حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال یا Support and Resistance چیست؟
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و شناسایی این نقاط بسیار مهم و حیاتی است و با دانستن این نقاط، آنالیز فنی ارزدیجیتال بسیار دقیق تر خواهد بود. در این مقاله Support و Resistance و نحوه شناسایی و استفاده از آن را به شما آموزش خواهیم داد.
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- معرفی حمایت در ارز دیجیتال
- پیدا کردن خط حمایتی در تحلیل تکنیکال
- مقاومت در ارز دیجیتال چگونه است؟
- شناسایی خط مقاومت و نحوه کار با حمایت و مقاومت
- خط مقاومت و حمایت در سطحی مساوی
- تغییرات معامله ای در ارز های دیجیتال چگونه است؟
- مقاومت و حمایت منطقه ای چگونه است؟
- خطوط مقاومت و حمایت شامل چه مواردی است؟
- سطح مقاومت و حمایت های عمده و جزئی کدامند؟
- راه های بکارگیری سطوح مقاومت و حمایتی
وقتی درخواست ها و عرضه در نقاط نمودار با هم برابر باشند، خط های مقاومتی و حمایتی در روند تحلیل تکنیکال بوجود می آید. اندیکاتورهای بررسی تکنیکال، این نقاط را تعیین می کنند. همچنین به منظور روانشاسی، در بازار ارز دیجیتال دخالت داشته و نحوه پخش و تقاضا را بهتر نمایان می کنند.مسئله ای که باعث افزایش و کاهش تقاضا و ارائه در ارز دیجیتال می شود، شکستن خطوط حمایتی و مقاومت در آنها است. پس بدنبال این حالت شاهد پیدایش سطرهای جدیدی از حمایت های جدید و مقاومت خواهید بود.
اگر چه در نگاه اول پیدا کردن این دو نقطه یعنی همان حمایت و مقاومت کار سختی به نظر نمی رسد، اما باز هم بسیاری از سرمایه گذاران از این دو نقطه به منظور ایجاد معامله استفاده می کنند، زیرا به گفته آنها این خطوط می توانند کارایی های زیادی نیز داشته باشند.
معرفی حمایت در ارز دیجیتال
وقتی در نقطه ای اینطور پیش بینی می شود که میزان درخواست ها بیشتر از حد تصور افزایش پیدا کند، همچنین راهی هم برای کاهش دادن قیمت ها وجود ندارد، بنابراین در این حالت سطحی به وجود می آید که به آن حمایت در ارز دیجیتال گفته می شود.
با مشاهده نمودار زیر متوجه پایین آمدن سطح تدریجی نرخ های موجود در ارز دیجیتال می شوید. معامله گران رمزارز در هنگام مواجهه با این پیشامد و باتوجه به کاهش فروش، باز هم خرید کردن را آغاز می کنند. در عین حال زمانی تقاضا نسبت به عرضه بالاتر می رود که هزینه ها با سطح حمایتی هم راستا می شوند، بنابراین رمزارز ارز دیجیتالی مورد نظر از ارزش بیشتری نیز برخوردار می شود.
همانطور که در تصویر می بینید خطوط حمایتی همیشه هم قابل شکستن نبوده و در برخی موارد حتی پاین تر از قیمت ها قرار می گیرند. بنابراین بازار ارز دیجیتال روند معکوس پیدا می کند و ارز های دیجیتال گذاران به اجبار با صرف هزینه های کمتر ارز های دیجیتالشان را در ارز دیجیتال می فروشند. دلیل این حرکت هم با گذشت خطوط حمایتی، کاهش تمایلات برای خرید ارز های دیجیتال و اشتیاق بیشتر برای فروختن آن است. البته بهترین کار برای نقاط حمایتی، در نظر گرفتن سریع خطوط حمایتی و جایگزین شدن آن برای مواقع شکستگی سطوح است.
