل توجهی را عاید مالکین کند.

امروزه نیز بخش قابل توجه طبقه ثروتمند جامعه را یا افراد کارآفرین تشکیل می‌دهند یا ملاکین؛ البته در این شیوه سرمایه‌گذاری و درآمدزایی، صرفا داشتن پول زیاد برای خرید ملک و خانه و کسب درآمد از آن کفایت نمی‌کند بلکه باید مانند بسیاری از کسب و کارهای دیگر، اصول کسب درآمد از این نوع سرمایه‌گذاری شناخت کافی داشت و از ریسک‌های احتمالی آن و ارزش ملک باخبر بود.

اصل اول: خرید ملک و خانه

ذهنیت

خرید ملک و خانه برای بسیاری از افراد مهمترین و بزرگترین هزینه در سبد مالی آنها محسوب می‌شود به خصوص اگر با هدف سرمایه‌گذاری انجام گیرد، علاوه بر این یک تراکنش تجاری هم به حساب می‌آید؛ در نتیجه نباید در این تصمیم بیگدار به آب زد یا اشتباهی مرتکب شد و به ارزش ملک و قیمت توجه داشت.

هرگز در هنگام سرمایه‌گذاری، به خصوص سرمایه‌گذاری‌های سنگینی مانند ملک، اسیر خیال‌پردازی و هیجانات ذهنی نشوید. مثلا ممکن است یک ملک و خانه با بودجه شما همخوانی نداشته باشد اما پیش خودتان بگویید: «موقعیت های بیشتر معامله ولی انصافا عجب چشم‌اندازی دارد!» اگر جملاتی این چنینی به ذهنتان خطور کرد، آنها را نادیده بگیرید. فراموش نکنید شما در حال خرید تکه زمینی هستید که با مصالح مختلف بنایی روی آن ساخته شده است؛ همین و بس!

لابد می‌پرسید پس چه‌کار کنیم؟ نوشتن برخی جزئیات که برای شما مهم هستند و به دنبال آنها هستید کمک می‌کند تا اسیر وسوسه‌های مختلف نشوید. این شیوه را حتی بسیاری از بهترین و شناخته‌شده‌ترین سرمایه‌گذاران هم پیش از خرید سهام در بورس به کار می‌گیرند. در واقع، روی کاغذ آوردن خواسته‌ها و نیازها، به نوعی از اتخاذ تصمیمات احساسی جلوگیری می‌کند. نگران نباشید، فرصت‌های بهتر همیشه پیش روی شما هستند.

زمان بندی دقیق

یکی از توصیه‌های بدیهی و همیشگی این است که سعی کنید در زمان رکود اقتصادی خرید کنید هرچند باز هم نمی‌خواهیم بگوییم که همین حالا ملک و خانه بخرید یا نه؛ اما پیشنهاد ما این است که با لحاظ کردن برخی موارد، بتوانید ارزان‌ترین ملک و خانه را با توجه به ارزش ملک از هر بازاری شکار کنید.

اول از هر چیزی، دنبال ملک‌هایی بگردید که بیش از 3 هفته از آگهی کردن آنها گذشته و هنوز مشتری پیدا نکرده‌اند. پس از آن تحقیقات خود را شروع کنید. اکنون بهترین زمان برای استفاده از همان فهرست مکتوبی است که قبلا هم به آن اشاره کردیم. پس بررسی کنید و ببینید ارزش ملک و خانه مطابق با معیارهایی که روی کاغذ نوشته‌اید هست یا خیر؟ در این صورت می‌توانید گام بعدی را بردارید.

در همین رابطه بخوانید:

حال به یکی از جذاب‌ترین و در عین حال هنرمندانه‌ترین بخش‌های معامله، یعنی چانه‌زنی بر سر قیمت می‌رسید. به فروشنده بگویید اگر با قیمت پیشنهادی شما موافقت کند، همین امروز پای معامله می‌روید. باور کنید این جمله به خصوص برای مالکی که چندین روز است که ملک و خانه خود را آگهی کرده و مشتری نداشته واقعا تاثیرگذار است. شک نکنید مالکی که نزدیک به یک‌ماه برای ملکش مشتری نیامده باشد دوست دارد با اولین پیشنهاد دست به نقد و با قیمت پیشنهادی ملک و خانه خود را بفروشد. به این می‌گویند معامله برد-برد!

موقعیت مکانی ملک و خانه

حتی اگر در موقعیت های بیشتر معامله میان هزاران آگهی، ملکی را متناسب با نیازهای خود پیدا کنید، باز هم مهم است از خودتان بپرسید آیا ارزش دارد این همه را به یک منطقه یا حتی شهری دیگر بروم تا آن را از نزدیک ببینیم و معامله کنم یا خیر؟ پس همیشه سعی کنید تا حد امکان در همان اطراف یا همان شهر محل سکونت خود دنبال ملک و خانه بگردید.