پیدا کردن خط حمایتی در تحلیل تکنیکال ارز های دیجیتال
در حالی که انواع معاملات در جریان خط حمایت و اطراف آن قرار دارد، اما می بینید که نرخ ارز های دیجیتال در ارز دیجیتال بالاتر از خطوط حمایتی جریان پیدا می کند. معمولا در حوزه تحلیل تکنیکال هیچ علم مطمئنی وجود نداشته و گاهی امکان تغییر قیمتی وجود دارد. این بدلیل دشوار بودن طراحی خطوط حمایتی است. حتی گاهی اوقات قیمت ها دارای شیب نزولی شده و زیر خطوط حمایتی قرار می گیرند. پیشنهاد می کنیم در مواقعی که خطوط حمایتی زیر یک هشتم قرار دارد، دیگر بدنبال طراحی سطح حمایتی جدید نباشید.
مقاومت در ارز دیجیتال چگونه است؟
همیشه در ارز دیجیتال وقتی دست فروشنگان ارز های دیجیتال بازتر باشد و سطح هزینه ها نسبت به خط مربوطه افزایش پیدا نکند. به نقاط مربوط در ارز های دیجیتال ارز دیجیتال، مقاومت گفته می شود. یعنی زمانی تناسب در مورد خرید یا فروش رمزارز در بین خریداران و فروشنگان به هم می ریزد، یا به عبارتی دیگر کاهش می یابد که نمودار ارز های دیجیتال در ارز دیجیتال، به سطوح مقاومتی نزدیک تر شود. خطوط موجود در مقاومت شباهت زیادی به حمایت دارد. بنابراین وجود آن نمی تواند دائمی باشد و در صورتی که میزان فروش کم تر شده ولی تمایل به خرید کردن بالاتر برود، یعنی بازار با شرایط شکسته شدن خطوط مواجه شده است. فقط در اینجا فرقی که بین شکستگی قیمت ها در مقایسه با سطوح حمایت دیده می شود، متفاوت بودن حالت مقاومت در هنگام عبور از قیمت است. بنابراین ارز های دیجیتال گذاران در شرایط مقاومت، نسبت به نرخ های افزایشی انعطاف پذیری ایده آلی داشته و برای خریداری ارز های دیجیتال از ارز دیجیتال اقدام می کنند.
شناسایی خط مقاومت و نحوه کار با حمایت و مقاومت
هر چند که دادوستد در سطوح مقاومتی یا اطراف آن امری طبیعی است، ولی با این حال نرخ به روز در ارز های دیجیتال ها پایین تر از خط های مقاومت است. هر روشی که سطح های حمایتی از آن تبعیت می کنند، مقاومت نیز پیرو آن خواهد بود.
بدلیل اینکه تمام کارها در تحلیل تکنیکال و بوسیله اندیکاتور های موجود در آن، به سرانجام مثبت برسد، باید از خط های مقاومت و حمایت استفاده کنید. نحوه انجام روش ها در هر دو سطح کار دشواری نیست، بنابراین تمامی صاحبان سرمایه در بررسی رمزارز هایشان به کار گیری این سطوح را تجربه کرده اند.
معمولا در جریان ایجاد این دو خطوط در بررسی های تکنیکال با چندین راهکار روبرو خواهید شد. ابتدا می خواهیم مزیت های هم سان در مقاومت و حمایت را شرح دهیم. بسیار جالب توجه است که این دو خط از هم تبعیت کرده و با اجرای یکی از دو روش، بعدی نیز در نمودار قابل رسم می شود.
کف قیمت و اوج چگونه است؟
در نمودار هزینه ها، خطوط قیمتی نیاز به چندین نقطه در یک مسیر مشخص دارند. بنابراین، آنچه که سبب رسم خطوط در نمودارهای دو روش ذکر شده می شود، مقاومت بر اساس اوج های هزینه و برای حمایت، کف های نرخی که از آن عبور کرده ایم است. البته به منظور پیاده سازی نکات ذکر شده برای دو حالت فوق باید به بازه های زمانی متفاوت و دقت بر آنچه که در نمودار گذشته بوده و یا در حال رخ دادن است، بسیارمهم است.
همانطور که در تصویر بالا می بینید، کف قیمتی در تاریخ 31 اکتبر از خط های حمایتی آغاز شده و تا مبلغ 32 دلار در دسامبر، یک کف قیمت جدید را ثبت کرده است. نمودار فوق شرایط کمپانی Halliburton را در بازار ارز های دیجیتال به معرض دید گذاشته است. پس این شرکت توانسته در فوریه در شرایط کف قیمت 5/32 در سه نقطه در نظر گرفته شده، به خط حمایتی برسد. زمانی که در سپتامبر، هزینه ها به طرف خطوط مقاومتی رفته و مجدد به حالت اول می رسد، جهش نرخ های موجود از سطح حمایت گذشته است.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
نمودار بالا هم شرایط بانک ملت در بازار ارز دیجیتال را نشان می دهد. یعنی خط حمایتی که با عدد 24518 ایجاد شده، از طرف خط مقاومتی عدد 27061 است. البته در سال 2020 و ماه فوریه بوسیله جهش خطوط حمایتی، در راستای سطح مقاومت تغییر مسیر خواهد داد.
خط مقاومت و حمایت در سطحی مساوی
دو سطح ذکر شده می توانند جایگزین یکدیگر شوند و این به عنوان قانونی برای مشخص شدن خط های حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال به شمار می آیند. تصور بفرمایید وقتی این دو سطح توانایی تبدیل شدن به هم را دارند که هزینه های موجود در سطوح حمایتی دچار شکستگی شوند. پس وقتی نمودار هزینه ها از سطح های روش حمایت می گذرند، عرضه ارز های دیجیتال ارز دیجیتال، در مقایسه با تقاضا افزایش پیدا می کند و در اینجا، احتمال تبدیل شدن دو روش ذکر شده به هم بیشتر خواهد بود. تصویر زیر نمونه ای واضح برای حالت های ذکر شده است.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
لطفا به تصویر زیر دقت بفرمایید، می بینید که در آغاز سطح حمایتی به مقاومت تبدیل شده و سپس جای این دو با هم تغییر کرده و دوباره به همان حمایت اولیه رسیده است. درون دایره سبز نشان دهنده پیشروی قیمت ها با خطوط حمایتی 5/17 ، برای ارز های دیجیتال کمپانی مورد نظر است. بنابراین در ادامه شاهد تبدیل این سطح به مقاومت هستیم و در شرایطی که میزان تقاضا و عرضه ماه ها ادامه پیدا کند، سطح مقاومت به حمایت تغییر مسیر می دهد.
تغییرات معامله ای در ارز های دیجیتال چگونه است؟
چیزی که تعیین کننده نوسان در حالت مقاومت و حمایت و همچنین ادامه دار شدن روند حرکتی آن است، تغییرات معامله ای (نوسان) است. یعنی در مدتی که نسبت به تغییرات موجود، ارز های دیجیتال دچار تنگنا شده و میزان دادوستدها کم تر می شود، به شرایط پیش آمده نوسان معامله گفته می شود. بنابراین نوسان، این نکته را یادآوری می کند که شدت تقاضا و عرضه با هم دارای برابری و تعادل هستند.
وقتی هزینه ها و نوسانات موجود در معامله به اطراف نمودار کشیده می شوند، سبب موفقیت یکی از دو سطح خواهد شد. اما زمانی که خطوط نمودار در سطحی بالاتر از شرایط نوسانات باشند، میزان تقاضا تقویت شده و اگر شرایط، عکس این ماجرا را نشان دهد میزان عرضه بالاتر می رود.