بنابراین، تمام آگهی‌های ملک را در محلات مورد علاقه بررسی کنید؛ حتما یکی از مواردی که به جز قیمت به آن توجه می‌کنید، امنیت محله نیز هست. انتخاب محله مناسب از یک جهت هم اهمیت دارد و آن این است که به مرور زمان خانه‌های واقع در این محلات رشد قیمتی قابل توجهی خواهند داشت و ارزش ملک بالا می‌رود که در نتیجه درآمد شما هم افزایش می‌یابد.

مثلا، دوری یا نزدیکی با مکان‌هایی مانند مدارس، به شدت روی ارزش ملک و خانه تاثیر می‌گذارد. هر قدر نزدیک بودن به مدرسه‌های خوب و با کیفیت می‌تواند برای خانواده‌ها یک مزیت محسوب شود، اما مجاورت با آن هم به لحاظ سر و صدای زیاد و ایجاد ترافیک در ساعات بازگشایی و تعطیلی مدارس می‌تواند یک آسیب جدی باشد. بنابراین، فاصله مناسب با مراکز آموزشی، خدماتی و تفریحی را حتما در هنگام خرید ملک و خانه لحاظ کنید.موقعیت های بیشتر معامله

معامله خوب

یک معامله خوب یعنی معامله‌ای که احتمال سوددهی و افزایش درآمد ناشی از آن بالا باشد. با در نظر گرفتن برخی نکات می‌توانید یک ملک را با بهترین قیمت معامله کنید.

مثلا، اگر قیمت یک خانه بیشتر از 20 برابر اجاره سالانه آن باشد، احتمال زیاد ارزش خرید ندارد و بسیار گران است. همچنین، بسیاری از خریداران و مستأجران به دنبال خانه‌های دو و سه خوابه هستند که این باعث می‌شود تقاضا برای این نوع ملک همیشه بالا باشد.

در هنگام خرید ملک، داشتن پارکینگ و انباری را فراموش نکنید زیرا مردم عاشق فضای زیاد برای گذاشتن وسایل اضافی خود هستند. از طرفی، حتی داشتن یک حیاط و حیاط خلوت، برای خانواده‌های بچه‌دار یا آنهایی که احتمالا حیوان خانگی نگهداری می‌کنند، جذاب‌تر است.
در نهایت، از خرید خانه در خیابان‌های شلوغ یا خانه‌های دو نبش به خصوص در سر چهار‌راه‌های شلوغ خودداری کنید زیرا این خانه‌ها اغلب کم مشتری هستند.

اصل دوم: اجاره ملک و خانه

قرارداد بلند مدت با مستأجر

معمولا وقتی از مستأجران می‌پرسیم چند وقت می‌خواهند در این ملک بمانند، اغلب آنها می‌گویند: یکی دو سال؛ اما درست ترین پاسخ این است که بگویند هر چقدر بیشتر بهتر یا دستکم سه سال؛
هنگام اجاره ملک ، مستأجرانی که یک ملک را برای یکی دو سال اجاره می‌کنند هم پول بیشتری از دست می‌دهند و هم زمان بیشتری را تلف می‌کنند. از طرفی، شما هم به عنوان یک صاحبخانه دوست دارید مستأجری خانه شما را اجاره کند که مدت بیشتری بخواهد بماند. برای همین هم کمی قبل‌تر به اهمیت نزدیکی ملک به مدرسه و مراکز خدماتی و همینطور خرید خانه با امکاناتی چون انباری و پارکینگ اشاره کردیم. زیرا داشتن فضای بیشتر، مردم را ترغیب می‌کند تا وسایل بیشتری بخرند و در نتیجه داشتن وسایل بیشتر، جابجایی را برای آنها سخت‌تر می‌کند.

در جست‌وجوی مستأجر با اخلاق

اهمیت یافتن مستأجر اخلاق‌مند این است که مطمئن می‌شوید خانه خود را به فردی اجاره می‌دهید که هم آن را نابود نخواهد کرد و هم اجاره خود را سر وقت می‌دهد.

یکی از راه‌هایی که باعث می شود تا مطمئن شوید مستأجر شما هوای خانه‌تان را دارد این است که از همسایه‌ها کمک بگیرید. بهتر است خود را به همسایه‌ها معرفی کرده و شماره تماس خود را در اختیار آنها بگذارید تا در صورت بروز هرگونه مشکل بلافاصله با شما تماس بگیرند. همچنین سر بسته به مستأجر هم بگویید که همه همسایه‌ها را می‌شناسید و با آنها در ارتباط هستید. در نتیجه اگر خدای ناکرده مستأجر بخواهد آسیبی به ملک بزند یا همسایه‌ها را اذیت کند، به تبعات آن فکر موقعیت های بیشتر معامله می‌کند.

در همین رابطه بخوانید:

همچنین، اطمینان حاصل کنید که مستأجر خوش حسابی دارید؛ لابد می‌پرسید چگونه؟ جواب ساده است: مشوق! مثلا موقع عقد قرارداد به او بگویید در صورت اینکه اجاره‌ها را سر وقت بپردازد به او تخفیف می‌دهید. این مشوق‌ها را در مورد انجام کارهایی چون تعمیرات هم می‌توانید به کار ببرید و به نوعی زحمت خود را هم کم کنید.

حرف آخر…

هرچند شاید این راهکارها تنها قطره‌ای در اقیانوس بازار ملک باشد، اما می‌تواند یک ایده کلی و ذهنیت درست از سرمایه‌گذاری در این بازار به شما ببخشد. اما اگر می‌خواهید اطلاعات خود را برای سرمایه‌گذاری منطقی و تصمیم درست در بازار مسکن بالاتر ببرید می‌توانید از وبسایت‌های معتبر و افراد خبره هم کمک بگیرید.

کنترل احساسات در معامله گری + ۷ نکته طلایی

کنترل احساسات | کالج تی بورس

شاید برخی بر این اعتقاد باشند که احساسات و وسواس های فکری در انجام معاملات، خود از مواردی است که باعث موفقیت در این مسیر می شود. البته کنترل احساسات در معامله گری از اصول کلی می باشد. که باید آن را در نظر گرفت. احساسات مختلف در افراد در زمان انجام معامله در نحوه عملکرد و تصمیم آنها بسیار موثر می باشد. یکی از این حس ها که افراد را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهد، احساس ترس از انجام معامله است .که در نهایت منجر به دو نتیجه یعنی پیشرفت و گاهی پسرفت می شود. و این منوط به میزان تاثیری است که بر فرد می گذارد. بسیاری از افراد تازه کار به این مقوله یعنی کنترل احساسات و هیجانات اعتقادی ندارند و شاید باید آن را پای بی تجربگی آنها گذاشت.

احساسات در ترید | کالج تی بورس

مهارت کنترل احساسات

کنترل احساسات در معامله گری Control emotions in trading

به جرات می توان گفت که کنترل احساسات در معامله گری از مهمترین ویژگی های یک تریدر موفق می باشد. به طور مثال در زمان خرید و فروش ارز و یا مواردی چون ارزهای دیجیتال، بهترین راه کنترل احساسات و حرکت درست در آن زمان است و باید بدانید که در این قبیل موارد، نادیده گرفتن احساسات نتیجه ای جز تصمیم گیری اشتباه و شکست نخواهد داشت. امید، طمع، ترس و پشیمانی از جمله موارد احساسی هستند که شما را تحت تاثیر قرار می دهند.

بازارهای معاملاتی به طور معمول از سه بخش مهم تحلیلی، مدیریت سرمایه و از همه مهمتر روانشناسی تشکیل شده اند. در صورتی که افراد کم تجربه بر این باور هستند که آموختن مسائل مختلف تحلیلی و پرداختن به این مورد خود راهی برای موفقیت آنها خواهد بود. اما سوال اساسی اینجاست که آیا این باور درست است؟

اضطراب در معامله گری

یکی از احساسات تاثیرگذار در معاملات مختلف، احساس اضطراب است که در برخی مواقع بسیار غالب نیز می باشد. در واقع احساس اضطراب در معامله گری به دو نوع مفید و مضر دسته بندی می شود. در این راستا ترسی مفید است که از ریسک پذیری های فرد که به صورتی غیر منطقی هستند، جلوگیری می نماید.

دسته دوم ترس های مضر هستند. که باعث می شوند تا فرد معاملات صحیح را انجام ندهد و متاسفانه این نوع ترس بیشتر گریبانگیر افراد بی تجربه و تازه کار می شود. و این تا زمانی ادامه دارد که بتوانند مدیریت سرمایه و ریسک را به خوبی داشته باشند. در آن زمان است که فرد در کنترل احساسات در معامله گری موفق ظاهر شده است.

روش کنترل احساسات

اهمیت کنترل احساس در انجام معاملات مختلف

از آنجایی که رفتارهای انسانی از دو بخش احساسات و منطق تشکیل شده، همیشه و همه جا این دو دخیل بوده و گاهی یکی بر دیگری ارجحیت پیدا می کند. و همین موضوع باعث انجام نوع کار و یا معامله ای می شود که انجام می گیرد. در هر بازاری رفتارهای احساسی و منطقی وجود دارد. و هر فرد نیز به عنوان یک عنصر در این جمع، از خود رفتارهای احساسی و منطقی بروز می دهد. بنابراین احساسات و نوع آن و همچنین وسواس های ذهنی در ترید از اهمیت زیادی برخوردار می شود.