تصویر زیر که متعلق به نمودار کمپانی WorldCom است، در کمترین زمان ممکن از سطح مقاومتی بالاتر رفته، سپس بعد از مدتی کوتاه به حالت اول رسیده است. با این حال در ماه اوت دچار شرایطی خط حمایت چیست؟ افزایشی نسبت به سطح حمایت می شود که حدودا به قیمت 50 خرید و فروش شده است.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
مقاومت و حمایت منطقه ای چگونه است؟
مسئله ای که در تحلیل تکنیکال باعث پیدا کردن سریع و دقیق تر برای دو روش ذکر شده است، همان مقاومت و حمایت منطقه ای است. بدلیل اینکه در بررسی های تکنیکال دانش مشخصی وجود ندارد، بنابراین برای اطمینان پیشنهاد می شود که مقاومت و حمایت را بصورت منطقه ای در این دو خط به کار ببرید.
از آنجایی که استراتژی های به کار برده شده برای انواع بازار با هم تفاوت زیادی دارند، بنابراین درتحلیل تکنیکال هم باید مراحل طوری باشد که توانایی پوشش همه نکات بزرگ و کوچک را داشته باشد. باید بر طبق شرایط دقت کنید که در چه مواقعی می خواهید از مقامت و حمایت منطقه ای استفاده کنید و در چه شرایط هایی هم از سطو ح مقاومت و حمایت بهره مند شوید. بدلیل اینکه روش های تحلیل تکنیکال متغیر است، بنابراین مراحل واحدی را نمی توان برای آن در نظر گرفت.
از تصویر زیر اینطور می توان برداشت کرد که در صورت کاهش عرض نمودار، نوسان به میزان قابل توجه ای افزایش پیدا می کند. توجه کنید زمانی که عرض خطوط، همچنان کم بوده و دو ماه هم از نوسان بگذرد، می توان بوسیله دو خط حمایت و مقاومت سطوح بهتری بکشید. اما اگر در این موقعیت عرض بزرگتر بوده و نوسان نیز همان دو ماه به طول انجامیده باشد، به منظور شروع معاملات، پیش بردن اهداف نوسان بهتر است.
خطوط مقاومت و حمایت شامل چه مواردی است؟
سطح های دارای زاویه یا حالت افقی، خطوط مقاومت و دقت را تعیین می کنند. شاید تابه حال دیده باشید که چندین دفعه یک نرخ مشخص، نزدیک به خط بخصوصی بر روی نمودار شده است. حال در اینجا سطح مورد نظر نمایانگر خطوط مقاومتی و حمایتی هستند. می توانید این حالت ها را برای بازارهای دچار نوسان به کار ببرید. وقتی نمودار به سمت بالا پیش روی می کنند، هزینه ها با شیبی متوسط، حرکات افزایشی داشته و بالعکس اگر نمودار رو به پایین باشد حرکات با شیب های متوسط و کاهشی خواهد بود. برای حدس زدن مسیر قیمت ها باید نهایت قیمت ها و کف آن را با هم ادغام کرده و ببینید مقاومت و حمایت چه مسیری برای خود پیدا می کنند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
سطح مقاومت و حمایت های عمده و جزئی کدامند؟
به طور کلی خط های مقاومتی و حمایتی از نوع جزئی، دارای ماندگاری کوتاه مدت هستند. به عنوان مثال نرخی که روند کاهشی داشته ولی دوباره به فعالیت می افتد و مجددا دارای روند کاهشی می شود. این همان سطح حمایت جزئی است. اگر دقت کرده باشید می بینید که قیمت در زمان افزایشی بوده و یا اینکه روند کاهشی به خود گرفته است، بنابراین می بینید که این خطوط به راحتی می شکنند.
در حالی که وقتی به حالت عمده وارد می شوید، با خطوطی روبرو خواهید شد که یک سطح جدید را سبب شده اند. فرض بفرمایید هزینه ها به سمت خطوط افقی و افزایشی قرار دارند، ولی بعد از مدتی همان خطوط روند کاهشی کرده و قیمت بوجود آمده از سطح مقاومت عمده و نیرومندی برخوردار می شوند. ولی اگر فعالیت ها به سمت پایین نمودار کاهش پیدا کند و ثابت شوند، با سطوح حمایتی عمده مواجه می شوید.
راه های بکارگیری سطوح مقاومت و حمایتی
نحوه انجام کار و راه های پیشنهادی در این دو خطوط مقاومتی و حمایتی زمانی است که حرکت افقی نمودار رو به بالا بوده و یا تغییرات قابل قبول در پیرامون خطوط مقاومت خرید ثبت شود. بنابراین می توانید آن را در حالتی کاهشی و در سطحی نزدیک به خط مقاومت و تغییراتی منفی به فروش برسانید. معمولا فروش در حوالی سطوح مقاومت و خرید کردن در اطراف خطوط حمایت می تواند سبب سودی سرشار شود. البته درنظر بگیرید که برای ثابت ماندن خطوط هیچ اطمینانی وجود ندارد. بنابراین می توانید با استفاده از ابزارهای در نظر گرفته شده، در مباحث تحلیل تکنیکال و روش های موجود به خط حمایت چیست؟ نتایج جدیدتری دست پیدا کنید.
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط حمایت چیست؟ خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند خط حمایت چیست؟ بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در ساده ترین شکل با اتصال نقاط Low کندل ها به یکدیگر و یا اتصال نقاط High کندل ها به یکدیگر شکل میگیرند. خیلی خودتان را گیج نکنید. حمایت ها و مقاومت ها در واقع سطوحی هستند که قیمت پس از رسیدن به آنها برگشت کرده و مسیر خود را عوض می کند. این سطوح می توانند باعث بوجود آمدن رنج هایی در بازار شوند که نمونه ای از آن را در تصویر بعدی میبینیم.
بازار به این سطوح احترام میگذارد و در بین این محدوده ها حرکت می کند تا زمانی که یکی از این سطوح را بشکند. در تصویر زیر میبینم که یک محدوده رنج که شامل یک سطح حمایتی و مقاومتی می شود وجود دارد. همانطور که میبینید پس از اینکه این محدوده شکسته شده است، در موقعیت بعدی که قیمت مجددا به سطح مقاومتی قبلی رسیده است، این بار به عنوان حمایت عمل کرده و مانع از ریزش بیشتر قیمت شده است.
مورد بعدی که باعث بوجود آمدن حمایت ها و مقاومت ها در بازار میشود، سوئینگ های بوجود آمده در روندها می باشند. در زمان هایی که بازار رونددار می باشد، قیمت در میانه راه اصلاحاتی را انجام می دهد. این اصلاح ها باعث بوجود آمدن قله ها در روند صعودی و دره ها در روند نزولی می شوند. در یک روند صعودی قله ها پس از این که توسط قیمت شکسته شوند، تمایل دارند به صورت حمایت عمل کنند. در روند نزولی نیز وقتی دره ها توسط قیمت شکسته میشوند، تمایل دارند که پس از بازگشت قیمت به سمت آنها به صورت یک مقاومت عمل کنند.
در تصویر زیر مثالی را مشاهده می کنید که بازار در یک روند نزولی سوئینگ های قبلی خود را تست کرده است. سطوحی که در گذشته حمایت بوده اند و پس از شکست تبدیل به مقاومت شده اند. عاقلانه است که از این نقاط به عنوان نقاط ورود در جهت روند اصلی بازار استفاده کنیم. در این نقاط معمولا نسبت سود به زیان مناسبی نیز نصیب تریدر خواهد شد.
چگونه با استفاده از سیگنال های پرایس اکشن روی این سطوح حمایت و مقاومت ترید کنیم؟
سیگنال های متفاوتی برای معامله روی سطوح حمایت و مقاومت وجود دارند. یکی از بهترین آنها pinbar می باشد. وقوع این سیگنال روی سطح حمایتی یا مقاومتی نشان دهنده تایید شدن آن سطح می باشد.