البته این نکته را باید در نظر داشته باشید که منطق را می توان با کمک روش های مختلف کنترل کرد اما احساسات به این سادگی کنترل نمی شود. پس می بینیم که کنترل احساسات و روش های کنترل وسواس های ذهنی اهمیت خاصی پیدا می کند.

روش های کنترل هیجان در ترید

باید بدانید که اگر قصد کنترل احساسات در معامله گری را دارید، اول باید آنها را به خوبی بشناسید. پی اول در خود کنکاش کنید و احساسات مختلف و ویژگی های شخصیتی خود را بیشتر شناخته و نگاهی حرفه ای تر و تخصصی تر به آنها داشته باشید. هر چند که در ابتدای امر شاید پذیرش این موضوع برای شما سخت باشد. زیرا هر کسی ادعای آن را دارد که به خوبی خودش را می شناسد اما این ادعا تا چه اندازه موقعیت های بیشتر معامله درست بوده و می توان به آن تکیه کرد؟

با خودشناسی بیشتر متوجه می شویم که در موقعیت های مختلف چه احساسی خواهیم داشت. و چه واکنشی نشان می دهیم. باید بدانید که اگر قصد ورود به بازارهای سرمایه ای را دارید، احساسات حرف اول را خواهد زد. از آنجایی که در این قبیل بازارها سرعت و ریسک دو عامل اساسی و تاثیرگذار هستند، باید میزان تاثیر احساسات را بر آنها دانسته و کنترل احساسات در معامله گری را یاد بگیریم.

چه زمان می توان کنترل احساسات در معامله گری داشت

از آنجایی که سرعت پردازش منطق در انسان همیشه کندتر از احساسات می باشد و هر زمان در معرض ریسک و یا خطر قرار می گیریم. به طور ناخودآگاه به احساسات رجوع کرده و کاملا احساسی و یا به عبارتی ذاتی تصمیم می گیریم. حال در بازار سرمایه با توجه به وجود دو آیتم سرعت و ریسک، این ذهن احساسی انسان است که وارد عمل می شود و بر تصمیم گیری ها تاثیر مستقیم می گذارد. همین قدر که این نکته را بدانید و با آن آشنا شوید، توانسته اید قدم اول را در کنترل احساسات در معامله گری بردارید.

به منظور شناخت بیشتر خود می توانید از روانشناسان نیز کمک بگیرید. در هر زمانی از احساسات خود که وارد عمل شدید موقعیت های بیشتر معامله و توانستید زمان آن را به طور دقیق از پیش بدانید، می توانید آن را کنترل نمایید. باید از قدرت ریسک پذیری خود با اطلاع باشید. تا بتوانید به بهترین شکل ممکن کنترل احساسات در معامله گری و یا کنترل وسواس های ذهنی خود در دست داشته باشید.

شیوه کنترل احساسات | کالج تی بورس

شیوه کنترل احساسات

موارد پیشنهادی کنترل احساسات در ترید

در صورتی که ادعا دارید که یک تریدر حرفه ای هستید، باید بدانید که این بازار قطعا همیشه رو به رشد و صعودی نخواهد بود. و بر اساس شرایط این روند تغییر کرده و در برخی مواقع نزولی هم می شود. حال اگر شما وارد این بازار هیجانی شده اید، چند مورد برای کنترل احساسات در معامله گری و در نتیجه بدست آوردن سود بیشتر به شما توصیه می شود.

در قدم اول باید بدانید که از درگیر شدن احساسات خود جلوگیری کرده و هیچ معامله ای را به طور کاملا احساسی انجام ندهید. همیشه و قبل از هر حرکت باید بازار را به طور کامل و دائم رصد نمایید.

شاخص های فاندامنتال و اخبار مربوط به آن را به طور کامل بررسی کرده و در جریان کامل آن باشید. دقت کرده و تیزبین باشید تا بتوانید به موقع فرصت ها را شناسایی و از آنها به بهترین شکل ممکن استفاده نمایید.

در صورتی که احساس کردید باید کمی از بازار فارغ شوید پس آن زمان باید از آن دور شده و ذهن خود را مشغول و معطوف کار دیگری کنید. این کار باعث می شود تا ذهن شما باز شده و با برگشت مجدد دقت و ریزبینی بیشتری داشته باشد.

در نهایت هر زمان که فرصت خوبی برای انجام معاملاتی که در نظر دارید پیدا کردید، با در نظر گرفتن تمام نکات، معامله خود را انجام دهید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.