به عنوان مثال در تصویر زیر میبینید یک سیگنال Fakey روی سطح مقاومتی کلیدی شکل گرفته است. به دلیل اینکه Fakey نشان دهنده یک برگشت پرقدرت و شکست نامعتبر سطوح می باشد، بنابراین میتوانیم انتظار یک پوزیشن فروش با درصد بالای موفقیت را داشته باشیم.
مثال بعدی یک سیگنال خرید روی سطح حمایتی کلیدی را با تایید pinbar به ما نشان می دهد.
مثال زیر به ما نشان می دهد که چگونه در یک بازار رونددار گاهی اوقات سوئینگ های قبلی به عنوان حمایت جدید عمل می کنند و ما باید با تمرکز روی آنها به عنوان مناطق ورود از آنها استفاده کنیم.
اما مثال آخر. در این مثال مشاهده می کنید که چگونه دره ای که چند ماه قبل ایجاد شده است (سمت چپ نمودار) همچنان خاصیت خود را حفظ کرده است؛ حتی بعد از اینکه روند از نزولی به صعودی تغییر حالت داده است. این سوئینگ پس از شکست شده ابتدا به عنوان مقاومت عمل کرده و سپس هنگامی که مقاومت شکسته شده، خاصیت حمایتی پیدا کرده است.
حمایت (support) در تحلیل تکنیکال چیست؟
حمایت
حمایت یا سطح حمایتی به سطحی از قیمت اطلاق می شود که یک دارایی برای مدت زمانی خاصی پایینتر از ان نمی آید. سطح حمایتی دارایی، هر زمان که دارایی به قیمت پایینتری فرو رود ،توسط خریداران ورودی به بازار ایجاد می شود. در تجزیه و تحلیل فنی ، سطح حمایتی ساده را می توان با ترسیم یک خط در امتداد کمترین نرخ برای مدت زمانی که در نظر گرفته می شود ، ترسیم کرد. خط حمایتی با روند کلی قیمت می تواند بصورت صاف یا شیبدار به بالا یا پایین باشد. از دیگر شاخص های فنی و تکنیک های نمودار می توان برای شناسایی نسخه های پیشرفته تر پشتیبانی استفاده کرد.
پیشگویی های کلیدی
- سطح حمایتی ، نقطه قیمتی را نشان می دهد که یک دارایی در تلاش است تا برای مدت زمانی معین تا ان پایین بیاید.
- سطوح حمایتی را می توان با استفاده از شاخص های فنی مختلف یا به سادگی با ترسیم خطی که پایین ترین سطح را برای دوره ایجاد می کند ، تجسم کرد.
- استفاده از خطوط روند یا ترکیب میانگین های متحرک ، نمای پویاتر از خطوط حمایتی را فراهم می کند.
سطوح حمایت به شما چه می گویند؟
از نظر مالی به طور کلی ، سطح حمایت سطحی است که در آن خریداران تمایل به خرید یا ورود به سهام دارند. این مربوط به قیمت سهام است که به ندرت پایین تر از ان می رود. هنگامی که قیمت سهام به سمت سطح حمایت آن سقوط می کند ، سطح حمایت حفظ و تأیید می شود ، یا سهام همچنان رو به کاهش است و سطح حمایتی قبلاً درنظر گرفته شده برای تغییر در پایین ترین نرخ ها باید تغییر کند. سطح حمایت در سهام می تواند با سفارشات محدود یا به سادگی با اقدامات معامله گران و سرمایه گذاران ایجاد شود.
سطح حمایت و مقاومت در هسته اصلی تجزیه و تحلیل فنی است. تجزیه و تحلیل بنیادی عملکرد و تاریخچه شرکت را برای تعیین جهت آینده سهام در نظر می گیرد ، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی از الگوها و روند قیمت استفاده می کند. معامله گران از سطح حمایت و مقاومت برای برنامه ریزی نقاط ورود و خروج برای معاملات استفاده می کنند. اگر عملکرد قیمت سطح حمایت را نقض کند ، بسته به آنچه معامله گر از سایر شاخص ها می بیند ، فرصتی برای خرید یا موقعیت کوتاه است. اگر این نقض در روند صعودی رخ دهد ، حتی ممکن است نشانه واژگونی روند باشد.
نمونه ای از نحوه استفاده از سطوح حمایتی
بیایید بگوییم که شما در حال مطالعه تاریخچه قیمت سهام در شرکت حمل و نقل خیالی مونترال ، با نماد MTC هستید. شما در حال تلاش برای شناسایی یک زمان ایده آل برای ورود به موقعیت طولانی در شرکت هستید. طی یک سال گذشته ، MTC بین ۷ تا ۱۵ دلار برای هر سهم معامله شده است. در ماه دوم دوره ، سهام به ۱۵ دلار صعود می کند ، اما تا ماه ۴ به ۷ دلار کاهش یافته است. در ماه ۷ ، دوباره به ۱۵ دلار صعود می کند ، قبل از آنکه در ماه ۹ به ۱۰ دلار سقوط کند. در ماه ۱۱ یک بار دیگر به ۱۵ دلار صعود می کند و در طی ۳۰ روز آینده به ۱۳ دلار می رسد .
در این مرحله ، شما یک سطح حمایتی ثابت ۷ $ و مقاومت در برابر آن یعنی ۱۵دلار دارید. اگر هیچ عامل نگران کننده دیگری بر روی فنی و یا اصول اساسی وجود ندارد ، می توانید سفارش خرید را در انتهای پایین تر از محدوده تعیین کنید. اگر سفارش را در سطح حمایتی ۷ دلاری تنظیم کنید ، این خطر وجود دارد که روند صعودی برقرار کند و ممکن است سفارش شما با وجود این واقعیت که صعود را صحیح تشخیص داده اید ، هرگز اجرا نشود. این دلیل دیگری است که علاوه بر حمایت ساده ، مشورت با شاخص های ظریف تر نیز مهم است.
تفاوت بین سطح حمایت و سطح مقاومت
اگر سطح حمایت قیمتی باشد که سهام پایین تر از آن نرود ، سطح مقاومت یک نقطه قیمتی است که در آن یک سهام برای رشد در گذشته و در ان نقطه مشکل داشته است. از سطح حمایتی به عنوان کف و سطح مقاومت به عنوان سقف استفاده کنید.
محدودیت های استفاده از سطوح حمایتی
حمایت بیشتر مفهومی در بازار است تا یک شاخص فنی واقعی. بسیاری از شاخص های محبوب وجود دارد که این مفاهیم را شامل می شود ، مانند نمودار با حجم و میانگین های متحرک ، که بیشتر از تجسم های ساده تر عمل می کنند. به طور کلی معامله گران می خواهند باند حمایتی را ببینند نه یک خط واحد که پایین ترین سطح را به هم متصل می کند.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید، تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال – technical analysis در دوره آموزش بورس است. در بازارهای اقتصادی و بازار بورس، قیمت ها توسط عرضه و تقاضای بیش از حد هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک:
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
به عنوان مثال ۱۴۰۰ ریال مقاومت سهم زیر است. هر موقع که قیمت به این عدد نزدیک می شود ما شاهد ریزش قیمت هستیم و بالعکس این رفتار را برای حمایت هم مشاهده می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک:
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد که مقاومت های سهم در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند؛ مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
در نقطه ی A مقاومت ۱۰۵۰ است، در نقطه ی B مقاومت ۱۱۵۰ ، در نقطهی C مقاومت ۱۲۰۰ و در نقطه ی D مقاومت ۱۳۰۰. برعکس تصویر ۱ که مقاومت، عدد ثابت ۱۴۰۰ بود.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال نزولی مشخص گردیده و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم خط حمایت چیست؟ خط حمایت چیست؟ مقاومت داینامیک به این شکل است که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری:
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت اوراق بهادار به یک سطح حمایت یا مقاومت مهم نزدیک شود ، باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید، خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیشبینی کرد به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
دیدگاه شما